استراتژی در مقابل هدف: تعاریف، تفاوت ها و مثال ها

چهار بخش ضروری که هر برنامه ای را تشکیل می دهند که ارزش دنبال کردن را دارد، اهداف، مقاصد، استراتژی ها و تاکتیک ها هستند. هر چهار با هم برای موفقیت حیاتی هستند، اما چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ یک هدف نشان دهنده نتیجه گسترده تری است که برای رسیدن به آن تلاش می کنید. تاکتیک ها چیزی است که برای رسیدن به آن هدف از آن استفاده می کنید. اما دو جزء میانی، اهداف و استراتژی‌ها، جنبه‌های ضروری برای دستیابی به اهداف تجاری و شغلی هستند که گاهی اوقات افراد با هم مخلوط می‌شوند.

در این مقاله استراتژی و هدف را تعریف می‌کنیم، تفاوت‌های این دو مفهوم را مورد بحث قرار می‌دهیم و نمونه‌هایی از هر کدام را ارائه می‌دهیم که می‌توانید در محیط کار از آنها استفاده کنید.

مرتبط:  تعیین اهداف برای بهبود شغل خود

استراتژی چیست؟

استراتژی رویکردی فراگیر است که برای دستیابی به اهداف شما یا فراتر از آن اتخاذ می شود و اقدامات انجام شده باید با هدف اصلی تعیین شده توسط مدیریت مرتبط باشد. به عنوان مثال، استراتژی یک شرکت بازاریابی می تواند افزایش حجم محتوای نوشته شده در وب سایت یک شرکت باشد. اجرای استراتژی شامل استخدام نویسندگان برای ساده کردن فرآیند است.

یک استراتژی می تواند شامل چندین عنصر باشد مانند:

مأموریت شرکت:

مأموریت  یک شرکت بر اساس هدف و آرمان های شرکت پیش بینی می شود. در طی این مرحله، متوجه می‌شوید که هنگام عرضه محصول یا خدمات خود در بازار آزاد به چه چیزی می‌خواهید برسید و مشتریان چگونه سود خواهند برد. به طور کلی، هدف تعیین شده توسط مدیریت در بیانیه ماموریت شرکت گنجانده شده است و یک نقشه راه در مورد اینکه چگونه می خواهید به هدف خود برسید ارائه می دهد.

ارزش های اصلی:

اجرای استراتژی شما توسط ارزش های اصلی شما هدایت می شود . به عبارت دیگر، آنها تعیین می کنند که چگونه زمان خود را در تصمیم گیری های کلیدی و مسیر رشد خود صرف می کنید. در محل کار، می‌توانید از ارزش‌های اصلی خود برای پیشرفت شغلی خود استفاده کنید و مشخص کنید که در کدام صنعت می‌خواهید کار کنید – و اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدتی را تعیین کنید تا به شما در رسیدن به آن‌جا کمک کند. برخی از نمونه‌های ارزش‌های اصلی عبارتند از اجتماع، صداقت، احترام و مسئولیت.

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل SWOT:

تجزیه  و تحلیل SWOT  یک ارزیابی جامع از تمام نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای استراتژی است که شما تدوین می کنید. عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) وجود دارد که باید در هنگام انجام یک تحلیل SWOT در نظر بگیرید تا به ارزیابی اینکه چه متغیرهایی می توانند و نمی توانند در برنامه ریزی استراتژیک شما تغییر یابند.

تعریف بودجه، امور مالی و نیازهای کارکنان:

باید از بخش شما خواسته شود بودجه ای تولید کند که از تلاش سازمان در دستیابی به اهدافش حمایت کند. این اقدام به بخش مالی محدود نمی‌شود، بلکه ممکن است پس از ارسال توسط آنها بررسی شود تا ببینند آیا اقدامات می‌توانند در عین برآورده کردن الزامات بودجه عملاً اجرا شوند یا خیر.

هدف چیست؟

هدف، اقدام قابل اندازه گیری است که برای اجرای استراتژی مورد توافق مدیریت و سایر اعضای سازمان انجام می شود. یک هدف از پارادایم  فرمول SMART  (ویژه، قابل اندازه گیری، عملی، مرتبط و مبتنی بر زمان) پیروی می کند. بنابراین، برای تکمیل استراتژی و رسیدن به هدف اولیه شرکت، یک سری اهداف باید تعیین و تکمیل شوند.

بیایید نگاهی به فرمول هوشمندانه و نحوه استفاده از آن در تعقیب یک هدف داشته باشیم:

خاص:

این مرحله به جزئیات آنچه می خواهید برسید، توضیح می دهد. در واقع، تدوین اهداف و استراتژی شما باید مطابق با الزامات این مرحله باشد. دوباره بررسی کنید و مطمئن شوید که این مسیری است که می‌خواهید بروید و آیا می‌توانید مراحل استراتژی را به راحتی درک کنید. هرچه وضوح بیشتری داشته باشید، احتمال اینکه نتایج موفقیت آمیزی داشته باشید بیشتر است.

قابل اندازه گیری:

بیان شواهد شما برای یافتن اینکه چگونه هدف خود را اندازه گیری می کنید بسیار مهم است. تنظیم نقاط عطف می تواند به شما در شکستن یک جدول زمانی برای رسیدن به مراحل مورد نظر اهدافتان کمک کند. اگر برای شغلی درخواست می دهید، می توانید از این مرحله به عنوان معیاری برای مشاهده تعداد موقعیت هایی که برای آنها درخواست داده اید و تعداد مصاحبه هایی که دریافت کرده اید استفاده کنید. می‌توانید در صورت بروز هر گونه اختلالی برنامه‌ریزی و تنظیم کنید و هنگامی که به نقطه عطفی رسیدید، یک سیستم پاداش ایجاد کنید.

قابل دستیابی:

اطمینان حاصل کنید که هدفی است که می توانید به آن برسید و با استراتژی شما همسو باشد. شناسایی انگیزه های خود در رسیدن به اهداف به شما کمک می کند تمرکز خود را بر روی وظایف فعلی حفظ کنید. همچنین، می تواند تلاش و منابع مورد نیاز برای دستیابی به هدف شما و حرکت به هدف بعدی را مشخص کند.

مرتبط:

مطمئن شوید که اهداف با ارزش‌های اصلی و با آرزوهای بلندمدت شما همسو هستند. اگر همچنان به ابراز شک و تردید در مورد آن که نشان دهنده ارزش های اصلی شماست، در مورد هدف خود تجدید نظر کنید.

بر اساس زمان:

در مورد جدول زمانی مناسب برای تکمیل این هدف تصمیم بگیرید و بررسی کنید که آیا این پیگیری به تکمیل اهداف دیگر بستگی دارد. شما می خواهید اطمینان حاصل کنید که می توانید پس از نتیجه گیری یک هدف به جلو حرکت کنید. مواقعی وجود دارد که باید متغیرهایی را در نظر بگیرید که ممکن است بر جدول زمانی وظایف خاص تأثیر بگذارند.

استراتژی در مقابل هدف: تفاوت های کلیدی

یک استراتژی به شما کمک می کند تا برنامه ای برای چگونگی دستیابی به یک هدف ایجاد کنید، در حالی که یک هدف فهرستی از مراحل مستند است که به شما در تحقق اهداف استراتژی کمک می کند.

تفاوت بین استراتژی و هدف نیز شامل موارد زیر است:

هدف:

استراتژی برای حل مشکلات و تعیین مسیری به سوی یک هدف است. یک هدف دارای عناصری است که به اجرای استراتژی و زمانی که باید نهایی شود مربوط می شود.

اجرا:

برای ایجاد یک استراتژی، باید یک مرور کلی از ارزش های اصلی خود و انگیزه های خود در مورد اینکه چرا یک استراتژی ارائه می کنید داشته باشید. انگیزه ثابت، محرک سخت کوشی در محل کار است. یک استراتژی قوی می تواند خروجی یک تیم را در صورتی که به طور کامل به ماموریت سازمان بپردازد، به حداکثر برساند.

آماده سازی اهداف زمانی اتفاق می افتد که مجموعه ای نهایی از ارزش ها و انگیزه های اصلی داشته باشید. اهداف همچنین ارزیابی می کنند که چگونه ارزش ها و انگیزه های اصلی خود را برای انجام وظایف به کار می گیرید و در می یابند که چگونه می توانید در این فرآیند پیشرفت کنید.

نمونه هایی از یک استراتژی و یک هدف

در اینجا یک مثال از یک استراتژی برای افزایش پایگاه مشتری یک شرکت و اهداف زیر آورده شده است:

استراتژی

یک استراتژی برای اندازه گیری یک هدف طراحی شده است. به عنوان مثال، ممکن است یک هدف این باشد که یک شرکت تا پایان سال پایگاه مشتریان بازاریابی استیو را از پنج مشتری به ۱۰ مشتری افزایش دهد.

برای دستیابی به این هدف، شرکت باید موارد زیر را انجام دهد:

• تعداد کارکنان فروش خود را افزایش دهید.
• نرم افزار تولید سرنخ را تمیز کنید و مدیریت را برای اجرا بررسی کنید.
• جلسات پیشنهادی و تاریخ هایی را برای مدیر فروش برای بستن فروش برنامه ریزی کنید.
• جلسات هفتگی در مورد پیشرفت برگزار کنید.

اهداف

در اینجا اهدافی وجود دارد که می تواند منجر به موفقیت استراتژی شود:

• منابع انسانی تا پایان شهریور پنج عضو جدید تیم فروش را استخدام خواهند کرد.
• سه نفر از اعضای تیم فروش بر روی درج داده های مناسب در نرم افزار تولید سرنخ کار خواهند کرد و آن را تا پایان آبان‌ماه تکمیل خواهند کرد.
• مدیر فروش برای اطمینان از پنج جلسه حضوری با مشتریان احتمالی تا روز جهانی مرد، در تماس های پیشنهادی حضور خواهد داشت و با مشتریان احتمالی ملاقات خواهد کرد تا پنج معامله را ببندد تا آنها را وارد بازار کند.
• جلسات تیم فروش بعدازظهر دوشنبه برای گزارش پیشرفت این جلسات برگزار می شود. آقای احمدی از منابع انسانی در مورد پیشرفت و موارد اقدامی که تیم در طول هفته روی آنها کار کند، یادداشت خواهد کرد. مدیر عامل به طور مستمر پیشرفت را زیر نظر دارد تا از تکمیل تمام اهداف تا پایان سال اطمینان حاصل کند.