۲۰ گرم اندیشه / داستانی آموزنده از باورهای محدود کنندهچند ماه است که هر شب فاصلۀ بین محل کار تا منزل را پیادهروی میکنم. این پیادهرویِ بدون وقفه درست یک ساعت طول میکشد. گاهی پیش میآید که مجبورم چیزی را همراه خودم به خانه ببرم؛ مثلاً سرِ راه خریدی بکنم. اینجور وقتها، بهرسم عادت آن چیز را در دستِ راستم نگه میدارم. البته سعی میکنم از دست چپم هم کار بکشم، اما دست چپم زود خسته میشود و دوباره آن چیز را به دست راستم پس میدهد. تا دیشب خیال میکردم چون دست راستم ورزیدهتر و قویتر است، این اتفاق میافتد. تصورم این بود که چون از کودکی از دست راست برای انجام دادن کارها استفاده کردهام، طبیعی است که دست چپم ضعیفتر باشد. اما دیشب اتفاق جالبی افتاد. باید چند برگۀ کاغذ A4 را با خودم به منزل میبردم. برگهها نباید تا میشدند، برای همین آنها را در پلاستیک دستهداری گذاشتم و راه افتادم. وزن برگهها و پلاستیک شاید مجموعاً بیست گرم بود. تا راه افتادم، متوجه شدم که باز پلاستیک را طبق عادت به دست راستم دادهام. به دست چپم گفتم: «امشب دیگه این رو تو باید بیاوری ای تنبل!» پلاستیک را با دست چپ گرفتم و راه افتادم. هر بار دست چپم میخواست پلاستیک را بدهد به دست راستم، اما در برابرش مقاومت کردم. البته چند مرتبه از غفلتم استفاده کرد و وقتی میخواستم از چهارراه، یا از عرض خیابان عبور کنم و حواسم به ماشینها بود، کار خودش را کرد. از خیابان که رد میشدم، چند دقیقه بعد تازه یادِ دست چپم میافتادم و متوجه میشدم که باز پلاستیک در دست راستم است. سنگین یا سبک!! مقاومت ذهنی مهم استخلاصه این درگیری ذهنی و این مقاومت در برابر ناخودآگاه، در تمام مدتِ یکساعتۀ پیادهروی با من بود. جالب اینکه همین پلاستیکِ بیست گرمی باعث شده بود حس کنم قدمها و حرکات بدنم ناموزون و کجوکوله است! انگار تنظیمات پیشفرض بدنم بههم ریخته بود و دستها و پاهایم دیگر با هم خوب همآهنگ نبودند. از آن جالبتر اینکه دست چپم، انگار که دارد بار سنگینی را حمل میکند، واقعاً درد گرفته بود! میدانستم که این درد توهمی بیش نیست، و آنقدر مقاومت کردم و خودم را به بیخیالی زدم تا بالاخره به منزل رسیدم. از آن موقع دارم به این فکر میکنم که چرا این اتفاق افتاد؟ پلاستیک که تقریباً بیوزن بود، گرفتن و حمل کردن آن هم نیاز به هیچ ظرافت و دقت خاصی نداشت؛ پس موضوعِ قویتر و ورزیدهتر بودن دستِ راست منتفی است. فقط میماند عادت، و این اعتقادِ ناخودآگاه که دست راست باید کار کند و دست چپ نه! سختی پیروز شدن بر کوهی از باورهای محدود کنندهبعد با خودم گفتم وقتی غلبه بر یک وزنۀ بیستگرمی در طول یک ساعت، اینقدر سخت بود و نیاز به تمرکز روانی داشت، ببین پیروز شدن بر کوهی از باورها و اعتقادات و پیشفرضهای ذهنی که از بدو تولد هر دقیقه و هر ساعت و هر روز، از طرف والدین و مدرسه و جامعه و رسانهها و… به ذهنت بار شده، چه نیرویی میطلبد. ببین چه دشوار است پالوده و خالص، نویسنده: سالار صفایی |
مقدمه
انعطافپذیری ذهنی، توانایی رد شدن از سختیها، کنار آمدن با چالشها و پیشرفت در مواجهه با مشکلات است. این ویژگی کلیدی افرادی است که می توانند به اهداف خود برسند و زندگی کاملی داشته باشند. در این مقاله از ایوسی، مفهوم تاب آوری ذهنی و اینکه چگونه می تواند به ما در غلبه بر باورهای محدودکننده و دستیابی به آزادی ذهنی کمک کند را بررسی خواهیم کرد.
درک باورهای محدود کننده
باورهای محدود کننده افکار یا باورهای منفی هستند که ما را از دستیابی به پتانسیل کامل خود باز می دارند. این باورها اغلب در دوران کودکی شکل می گیرند و می توانند عمیقاً در ضمیر ناخودآگاه ما جا بیفتند. آنها می توانند به صورت شک به خود، ترس از شکست و عدم اعتماد به توانایی های ما ظاهر شوند. با گذشت زمان، این باورهای محدود کننده می توانند واقعیت ما را شکل دهند و ما را از ریسک کردن و دنبال کردن رویاهایمان باز دارند.
شناسایی باورهای محدود کننده
اولین قدم برای غلبه بر باورهای محدود کننده، شناسایی آنهاست. این را می توان با توجه به گفتگوی درونی و توجه به زمانی که افکار منفی به وجود می آورند انجام داد. برخی از باورهای محدود کننده رایج عبارتند از:
- من به اندازه کافی خوب نیستم
- من لایق موفقیت نیستم
- اگر تلاش کنم شکست خواهم خورد
- رسیدن به پول سخت است
- من لایق عشق نیستم
- نمی توانم تغییر کنم
هنگامی که بتوانید این باورهای محدود کننده را تشخیص دهید، می توانید شروع به کار بر روی قالب بندی مجدد آنها و جایگزینی آنها با باورهای توانمندتر کنید. این فرآیند ممکن است به زمان و تلاش نیاز داشته باشد، اما با تمرین، میتوانید طرز فکر و باورهای خود را به سمت دیدگاه مثبتتر و رضایتبخشتر به زندگی تغییر دهید.
چالش باورهای محدود کننده
وقتی باورهای محدود کننده خود را شناسایی کردیم، میتوانیم آنها را به چالش بکشیم. این شامل بررسی شواهد موافق و مخالف باور، زیر سوال بردن اعتبار آن و جایگزینی آن با یک باور قدرتمندتر است. به عنوان مثال، اگر باور داشته باشیم که “من به اندازه کافی خوب نیستم”، می توانیم این باور را با فهرست کردن دستاوردها و نقاط قوت خود به چالش بکشیم.
این مهم است که به یاد داشته باشید که به چالش کشیدن باورهای محدود کننده زمان و تلاش می خواهد. این ممکن است یک شبه اتفاق نیفتد، اما با تمرین و عزم مداوم، میتوانیم شروع به تغییر طرز فکر و ایجاد باورهای مثبت و توانمندتر در مورد خود کنیم.
پرورش تاب آوری ذهنی
تاب آوری ذهنی کلید غلبه بر باورهای محدودکننده و دستیابی به آزادی ذهنی است. این شامل ایجاد یک ذهنیت رشد، تمرین مراقبت از خود و ایجاد یک شبکه پشتیبانی است. با پرورش انعطافپذیری ذهنی، میتوانیم قدرت عاطفی خود را افزایش دهیم، مهارتهای مقابلهای خود را بهبود بخشیم، و با سهولت بیشتری از شکستها عقب نشینی کنیم.
توسعه طرز فکر رشد
ذهن رشد این باور است که توانایی های ما را می توان با کار سخت و فداکاری توسعه داد. با اتخاذ یک طرز فکر رشد، میتوانیم چالشها را بهعنوان فرصتهایی برای رشد ببینیم، نه موانعی برای موفقیت. این تغییر دیدگاه می تواند به ما کمک کند بر باورهای محدود کننده غلبه کنیم و به پتانسیل کامل خود دست یابیم.
تمرین مراقبت از خود
مراقبت از خود برای تاب آوری ذهنی ضروری است. این شامل استراحت در صورت نیاز، خواب کافی، خوب غذا خوردن و درگیر شدن در فعالیت هایی است که ما را شاد می کند. با اولویت دادن به خودمراقبتی، میتوانیم باتریهای ذهنی و عاطفی خود را شارژ کنیم و مقابله با استرس و ناملایمات را آسانتر کنیم.
ساخت یک شبکه پشتیبانی
یک شبکه پشتیبانی قوی برای تاب آوری ذهنی بسیار مهم است. احاطه کردن خود با افراد مثبت و حامی می تواند به ما کمک کند با انگیزه بمانیم، چالش ها را پشت سر بگذاریم و بر باورهای محدود کننده غلبه کنیم. با جستجوی مربیان، دوستان و عزیزانی که به ما ایمان دارند، میتوانیم پایهای از حمایت بسازیم که به ما کمک میکند در مواجهه با سختیها پیشرفت کنیم.
در اینجا چند نکته برای پرورش تاب آوری ذهنی وجود دارد:
- ذهنیت رشد را ایجاد کنید: به جای اینکه چالش ها را به عنوان موانع در نظر بگیرید، آنها را فرصتی برای رشد و یادگیری ببینید. نگرش مثبتی نسبت به شکست ها و شکست ها داشته باشید و به توانایی خود برای غلبه بر آنها ایمان داشته باشید.
- مراقبت از خود را تمرین کنید: با استراحت کافی، خوب غذا خوردن، ورزش منظم و تمرین تکنیک های آرامش بخش مانند تمرکز حواس یا مدیتیشن از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت کنید. خودمراقبتی برای ایجاد تاب آوری و مدیریت استرس ضروری است.
- یک شبکه پشتیبانی بسازید: اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که شما را بالا می برند و حمایت می کنند. روابطی را با دوستان، خانواده یا درمانگری که می تواند حمایت عاطفی و دیدگاه را در مواقع سخت فراهم کند، ایجاد کنید.
- اهداف واقع بینانه تعیین کنید: اهداف خود را به کارهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید و پیشرفت خود را در طول مسیر جشن بگیرید. با تعیین اهداف قابل دستیابی، می توانید اعتماد به نفس و انعطاف پذیری را در توانایی خود برای به انجام رساندن آنچه در نظر دارید ایجاد کنید.
- قدردانی را تمرین کنید: چیزهای خوب زندگی خود را هر چقدر هم که کوچک باشند تصدیق و قدردانی کنید. قدردانی میتواند به تغییر دیدگاه شما از تمرکز بر آنچه اشتباه است به آنچه درست است، تقویت ذهنیت مثبت و افزایش انعطافپذیری کمک کند.
- از شکستها بیاموزید: بهجای تمرکز بر شکستهای گذشته، آنچه را که از آنها آموختهاید و اینکه چگونه میتوانید در آینده به چالشهای مشابه متفاوت برخورد کنید، فکر کنید. از شکست ها به عنوان فرصتی برای رشد و توسعه استفاده کنید.
- انعطاف پذیر بمانید: زندگی غیرقابل پیش بینی است و سازگاری با تغییر برای ایجاد انعطاف پذیری ضروری است. تمرین کنید که ذهن باز، خلاق و مایل به تنظیم برنامه های خود در صورت نیاز باشید.
با گنجاندن این نکات در برنامه روزانه خود، می توانید انعطاف پذیری ذهنی را پرورش دهید و قدرت را برای غلبه بر موانع و پیشرفت در تمام جنبه های زندگی خود تقویت کنید. به یاد داشته باشید که ایجاد تابآوری یک فرآیند است و ایجاد یک ذهنیت قوی و انعطافپذیر نیازمند زمان و تمرین است.
نتیجه گیری
تاب آوری ذهنی کلید غلبه بر باورهای محدودکننده و دستیابی به آزادی ذهنی است. با درک و به چالش کشیدن باورهای محدود کننده، پرورش ذهنیت رشد، تمرین مراقبت از خود و ایجاد یک شبکه حمایتی، میتوانیم قدرت عاطفی و مهارتهای مقابلهای مورد نیاز برای پیشرفت در مواجهه با چالشها را توسعه دهیم. با انعطافپذیری ذهنی، میتوانیم از محدودیتهای ذهن خود رها شویم و زندگی پر از هدف، اشتیاق و رضایت بسازیم.
و بخوانید:
- استقامت هیجانی: استقامت در برابر تنش های عاطفی و احساسات
- قدرت باورها: چگونه ادراک شما واقعیت شما را شکل می دهد
- مهارت های زندگی چیست؟ مثال ها و نحوه بهبود آنها
- چگونه بر مقاومت خود در برابر تغییر برای یک خود بهتر غلبه کنید؟
- قدرت بی نهایت ذهن انسان: از افکار تا واقعیت های شگفت انگیز
- تقویت استقامت ذهنی در برابر درد و آزار
- فرمول موفقیت: آمادهسازی ذهنی برای جذب آرزوهای خود
یک پاسخ
یکی از بهترین راهها برای مبارزه با باورهای محدودکننده، استفاده از جملات تاکیدی مثبت است. جملات تاکیدی جملاتی هستند که برای ایجاد باور به خود با خود تکرار می کنید. از جملات تاکیدی مثبت برای تبدیل باورهای خود محدود کننده به خود باورهای مثبت استفاده کنید.