بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

مدیریت تاثیرگذاری: تعریف، تکنیک ها و مثال ها

مدیریت تاثیرگذاری

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

توانایی تأثیرگذاری بر احساس دیگران در مورد یک شخص، محصول، موقعیت یا ایده می تواند دارایی ارزشمندی در زمینه های حرفه ای و اجتماعی باشد. مدیریت تأثیر به تمرین تلاش برای تأثیرگذاری بر ادراک دیگران اشاره دارد. درک نحوه عملکرد مدیریت تاثیر می تواند به شما در دستیابی به اهداف حرفه ای و افزایش اثربخشی در کار کمک کند.

در این مقاله از ایوسی، به این می پردازیم که مدیریت تاثیر چیست، شامل اطلاعاتی در مورد هدف و روش های آن، و نحوه پیاده سازی آن در محل کار را با استفاده از مثال های موقعیتی توضیح می دهیم.

مدیریت تاثیر چیست؟

مدیریت تأثیر به اقداماتی اطلاق می شود که افراد برای ترغیب دیگران به تفکر درباره یک مفهوم به روشی خاص انجام می دهند. افراد از مدیریت تاثیر برای تقویت نظرات فعلی یا تلاش برای تغییر آنها بسته به اهداف خود استفاده می کنند.

مدیریت تأثیر از کنترل اطلاعات برای تأکید بر جنبه های خاصی از یک موقعیت استفاده می کند و در عین حال توجه را از جزئیات دیگری که می تواند با تاثیر مورد نظر در تضاد باشد منحرف کند.

هنگام استفاده از مدیریت تاثیر، افراد بر انتشار اطلاعاتی تمرکز می‌کنند که با نحوه درک آنها از دیگران مطابقت دارد و باعث می‌شود که مخاطبانشان بر اساس یک سوگیری اطلاعاتی تصمیم بگیرند و نظرات خود را شکل دهند.

مدیریت تأثیر می‌تواند به عنوان یک فرآیند ناخودآگاه عمل کند که مردم از وقوع آن آگاه نیستند، که اغلب در موقعیت‌های اجتماعی رخ می‌دهد که در آن افراد به طور طبیعی سعی می‌کنند خود را دوست‌داشتنی کنند و سعی می‌کنند ویژگی‌های مثبت را تجسم بخشند. همچنین می‌تواند یک تصمیم هدفمند و استراتژیک باشد که افراد زمانی که نیاز به کنترل افکار عمومی دارند، اتخاذ می‌کنند.

مطالب مرتبط: تبلیغات در مقابل روابط عمومی (تعریف و مثالها)

هدف از مدیریت تاثیر چیست؟

هدف اصلی مدیریت تأثیر، ایجاد یا حفظ جایگاه اجتماعی یک فرد است. این امر حتی در موقعیت‌های تجاری نیز صادق است، زیرا شرکت‌ها برای متقاعد کردن مردم برای انجام تجارت با آنها، بر ادراک اجتماعی خود تکیه می‌کنند.

افراد می توانند از مدیریت تاثیر برای هر چیزی از دوست یابی گرفته تا یافتن شغل استفاده کنند. درک انگیزه خود برای مدیریت تأثیر، دستیابی به نتیجه دلخواه را آسان تر می کند.

مطالب مرتبط:  ۲۱ نکته در مصاحبه شغلی: چگونه تاثیر اولیه خوبی داشته باشیم

چه کسی از مدیریت تاثیر استفاده می کند؟

همه افراد هنگام تعامل با دیگران از مدیریت تاثیر استفاده می کنند. حتی اگر به طور هدفمند سعی در دستکاری افکار دیگران در مورد شما، دوستان، شغل یا ایده‌آل‌هایتان نداشته باشید، باز هم ممکن است هنگام به اشتراک‌گذاری اطلاعات در مورد زندگی خود یک تعصب شخصی نشان دهید.

وقتی افراد در مورد ویژگی ها و علایق خود بر اساس آنچه فکر می کنند دیگران با آن ارتباط خواهند داشت صحبت می کنند، از مدیریت تاثیر در سطح بین فردی استفاده می کنند. می‌توانید در طول مصاحبه‌های شغلی از مدیریت تاثیر استفاده کنید تا دیگران را در مورد صلاحیت‌ها و جلسات کاری خود برای تبلیغ معاملات سودمند متقاعد کنید.

سازمان‌ها همچنین از مدیریت تاثیردر مقیاس وسیع‌تری استفاده می‌کنند تا بر نحوه درک جامعه، مشتریان و مخاطبان هدف خود از برند و مأموریت شرکت تأثیر بگذارند. به جای استفاده از ارتباطات بین فردی، کسب و کارها با استفاده از کمپین های بازاریابی، بیانیه های مطبوعاتی، سخنگویان، حمایت ها، سیاست های شرکتی و طرح های تجاری بر افکار عمومی تأثیر می گذارند.

تبلیغات چگونه از مدیریت تاثیر استفاده می کند؟

حوزه تبلیغات به مدیریت تاثیر متکی است تا افراد را متقاعد کند که بر اساس ایده های مثبت خود در مورد یک برند یا شرکت خاص خرید کنند. تبلیغ‌کنندگان هر زمان که با مردم، از جمله مصرف‌کنندگان و سایر برندها، در ارتباط هستند، از مدیریت نمایش استفاده می‌کنند.

این می تواند از طریق بیانیه های مطبوعاتی، فیلم ها، تبلیغات چاپی، بسته بندی محصول، پست های رسانه های اجتماعی، نظرات و حتی سیاست های خدمات مشتری باشد.

مدیریت تاثیرگذاری به تبلیغ‌کنندگان اجازه می‌دهد تا با ترویج جنبه‌های خاصی از کسب‌وکارشان، محبوبیت عمومی را به دست آورند، که باعث ایجاد ارتباط مثبت در بین مخاطبان هدف می‌شود.

این اغلب شامل استراتژی‌های تبلیغاتی اولیه می‌شود، مانند اینکه یک شرکت آب نبات فقط در مورد طعم محصول خود صحبت می‌کند و نه ارزش غذایی برای تشویق مصرف‌کننده به نادیده گرفتن پیامدهای منفی خرید یک محصول.

مدیریت تاثیر در تبلیغات همچنین می‌تواند پیچیده‌تر باشد، مانند استفاده از لحن سرگرم‌کننده و دوستانه در پست‌های رسانه‌های اجتماعی برای اینکه مشتریان برند کلی را مرتبط‌تر بدانند.

مطالب مرتبط:  ۲۱ نقش تبلیغاتی از سطح ابتدایی تا مدیریت

تکنیک های مدیریت تاثیر

یک استراتژی مدیریت تاثیر موثر شما می توانید بر روی یک استراتژی متمرکز شوید یا از ترکیبی از رفتارهای متعدد و تئوری های روانشناختی استفاده کنید تا بر نحوه درک دیگران از مفهومی که می خواهید مدیریت کنید، تأثیر بگذارید. برخی از تکنیک های رایج مدیریت تاثیر عبارتند از:

تغییر مسیر

تغییر جهت عمل تغییر تمرکز یک نفر از یک موضوع به موضوع دیگر است. استفاده از تغییر مسیر به عنوان یک تکنیک مدیریت تاثیر، با جایگزین کردن اطلاعات منفی با اطلاعات مثبت، حواس افراد را از اطلاعات منفی منحرف می کند.

این می تواند شامل تغییر موضوع یا بحث درباره اطلاعات از منظری جدید باشد. تبلیغ‌کنندگان معمولاً هنگام تأیید جنبه‌های منفی محصول خود از تغییر جهت استفاده می‌کنند و آن موارد منفی را با برجسته کردن یک مثبت بلافاصله پس از آن توجیه می‌کنند.

چاپلوسی

تعریف کردن از دیگران یک راه ساده برای همسو کردن ارزش های آنها با ارزش های شما و مدیریت تاثیر آنها از یک موقعیت است. تعریف کردن در هنگام تعامل با دیگران این تصور را ایجاد می کند که شما فردی مهربان هستید که بهترین منافع آنها را در ذهن دارید. این می تواند درخواست لطف یا ترویج دیدگاه متفاوت را در آینده آسان تر کند.

با گفتن اینکه به افراد باهوش، جذاب و دوست داشتنی برای داشتن یک عقیده خاص هستند، همچنین تقویت مثبتی برای آنها ایجاد می کنید تا با شما موافق باشند و آن دیدگاه را ترویج دهید. تشکر از افراد پیشاپیش یا تعریف مشروط به آنها به آنها انگیزه می دهد تا افکار یا اقدامات مورد نظر خود را دنبال کنند.

برای مثال، یک شرکت پوشاک ممکن است تبلیغ کند که مشتریانی که لباس‌هایشان را می‌پوشند، دوستانه و کاریزماتیک هستند، و باعث می‌شود مصرف‌کنندگان خرید کنند تا بتوانند همان ویژگی‌ها را تجسم کنند.

مطابقت

رعایت هنجارهای اجتماعی راه دیگری برای مدیریت نگاه مردم به شما است. پوشاندن بخش‌هایی از شخصیت یا سبک زندگی‌تان که با انتظارات اجتماعی جور در نمی‌آید به نفع تمرکز بر ویژگی‌هایتان که مطابقت دارند، دیدگاه دیگران را نسبت به شما تغییر می‌دهد. این می‌تواند با همسو کردن رفتارتان با انتظارات آنها، تأثیرگذاری بر افراد در محافل اجتماعی مختلف را برای شما آسان‌تر کند.

این تاکتیک مدیریت تاثیر متکی به تمایل افراد برای پذیرفته شدن و تمایل آنها برای بودن در کنار افرادی است که شبیه آنها هستند. با نشان دادن اینکه شما بخشی از گروه هستید، می توانید نظرات آنها را با ارائه ایده های خود به عنوان هنجار تحت تأثیر قرار دهید.

لاف زدن

بحث مستقیم درباره ویژگی‌ها، مهارت‌ها و استعدادهای مثبت شما شکل مستقیمی از مدیریت تاثیر است. لاف زدن زمانی مؤثرتر است که قبلاً در بین مخاطبان خود اقتدار و اعتماد ایجاد کرده باشید. اگر افراد قبلاً به طرق دیگر ارتباط مثبتی با شما داشته باشند، ممکن است بیشتر باور کنند که شما دارای ویژگی های مثبت هستید.

هنگام لاف زدن، یافتن تعادل مناسب بین ترفیع و فروتنی می تواند به اطمینان از تأثیر مثبت کمک کند. به عنوان مثال، اگر می خواهید نشان دهید که موفق هستید در حالی که هنوز متواضع به نظر می رسید، لاف زدن در مورد پول و سبک زندگی خود ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.

شفافیت

شفافیت که به عنوان دعا نیز شناخته می شود، شامل رسیدگی به عیوب شما به عنوان یک استراتژی برای همدلی بیشتر مردم با اهداف یا نیازهای شما است. پذیرفتن کاستی‌های خود در ابتدا و عذرخواهی یا فروتنی در مورد آنها می‌تواند باعث شود که آن‌ها شدیدتر به نظر برسند و توجه را از اطلاعات منفی منحرف کنند.

با به اشتراک گذاشتن این اطلاعات و شفاف بودن در مورد عیوب خود، می توانید حس صداقت و درستکاری دیگران را جلب کنید. اگرچه شما اطلاعات منفی را به اشتراک می گذارید، اما شفافیت نشان دهنده خودآگاهی و توانایی مستقیم بودن است که اعتماد را پرورش می دهد.

نحوه استفاده از مدیریت تاثیر

اجرای طرح مدیریت تاثیر شما یک جنبه حیاتی برای رسیدن به نتیجه مورد نظر شما است. صرف نظر از استراتژی ای که می خواهید برای مدیریت تأثیر استفاده کنید، چند مرحله کلیدی برای تأثیرگذاری موفقیت آمیز بر دیگران وجود دارد:

۱. ارزش های مخاطبان خود را تعیین کنید

اولین قدم برای واداشتن مردم به تفکر خاص، درک دیدگاه ها و ارزش های فعلی آنهاست. متقاعد کردن افراد برای موافقت با شما یا ایجاد یک عقیده خاص زمانی که شما اهداف و باورهای شخصی را که انگیزه فرآیند فکری آنها را برمی انگیزد می دانید، آسان تر است. بر ویژگی‌هایی که مخاطبان شما بیشتر از همه برایشان ارزش قائل هستند، تأکید کنید و بر اساس افرادی که می‌خواهید به آن‌ها علاقه داشته باشید، تنظیمات کوچکی انجام دهید.

مطالب مرتبط:  چگونه مخاطب هدف خود را پیدا کنیم؟

۲. ظریف باشید

اطمینان حاصل کنید که تاکتیک های مدیریت تاثیر شما متقاعدسازی ظریفی را ارائه می دهد تا از ایجاد احساس دستکاری در دیگران جلوگیری کنید. وادار کردن مردم فکر کنند که خرید، موافقت با یک معامله یا پیروی از توصیه های شما ایده اصلی آنها بوده است، به آنها کمک می کند تا در انتخاب های خود اطمینان بیشتری پیدا کنند. مردم بیشتر از اینکه به دیگران اعتماد کنند به قضاوت خود اعتماد دارند، بنابراین به جای اینکه مستقیماً دستوری برای استراتژی مؤثرتر بدهید، به طور ماهرانه نکات را رها کنید.

مطالب مرتبط:  اقناع و نفوذ: تعاریف، فواید و نکات

۳. از تکنیک ها به طور مداوم استفاده کنید

استراتژی مدیریت تاثیر خود را دنبال کنید و همین پیام را در تمام تعاملات خود حفظ کنید. تکرار اطلاعات می تواند باعث شود افراد در طول زمان با این ایده احساس راحتی بیشتری کنند و حتی ممکن است در نهایت به عقاید شما به عنوان واقعیت فکر کنند. در مورد اینکه می خواهید دیگران شما یا کارتان را چگونه درک کنند، هدف روشنی داشته باشید و به طور مرتب کارهایی را برای تقویت آن ایده انجام دهید.

۴. تاثیر خود را بسنجید

در صورت امکان، اطلاعاتی در مورد اینکه دیگران چگونه شما را درک می کنند جمع آوری کنید. این می تواند در موقعیت های بین فردی چالش برانگیز باشد، اما کسب و کارها به راحتی می توانند جزئیات مربوط به افکار عمومی را از طریق نظرسنجی ها و گروه های متمرکز جمع آوری کنند. درک اینکه چگونه استراتژی‌های مدیریت تاثیر شما بر افراد واقعی تأثیر می‌گذارد، می‌تواند به شما کمک کند برنامه‌های خود را برای مؤثرتر بودن اصلاح کنید.

مطالب مرتبط:  نحوه درخواست بازخورد در محل کار در ۷ مرحله

نمونه هایی از مدیریت تاثیر

برای درک بهتر نحوه عملکرد مدیریت تاثیر، به این مثال ها توجه کنید:

  • یک شرکت یک نقض اطلاعات را کشف می کند و بلافاصله یک بیانیه مطبوعاتی و نامه ای برای مشتریان خود صادر می کند که در آن مشکل و اقداماتی را که برای حل آن انجام می دهند برای ایجاد شفافیت و ایجاد اعتماد توضیح می دهد.

  • هنگام ملاقات با والدین یک شریک عاشقانه جدید، محافظه‌کارانه‌تر از حد معمول لباس می‌پوشید، زیرا شریک زندگی‌تان به پیشینه محافظه‌کارانه‌اش اشاره کرده است.

  •  هنگامی که به نگرانی‌ها در مورد هزینه یک ابتکار تجاری جدید پاسخ می‌دهید، به جای بحث درباره تأثیر تغییر برنامه‌های بودجه، درباره تأثیرات مثبت هر هزینه بحث می‌کنید.

  • در یک مصاحبه، با تعریف و تمجید از مصاحبه کننده خود در مورد مقاله ای که اخیراً منتشر کرده است، شروع می کنید تا این تصور را به او بدهید که با روندهای صنعت همگام هستید و تحقیقات خود را انجام می دهید.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

یک پاسخ

  1. کاربردهای مدیریت نفوذ:

    ۱. بازاریابی و تبلیغات: مدیریت نفوذ در کمپین های بازاریابی و تبلیغات برای ترغیب مصرف کنندگان به خرید محصولات یا خدمات بسیار مهم است. شرکت ها از تاکتیک های مختلفی برای تأثیرگذاری بر رفتار مصرف کننده استفاده می کنند، مانند تأیید افراد مشهور، اثبات اجتماعی و تاکتیک های کمبود.

    ۲. رهبری و مدیریت: رهبران مؤثر باید بتوانند بر اعضای تیم خود برای دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی تأثیر بگذارند. مهارت های مدیریت نفوذ در تقویت همکاری، ایجاد انگیزه در کارکنان و حل و فصل تعارضات درون یک تیم ضروری است.

    ۳. مذاکره و حل تعارض: مدیریت نفوذ نیز در فرآیندهای مذاکره و حل تعارض مهم است. با درک روانشناسی متقاعدسازی و تأثیرگذاری، افراد می توانند بهتر گفتگوهای دشوار را هدایت کنند و به توافقات سودمند متقابل برسند.

    ۴. رسانه های اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ: در عصر رسانه های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال، مدیریت نفوذ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شرکت ها و افراد می توانند از اینفلوئنسرها و پلتفرم های دیجیتال برای دستیابی به مخاطبان گسترده تر و افزایش دیده شدن برند استفاده کنند.

    ۵. روابط عمومی و مدیریت شهرت: مدیریت نفوذ نقش کلیدی در شکل دادن به برداشت های عمومی و مدیریت شهرت دارد. متخصصان روابط عمومی از استراتژی های مختلفی برای تأثیرگذاری بر پوشش رسانه ای، افکار عمومی و روابط ذینفعان استفاده می کنند.

    ۶. فروش و توسعه تجارت: تکنیک های مدیریت نفوذ اغلب در فروش و توسعه کسب و کار برای ایجاد روابط با مشتریان، بستن معاملات و افزایش درآمد استفاده می شود. متخصصان فروش باید بتوانند به طور موثر مشتریان بالقوه را متقاعد کنند و برای دستیابی به اهداف فروش بر مخالفت ها غلبه کنند.

    ۷. مدیریت تغییر: مدیریت نفوذ در هدایت تغییرات سازمانی و مدیریت مقاومت ضروری است. عوامل تغییر باید بتوانند بر ذینفعان تأثیر بگذارند، مزایای تغییر را به اشتراک بگذارند و بر موانع اجرا غلبه کنند.

    ۸. رشد شخصی: مدیریت نفوذ نیز در رشد فردی و خودسازی اهمیت دارد. با درک چگونگی تأثیرگذاری بر دیگران و مدیریت مؤثر روابط، افراد می‌توانند مهارت‌های ارتباطی خود را افزایش دهند، ارتباط برقرار کنند و به اهداف خود برسند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *