هوش هیجانی که EQ نیز نامیده می شود، توانایی شناسایی و مدیریت احساسات خود و افرادی است که با آنها در تعامل هستید.
رهبران موثر روحیه تیم را تقویت میکنند، روابط قوی در محل کار ایجاد میکنند و به دیگران کمک میکنند تا چالشها را با اعتماد به نفس بپذیرند . همه این مهارت های کلیدی به هوش هیجانی (EQ) نیاز دارند.
در این مقاله از ایوسی، به این می پردازیم که هوش هیجانی در رهبری چیست، بررسی می کنیم که چرا برای رهبران مهم است که داشته باشند و پنج ویژگی رهبری که با هوش هیجانی رهبری می شود را بررسی کنیم.
هوش هیجانی در رهبری
هوش هیجانی توانایی درک و مدیریت احساسات و تعاملات خود با دیگران است. به عنوان یک مؤلفه کلیدی در رهبری مؤثر شناخته می شود.
رهبران باهوش عاطفی خودآگاهی را تمرین می کنند، احساسات خود را تنظیم می کنند و به وضوح احساسات خود را برای دیگران بیان می کنند. آنها می توانند به طور موثر نیازها، خواسته ها و انتظارات همکاران و اعضای تیم خود را بسنجند.
چه بخواهید یک رهبر باشید و چه در تلاش برای بهبود مهارت های رهبری فعلی خود باشید ، هوش هیجانی می تواند روابط شما را در محل کار بهبود بخشد. وقتی هوش هیجانی را در رهبری به کار می برید، قادر خواهید بود در موقعیت های استرس زا آرام بمانید، در مواقع تعارض به صورت استراتژیک ارتباط برقرار کنید و با کارکنان همدلی نشان دهید.
بیشتر بخوانید: ویژگی های شخصیت: تعریف و مثال
اهمیت EQ در رهبری
رهبری فرآیند هدایت دیگران برای رسیدن به هدف است. برای دستیابی به نتیجه بهتر، رهبران باید خود و کارکنانشان را از طریق هوش هیجانی درک کنند.
هوش عاطفی در رهبری به شما کمک می کند با تیم خود ارتباط برقرار کنید و با دیگران همکاری کنید. نحوه ارتباط شما با دیگران می تواند لحن رهبری در سازمان را تعیین کند. رهبران بدون هوش هیجانی نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند یا درک کنند، در نتیجه مشارکت کارکنان کمتر و جابجایی کارکنان بیشتر می شود.
مطالب مرتبط: ۵۵ نکته برای بهبود هوش هیجانی
۵ ویژگی هوش هیجانی
هوش عاطفی برای رهبری یک مهارت قابل دستیابی است که به شما کمک می کند روابط قوی در محل کار ایجاد کنید. این پنج ویژگی را برای توسعه هوش هیجانی و تقویت مهارت های رهبری خود تمرین کنید:
۱. خودآگاهی
خودآگاهی سنگ بنای اساسی هوش هیجانی است. این ویژگی به شما اجازه می دهد تا احساسات، نقاط قوت، ضعف و ارزش های خود را بشناسید و بفهمید که چگونه بر دیگران تأثیر می گذارند. برای نشان دادن بهترین ها در دیگران، ابتدا باید بهترین های خود را از طریق خودآگاهی به نمایش بگذارید.
با انعکاس احساسات و واکنش های غریزی و یادگیری تکنیک هایی برای تغییر خلق و خوی خود، خودآگاهی را تمرین کنید. افراد باهوش عاطفی نفس عمیقی می کشند و سعی می کنند به جای اینکه به آنها اجازه دهند تصمیمات خود را زیر پا بگذارند، دلایل استرس را حل کنند. رهبرانی که از احساسات خود آگاه هستند به تأثیرگذاری بر نگرش ها در محل کار کمک می کنند و برای یک تجارت بسیار ارزشمند هستند.
به عنوان مثال، همکارتان در مورد پروژه ای که برای تکمیل آن سخت کار کرده اید، بازخورد سازنده ای به شما می دهد. برای توسعه خودآگاهی، به صورت ذهنی یادداشت کنید که چه احساسی داشتید و چرا چنین احساسی داشتید. توجه داشته باشید که به جای بازخورد مثبت، فقط بر نقدهای منفی تمرکز کرده اید. اکنون، میتوانید به طور عینی به نقدها نگاه کنید و متوجه شوید که همکار شما فقط در تلاش است تا به شما در بهبود پروژه کمک کند.
از این تاکتیک ها برای بهبود خودآگاهی خود استفاده کنید:
- بازخورد ۳۶۰ درجه: این فرآیند می تواند به مشخص کردن مناطق برای بهبود کمک کند. از سرپرستان، همکاران و دیگران بخواهید که واکنش های احساسی شما را ارزیابی کنند.
- رویکرد کم حاشیه: به سادگی از همکاران مورد اعتماد نظرشان را بخواهید. از یک محیط غیررسمی مانند کافی شاپ یا هنگام ناهار استفاده کنید.
مرتبط: ارزیابی ۳۶۰ درجه: چیست، مزایا و معایب
۲. خود مدیریتی
خود مدیریتی همچنین به عنوان «خودتنظیمی» یا «خود انضباطی» شناخته می شود و برای رهبران بسیار ارزشمند است. افراد دارای خودمدیریتی قوی تمایل دارند در موقعیت های استرس زا مثبت و آرام بمانند. آنها یک مانع را فرصتی برای پیشرفت و چالشی لذت بخش برای مهارت های حل مسئله خود می دانند.
دقیقاً مانند خودآگاهی، میتوانید از تکنیکهایی مانند تأمل، یادداشت روزانه و عینیت در موقعیتهای استرسزا برای کمک به توسعه خود مدیریتی استفاده کنید. هر چه بیشتر با هوش هیجانی خود هماهنگ باشید، می توانید انتقال از واکنش به واکنش را آسان تر انجام دهید.
به عنوان مثال، یک همکار با یک کار درگیر است. آنها میدانند که شما فردی مفید هستید که سعی میکنید به دیگران در زمانی که مشغول هستند یا در پروژهای گیر کردهاند کمک کنید، بنابراین از شما میخواهند که علیرغم حجم کاری سنگینتان، وظایفشان را انجام دهید.
در نظر بگیرید که در این شرایط چه واکنشی نشان خواهید داد. یک کارمند باهوش عاطفی قبل از اینکه واکنش نشان دهد، لحظه ای به این فکر می کند که چگونه مثبت، آرام و سازنده بماند. سپس، ممکن است به همکارشان و سرپرستشان پیشنهاد دهند که با هم برای پروژه برنامه ریزی کنند.
از این ابزارها برای بهبود خودآگاهی خود استفاده کنید:
- اهداف قابل اندازه گیری را تعیین کنید: با مراحل ساده و قابل دستیابی مانند حذف طغیان ها یا احوالپرسی با نام همکاران شروع کنید.
- یک دفتر خاطرات داشته باشید: بنویسید که چه احساسی دارید و چرا. این به شما کمک می کند تا احساسات خود را درک کنید.
- خود را امتحان کنید: از خود یا یک مربی کسب و کار بپرسید که چرا احساس خاصی دارید و چگونه از آن احساسات به شیوه ای سازنده تر استفاده کنید.
۳. آگاهی اجتماعی
همدلی و شفقت ویژگی هایی هستند که به آگاهی اجتماعی کمک می کنند. آگاهی اجتماعی باعث افزایش اعتماد و ایجاد ارتباط باز در میان همسالان شما می شود. همدل بودن به معنای درک وضعیت ذهنی و احساسات فرد دیگر است.
سعی کنید تجربه شخص دیگری را تصور کنید، سپس درک و حمایت خود را از موقعیت او در میان بگذارید.
تبدیل شدن به یک فرد همدل در محل کار می تواند یک رابطه تیمی بهتر را تسهیل کند، که ممکن است در هنگام بروز تعارض منجر به حل راحت تری شود. هرچه بیشتر بتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید، بهتر می توانید درک کنید که چه چیزی آنها را برانگیخته یا ناراحت می کند.
به عنوان مثال، شما یک سرپرست هستید و یک کارمند از شما می خواهد که با شما ملاقات کند تا به شما بگوید از اینکه همکار دیگری ترفیع خود را دریافت کرده است، ناراضی است. به دقت در نظر بگیرید که چگونه می توانید در این شرایط به عنوان یک رهبر همدلی نشان دهید. رهبران خوب به تصمیمات خود اطمینان دارند.
برای بهبود آگاهی اجتماعی خود از این تکنیک ها استفاده کنید:
- از گوش دادن فعال استفاده کنید: با تکرار یا بیان مجدد آنچه که آنها می گویند، نشان دهید که در حال گوش دادن هستید.
- لحن دلسوزانه ای از خود نشان دهید: نحوه بیان چیزی می تواند به اندازه آنچه گفته می شود مهم باشد. به انرژی پشت آنچه همکاران می گویند توجه کنید تا درک بهتری از احساس واقعی آنها داشته باشید.
- از نشانه های غیرکلامی آگاه باشید. از نشانه های غیرکلامی خود و کارمند آگاه باشید. در حالی که یادگیری تشخیص این نشانه های ارتباطی غیرکلامی به تلاش بیشتری نیاز دارد، اما می تواند راه درازی داشته باشد.
۴. مدیریت روابط
مدیریت روابط به شما این امکان را می دهد که روابط محل کار را برای ایجاد نتایج مثبت ایجاد و پرورش دهید. این به توانایی شما برای تأثیرگذاری، مربیگری و راهنمایی دیگران در حین حل مؤثر تعارض اشاره دارد.
برای یادگیری چگونگی تقویت روابط سالم و سازنده، بر سه ویژگی ذکر شده در بالا تمرکز کنید. از احساسات و واکنش های خود آگاه باشید، از طریق گوش دادن همدلی نشان دهید و یاد بگیرید که به طور موثر ارتباط برقرار کنید.
بر روابط بین شما، تیم و سرپرستان تمرکز کنید. با مراقبت و حمایت از دیگران در محل کار خود، محیطی مثبت ایجاد خواهید کرد و رهبری هوش هیجانی خود را نشان خواهید داد. شما باید به طور موثر ارتباط برقرار کنید و روابط را به درستی مدیریت کنید تا تیمی از افراد را در جهت دلخواه حرکت دهید.
به عنوان مثال، شما یک تیم کوچک را در محل کار رهبری می کنید. سرپرست شما این شانس را به شما می دهد که پروژه بزرگی را انجام دهید که هر دو می دانید به ساختن حرفه شما کمک می کند. شما تیم خود را تشویق میکنید که خلاقانه فکر کنند و وقتی زمان ارائه پروژه فرا میرسد، علناً زحمات تیم خود را برای موفقیت پروژه تحسین میکنید.
در این شرایط، به تشویق و توسعه تیم خود کمک کردید، به آنها نشان دادید که به شغل آنها نیز به اندازه شغل خود اهمیت می دهید و به سرپرستان خود مهارت های رهبری خود را نشان دادید.
برای بهبود مدیریت روابط، از این نکات استفاده کنید:
- فعالانه گوش دهید: توجه بینظیر خود را به دیگران معطوف کنید، حواسپرتیها را در حین صحبت محدود کنید و همه چیزهایی را که گفته میشود در نظر بگیرید.
- سوال بپرسید: این کار تیمی و نوآوری را در محل کار تشویق می کند.
- انتظارات روشنی را تعیین کنید: انتظارات را از ابتدا شناسایی و روشن کنید. این به جلوگیری از سردرگمی یا درگیری در مسیر کمک می کند.
مرتبط: ایجاد ارتباط: نکات و مثال ها
۵. ارتباط موثر
ارتباط موثر باعث درک بیشتر کارکنان در محل کار می شود و منجر به افزایش بهره وری می شود. مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی خود را پرورش دهید تا به یک رهبر باهوش عاطفی و موثر تبدیل شوید. هر ارتباطی فرصتی برای مدیریت احساسات، تمرین همدلی و بهبود روابط است.
گوش دادن فعالانه به یک همکار یک مهارت ارزشمند و یک ویژگی کلیدی ارتباط موثر است. نشان دهنده بلوغ و از خودگذشتگی است. سعی کنید در مورد نگرانی های همکارتان سوالاتی بپرسید تا نشان دهید که دارید گوش می دهید.
اشکال غیرکلامی ارتباط، از جمله حالات چهره و حرکات، یکی دیگر از اشکال کلیدی ارتباط موثر است. سعی کنید از نشانه های غیرکلامی خود و دیگران آگاه باشید.
شما فرصت های زیادی برای نمایش مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی خود در محل کار دارید، از جمله توضیح دادن یک کار جدید یا عرضه ارائه. سعی کنید از گفتار واضح و مختصر استفاده کنید، لبخند بزنید و از دیگر نشانه های غیرکلامی مانند حرکات دست هنگام صحبت کردن آگاه باشید.
استفاده از این ابزارها را برای بهبود ارتباطات در نظر بگیرید:
- بر ارتباطات غیرکلامی تمرکز کنید: حفظ تماس چشمی، محدود کردن حرکات دست و داشتن وضعیت بدنی خوب، در اولین ملاقات با کسی احساس مثبتی ایجاد میکند.
- صحبت کردن در جمع را تمرین کنید: صحبت کردن منظم در مقابل یک گروه، نقاط قوت و ضعف شما را بزرگ می کند و شما را وادار می کند تا عادت های ارتباطی عالی ایجاد کنید.
- یک فیلتر ایجاد کنید: رهبران باید بدانند چگونه افکار و احساسات خود را به اطرافیان خود بیان کنند. مهم است که بدانید چه چیزی برای گفتن یا انجام دادن در موقعیت های مختلف محل کار مناسب است.