ایوسی

۷ دلیل اثبات کننده لزوم تغییر – ۹ دلیل ترس از تغییر

اغلب اوقات ما انسان ها در زندگی خود واقعا نیازمند تغییر و تحولی اساسی هستیم؛ اما در مقابل تغییر مقاومت زیادی از خودمان نشان می دهیم و حاضر به پذیرش تغییر نمی شویم.

حتی این روال ما گاه به گونه ای است که به خوبی شاهد مشکلات حال حاضر خود در زندگی هستیم و از آن نیز رنج می بریم، اما با این وجود حاضر به پذیرش آنها خواهیم بود و باز هم تغییر را پذیرا نیستیم!!

اما به راستی تغییر چیست؟ و چرا لازم است که ما در زندگی خود تغییر کنیم؟

تغییر چیست؟

در فرهنگ های لغت فارسی، کلمه تغییر را بدین صورت تعریف کرده اند که:

تغییر دگرگون کردن و چیزی را به شکل و حالت دیگر در آوردن است

و در واقع تغییر در زندگی نیز طبق همان تعریف فوق، حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر است. و این یعنی در زمان رخ دادن تغییر در زندگی ما؛ ما وضعیت کنونی خود را به وضعیتی دیگر سوق می دهیم.

و این دقیقا همان چیزی است که برای به دست آوردن نتایجی جدید در زندگی، کاملا لازم و ضروری است.

تغییر می‌تواند به صورت فیزیکی، روانی، اجتماعی، شخصیتی و یا در هر زمینه دیگری اتفاق بیافتد. تغییر می‌تواند از روی اراده و تصمیم فرد صورت گیرد یا به صورت اجباری و بی‌انتخابی اتفاق بیافتد. برخی از تغییرات ممکن است مثبت و سازنده باشند، در حالی که برخی از آن‌ها ممکن است منفی و ناراضی‌کننده باشند.

تغییر معمولاً همراه با ترس، نااطمینانی و استرس همراه است، اما ممکن است به نتایج مثبت و پیشرفت منجر شود. برای مواجهه با تغییرات، نیاز به انعطاف پذیری، پذیرش و تطبیق با وضعیت جدید و داشتن اراده قوی و تصمیمات قاطع است.

در نهایت، تغییرات بیشتر از یک فرصت برای رشد، یادگیری و توسعه شخصی است و می‌تواند به زندگی افراد ارزش افزوده زیادی بدهد.

انواع تغییر

تغییر در زندگی هر کس بر دو نوع است:

۱. تغییرات فیزیکی

که به آن دسته از تغییرات گفته می شود که در نوع رفتار و حرکات ما تحول و دگرگونی ایجاد می کند
مثل:

۲. تغییرات ذهنی (درونی)

که به آن دسته از تغییرات گفته می شود که حاصل تحولات درونی در افکار و چارچوب ذهن ما می باشد.
و در حقیقت همین دسته از تغییرات است که موجب بروز تغییرات فیزیکی در زندگی ما می شود.

مثل:

هر دو نوع تغییر با یکدیگر تناسب و ارتباط دارند و می توانند باعث بهبود یا تغییر در زندگی ما شوند. اما برای موفقیت در تغییرات زندگی، لازم است به هر دو نوع توجه کافی داشته باشیم و آنها را با هم ترکیب کنیم.


چرا اکثر مردم از تغییر فرار می کنند؟

یکی از مهم ترین عواملی که موجب فرار انسان ها از تغییر می شود؛ ترس آنها از خروج از محدوده ی امن زندگی شان است. و این در حالی است که منطقه‌ی امن، صرفا زایدیه‌ی فکر ما است (برای درک بهتر، این مقاله را مطالعه کنید)

انسان ها در روند روزمره ی زندگی خود به یک سری روندهای تکرار شونده عادت کرده و خو می گیرند و این سبب می شود که مغز آنها همین محدوده از رفتارهای تکراری و از روی عادت را جزو رفتارهای بی خطر و مطمئن قلمداد کند.

به همین دلیل زمانی که فردی قصد خروج از محدوده ی امن خود داشته باشد، با برخورد سنگین مغز خود روبرو می شود؛ چراکه مغز او، می خواهد او را از خطرات احتمالی که در بیرون محدوده ی امن او وجود دارد نجات دهد. و این موضوع سبب می شود که مغز با ایجاد افکار بازدارنده در ذهن فرد، تمام تلاش خود را برای بر حذر داشتن فرد از حرکت های جدید و نو به کار ببندد.

بروز ترس توسط مغز

البته ترس و اضطراب یک واکنش طبیعی و ایمنی مغز به وضعیت‌ها یا مواردی است که به نظر ما تهدید می‌آیند. این واکنش به‌طور اتوماتیک برای ما امکان اعمال احتیاط و محافظت را فراهم می‌کند، اما هنگامی که ترس به طور مداوم یا بیش از حد در زندگی فرد حضور داشته باشد، ممکن است به مشکلات جسمی و روانی منجر شود.

مغز مسئول ایجاد واکنش ترس در برابر موقعیت‌ها و موارد مختلف است، وقتی که تحریکات ترسناکی از محیط به مغز وارد می‌شوند، سیستم لیمبیک دهانه‌ای به ویژه قسمت هیپوکامپوس و آمیگدالا واکنش ترس را تنظیم می‌کنند.

بروز ترس می‌تواند به دلایل مختلفی مانند تجربه ترسناک در گذشته، شرایط محیطی استرس‌زا، اختلالات روانی و اضطراب، و یا افراد متاثر از مواردی مانند فوبیا و اختلالات ترسناک مرتبط با تروما رخ دهد. در چنین مواردی، مشاوره و درمان حرفه‌ای می‌تواند به فرد کمک کند تا با موارد ترسناک مقابله کند و بهبود یابد.

نمونه هایی از راه های ایجاد ترس توسط مغز برای ایجاد تردید در دل شخص و بازداشتن او از پذیرش تغییر:

عدم اطمینان به مسیر

مغز به ما می قبولاند که مسیری که قصد گام نهادن در آن را داریم کاملا ناآشنا و غریب است؛ و از همین رو اصلا نمی توان به آن و مقصد نهایی اش اطمینان کرد. این عدم اطمینان و ناشناخته بودن مسیر می‌تواند باعث ترس و استرس شود، زیرا مغز معمولا به اطمینان و پیش‌بینی عادت دارد. اما اگر بتوانیم این عدم اطمینان را به عنوان یک فرصت برای رشد و یادگیری جدید دید، می‌توانیم از ترس فرار کرده و به شجاعت و اعتماد به نفس بیشتری دست پیدا کنیم. به جای ترس از ناشناخته باندازه گیری کنیم و به تلاش برای کسب دانش و تجربه‌های جدید خود اعتماد کنیم.

رویارویی با چالش ها

مغز هر گونه چالش و Challenge که در روند تغییر می تواند برای شخص بوجود بیاید را نوعی مانع و مبارزه ی سخت قلمداد می کند که شخص توان رویارویی با آن و گذر از آن را ندارد و در واقع برخورد با آن چالش را مساوی با توقف حساب می کند.

ترس از چالش می‌تواند به دلیل بی‌اطمینانی از نتیجه، ترس از شکست، ترس از تغییر و یا ترس از ناامیدی از پیشرفت باشد. این احساس ترس می‌تواند باعث ایجاد موانع ذهنی شود که شخص را از پذیرش چالش و تغییر منصرف کند و باعث موقتی کردن در وضعیت فعلی و عدم پیشرفت شود.

برای مواجهه با ترس از چالش، شناخت و فهم عمیق‌تری از آن لازم است. شناخت دقیق ترس‌های خود و دلیل آنها می‌تواند به شما کمک کند تا راه‌حل‌های مناسبی برای غلبه بر ترس پیدا کنید. همچنین، تمرین و تجربه در رویارویی با چالش‌ها می‌تواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد و به شما نشان دهد که شما قادر به تغییر و پیشرفت هستید.

به جای اینکه اجازه دهید ترس از چالش شما را کنترل کند، بهتر است بازوهای بسته خود را باز کنید و به دنبال رشد و پیشرفت خود بگردید. به یاد داشته باشید که هر چالشی فرصتی برای یادگیری و رشد است و شما با مواجهه با آن می‌توانید قدرت و توانایی خود را بیشتر ارتقا دهید.

شکست خوردن

مغز با به تصویر کشیدن موانع احتمالی، پیچیدگی ها، مه آلود بودنها و …. در مسیر؛ چنین القا می کند که حرکت در این مسیر جدید بی گمان به شکست بدل خواهد شد. این ترس از شکست خوردن می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و استرس شود و باعث ترس از انجام اقدامات و پیشرفت در زندگی شود. برای کاهش این ترس، می‌توانید به خود اعتماد بیشتری داشته باشید، اهداف و انتظارات خود را واقعیت پسندانه تر تنظیم کنید و از اشتباهات و شکست ها به عنوان فرصت هایی برای رشد و یادگیری استفاده کنید. همچنین، هدف های کوچک را تعیین کرده و به تدریج به آنها دست پیدا کنید تا اعتماد به نفس خودتان افزایش یابد.

مورد سرزنش یا تمسخر قرار گرفتن

یکی دیگر از راهکارهایی که مغز به آن متوسل می شود، به تصویر کشیدن احتمالات مختلف و البته منفی از برخوردهای اطرافیان نسبت به حرکت شخص در مسیر جدید است؛ مغز تلاش خود را می کند تا به شخص بقبولاند که انتخاب این مسیر جدید حتما با سرزنش یا تمسخر دیگران روبرو خواهد شد. این ترس معمولا به دلیل تجربیات گذشته، اعتقادات نادرست، یا اضطراب اجتماعی شکل می گیرد و می تواند از شروع به انجام دادن چالش های جدید و تلاش برای رشد و پیشرفت شخصی باز دارنده باشد.

برای پیشبرد در مسیر رو به جلو و غلبه بر این ترس، اهمیت دارد که افراد به خودآگاهی پرداخته و با مسائل و درک تازه ای از خودشان مواجه شوند. این درک و آگاهی می تواند به شخص کمک کند تا فهمیده که ترس از انتقادها و تمسخرها در واقع یک تصور نادرست و ممکن است در ذهنش ایجاد شده باشد.

به عنوان یک راهکار عملی، می توان با شروع به تمرین قدرت رفتار مثبت و پذیرفتن احتمال انتقاد و تمسخر، این ترس را کاهش داد. همچنین، ایجاد ارتباط با افرادی که احتمالا از این نگرانیها گذشته اند و از تجربیات آنها بهره مند شدن نیز می تواند به کاهش ترس و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.

از دست دادن کنترل امور

و همین طور مغز احتمال از بحرانی شدن شرایطِ مسیر جدید و از دست دادن کنترل امور توسط شخص را مدام در افکار او بازگو می کند تا واهمه ی ورود در مسیر را تشدید کند. این ترس ممکن است از تجربیات گذشته، اطلاعات نادرست یا عدم اعتماد به نفس ناشی شده باشد. برای کاهش این ترس، می‌توانید به دقت برنامه ریزی کنید، اطلاعات کافی جمع آوری کنید و به توانایی‌ها و تجربیات خود اعتماد کنید. همچنین، همکاری با دیگران و درخواست راهنمایی نیز می‌تواند به مدیریت و کاهش این ترس کمک کند.

از دست دادن شرایط مرسوم

و یا روش دیگر مغز چنین است که فرد را به خاطر احتمال از دست دادن وضعیت کنونی که حداقل فرد به آن عادت کرده و خو گرفته، او را از حرکت در مسیر جدید و پذیرش تغییر بر حذر می دارد. این نوع ترس به عبارتی ترس از تغییر است که می‌تواند از انتقال به موقعیت‌های بهتر و رسیدن به پتانسیل‌های بیشتری باعث شود. برای مقابله با این نوع ترس، می‌توان از روش‌هایی مانند تحول فکری، قبول و پذیرش تغییرات و یادگیری از تجربیات گذشته بهره گرفت. همچنین، استفاده از تکنیک‌های مدیتیشن، تمرکز بر روی خواسته‌ها و اهداف شخصی، و توسعه اعتماد به نفس نیز می‌تواند به مقابله با این نوع ترس کمک کند.

سردرگمی در پیچ و خم های مسیر

همین طور مغز از ناآگاهی اولیه فرد درخصوص مسیر جدید استفاده کرده و رویارویی با پیچ و خم ها، سردرگمی ها و گم شدن فرد در هزارتوی مسیر جدید را بسیار محتمل می شمرد. ترس از پیچ و خم های مسیر ممکن است از عدم آشنایی با آنها و ناتوانی در انطباق با تغییرات مسیر ناشی شود. انسان همیشه به دنبال آسایش و اطمینان است و وقتی با تغییرات و ناپیوستگی های مسیر مواجه می شود، احساس ترس و ناامیدی ممکن است در وی ایجاد شود.

برای پیشگیری و مدیریت این ترس، اهمیت دارد که فرد خود را برای مواجهه با تغییرات آماده کند و مهارت های لازم برای مقابله با پیچ و خم های مسیر جدید را به دست آورد. افزایش انعطاف پذیری، اعتماد به نفس و توانایی انطباق با موقعیت های جدید می تواند به کاهش ترس و اضطراب فرد کمک کند.

بنابراین، برای پیشبرد و پیشرفت در زندگی، لازم است که از ترس از پیچ و خم های مسیر جدید خود پیروی نکرد و با اطمینان و اعتماد به خود به سمت تغییرات و چالش های جدید حرکت کنیم.

بوجود آمدن کار اضافه

و شیوه ی دیگر مغز این خواهد بود که به فرد القا کند که پذیرش تغییر و ورود در مسیری جدید، چیزی جز افزوده شدن کاری مضاعف و به تبع آن، سختی و دردسر بیشتر، برای او نخواهد داشت؛ پس بهتر است که خود را از این مشقت بی فایده دور کند. این نگرش منفی می‌تواند باعث شکست و توقف رشد فرد شود. بهتر است فرد به جای ترس از احتمال بوجود آمدن کار اضافه، به دنبال فرصت‌های جدید بگردد و به پذیرش تغییرات و چالش‌های جدید بپردازد. این‌گونه رویکرد می‌تواند به رشد شخصی و حرفه‌ای فرد کمک کند و او را به سوی موفقیت و پیشرفت هدایت کند.

بی‌کفایتی در امور

و اگر راهکارهای بالا برای منع کردن فرد جواب نداد؛ مغز از حربه ی بی کفایت و ناتوان جلوه دادن فرد بهره می گیرد و به او تلقین می کند که اگرچه شاید مسیر جدید مسیری خوب و مفید باشد، اما او توان به پایان رساندن این مسیر و رسیدن به مقصد جدید را ندارد و قطعا کفایت کافی جهت انجام این کار را ندارد. این ترس اغلب به دلیل تجربیات ناخوشایند گذشته، افکار منفی و عدم اعتماد به نفس ایجاد می‌شود. برای پیشرفت و غلبه بر این ترس، لازم است از خودتان انتظار بالاتری داشته باشید، باورهای منفی خود را تغییر دهید و به خودتان اثبات دهید که قادر به پیشرفت و رسیدن به اهداف خود هستید. همچنین همکاری با مربی یا مشاور می‌تواند در این مسیر به شما کمک کند.

و …؛

که اگرچه همه این بهانه ها و راهکارهایی که مغز به کار می بندد، صرفا در جهت حفاظت از صاحبش می باشد اما در واقع این عملکرد مغز نه تنها چندان برای فرد مفید نیست بلکه در اغلب اوقات می تواند برای او مضر نیز باشد.


پایپر انیمیشنی کوتاه محصول استودیوهای انیمیشن پیکسار در سال ۲۰۱۶ است. این انیمیشن ۶ دقیقه‌ای توسط اَلن باریلارو نوشته و کارگردانی شده است. این انیمیشن در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برنده جایزه اسکار بهترین پویانمایی کوتاه شد.
این انیمیشن به خوبی تغییرپذیری و فواید و آثار آن را به تصویر کشیده است.

چرا لازم است که ما در زندگی خود تغییر کنیم؟

تغییر در زندگی فواید زیادی را می تواند برای هرکس به همراه داشته باشد؛ از جمله:

زمینه ساز رشد و شکوفایی فرد است

زمانی که شما تغییر را پذیرا باشید، لاجرم از محدوده ی امن خود خارج می شوید؛ و این سبب خواهد شد که شما با محدوده ای بسیار وسیع تر روبرو و آشنا شوید که این سبب افزایش میزان تجربیات و آگاهی های شما نیز خواهد شد.

هنگامی که شما به این محدوده جدید وارد می‌شوید، فرصت بیشتری برای رشد و شکوفایی پیدا خواهید کرد. شما به مواجهه با چالش‌های جدید و نوآوری‌های متنوع‌تر روبرو خواهید شد که به شما کمک خواهد کرد تا به مهارت‌های جدید و توانایی‌های بیشتری دست یابید.

بنابراین، پذیرش تغییرها و خروج از منطقه راحتی و امنیت می‌تواند یک زمینه مهم برای رشد و توسعه‌ی شما باشد. اجازه دهید تا زمینه‌های جدید را برای خود ایجاد کنید و اعتقاد به توانایی‌های خود را تقویت کنید تا به بهترین ورژن خود تبدیل شوید.

وسعت دهنده زندگی فعلی است

همان طور که بیان شد، پذیرش تغییر یعنی خروج از محدوده ی امن و ورود به محدوده ای وسیع تر (به ترتیب محدوده های: ترس، آگاهی و رشد)؛ که این وسعت حتی می تواند هیچ محدودیت و انتهایی نیز نداشته باشد.

هرگاه به تغییرات وسعت دهنده زندگی اعتراف کنیم، به رشد و تحولاتی که به ما اجازه می دهد بهترین نسخه خود را تجسم کنیم، خوشبختی و رضایت را تجربه می کنیم. ترس و نگرانی‌های ذهنی که اغلب مانع از قدم برداشتن به سوی تغییر می‌شوند، به تبدیل شدن به انرژی مثبت و قدرتمند کمک می کنند.

تغییرات وسعت دهنده زندگی ممکن است به طور ناگهانی و ناخواسته رخ دهد و یا انتخابی که ما به آن دست پیدا می کنیم. به هر حال، این آغازی تازه برای ارتقا و بهبود زندگی ماست. بهتر است از این فرصت‌ها درک و استفاده کنیم تا به سمت یک زندگی متنوع‌تر و پر از انگیزه حرکت کنیم.

بوجود آورنده و مروج راهکارهای خلاقانه است

رمانی که شما پذیرای تغییرات می شوید، بی شک با مسیرهای جدید، رخدادهای جدید، افراد جدید و … نیز روبرو خواهید شد که در رویارویی و برخورد مناسب با آنها، مجبور خواهید شد روش های جدیدی را در پیش بگیرید که تاکنون نه از آنها استفاده کرده اید و نه با این روش ها آشنا بودید؛ در واقع حال زمان آن فرا می رسد که شما از نبوغ و خلاقیت خودتان بهره بگیرید.

با قدرت خلاقیت خود، می توانید بهترین راهکارها برای مواجهه با تغییرات را پیدا کنید. انعطاف پذیری، خلاقیت و نگاه مثبت به تغییرات، به شما کمک می کنند تا با موفقیت این مراحل را پشت سر بگذارید.

پس، به جای ترسیدن از تغییرات، فرصتی را برای اتلاف بهتر خلقت و توانایی خلاقیت خود ببینید. به عنوان بوجود آورنده و مروج راهکارهای خلاقانه، با اعتماد به نفس و انگیزه برای مواجهه با تغییرات، به موفقیت های بزرگتری خواهید رسید.

روشی عالی برای غلبه بر ترس ها است

همیشه پذیرش تغییر با ورود به محدوده ی ترس همراه است، محدوده ای که غالبا فقط به خاطر جدید و غریب بودنش، ترسناک به نظر می رسد (مثل اتاقی معمولی که در شب هنگام و در زمان تاریکی مطلق مقداری ترسناک به نظر می رسد)؛ و زمانی که شما حاضر به پذیرش تغییرات پی در پی شوید، به دفعات ترسی را تجربه خواهید که بعد از عبور از آن، متوجه بی اهمیت بودنش خواهید شد. از این رو خیلی زود یاد می گیرد که از چیزهای به ظاهر ترسناک چندان نترسید.

بنابراین، روشی عالی برای غلبه بر ترس ها است این است که با پذیرش تغییرات آشنا شوید و به آنها بپذیرید. با این کار، شما به تجربه کردن ترس ها و پیشرفت کردن در برابر آنها فرصت خواهید داد. به جای اینکه از ترس ها خود فرار کنید، به آنها رو به رو شوید و از آنها بیشتر بیاموزید. این کار به شما کمک می کند تا هوشمندانه تر و قدرتمندتر با ترس های خود روبرو شوید و به شکست خود فرصت هایی برای رشد و پیشرفت فراهم کنید.

ترغیب کننده روحیه مبارزه و رویارویی با چالش ها است

پذیرش تغییرات، در پی آن پذیرش ترس ها و پس از آن قبول چالش ها موجب می شود که کم کم روحیه ی شما در رویارویی با هر یک از اینها بسیار قویتر از قبل شود، به گونه ای که با گذشت زمان، روحیه شما به سان روحیه ی مبارزی قدرتمند خواهد شد و در آن هنگام شما به راحتی حاضر به پذیرش هر گونه مبارزه ای در زندگی خواهید بود.

این تغییرات و تحولات در زندگی ما، ما را به یک سطح بالاتر از بهره وری و اثربخشی رسانده و ما را قادر می سازد که با اعتماد به نفس و ایمان به خود، با چالش ها و مشکلات روبرو شویم و آنها را به عنوان فرصت ها و درس های یادگیری بپذیریم. ترغیب کننده کردن خود به این نوع روحیه مبارزه و تسلیم نکردن به چالش ها، می تواند ما را در راه رسیدن به اهداف و رویای خود، به شکل قابل تصوری، حمایت کند. اگر بوسیله ی قبول و رسیدگی به چالش ها، موفقیت و پیشرفت را برای خود تجربه کنیم، امکان دارد که حس فراوانی از خودباوری و اعتماد به نفس در خود داشته باشیم، و این ممکن است در تمام زوایای زندگی ما تاثیر گذاشته و به ما کمک کند تا به بهترین شکل ممکن رشد و پیشرفت کنیم.

برانگیزاننده قدرت ابتکار عمل در اشخاص است

همان طور که بیان شد؛ در زمان پذیرش تغییرات، شما به ناچار به سمت بهره گیری از نبوغ و خلاقیتتان خواهید رفت؛ هرچه در مسیرهای جدید شما از این نبوغ و خلاقیت بهره بیشتری ببرید، ذهن شما نیز جهت رویارویی با مسیرهای جدید بعدی آماده تر خواهد شد. از این رو دیری نمی گذرد که قدرت ابتکار شما در عملکردهایتان بسیار بالا می رود.

این ابتکار عمل می تواند به شما کمک کند تا بهترین راه حل ها را برای مواجهه با چالش ها پیدا کنید، تصمیمات درست تری بگیرید و به نتایج بهتری دست یابید. به عنوان یک فردی با قدرت ابتکار عمل، شما می توانید تا حد زیادی بر جهان اطرافتان تاثیر گذار باشید و به موفقیت های بزرگی دست پیدا کنید. بنابراین، پذیرش تغییرات و بهره گیری از قدرت ابتکار عمل در خود، می تواند به شما کمک کند تا به رشد و پیشرفت بیشتری دست یابید.

و …

از این رو، تغییر پذیری یکی از مولفه های ضروری در زندگی و یکی از ارکان مهم موفقیت ها است. همچنین برای یافتن دلایل بیشتر و کسب اطمینان مضاعف، این مقاله را بخوانید.


چه زمانی انسان ها دست به تغییر می زنند؟

نگاه به زندگی افراد موفق و تاریخ سازی که در اعصار و دوره های مختلف پا به عرصه ی تاریخ سازی گذاشته اند نشان می دهد که آنها نیز همچون سایرین شخصی عادی بوده اند که البته با شرایطی بد و نامطلوب دست و پنجه نرم می کردند؛ و زمانی که از شرایط موجود خود خسته شده و یا شرایط مطلوبی را در پیش روی خود دیده اند، فرایند تغییر را در زندگی خود آغاز کرده و نتیجتا تحولی شگرف در زندگی خود و سایر انسان ها به وجود آورده اند.

بررسی زندگی تین دست از مردم، نشان می دهد که فرایند تغییر پذیری چندان هم سخت و غیرممکن نیست؛ و کافی است شرایطی برای هرکس به وجود بیاید تا حاضر به پذیریش این فرایند و گام نهادن در آن شود.

به عنوان نمونه موارد زیر، حالاتی است که می تواند به طور قابل توجهی انسان ها را در مسیر تغییرات به جلو حول دهد:

۱- سختی های مضاعف

به وجود آمدن شرایط بسیار سختی که دیگر از تحمل و توان شخص خارج باشد و مانع از تداوم قبول او نسبت وضعیت کنونی اش شود.

۲- ایجاد شرایط مطلوب

قرار گرفتن شخص در مسیری مطلوب که هم احساس مطلوبی را برای او از این مسیر جدید ایجاد کند و هم این مسیر به گونه ای نباشد که موجب سردرگمی و ترس او شود.

۳- تغییر زاویه دید

نگاه به شرایط کنونی زندگی خود از زاویه ی دید دیگری؛ که منجر به پذیرش نامطلوب بودن وضعیت کنونی از سمت شخص شده و او را به پذیرش تغییر سوق می دهد.

۴- تغییر الگوی فکری

تحول در روند چارچوب های فکری فرد و تغییر این چارچوب به گونه ای کاملا جدید و نو – پارادایم شیفت – منجر به پذیرش و درکی می شود که نتیجه ی آن تغییر پذیری خواهد بود.


تغییر اجتناب ناپذیر است

در پایان، توجه به این نکته میز کاملا حائز اهمیت است که تغییر در زندگی هر کس کاملا اجتناب ناپذیر است.
در واقع تمام کسانی که به نوعی از پذیرش تعمدیِ تغییر در زندگی خود فرار می کنند؛ به نحوی دیگر تغییری ناخواسته را به زندگی خود دعوت می کنند؛ البته با این تفاوت که این تغییر صرفا در جهت پس رفت آنها خواهد بود.

پس با این اوصاف؛ می توان به راحتی گفت که در این دنیا هیچ گونه ثباتی وجود ندارد، و انسان ها دائما در فرایند تغییر هستند؛ خواه این تغییر مثبت و صعودی باشد و خواه منفی و نزولی.
از این رو اگر ما به صورت آگاهانه و عمدی دست به پذیرش تغییرات نزنیم؛ به اجبار و به شیوه ای کاملا نامطلوب در فرایند تغییر انداخته خواهیم شد.


و بخوانید:

خروج از نسخه موبایل