نماد سایت ایوسی

چرا ترس از شکست داریم (و چگونه بر آن غلبه کنیم)

راه هایی برای غلبه بر ترس از شکست

راه هایی برای غلبه بر ترس از شکست

هیچ کس از شکست خوردن لذت نمی برد. ترس از شکست می تواند آنقدر قوی باشد که اجتناب از شکست انگیزه موفقیت را تحت الشعاع قرار دهد. عدم اطمینان در انجام نادرست کارها باعث می شود بسیاری از افراد ناخودآگاه شانس موفقیت خود را خراب کنند.

ترس بخشی از طبیعت انسان است. من به عنوان یک کارآفرین با همین ترس روبرو شدم. نفس و هویت من با کارم آمیخته شد و وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمی رفت، کاملاً خاموش می‌شوم و ترس وجودم را فرا می‌گیرد. اما من با وجود داشتن همیشگی ترس‌هایم، باز تا حد زیادی بر این رویه‌ی ناسالم غلبه کردم و معتقدم که شما هم می توانید.

ما با هم بررسی خواهیم کرد که چگونه می توانید از شکست به جای اینکه اجازه دهید زندگی شما را اداره کند، به نفع خود استفاده کنید. همچنین به چگونگی غلبه بر ترس از شکست می پردازیم تا بتوانید در کار و زندگی خود از موفقیت لذت ببرید.

مرتبط: ۷ دلیل شکست ما

ترس از شکست چیست؟

اگر از شکست می ترسید، باعث می شود از موقعیت های بالقوه‌ی مضر اجتناب کنید. و از همین رو ترس از شکست شما را از تلاش باز می دارد، باعث ایجاد شک و تردید در شما می شود، پیشرفت را متوقف می کند و ممکن است شما را به سمت مخالفت با اهداف یا اخلاق‌تان سوق دهد.

چه چیزی باعث ترس از شکست می شود؟

در اینجا دلایل اصلی وجود ترس از شکست برای‌تان آورده شده است:

الگوهایی از دوران کودکی

بزرگسالان بیش از حد انتقادی باعث می شوند کودکان ذهنیت های مخرب را درونی کنند.

آنها اولتیماتوم ها و قوانین مبتنی بر ترس را وضع می کنند. این باعث می شود که کودکان نیاز دائمی به درخواست اجازه و اطمینان خاطر داشته باشند. آنها این نیاز به اعتبار را تا بزرگسالی حمل می کنند.

کمال گرایی

کمال گرایی اغلب ریشه ترس از شکست است.

برای کمال گراها، شکست آنقدر وحشتناک و تحقیرآمیز است که تلاش نمی کنند. بیرون رفتن از منطقه راحتی شما وحشتناک می شود.

شخصی سازی بیش از حد

نفس ممکن است ما را به شناسایی بیش از حد با شکست سوق دهد. سخت است که فراتر از شکست به چیزهایی مانند کیفیت تلاش، شرایط تسکین دهنده یا فرصت های رشد نگاه کنیم.

اعتماد به نفس کاذب

افراد با اعتماد به نفس واقعی می دانند که همیشه موفق نخواهند شد. فردی با اعتماد به نفس شکننده از خطرات اجتناب می کند. آنها ترجیح می دهند ایمن بازی کنند تا اینکه چیز جدیدی را امتحان کنند.


چگونه ترس از شکست شما را عقب نگه می دارد

فرهنگ سازمانی ناسالم

امروزه بسیاری از سازمان ها دارای فرهنگ کمال هستند: مجموعه ای از باورهای سازمانی مبنی بر اینکه هرگونه شکست غیرقابل قبول است. فقط موفقیت خالص و بی آلایش انجام می شود.

استرس و وحشت را در سازمانی مانند آن تصور کنید.

پوشاندن مداوم کوچکترین لک ها. انگشت اشاره وحشیانه در حالی که همه سعی می کنند تقصیر خرابی های اجتناب ناپذیر را به گردن دیگری بیندازند. دروغ گفتن، تقلب، جعل داده ها، و پنهان کردن مشکلات – تا زمانی که به بحران هایی تبدیل شوند که دیگر پنهان ماندن را به چالش می کشند.

از دست دادن فرصت های ارزشمند 

اگر برخی از افراد به دلیل فریب موفقیت های اولیه در رسیدن به یک پاسخ کامل شکست می خورند، بسیاری دیگر به دلیل تعهد خود محوری خود به آنچه در گذشته مؤثر بوده است شکست می خورند. شما اغلب این را در مورد افراد ارشد مشاهده می کنید، به خصوص آنهایی که سال ها پیش با ارائه برخی تغییرات مهم، نام خود را مطرح کردند.

آنها از نوآوری بیشتر دوری می‌کنند، زیرا می‌ترسند این بار ممکن است شکست بخورند و از درخشندگی آن‌ها بکاهند که سعی می‌کنند نام خود را از پیروزی گذشته حفظ کنند.

علاوه بر این، آنها استدلال می‌کنند که موفقیت یک چیز جدید حتی ممکن است ثابت کند که آن دستاوردهایی که در گذشته به دست آورده‌اند، به هر حال چندان بزرگ نبوده‌اند. وقتی می توانید بدون انجام هیچ کاری به شهرت خود بچسبید، چرا ریسک کنید؟

چنین افرادی عمیقاً روی نفس و افتخارات گذشته خود سرمایه گذاری می کنند ترجیح می دهند فرصت هایی را برای شکوه آینده کنار بگذارند تا اینکه حتی احتمال شکست را به خطر بیندازند.

دستاوردهای بالای قبلی

افرادی که دستاوردهای بالایی دارند، بازنده می شوند

هر استعدادی دارای نقطه مقابلی است که گاهی آن را به مشکل تبدیل می کند. افراد موفق دوست دارند برنده شوند و به استانداردهای بالا برسند. این می تواند آن ها را از شکست چنان وحشت زده کند که زندگی آن ها را خراب کند. هنگامی که یک ویژگی مثبت، مانند موفقیت، در زندگی شخصی بیش از حد قوی می شود، در راه تبدیل شدن به یک مانع بزرگ است.

موفقیت برای بسیاری از افراد موفق یک ارزش قدرتمند است. آنها زندگی خود را بر اساس آن ساخته اند. آنها در هر کاری که انجام می دهند به دست می آورند: مدرسه، دانشگاه، ورزش، هنر، سرگرمی ها، کار. هر دستاورد تازه ای به قدرت ارزش زندگی آنها می افزاید.

به تدریج شکست غیرقابل تصور می شود. شاید آنها هرگز در کاری که انجام داده‌اند شکست نخورده‌اند، بنابراین هیچ تجربه‌ای از بالا رفتن از آن را ندارند. شکست تبدیل به کابوس عالی می شود: وحشت وحشتناکی که آنها باید به هر قیمتی از آن اجتناب کنند.

ساده ترین راه برای انجام این کار این است که هرگز ریسک نکنید، سخت به کاری که می دانید می توانید انجام دهید پایبند باشید، از خود محافظت کنید، طولانی ترین ساعت ها را کار کنید، همه چیز را دوبار و سه بار بررسی کنید و وظیفه شناس ترین و محافظه کارترین فرد در جهان باشید.

اگر سخت کوشی مداوم، سخت کوشی، برنامه های کاری وحشیانه و زیردستان آزاردهنده، احتمال شکست را از بین نمی برد، از هر وسیله ممکن دیگری برای دور نگه داشتن آن استفاده کنید. اعداد را جعل کنید، هر چیز منفی را پنهان کنید، خطاها را پنهان کنید، از بازخورد مشتریان خودداری کنید، دائماً تقصیر خطاها را به گردن افرادی بیاندازید که آنقدر ضعیف هستند که نمی‌توانند با آنها مقابله کنند.

از دست دادن خلاقیت

افرادی که بیش از حد موفق می شوند، آرامش خود و زندگی کسانی را که برای آنها کار می کنند، از بین می برند. افرادی که بیش از حد به “خوبی” و اخلاق وابسته هستند، به افراد متعصب خودپسند تبدیل می شوند. کسانی که ارزش‌هایشان برای ایجاد روابط نزدیک نامتعادل می‌شود، با ابراز محبت و تقاضای عشق در مقابل، دوستان و خانواده‌شان را خفه می‌کنند.

همه دوست دارند موفق شوند. مشکل زمانی پیش می آید که ترس از شکست غالب باشد، زمانی که دیگر نمی توانید اجتناب ناپذیر بودن اشتباه را بپذیرید و اهمیت آزمون و خطا را در یافتن خلاقانه ترین راه حل درک نکنید.

هر چه خلاق تر باشید، خطاهای بیشتری مرتکب خواهید شد. تصمیم گیری برای اجتناب از اشتباهات، خلاقیت شما را نیز از بین می برد.

تعادل بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنید. مقداری ترشی باید شیرین ترین غذا را مزه دار کند. اندکی خودخواهی حتی در دلسوزترین افراد نیز ارزشمند است. و یک شکست کوچک برای حفظ دیدگاه همه نسبت به موفقیت ضروری است.

ما در مورد مثبت بودن زیاد می شنویم. شاید لازم باشد بدانیم که بخش‌های منفی زندگی و تجربیات ما به همان اندازه نقش مهمی در موفقیت، در کار و زندگی دارند.


چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم (گام به گام)

۱. بفهمید که ترس از کجا می آید

از خود بپرسید که علت اصلی باور منفی شما چیست؟

وقتی به چهار دلیل اصلی ترس از شکست نگاه می کنید، کدام یک برای شما طنین انداز می شود؟

بنویسید که فکر می کنید ترس از کجا می آید و سعی کنید آن را به عنوان یک فرد خارجی درک کنید.

اگر کمک کرد، تصور کنید که در حال تلاش برای کمک به یکی از بهترین دوستان خود هستید. شاید ترس شما ناشی از اتفاقی است که در دوران کودکی شما رخ داده است یا یک ناامنی عمیق.

نام بردن منبع ترس، مقداری از قدرت آن را می گیرد.

۲. باورهای مربوط به هدف خود را مجدداً تنظیم کنید

داشتن ذهنیت همه یا هیچ، گاهی اوقات شما را با هیچ چیز رها نمی کند. چشم انداز روشنی برای آنچه می خواهید انجام دهید داشته باشید اما یادگیری چیزهای جدید را در هدف خود قرار دهید.

اگر همیشه به دنبال پیشرفت و یادگیری باشید، احتمال شکست بسیار کمتر است.

در پیکسار (Pixar)، مردم در واقع تشویق می‌شوند که «به زودی شکست بخورند و سریع شکست بخورند».

آنها آزمایش و نوآوری را تشویق می کنند تا بتوانند در لبه برش باقی بمانند. این طرز فکر مستلزم شکست است، اما تا زمانی که به چشم انداز خود در گفتن داستان های بزرگ دست پیدا کنند، همه موانع فقط فرصت هایی برای رشد هستند.

برای کمک به شما در چارچوب بندی مجدد باورهای مربوط به هدفتان، توصیه می کنم امسال راهنمای کاملی برای رسیدن به هدف خود داشته باشید. این یک راهنمای رایگان است که به شما کمک می کند از تجربیات و اشتباهات خود بیاموزید و یک برنامه عملی را دوباره طراحی کنید تا به آنچه می خواهید برسید. راهنمای رایگان خود را از اینجا بگیرید.

۳. یاد بگیرید که مثبت فکر کنید

در بسیاری از موارد، آنچه را که به خود می گویید باور می کنید. گفتگوی درونی شما بر نحوه واکنش و رفتار شما تأثیر می گذارد.

جامعه ما شیفته موفقیت است، اما مهم است که بدانیم حتی موفق ترین افراد نیز با شکست مواجه می شوند.

والت دیزنی (Walt Disney) یک بار از روزنامه اخراج شد زیرا فکر می کردند او فاقد خلاقیت است. او در ادامه یک استودیوی انیمیشن راه اندازی کرد که شکست خورد. او هرگز تسلیم نشد و اکنون دیزنی نامی شناخته شده است.

استیو جابز (Steve Jobs) نیز یک بار از اپل اخراج شد و سال ها به عنوان چهره این شرکت بازگشت.

اگر دیزنی و جابز بازخورد منفی را باور می کردند، به آن نمی رسیدند.

این به شما بستگی دارد که به صحبت های منفی خود توجه کنید و محرک ها را شناسایی کنید

افکار منفی را با حقایق مثبت در مورد خود و موقعیت جایگزین کنید. شما قادر خواهید بود متن‌های ذهنی جدیدی بسازید که وقتی احساس می‌کنید منفی‌گرایی به درون شما نفوذ می‌کند، می‌توانید به آن دست پیدا کنید. صدای درون سر شما تاثیر زیادی روی کاری که انجام می دهید دارد.

۴. تمام نتایج بالقوه را تجسم کنید

عدم اطمینان در مورد آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد وحشتناک است. برای تجسم نتایج احتمالی تصمیم خود زمان بگذارید. به بهترین و بدترین سناریوها فکر کنید. اگر قبلاً فرصتی برای آماده شدن ذهنی برای آنچه ممکن است رخ دهد، داشته باشید، احساس بهتری خواهید داشت.

ترس از ناشناخته ممکن است شما را از انتخاب شغل جدید باز دارد. جوانب مثبت و منفی را بسنجید و موفقیت ها و شکست های احتمالی را در اتخاذ چنین تصمیمی که زندگی را تغییر می دهد تصور کنید. دانستن اینکه اوضاع چگونه ممکن است به شما کمک کند که گیر نکنید.

۵. به بدترین سناریو نگاه کنید

مواقعی وجود دارد که بدترین حالت می تواند کاملاً ویرانگر باشد. در بسیاری از موارد، اگر اتفاق بدی بیفتد، پایان دنیا نخواهد بود.

این مهم است که تعریف کنید بدترین سناریو در طرح بزرگ زندگی شما چقدر بد است. گاهی اوقات، ما به موقعیت‌ها قدرتی بیش از آنچه استحقاق آن را دارند می‌دهیم. در بیشتر موارد، شکست دائمی نیست.

به عنوان مثال، هنگامی که یک کسب و کار جدید راه اندازی می کنید، مطمئناً یک تجربه یادگیری است. شما تصمیماتی خواهید گرفت که به نتیجه نمی رسند، اما اغلب این ناراحتی موقتی است. شما می توانید استراتژی خود را تغییر دهید و به عقب برگردید. حتی در بدترین سناریو، اگر شکست درک شده منجر به پایان آن تجارت شود، ممکن است نقطه شروعی برای چیز جدیدی باشد.

۶. یک برنامه پشتیبان داشته باشید

داشتن یک برنامه پشتیبان هرگز ضرری ندارد. آخرین کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که وقتی بدترین اتفاق افتاده است برای یافتن راه‌حل تلاش کنید. ضرب المثل قدیمی حکمت استوار است که می‌گوید:

“به بهترین ها امیدوار باشید، برای بدترین ها آماده شوید.”

داشتن یک برنامه پشتیبان به شما اعتماد به نفس بیشتری برای حرکت رو به جلو و ریسک های حساب شده می دهد.

شاید برای کمک مالی برای تأمین مالی یک ابتکار در محل کار درخواست داده باشید. در بدترین حالت، اگر کمک مالی را دریافت نکنید، آیا راه های دیگری برای دریافت وجوه وجود دارد؟

معمولاً راه‌های مختلفی برای مقابله با یک مشکل وجود دارد، بنابراین داشتن یک نسخه پشتیبان راهی عالی برای کاهش اضطراب در مورد شکست احتمالی است.

۷. از هر اتفاقی بیاموزید

ممکن است همه چیز آنطور که شما برنامه ریزی کرده اید پیش نرود، اما این به طور خودکار به این معنی نیست که شما شکست خورده اید. از هر چیزی که پیش می آید درس بگیرید.

حتی یک موقعیت نه چندان ایده آل می تواند فرصتی عالی برای ایجاد تغییرات و رشد باشد.

“گاهی برنده می شوی و گاهی می آموزی.”

به اندازه کافی عمیق حفاری کنید، و مطمئناً پوشش نقره ای را پیدا خواهید کرد. وقتی یاد گرفتید که “شکست” به جای حکم اعدام فرصتی برای رشد است، بر ترس از شکست غلبه می کنید.


صحبت نهایی

برای غلبه بر ترس از شکست، می‌توانیم با فهمیدن اینکه این ترس از کجا نشأت می‌گیرد و احساس خود در مورد شکست را اصلاح کنیم. وقتی شکست فرصتی برای رشد است، و شما به تمام نتایج ممکن توجه کرده اید، غلبه بر ترس آسان تر است.

مثبت بمانید، یک برنامه پشتیبان داشته باشید و از هر اتفاقی که می افتد درس بگیرید. شکست های شما به جای تحقیر، منبع آموزش و الهام خواهد بود.

“من شکست نخورده ام. من فقط ۱۰۰۰۰ راه را پیدا کردم که کار نمی کند.

توماس ادیسون – Thomas A. Edison

شکست‌ها می‌توانند موهبت‌های پنهانی باشند. جسورانه در مسیر رویاها و اهداف بلند مدت خود حرکت کنید.

موارد زیر به کمک شما می‌آیند تا از ترس شکست غلبه کرده و به موفقیت‌های بزرگ‌تر دست پیدا کنید:
  1. شناسایی منشاء ترس از شکست و درک آن.
  2. تنظیم مجدد باورها و هدف‌های خود.
  3. انطباق با فکر مثبت و آموزش اعتماد به نفس.
  4. تجسم نتایج مختلف و آمادگی برای بدترین سناریو.
  5. تدوین یک برنامه پشتیبان و آمادگی برای انجام ریسک‌ها.
  6. استفاده از هر تجربه برای یادگیری و رشد مداوم.
همیشه به‌یاد داشته باشید که شکست‌ها برای شما فرصتی برای رشد و یادگیری هستند. تغییر فرصت بلافاصله پس از شکست شما قرار نخواهد گرفت؛ از افتخار و اعتبار خود در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات نگذرانید تا از موفقیت‌های بیشتر برخوردار شوید. لذت بردن از انجام کار، یادگیری از تجربه، و ایجاد روحیه مثبت اهمیتی بسیاری در آسایش و رضایت شخصی و حرفه‌ای شما دارند.

و بخوانید:

خروج از نسخه موبایل