بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

چرایی های زندگی: بزرگ ترین محرک های شما برای موفقیت

اشتیاق پایداری و پشتکار - انگیزه و چرایی های درونی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

چنانچه هدف از زندگانی خود را ندانید و نشناسید، چگونه می‌توانید در بازی زندگی برنده باشید؟

آنتونی رابینز – Anthony Jay Robbins

حتما زمان‎ هایی برای شما پیش آمده است که حس کرده‌اید: چیزی در زندگی کنونی شما کم است؛ یا اینکه امور زندگی تان از کنترل شما خارج شده است؛ یا بعد از مدت‎ ها تلاش و دوندگی، دریافته‌اید که مدت ها است در مسیری تکراری و بی فایده قرار گرفته اید، و همچون در مسابقه‌ی موش‌ها (rat race)، فقط در حال دوندگی و تقلای بی اثر هستید؛ و یا مایلید در دنیای خود درخششی خاص داشته باشید و به گونه‌ای خیلی بهتر زندگی کنید، اما نمی‌دانید چگونه!؟. غالبا دلیل همه‌ی این حالات و احساس‌ها به یک چیز برمی‌گردد و آن هم چیزی جز بی‌اطلاعی از هدف اصلی‌تان نیست.

به طور قطع؛ انتخاب رسالتِ زندگی یا همان هدف، اولین قدم در مسیر موفقیت است. حقیقت این است که نحوه برداشتن این گامِ اساسی، مشخص کننده‌ی مسیر پیش روی شما در رسیدن به موفقیت خواهد بود؛ و عدم وجود هدفی مشخص، به منزله نبود مسیری در رسیدن به موفقیت و وضع دلخواه شما می باشد. اهمیت شناخت و انتخاب هدفِ اصلی به گونه ای است که برگزیدن نوع هدف و میزان تلاش در رسیدن به آن، شخصیت شما را جهت داده و میزان بزرگی و تمایز شما را در بین سایر انسان ها مشخص می کند.

شناخت شما از هدف‌تان، تابع شناخت‌تان از خود، باورها و ارزش‌های‌تان است.

از این رو لازم است قبل از انتخاب هدفتان، بدانید که:

  • در چه کاری مهارت دارید؟
  • آیا فعالیت فعلی شما با علاقه‌ی شما سازگاری دارید؟
  • آیا در این فعالیت و کار، از توانمندی‌های‌تان به نحو احسن استفاده می‌کنید؟
  • آیا در رسیدن به هدفتان، حاضر به خطر و ریسک هستید؟
  • درک شما از موفقیت و پیروزی چگونه است؟
  • به واسطه چه کاری احساس ارزشمند بودن می کنید؟

این سوالات و پرسش‌هایی از این دست، موجب می شود تا نگاه شما نسبت به هدفتان، منطقی تر و نزدیک تر با خواسته واقعی شما شود.

هدف گذاری مجدد

چرایی ها؛ عامل درونی، محرک بیرونی

من دوستی دارم که سالیان زیادی را جهت فراگیری زبان انگلیسی صرف کرد، و حتی از دوره ‎های آموزشی متعددی هم کمک گرفت؛ اما از آنجا که احساس نیاز واقعی به زبانی دیگر در وجود او ایجاد نشده بود؛ هیچ گاه نتوانست به طور شایسته‌ای بر زبان انگلیسی مسلط شود. اما چند سال پیش که برای زندگی به کانادا رفت، به دلیل نیاز شدیدی که به تسلط بر زبان انگلیسی پیدا کرده بود، در عرض مدت کوتاهِ چند ماهه کاملا این زبان را فرا گرفت.

این خاطره و داستان هایی مشابه این که در زندگی هر یک از ما بارها رخ می دهد، کاملا نشان دهنده آن است که اگرچه انتخاب هدف در زندگی چیزی لازم و کاملا ضروری است، اما در کنار اهدافمان، لازم است یک عامل مهم و حرکت دهنده وجود داشته باشد، تا موجب حرکت ما شده و مانعی برای توقفمان در مسیر رسیدن به هدفان شود.

هدف چیست؟

در تعریف هدف می‌توان گفت:

هدف، خواسته ‎ای است که در ذهن خواهانش به گونه‌ای تجسم و تصویرسازی شده که ویژگی ‎ها، مشخصه ‎ها و جزئیات آن کاملا معلوم است و همچنین دلیلی محکم در پشت این خواسته وجود دارد.

در این تعریف “دلیل محکم” همان “چرایی” است. و میزان استحکام و قدرت آن است، که میزان تاثیرِ حالت و چگونگی انجام کار در رسیدن به هدف را مشخص می کند. در حقیقت یک چرایی قوی می تواند نحوه و چگونگی رسیدن به هدف را کاملا بی اهمیت کند، و ناهمواری‌های مسیر را کاملا کمرنگ و بی اثر نماید. همان طور که نیچه می گوید:

کسی که در زندگی اش “چرایی” برای انجام دادن دارد، می تواند از پس هر “چگونگی” بر آید

در واقع چرایی یک عامل درونی است، که بروز آن در گذشته فرد صورت گرفته، گذشته ای که می تواند تا به امروز ادامه پیدا کرده باشد؛ و اگرچه این عامل می تواند منفی و یا مثبت باشد، اما به هر صورت در ایجاد انگیزه و عزمی راسخ بسیار کارآمد و اثرگذار است. انتخاب یک چرایی محکم در زندگی، می تواند خواست و اراده شما را تحریک کند تا هر حایل، مشکل و مانعی که در مسیر هدف قرار دارد را بردارید، و در مسیر رسیدن به هدف از هیچ تلاشی فروگذار نکنید.

اما چرایی هر شخص در زندگی فردی متفاوت است. به عنوان مثال، برای قبولی در رشته پزشکی – به عنوان یک هدف – چرایی های متفاوتی وجود دارد؛

  • شخصی به دلیل از دست دادن عزیزش می خواهد پزشک شود،
  • شخصی دیگر به منظور رهایی از تنگدستی،
  • شخصی دیگر به خاطر رسیدن به شأن و جایگاه اجتماعی،
  • و دیگری به خاطر عشق زیاد به دختری که پدرش شرط وصال را تحصیلات دهان پر کن گذاشته است.

هدف همه این اشخاص یکی است، اما دلیل آنها از این هدف متفاوت.

روانشناسی انگیزه

برای پی بردن به چرایی خودتان، لازم است به درون خودتان رجوع کرده، و با کنکاش در گذشته خود، محرک های اصلی خود را پیدا کنید.

بدین منظور پاسخ دادن به سوالات زیر نیز می‌تواند در این جستجو به شما کمک کند:
  • علاقه شما به چه نوع فعالیتی بیشتر است و از چه کاری بیزارید؟
  • برای چه چیزی در کار فعلی مشغول به کار هستید؟
  • هدف واقعی و آرمان قلبی شما از کار چیست؟
  • برای رضایت خانواده خود حاضر به انجام چه کارهایی هستید؟
  • مایلید برای عزیزانتان چه هدیه ای را تهیه کنید؟
  • سلامت، رشد، پیشرفت و … به خود شما، چه میزان اهمیت دارد؟ در چه زمینه ای حاضر به سرمایه گذاری بر روی خودتان هستید؟
  • با به دست آوردن چه چیزی، خود را با ارزش تر می بینید؟
  • دیده شدن یا نشدن تان در بین مردم، چه حسی برای شما ایجاد می کند؟
  • اگر یک سال وقتتان کاملا آزاد بود، به چه کاری مشغول می شدید؟
  • اگر محدودیت مالی نداشتید، چه قدمی برای تغییر در زندگی خود بر می داشتید؟
  • چه چیزی است که در شبانه روز بیشتر ذهن شما را درگیر خود می کند؟
  • چه چیزی است که فکر کردن به آن بیشترین میزان ناراحتی و یا شادی را برایتان به ارمغان می آورد؟
  • چه عواملی سبب می شود تا از خواب صبحگاه، استراحت، آرامش خود کم کنید؟
  • اگر در جایگاه یک رئیس مملکت قرار بگیرید، چه اقداماتی انجام خواهید داد؟
  • پول و مادیات چه میزان برای شما اهمیت دارد؟ علاوه بر مادیات، به چیزهای دیگری اهمیت می دهید؟
  • اگر مطمئن شوید که زمان زندگی شما به زودی به پایان خواهد رسید، باقیمانده عمر خود را صرف چه کارهایی خواهید کرد؟
  • اگر می توانستید گذشته را تغییر دهید، چه چیزی را حذف و چه چیزی را اضافه می کردید؟
انتخاب مسیر

چرا چرایی ضروری است؟

در ادامه به برخی از اثرات مثبت داشتن چرایی اشاره خواهم کرد:

تأثیر چرایی بر رسیدن به هدف

اگر چرایی شما برای رسیدن به هدفتان قوی و محکم باشد، این به شما انگیزه و انرژی لازم برای پشت کشیدن مشکلات و موانع را می‌دهد. انگیزه‌ی داشتن یک چرایی قوی کمک می‌کند تا در هنگام مواجهه با دشواری‌ها، از کناره گیری و دلسرد شدن جلوگیری کنید و به سمت هدفتان حرکت کنید.

تسهیل در انتخاب تصمیمات

وجود چرایی در خلق هدفتان، به شما کمک می‌کند تا در انتخاب تصمیمات مختلف در زندگی، با اولویت‌بندی بر اساس اهدافتان، راه درست را پیدا کنید. این امر باعث می‌شود تا بهتر بتوانید تصمیماتی که به رسیدن به هدفتان کمک می‌کند، بگیرید.

حفظ انگیزه

یک چرایی قوی و حاکم، به شما کمک می‌کند تا انگیزه و انرژی لازم برای پیشرفت در مسیر هدفتان را حفظ کنید. این انگیزه به عنوان یک منبع قدرت برای شما عمل می‌کند و باعث می‌شود تا هر روز با انگیزه و اشتیاق به کار خود بپردازید.

افزایش خودباوری

وجود چرایی و هدف قوی، باعث افزایش اعتماد به نفس و خودباوری شما می‌شود. وقتی که شما باور داشته باشید که به دنبال یک هدف مهم و ارزشمند می‌روید، قدرت بیشتری برای پشتکار و تلاش بیشتر خواهید داشت.

افزایش تعهد و انضباط شخصی

داشتن چرایی به عنوان یک محرک درونی، باعث می‌شود تا تعهد و انضباط شما برای رسیدن به هدفتان افزایش یابد. شما با وجود چرایی، بهتر می‌توانید خود را در مسیر هدفتان متمرکز نگه دارید و به تمامیت برنامه خود پایبند بمانید.

ایجاد اثر مثبت بر روابط اجتماعی

یک چرایی قوی و محکم، به شما احساس معنا و ارزش بیشتری می‌دهد و این مسئله می‌تواند در ارتقای روابط اجتماعی شما نقش داشته باشد. افرادی که چرایی خود را شناخته و روی آن کار می‌کنند، معمولا انرژی مثبت بیشتری به ارتباطات خود منتقل می‌کنند.

افزایش بهره‌وری و شادی

داشتن چرایی به عنوان یک هدف بزرگ، می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و شادی شما در زندگی شود. وقتی که شما به دنبال یک هدف مهم و با ارزش می‌روید، احساس امتناع و لذت بیشتری خواهید داشت و این موضوع بهبودی قابل توجهی در کیفیت زندگی شما ایجاد خواهد کرد.

این نکات تنها چند مورد از تأثیرات مثبت چرایی بر رسیدن به هدف و تغییر مثبت در زندگی هستند. بنابراین، انتخاب یک چرایی مناسب و قوی برای رسیدن به اهدافتان، می‌تواند در موفقیت شما تأثیر چشمگیری داشته باشد. با انجام تحلیل دقیق و شخصی برای شناخت چرایی های خود، می‌توانید از این انرژی و انگیزه برای دستیابی به هدف هایتان بهره مند شوید.

به درونِ خود مراجعه کنید

از آنجا که چرایی عاملی مهم در رسیدن به هدف است؛ توصیه می شود پیش از اقدام برای تعیین و رسیدن به اهداف خود، ابتدا با مراجعه به درون خود و کنکاش آن، چرایی های سوزان و بسیار مهم خود را پیدا کرده و یادداشت کنید.

توجه به این نکته حائز اهمیت بالایی است که تا زمانی‎ که شما در زندگی خود به طور واقعی احساس نیاز به خواسته ‎ای نداشته باشید؛ در جهت رسیدن به آن تمام تلاش و تمرکز خود را در به دست آوردن آن نخواهید گذاشت. و این احساس نیاز نیز زمانی بوجود خواهد آمد که چرایی محکمی در پس آن وجود داشته باشد.

و بخوانید:

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

یک پاسخ

  1. ۱۰۰ دلیل برای زندگی کردن …

    گاهی اوقات زندگی مثل یک بار به نظر می رسد. ما احساس می کنیم هیچ چیز سر راه ما نیست. احساس می کنیم گیر کرده ایم. ما احساس زنده بودن نمی کنیم در اینجا ۱۰۰ دلیل برای زندگی کردن با شما به اشتراک می گذارم…
    ۱. باعث افتخار والدین خود شوید
    ۲. برای غلبه بر ترس های خود
    ۳. برای دیدن دوباره خانواده خود
    ۴. برای دیدن زنده هنرمند مورد علاقه خود
    ۵. برای گوش دادن دوباره به موسیقی
    ۶. برای تجربه یک فرهنگ جدید
    ۷. برای پیدا کردن دوستان جدید
    ۸. الهام بخشیدن
    ۹. فرزندان خود را داشته باشید
    ۱۰. به فرزندخواندگی حیوان خانگی خود را
    ۱۱. برای افتخار کردن
    ۱۲. برای دیدار با بت های خود
    ۱۳. بخندی تا زمانی که گریه کنی
    ۱۴. اشک شادی را احساس کنید
    ۱۵- غذای مورد علاقه خود را بخورید
    ۱۶. برای دیدن رشد خواهر و برادر خود
    ۱۷. برای گذراندن مدرسه
    ۱۸. برای خالکوبی
    ۱۹. لبخند بزنید تا گونه هایتان درد بگیرد
    ۲۰. برای ملاقات با دوستان اینترنتی خود
    ۲۱. برای پیدا کردن کسی که شما را آنطور که لیاقت دارید دوست داشته باشد
    ۲۲. بستنی خوردن در روزهای گرم
    ۲۳. نوشیدن شکلات داغ در روزهای سرد
    ۲۴. دیدن برف دست نخورده در صبح
    ۲۵. دیدن غروبی که آسمان را به آتش می کشد
    ۲۶. دیدن ستاره ها که آسمان را روشن می کنند
    ۲۷. خواندن کتابی که زندگی شما را تغییر می دهد
    ۲۸. برای دیدن گلها در بهار
    ۲۹. مشاهده تغییر برگها از سبز به قهوه ای
    ۳۰. سفر به خارج از کشور
    ۳۱. برای یادگیری یک زبان جدید
    ۳۲. برای یادگیری نقاشی
    ۳۳. داستان خود را به دیگران بگویید به امید کمک به آنها
    ۳۴. توله سگ می بوسد.
    ۳۵. بوسه های کودک (نوعی با دهان باز هنگامی که لب های خود را به گونه شما می کوبند)
    ۳۶. فحش دادن و رهایی که هنگام گفتن آنها احساس می کنید.
    ۳۷. ترامپولین.
    ۳۸. بستنی.
    ۳۹. رصد ستارگان.
    ۴۰. تماشای ابر.
    ۴۱. دوش گرفتن و سپس خوابیدن روی ملافه تمیز.
    ۴۲. دریافت هدایای متفکرانه.
    ۴۳. “این را دیدم و به تو فکر کردم.”
    ۴۴. احساسی که وقتی کسی که دوستش دارید می گوید: “دوستت دارم.”
    ۴۵. آرامشی که بعد از گریه احساس می کنید.
    ۴۶. ​​آفتاب.
    ۴۷. احساسی که وقتی کسی به شما گوش می دهد/تمام توجه خود را به شما می دهد.
    ۴۸. عروسی آینده شما.
    ۴۹. آب نبات مورد علاقه شما.
    ۵۰. لباس نو.
    ۵۱. جناس شوخ.
    ۵۲. واقعا نان خوبی است.
    ۵۳. برای اولین بار فرزندتان را در آغوش بگیرید.
    ۵۴. تکمیل یک نقطه عطف (معروف به رفتن به کالج، فارغ التحصیلی از دانشگاه، ازدواج، به دست آوردن شغل رویایی خود).
    ۵۵. خواب هایی که در آن از خواب بیدار می شوید و نمی توانید از لبخند زدن دست بردارید.
    ۵۶. بوی قبل و بعد از باران.
    ۵۷. صدای باران در برابر پشت بام.
    ۵۸. احساسی که هنگام رقصیدن به شما دست می دهد.
    ۵۹. شخص (یا افرادی) که برای شما بیشترین اهمیت را دارند. برای آنها زنده بمانید
    ۶۰. آزمایش دستور العمل های جدید.
    ۶۱. حسی که وقتی آهنگ مورد علاقه ات از رادیو میاد بهت دست میده.
    ۶۲. عجله ای که وقتی روی صحنه می روید.
    ۶۳. شما باید صدا و استعدادها و دانش خود را با دنیا به اشتراک بگذارید زیرا آنها بسیار ارزشمند هستند.
    ۶۴. صبحانه در رختخواب.
    ۶۵. گرفتن یک صندلی وسط در سینما.
    ۶۶. صبحانه برای شام (زیرا شب خیلی بهتر از صبح است).
    ۶۷. احساس دوست داشته شدن
    ۶۸. بخشش.
    ۶۹. مبارزه با بادکنک های آبی.
    ۷۰. کتاب های جدید نویسندگان مورد علاقه شما.
    ۷۱. کرم شب تاب.
    ۷۲. تولد.
    ۷۳. درک اینکه کسی شما را دوست دارد.
    ۷۴. روز را با کسی که دوستش دارید بگذرانید.
    ۷۵. تمام روز را در رختخواب سپری کنید.
    ۷۶. خوردن یک پیمانه کامل بستنی مورد علاقه خود.
    ۷۷. روی پشت خود در آب شناور باشید و فقط به آسمان خیره شوید.
    ۷۸. اولین قرارها (حتی قرارهای بد باعث داستان های خنده دار می شود.)
    ۷۹. آتش سوزی و دود.
    ۸۰. روابطی که در آن شما کسی را دوست دارید اما عاشق او نیستید.
    ۸۱. آمدن به خانه نزد کسی که دوستش دارید.
    ۸۲. رنگ برگ های پاییزی وقتی تغییر می کند. تابستان.
    ۸۳. با دوستان خود آهنگ بخوانید.
    ۸۴. نوازش کردن.
    ۸۵. در رختخواب گرم پیچیده شدن.
    ۸۶. پوست کسی در برابر پوست شما.
    ۸۷. دست گرفتن.
    ۸۸. در آغوش گرفتن که می توانید احساس کنید وزنه ای از روی شانه هایتان برداشته می شود. نوعی در آغوش گرفتن که در آن نفس شما با نفس دیگری همگام می شود و احساس می کنید تنها دو نفر در جهان هستید.
    ۸۹. با بهترین دوستان خود آواز می خوانید.
    ۹۰. سفرهای جاده ای.
    ۹۱. ماجراهای خودجوش.
    ۹۲. احساس شن و ماسه در زیر انگشتان پا.
    ۹۳. احساس زمانی که اولین موج اقیانوس می پیچد و انگشتان پا و مچ پا و زانوهای شما را در بر می گیرد.
    ۹۴. رعد و برق.
    ۹۵. اولین (یا صدمین) سفر شما به دیزنی لند.
    ۹۶. طعم غذای مورد علاقه شما.
    ۹۷. احساس کودکی در صبح سال نو.
    ۹۸. روزی که بالاخره همه چیز بر وفق مراد شماست.
    ۹۹. تعریف و تمجید.
    ۱۰۰. در ۱۰ سال آینده به این لحظه نگاه کنید و متوجه شوید که این کار را انجام داده اید.

    چیزهای بسیار زیبایی برای زندگی کردن وجود دارد. پس زندگی کن و زندگی کن و زندگی کن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *