بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

همین حالا انجام بدهید / ۹ فایده‌ی بارز عمل سریع به آنچه که می‌دانی / ۶ ضررِ مخرب از کمال‌گرایی منفی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

حتما تا حالا زیاد اتفاق افتاده، که با خود بگوییم:

  • در فلان روز این کار را انجام خواهم داد؛
  • وقتی شرایط بهتر شد شروع خواهم کرد؛
  • این کار باید انجام شود، اما بعد از اینکه حقوق ماه آینده را دریافت کردم؛
  • من برای انجامش در حد دیگران نیستم، پس اول آماده می‌‎شوم و بعد شروع می‎‌کنم؛
  • بهتر است تا زمانی که فلان کس به کمک و همراهی من نیامده است، صبر کنم؛
  • زمانی اقدام خواهم کرد که در انجام این کار عالی شده باشم؛
    و …

این‎ها و هزاران نمونه دیگر از افکاری که در ذهن ما جریان دارد؛ نمونه‌ای از افکار و تصوراتی است که عموما به زعم مهیا شدن ما برای حرکتی قویتی و رسیدن هب موفقیتی بهتر در ذهن ما نقش می‌بندند؛ اما حقیقت این است که اینها نه تنها به شروع قدرتمندتر یک کار کمک نمی‌‎کند، بلکه فقط ترمزی برای توقف کامل آن کار خواهند بود.

تعلل

برای شروع نباید عالی باشیم
اما برای اینکه عالی باشیم باید شروع کنیم

به یاد دارم تا زمانی که در کار کارمندی خود مشغول به فعالیت بودم؛ کارهای زیادی برای اجرا در سر می‌‎پروراندم، کارهایی که قطعاً انجامشان برای من و دیگران بسیار سازنده و مفید بود. اما افکاری همچون موارد عنوان شده‎‌ی بالا همیشه مانع از اجرای طرح‎‌های زیبای من می‌‎شد، و در نتیجه هوش سرشار من به جز آشفتگی و دردسر چیزی برایم به ارمغان نمی‌‎آورد.

اینکه همیشه در افکاری زیبا برای آینده غرق باشید، اما هیچ‎‌گاه آنها را به اجرا در نیاورید؛ باعث می‌‎شود, زندگی در زمان حال را فراموش کرده و از الان خود لذت نبرید. همچنین، با گذر زمان که خواسته‎‌های امروز خود را انجام نشده و در خطر می‌‎بینید، حسرت گذشته نیز برای خط زدن بیشترِ الان شما به کمک توهمات آینده شما خواهد آمد، و سبب می‎‌شود همیشه با اضطراب آینده و افسوس گذشته زندگی کنید؛ که در واقع این یک زندگی نخواهد بود.

پس یکی از راه‌‎های بسیار کارآمد برای زندگی در زمان کنونی و لذت بردن از زندگی، دور شدن شما از تعلل‎‌های بیجا و بهانه‎های کاذب است. در فصول گذشته روش‎هایی برای دستیابی به این مسئله‎ی مهم بیان شد و در این فصل نیز بحث تکمیل خواهد شد.

روزانه عمل کنید

یکی از راه‎های کارآمد جهت انجام بی‎وقفه و سریع امور ضروری و دوری کامل از تعلل، این است که هر روز صبح و یا شبِ قبل از آن، با قرار دادن امور مهم و دارای اولویت در برنامه‎ی آن روز، خود را ملزم و متعهد به انجام آن امر کنید تا امکان طفره رفتن برای ناخودآگاه خود را از بین ببرید. اما در برنامه‎ریزی روزانه نیز باید اموری را مدنظر قرار دهید تا هیچ وقت عادت برنامه‎ریزیِ بی‎اثر و نافرجام به سراغتان نیاید.

– برنامه‌‎ریزی شما متناسب با اهدافتان باشد

توصیه‌‎ی برنامه‌‎ریزی برای روز به معنی نادیده گرفتن اهداف طولانی‎‌مدت و عدم توجه به چشم‌‎انداز زندگی‎تان نیست. انجام روزانه امور زمانی حداکثر اثربخشی و کارایی را برای شما به همراه دارد که از پیش با نظر به اهدافتان، اولویت‌های کاری خود را مشخص کرده باشید و بدانید که در برنامه روزانه خود دقیقا چه مسائلی را باید در صدر امور قرار دهید.

رشد

– بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت برنامه بریزید

برای ارتباط بهتر برنامه‎ی روزانه شما با اهدافتان؛ تلاش کنید تا با توجه به تمامی جزئیات، برنامه کلی و بلندمدت خود را در نحوه رسیدن به هدف مشخص کنید. سپس با تقسیم برنامه بلند مدت خود به برنامه‎های میان مدت و افزودن مقداری جزئیات اجرایی به آن، وضعیت عملکردی خود را در مدتی مثل یک ماه آینده را مشخص نمایید. و در انتها با ریز کردن برنامه میان مدت به برنامه‎های کوتاه مدت و جزئی شدن در آنها، مشخص کنید که در هفته و روز جاری چه اموری در اولویت کاری شما هستند و از چه فعالیت‎هایی باید بپرهیزید.

توجه کنید که برنامه‎ریزی همیشه باید از طولانی مدت به کوتاه مدت و از کلیات به جزئیات باشد؛ بدین‎صورت، درک کامل‎تری از برنامه‎ای که در مدت کوتاهی مثل امروز باید انجام دهید خواهید داشت. اما در زمان اجرای برنامه‎ها، باید از کوتاه مدت به بلندمدت اقدام کنید؛ چراکه برنامه‎های کوتاه‎مدت قدم‎های کوچکی هستند که برداشتن قدم‎های برزگ و بزرگ‎تر را برای شما امکان‎پذیر می‎کند.

– برنامه روزانه را متناسب با توان خود تنظیم کنید

زمانی شما به حداکثر کارایی خواهید رسید که بتوانید از تمام زمان کاری خود در روز استفاده کنید؛ اما توجه کنید در زمانی که هنوز وضعیت جسمی و روحی شما به روال عمومی قبل تمایل دارد، فشار آوردن به خود برای تحقق این امر نتیجه معکوس خواهد داد. پس در روزهای ابتدای برنامه‎ریزی که هنوز با این روال خو نگرفته‎اید، از تعهدات کوچک و خورد شروع کرده و رفته رفته، بر میزان تعهدات روزها، هفته‎ها و ماه‎های آینده بیافزایید.

– برنامه‎‌ی مکتوب را بخشی از وجود خود کنید

عموما ذهن شما تمایل به پذیرش روال ساده‎تر و انجام اموری با لذت‎های کوتاه‎مدت دارد؛ و این گرایش می‎تواند در روز بارها مانع اجرای صحیح تعهدات شما مطابق با برنامه‎ی تنظیم شده شود. از این جهت، سعی کنید در کل مدت روز و در هر شرایطی برنامه را به همراه خود داشته باشید تا با یادآوری مکرر از خواهش‎های اشتباه ذهنی در امان بمانید.

– اول کار خلاف عادت را انجام دهید

اگرچه امور خلاف عادت لزوما اموری سخت‎تر از امور موافق با عادت نیستند اما از آنجا که هنوز انجام این امور در مغز شما تثبیت نشده است، ذهن شما برای اجرای آنها، مقاومت خواهد داشت و برای همین انجام‎شان بسیار سخت به نظر می‎رسد. از سویی انتقال اموری از این دست به انتهای برنامه‌‎ریزی روزانه موجب می‎‌شود تا مدام این ناسازگاری ذهنی موجب آزار و اذیت شما شود و بر بروی کیفیت سایر امور نیز تاثیر سوء بگذارد. بنابراین در صورت یکسان بودن میزان اهمیت امور وفق عادت و خلاف عادت، حتما اجرای امور خلاف عادت را در اولویت بگذارید تا با اجرای سریع‎تر آن، خیلی زودتر به آرامش ذهنی دست پیدا کنید.

اولویت و ضرورت

– از صرف زمان در برنامه‌ریزی نترسید

یکی از نگرش‎های اشتباه در خصوص برنامه‎‌ریزی این است که موجب از دست رفتن زمان خواهد شد. اگرچه برنامه‎‌ریزی بخشی از زمان روزانه شما را خواهد گرفت اما با استفاده از روش‌های صحیح برنامه‎‌ریزی – که قبلا بیان شد – شما می‎توانید به حذف فعالیت‎های غیر ضروری روزانه بپردازید، امور مهم را در زمان‎‌های اوج بهره‎وری انجام دهید، عادت‎‌های موفق بسیازید، اموری را که هم‌‎پوشانی دارند را با هم انجام دهید و در نهایت چندین برابر از زمان روزانه خود سود ببرید. پس بدون ترس از صرف زمان برای برنامه‎ریزی، با دقت و آرامش کامل به انجام این امر بسیار مهم بپردازید.

– ضرورت پیاپی ایجاد نکنید

اغلب اوقات انتخاب نابجا، زمان‎بندی نامناسب و یا اولویت‎بندی غیراصولی برای اهداف سبب می‎شود تا معیار سنجش امور ضروری و مهم، اشتباه شود و نتیجه آن افزایش نادرست امور ضروری در یک برنامه‎ی روزانه خواهد بود. این عامل به طور یقین هم در اتمام صحیح و اصولی برنامه روزانه تاثیر منفی می‎گذارد و هم مانعی برای رسیدن به اهداف در بلندمدت خواهد شد. لذا در زمان انتخاب، اولویت‎بندی و زمان‎بندی اهداف، حتما معیار و ارزش‎هایتان را به طور جدی مرور کنید.

عمل به آنچه که می‎دانی

«عمل به همان چیزی که می‎‌دانیم» از مباحثی است که در متون دینی زیاد مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است، به عنوان مثال در بیان امام علی چنین تاکید شده: «اگر دوست داری سعادتمندترین مردم باشی، به آنچه می‎دانی عمل کن[۱]» و در کلام پیامبر اسلام این گونه آمده: «اگر انسان به همان چیزهایی که می‎داند عمل کند، در زمان نیاز به راهنمایی، خداوند خود راهنمای او می‎شود و وی را رشد می‎‌دهد[۲]» و در بیان امام صادق است که: «هر کس به آنچه که می‎‌داند عمل کند، او را برای نادانسته‌‎هایش کفایت می‎‌کند[۳]». متاسفانه امروزه این موضوع در متد موفقیت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. توجه به این مقوله در کسب کامیابی بسیار حائز اهمیت است که کسب اطلاعات بدون عمل به آنها، آفات زیادی به همراه دارد؛ از جمله:

– پر کردن ذهن از معلوماتِ خام، آشفتگی در انتخاب را به همراه دارد

زمانی که فرد تمام تلاشش را فقط بر انباشتن اطلاعات در ذهن خود می‎گذارد و آنها را با عمل و تجربه همراه نمی‎‌کند؛ انتخاب‎های خود را برای هدف‎گزینی، برنامه‎ریزی و انجام دادن به صورت غیرمنطقی زیاد می‎کند و وجود مسیرهای متنوع، اضطراب و ترس را برای او به همراه خواهد داشت چراکه در نظر او احتمال انتخابی که منجر به بازدهی کمتر شود بسیار زیاد شده است، و بعد از تعیین روش نیز، تمرکز وی در تداوم مسیر مناسب نخواهد بود زیرا کماکان انتخاب‎‌های دیگر، ذهن او را ناآرام و بی‎قرار می‌‎کند. در روایتی از عیسی بن مسیح نقل شده: «کسى که به آنچه مى‎داند عمل نکند، طلب آنچه نمى‎داند براى او بدبختى است[۴]»

دانسته ها

– اطلاعات بالا، توقع را در گام نهادن در مسیر بالا می‎‌برد

کاملا مشخص است که همیشه اولین قدم برای شروع هر کاری هر چند بزرگ لازم و ضروری است و بدون برداشتن قدم اول، امکان شروع و ادامه وجود ندارد. اما افرادی که بدون عمل، اطلاعات خود را به طور مداوم بالا می‎برند، انتظار خود را نیز در دستیابی سریع به اهداف و خواسته‎هایشان به صورت غیرمعقول بالا می‎برند و این سبب می‎شود برداشتن گام‎های اولیه در ناخودآگاه آنها بدرد نخور و بی‎ارزش قلمداد شده و مانع از حرکتشان شود. در واقع این افراد دچار بلندپروازی ابلهانه می‎شوند. در حدیثی از پیامبر اسلام داریم: «هر علمى موجب وخامت و بدعاقبتى صاحبش می‎شود؛ مگر علمی که به آن عمل کند[۵]»

– کسب علم بدون عمل، هوش هیجانی را تضعیف می‎کند

اگرچه کسب علم در اغلب اوقات در تقویت هوش منطقی اثرگذار است اما زمانی که این موضوع بدون عمل به دانسته‎‌ها صورت گیرد موجب افزایش نادرست محرک‌های درونی آنهم بی‌‎توجه به قبول دیگران و وجدان شده و امیال لحظه‎ای را تشدید می‎کند که حاصل آن چیزی جز تضعیف هوش هیجانی نخواهد بود.

منطق و هیجان

– علمِ تنها سبب بروز خصلت‌‎های اخلاقی منفی می‎‌شود

عموما افراد در مورد اطلاعاتی که با عمل همراه نیست درک صحیح و واقع‎بینانه‎ای ندارند از این رو دانسته‎هایی که به تجربیات عملی پیوسته نباشند سبب ایجاد دریافت‎های ناصحیحی می‎شوند که نتیجه‎ی آن تشدید آداب و عادت‎های نامبارک همچون خودخواهی و غرور، حسادت و دورویی در ناخودآگاه است، همچنین با توجه به این تضاد معلومات با وجود شخص، بهره‎برداری از این اطلاعات و اثرگذاری آنها نیز چندان امکان‎پذیر نخواهد بود. همان‎طور که در بیان منسوب به امام صادق آمده: «هنگامى که عالِم به علمش عمل نکند، موعظه و پند او از قلب‎ها مى‎لغزد، همان‎گونه که باران از روى جسم صاف مى‎لغزد و نفوذ نمى‎کند[۶]»

– معلوماتی که به آن عمل نشود جز خستگی چیزی به همراه ندارد

زمانی که شخص در صدد جمع‎آوری مداوم و مستمر اطلاعات بر بیاید اما از آنها استفاده‎ی عملی نکند اگرچه این اطلاعات مغز و ذهن او را پر و مشغول می‎کنند اما به هیچ وجه در ناخودآگاه او نهادینه و تثبیت نخواهند شد و از این جهت حمل این اطلاعات در ذهن صرفا دلیلی برای آشفتگی و خستگی مداوم ذهنی وی خواهند شد.

– علم بدون عمل مشورت‌‎پذیری را کم می‎‌کند

همان‎طور که بیان شد معلوماتی که به کار بسته نشود سبب به وجود آمدن غروری می‎شود که حاصلِ عدم درک صحیح این معلومات است. از این رو، شخصی که به این صورت اطلاعات را در ذهن خود جمع‎آوری کرده با نگاه خودبرتر بینانه‎ی خود حاضر به بهره‎گیری از تجارب و علوم دیگران نخواهد بود که حاصل آن چیزی جز افزایش احتمال شکست او در امور نخواهد بود.

حرکت

– علم بدون عمل، درک سخت‌ی‎ها را کاهش می‎دهد

اگرچه اشخاصی که اطلاعات را بر روی هم انباشته می‎کنند و آنها را به صورت عملی به کار نمی‎بندند، کسانی هستند که قدرت رویارویی با امور در آنها به شدت کاهش پیدا می‎کند و قدرت ریسک سازنده را ندارند؛ اما در زمانی که خود را در مسیری نیز قرار می‎دهند، به دلیل عجین شدن ذهن آنها با مطالب فقط تئوری, و دوری آنها از هر گونه تجربه عملی، تحلیل‎های آنها به دور از هرگونه واقع‎گرایی است و از این رو قدرت درک و پذیرش چالش‎های در مسیر را ندارند. شخصیت این اشخاص با ناملایمات مسیر موفقیت ساخته نشده و از طرفی حتما انتخاب آنها در هدف‎گزینی بسیار بزرگ و خلاف منطق خواهد بود و نتیجه این شخصیت و این انتخاب به وجود آمدن جهل مرکب و سپس شکست خواهد بود.

– اطلاعات بدون عمل ماندگار نخواهد بود

از مزایای عمل به علمِ موجود این است که آن را از ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه برده و برای همیشه تثبیت می‎کند. اما زمانی‎که اطلاعات به صورت پی در پی و بدن همراهی با عمل و تجربه در ذهن خودآگاه جمع‎آوری شوند، برای مدتی تشویش ذهنی را برای فرد به همراه خواهند داشت و پس از آن، مغز برای بهبود کارایی و جلوگیری از این بهم‎ریختگی، اطلاعات را نابود می‎کند تا میزان پردازشش کم شده و میزان فعالیت مجددا به حالت معمول برگردد. همان‎طور که پیامبر اسلام می‎گوید: «علم، عمل را ندا مى‎زند؛ اگر جواب داد که هیچ وگرنه از وجود آن عالِم کوچ مى‎کند»

– علم بی عمل کمال‎گرایی باطل را تقویت می‎کند

از عادت‎های اشخاصی که همتشان جمع‎آوری پی‎درپی اطلاعات است و در قبال حجم بالای اطلاعات‌شان هیچ قدمِ عملی برنمی‎دارند این است که خود را ملزم می‎کنند تا در ورود به هر کاری همه چیز کاملا بی‎عیب و نقص باشد و صددرصد با استانداردهای او مطابقت داشته باشد. که این حالت هیچ‌‎گاه رخ نخواهد داد.

کمال گرایی منفی، دشمن خودباوری

همان‎طور که قبلا بیان شد یکی از دشمنان اصلی زمان شما کمال‌گرایی است این خصلت علاوه بر اینکه مانعی بزرگ برای بهره‎برداری مناسب از سرمایه‌ی زمانتان است، بازدارنده بزرگی برای شما در شروع بی‌وقفه‎‌ی کارها است. در حقیقت کمال‎گرایی نوعی اختلال شخصیتی در بعضی از اشخاص است که با وجود آن شخص سعی می‎کند هیچ گونه ایرادی نداشته و کاملا بی نقص باشد و به این صورت برای خود استاندارها و معیارهایی به دور از منطق انتخاب می‎کند و در نتیجه نگاه او به کلیه‎ی امور نگاهی صفر و صدی می‎شود. به این صورت که یا امور یا نباید انجام شوند و یا زمانی که به اجرا در می‎آیند در حالت نهایت ایده‎آل بوده و پاسخ صددرصدی بدهند.

نگاه اشتباه:

در واقع اگرچه در نگاه اول، کمال‎گرایی می‎تواند نگرشی مثبت و سازنده تلقی شود، اما با بررسی نتیجه و بازخوردی که این نوع عملکرد دارد کاملا مشخص می‎شود که نگرشی کاملا منفی و مضر است که هم تعلل‎های مخرب را به همراه دارد و هم در درازمدت عزت نفس را به شدت کاهش می‎دهد چراکه با کمال‎گرایی، فرد همیشه احساس می‎کند آمادگی انجام هیچ کاری را ندارد.

پس برای تقویت توان رویارویی با هر فعالیتی و افزایش خودباوری، اول بررسی کنید تا این خصیصه در وجود شما نباشد و سپس مراقبت کنید تا در روند خودسازی، رشد و تعالی خود، به اشتباه این حالت در وجود شما رخنه نکند. به همین خاطر می‎‌توانید با شناخت نشانه‌‎های یک فرد کمال‎گرا، آمادگی خود را در این موضوع کاملا حفظ نمایید:

– افراد کمال‎‌گرا، حاضر به پذیرش انتقاد و نظرات سازنده نیستند

کمال‎گرایی میزان توجه به قضاوت دیگران را افزایش می‎دهد، از این رو شخصِ کمال‎طلب به نگاه و فکر دیگران درباره خودشان اهمیت می‎دهند از همین جهت دریافت بازخورد از سوی دیگران برایشان غیرقابل قبول است و حتی اگر این بازخورد در روند رشد کاری آنها مفید و سازنده باشد باز هم سبب آزار ذهنی و روحی آنها می‎شود که این حالت به یک از دو صورت برخورد تدافعی و یا عدم ابراز و در ازای آن خودخوری بروز خواهد کرد.

اگرچه این افراد نسبت به انتقاد گارد دارند اما در نقد کردن دیگران بسیار استاد بوده و میل زیادی به انتقاد از دیگران داشته و مدام سعی بر ایرادگیری به عملکرد دیگران دارند، چراکه هیچ کس در حد استانداردهایی که یک کمال‎گرا برای خود تعریف کرده است نمی‎باشد. از طرفی، این افراد برای موفقیت خود را نیازمند تایید دیگران می‎دانند و لذا از طرد شدن به شدت واهمه دارند؛ به همین جهت عمدتا عیب‎جویی از دیگران را در زمان غیبت آنها انجام می‎دهند.

– افراد کمال‎‌گرا، به طور مداوم کارها را به تعویق می‎‌اندازند

تعلل حاصل از کمال‎گرایی، خلق و خویی متفاوت از اهمال‎‌کاری‎‌هایی است که به سندرم فردا مشهورند؛ چراکه در این خصلت، فرد آرمان‎‌گرا به انجام کار تمایل دارد و به دنبال تن‌‎آسایی و تنبلی نیست اما به دلیل حساسیتی که در اجرای به نحو احسن و صددرصدی کار دارد و یا به خاطر ترسی که از قضاوت دیگران نسبت به اجرای ناقص کار خود دارد، سبب می‎شود از شروع کار خودداری کند چراکه در نظر او هنوز ایده، فکر و یا آمادگی‎اش برای انجام عالی نیست و شروع آن در این زمان با پیامد و دستاورد خوبی همراه نخواهد بود.

– افراد کمال‎‌گرا، قدرت تغییر نداشته و از تغییرات می‎ترسند

اگرچه دقتی که در افراد آرمان‎گرا وجود دارد موجب به وجود آمدن ایده‎های ممتاز و ناب می‌‎شود. اما احساس عدم آمادگی کامل جهت شروع این ایده، همیشه مانع از اجرایی شدنشان می‎‌شود. همچنین این افراد به دلیل ترس از شکست، قضاوت دیگران و یا عدم اجرا به بهترین نحو توان انجام هیچ کار جدید و متفاوت با رویه‎ی کنونی خود را ندارند و از این رو به هیچ وجه ریسک نمی‎‌کنند

– کمال‎‌گرایان غالبا دچار خود مقصر پنداری و احساس گناه می‌‎شوند

این افراد در خیلی از مواقع به صورت منفی به عملکرد خود و بازخورد آن نگاه می‎کنند چراکه کار انجام شده را با ملاک‎ها و استانداردهای آرمانی خودشان مقایسه می‎کنند. آنها اغلب احساس می‎کنند که به اندازه کافی سعی نکرده‎اند و از این بابت دچار عذاب وجدان می‎شوند. از سویی جدیت بیش از اندازه‎ی آنها در انجام امور سبب می‎شود که در موارد زیادی خود را تنها عامل انجام نادرست فعالیت‎ها بدانند.

– کمال‎‌گرایان همیشه در انجام امور انحصارطلب هستند

با توجه به ملاک و معبارهایی که ایده‎آل‎گرایان برای انجام امور در ذهن خود ترسیم می‌‎کنند، هیچ‎‌گاه نمی‌‎توانند به عملکرد اطرافیان خود در انجام درست و اصولی کارها اعتماد کنند؛ از این رو غالبا تمایل به انجام امور به صورت انفرادی دارند که به این صورت راندمان کاری آنها بسیار پایین می‎آید چراکه طبق اصل پارتو ۸۰ درصد کارهای دنیا توسط ۲۰ درصدی از مردم انجام می‎شود که کار تیمی می‎کنند و ۲۰ درصد کارهای دنیا نیز توسط ۸۰ درصدی انجام می‌شود که کار تیمی را قبول ندارند و یا جدی نمی‎گیرند. همچنین این خصوصیت افراد کمال‌‎طلب موجب اختلال در روند کارهای سیستمی و جمعی می‎‌شود.

غرور
Hidden Strengths – Young Man with Muscular Arms on Blackboard

– افراد کمال‎‌گرا، این خصلت را نیازی برای رسیدن به موفقیت می‌‎دانند

وقتی‎که شخص در ایده‎آل‎گرایی زیاده‎روی می‎کند برای دست‎یابی به آن دست به تلاش بسیار زیادی می‎زند که به دلیل دست‎نیافتنی بودن خواسته و آرمان او، این تلاش با رنج و خستگی مفرط همراه خواهد بود اما علیرغم فشار جسمی و روحی زیادی که وجود دارد باز او این روال کاری را دلیلی صحیح برای رسیدن به خواسته‎هایش می‎داند و جهت توجیح، به طور مداوم در صدد رد رویه‎های دیگر بر می‎آید.

قدم‌‎های کوچک اما مستمر

این مسئله غیرقابل انکار است که اکثریت انسان‎ها در زندگی خود خواسته‎های بزرگ و ارزنده‎ای دارند. و حتی اگر آن‎ها جزو سه درصد از افرادی که اهداف خود را مکتوب می‎‌کنند هم نباشند، باز برای دستیابی به خواسته‎‌ی خود تلاش می‎کنند چراکه قطعا این خواسته‌ها با زندگی، خانواده، شغل، سلامت، عقاید و … آنها گره خورده است و آنها نیازِ رسیدن به این خواسته‌‎ها را به شدت در وجود خود احساس می‎کنند. اما به دلیل بزرگ بودن خواسته‎ها، اغلب این اشخاص در ابتدا یا اواسط مسیر، کار را رها می‎‌کنند چراکه دستیابی به خواسته‌‎ها برایشان سخت و غیرممکن به نظر می‌‎رسد.

موضوع قابل اهمیت در اکثر حرکت‎‌های پر انرژی به سوی اهداف و خواسته‎‌ها که در نهایت منجر به شکست می‎‌شود این است که عموما این جنب و جوش‌‎ها با قدم‎‌های بزرگی شروع شده که نه در محدوده‎ی عادت فرد می‎‌گنجید و نه هیچ‎‌وقت توان ادامه به این صورت برای او امکان‎پذیر است. اگرچه قدم‎های بلند در شروع کار می‎‌تواند سرعت حرکت را بسیار بالا ببرد، اما به طور قطع، این حرکت به زودی باعث خستگی و توقف می‎شود. در حقیقت شاید گام‎های بزرگ برای رسیدن به اهداف کوچک و کوتاه‎‌مدت موثر باشد اما به هیچ وجه نمی‌‎تواند نیازِ دستیابی به اهداف بزرگ و بلندمدت را تأمین کند.

حرکت

یک مثال:

برای درک بهتر، مسابقات دو و میدانی را در نظر بگیرید، ورزش‌کاران برای مسافت‎‌های کوتاهِ (مسابقات دوی سرعت، با مسافت‎های ۱۰۰، ۲۰۰ یا ۴۰۰ متر) از ابتدا از کل توان خود استفاده می‌‎کنند تا به پیروزی برسند؛ اما اگر آنها بخواهند برای مسافت‎های طولانی (مسابقات دوی استقامت – با حداقل ۵۰۰۰ متر مسافت) از همان ابتدا تمام انرژی و نیروی خود را صرف شروعی پرقدرت بکنند، به طور حتم هیچ‎‌یک از آنها قادر نخواهند بود تا کل مسافت را به اتمام برسانند؛ از این رو، استراتژی آنها این است که از گام‎هایی مطمئن اما مستمر استفاده کنند نه حداکثر انرژی و گام‎هایی بزرگ؛ به این صورت آنها تا انتها توان حرکت را خواهند داشت.

نتیجه گیری:

پس برای کسب موفقیت‌‎های بزرگ، لازم است گام‎‌هایی کوچک اما مستمر را در مسیر رسیدن به خواسته‎‌ی خود بردارید. یکی از مزایای ثبات در رفتار این است که با چند روز استمرار، این رویه به عادتی در وجود شما تبدیل خواهد شد که خود از سختی راه به میزان قابل توجهی می‎‌کاهد. البته نباید این نکته نیز فراموش شود که این قدم‌‎های کوچک زمانی اثربخش خواهد بود که گزینه‎ی انتخاب شده نیز حساب شده و مطابق مسیر صحیح باشد.

دارن هاردی[۷] در کتاب اثر مرکب خود با اشاره به تاثیر شگفت‎‌انگیر قدم‌‎های کوچک می‎‌گوید اثر مرکب اصل به دست آوردن نتایج بزرگ از راه مجموعه‌ای از انتخاب‎های کوچک و عاقلانه است؛ و به دست آوردن این قدرت شگفت‎‌انگیز به همین آسانی است. کسانی‎که اثر مرکب را به نفع خود به کار می‎بندند، در مقایسه با اشخاص همتای خودشان که اجازه می‌دهند این اصل ساده اما کارآمد علیه آنها عمل کند، تفاوت‌هایی باور نکردنی دارند.

مشکل نه، پله

این یک واقعیت است که امکان عدم رویارویی با شرایط پیچیده در زندگی بویژه در راه رسیدن به موفقیت، امری کاملا محال است. اغلب اوقات، همین شرایط هستند که مانع اصلی در پیشرفت و رشد انسان‎ها می‎شوند و سدی بزرگ در رسیدن آنها به کامیابی را به وجود می‎آورند. اما نوع نگرشی که هر فرد به وضعیتِ حاصل از این پیچیدگی دارد میزان بزرگی و ابهام‎آمیز بودن آن را برای او تعریف کرده و نوع اثرگذاری در مسیر زندگی‎اش را برایش تعیین می‎کند.

اگرچه در نگاه اول این پیچیدگی و دشواری‎ها می‎تواند تداعی کننده‎ی وضعیتی نامطلوب باشد که بسیار از شرایط مطلوب فاصله گرفته است، اما لزوما این شرایط تعیین کننده‎ی وجود مشکل نیست. چراکه خیلی از رشدهای بسیار بزرگ تاریخ و موفقیت‎های بی‎نظیر در پی مواجهه‎ی افراد با اراده با همین شرایط بوده است. و در واقع ابهام‎آمیز بودن آن مانع از تشخیص صحیح این افراد در مفید یا مضر بودنش نشده است.

اساسا، علیرغم ظاهر نامأنوس پیچیدگی‎ها و چالش‎های یک مسیر، این چالش‎ها می‎توانند در جهت شکوفایی شما بسیار مؤثر باشند؛ چراکه یک توجهِ صحیح و مثبت به همراه آمادگی قبلی می‎تواند به مرور زمان مزایای چالش‎ها را برای شما روشن کنند؛

محاسنی همچون:

– در زمان بروز ناملایمات و چالش‎‌ها، روبرو شدن با آنها و کنترل‎شان سبب می‌‎شود تا از استعداد و توانایی‌‎های خود بهره بگیرید و این باعث رشد و تعالی شما خواهد شد.

– درک و لذت از داشته‎‌هایتان در زمان برخورد با سختی‎‌ها بسیار راحت و روشن‎‌تر خواهد بود. به عنوان مثال تا زمانی که شما کاملا سیر باشید، از داشتن خوردنی‌ها و نوشیدنی‌‎ها لذت نخواهید برد.

– میزان استقامت و ماندگاری در ناملایمات، بهترین راه پیشی گرفتن شما از دیگر افراد خواهد بود و صبر در این شرایط شما را از همه متمایز می‎کند. در واقع در صورت عدم وجود سختی‎ها، هیچ وقت موفقیت و پیروزی‎ها نیز به وجود نمی‎آیند.

– بسیاری از سختی‎های پیش‎رو به دلیل وجود نقاط ضعف یا اشتباهات شما به وجود می‎آیند؛ به همین دلیل، بوجود آمدن شرایط سخت می‎تواند نقاط ضعف را برایتان مشخص کند تا در جهت حل آن تلاش کنید.

– تحملِ درست درد و سختی سبب تقویت جسمی، روحی و ذهنی انسان می‎شود. همان‎طور که یک بدن‎ساز با تحمل فشار بسیار زیاد و تحمل درد ناشی از این فشارها، جسم خود را قوی و عضلات خود را بزرگ‎تر می‎کند.

توصیه:

از این رو اول از همه توصیه می‎شود تا به پیچیدگی‎های در راه موفقیت به دیده‎ی مشکل و امور غیرقابل حل نگاه نکنید و پس از آن نیز سعی کنید تا همیشه این نقاط ابهام زندگی خود را به عنوان پله ببینید؛ چراکه بالا رفتن از پله نیازمند تحمل سختی است و هرچه این پله بزرگ‎تر باشد، سختی بالا رفتن از آن بیشتر خواهد شد، اما تنها راه رسیدن به اوج و بالا رفتن، استفاده از همین پله‎ها است. در واقع کسی که می‎خواهد به پشت بام خانه خود برود، نمی‎تواند با گلایه از سختی بالا رفتن و امتناع از این کار، به پشت بام برسد.

و البته یکی از مسائلی که اغلب مانع از رویارویی با چالش‎ها می‎شود، بهانه‌گیری‎‌ها و دلیل‎‌تراشی‌ها هستند؛ که همان‎طور پیشتر بیان شد وجود این مسئله همیشه مانع از انجام کار می‎شود و لازم است تا با بهره‌‎گیری از راهکارهای بجا و به موقع، این خصلت را برای همیشه از خود دور کنید.

انتخاب مسیر یادگیری و حرکت خود

یکی از مشکلاتی که اغلب در سر راه اغلب مردم قرار می‎‌گیرد این است که در نحوه‌‎ی شروع کار خود و انتخاب مسیر دچار سردرگمی می‌‎شوند و این به دلیل وجود انتخاب‎‌های زیاد و خصلت کمال‎‌گرایی نیست بلکه واقعا نحوه‎ی آغاز به کاری خاص، برای آنها به صورت ابهامی بزرگ در ذهن‎شان نقش بسته است. این افراد حاضر به برداشتن قدم‌‎های کوچک برای رسیدن به خواسته‌‎های بزرگ هستند، اما دقیقا نمی‌‎دانند این قدم‎‌های کوچک را چگونه و در چه مسیری باید بردارند.

اگر شما هم از این دسته افراد هستید، پس اول بررسی کنید و مطمئن شوید هدف یا اهداف خود را به طور دقیق و با جزئیات کامل مشخص کرده‎اید یا نه؟ تعیین دقیق هدفی که همسو با چرایی‎های شما نیز باشد، خود شروعی عالی برای شناخت بهتر مسیرِ پیش رو و نحوه‎ی گام برداشتن است. به این صورت شما یک قدم به فهمی بهتر از وضعیت نقشه‎ی راه خوب نزدیک شده‎اید چراکه زمانی که بتوانید یک نقشه‎ی راه درست برای خود مشخص کنید موجب می‎شود نه تنها از سردرگمی در آمده و از میزان ترس و دودلی شما به طور قابل توجهی کاسته شود بلکه در زمان شروع و ادامه، به میزان چشم‎گیری در وقت و انرژی شما نیز صرفه‎جویی خواهد شد.

اما بعد از انتخاب اصولی هدف، لازم است میزان درک خود را نحوه حرکت افزایش دهید و به این منظور توصیه می‎کنم با رجوع به سوالاتی همچون سوالات زیر و پاسخ صادقانه به آنها، ذهن خود را در این افزایش درک، متمرکزتر کنید:
– چه راه‎‌هایی شما برای رسیدن به هدف دارید؟
– کدام راه بهترین است؟
– به طور تقریبی چقدر زمان لازم است تا این راه را بپیمایید؟
– نوع و میزان هزینه‌‎های مورد نیاز این مسیر چیست؟
– محدودیت‌‎های شما در این مسیر کدامند؟
– توانایی‎‌هایی که لازم است برای قدم گذاردن در این مسیر کسب کنید کدامند؟

و پس از افزایش درک‎تان در خصوص مسیر پیش رو؛ یکی از بهترین راه‎‌ها جهت جلوگیری از اشتباه در مسیر، افزایش میزان آمادگی به وسیله بهره‎گیری از تجریبات دیگران است؛ این تجربیات می‎تواند حضوری و از شخصی باشد که پیشتر در این مسیر به موفقیت‌‎هایی رسیده است، می‌‎تواند مطالعه‎‌ی کتاب‎هایی باشد در این زمینه گردآوری و تدوین شده‎اند و یا حتی می‎تواند شرکت در دوره‎های آموزشی باشد که در این خصوص در شهر شما در حال برگزاری است. قطعا مشورت با صاحبان نظر می‎تواند میزان خطای شما را از سرآغاز راه تا انتهای به حداقل برساند.

و مهم‎ترین مسئله‎ای که در این بخش از روند شما باید مورد توجه قرار بگیرد این است که هیچ‎وقت زمانی مناسب برای برداشتن قدم نیست و شما نمی‎توانید برای آغاز حرکتتان، زمان اکنون را به زمانی دیگر موکول کنید. هوش بالا، سن مناسب، جنم و زیادی، تیم حرفه‎ای، فصل بهتر و … هیچ یک نمی‎تواند دلیلی قطعی برای به تاخیر انداختن زمان شروع باشد. بدانید که برای آغاز یک مسیر نیاز به عالی بودن نیست و این در حالی است که برای عالی بودن حتما لازم است حرکت خود را آغاز کنید.

خود را از خود قطع نکنید

وابستگی، یکی از شایع‌‎ترین راه‎‌های بروز عدم عزت نفس است؛ این مشکل که از احساس نیاز شدید نسبت به شخصی خاص پدید می‎آید، می‌‎تواند فرد را در شناخت توانایی‌‎های خود، باور به این استعدادها و بهره‌‎گیری از آنها به طور کامل فلج کند و قدرت حرکت را از او بگیرد. در این حالت تا زمانی که شخص تاثیرگذار برای فرد تصمیم‌‎گیری و اظهارنظر قطعی نداشته باشد، فرد نمی‎‌تواند برای مسیر زندگی خود تصمیم‌‎گیری کند و برنامه‌ای به صلاح خود تنظیم کند. همچنین انتخاب‎های شخص تاثیرگذار نیز قطعا طبق نظرات، باورها و نگرش‌‎های خود خواهد بود که احتمال عدم هم‎‌خوانی با نیازهای واقعی فرد را کاهش می‎دهد.

ivsi.ir

از این رو، اگرچه پیشتر در جهت تضمین موفقیت‌‎های پیش روی شما، توصیه شد تا مشورت‌‎پذیری و بهره‎‌گیری از تجربیات دیگران را حتما همیشه مورد توجه قرار دهید اما اول اینکه توصیه به مشورت با صاحب‎‌نظران و افراد موفق بود و دوم اینکه همیشه تلاش کنید تا این خصلت زیبا با زیاده‎روی و تبدیل آن به وابستگی گره نخورد.

نمونه دیگر:

البته وابستگی فقط به شخصی خاص محدود نمی‎شود و باورها، عادت‎های خود، دارایی‎های مادی و غیرمادی و هر چیز دیگر می‎تواند موجب ایجاد وابستگی شود که روند انتخاب‎های فرد را برای او تغییر جهت دهد. گاهی اوقات تعلق خاطر به موقعیت اجتماعی و ترس از دست دادن آن، علاقه‎ی شدید به خانه و عدم میل به تغییر آن، گره خوردگی با باورهای اجتماعی و عرفی و خو گرفتن با آنها و … موجب می‎‌شود تا فرد یا صلاح خود را به درستی تشخیص ندهد و یا بعد از تشخیص این صلاح و منفعت واقعی، جرأت حرکت برای دست پیدا کردن به این منفعت را به خود ندهد.

از این جهت نیاز است در هر شرایطی شما بتوانید ارتباط خود را با درون خود و خواسته‎‌های واقعی خودتان حفظ کنید، چراکه قطعا بعد از کسب آمادگی، این شما هستید که بهترین شناخت را نسبت به خود، انگیزه‎های درونی و توانایی‎های‎تان دارید و از همین جهت شما بهترین تصمیم گیرنده‎‌ی نهایی در انتخاب خواسته، مسیر و نحوه گام برداشتن خواهید بود.


[۱] عیون الحکم و المواعظ (للیثی) / ص : ۱۶۱

[۲] الفصول المختاره / ص : ۱۰۵

[۳] التوحید (للصدوق) / ص : ۴۱۶

[۴] مصباح الشریعه / ص : ۱۴

[۵] بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج : ‏۲ / باب : ۹ / ص : ۲۶

[۶] الکافی (ط – الإسلامیه) / ج : ‏۱ / ص : ۴۴

[۷] Darren Hardy (is an American author, keynote speaker, advisor, and …

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

6 پاسخ

  1. عالی بود.خیلی متن های مناسب و آموزنده و قشنگی بود.سپاس از حسن سلیقه در انتخاب متن ها.

  2. مطلب بسیار عالی بود و کیفش رو بردم
    ولی لطفا از حالا این مطالب رو توی چند تا مقالعه بذارین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *