ایوسی

مدل های مختلف تصمیم گیری که باید بدانید – و مزایا و معایب آنها

تصمیم گیری

تصمیمات می توانند همه چیز را در همه سطوح تغییر دهند؛ و در این میان، ضرورتا چندان اهمیت ندارد که این تصمیمات بزرگ یا کوچک باشند؛ چراکه شاید در نگاه اول بزرگی تصمیمات مهم به نظر برسد، اما موضوع اثر پروانه‌ای یا امثال آن، اهمیت حتی تصمیمات کوچک را هم به خوبی به تصویر می‌کشد. به هر صورت؛ در این مقاله از ایوسی، ما برخی از رایج‌ترین مدل‌های تصمیم‌گیری، از جمله مزایا و معایب آن‌ها را بررسی می‌کنیم تا بتوانید رویکردی را پیدا کنید که مناسب سبک مدیریتی شما باشد.


نشانه هر مدیر خوب این است که بتواند در زمان مناسب تصمیم درست بگیرد، حتی زمانی که شرایط کاملاً ایده آل نیست. صرف نظر از بخش و صنعت، این یک عنصر مهم از هر نقش مدیریتی است، نقشی که پتانسیل تأثیرگذاری بر کارمندان و مسیری که یک شرکت ممکن است در پیش بگیرد دارد.

تصمیمات بزرگ یا کوچک این قدرت را دارند که همه چیز را در سطح خرد و کلان تغییر دهند. چه تنقلاتی که در یک جلسه سرو می شود و چه تغییری در فرهنگ شرکت، مدیریت باید در زمان بحران چیزهای زیادی را در نظر بگیرد.

خبر خوب این است که چندین مدل مختلف تصمیم گیری وجود دارد که مدیران می توانند در صورت نیاز از آنها استفاده کنند. در اینجا، برخی از رایج‌ترین نظریه‌ها، از جمله مزایا و معایب آن‌ها را بررسی می‌کنیم تا ببینیم کدام رویکرد می‌تواند برای سبک مدیریت شما باشد.

مرتبط: مهارت های تصمیم گیری: تعریف و مثال ها

در ادامه خواهید خواند:

تصمیم گیری در کسب و کار چیست؟

تصمیم به معنی انتخابی است که شما در مورد چیزی پس از فکر کردن در مورد آن انجام می دهید. و اگرچه تصمیم گیری ایده نسبتاً ساده ای به نظر می رسد، – چراکه بالاخره هر کس باید در زندگی خود تصمیم بگیرد و این جزو روتین زندگی است – اما بسیاری از مدیران اغلب اهمیت این فرآیند را نادیده می گیرند.

از مدل ها و سبک ها که بگذریم، اجازه دهید تصمیم گیری را به ماهیت اصلی آن خلاصه کنیم. شما اهدافی دارید که نیاز به شناسایی دارند، باید اطلاعات مربوطه را برای اطلاع از آن تصمیم جمع آوری کنید، و قبل از تصمیم گیری باید گزینه های جایگزین را بسنجید.

در یک زمینه تجاری، پیروی از یک فرآیند رسمی تصمیم‌گیری به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه‌تر و سنجیده‌تری اتخاذ کنند که اقدامات خاصی را به حرکت در می‌آورد. انجام این کار چندین مزیت را نیز به همراه دارد، حدس دوم را کاهش می‌دهد، فرآیندهای رسمی را فراهم می‌کند که می‌توان در زنجیره فرماندهی بالا و پایین به اشتراک گذاشت، و کارمندان را از طریق همکاری مؤثرتر درگیر کرد.

مرتبط: ۱۴ راه برای رشد کسب و کار

نیازهای اطلاعاتی برای تصمیم گیرندگان

بنابراین، چه چیزی باعث تصمیم گیری می شود؟ در حالی که همه تصمیمات یکسان ایجاد نمی شوند، معمولاً قبل از رسیدن به یک راه حل، به اجزای اطلاعاتی یکسانی نیاز دارند. وقتی نوبت به تصمیم گیری می رسد، باید بدانید اگر می خواهید به جلو بروید چگونه عمل کنید. یعنی موارد زیر را در نظر داشته باشید:

هدف:

برای رسیدن به یک تصمیم، تصمیم گیرنده باید هدف را تعیین کند (هدف ایده ای از آینده یا نتیجه مطلوبی است که یک فرد یا گروهی از مردم تصور می کنند، برنامه ریزی می کنند و برای رسیدن به آن متعهد می شوند.). چه مشکلات و مسائلی بر سر راه رسیدن به این هدف قرار دارد و چگونه می خواهید بر این مشکلات فائق آیید؟

مرتبط: ۱۵ نکته برای تعیین هدف

منابع:

از چه چیزی می توانید استفاده کنید که به تصمیم گیری شما کمک کند؟ چه سرمایه مالی و چه سرمایه انسانی، دانستن اینکه کدام منابع در اختیار شماست می تواند روند تصمیم گیری را بسیار روان تر کند.

وقتی صحبت از منابع مالی به میان می‌آید، مطمئن شوید که می‌دانید چه مقدار سرمایه در دسترس است، چگونه می‌توان آن را در سراسر فرآیند پخش کرد، و از ذخایر پشتیبان‌ای که می‌توانید از آن استفاده کنید آگاه باشید؛ اگر تصمیم طبق برنامه پیش نرود.

 گزینه های جایگزین:

یک رویکرد منحصر به فرد برای رسیدن به هدف ممکن است آن را کاهش ندهد. بنابراین، پشتیبان‌ها، موارد احتمالی و جایگزین‌ها بخش مهمی از تصمیم‌گیری هستند. هر طور که آن را انجام دهید، تجزیه و تحلیل کامل نتیجه هر تصمیم احتمالی تضمین می کند که اگر همه چیز به درستی پیش نرود، مسیرهای جایگزینی برای کاوش دارید.

رهبری:

هنگامی که به تصمیمی رسیدید، داشتن اعتماد به نفس برای عمل به برنامه هایتان کلیدی است. علاوه بر رهبری خود، باید از مهارت های رهبری دیگران در شرکت آگاه باشید. وارد کردن آنها به فرآیند تصمیم‌گیری می‌تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد و در نتیجه کارها را بسیار روان‌تر پیش ببرد.

مرتبط: تعریف رهبری – چرا رهبری بسیار مهم است؟

چارچوب های زمانی برای اقدام در فرآیند تصمیم گیری

تصمیم‌گیری و زمان همیشه بهترین‌ها را به همراه نمی‌آورد. بر کسی پوشیده نیست که تصمیم گیری می تواند بخش خوبی از روز شما را به خود اختصاص دهد. و هنگامی که ساعت ها و دقیقه ها مخالف شما هستند، می تواند منجر به انتخاب های عجولانه و عجولانه شود – به خصوص اگر مجبور باشید چندین مورد از آنها را در طول یک روز انجام دهید.

این خستگی تصمیم در عمل است. کدورت ذهنی که می تواند انباشته شود، اغلب به معنای اعمال تکانشی است تا تصمیمات آگاهانه و سنجیده. بنابراین، در حالی که چارچوب زمانی از تصمیمی به تصمیم دیگر متفاوت است، مطمئناً کارهایی وجود دارد که می‌توانیم برای کاهش خستگی تصمیم‌گیری انجام دهیم – و مدت زمانی را که برای تصمیم‌گیری صرف می‌کنیم کاهش دهیم.

مرتبط: اهمیت تصمیم گیری مطمئن

 تصمیمات کمتری بگیرید:

تأثیر انباشته تصمیمات بر ما می تواند طاقت فرسا باشد. سعی کنید با کاهش تعداد تصمیماتی که باید در طول روز بگیرید، این خستگی را به حداقل برسانید. ساده‌سازی انتخاب‌هایمان انرژی ذهنی بیشتری برای انتخاب‌های بزرگ‌تر و مهم‌تر به ما می‌دهد.

تصمیمات را به دیگران تفویض کنید:

ما می توانیم با تفویض اختیار به کارمندان تعداد تصمیمات اتخاذ شده را کاهش دهیم، همان طور که می توانیم وظایف را به آنها محول کنیم. درخواست از دیگران برای مراقبت از تصمیمات نه تنها شما را آزاد می کند، بلکه به کارمندان اجازه می دهد تا با کار خود احساس قدرت و مشارکت داشته باشند.

صبح تصمیم بگیرید:

بعد از ظهر، آن احساس بعد از ناهار می تواند باعث شود ما احساس خستگی و تنبلی کنیم. در عصر، تصمیمات پرخطر و عجولانه بیشتر اتفاق می افتد. با این حال، صبح می تواند به تصمیم گیری های دقیق و سنجیده منجر شود. اگر تصمیم بزرگی دارید که به تمام توجه شما نیاز دارد، سعی کنید در صبح از آن مراقبت کنید.

به خودتان ضرب الاجل بدهید:

در طول یک پروژه، قطعاً چند تصمیم لحظه آخری وجود خواهد داشت که توجهی را که شایسته آن است به خود جلب نمی کند. برای مبارزه با این، سعی کنید ضرب الاجل های کوچک ایجاد کنید. انجام این کار به شما این امکان را می دهد که زودتر از حد معمول اقدام کنید و تصمیمات تکانشی و ساعت یازدهم را با انتخاب های هوشمندانه و آگاهانه خیلی قبل از اینکه پایان پروژه در معرض دید قرار گیرد جایگزین کنید.

مرتبط: جمع‌بندی انواع مدل‌های تصمیم‌گیری با نقاط قوت و ضعف هر یک

مدل های مختلف تصمیم گیری

مدل عقلانی

الگوی عقلانی/منطقی تصمیم گیری که اغلب به عنوان رویکرد کلاسیک ذکر می شود، متداول ترین روش مورد استفاده است و معمولاً شامل مراحل زیر است:

  • شناسایی مشکل یا فرصت
  • جمع آوری و سازماندهی اطلاعات مربوطه
  • تجزیه و تحلیل وضعیت
  • توسعه طیف وسیعی از گزینه ها
  • ارزیابی و تخصیص یک مقدار به هر گزینه
  • انتخاب گزینه ای که احساس می کنید بهترین است
  • اقدام قاطعانه در مورد آن گزینه
جوانب مثبت مدل منطقی

مدل منطقی امکان یک رویکرد عینی را فراهم می کند که بر اساس داده های علمی به دست آمده برای رسیدن به تصمیمات آگاهانه است. این امر احتمال اشتباهات و فرضیات را کاهش می دهد. همچنین به کاهش احساسات مدیر که ممکن است در گذشته منجر به قضاوت ضعیف شده باشد کمک می کند.

این بدان معنی است که با توجه به روش گام به گام، تصمیم گیرندگان برای مقابله با مشکلات دشوار در محیط های پیچیده مجهزتر هستند.

معایب مدل منطقی

گاهی اوقات این فرآیند به دلیل اطلاعات ناکافی محدود می شود، که اگر مدیر مجبور باشد هر جایگزینی را که برای تصمیم گیری نیاز دارد در نظر بگیرد و سپس ارزیابی کند، مشکلاتی را ایجاد می کند.

محدودیت های زمانی نیز می تواند مشکل ساز باشد. از آنجایی که اطلاعات زیادی مورد نیاز است، زمان لازم برای مشاهده، جمع آوری و تجزیه و تحلیل نیز ضروری است. در یک محیط تجاری سریع که زمان بسیار مهم است، مدل منطقی تا حدودی محدود است.

همچنین این رویکردی است که در جهت احتیاط اشتباه می کند. با محدود کردن تصمیم‌گیری بر اساس آنچه فقط در دسترس است، ممکن است نتوانید ریسک‌هایی را که برای موفقیت لازم است بپذیرید.

مرتبط: انواع سوگیری های تصمیم گیری (و نحوه تشخیص تعصب)

فرایند تصمیم‌گیری (با فرض منطقی «Rational» بودن)
فرایند تصمیم‌گیری (با فرض منطقی «Rational» بودن)
کدام شرکت ها از مدل منطقی استفاده می کنند؟

شرکت‌های نوآوری بزرگ‌تر در سوئد، مانند ولوو و اریکسون، به مدل منطقی پایبند هستند و از فرآیندهای ساختاریافته برای مدیریت فرآیندهای خود استفاده می‌کنند و اغلب با تعداد زیادی از افراد، که همگی با تخصص‌های متفاوت، همکاری می‌کنند.

مرتبط: معایب تصمیم گیری تحلیلی چیست؟

مدل شهودی

در مقایسه با قضاوت‌های عینی الگوی عقلانی، مدل تصمیم‌گیری شهودی ساختار بسیار کمتری دارد و نظرات ذهنی‌تری را انتخاب می‌کند – هرچند که صرفاً مبتنی بر احساسات درونی نیست. بلکه موارد زیر را در نظر می گیرد:

  • تشخیص الگو – دیدن الگوها در رویدادها و اطلاعات، و استفاده از آنها برای تعیین مسیر عمل
  • تشخیص شباهت – دیدن شباهت ها در موقعیت های قبلی و شناخت علت و معلول یک موقعیت معین.
  • برجستگی – درک اهمیت اطلاعات و روشی که می تواند بر قضاوت شخصی تأثیر بگذارد
جوانب مثبت مدل بصری

در مقایسه با مدل منطقی، تصمیم گیری شهودی امکان دستیابی به تصمیمات سریع را فراهم می کند، در حالی که درجه ای از احساس درونی به این معنی است که مدیران می توانند ایده های غیر شهودی را هنگام نتیجه گیری حذف کنند.

از آنجایی که احساسات فرد را در نظر می گیرد، تضمین می کند که از احساسات مثبت به نفع او استفاده می شود، و از آنها به عنوان راهی برای ایجاد انگیزه در طی این فرآیند استفاده می شود.

برخلاف ساختار الگوی عقلانی که طی مراحلی پیشرفت می کند، مدل شهودی تصمیم می گیرد همه چیز را به عنوان تصویری بزرگتر ببیند. در نتیجه، شهود می تواند به مدیران کمک کند تا داده ها، حقایق و ارقام جدا شده را در یک چشم انداز منسجم از آنچه باید انجام شود، ادغام کنند.

معایب مدل بصری

مدل شهودی به شدت بر تجربه و قضاوت فرد تکیه دارد. در نتیجه، احساسات و تجربه ناکافی ممکن است قضاوت را مبهم کند و تصمیمات ضعیف و تکانشی را بگیرد.

کدام شرکت ها از مدل بصری استفاده می کنند؟

شهود و مدل تفکر آن واقعاً به هیچ وجه قابل اندازه‌گیری نیست. با این وجود، غریزه غریزی سهم عادلانه‌ای از طرفداران خود را دارد، شاید مالکوم گلدول، نویسنده و سخنران عمومی که به طور مفصل درباره این ایده نوشته است.

وقتی به رهبرانی فکر می کنیم که به غریزه خود اعتماد داشتند، به افرادی مانند هنری فورد (Henry Ford – موسس شرکت خودروسازی فورد) یا بیل آلن (Bill Allen aka William McPherson Allen – مدیر عامل بوئینگ در دهه ۱۹۵۰) فکر می کنیم که برای رسیدن به سفرهای هوایی غیرنظامی آنگونه که امروز می شناسیم، ۱۶ میلیون دلار شرط بندی کرده اند. ما حتی می‌توانیم آن را در زمان حال ببینیم، با افرادی مانند مدیر عامل اوبر، تراویس کالانیک، چهره‌ای بحث‌برانگیز که علیرغم مقاومت شدید برای دریافت هزینه بیشتر از مشتریان، به اسلحه‌های خود چسبیده است.

مدل اولیه شناسایی

ترکیبی از دو مدل بالا، مدل اولیه تصمیم‌گیری زمانی شروع می‌شود که یک مدیر به سرعت یک موقعیت را ارزیابی می‌کند، آن را با موقعیت‌های گذشته مقایسه می‌کند، الگوها را تشخیص می‌دهد و یک «اسکریپت عمل» ذهنی ایجاد می‌کند که در طول سناریو تا پایان آن اجرا می‌شود.

سپس به دو گزینه منجر می شود:

  • تصمیم گیرنده هیچ نقصی در سناریوی خود پیدا نمی کند و مسیر عمل انتخابی خود را همانطور که در فیلمنامه ای که طراحی کرده است مشخص می کند.
  • تصمیم گیرنده در فیلمنامه اکشن خود با مشکل مواجه می شود. سپس با یک اسکریپت متفاوت شروع می کنند و این روند را تکرار می کنند تا زمانی که یک سناریو با موفقیت اجرا شود.

یک تصمیم‌گیر باتجربه الگوهای تشخیص توسعه‌یافته‌تری خواهد داشت، با سناریوهای گذشته بیشتری که می‌توان از آنها استفاده کرد تا فیلمنامه اکشن خود را شکل دهد. در همین حال، تصمیم گیرندگان با تجربه کمتر ممکن است به جای آن بیشتر به دنبال عیب یابی سناریوهای ذهنی باشند.

جوانب مثبت مدل اولیه شناسایی

از آنجایی که از استدلال منطقی و شهودی استفاده می شود، درجه ای از شبیه سازی ذهنی را از پیش بینی های شما ارائه می دهد. از اینجا، شما می توانید از مشکلات در صورت بروز آنها جلوگیری کنید زیرا از قبل به صورت ذهنی بازی کرده اند.

 معایب مدل اولیه شناسایی

مدیران بی تجربه ممکن است زمانی این مدل را انتخاب کنند که یکی از دو مدل دیگر در موقعیت‌های خاص مناسب‌تر باشد، مانند تصمیم‌گیری‌های غیر بحرانی.

رویکرد آزمون و خطا آن را نسبتاً وقت گیر می کند. اگر زمان مهم باشد، یک مدیر ممکن است اولین اقدام را انتخاب کند که ممکن است رضایت بخش نباشد. 

کدام شرکت ها از مدل شناسایی اولیه استفاده می کنند؟

و همچنین در تجارت، این مدل برای رهبران وابسته به آتش نشانان، واحدهای جستجو و نجات و سایر خدمات اضطراری بسیار مؤثر است.

مرتبط: بهینه سازی فرآیند تصمیم گیری در محل کار خود در ۷ مرحله

خروج از نسخه موبایل