بیشتر و در مقالات قبلی بر روی مسئله باور درونی و اینکه برای موفقیت باید افکار خود را درست کنید بارها تذکر داده بودیم.
ما در مقالات قبلی گفتیم که اگرچه موفقیت تعریفی ثابت ندارد اما در واقع موفقیت نوعی حس درونی است و زمانی شما به موفقیت دست پیدا می کنید که از نظر فکری و ذهنی به درجه مطلوبی از مقبولیت و پذیرش درونی رسیده باشید.
تغییر الگوی ذهنی یعنی چه؟تغییر الگوی ذهنی (یا پارادایم شیفت) به معنای تغییر عمده و جذری در نحوه تفکر، باورها و رویکردها است. این تغییر معمولاً به عنوان یک پیشرانه برای تحولات و تغییرات بزرگتر در سازمانها، فرهنگها و جوامع استفاده میشود. هر فرد، سازمان یا جامعه از یک پارادایم خاص برای تفکر و عمل استفاده میکند. این پارادایمها الگوهایی هستند که درک و تفسیر ما از دنیا و واقعیت را شکل میدهند. آنها تشکیل دهنده باورها، ارزشها، قوانین، قواعد و روشهای عملکرد ما میباشند. اگر یک تغییر بزرگ در شرایط بیرونی یا فرصتهای جدید به وجود آید، احتمالاً نیاز به تغییر پارادایم و الگوهای ذهنی ما نیز وجود خواهد داشت. این تغییر میتواند شامل تغییر در باورها، ارزشها، رویکردها، روشها و رفتارها باشد. پارادایم شیفت یا تغییر الگوی ذهنی میتواند فرصتهای جدیدی را برای رشد و توسعه فرد یا سازمان فراهم کند. این تغییر میتواند بهبود عملکرد، ایجاد نوآوری، تغییر در دیدگاه و رویکرد به مسائل و رسیدن به اهداف جدید را ممکن سازد. به طور خلاصه، پارادایم شیفت یا تغییر الگوی ذهنی به تغییر عمده و جذری در نحوه تفکر، باورها و رویکردها اشاره دارد که میتواند به تحول و رشد فرد یا سازمان کمک کند. |
۱۴ تفکر بسیار موثر که شما را به سمت موفقیت رهنمون می سازد
پس اگر شما می خواهید موفقیت را برای خود ساده و دست یافتنی کنید، بهتر است افکار خود را به نوعی تغییر دهید تا نیروهای درونی شما بتوانند شما را با قدرت بیشتری در مسیر مقصود و هدفتان حرکت دهند
موارد زیر می تواند نمونه هایی از تفکرات سازنده ای باشد که این مهم را برای شما محقق بکنند:
۱. کار و لذت میتواند توأمان باشد
شما برای کار کردن نیاز نیست که زجر و سختی بکشید؛ اگر شما بتوانید نقاط مثبت و جذاب کاری که در آن مشغول به فعالیت هستید را پیدا کرده و بر روی آنها تمرکز کنید، نه تنها آن کار برای شما خسته کننده و طاقت فرسا نخواهد بود، بلکه از تلاش برای آن کار:
نهایت لذت و بهره را خواهید برد،
زمان برای شما چندان احساس نخواهد شد،
و خستگی در کار برای شما مفهومی نخواهد داشت.
بدین صورت شما می توانید بدون هرگونه خستگی و وقفه، در مسیر اهدافتان پیش رفته و با سهولت بیشتر به آنها دست پیدا کنید.
مرتبط: راهنمای نهایی برای تعادل بین کار و زندگی
۲. صبر لازمه موفقیت است
به یاد داشته باشید که برای رسیدن به اهداف و مقصودتان نمیتوانید یک شبه ره صدساله بروید. لازم است شما در مسیر اهداف تان صبر و شکیبایی به خرج دهید و ذهن خود را به گونه ای آماده و مهیا کنید که گذر زمان موجب تحلیل رفتن انرژی درونی شما نشود.
یک تذکر:
احتمالاً در مقالاتی در خصوص قواعد جهان هستی همچون قانون جذب خوانده باشید که اگر شما باور محکم و مطلقی در خصوص چیزی داشته باشید آن را به سمت خود جذب خواهید کرد و بسته به میزان باور شما میتواند زمان دستیابی شما به خواسته تان بسیار کم و قابل اغماض باشد.
و احتمالاً مباحثی که در بالا بیان شد را با قانون جذب و قواعد جهان هستی در تضاد می بینید.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که اشخاصی که بلادرنگ به خواسته خود دست پیدا می کنند کسانی هستند که بر روی ذهن خود کار کرده و باور خود را به ۱۰۰ درصد کاملا نزدیک کرده اند؛ و همین مسئله نیز نیازمند صرف وقت و زمان است.
از این رو اگر شما پیشتر برای رسیدن به این درجه از باور تلاش و کوشش کرده اید و ذهن خود را آماده جذب خواسته های تان نموده اید، نیازی به گذر زمان برای رسیدن به اهداف تان ندارید؛
اما اگر شما نیز از جامعه ای بلند شده اید که رسیدن به اهداف و خواسته ها را چندان بر نمی تابد و رسیدن به آنها را چندان قبول ندارد؛ لازم است که با قرار گرفتن در مسیر اهداف تان و تلاش برای رسیدن به آنها، باور ذهنی خود را نیز رفته رفته و کم کم ارتقا دهید که این مسئله نیازمند گذر زمان است.
مرتبط: اهمیت صبور بودن و چگونگی پرورش صبر
۳. برای موفقیت نباید علاقه فراموش شود
اگر شما در کاری مشغول به فعالیت باشید و علاقه و میلی به آن کار نداشته باشید؛ قطعاً روند فعالیت در آن کار برای شما بسیار سخت و ناگوار خواهد بود و کوچکترین شرایطی میتواند موجب تسلیم شدن شما در رویارویی با هر مانع و چالشی باشد.
و برعکس؛
اگر شما در کاری میل و علاقه ای شدید داشته باشید، بزرگترین موانع و چالشها نیز چندان نمیتواند بر روی مسیر حرکت شما خللی وارد کند و شما را متوقف نماید.
پس سعی کنید علایق و سلایق خود را بشناسید و مسیری را برگزینید که آکنده از امیال درونی شما است؛ و اگر هم اکنون مشغول به کاری هستید، یا سعی کنید که علاقه نسبت به آن کار را در فکر و ذهن خود ایجاد کنید، و یا اگر قادر به انجام چنین کاری نیستید, توصیه می شود که هر چه زودتر دست از ادامه در آن کار بردارید تا از اتلاف بیشتر وقت خود جلوگیری کنید.
مرتبط: ۶ راه برای یافتن اشتیاق برای زندگی پربارتر
۴. پذیرش خود در فکر کاملا لازم است
توجه داشته باشید که تا زمانی که شما خود را قبول نداشته باشید و برای انجام هرکاری تمام سعی و تلاش خود را بر این بگذارید که به طور مداوم خود را با دیگران – چه افراد موفق و چه غیر از آن – مقایسه کنید، این باعث کاهش خودباوری و عزت نفس شما می شود و به طور قابل توجهی بر روی استعدادها و توانایی ها و نیروی بالقوه شما تأثیر منفی میگذارد؛ از این رو دستیابی شما به موفقیت بسیار کمرنگ خواهد شد.
پس خود را قبول داشته باشید و در افکارتان بر روی توانایی ها و استعدادهای درونی خودتان تمرکز کنید.
مرتبط: عشق از درون: راهی به خودپذیرش و عشق به خود
۵. سکون در زندگی ملالآور است
اگر تفکرات شما همچون افراد معمولی و اکثر مردم جامعه به گونهای باشد که چندان میل و رغبتی به تغییر و تحول در زندگی خود نداشته باشید و در افکارتان نسبت به زندگی یکنواخت و ملال آور عکس العملی نشان ندهید؛ شما نمیتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
فراموش نکنید که نیروهای درونی همچون تعهد، تلاش، مسئولیت پذیری، داشتن چرایی و هدف و امثال این؛ نیروهایی هستند که شما را با قدرت به سمت جلو حرکت می دهند و موانع و چالشها را به هر اندازه که بزرگ باشند از سر راه شما بر می دارند
اما افرادی که به رکود و خمودگی در زندگی عادت کرده اند چندان از این نیروهای قدرتمند درونی بهره نمی برند.
مرتبط: داستان کوتاه | انسان عمل گرا، بدون انتظار از کمک دیگران
۶. پارادایم لازمه موفقیت است
غالباً افرادی که از روش ها و استراتژی های رایج برای رسیدن به اهداف و خواسته هایشان استفاده می کنند کمتر می توانند با چالش ها و موانع روبرو شوند و آنها را از سد راه خود بردارند؛ چراکه این چالشها و موانع منحصر به آنها است و به احتمال زیاد روش های رایج نمیتواند پاسخگو و راه حل مناسبی برای آنها باشد.
پس سعی کنید فکرتان را وسعت دهید و چارچوب فکری خودتان را متناسب با نیازهای درونی خودتان تغییر دهید.
همچنین اگر بخواهید از روش هایی که به صورت عمومی مورد استفاده قرار می گیرد استفاده کنید بازخوردی را به دست می آورید که عموم مردم به دست می آورند و این یعنی رسیدن به حداقل ها.
پس از نوآوری و خلاقیت بهره بگیرید؛ و ذهن خود را به گونه ای تغییر و گسترش دهید که راهکارهای متفاوتی را برای چالش های متفاوت به شما ارائه دهد.
مرتبط: رمز موفقیت در تغییر باورها است / ۳ راه برای تقویت قدرت باور
۷. استانداردها باید متناسب با شخصیت خود ساخته شوند
به یاد داشته باشید فکری که به طور مداوم پیرو و دنباله روی استانداردهای دیگران باشد به دیگران اجازه می دهد تا برای حرکتها و رفتارهای صاحبش تصمیم گیری کنند.
و این در حالی است که استانداردهای شما باید متناسب با علایق و سلایق، توانایی ها، خواسته ها، چرایی ها، نیازها و …. شما باشد نه دیگران.
پس اگر چه توصیه می شود در مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هایتان از تجربیات و نظراتِ پخته ی اشخاصی که در آن مسیر به موفقیت هایی دست پیدا کرده اند نیز بهره ببرید؛ اما در نهایت این شما هستید که باید مسیر و نحوه حرکت خود را بسته به استانداردهای شخصی خودتان انتخاب و تعیین کنید.
مرتبط: منظور از خودشناسی چیست؟ / با مراحل رسیدن به خودشناسی آشنا شوید
۸. موفقیت با دوری از چگونگی صورت می پذیرد
آن دسته از افرادی که برای انجام کارها به طور مداوم درگیر “چگونگی” انجام آن کار می شوند، غالباً یا کارهای خود را استارت نزد و شروع نمی کنند، و یا زمانی که کار خود را شروع کردند، بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه, شروع به وقت کشی و تعلل کرده و از ادامه کار باز می ایستند.
از این رو اگر شما نیز از این دست افکار در ذهن خود می پرورانید؛ تلاش کنید تا حد امکان با این افکار مقابله کرده و صرفاً به گونه ای فکر کنید که چندان درگیر سوالات چگونگی همچون موارد زیر نشوید:
- از کجا معلوم که به نتیجه برسم؟
- من هنوز خیلی از اطلاعات را ندارم
- هنوز آمادگی کامل را ندارم
- الان زمان مناسبی برای حرکت و پیشروی من نیست
و …
مرتبط: ۱۲ راه موثر جهت لذت بردن از زندگی / وقت خود را به اندوه قرض ندهید
۹. هر اتفاق و رخدادی یک فرصت است
عموما افرادی که می توانند به نیمه ی پر هر اتفاق و رخداد نگاه کنند و فرصت هایی که در دل هر اتفاق و رخداد است را بیرون بکشند، خیلی بهتر می توانند موفقیت را برای خود تضمین و قطعی کنند.
از این بابت لازم است شما فکر خود را به گونه ای تنظیم و معطوف کنید که بتوانید در دل هر رخداد فرصت های متناسب با اهداف و خواسته هایتان را پیدا کنید.
- اگر به دنبال ثروت هستید؛ رویارویی یکی از دوستانتان با شما میتواند مقدمه ای برای یک شراکت سودآور باشد.
- اگر به دنبال رشد و بالندگی فرزندانتان هستید؛ تصادف یک روانشناس با شما میتواند نقطه آغازینِ ارتباط شما با آن روانشناس و بهره گیری از تجربیات او باشد.
- اگر به دنبال سلامت جسمی و تناسب اندام هستید؛ سر و صدای نابجای خودروی همسایه شما در هر صبح، می تواند بهانه ای برای سحرخیزی و ورزش صبحگاهی باشد.
و …
مرتبط: فرصت های رشد: ۱۱ راه برای پیشرفت در شغل شما
۱۰. هر لحظه از زندگی هدیه ای از جانب خداست
اگر ذهن و فکر شما به گونه ای باشد که بتواند شما را در زمان حال نگاه دارد و کمکی باشد تا شما از لحظه کنونی خودتان نهایت لذت و استفاده را ببرید، مطمئناً لحظه لحظه ی زندگی شما موقعیتی مغتنم و فوق العاده خواهد بود که شما می توانید از آن به بهترین وجه ممکن در مسیر رسیدن به موفقیت بهره ببرید.
مرتبط: زندگی در حال؛ عامل خوشحالی، موفقیت و کامیابی است
۱۱. مثبت اندیشی نیاز ضروری است
آن دسته از اشخاصی که افکارشان به طور مداوم به سمت موارد منفی و منفی اندیشی سوق پیدا می کند, نه تنها نمی توانند مسائل مثبتِ اطرافشان را به خوبی رصد کرده و درک کنند، بلکه همیشه از احساس بدی که در وجودشان موج می زند رنج می برند و از این رو کمتر هم میتوانند از توانایی های درونی خودشان بهره ببرند.
پس سعی کنید افکار خود را عادت دهید تا همیشه درگیر مسائل مثبت هر چیز باشد نه مسائل منفی آنها …
مرتبط: مثبت اندیشی در محل کار: مزایا و نکات
۱۲. شکست مقدمه پیروزی است
همیشه تفکرات در رویارویی با شکست دو نوع هستند:
اول: آن دسته از افکار که شکست را پایان راه و مانعی حل نشدنی برای رسیدن به اهداف و خواسته ها قلمداد می کنند.
دوم: آن دسته از افکار که شکست را پایان راه ندانسته بلکه تجربه ای قلمداد می کنند که می تواند شخص را در رسیدن به اهداف و خواسته هایشان آماده تر نماید.
و در واقع هر دو نوع تفکر منجر به نتیجه ای خواهند شد که در باره آن میاندیشند
چراکه آن دسته افکاری که شکست را پایان راه می دانند موجب میشوند که فرد برای ادامه مسیر خود تلاشی مجدد نداشته باشد و در نتیجه شکست را برای او به ارمغان می آورند.
آن دسته از افکاری که شکست را تجربه ای برای آمادگی بیشتر می دانند، فرد را مجاب می کنند تا با بهره گیری از تجربه به دست آمده از شکست فعلی، در مسیر هدف و خواسته خود مجدداً گام برداشته تا جایی که به آن هدف و خواسته رسیده و موفق شوند.
مرتبط: اهمیت شکست: ۵ درس ارزشمند از شکست
۱۳. رها کردن راهی برای آزادی است
غالب افرادی که در جامعه زندگی میکنند با رویارویی با رفتارهای ناپسندی همچون خیانت ها، شکست ها، بی مهری ها، مشکلات مالی، سوءتفاهمها و … آنچنان فکرشان درگیر این مسائل و موارد میشود که دیگر جایی برای تمرکز و تفکر بر روی مسیرِ هدف و خواسته، در ذهن خود نمی گذارند؛ از این رو این دسته از افراد چندان قادر نیستند تا در مسیر اهداف خود گامی موثر بردارند.
به همین دلیل اگر شما طالب موفقیت و پیروزی هستید، باید یاد بگیرید که رهاسازی کنید. زمانی که افکار آزار دهنده را بتوانید از خود دور کنید و ذهن خود را از هرگونه فکری که شما را میتواند رنجور و ناامید و خسته کند انباشته نکنید؛ ذهن شما برای پیشبرد اهداف تان آماده تر و قدرتمند تر خواهد بود و موفقیت را برای شما رقم خواهد زد.
مرتبط: آزادی از زنجیرههای منفی: راهی برای ترک تفکرها و الگوهای منفی
۱۴. حال خوب موفقیت می آفریند
احساس عمومی و غالب مردم کاملا گویای شرایط فعلی و همچنین شرایط پیش روی آنها است.
کسانی که غالبا از حال بدشان رنج می برند؛ نه تنها هم اکنون زندگی خوبی ندارند، بلکه در آینده نیز نمی توانند زندگی خوب را برای خود فراهم کرده و موفقیت ها را به دست آورند.
اما کسانی که عمدتا در زندگی شان از حال خوبی بهره می برند؛ نه تنها هم اکنون زندگی مثبت و خوبی را دارند بلکه همین حس و حال خوب کمکی مضاعف برای آنها خواهد بود تا در آینده ای نزدیک به خواسته هایشان دست بافته و موفقیت ها را بدست آورند.
پس سعی کنید در ذهن خود همیشه به گونه ای فکر کنید و افکارتان را به گونه ای سمت و سو دهید که احساس خوشایند و خوشحالی را برای شما رقم بزند.
مرتبط: چه کنیم که حالمان خوب بشود؟
چرا تغییر الگوی ذهنی برای زندگی و موفقیت لازم است؟
پارادایم شیفت یا تغییر الگوی ذهنی برای زندگی و موفقیت لازم است زیرا:
بنابراین، پارادایم شیفت یا تغییر الگوی ذهنی برای زندگی و موفقیت ضروری است تا بتوانیم با تغییرات و چالشهای زندگی به خوبی سازگار شویم و بهترین نتایج را بدست آوریم. |
سخن پایانی:
همیشه این گفتار مشهور – مثل انگلیسی که گاه آن را به امام علی نیز نسبت می دهند – را به یاد داشته باشید که:
مراقب افکارت باش، که به گفتارت تبدیل می شوند؛
مواظب گفتار خود باش، که به عملت تبدیل خواهند شد؛
حواست به حرکاتت باش، که تبدیل به عادتت می شوند؛
توجهت به عادت هایت باشد، که تبدیل به شخصیتت می شوند؛
به شخصیت خود توجه کن، که به سرنوشتت تبدیل می شود.
مقالات مرتبط بیشتر:
- تغییر چارچوب های ذهنی، لازمه موفقیت در هر تجارت و کسب و کار
- راهبردهای موفقیت: چگونه با تغییر رویه خود به هدفهای بلندمدت برسیم؟
- ۷ دلیل اثبات کنندهی لزوم تغییر – ۹ دلیل ترس از تغییر
- چگونه بر مقاومت خود در برابر تغییر برای یک خود بهتر غلبه کنید؟
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند / شکست مانع موفقیت نیست
۱۴ اصل پارادایم شیفت (paradigm shift) در زندگی شخصی
۱۴ اصل پارادایم شیفت در کسب و کار
|
9 پاسخ
پارادایم شیفت مال نتورکراست و بدرد نمی خوره
نتورکرا پول دوستن و دین و ایمان ندارن
سلام
تغییر پارادایم همیشه و در همه جا مفیده چون اجازه می ده تا دیدگاه ها، ایده ها و رویکردهای جدیدی در نظر گرفته بشه که می تونه به راه حل ها و پیشرفت های نوآورانه در زمینه های مختلف منجر بشن. این سازوکار افراد رو تشویق میکنه که خارج از چارچوب فکر کنند، نظریههای موجود رو به چالش بکشند، و با شرایط متغیر سازگار بشن و در نهایت رشد و پیشرفت رو تقویت کنند. در دنیایی که دائماً در حال تحوله، تمایل به پذیرش تغییر و اتخاذ پارادایم های جدید برای مرتبط موندن و رقابتی بودن ضروریه. افراد و سازمان ها با گشودن به روش های جدید تفکر و حل مسئله، می تونند چالش ها رو به طور موثرتری پشت سر بذارند و فرصت های جدیدی رو برای موفقیت باز کنند.
و اینکه موضوع پارادایم شیفت رو به نتورک مارکتینگ نسبت می دید، لزوما چنین چیزی درست نیست. چراکه نتورک مارکتینگ صرفا روندی اقتصادی بر مبنای بهره گیری از قدرت شبکه هست و در این بین، سران و لیدرهای نتورک عموما از بهترین و جذابترین روش ها در جهت ایجاد تغییر مثبت در تیم و شبکه شون استفاده می کنند تا به این صورت به نتایج اقتصادی بهتر و بهتری برسن؛ که فارغ از نیّت و ذات عملشون، این رویه بسیار زیبا و کارآمده و قطعا می تونه منجر به رشد هر کس بشه (البته قصدم در این پاسخ دفاع از نتورک مارکتینگ و یا نتورک مارکتینگ در کشورمون نیست و حتی قصد بر رد کردنشون هم ندارم)
و جدای از همه این صحبت ها، همون طور که معصوم می گه: اُنظُر إلَی ما قالَ وَ لا تَنظُر إِلَی مَن قالَ. شما به این نگاه کنید که مورد عنوان شده چه فواید و مضراتی داره و این نگاه باید کاملا جدا و فارغ از این باشه که کی یا چه گروهی اون رو عنوان می کنند (در این میون طرح موضوع “پارادایم شیفت” بسیار می تونه برای هر کس مفید و سازنده باشه، خواه از زبان فرد یا گروهی کلاه بردار، پول دوست و بد عنوان بشه و خواه از زبون فرد یا گروهی مثبت، عملگرا و سازنده …)
تغییر پارادایم زمانی اتفاق میافتد که تغییر قابلتوجهی در نحوه درک یک فرد یا گروه از چیزی ایجاد میشود و پارادایم قدیمی با روش جدیدی از تفکر یا یک باور جدید جایگزین میشود . افراد پارادایم های شخصی یا لنزهایی دارند که از طریق آنها به جهان می نگرند.
۱۴ اصل پارادایم شیفت یک مجموعه اصول است که توسط استیون کاوی ساخته شده است و برای دستیابی به تغییر و شیفت در زندگی و کسب و کار به کار می رود. این اصول ابتدا در کتاب “۷ عادت مؤثر در مردمان عالی” بیان شده است و سپس به ۱۴ اصل توسعه یافته است. در زیر به صورت خلاصه به هر یک از این اصول اشاره می کنم:
۱. پرداختن به اصول: به جای تمرکز بر بقیه امور، به جوانب اصلی که زمینه رشد و پیشرفت را فراهم می کنند، تمرکز می کنید.
۲. شرکتهای تحطیم شده را متحول کنید: از تجربهی تحطیم شدن کسب و کارها و فردی را به یک فرصت برای یادگیری و بازسازی تبدیل کنید.
۳. ایجاد فرصتها برای شراکت جدید: روابط جدید را برقرار کرده و فرصتهای شراکت را ایجاد کنید تا بتوانید از تجربه و دانش دیگران بهرهبرداری کنید.
۴. ارتقاء تحول: به دنبال تغییر استراتژیک، ارتقا و تحول استمراری برای بهبود عملکرد و نتایج خود باشید.
۵. تعهد به ایجاد سیستمهای پایدار: سیستمهایی را ایجاد کنید که با مدیریت خوب و تعهد به عمل بهبود پایدار را فراهم می کنند.
۶. رشد به عنوان یک عادت: ایجاد عادت رشد و یادگیری مداوم را در خود و دیگران ترویج کنید.
۷. تسلط بر پویاییت: آمادگی خود را برای فرآیندهای جدید، تغییرات و شرایط ناپایدار بالا ببرید.
۸. توانایی انطباق و انعطافپذیری: توانایی سازمانی را در عرضه، بازاریابی، فرآیندها و ساختار سازمانی افزایش دهید.
۹. اهمیت دادن به محیط: به مسائل محیطی و اجتماعی توجه داشته باشید و در کل رفتارهایتان از این جنبهها احترام بگذارید.
۱۰. رویکرد همکاری: با اعضای تیم و همکاران خود همکاری کنید و از تواناییها و دانش همه بهره ببرید.
۱۱. توسعه انسانی: برای بهبود خود در حیطهی حرفهای و شخصی و همچنین دیگران، سرمایهگذاری کنید.
۱۲. اهداف مشترک: اهداف مشترک و مشاع را برای خود و سازمان خود تعیین کنید تا بتوانید بهبود و توسعهی مداوم را تجربه کنید.
۱۳. رهبری چشمانداز: رهبری صحیح و پیگیری استراتژیهایی را که به سمت مقصود میبرند، ترویج کنید.
۱۴. ارزیابی عملکرد: عملکرد خود را با استفاده از اندازهگیری و ارزیابی بهبود دهید و در تلاش برای بهبود مداوم باشید.
این اصول می توانند در بسیاری از زمینه ها، از جمله زندگی شخصی، تیم های کاری و سازمان ها مورد استفاده قرار گیرند. این اصول باعث تغییر و تحول در نگرش و رفتار فرد یا سازمان می شوند و کمک می کنند تا پیشرفت و شکوفایی بهبود یابد.
برای عادت هامون چطوری پارادایم بزنیم؟
سلام
برای تغییر عادات، میتونید از مراحل زیر برای انجام پارادایمزنی استفاده کنید:
۱. شناسایی الگوها و عادات: ابتدا باید عادات خود رو شناسایی کنید. ببینید کدوم عادتها ممکنه موانعی برای رسیدن به هدفهایتون باشند یا در مسیر توسعه شخصیتتون باعث محدودیت شدهاند.
۲. شناسایی اعتقادات و نگرشها: بررسی کنید که چه اعتقادات و نگرشهایی ممکنه تحت عملکرد عادات شما قرار دارند. ممکنه اعتقادات محدود کننده و منفی دربارهٔ توانایی تغییر و تحول شما وجود داشته باشه.
۳. تغییر نگرشها و اعتقادات: این مرحله مهمه. شما باید به تغییر نگرشها و اعتقادات منفی بپردازید و جایگزین آنها رو با نگرشها و اعتقادات مثبت و سازنده کنید. به خودتون بگویید که شما قادر به تغییر هستید و موفق میشید.
۴. ایجاد الگوهای جدید: برای تغییر عادات، باید الگوهای رفتاری جدیدی رو ایجاد کنید. ممکنه نیاز به تعیین اهداف مشخص و ایجاد برنامههای عملی برای رسیدن به آنها داشته باشید. همچنین، ایجاد یک محیط محکم و حمایتکننده برای خود نیز میتواند کمک کننده باشد.
۵. تمرین و تکرار: تغییر عادات نیازمند تمرین و تکراره. باید به آرومی و به صورت مداوم به تمرین عادات جدید بپردازید. این ممکنه زمان بر بوده و نیازمند صبر و اراده قویه.
۶. ارزیابی و تنظیم: در پایان، باید عادات جدید خود رو ارزیابی کنید و در صورت نیاز آنها رو تنظیم کنید. ممکنه نیاز به تغییرات و بهبودهایی در عادات داشته باشید تا به هدفهایتون نزدیکتر شوید.
مهمه به خاطر داشته باشید که تغییر عادات زمان و تلاش مستمری میطلبه. همچنین، حمایت از خودتون و استفاده از ابزارهایی مانند برنامهریزی، خودانگیزش و مشاوره میتونه در موفقیت شما در پارادایمزنی و تغییر عادات کمک کند.
هر چند از کلمه پارادایم شیف بدم می آد چون منو یاد شرکتای هرمی میاندازه ولی مقاله تون خیلی مفید بود برام و جای تشکر داره
داشتن پول رو هم به این تفکرات اضاف کنین
من خودم از طرفداران پول هستم D:
اما توجه کنید که انسان هایی که دارای ذهنی ثروتمند نیستند، حجم بسیار بالایی از پول هم نمی تونه مانع فقیر شدنشون بشه
و برعکس؛ اون دسته از انسان هایی که ذهنی ثروتمند دارن، فقدان پول نمی تونه مانع ثروتمند شدنشون بشه
برای تکمیل حرفم، توصیه می کنم کتاب “پدر پولدار پدر بی پول” نوشته رابرت کیوساکی رو حتما مطالعه کنین