۵ نکته برای نحوه تفکر استراتژیک در محل کار

تفکر استراتژیک می تواند به شما در پیشرفت شغلی یا بهبود کسب و کارتان کمک کند. با تفکر استراتژیک، می‌توانید فرآیندها را به مراحل قابل مدیریت تقسیم کنید و بهترین منابع را برای کمک به دستیابی به اهداف خود انتخاب کنید. اگرچه ممکن است عادت به تفکر استراتژیک نداشته باشید، اما با تمرین می توانید این مهارت را توسعه دهید.

در این مقاله از ایوسی، معنی تفکر استراتژیک را خواهیم گفت و چگونه می توانید این کار را از امروز شروع کنید.

تفکر استراتژیک چیست؟

تفکر استراتژیک راهی برای ارزیابی و برنامه ریزی هنگام تلاش برای دستیابی به یک هدف است. متفکران استراتژیک برای برنامه ریزی بهترین راه حل برای یک مشکل یا بهترین راه برای رسیدن به یک هدف وقت می گذارند. توانایی تفکر استراتژیک به شما این امکان را می دهد که نه تنها به شرکتی که در آن کار می کنید کمک کنید، بلکه از طریق تصمیم گیری های عمدی شغل خود را نیز ارتقا دهید.

بیشتر بخوانید: راهنمای نهایی برنامه ریزی استراتژیک

چگونه در کار استراتژیک تر باشیم

1. منتظر بودن.

2. به یادگیری ادامه دهید.

3. با دیگران صحبت کنید.

4. ریسک کن.

5. طرف مقابل را در نظر بگیرید.

۱. به جلو نگاه کنید

متفکران استراتژیک عادت دارند به آینده نگاه کنند. آنها سعی می کنند پیش بینی کنند که چه مشکلاتی ممکن است بعداً پیش بیاید، چه چالش هایی ممکن است با آنها روبرو شوند یا چگونه ممکن است اوضاع تغییر کند. برای تفکر استراتژیک، باید به اهداف فعلی خود نگاه کنید، سپس سعی کنید تصور کنید چه موانعی ممکن است ظاهر شوند. به این ترتیب، در صورت بروز هرگونه مشکل، استراتژی دارید. این اهداف می تواند در مورد شغل شخصی شما باشد، به عنوان مثال، ارتقاء شغلی یا درخواست شغل جدید، یا می تواند برای محل کار فعلی شما باشد. کارفرمایان دوست دارند کارمندانی را ببینند که به آینده فکر می کنند – و پیش بینی موانع در مسیر شغلی شما به شما کمک می کند سریعتر بر آنها غلبه کنید.

مثال: فروشنده ای که می داند فروش سه ماهه چهارم شرکتش معمولاً پایین است، ممکن است تلاش بیشتری برای یافتن سرنخ ها در سه ماهه سوم انجام دهد. به این ترتیب، هنگامی که سه ماهه چهارم فرا می رسد، آنها زمان آسان تری برای فروش و بهبود آمار کلی شرکت دارند.

۲. به یادگیری ادامه دهید

تفکر استراتژیک مستلزم آن است که شما به جستجوی دانش یا روش های جدید برای انجام کارها ادامه دهید، سپس آنچه را که آموخته اید در جهت اهداف خود به کار ببرید. شما می توانید چیزهای جدیدی را به روش های متعددی مانند خواندن کتاب، شرکت در کلاس ها یا حتی از طریق تجربیات خود یاد بگیرید.

مثال : نامزد یک موقعیت بازاریابی برای یک شغل استخدام نمی شود. آنها از این تجربه یاد می گیرند و به خواندن مطالب در رسانه های اجتماعی ادامه می دهند، حساب های رسانه های اجتماعی خود را راه اندازی می کنند و در کلاس های بازاریابی رسانه های اجتماعی شرکت می کنند. دفعه بعد که برای یک شغل مشابه درخواست می دهند، می توانند به طور قابل اعتمادی در مورد موضوع صحبت کنند و حساب های رسانه های اجتماعی محبوب خود را به نمایش بگذارند. در این مثال، نامزد موضوع را تشخیص داد و یک برنامه استراتژیک برای کسب اطلاعات بیشتر و رسیدگی به آن در نظر گرفت.

مطالب مرتبط: چگونه مهارت های خود را برای پیشرفت شغلی خود توسعه دهید

۳. با دیگران صحبت کنید

بازخورد و همکاری جنبه های مهم تفکر استراتژیک هستند. برای اینکه به بهترین شکل برای آینده آماده شوید، باید از اطرافیان خود مشاوره بگیرید. آنها ممکن است در مورد روش های مختلفی که می توانید کارها را انجام دهید یا تجربیات زندگی را که می توانند به اشتراک بگذارند، پیشنهاداتی داشته باشند. با صحبت کردن با دیگران، ممکن است راهبردهایی را بیاموزید که در شرایط خود اعمال کنید. ایده ها را با یکدیگر آزمایش کنید تا زمانی که بتوانید بهترین راه حل را پیدا کنید.

مثال: یک تازه فارغ التحصیل به دنبال شغلی به عنوان طراح گرافیک است. آنها با مشاور شغلی در دانشگاه خود صحبت می کنند، که آنها را در مورد بهترین راه برای جمع آوری و ارائه یک نمونه کار راهنمایی می کند. سپس فارغ التحصیل با چند دوست بزرگتر که خود به تازگی وارد طراحی گرافیک شده اند صحبت می کند. این دوستان بر اساس آنچه که شرکت های طراحی گرافیک در حال حاضر به دنبال آن هستند، در مورد آنچه که باید در نمونه کارها گنجانده شود، مشاوره ارائه می دهند. با صحبت کردن با مشاور شغلی و سایرین در این زمینه، این فارغ التحصیل اکنون می تواند نمونه کار قوی تری ارائه دهد و به خود شانس بیشتری برای استخدام بدهد.

مطالب مرتبط: مهارت های ارتباطی: تعاریف و مثال ها

۴. ریسک کنید

بخش مهمی از تفکر استراتژیک، تشویق و ریسک کردن است. اگر کارمندی دارید، باید آنها را تشویق کنید تا ایده های جسورانه و نوآورانه ارائه دهند. برای حرفه خود، زمانی را به فکر کردن در مورد راه هایی اختصاص دهید که می توانید خود را متمایز کنید. هنگامی که چند ایده مخاطره آمیز دارید، همه عواملی را که در آنها نقش دارند در نظر بگیرید. یک متفکر استراتژیک پس از در نظر گرفتن تمام جوانب مثبت و منفی، زمانی که مناسب باشد، ریسک می کند.

مثال: پرستیژ مارکتینگ، یک شرکت بازاریابی اینترنتی، در تلاش است تا یک مشتری بزرگ را جذب کند و حضور آنلاین آنها را در اختیار بگیرد. مشتری می‌گوید فقط کسی را می‌خواهد که وب‌سایتش را اصلاح کند و به‌روزرسانی‌ها را در وبلاگش ارسال کند. به جای انجام این کار، پرستیژ مارکتینگ تصمیم می‌گیرد تا مدل‌هایی برای طراحی وب کاملاً جدید ارائه کند تا نشان دهد که چگونه می‌تواند بهتر باشد و آن را در جلسه ارائه کند. شرکت با انجام کاری غیر از آنچه مشتری خواسته است، به دست آوردن مشتری به خطر می افتد. با این حال، اگر مشتری آن را دوست داشته باشد، پرستیژ مارکتینگ از میان جمعیت متمایز خواهد شد و قرارداد سودآورتری به دست آورده است. پس از در نظر گرفتن تمام جوانب مثبت و منفی، آنها به این نتیجه می رسند که این ریسک ارزش پذیرش دارد.

۵. طرف دیگر را در نظر بگیرید

برای هر قدمی که می خواهید بردارید، یک رویکرد جایگزین را در نظر بگیرید و مزایای آن را بسنجید. متفکران استراتژیک معمولاً به یاد می آورند که ایده های آنها ممکن است بهترین نباشد و راه حل بهتری وجود داشته باشد. با درک بهتر دیدگاه های مخالف، می توانید نظر خود را به ایده بهتر تغییر دهید یا نسبت به ایده اصلی خود بیشتر متقاعد شوید.

مثال: Top Notch Products به دنبال یک استراتژی تبلیغاتی جدید است. شما معتقدید بهترین راه رو به جلو از طریق یک استراتژی جامع بازاریابی ورودی است، در حالی که شخص دیگری در تیم شما فکر می کند که پاسخ تبلیغات تلویزیونی است. با صرف زمان برای درک بیشتر در مورد رویکرد تبلیغات تلویزیونی، می توانید استدلال خود را با مقایسه تقویت کنید یا به طرح بهتری برسید، مانند رویکرد ترکیبی تلویزیون / ورودی.

مرتبط: ۱۰ نکته برای رهبری استراتژیک