از ایمن بازی کردن خسته شده اید؟ یاد بگیرید که چگونه ریسک هایی را بپذیرید که نتیجه می دهد

وقتی به ریسک کردن فکر می کنید، چه چیزی به ذهنتان می رسد؟

بسیاری از ما بلافاصله به خطرات بزرگی فکر می کنیم، مانند پریدن از هواپیما یا رانندگی با سرعت های سرسام آور. به عبارت دیگر – رفتارهای مخاطره آمیز. ما تمایل داریم که ریسک پذیران را افرادی بی پروا و خطرناک بدانیم و عواقب منفی بالقوه آن را نادیده بگیریم.

اما در حقیقت، ریسک پذیری بسیار ذهنی است. برخی از افراد، مانند مربیان چتربازی یا رانندگان حرفه ای اتومبیل های مسابقه ای، همیشه این گونه خطرات را انجام می دهند. آنها بی پروا نیستند این افراد ریسک های خود را محاسبه کرده اند، مهارت های لازم را به دست آورده اند و سیستم های پشتیبانی را برای کاهش پیامدهای منفی ایجاد کرده اند.

انسان‌ها تمایل دارند این «تفکر مرگ یا زندگی» را برای سایر خطرات با شدت کمتر به کار ببرند. ما بر اینکه از کسی سوال بپرسیم، در جمع صحبت کنیم یا درخواست افزایش حقوق بدهیم استرس داریم. از نظر شناختی، ما می دانیم که سطح خطر یکسان نیست – اما به همان اندازه تهدید کننده است. و این ترس ما را محکم در منطقه راحتی خود نگه می دارد .

نویسنده رابرت جی آلن به این معروف است که می گوید: “هر چیزی که می خواهید خارج از منطقه راحتی شما است.” به عبارت دیگر، هر چیزی که می خواهید به سطحی از ریسک نیاز دارد. ریسک کردن می‌تواند یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربیات زندگی باشد، اما در عین حال یکی از سخت‌ترین تجربه‌ها است. اما به این دلیل نیست که موفقیت ممکن نیست. در عوض، ترس از شکست اغلب ما را از تلاش باز می دارد.

مرتبط: تجزیه و تحلیل ریسک در مدیریت پروژه: مراحل و مزایا

چرا ریسک کردن در زندگی مهم است؟

آیا تا به حال در مورد اصل اینرسی شنیده اید؟

مردم اغلب این ایده را با استفاده از قانون نیوتنی توضیح می دهند: یک جسم در حال سکون تمایل دارد در حالت سکون بماند، در حالی که یک جسم در حال حرکت تمایل دارد در حرکت بماند. وقتی صحبت از رفتار انسان می‌شود، این اصل توضیح می‌دهد که چرا ماندن روی مبل و تماشای فقط یک قسمت دیگر آسان‌تر است (این ویژگی پخش خودکار فریبنده است).

با این حال، این همچنین بر اهمیت ریسک پذیری تأکید می کند. وقتی راحت می شویم – چه در یک نقش، یک رابطه یا یک شغل – ماندن در آنجا راحت تر است. مغز و بدن ما برای هموستاز (وضعیت ثبات نسبی) سیم کشی شده است. بنابراین وقتی احساس راحتی می کنیم، هر چیزی که ما را از آن حالت دور کند، به نظر یک خطر می رسد.

متأسفانه، فقط به این دلیل که با وضعیت فعلی خود راحت هستیم، به این معنی نیست که در حال پیشرفت هستیم. برای شکوفایی، باید احساس موفقیت و فرصت‌هایی برای رشد داشته باشیم. این بدان معناست که از منطقه آسایش خود خارج شویم. هومئوستاز ممکن است “راحت” باشد، اما همچنین یک زمین حاصلخیز برای از بین رفتن است. هیچ چیز به خودی خود مشکلی ندارد – اما ما نیز در حال رشد و تغییر نیستیم.

قانون حرکت نیوتن با یک اخطار همراه است – اجسام تمایل دارند در وضعیت فعلی خود باقی بمانند، مگر اینکه توسط یک نیروی خارجی بر روی آنها عمل شود. برای افرادی که احساس می‌کنند گیر افتاده‌اند ، ریسک‌های درست می‌تواند تنها نیرویی باشد که برای حرکت دوباره به آن نیاز دارند.

مرتبط: ریسک گریزی در سرمایه گذاری به چه معناست؟ (با مثال)

۷ فایده ریسک کردن

۱. احساس موفقیت خواهید کرد

ممکن است شروع ترسناک باشد، اما ریسک کردن – حتی اگر دقیقاً طبق برنامه پیش نرود – می تواند هیجان انگیز باشد. شما به خاطر شجاعت خود به خود افتخار خواهید کرد .

۲. داستان های قدیمی را پاک کنید

گاهی اوقات، ما با باورها یا فرضیاتی در مورد خود و نحوه کار دنیا بزرگ می شویم که به ما کمک نمی کند. ما اغلب وقتی وارد حرفه خود می شویم از زیر سوال بردن این فرضیات خودداری می کنیم – اما ممکن است آنها همچنان نمایش را اجرا کنند.

ریسک کردن می تواند به شما کمک کند تا شواهدی برای رد آن داستان های قدیمی که ممکن است دیگر برای شما مفید نباشند ایجاد کنید. حتی اگر حتی یک چیز را در زندگی خود تغییر ندهید، رها کردن آن افکار منفی می تواند به طرز شگفت انگیزی رهایی بخش باشد.

۳. بیشتر در مورد خود یاد خواهید گرفت

می خواهی چه کار بکنی؟ چی تو رو خوشحال می‌کنه؟ ارزش های شما چیست؟ اگر ساعت سه بامداد به هتلی مراجعه می‌کردید و به زبان محلی صحبت نمی‌کردید و آنها رزرو شما را نداشتند، چه می‌کردید؟

خوب، آن آخری کمی خاص بود. اما ریسک کردن، شما را از جنبه های بزرگ و کوچک به چالش می کشد. همانطور که تجربیات جدیدی دارید، بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستید و چه چیزی باعث رفتار شما می شود، می آموزید. چالش های جدید فرصتی برای تحت تاثیر قرار دادن خود و رشد می دهد.

۴. اعتماد به نفس را افزایش می دهد

با هر چالش و ریسک جدید، به توانایی خود در مدیریت شرایط در حال تحول متقاعد خواهید شد. این شما را به فردی مطمئن تر، انعطاف پذیرتر و رهبر بهتری تبدیل می کند. افزایش اعتماد به نفس (از طریق تجربه آزمایش شده) همچنین می تواند تأثیر مثبتی بر مهارت های تصمیم گیری شما داشته باشد.

۵. فرصت های جدیدی را باز می کند

خارج شدن از منطقه آسایش شما می تواند به انواع فرصت های جدید، هم از نظر حرفه ای و هم از نظر شخصی منجر شود. ممکن است متوجه شوید که کسب‌وکار خود را باز کرده‌اید یا تبدیل به یک ترندسند در صنعت خود شوید.

۶. انعطاف پذیری ایجاد می کند

ریسک کردن همچنین می تواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید چگونه با پیامدها و شکست های نامطلوب کنار بیایید و در مقابل سختی ها انعطاف پذیرتر شوید. شما می دانید که بدون توجه به آنچه اتفاق می افتد می توانید پیشرفت کنید و در یافتن چندین مسیر برای موفقیت مهارت بیشتری پیدا کنید.

۷. پشیمان نیست

در نهایت، ریسک‌های محاسبه‌شده اغلب ارزش پذیرش دارند، حتی اگر همیشه به نتایج مثبت منتج نباشند. بدون گرفتن آنها، ما هرگز نمی دانیم چه چیزی می تواند باشد. افراد ریسک پذیر اغلب از زندگی خود راضی تر و از خود راضی تر از افراد غیر ریسک هستند.

مرتبط: مدیریت ریسک: راهنمای قطعی

چگونه جرات ریسک کردن را به دست می آورید؟

بسیاری از مردم فکر می کنند که اعتماد به نفس کلید ریسک کردن است، اما همیشه اینطور نیست. احتمال اینکه ریسک کنید زیاد نیست زیرا فکر می کنید نمی توانید شکست بخورید. در واقع بیشتر در مورد اعتماد به نتیجه است. شما می دانید که حتی اگر کارها به خوبی انجام نشوند، منابع لازم برای مدیریت شکست را دارید.

ساخت یک سیستم پشتیبانی

وقتی ریسک می کنید، داشتن یک شبکه حمایتی از افراد در اطرافتان ضروری است. این افراد می توانند به شما کمک کنند تا با انگیزه بمانید و زمانی که احساس ترس می کنید تشویقتان کنند. آنها همچنین می توانند به شما کمک کنند تا ارزیابی کنید که آیا یک ریسک خاص ارزش انجام دادن دارد یا خیر.

به عنوان مثال، اگر به درخواست برای یک نقش جدید فکر می کنید، تیم پشتیبانی شما به شما کمک می کند شغل مورد نظر خود را شناسایی کرده و برای آن آماده شوید. آنها می توانند در مورد نقاط قوت و زمینه های توسعه به شما بازخورد بدهند. آنها می توانند به شما کمک کنند که در هنگام بروز شک و تردید، تمرکز داشته باشید. این افراد نقش ارزیابی ریسک، تشویق کننده و مربی را بازی می کنند.

با سیستم پشتیبانی مناسب، ریسک پذیری بسیار آسان تر می شود. به عنوان مثال، آن رانندگان اتومبیل های مسابقه ای کاملاً آگاه هستند که رانندگی با چنین سرعت های بالایی خطرناک است. آنها با این فکر که هرگز تصادف نمی کنند این کار را انجام نمی دهند. در واقع رانندگان حرفه ای زیاد تصادف می کنند. در سال ۲۰۱۹، NASCAR به طور میانگین سه تصادف در هر مسابقه گزارش کرد.

با این وجود، روی هر مسیر مسابقه ای بزرگنمایی کنید و مربیان، مکانیک ها و تکنسین های فوریت های پزشکی را در حالت آماده باش خواهید دید تا از رانندگان آسیب دیده پشتیبانی فوری کنند. به خود وسایل نقلیه نگاه کنید، ویژگی های ایمنی را خواهید دید که در خودروهای تجاری موجود وجود ندارد. اگر هدف شما مسابقه دادن حرفه ای است، تصادفات بخشی از کار است. سیستم پشتیبانی شما ابزارهایی را برای کاهش خطر یک نتیجه منفی فراهم می کند.

کار با یک مربی می تواند به شما در ایجاد اعتماد به نفس برای ریسک بیشتر کمک کند. اما یک مربی همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید کدام ریسک‌ها را باید بپذیرید، و زمان مناسب برای انجام آنها چه زمانی است.

چگونه می دانید چه زمانی باید ریسک کنید؟

وقتی به سنجیدن خطرات فکر می کنم، یک ترازو قدیمی و متعادل را تصور می کنم که جوانب مثبت و منفی را می سنجد.

از آنجایی که در نظر دارم چه چیزی باید در هر دو طرف اتفاق بیفتد، به بهترین یا بدترین سناریو فکر نمی‌کنم. من به این فکر می کنم که با ریسک کردن چه کسی خواهم شد. من به این فکر می‌کنم که آیا مزایای بالقوه ارزشمند هستند و آیا ابزاری برای مقابله با شکست دارم یا خیر.

بهترین ریسک‌هایی که می‌توان انجام داد آنهایی هستند که شما را با ارزش‌ها و خواسته‌هایتان هماهنگ‌تر می‌کنند. برای مثال، ممکن است با تغییر شغل، ریسک کنید. اما اگر نتیجه بالقوه استرس مالی کمتر ، فرصت‌های بیشتر برای انجام کار معنی‌دار، و تعادل بهتر کار/زندگی باشد، قدمی ارزشمند است.

این جهش ایمان – خواه به نتیجه مطلوب منجر شود یا نه – شما را به آنچه می خواهید باشید نزدیکتر می کند.

مرتبط: درک چگونگی تکمیل تجزیه و تحلیل ریسک

چگونه ریسک های حساب شده را بپذیریم

ریسک پذیری به معنای “بالا کشیدن” نیست. هرچه بهتر آماده شوید، شانس موفقیت در اولین بار بیشتر است. در اینجا ۴ مرحله برای انجام ریسک های بهتر و حساب شده که بیشترین شانس را برای بازدهی دارند آورده شده است:

۱. یک سیستم برای ارزیابی خطرات خود ایجاد کنید

وقتی نوبت به ریسک کردن بهتر می رسد، مهم است که متفکر و استراتژیک باشید. در نظر بگیرید که چه چیزی را باید از دست بدهید و چه چیزی را باید به دست آورید. جوانب مثبت و منفی را بسنجید. از طریق استدلال خود با یک مربی یا دوست مورد اعتماد صحبت کنید.

به یاد داشته باشید که خطرات خود را با افراط ارزیابی نمی کنید. شما به دنبال بهترین راه برای رسیدن به یک نتیجه موفق هستید. افراد موفق بسیاری از مسیرهای پیش رو را در نظر می گیرند و یکی را انتخاب می کنند که بیشتر با ارزش ها و اهدافشان هماهنگی دارد.

۲. برای Inner Work® وقت بگذارید

ریسک دو مؤلفه دارد: احساسی و سیستماتیک. بخش عاطفی اغلب ناخودآگاه اتفاق می افتد. چیزهای خاصی وجود دارد که ما حتی نمی توانیم به آنها فکر کنیم زیرا آنها بسیار ترسناک هستند. احتمالاً اینها بهترین خطرات برای شروع نیستند، اما آگاهی از آنها مفید است.

هرچه بیشتر به طور سیستماتیک به ریسک‌های خود نزدیک شوید و استراتژی‌ای برای مدیریت آن‌ها در نظر بگیرید، راحت‌تر به آن خطرات محرک احساسی فکر خواهید کرد. یک مربی می تواند به شما کمک کند آنچه را که از آن می ترسید و زمان مناسب برای مقابله با آن باز کنید.

۳. از کوچک شروع کنید

لازم نیست همیشه ریسک های بزرگی را بپذیرید. ایجاد عادت به ریسک‌های کوچک می‌تواند نتایج بزرگی را نیز به همراه داشته باشد.

اگر از آن دسته افرادی هستید که به طور خودکار ریسک را با خطر یکسان می‌دانید، سعی کنید تعریف خود را از ریسک تغییر دهید. در عوض به آن به عنوان هر چیزی با پتانسیل عدم قطعیت فکر کنید. شما می توانید تحمل ریسک خود را به روش های کوچک افزایش دهید، که می تواند عضله ای را برای فکر کردن و در نهایت به عهده گرفتن ریسک های بزرگ تر ایجاد کند.

چه چیزی یک ریسک کوچک را تشکیل می دهد؟ به دنبال هر چیزی باشید که خارج از منطقه راحتی شما باشد . اگر همیشه همان قهوه را سفارش می دهید، سعی کنید چیز جدیدی تهیه کنید. اگر همیشه برای تعطیلات به همان مکان می روید، جای جدیدی را امتحان کنید. اگر به فکر تغییر شغل هستید، ابتدا در کلاس شرکت کنید. اینها ممکن است قدم‌های کوچکی به نظر برسند، اما به شما کمک می‌کنند با ناراحتی راحت باشید.

۴. شکست را دوباره تعریف کنید

از شکست نترسید – این بخشی از فرآیند است. اگر شکست نمی خورید، چیزهای جدید را امتحان نمی کنید، و رشد نمی کنید. ترفند این است که از هر نتیجه ای درس بگیرید. خیلی اوقات ما به همان اندازه – اگر نه بیشتر – از شکست یاد می گیریم تا از موفقیت. یک مطالعه روی المپیکی‌ها نشان داد که سال‌ها پس از مسابقه، برندگان مدال نقره نسبت به برندگان مدال طلا شادتر و انعطاف‌پذیرتر بودند.

مرتبط: مهارت های نوآوری: تعریف و مثال ها

ترس را احساس کنید – و به هر حال ریسک کنید

وقتی برای اولین بار شروع به یادگیری نحوه ریسک کردن می کنید، ممکن است همه چیز ترسناک باشد. اما اشکالی ندارد. مغز شما در تلاش است تا شما را ایمن نگه دارد. شما باید به خود ثابت کنید که ریسک کردن نیازی به تهدید ندارد – و حتی می تواند سرگرم کننده باشد.

امکانات بی پایانی در دنیا وجود دارد و بهترین راه برای اینکه بفهمید چه خطراتی برای شما مناسب است این است که با شهود خود هماهنگ شوید. از آزمایش نترسید. حتی اگر چیزی طبق برنامه پیش نرود، شما از آن یاد خواهید گرفت و به عنوان یک فرد رشد خواهید کرد – و این به شما کمک می کند اعتماد به نفس خود را ایجاد کنید. چه در حال نقل مکان به یک شهر جدید، چه شروع یک کار جدید یا راه اندازی یک کسب و کار جدید، می دانید که می توانید از پس هر کاری بر بیایید.

سنجش “خطر خوب” شخصی است، اما لازم نیست به تنهایی این کار را انجام دهید. برای حمایت در خطرات کوچک و بزرگ با ایوسی پیش بروید. مقالات ما می تواند دیدگاه جدیدی را برای شما فراهم کند و حمایتی را که برای ریسک کردن هوشمندانه نیاز دارید ارائه دهد.

مرتبط: ریسک پذیری: دریچه به دنیای ماجراجویی و موفقیت