۱۰ تکنیک تحلیل کسب و کار برای بهینه سازی موفقیت

انتخاب تکنیک های مناسب تجزیه و تحلیل کسب و کار می تواند به شما اطمینان دهد که از بهترین راه حل ها برای رسیدن به نتایج ایده آل خود استفاده می کنید. هنگام تعیین بهترین نتایج برای کسب‌وکارتان، مهم است که مراحل مشاهده و در نظر گرفتن تمام داده‌های مرتبط لازم برای تصمیم‌گیری تجاری را درک کنید. اگر به شغلی در تجارت یا به عنوان یک تحلیلگر علاقه مند هستید، درک اینکه چرا تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار اهمیت دارد و نمونه هایی از آنها را می توانید در وظایف کاری روزانه خود بگنجانید می تواند مفید باشد.

در این مقاله از ایوسی، به این موضوع می پردازیم که چرا تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار مهم هستند و ۱۰ تکنیک را برای تکمیل یک تحلیل تجاری موفق برای عملکرد بهینه ارائه می دهیم.

چرا تکنیک های تحلیل کسب و کار مهم هستند؟

تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار مهم هستند زیرا به توسعه و بهینه سازی راه حل هایی کمک می کنند که می توانند نتایج مطلوبی را برای یک سازمان ایجاد کنند. تحلیلگران می‌توانند از این استراتژی‌ها در طول عمر پروژه برای تعیین مسائل و فرصت‌هایی که ممکن است پیش بیاید، استفاده کنند. طیف گسترده ای از ابزارها و مدل های تجزیه و تحلیل وجود دارد که تکنیک های خاصی برای مراحل خاصی از چرخه عمر پروژه موثرتر هستند.

مطالب مرتبط:  درباره تحلیلگر کسب و کار بیاموزید

۱۰ تکنیک برتر تجزیه و تحلیل کسب و کار

در اینجا ۱۰ تا از موثرترین تکنیک هایی که می توانید برای تجزیه و تحلیل کسب و کار موفق استفاده کنید آورده شده است:

۱. گربه

CTWOE که مخفف مشتریان، بازیگران، تحول، جهان بینی، مالک و محدودیت های محیطی است، برای شناسایی مسائل و تعیین اینکه چگونه راه حل می تواند بر سازمان و سایر طرف های مرتبط تأثیر بگذارد استفاده می شود. این یک درک جامع از دیدگاه های درگیر را فراهم می کند. در اینجا نگاه دقیق تری به جنبه هایی که در استفاده از این تکنیک در نظر گرفته می شود آورده شده است:

• مشتریان: این به ذینفعان و چگونگی تأثیر این موضوع بر آنها اشاره دارد.

• بازیگران: بازیگران همه طرفین درگیر در یک موضوع هستند.

• Transformation: این به ویژگی تبدیل سیستم اشاره دارد.

• جهان بینی: این گونه است که موضوع بر سازمان تأثیر می گذارد.

• مالک: نحوه ارتباط مالک سیستم با مشکل.

• محدودیت‌های محیطی: اینها محدودیت‌های محیطی هستند که می‌توانند راه‌حل را تحت تأثیر قرار دهند.

مطالب مرتبط:  تجزیه و تحلیل تجویزی چیست؟ راهنمای جامع

۲. داستان های کاربر

کسب و کارها می توانند از داستان های کاربر برای جمع آوری دیدگاه ها و الزامات کاربران نهایی استفاده کنند. آنها متعاقباً می توانند این بازخورد را دریافت کرده و از آن به عنوان مرجع در هنگام توسعه راه حل ها استفاده کنند. این منجر به یک تکنیک بسیار مؤثر و متمرکز بر کاربر می شود که رویکرد مدرن تری را برای تجزیه و تحلیل کسب و کار نشان می دهد.

مطالب مرتبط:  داستان های کاربر: آنها چیست و چگونه آنها را می نویسید؟

۳. تجزیه و تحلیل نیاز

تجزیه و تحلیل نیازمندی بخشی منظم از چرخه عمر پروژه است. تحلیلگران اغلب این کار را پس از پیشنهاد راه حل انجام می دهند تا اهدافی را که پروژه امیدوار است به آن دست یابد، بهتر درک کند. تجزیه و تحلیل نیازمندی ها از طریق مصاحبه ها و کارگاه هایی که ذینفعان در آن مشارکت مستقیم دارند گرد هم می آید.

مطالب مرتبط:  قابلیت ردیابی الزامی چیست؟ (با مزایا و نحوه استفاده)

۴. تجزیه و تحلیل PESTLE

PESTLE به عوامل محیطی اشاره دارد که می تواند بر برنامه ریزی و عملکرد استراتژیک یک سازمان تأثیر بگذارد، مانند:

• سیاست: ابتکارات دولت، حمایت مالی و سیاست ها

• اقتصاد: انرژی، هزینه های نیروی کار، نرخ بهره و تورم

• اجتماعی: رسانه، آموزش، فرهنگ، سبک زندگی و جمعیت

• فناوری: فناوری جدید، سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی

• حقوقی: قوانین، مقررات و استانداردها

• محیط زیست: بازیافت، زباله، آلودگی و الگوهای آب و هوا

این تکنیک ساده به تحلیلگران کسب و کار اجازه می دهد تا تهدیدات بالقوه ای را که ممکن است یک سازمان با آن مواجه شود شناسایی و به حداقل برسانند.

۵. تجزیه و تحلیل نیازهای غیر کاربردی

هنگامی که یک راه حل فناوری تغییر می کند، تجزیه و تحلیل نیازمندی های غیرعملکردی اغلب گام بعدی است. این تکنیک از الزامات ذخیره سازی داده ها و عملکرد سیستم برای ارزیابی فاکتورهای عملکرد سیستم پیشنهادی استفاده می کند. این تکنیک معمولاً در مرحله تجزیه و تحلیل پروژه انجام می شود و سپس در مرحله طراحی اجرا می شود، این تکنیک یکی از ساده ترین روش ها برای استفاده است و برای آزمایش مواردی مانند:

• قابلیت اطمینان

• ورود به سیستم

• امنیت

• کارایی

مطالب مرتبط:  درک تحلیل استراتژیک (انواع و فرآیندها)

۶. طوفان فکری

طوفان فکری یک تکنیک تحلیل کسب و کار است که افراد در کنار سایر روش ها از آن استفاده می کنند. معمولاً شامل یک فعالیت گروهی است که در آن شرکت کنندگان از تفکر خلاق برای ایجاد ایده و راه حل برای مسائل استفاده می کنند. طوفان فکری می‌تواند روشی مؤثر برای جمع‌آوری دیدگاه‌ها و ایده‌های متعددی باشد که می‌تواند رویکردهای نوآورانه‌ای برای مسائل ارائه دهد.

مطالب مرتبط:  ۱۲ استراتژی برای طوفان فکری موثر

۷. از مدل سازی مورد استفاده کنید

تحلیلگران عمدتاً در مرحله طراحی پروژه های توسعه و توسعه نرم افزار با مدل سازی مورد استفاده کار می کنند. مدل سازی مورد استفاده به وضوح محدوده عملکرد سیستم پیشنهادی را نشان می دهد. همچنین به صورت بصری نشان می دهد که چگونه عملکردهای مختلف یک کسب و کار در یک سیستم آینده نگر باید از طریق تعاملات کاربر کار کند.

۸. مدل سازی فرآیند کسب و کار (BPM)

مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار، که معمولاً به عنوان BPM شناخته می‌شود، یک تکنیک تحلیلی است که در صنعت فناوری اطلاعات رایج‌ترین روش است. تحلیلگران می توانند از BPM در طول مرحله تحلیل پروژه برای ارزیابی و درک اختلافات بین فرآیندهای تجاری فعلی و آینده استفاده کنند. معمولاً در نموداری ارائه می شود که گردش کار متوالی را نشان می دهد، مدل سازی فرآیند کسب و کار برای انجام وظایفی مانند:

• برنامه ریزی استراتژیک

• تجزیه و تحلیل مدل های کسب و کار

• تعریف و طراحی فرآیندها

• ارزیابی جنبه های فنی راه حل های پیچیده تجاری

مطالب مرتبط:  نحوه پیاده سازی مدل سازی فرآیند کسب و کار در ۵ مرحله

۹. MOST تجزیه و تحلیل

یکی از تکنیک های ساختاریافته برای تجزیه و تحلیل کسب و کار، روش MOST است که مخفف ماموریت، اهداف، استراتژی و تاکتیک است. تکنیک MOST تضمین می کند که یک سازمان متمرکز و همسو با مأموریت خود باقی می ماند. با استفاده از این روش، روی موارد زیر تمرکز می کنید:

• ماموریت: هدف و برنامه های تعریف شده سازمان برای آینده

• اهداف: اهدافی که در بیانیه مأموریت سازمان یافت می شود

• استراتژی: اقدامات یا مراحل لازم برای دستیابی به اهداف و انجام مأموریت سازمان

• تاکتیک ها: روش هایی که سازمان می تواند برای اجرای استراتژی ها استفاده کند

مطالب مرتبط:  تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی (با مزایا)

۱۰. تجزیه و تحلیل SWOT

تجزیه و تحلیل SWOT که مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است، روشی برای تجزیه و تحلیل جامع است که تمامی عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها) و همچنین عوامل خارجی (تهدیدها و فرصت ها) را در نظر می گیرد. به عنوان یکی از محبوب‌ترین روش‌های تحلیل کسب‌وکار، تحلیل SWOT می‌تواند در هر مرحله از پروژه و در هر سطحی مفید باشد. هنگام استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT، یک تحلیلگر تجاری داده ها را به چهار ربع اصلی جمع آوری و طبقه بندی می کند:

• نقاط قوت: این بخش مزایا و منابع منحصر به فرد و مقرون به صرفه را فهرست می کند.

• نقاط ضعف: در اینجا عواملی که منجر به از دست دادن فروش می شوند، مناطقی که می توانند بهبود یابند، محدودیت ها و معایب را شرح می دهید.

• فرصت‌ها: در اینجا می‌توانید تمام فرصت‌های بالقوه، از جمله شانس‌های بهبود را بنویسید.

• تهدیدها: این بخش جایی است که رقبا، موانع و سایر خطرات خارجی برای شرکت را فهرست می کنید.