بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

در یک کلمه: چگونه به یک زندگی پر از موفقیت دست پیدا کنید

تغییرپذیری

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

سالیانِ سال به دنبال راهکاری واحد و قطعی بودم که به واسطه‌ی آن بتوانم موفقیت‌های چشم‌گیری را بدست آورم.

و اگرچه در این میان مؤلفه‌هایی موثر و کارآمد که بواسطه‌ی آنها شرایط حرکت در مسیر موفقیت و رسیدن به هدف بسیار سهل می‌شد را یافته و با بهره‌گیری از آنها نتایج درخوری نیز پیدا نمودم؛ اما با این حال، موفقیت‌های حاصل شده، آن چیزی نبودند که من خواستار آن بودم.

مؤلفه‌های موفقیت را بشناسید

همان طور بیان شد، در مسیر موفقیت، مؤلفه‌های بسیاری وجود دارد (و من نیز آنها را یافتم) که می‌توانند دستیابی به موفقیت را بسیار آسان‌تر نموده و سرعت این دستیابی را نیز بسیار زیاد کنند.

و اگرچه، هیچ یک از این مؤلفه‌ها، دقیقا آن چیزی نیست که مدنظر من بود؛ اما ضرورت دارد که آنها را نیز بشناسید:

هدف‌گزینی

مادامی که شما برای خود هدف و چشم‌اندازی مشخص کنید؛ مطمئنا خیلی بهتر می‌دانید که به چه صورت باید به موفقیت برسید، موانع پیش رویتان چه چیزهایی هستند، ابزار و نقاط قوتتان برای حصول این هدف کدام‌ها هستند و ….؛ در واقع هدف به شما ایده، راهکار و مسیر می‌دهد و
بدین صورت شما را به سرمنزل مقصودی می‌رساند که از هر گونه ابهام به دور است.

جزئیات اهداف را جدی بگیرید

ولی اگرچه هدف گزینی می‌تواند تمامی آنچه که در بالا گفته شد را برای شما به ارمغان بیاورد؛ اما این را نیز باید قبول کرد که هدف صرفا یک سمت دهنده است؛ و اگر در مسیر دستیابی به اهدافمان، چالش‌ها موانع و مشکلات بزرگ‌تر از آنی باشند که هدفمان با آن ارزش‌گذاری شده
است؛ بی شک توقف و شکست را شاهد خواهیم بود.

در واقع تاریخ نیز شاهد هزاران هزار انسانی است که هدف‌های والایی را برای نیل بدان برگزیده‌اند؛ اما هیچ‌گاه به این اهداف دست پیدا نکرده‌اند. علت این امر دقیقا همین موضوع بوده است.

چرایی و انگیزه

قطعا زمانی که در پسِ اهدافمان انگیزه و چرایی محکم و بزرگی قرار داشته باشد؛ رد شدن از سدِ مشکلات و چالش‌ها بسیار آسان‌تر می‌شود و احتمال دستیابی به هدف نیز بسیار بیشتر خواهد شد.

به عنوان مثال؛ زمانی که موضوع زدن خود به دلِ آتش به میان می‌آید، عموما این کار را احمقانه قلمداد می‌کنیم و دست به چنین کاری نمی‌زنیم. اما زمانی که موضوع نجات یکی از عزیزانمان مدنظر است، دیگر جای هیچ تاملی نخواهد بود و ورود به آتش سوزان نیز اصلا کار احمقانه‌ای به نظر نمی‌رسد.

۱۹ چرایی اعجاب انگیز برای داشتن هدف در زندگی

اما گاه همین انگیزه و چرایی، اگرچه شخص را به قدرت به جلو سوق می‌دهد، ولی می‌تواند او را به ورطه‌ی خطراتِ جبران‌ناپذیر و نابودی بیاندازد. پس هرچند داشتن انگیزه امری کاملا مطلوب و پسندیده است؛ اما همه‌ی آن چیزی نیست که می‌تواند موفقیت را به صورت قطعی برای ما رقم بزند.

تلاش

تلاش مولفه‌ای کاملا ضروری برای موفقیت است که عدم وجودش در مسیر، منجر به شکست واقعی و قطعی می‌شود. اما این موضوع امروزه کاملا اشتباه گرفته شده است؛ چراکه بسیاری فکر می‌کنند تا زمانی که کل توان و انرژی جسمی خود را به کار نبندند، نمی‌توانند نتیجه‌ای درخور به دست آورند.

و این در حالی است که امروزه افراد موفق بسیاری هستند که درصد بسیار ناچیزی از توان خود را صرف تلاش می‌کنند و باز نتایج اعجاب‌انگیز را عاید خود می‌کنند. پس مشخص است که هر چند تلاش مولفه‌ای ضروری است، اما اصلی‌ترین مولفه‌ به شمار نمی‌رود.

البته لازم است این را نیز بدانید که تلاش، خود به سه مولفه‌ای تلاش جسمی، تلاش فکری (ذهنی) و تلاش معنوی تقسیم می‌شود؛ و یکی از دلایلی که برخی از تلاش‌های جسمی بسیار بیشتر از برخی دیگر نتیجه‌بخش هستند، همین است که در کنار این تلاش جسمی، دو مولفه‌ی دیگر نیز وجود دارد. اما با این وجود، باز هم تلاش و سه مؤلفه‌اش فقط بخشی از موفقیت را تضمین می‌کنند.

آگاهی، تلاش و صبر، سه ضلع مثلث موفقیت و پیروزی

تمرکز

این که می‌گویند اگر به دنبال دو خرگوش بدوید، هیچ یک را نمی‌توانید به دست آورید، حقیقتی است که در هر کاری می‌تواند نمود و بروز داشته باشد. اگر شما در مسیر کامیابی و موفقیت بخواهید به صورت مداوم از کاری به کاری دیگر سویچ کنید؛ نمی‌توانید نتیجه‌ای به دست آورید، و بر فرض حصول نتیجه، نتیجه‌ی شما به هیچ وجه قابل توجه و مورد تایید نخواهد بود.

مشخص بودن موضوعِ حرکت و تلاش شما چیزی است که شما را از هر گونه هرز روی و انحراف در مسیر اهدافتان دور می‌کند و به شما سمت و جهتی مشخص می‌دهد تا خیلی بهتر برای رسیدن به موفقیت تلاش خود را به کار ببندید.

عادت سازی

یکی از بزرگترین و کارآمدترین مولفه‌هایی که بسیاری از افراد موفق در خود پرورش می‌دهند (خواه به صورت عمدی و ارادی و خواه غیرارادی)، موضوع ایجاد عادت‌های موفق و اثرگذار است؛ مادامی که به انجام امور مثبت و سازنده عادت کرده باشیم، بسیار راحت‌تر می‌توانیم در مسیر موفقیت پا گذاشته و حرکت کنیم. و چندان نیازمند استفاده از نیروهای درونی همچون چرایی‌ها، تعهد، مسئولیت‌پذیری و … نخواهیم بود.

برای موفقیت عادت های مثبت در خود ایجاد کنید

البته اگرچه این مولفه تا حدی به آنچه که برای موفقیت کاملا ضروری و لازم است نزدیک است، اما باز هم این مولفه به خودی خود نمی‌تواند پاسخ‌گوی نتایج بزرگ باشد، چراکه دست‌یابی به عادات موفق و فوق‌العاده، خود نیازمند زمینه‌ای دیگر است.

برنامه‌ریزی (مدیریت زمان و زمان‌بندی، اولویت بندی)

قطعا مادامی‌که زمان خود را که حقیقتا بزرگترین و مهم‌ترین سرمایه‌ی ما انسان‌ها است را با برنامه‌ریزی صحیح مورد بهره‌برداری قرار دهیم؛ خواهیم توانست نتایج بسیار ارزنده‌تری را بدست آوریم.

و در این بین بهره‌گیری از راهکارهایی همچون ماتریس آیزن‌هاور، قانون ۲۰-۸۰، روش ABCDE برایان تریسی برای اولویت‌بندی امور و یا قوانینی همچون قانون ۵ ثانیه، قانون ۲ دقیقه، قانون ۴ دقیقه و قانون ۱۵ دقیقه برای بهره‌برداری صحیح و حداکثری از زمان می‌تواند کارایی ما را در برنامه‌ریزی‌ها و مدیریت زمان بسیار بالاتر ببرد.

سرمایه زمان را غنیمت بشمار

اما باز هم تجربه نشان داده که بسیاری از کسانی‌که برای موفقیت دست به برنامه‌ریزی‌های گوناگون می‌زنند، باز هم چندان نمی‌توانند در مسیر اجرایی کردن برنامه‌های خود موفق بوده و نتایجی متناسب با برنامه‌ریزی‌شان بدست آورند.

داشتن چشم‌انداز

همچون برنامه‌ریزیِ متناسب با هدف، تعیین چشم‌اندازی که بتواند دورنمایی از مسیرِ هدفمان را مشخص کند، موضوعی است که می‌تواند رسیدن به هدف و نتایج درخور را بسیار محتمل‌تر کند.

اما این مؤلفه نیز صرفا در حکم یک نقشه‌ی راه عمل می‌کند و به تنهایی نمی‌تواند پاسخگوی نتایج بزرگ و قطعی باشد.

استمرار (عدم توقف)

مسیر عمده‌ی اهداف و خواسته‌ها به گونه‌ای است که تا زمانی‌که به پایان آن مسیر نرسیم، هیچ نتیجه‌ای برایمان وجود نخواهد داشت. دقیقا همچون خط پایان مسابقات که حتی اگر تا چند سانتی‌متری آن نیز برویم ولی از خط عبور نکنیم، هیچ نتیجه‌ای را بدست نخواهیم آورد.

از همین رو، ماندن در مسیر و ادامه دادن به حرکت تا جایی که به غایت و نهایت راه برسیم، موضوعی است که جزو ضروریاتِ نیل به موفقیت‌هاست.

در مسیر موفقیت هرگز تسلیم نشوید

ولی باز تجربه نشان داده است که بسیاری از کسانی که هدفی انتخاب می‌کنند و در مسیر آن نیز مستمر به حرکت خود ادامه می‌دهند، باز به نتیجه نمی‌رسند؛ و حتی حتما خود شما نیز بارها شاهد آن بوده‌اید که فردی برای هدفی شروع به حرکت کرده و این حرکت وی ماه‌ها، سال‌ها و حتی تا زمان میان‌سالی، پیری و یا حتی مرگ ادامه دارد، ولی نتیجه‌ی حاصله چندان تطابقی با هدف اولیه نداشته است.
و این گویای این است که در کنار بحث استمرار، مؤلفه‌ای مهم‌تر نیز باید وجود داشته باشد.

امید (مثبت‌اندیشی)

یکی از قوی‌ترین مؤلفه‌هایی که فرد را در زمان چالش‌ها و موانعِ کوچک و بزرگ محکم نگه داشته و خود مانعی قوی در برابر توقف‌ها است و محرکی قدرتمند برای پیشروی و استمرار؛ همین امید است.

داشتن امید می‌تواند انرژی درونی انسان را به خوبی تامین کند. و همان‌طور که چرایی‌ها می‌توانند انسان‌ را از سمت گذشته به جلو حرکت دهند، امید نیز می‌تواند انسان را از سمت آینده به طرف خود بکشد.

اما امید نیز همچون تمامی مؤلفه‌های پیشین، موضوعی است که به تنهایی کاری از پیش نمی‌برد.

آگاهی (مطالعه، مشورت، تحقیق)

با نگاه به زندگی تمامی افراد موفق، پیشرو و بزرگ جوامع (به زبانی بهتر، تمامی رهبران واقعی جوامع)، خواهیم دید که تمامی آنها در خصوص موضوع افزایش آگاهی و دانش حساسیتی بسیار ویژه داشته‌اند و همیشه تمام همت خود را برای این موضوع صرف می‌کردند.

البته افزایش آگاهی می‌تواند از راه‌های بسیار متنوعی همچون مطالعه‌ی کتب و منابعِ موثق، دریافت مشورت از افراد باتجربه، تحقیق و بررسی و پژوهش و … به دست آورد. اما به هر حال، موضوع افزایش آگاهی، بویژه در دنیای کنونی که با عصر انفجار اطلاعات گره خورده است، بسیار ضروری می‌نماید.

معرفی تعدادی کتاب فوق العاده در حوزه موفقیت

اما با وجود ضرورت قابل توجه دانش و آگاهی، باز هم گاه همین آگاهی زیاد سبب بروز مشکلات عدیده‌ای همچون بروز کمال‌گرایی منفی می‌شود و خود مانعی برای حرکت و رسیدن به موفقیت. و عموما علت این امر نیز به فقدان همان یک مؤلفه‌ی اصلی و ضروری باز می‌گردد.

با دانسته های ابتدایی خود شروع کنید / انباشت اطلاعات در ذهن بسیار مضر است

بزرگترین راز موفقیت در یک کلمه

اگرچه تمامی موارد فوق‌الذکر جزو مؤلفه‌هایی موثر و کارآمد هستند که می‌توانند مسیر را بسیار هموار کنند؛ و به هیچ وجه غرض از این نوشتار رد اثرات مثبت و سازنده‌ی آنها نیست. اما همان طور که در همان ابتدای این مقاله بیان شد، هیچ یک از این موارد نتایج شگفت‌انگیزی که مدنظر داشتم را برایم به ارمغان نیاورد.

از همین رو بود که با وجود بهره‌برداری از هر یک از این موارد؛ من به دنبال موردی کاملا قطعی و صددرصدی بودم؛ تا اینکه بالاخره توانستم اثرگذارترین مؤلفه‌ی موفقیت را که می‌تواند نتایج شگفت‌انگیزی را برای هر کس به ارمغان بیاورد را پیدا کنم و آن چیزی نیست جز:

تغییر

شاید بتوان تعداد زیادی از مؤلفه‌های فوق و یا حتی تمامی این موارد را در افراد موفقِ تاریخ مشاهده بکنیم؛ اما چیزی که فقدانش می‌توانست سبب بی‌اثر شدن فایده و خاصیت تمامی این مؤلفه‌ها شود و مانعی برای رسیدن افراد موفق به جایی که رسیده‌اند؛ همین موضوع تغییر است.

با نگاه به زندگی هر فرد موفقی (خواه با موفقیت‌های کوچک و خواه بزرگ)، به خوبی درخواهیم یافت که زمانی وی شروع به مشاهده‌ی رشدهای خود کرده و نتیجتا به موفقیت‌هایش دست پیدا کرده که حاضر به پذیرش تغییرات شده است.

و در این بین نیز اگر به دلایل موفقیتی که هر یک از بزرگان برای خود ارائه نموده‌اند نگاه کنیم، حتما به صورت مستقیم یا غیرمستقیم حضور مؤلفه‌ی تغییر را شاهد خواهیم بود.

مثلا:

  • اگر بیل‌گیتس عامل موفقیتش را در رقابت مداوم با خودش می‌داند؛ قطعا بدون تغییر نمی‌تواند هر روز از روز پیشین خود پیشی بگیرد.
  • یا اگر جان راکفلر عملِ بی چون و چرا و بدون فکر به تصمیماتش را دلیل موفقیت خود می‌داند، قطعا لازمه‌ی عمل به هر تصمیم جدیدی (آنهم در مقیاس ابرغولی همچون راکفلر) نیازمند تغییرات بسیار بزرگی است.
  • یا اگر وارن بافت در مسیر موفقیت رابطه را جزو مهم‌ترین عوامل می‌داند؛ قطعا تغییر در نگرش‌ها و رفتارهای ارتباطی است که می‌تواند این عامل را محقق کند.
  • و یا اگر دیپاک چاپرا موفقیت را در گرو رشد دائمی قلمداد می‌کند؛ باز هم موضوع تغییر به میان می‌آید، چراکه بدون تغییر اصلا رشد فردی به میان می‌آید.
  • و یا اگر جان پال دجوریای موفقیت را سخت‌کوشی در تمام اوقات برمی‌شمرد؛ باز باید به این موضوع توجه کرد که تلاش و کوششی که با تغییر همراه نباشد همچون دویدن مداوم موشی که در چرخ rat race گیر افتاده است، کاملا بی‌ثمر است و نتیجه و مقصدی را در بر نخواهد داشت.
  • و یا اگر میکل آنژ انتخاب اهداف بزرگ و بلندپروازانه را برای موفقیت‌های واقعی ضروری می‌داند؛ باز هم تا زمانی که حاضر به پذیرش تغییرات نباشیم، نمی‌توانیم هدفی بالاتر از سقف ذهنی فعلی‌مان انتخاب کنیم.
  • و یا اگر فیل نایت مدیریت جنگ میان آرامش و آشفتگی را عامل موفقیت می‌داند؛ باز تا زمانی که پذیرای تغییر نباشیم و احوال و شرایط خود را از بیرون از چارچوب‌هایمان نگاه نکنیم، نمی‌توانیم این قدرت مدیریت را بدست آوریم.
  • و یا اگر هنری فورد موفقیت را در پی نترسیدن از شکست‌ها می‌داند؛ باز هم موضوع تغییر ضرورت پیدا می‌کند تا بتوانیم به راحتی در مسیر رویارویی با شکست‌ها قرار بگیریم.
  • و یا اگر لئوناردو داوینچی اهل عمل بودن را دلیل موفقیت‌ها می‌داند؛ باز هم در دنیایی که مداوم در حال تغییر و تحول است، موضوع عمل بدون پذیرش تغییر چندان معنا و مفهومی پیدا نخواهد کرد.
  • و یا اگر توماس جفرسون مثبت‌نگری را عامل اصلی موفقیت‌ها می‌داند؛ قطعا برای بدل شدن به یک انسان مثبت‌نگر، آن‌هم در دنیایی پر از هیاهویِ منفی، باز نیازمند تغییر هستیم.
  • و یا اگر استیو جابز شجاعت پیروی از ندای قلب را راه اصلی برای موفقیت‌ها می‌داند؛ باز هم موضوع تغییر در کنار این مولفه نیز پدیدار می‌شود.
    و …

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *