فرمول سربه سر: نحوه محاسبه نقطه سربه سر

چه در حال راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید یا راه‌اندازی یک محصول باشید، یادگیری نحوه محاسبه نقطه سربه‌سر می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیم‌های تجاری بهتری بگیرید. نقطه سربه سر آماری است که ارتباط نزدیکی با سودآوری دارد. فهمیدن اینکه چه زمانی به نقطه سربه سر می‌رسید می‌تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید چند محصول را می‌توانید بفروشید تا سودآور باشید یا اینکه آیا یک ایده تجاری قابل اجرا است یا خیر.

در این مقاله از ایوسی، فرمول سربه سر را مورد بحث قرار می دهیم و مثالی را به اشتراک می گذاریم تا بتوانید ببینید که این معیار چگونه می تواند بر تصمیمات مالی شما تأثیر بگذارد.

نقطه سربه سر چیست؟

نقطه سربه سر سطحی است که در آن کل هزینه ها با کل درآمد برابر است. این می تواند به کسب و کارها کمک کند تا بفهمند که چه مقدار از یک محصول یا خدمات را می توانند بفروشند تا سود حاصل کنند. امتیازهای سربه سر نیز می تواند به تعیین اهداف برای تیم های فروش و افزایش بهره وری کمک کند.

مرتبط: محاسبه تجزیه و تحلیل سربه سر در اکسل: راهنمای قطعی

فرمول نقطه سر به سر چیست؟

یک فرمول رایج وجود دارد که متخصصان کسب و کار از آن برای محاسبه نقطه سربه سر استفاده می کنند. با فرمول سربه سر، کل هزینه های ثابت به ریال را بر حاشیه سود ناخالص به صورت اعشاری تقسیم می کنید. فرمول به صورت زیر است:

نقطه سربه سر = هزینه های ثابت / حاشیه سود ناخالص

کسب و کارها از این فرمول برای تعیین زمانی که سودآور شده اند استفاده می کنند. همچنین می توانید از آن برای تعیین اینکه آیا ممکن است به کاهش هزینه ها فکر کنید یا به دنبال روش های جایگزین برای درآمدزایی باشید، استفاده کنید.

مطالب مرتبط: ۷ راه برای بازاریابی یک کسب و کار کوچک

نحوه استفاده از فرمول سربه سر برای فروش

اجرای فرمول سربه سر فروش با کمی تمرین ساده است. این مراحل را دنبال کنید تا نقطه سربه سر خود را در فروش پیدا کنید:

۱. هزینه های ثابت شرکت خود را محاسبه کنید

هزینه های ثابت شرکت شما شامل مواردی مانند آب و برق، اجاره، بیمه، مالیات بر دارایی و پرداخت وام است. هزینه های ثابت شامل هر یک از هزینه های شرکت شما است که تحت تأثیر هزینه ارائه خدمات شما قرار نمی گیرد. اگر هزینه ای بر اساس مقدار محصول یا خدماتی که تولید می کنید تغییر کند، هزینه ثابتی نیست.

۲. درآمد کل را تعیین کنید

در مرحله بعد، می توانید کل درآمد خود را محاسبه کنید، زیرا این جزء حاشیه سود ناخالص است. کل درآمد برابر است با پول دریافتی برای هر محصول و خدماتی که کسب و کار کارفرمای شما فروخته است. به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار ۵۰۰ هات داگ را به قیمت ۱۰۰۰۰ تومان بفروشد، درآمد آن برابر با ۵۰۰۰۰۰۰ تومان است.

مطالب مرتبط: ۱۷ استراتژی برای افزایش سودآوری یک تجارت

۳. بهای تمام شده کالای فروخته شده را تعیین کنید

در مرحله بعد، می توانید هزینه های کالاهای فروخته شده را تعیین کنید، زیرا این جزء دیگر حاشیه سود ناخالص است. هزینه های کالاهای فروخته شده شامل هر گونه هزینه متغیر است که بر اساس تعداد محصولات یا خدماتی که کسب و کار شما تولید می کند تغییر می کند. به عنوان مثال، هزینه مواد اولیه، استهلاک تجهیزات و دستمزد کارکنان بخشی از بهای تمام شده کالای فروخته شده است.

۴. حاشیه سود ناخالص را محاسبه کنید

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص، می توانید کل درآمد منهای کل بهای تمام شده کالای فروخته شده را بر درآمد کل تقسیم کنید. این فرمول است:

حاشیه سود ناخالص = (کل درآمد – بهای تمام شده کالای فروخته شده) / کل درآمد

هنگامی که حاشیه سود ناخالص را محاسبه کردید، می توانید از اعشار حاصل در فرمول سربه سر استفاده کنید.

۵. نقطه سربه سر را محاسبه کنید 

هزینه های ثابت را بر حاشیه سود ناخالص تقسیم کنید. باز هم فرمول به صورت زیر است:

نقطه سربه سر = هزینه های ثابت / حاشیه سود ناخالص

هزینه های ثابت به ریال و حاشیه سود ناخالص به صورت اعشاری است. پاسخ حاصل نیز به مبلغ ریال است. به عنوان مثال، اگر کل هزینه های ثابت شما برای سال ۵ میلیارد ریال و حاشیه سود ناخالص شما ۰.۱۰ باشد، نقطه سربه سر شما ۵۰ میلیارد ریال است.

نحوه تفسیر نتایج فرمول سربه سر

درک نقطه سربه سر می تواند به شما کمک کند تصمیمات تجاری بهتر و آگاهانه تری بگیرید. این می تواند به شما بگوید که آیا می توانید هزینه ها را کاهش دهید، قیمت ها را افزایش دهید یا به سادگی تعداد محصولاتی را که ممکن است بفروشید تعیین کنید. در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید داده ها را تفسیر کنید و از آنها در عملیات روزانه خود استفاده کنید:

• تنظیم قیمت: می‌توانید از داده‌ها برای تعیین اینکه آیا قیمت شما خیلی پایین است یا اینکه می‌توانید قیمت‌ها را افزایش دهید تا سریع‌تر شکسته شود، استفاده کنید.

• پیگیری هزینه ها: با شناسایی نقطه سربه سر خود، می توانید هزینه های کسب و کار خود را نیز پیگیری کنید. ممکن است متوجه شوید که هزینه زیادی برای مواد پرداخت می کنید و در نتیجه سود خود را کاهش می دهید. و نقطه سربه سر نیز می تواند شما را به سمت راه هایی برای کاهش هزینه ها هدایت کند، مانند کاهش سربار یا تغییر فروشنده.

• راه اندازی محصولات جدید: قبل از اینکه محصول جدیدی را عرضه کنید، درک نقطه سربه سر می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد هزینه های تبلیغاتی کمک کند، یا اینکه اگر رسیدن به نقطه سربه سر خیلی سخت باشد، آیا محصولی ارزش دنبال کردن را دارد یا خیر.

• تعیین اهداف: دانستن نقطه سربه سر خود در تعیین اهداف واقعی بلند مدت و کوتاه مدت مفید است. داشتن تصویری دقیق از پتانسیل شرکت شما می تواند به شما کمک کند تا در بودجه و مهلت مقرر بمانید.

• ایجاد انگیزه در کارکنان: می توانید از نقطه سربه سر به عنوان ابزاری برای ایجاد انگیزه در تیم خود استفاده کنید. داشتن اهداف روشن و دانستن اینکه دقیقاً چه انتظاراتی از آنها می‌رود می‌تواند باعث شود که کارکنان احساس کنند اعضای ارزشمند شرکت هستند.

مطالب مرتبط: ۲۰ نقل قول برای ایجاد انگیزه در تیم فروش شما

نمونه ای از فرمول سربه سر

در اینجا نمونه ای از یک شرکت خیالی با استفاده از فرمول سربه سر آمده است:

مثال: شرکت xyz در حال راه اندازی یک محصول جدید است و می خواهد تعیین کند که قبل از اینکه سودآور شود، چند محصول را بفروشد. هزینه های ثابت شامل اجاره، حقوق اجرایی، مالیات بر دارایی و استهلاک دارایی ها می شود که مجموعاً به ۷۰ میلیون تومان در ماه می رسد.

هزینه های کالاهای فروخته شده مرتبط با تولید محصول، هزینه کار کارخانه، کمیسیون فروش و مواد استفاده شده است. هزینه های کالاهای فروخته شده، پس از محاسبه، ۳۰۰ میلیون تومان بود. شرکت xyz در همین مدت ۶۰۰ میلیون تومان از محصولات خود را فروخت.

با این اطلاعات حاشیه سود ناخالص را ۰.۵ محاسبه کرد. سپس از فرمول سربه سر استفاده کرد:

۷۰ میلیون تومان / (۰.۵) = ۱۴۰ میلیون تومان

این بدان معناست که شرکت xyz باید ۱۴۰ میلیون تومان از محصولات خود را بفروشد تا تمام هزینه های خود را پوشش دهد و به نقطه سربه سر برسد.