هدایای ویژه طراحی سایت

۷۶ اصطلاح بازاریابی که باید بدانید (به علاوه تعاریف)

وحید اکبری
بدون کامنت
بروزرسانی: ۲۲ مرداد, ۱۴۰۲

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

در رابطه با بازاریابی، اصطلاحات خاصی وجود دارد که دانستن آنها برای هر بازاریاب مفید است. این شرایط ممکن است مستقیماً به یک نقش بازاریابی مرتبط باشد یا با این حوزه ارتباط داشته باشد. حتی اگر در صنعت بازاریابی نیستید، این عبارات می توانند به شما در درک تجزیه و تحلیل فروش و نحوه ارتباط صحیح با مصرف کنندگان و بسیاری از برنامه های کاربردی دیگر کمک کنند.

در این مقاله از ایوسی، ۷۶ اصطلاح رایج بازاریابی را فهرست می کنیم و تعاریف و مثال هایی برای درک شما ارائه می دهیم.

۴۶ اصطلاح رایج بازاریابی

لیست زیر شامل برخی از رایج ترین اصطلاحات بازاریابی و معانی آنها می شود:

تست A/B: تحلیلگران بازاریابی از تست A/B استفاده می کنند تا ببینند کدام گزینه در یک کمپین بهتر عمل می کند. اغلب در کمپین های ایمیل استفاده می شود، تیم بازاریابی ممکن است تغییرات خط موضوع را آزمایش کند تا ببیند کدام یک افراد بیشتری را وادار می کند ایمیل را قبل از خواندن باز یا حذف کنند.
تجزیه و تحلیل: نه فقط یک اصطلاح بازاریابی، بلکه به افراد کمک می کند تا روندهای فعلی در یک صنعت و اینکه چگونه ممکن است بر یک تجارت تأثیر بگذارند را کشف کنند. معمولاً نمودارها و نمودارهایی وجود دارد که نقاط داده متفاوتی را برای مقایسه صنعت، محصول، خدمات و انواع دیگر داده‌ها نشان می‌دهد که به تیم بازاریابی کمک می‌کند تا تعیین کند بودجه تبلیغاتی خود را در سال آینده چگونه به‌طور استراتژیک خرج می‌کند.
بازاریابی تجارت به کسب و کار (B2B): به صورت B2B نوشته شده است، تجارت به تجارت به معنای شرکتی است که به شرکت های دیگر می فروشد. به عنوان مثال، یک شرکت معماری که در ساختمان های تجاری تخصص دارد، خدمات خود را به مستاجر در آن فضای ساختمان می فروشد.
بازاریابی کسب و کار به مصرف کننده (B2C): بازاریابان اغلب هنگام توصیف شرکتی که به مصرف کنندگان فردی می فروشد، B2C می نویسند. به عنوان مثال، اکثر فروشگاه های خرده فروشی B2C هستند زیرا محصولات خود را مستقیماً برای مصرف به مشتری می فروشند.
وبلاگ نویسی کسب و کار: وبلاگ نویسی کسب و کار به بازاریابان کمک می کند تا به یک مخاطب خاص آنلاین دسترسی پیدا کنند. با استفاده از کلمات کلیدی خاصی که مصرف کننده ممکن است برای جستجوی کسب و کاری که محصول یا خدمات خاصی را ارائه می دهد استفاده کند، بازاریابان سعی می کنند ترافیک آنلاین را به وبلاگ تجاری خود هدایت کنند تا یک فروش جدید ایجاد کنند.
نرخ پرش: دو نوع نرخ پرش وجود دارد. نرخ پرش وب سایت به درصد افرادی اشاره دارد که به وب سایت شما می آیند اما کلیک نمی کنند یا به سایر قسمت های وب سایت نمی روند.
آگاهی از برند: آگاهی از برند به استراتژی های بازاریابی اشاره دارد که آگاهی مصرف کننده را از یک محصول یا خدمات افزایش می دهد. آگاهی از برند همچنین شامل تلاش برای اطمینان از اینکه مصرف کنندگان یک شرکت را با مثبت بودن مرتبط می کنند، می شود.
شخصیت خریدار: بازاریابان شخصیت های خریدار را بر اساس تحقیقات و داده ها ایجاد می کنند. این شخصیت ها مشتریان معمولی یا ایده آلی هستند که از محصول یا خدمات شما استفاده می کنند. این به بازاریابان کمک می کند تا استراتژی هایی را برای رسیدن به بازار هدف توسعه دهند.
Call to Action (CTA): تماس به اقدام پیوند، تصویر یا دکمه ای است که مصرف کننده بالقوه را به خرید، اشتراک یا انجام اقدام دیگری که بازدیدکننده وب سایت شما را به یک سرنخ فروش تبدیل می کند، ترغیب می کند. برخی از نمونه‌های CTA عبارتند از «اکنون مشترک شوید» یا «گزارش رایگان خود را دانلود کنید».
نرخ کلیک : نرخ کلیک درصدی از بازدیدکنندگان وب سایت شما است که از یک منطقه از وب سایت شما به منطقه دیگر منتقل می شوند. این مشتریان در بخش‌های مختلف وب‌سایت شما کلیک می‌کنند، معمولاً بر اساس کمپین‌های بازاریابی استراتژیک که به هدایت بازدیدکننده به آن مناطق خاص کمک می‌کند.
نرخ ریزش: این معیار نشان دهنده تعداد مشتریانی است که یک شرکت در هر دوره معینی از دست داده است. محاسبه این نرخ به شرکت ها کمک می کند تا تعداد مشتریان خود را نیز حفظ کنند.
بازاریابی حلقه بسته: این نوع بازاریابی شامل اجرا و ردیابی تلاش های بازاریابی و همچنین توانایی نشان دادن تأثیر آنها بر رشد یا فروش کسب و کار است. شرکت‌ها از این برای تعیین اینکه آیا سرمایه‌گذاری‌های بازاریابی آنها کارآمد است یا خیر استفاده می‌کنند و به هدایت استراتژی‌های بازاریابی در آینده کمک می‌کنند.
محتوا: محتوا اطلاعاتی است که در وب‌سایت تیم، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویدیوها، پادکست‌ها یا سایر رسانه‌هایی که برای دسترسی به مشتریان استفاده می‌کنید. کسب‌وکارها از محتوا به عنوان راهی برای تعامل با مشتریان خود با هدف به اشتراک گذاشتن اطلاعات با سایر مشتریان بالقوه استفاده می‌کنند.
نرخ تبدیل : نرخ تبدیل درصد افرادی است که اقدامی را از یک صفحه فرود انجام می دهند. به عنوان مثال، اگر قصد دارید از طریق یک پیشنهاد گزارش رایگان یک لیست مخاطب ایجاد کنید و از هر ۱۰۰ نفر ۲۵ نفر اطلاعات تماس خود را به شما بدهند، نرخ تبدیل شما ۲۵٪ است.
بهینه سازی نرخ تبدیل: این فرآیند استفاده از تکنیک های بازاریابی مانند طراحی وب و کمپین های رسانه های اجتماعی برای افزایش نرخ تبدیل شما است.
هزینه هر سرنخ: این مبلغی است که یک شرکت برای تضمین یک سرنخ هزینه می کند. این یک شاخص مفید برای اینکه آیا استراتژی های بازاریابی شما موثر هستند یا خیر است.
مدیریت ارتباط با مشتری: مدیریت ارتباط با مشتری به نحوه پیگیری مشتریان موجود و بالقوه شرکت ها اشاره دارد. نرم افزارهایی وجود دارند که این اطلاعات را ردیابی می کنند و پشتیبانی می کنند، مانند ارسال ایمیل، برنامه ریزی قرار ملاقات و ردیابی هر تعامل با مشتری.
دیجیتال مارکتینگ: بازاریابی دیجیتال به بازاریابی اطلاق می شود که از طریق اینترنت انجام می شود، یا از طریق وب سایت ها یا تبلیغات آنلاین. شما می توانید از طریق تلفن، رایانه یا هر وسیله دیگری برای اتصال به اینترنت به بازاریابی دیجیتال دسترسی داشته باشید.
تقویم تحریریه: تقویم سرمقاله راهی برای مشخص کردن زمان ساخت محتوای خاص و مکان قرار دادن آن است. به عنوان مثال، در روز جمعه پس از شکرگزاری، یک تقویم سرمقاله ممکن است محتوایی را نشان دهد که در رسانه های اجتماعی پست می شود و همچنین ایمیلی برای مشتریان ارسال می شود تا در جمعه سیاه برای معاملات عالی خرید کنند.
نرخ تعامل: نرخ تعامل در ارتباط با رسانه های اجتماعی برای توصیف تعامل کاربران با محتوای شما مفید است. لایک‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها و نظرات در یک پست رسانه‌های اجتماعی، نحوه دریافت محتوای شما توسط کاربران را اندازه‌گیری می‌کنند.
هشتگ: هشتگ یک کلمه کلیدی یا عبارتی است که دارای علامت “#” و یک رشته از کلمات بدون فاصله است. هشتگ در رسانه های اجتماعی برای شروع مکالمه یا تعامل در مورد محتوای خاص مفید است. سپس کاربران می توانند آن هشتگ را دنبال کنند تا ببینند دیگران چه مطالبی را پست و به اشتراک گذاشته اند.
بازاریابی ورودی: بازاریابی ورودی شامل فعالیت های بازاریابی است که مشتریان بالقوه را به وب سایت شما می آورد. بازاریابان به علایق مشتری اشاره می کنند تا محتوایی را منتشر کنند که مشتریان بالقوه را به وب سایت آنها جذب کند و امیدواریم با گذشت زمان آنها را به مشتری تبدیل کند.
اینفوگرافیک : اینفوگرافیک قطعه ای از محتوای بصری است که برای ساده تر کردن مفاهیم استفاده می شود.
شاخص عملکرد کلیدی: شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) راهی برای شرکت ها برای اندازه گیری فعالیت های کارکنان یا انواع فعالیت های بازاریابی انجام شده در بازار است. KPI ها راهی برای بازاریابان است تا تعیین کنند که چگونه در برابر معیارهای استاندارد صنعت عمل می کنند و چگونه به سمت اهداف خود پیش می روند.
کلمه کلیدی: کلمات کلیدی کلمات یا عباراتی هستند که مشتریان بالقوه ممکن است برای جستجوی وب سایت شما استفاده کنند. موتورهای جستجو به دنبال این کلمات کلیدی هستند تا مرتبط ترین وب سایت ها، پست ها، مقالات خبری و موارد دیگر را به بالای صفحه جستجو بیاورند.
صفحه فرود: صفحه فرود جایی است که یک لینک ورودی برای ایجاد سرنخ یا مشتریان بالقوه می رود.
سرب: سرنخ یک مشتری بالقوه برای یک کسب و کار است. شرکت ها از صفحات فرود، فراخوانی برای اقدام و سایر ابزارها برای تولید سرنخ استفاده می کنند.
پرورش سرب: پرورش سرب (یا لید یا سرنخ) زمانی است که یک شرکت یک سری ارتباطات را برای تولید یک سرنخ ایجاد می کند و آنها را برای تبدیل آنها به مشتری درگیر نگه می دارد. از طریق استفاده از ایمیل، پیام‌های رسانه‌های اجتماعی یا کانال‌های دیگر، یک شرکت می‌تواند محتوای ارزشمندی را به یک مشتری بالقوه برساند و آنها را از طریق قیف فروش هدایت کند تا در نهایت یک فروش و امیدوارم که مشتری بازگشته باشد.
مراحل چرخه عمر: مراحل چرخه عمر مراحل مختلفی هستند که مشتریان بالقوه شما طی می کنند. شما می توانید این مراحل آگاهی، ارزیابی و خرید را تقسیم کنید. مرحله ای که شما با سرنخ خود در آن هستید ممکن است نوع محتوای مرتبط با آن مصرف کننده را تعیین کند.
اتوماسیون بازاریابی : اینها پلتفرم ها، ابزارها و تجزیه و تحلیل های خاصی هستند که برای خودکارسازی پرورش سرنخ استفاده می شوند. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید از طریق صفحه فرود خود یک سرنخ ایجاد کنید، هر پلتفرم یا ابزاری که استفاده می‌کنید می‌تواند باعث ایجاد یک ایمیل خاص برای ارسال به آن سرنخ شود.
بازاریابی موبایلی: بازاریابان به طور خاص مربوط به دستگاه های تلفن همراه، از استراتژی هایی برای تعامل با مشتریان بر اساس موقعیت مکانی آنها استفاده می کنند تا کالاها یا خدمات خاصی را برای کاربرانی که از تلفن های هوشمند خود جستجو می کنند، تبلیغ کنند.
بهینه سازی موبایل: طراحان وب از بهینه سازی موبایل برای قالب بندی وب سایت شرکت استفاده می کنند تا کاربران بتوانند به راحتی با استفاده از دستگاه های تلفن همراه خود حرکت کنند. هدف بازاریابان اغلب پیاده سازی بهینه سازی موبایل در اکثر پلتفرم های مورد استفاده برای مدیریت وب سایت ها است.
امتیاز خالص پروموتر: با استفاده از مقیاس صفر تا ۱۰، امتیاز خالص پروموتر معیاری است که نشان می دهد مشتریان چقدر احتمال دارد که یک شرکت را به دیگران توصیه کنند. امتیازات NPS به شرکت ها کمک می کند تا راه هایی را که می توانند محصولات یا خدمات خود را بهبود بخشند، تعیین کنند.
Newsfeed: فید خبری آخرین اخبار، پست ها، تصاویر و موارد دیگر را در صفحه اصلی یا سایر منابع آنلاین نشان می دهد. اکثر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی دارای یک فید خبری هستند.
نمای صفحه: نمای صفحه یک صفحه وب است که کاربر در وب سایت شما به آن می رود. بازاریابان می‌توانند از بازدیدهای صفحه استفاده کنند تا بفهمند کدام یک از صفحات وب آنها بیشتر بازدید می‌شود و چگونه می‌توانند بازدیدهای صفحه را در صفحاتی که بازدیدهای کمتری نسبت به سایرین دارند، بهبود بخشند.
پرداخت به ازای کلیک: پرداخت به ازای کلیک نوعی تبلیغات دیجیتالی است که بر اساس کلیک کاربر منحصر به فرد بر روی تبلیغی است که به وب سایت شما می رود. شرکت ها به یک شرکت موتور جستجو پول می پردازند تا تبلیغ شرکت آنها در بالای جستجوی کلمه کلیدی نمایش داده شود.
سرنخ واجد شرایط: یک سرنخ واجد شرایط مشتری بالقوه ای است که اطلاعات بیشتری در مورد محصول یا خدمات یک شرکت درخواست کرده است.
کد QR : بازاریابان از کدهای پاسخ سریع (QR) برای هدایت مصرف کنندگان به وب سایت، اشتراک های متنی، یک فرم یا سایر ابزارهای جمع آوری اطلاعات استفاده می کنند. با استفاده از یک بارکد منحصر به فرد، مشتری می تواند از تلفن هوشمند خود برای اسکن کد از طریق یک برنامه یا دوربین خود از یک آگهی چاپی استفاده کند.
طراحی واکنش گرا: طراحان وب از طراحی ریسپانسیو (یا واکنش گرا) برای ایجاد وب سایتی استفاده می کنند که بتواند با هر صفحه ای سازگار شود. به جای داشتن یک سایت جداگانه بهینه سازی شده برای موبایل، یک طراحی واکنش گرا می تواند با هر صفحه ای سازگار شود و به کاربر امکان می دهد به راحتی پیمایش کند.
بازگشت سرمایه (ROI) : ROI عملکرد شرکت را بر اساس یک سرمایه گذاری خاص تعیین می کند. به عنوان مثال، اگر شرکتی یک سری تبلیغات را در پلتفرم های مختلف منتشر کند، ROI تعیین می کند که بر اساس آن تبلیغات چقدر فروش داشته اید.
بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) : سئو مستلزم استفاده از کلمات کلیدی، عبارات، عناوین، برچسب ها، برچسب های تصویر، لینک های داخلی و موارد دیگر برای بهبود وب سایت ها است تا در بالای نتایج جستجو یا نزدیک به آن ظاهر شوند.
کارشناس موضوعی (SME): کارشناس موضوع کسی است که در یک موضوع خاص متخصص است یا در یک صنعت یا شغل خاص تجربه دارد.
بازدید کننده منحصر به فرد: یک بازدید کننده منحصر به فرد کسی است که قبلاً به وب سایت شما نرفته است. بازدیدکنندگان منحصر به فردی که با محتوای شما درگیر هستند می توانند به سرنخ های واجد شرایط تبدیل شوند. بازاریابان می‌توانند از معیارهای بازدیدکنندگان منحصربه‌فرد استفاده کنند تا مشخص کنند تبلیغات خاص چقدر در به دست آوردن سرنخ‌های بالقوه مؤثر است.
URL: مخفف Uniform Resource Locator، URL یک آدرس منحصر به فرد است که به یک وب سایت یا صفحه وب خاص هدایت می شود.
تجربه کاربری (UX) : تجربه کاربری، برخورد کلی مشتری با یک کسب و کار خاص است. شرکت ها از UX به عنوان راهی برای حفظ مشتریان و به دست آوردن دیگران بر اساس یک تجربه عالی استفاده می کنند.
بازاریابی دهان به دهان: این نوع بازاریابی برای ایجاد آگاهی از محصول یا خدمات یک شرکت، بر نظرات مثبت مصرف کنندگان یا دهان به دهان متکی است. این نوع بازاریابی زمانی می تواند برای یک شرکت بسیار موفق باشد که بتواند تصویر مثبت قوی در بازار جمع کند.