بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

چگونه اهداف واقع بینانه تعیین کنیم

مفهوم پیشرفت

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

تعیین اهداف برای موفقیت بسیار مهم است. اما فقط هدف گذاری موفقیت را تضمین نمی کند – هدف گذاری تنها بخشی از فرآیندی است که می تواند شما را به موفقیت برساند. تعیین اهداف کلید برنامه ریزی، اجرای یک برنامه، حفظ انگیزه و در نهایت ارزیابی موفقیت شما است.

در این مقاله از ایوسی، به بررسی فرآیند تعیین اهداف واقعی می پردازیم و نمونه هایی از اهداف را ارائه می دهیم.

مطالب مرتبط: اهداف تجاری چیست؟ تعریف، نحوه تعیین اهداف تجاری و مثالها

هدف واقع بینانه چیست؟

یک هدف واقع گرایانه هدفی است که با توجه به ذهنیت فعلی، سطح انگیزه، چارچوب زمانی، مهارت ها و توانایی های خود بتوانید به آن برسید. اهداف واقع بینانه به شما کمک می کند نه تنها آنچه را که می خواهید، بلکه آنچه را که می توانید به دست آورید نیز شناسایی کنید.

چرا تعیین اهداف واقع بینانه مهم است

هنگامی که اهداف خود را به دقت بررسی می کنید تا مطمئن شوید که هر هدف به طور واقع بینانه قابل دستیابی است، شانس خود را برای موفقیت افزایش می دهید، چه در خانه، چه در مدرسه و چه در محل کار. تعیین اهداف واقع بینانه زمان و منابع شما را به حداکثر می رساند و به شما کمک می کند تا انگیزه داشته باشید. تعیین و دستیابی به اهداف واقع بینانه نیز به افزایش عزت نفس شما کمک می کند.

چگونه اهداف واقع بینانه تعیین کنیم

در اینجا شش نکته برای تعیین اهداف واقع بینانه وجود دارد:

۱. اهداف خود را بنویسید

عمل ساده نوشتن یک هدف اولین قدم برای رسیدن به آن است. اهداف مکتوب به شما کمک می کند تا انتظارات خود را تجزیه و تحلیل کنید. این امکان وجود دارد که اهدافی که در ذهن داشتید پس از نوشتن نیاز به توضیح بیشتری داشته باشند. اگر اهدافی که نوشته اید با اهدافی که برای خودتان تصور می کردید مطابقت ندارد، دوباره جمع کنید و دوباره تلاش کنید.

مرتبط: نوشتن، ابزاری ساده اما کارآمد برای موفقیت

۲. موجودی منابع و تهدیدها را تهیه کنید

دستیابی به اهداف متکی بر داشتن منابع مورد نیاز و غلبه بر موانعی است که با آن روبرو هستید. فهرستی از چیزهایی که به آنها دسترسی دارید تهیه کنید تا به شما در دستیابی به اهداف و شرایطی که ممکن است مانع موفقیت شما شوند کمک کند. این شامل:

  • زمان: تعیین کنید که چقدر زمان برای رسیدن به اهداف خود دارید و اینکه آیا جدول زمانی در کنترل شماست. فهرستی از سایر وظایف که به طور بالقوه برای زمان شما رقابت می کنند، در حالی که برای رسیدن به اهداف خود کار می کنید، تهیه کنید.

  • انگیزه: از خود بپرسید که آیا برای رسیدن به اهداف خود متعهد هستید یا خیر. در نظر بگیرید که آیا سایر تعهدات شما ممکن است با کار بر روی اهدافتان تضاد داشته باشد.

  • اطلاعات: مطمئن شوید که تمام دانش لازم برای رسیدن به اهداف خود را دارید. در مورد موضوعاتی که برای رسیدن به اهدافتان نیاز دارید تحقیق کنید.

  • آموزش: فهرستی از مهارت هایی که دارید برای رسیدن به اهداف خود تهیه کنید. آموزش های بیشتری را برای کمک به رسیدن به اهداف خود انجام دهید.

  • تامین مالی: ارزیابی کنید که آیا دارایی های پولی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف خود را دارید یا خیر. دریابید که آیا چیزها بودجه مورد نیاز برای رسیدن به اهدافتان را کاهش می دهند یا خیر.

  • پشتیبانی: تعیین کنید که آیا برای رسیدن به اهداف خود به کمک نیاز دارید یا خیر. اگر چنین است، از کسی که در موقعیتی است که از شما در رسیدن به اهدافتان حمایت کند کمک بخواهید.

۳. در صورت لزوم دوباره ارزیابی و تنظیم کنید

اکنون که برای نوشتن اهداف خود و بررسی عواملی که در سفر برای رسیدن به اهدافتان به شما کمک می کنند و به شما آسیب می رسانند وقت گذاشته اید، می توانید صادقانه اهداف خود را مجدداً ارزیابی کرده و در صورت لزوم آنها را تنظیم کنید.

مثال: اگر هدف شما این است که «یک شرکت جدید برای ارائه خدمات خلاقانه به فروشگاه‌های خرده‌فروشی مرتبط با حیوانات خانگی تأسیس می‌کنم» اما سرمایه لازم برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود را ندارید، می‌توانید هدف خود را طوری تنظیم کنید که «۳۰ درصد را کنار می‌گذارم». از دستمزد من برای شش ماه در حالی که به دنبال سرمایه گذارانی هستم که به راه اندازی شرکت جدیدم کمک کنند.”

۴. نقاط عطف را تعیین کنید

از آنجایی که دستیابی به اهداف یک فرآیند است، شما به نقاط عطفی در طول مسیر نیاز دارید تا به شما اطلاع دهند که آیا در مسیر درستی قرار دارید یا خیر. اگر نقطه عطفی را از دست دادید، ممکن است لازم باشد جدول زمانی خود را تغییر دهید. مایل استون ها همچنین به شما کمک می کنند تا اهداف خود را در بخش های کوچکتر ببینید و وظایف خود را به بخش های قابل مدیریت تقسیم کنید. پیروی از مراحل متوالی بسیار ساده تر از تلاش برای تکمیل همه چیز در یک زمان است.

مثال: اگر پیش‌بینی می‌کنید که هدفتان شش ماه طول بکشد تا به آن برسید، یادآوری‌هایی برای خود تنظیم کنید تا هر سه هفته یک بار پیشرفت خود را بررسی کنید. اگر در یکی از این بررسی‌ها از برنامه عقب افتاده‌اید، تصمیم بگیرید که آیا باید جدول زمانی را تنظیم کنید یا مراحلی را که برای رسیدن به هدف خود برنامه‌ریزی کرده‌اید تنظیم کنید.

۵. اهداف خود را به اشتراک بگذارید

هنگامی که اهداف خود را به دیگران می گویید، خود را برای پاسخگویی برای اقدامات خود در مسیر دستیابی به آنها باز می کنید. همکاران، دوستان و اعضای خانواده منابع خوبی برای به اشتراک گذاشتن اهداف شما هستند. حتماً به آنها بگویید که از کمک آنها برای متمرکز ماندن قدردانی می کنید و وقتی از شما می پرسند “حالت چطور است؟” آنها به شما کمک می کنند تا در هدف خود بمانید تا به اهداف خود برسید.

۶. رویکرد SMART را در نظر بگیرید

اگر برای تعیین اهداف واقع بینانه به چارچوب ساختارمندتری نیاز دارید، از روش SMART استفاده کنید. دو تا از حروف در مخفف SMART – A و R – مستقیماً به میزان واقعی بودن اهداف شما مرتبط هستند.

اهداف SMART این الزامات را برآورده می کند:

  • خاص

  • قابل اندازه گیری

  • قابل دستیابی

  • مربوط

  • مبتنی بر زمان

بیشتر بخوانید: اهداف هوشمند: تعریف و مثال

نمونه هایی از اهداف واقع بینانه

در اینجا چند نمونه وجود دارد که تفاوت بین اهداف غیر واقعی و واقع بینانه را نشان می دهد:

  • غیر واقعی: من می خواهم بخش فروش را تصاحب کنم.

  • واقع بینانه: من با رعایت سهمیه های خود برای سه فصل متوالی بر اساس دستورالعمل های مسیر شغلی شرکت، ارتقاء به نماینده ارشد فروش را کسب خواهم کرد.

  • غیر واقعی: من می خواهم به ناامنی غذایی پایان دهم.

  • واقع بینانه: من از تلاش های جامعه خود برای پایان دادن به گرسنگی با سه ساعت کار داوطلبانه در هفته در بانک غذایی محلی خود حمایت خواهم کرد.

  • غیر واقعی: من قصد دارم فالوور شبکه های اجتماعی شرکتمان را تا ۵۰۰% افزایش دهم.

  • واقع بینانه: من یک استراتژی هشتگ جدید را در پلتفرم های رسانه های اجتماعی خود پیاده سازی می کنم و افزایش فالوورها را هر دو هفته یک بار برای سه ماهه آینده اندازه گیری می کنم تا موفقیت آن را ارزیابی کنم.

  • غیر واقعی: من بهترین طراح گرافیک خواهم بود.

  • واقع بینانه: من مهارت های طراحی خود را با گذراندن دوره های طراحی اضافی به عنوان یک مقطع کارشناسی ارشد بهبود خواهم داد.

  • غیر واقعی: من می خواهم همه در بخش من عاشق شغل خود باشند.

  • واقع بینانه: من امسال سه فعالیت جدید درگیر شدن با کارمندان را ایجاد می کنم و بعد از هر یک از همه افراد در بخش نظرخواهی می کنم تا روحیه تیم را ارزیابی کنم.

  • غیر واقعی: من ۲۰ درصد افزایش حقوق می خواهم.

  • واقع بینانه: از مدیرم می خواهم اقداماتی را که باید انجام دهم تا اطمینان حاصل کنم که حداکثر افزایش دستمزد مرتبط با عملکرد ممکن را در سال آینده انجام می دهم، تعریف کند.

  • غیر واقعی: من تمام کارهایم را زودتر تمام می کنم.

  • واقع بینانه: من قصد دارم مهارت های مدیریت زمان خود را با ثبت نام در برنامه توسعه سازمانی و یادگیری شرکتم بهبود بخشم.

  • غیر واقعی: من می خواهم در مدیریت بودجه دپارتمان خود بهتر باشم.

  • واقع بینانه: من قصد دارم مخارج بخش خود را حسابرسی کنم، مخارج خود را پیگیری کنم و اعداد را تجزیه و تحلیل کنم تا ببینم کجا می توانیم در سال مالی آینده پول پس انداز کنیم.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *