استارت آپ نوعی از کسب و کار است که محصول یا خدمات منحصر به فردی را توسعه می دهد و آن را به بازار معرفی می کند. در این مقاله از ایوسی، ما در مورد چیستی استارتآپ، تفاوتهای این نوع شرکت و کسبوکار کوچک صحبت میکنیم و نکاتی را ارائه میکنیم که به شما کمک میکند تصمیم بگیرید که آیا کار برای استارتآپ برای شما مناسب است یا خیر.
استارت آپ چیست؟
استارتآپ یک کسبوکار جدید است که هدف آن ارائه خدمات یا محصول – اغلب در یک بازار بزرگ یا در حال رشد – برای حل یک مشکل خاص و گاهی دشوار است. این کسب و کارها اهدافی را تعیین می کنند تا در مدت زمان کوتاهی تأثیر قابل توجهی برای مشتریان یا مشتریان خود بگذارند و تولید را به سرعت گسترش دهند.
استارتاپ در مقابل کسب و کار کوچک
استارتآپها شباهتهایی با کسبوکارهای کوچک دارند، اغلب شامل بودجه محدود، حداقل کارکنان و عدم اطمینان در مورد موفقیت در هنگام شروع. همچنین تفاوت های زیادی وجود دارد که آنها را متمایز می کند، مانند:
-
صنایع
-
بازار هدف
-
رشد
-
سرمایه گذاری مالی
-
طول عمر
صنایع
کسبوکارهای کوچک تقریباً در هر صنعتی میتوانند وجود داشته باشند، اما استارتآپها اغلب در صنایع خاصی متمرکز هستند، از جمله:
-
تکنولوژی در حال ظهور
-
تجارت الکترونیک و کالاهای مصرفی
-
فناوری مالی
-
مراقبت های بهداشتی
در بسیاری از موارد، استارتآپها ممکن است روندهای دو یا چند مورد از این صنایع را برای رفع نیازهای خاص در بازار هدف ترکیب کنند. برای مثال، برخی از استارتآپها ممکن است روندها و عملکردهای فناوری در حال ظهور را برای توسعه یک محصول SaaS برای حوزه مراقبتهای بهداشتی ترکیب کنند.
بازار هدف
هم استارتاپ ها و هم کسب و کارهای کوچک می توانند بر اساس مکان، صنعت، سودآوری، رقابت و عوامل دیگر، از نظر بازارهایی که هدفشان قرار می گیرد، متفاوت باشند. بسته به پیشنهادات استارتاپ، احتمال دارد:
-
به دنبال حل مسائل خاص در بازاری با رشد بالقوه زیاد، قابلیت مالی و تقاضای مصرف کننده باشید
-
در ابتدا به بازار جغرافیایی وسیع تری دست پیدا کنید
-
یک پیشنهاد منحصر به فرد داشته باشید که به آنها اجازه می دهد با شرکت های دیگر رقابت کنند، حتی شرکت هایی که بزرگتر یا با سابقه هستند.
بسته به پیشنهادات یک کسب و کار کوچک، ممکن است:
-
فرصت های تجاری را به دلیل علاقه شخصی مالک دنبال کنید
-
بازار هدف خود را بر اساس محل قرارگیری آنها و مشکلاتی که می توانند حل کنند یا نیازهایی که می توانند در آن منطقه جغرافیایی برآورده کنند انتخاب کنند.
-
دسترسی به بازار خود را به منطقه جغرافیایی خود محدود کنید زیرا آنها قادر به رقابت با شرکت های بزرگتر و جاافتاده در جاهای دیگر نیستند.
مطالب مرتبط: تقاضای اقتصادی: تعریف، عوامل تعیین کننده و انواع
رشد
بسته به اینکه یک کسب و کار چقدر جدید است و ذینفعان منابعی را برای حمایت از آن فراهم می کنند، استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک ممکن است محدودیت هایی از نظر بودجه، نیروی انسانی یا تولید داشته باشند.
اگرچه یک استارت آپ ممکن است به عنوان یک کسب و کار کوچک از نظر نیروی انسانی یا تامین مالی شروع شود، یکی از اهداف اصلی یک استارتاپ گسترش سریع است که منجر به اجرای استراتژی هایی در مراحل اولیه می شود که باعث افزایش تولید، تامین مالی، پرسنل و دسترسی به بازار می شود.
در مقابل، کسبوکارهای کوچک اغلب این انتخاب را دارند که در عین موفقیت، کوچک بمانند یا پیشنهادهای سرمایهگذاری یا خرید دریافت کنند که به آنها اجازه میدهد تا در صورت تمایل بپذیرند، تولید، نیروی انسانی و دسترسی به بازار را گسترش دهند.
سرمایه گذاری مالی
بسیاری از استارتآپها با کارآفرینی شروع میکنند که ایدهای را توسعه میدهد، یک طرح کسبوکار ایجاد میکند و به دنبال سرمایهگذارانی میگردد که به آنها کمک مالی میکند تا کارکنان لازم را استخدام کنند، شروع به تولید کالا یا خدمات کنند و سایر هزینههای سربار یا تولید را بپردازند. کسبوکارهای کوچک ممکن است با سرمایهگذاری شخصی مالک و/یا وام تجاری برای تأمین منابع مالی، تولید، یافتن مکانی برای راهاندازی کسبوکار و سایر هزینههای سربار یا تولید شروع کنند.
طول عمر
استارتآپها همچنین به این دلیل که از نظر موفقیت کمتر قابل پیشبینی هستند، بهویژه در بلندمدت شناخته میشوند. این به احتمال زیاد به دلیل این واقعیت است که آنها روی گسترش بسیار متمرکز هستند. برای مثال، آنها ممکن است به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری بالقوه راه اندازی شوند که در آن یک شرکت بزرگتر در همان صنعت یا بازار، استارت آپ را خریداری می کند و تولید، درآمد، پتنت ها، کارکنان و سایر اجزای آن را جذب می کند.
کسب و کارهای کوچک نیز اغلب از نظر موفقیت دارای عدم اطمینان هستند، اما این نوع بیشتر بر روی انباشت منابع استراتژیک مانند کارکنان واجد شرایط و درآمد ثابت متمرکز است و در طول زمان به کندی رشد می کند. این استراتژی می تواند به صاحبان مشاغل کوچک کمک کند تا مطمئن شوند که قادر به ارائه محصولات یا خدمات برای مدت طولانی به بازار خود هستند.
چگونه بفهمیم که یک استارتاپ کار مناسبی برای شماست؟
فرصت های زیادی برای کار در یک شرکت نوپا در صنایع مختلف و در تعدادی از ظرفیت های حرفه ای وجود دارد. حتی ممکن است به دنبال نقش کارآفرینی در توسعه ایده خود و یافتن سرمایهگذارانی برای تامین مالی استارتآپ خود باشید. در اینجا چند عنصر وجود دارد که باید هنگام جستجوی شغل در یک استارت آپ یا تصمیم به راه اندازی شغل خود در نظر بگیرید:
-
تعادل ایده آل کار و زندگی خود را تعیین کنید.
-
مدت تعهد خود را تعیین کنید.
-
محدودیت ها و فرصت های مالی را درک کنید.
-
بازار هدف را مطالعه کنید.
-
نقشی را انتخاب کنید که با شخصیت و اخلاق کاری شما مطابقت داشته باشد.
۱. تعادل ایده آل کار و زندگی خود را تعیین کنید
بسیاری از استارتآپها معمولاً از صاحبان مشاغل و کارمندان میخواهند که ساعتهای طولانی کار کنند. این به این دلیل است که استارت آپ ها بر تولید و رشد سریع تمرکز دارند، به این معنی که دست اندرکاران باید این اهداف بلندپروازانه را برآورده کنند.
زمانی که به فکر ایجاد یا پیوستن به یک شرکت استارتاپی هستید، متوجه شوید که آیا متعهد هستید که برای رسیدن به اهداف و ضربالاجلها ساعتهای زیادی در یک زمان کار کنید. تعیین کنید که آیا تعهدات شخصی شما به برنامه های کاری طولانی یا غیرقابل پیش بینی اجازه می دهد.
مرتبط: راهنمای نهایی برای تعادل بین کار و زندگی
۲. مدت تعهد خود را تعیین کنید
استارتآپها معمولاً کسبوکارهای کوتاهمدتی هستند که در آن صاحبان و کارمندان سخت تلاش میکنند تا به اهداف برسند و داراییهایی ایجاد کنند که شرکتهای بزرگتر بتوانند پس از چند سال آن را خریداری کنند. اگر به یک نقش فشرده و در عین حال مختصر علاقه دارید، کار برای یک استارتاپ ممکن است یک انتخاب قوی برای شما باشد. اگر شما یک صاحب کسب و کار بالقوه هستید که به دنبال تمرین رهبری شرکت یا کمک به ایجاد یک ایده به یک فرصت مالی حیاتی هستید، ایجاد یک استارتاپ را در نظر بگیرید که سایر سرمایه گذاران و شرکت ها بتوانند بیشتر به یک سرمایه گذاری بلندمدت تبدیل شوند.
۳. محدودیت ها و فرصت های مالی را درک کنید
از آنجایی که یک استارت آپ ممکن است ریسک مالی قابل توجهی داشته باشد، بهتر است تعیین کنید که آیا زندگی حرفه ای و شخصی فعلی شما می تواند چنین ریسکی را تحمل کند یا خیر. به عنوان یک مالک بالقوه، ممکن است نیاز داشته باشید که سودهای مالی بالقوه را محاسبه کنید و برای تشویق سرمایه گذاران به حمایت از ایده شما، یک طرح قوی ایجاد کنید. به عنوان یک کارمند آینده نگر، ممکن است درباره مالکان و ذینفعان تحقیق کنید تا مشخص کنید آنها چقدر با تجربه هستند و چقدر در پروژه های گذشته موفق بوده اند. در هر دو مورد، درک اینکه چه چیزی را می توان به دست آورد و چه چیزی را می توان از دست داد می تواند به شما کمک کند تعیین کنید که آیا این نوع کسب و کار برای اهداف شخصی و حرفه ای شما بهترین است یا خیر.
۴. بازار هدف را مطالعه کنید
در تحقیق در مورد محصول یا خدمات استارتاپ، مطمئن شوید که بازار هدف چقدر امکان پذیر است. این مرحله می تواند به شما در درک محدودیت های مالی و خطرات مرتبط با راه اندازی کمک کند. از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا استارتاپ به اندازه کافی ثبات دارد که از نظر حرفه ای و مالی در این نقش احساس راحتی کنید یا خیر استفاده کنید.
مرتبط: تحلیل بازار هدف: چیست و چگونه می توان آن را ساخت
۵. نقشی را انتخاب کنید که با شخصیت و اخلاق کاری شما مطابقت داشته باشد
علاوه بر ساعات طولانی، کسانی که صاحب استارتآپ هستند یا برای آن کار میکنند ممکن است مجبور شوند حجم زیادی از کار را در مهلتهای زمانی سریع تولید کنند. اگر محیط های کاری پرفشار و سریع را ترجیح می دهید، یک استارتاپ ممکن است یک محل کار ایده آل برای شما باشد.