-
خانهخانه
-
مقالاتمقالات
-
فروشگاهفروشگاه
-
طراحی سایتطراحی سایت
-
درباره مادرباره ما
-
حمایت از ماحمایت از ما
-
ارتباط با ماارتباط با ما
اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
آیا می‌توانید خودتان را ببینید که نشسته‌اید و غروب خورشید را تماشا می‌کنید، امواجی که در ساحل ماسه‌ای سفید می‌چرخند و آخرین پرتوهای آفتاب غروب شما را گرم می‌کنند؟ کتابی در دامان شما فراموش شده است و تمام چیزی که به آن فکر می کنید این است که چقدر خوب است که شما باشید، همین الان، اینجا.
این را با شما مقایسه کنید که غروب آفتاب را تماشا می کنید و احساس گناه می کنید که باید شام درست کنید، یک تکلیف کاری را تمام کنید، لباس بشویید، با مادرتان تماس بگیرید یا هر چیز دیگری جز لذت بردن از خودتان.
جایی در امتداد این خط، احساس گناه، ترس و ناراحتی به یک امر عادی تبدیل شده است. تقریبا انتظار می رود. چه اتفاقی برای ما افتاد که احساس هیجان را نسبت به فردای خود از بین بردیم و آن را با نگرانی جایگزین کردیم؟
زمان آن فرا رسیده است که چیزهایی که باعث این تغییر شده اند را دوباره مرور کنیم و تأثیرات آنها را بر ما از بین ببریم. به خواندن ۱۴ راه برای داشتن یک زندگی بدون ترس و پر از امید در این مقاله از ایوسی ادامه دهید.
زمانی یکی از دوستان من درباره زمانی به من گفت که فکر می‌کرد نمی‌تواند پیتزا بخورد، زیرا نمی‌توانست چاقویی برای بریدن آن پیدا کند. او سرانجام متوجه شد که می تواند آن را پاره کند و به همان اندازه از آن لذت ببرد.
ایده های زیادی وجود دارد که در ابتدا در ذهن ما شکل می گیرد و دیگر هرگز به آنها نگاه نمی کنیم. ما بدترین کارها را بدون هیچ دلیل دیگری انجام می دهیم مگر اینکه همیشه آنها را به همین شکل انجام داده ایم، یا کسی به ما گفته است که این راه درست است.
شروع کنید به کارهایی که انجام می دهید. چیزهایی که شما را آزار می دهد دوباره ارزیابی کنید. اگر آنها منطقی نیستند، آن را به روش خود انجام دهید!
همه به توانایی خود برای درست کردن کارها شک دارند. خیلی وقت ها این تردیدها ربطی به اینکه ما می توانیم یا نمی توانیم ندارد، اما ما را بسیار ناراحت می کند.
به شک هایی که دارید نگاه کنید و آنها را در قالب کلمات بیان کنید. چه چیزی یا چه کسی باعث شد احساس تردید کنید؟ همانطور که رشد می کنیم، شک و تردید در ذهن ما کاشته می شود. آنها را می توان به طور مستقیم یا به سادگی بیان کرد. به یاد داشته باشید که این نظر شخص دیگری است و هر چقدر هم که آن را به عنوان حقیقت ادعا کنند، می توان آن را کنار گذاشت.
به این تردیدها در زمان حال نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آیا آنها برای شما صادق هستند یا خیر. آنهایی که منطقی نیستند را دور بریزید.
دوستی داشتم که می خواستم با خودم به مسافرت ببرم، اما او از پرواز می ترسید. در دهه ۸۰، هواپیماها از آسمان در حال سقوط بودند و بسیاری از ما بر اساس گزارش های رسانه ها دچار ترس شدیم.
برای اینکه به او کمک کنم، او را به سایتی فرستادم که تمام پیشرفت های انجام شده و ایمنی هواپیماهای امروزی را توضیح می داد. جزئیات دقیق نحوه عملکرد این چیزهای جدید و آمار ایمنی وجود داشت. بعد از آن احساس خیلی بهتری داشت.
چیزهای گذشته می توانند بر نحوه نگرش ما به چیزها در زمان حال تأثیر بگذارند. به اطلاعات فعلی در مورد چیزهایی که باعث ترس شما می شود نگاه کنید و ببینید آیا نگران چیزی با خطر نسبتاً کم هستید یا خیر.
به نحوی از هر چیزی که زندگی به شما پرتاب کرده است گذر کرده اید و هنوز در بازی هستید. اگرچه زندگی نامطمئن است، یک دقیقه وقت بگذارید و به تمام زمان های به ظاهر غیرممکن که مجبور به کنار آمدن با آنها بوده اید نگاه کنید. به تمام مواقعی که از خود می پرسیدید آیا از پس آن بر می آیید فکر کنید.
یه جورایی اینکارو کردی ممکن است این کار را به زیبایی انجام نداده باشید، اما این کار را انجام دادید!
ایمان داشته باشید که هر اتفاقی در آینده بیفتد، راهی برای مقابله با آن پیدا خواهید کرد.
مرتبط: ۱۰ راه قدرتمند برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر
نمایش های بهبود خانه زیادی وجود دارد و من آنها را دوست دارم، اما زمان هایی وجود دارد که باید از آنچه در مقابل خود می بینیم خوشحال باشیم.
خانه های ما خانه های نمونه نیست. ما در آنها زندگی می کنیم. آنها گاهی اوقات نامرتب خواهند بود و به نظر می رسند که در آن زندگی کرده اند.
اگر چیزی نیاز به اصلاح دارد استراحت کنید. اعتماد کنید که به آن خواهید رسید. اما در حال حاضر، فقط لذت ببرید.
زمانی که در دوران سختی می‌گذریم، الگوهای بقای را اتخاذ می‌کنیم که برای زمان‌های سخت کار می‌کنند، اما لزوما برای زندگی روزمره مناسب نیستند.
شاید تصمیم گرفته باشیم که نگران چیزهای کوچک باشیم تا از ما دور نشوند. لذت را از زندگی می گیرد.
اگر مشکلی پیش بیاید، متوجه خواهید شد و آن را مدیریت خواهید کرد. بیشتر چیزهای کوچک به خودی خود اتو می شوند.
پیام های زیادی در زندگی به ما داده می شود. بیشتر اوقات، آنها تلاش می کنند تا ما را به خرید چیزی وادار کنند. به ما گفته می شود که به اندازه کافی لاغر، به اندازه کافی باهوش، به اندازه کافی تحصیل کرده یا به اندازه کافی باحال نیستیم.
در اینجا یک برداشت جدید از این موارد است:
تو کافی هستی
شما هر چه وزن دارید کافی هستید. شما صرف نظر از ضریب هوشی شما کافی هستید. اگر تصمیم بگیرید که هستید کافی هستید .
این چیزها به شما بستگی دارد نه شخص دیگری. بدانید که شما همانگونه که هستید لایق عشق، خوشبختی و همه چیزهای خوب زندگی هستید.
به این راهنما نگاهی بیندازید و ارزش خود را بدانید: چگونه ارزش خود را افزایش دهید و بیشتر به خود اعتماد کنید
با نگاهی به وضعیت خود در حال حاضر، ممکن است بسیار تاریک به نظر برسد. اما مهم نیست که در زندگی شما چه اتفاقی می افتد، همیشه کاری وجود دارد که می توانید در مورد آن انجام دهید.
اگر چیزی شما را آزار می دهد، بنشینید و کارهایی را که می توانید در مورد آن انجام دهید بیابید و سپس بروید و آنها را انجام دهید.
هیچ چیز دلسرد کننده‌تر از کسی نیست که بی‌تفاوت است و آن را به همه اطرافیانش می‌شناسد، یا کسی که همیشه عصبانی یا غمگین است، مهم نیست برای کمک به او چه می‌کنید.
این افراد می توانند ما را پایین بیاورند. قرار گرفتن در معرض این افراد را محدود کنید. بیشتر وقت خود را باید با افراد پویا سپری کنید که خوشحال هستند و کارها را انجام می دهند.
افرادی که در زندگی راه هایی برای مدیریت مسائل پیدا می کنند، افرادی هستند که به شما انرژی مثبت می دهند.
تشخیص این ممکن است سخت باشد، اما هر زمان که در کنار کسی احساس ناراحتی کردید یا احساس کردید که روی پوست تخم مرغ راه می‌روید، به احتمال زیاد او در حال انجام یا گفتن چیزهایی است که شما را پایین می‌آورد و شما را در معرض دستکاری قرار می‌دهد.
قوانین اجتماعی زمانی که فردی منفی یا توهین آمیز است، دفاع از خود را دشوار می کند، اما این چیزی است که آن شخص روی آن حساب می کند.
افرادی که به طور پنهانی به شما توهین می کنند، اگر به شما اشاره کنید که بی فکرانه عمل کرده اند، روی این واقعیت حساب می کنند که احساس می کنید بی ادب هستید. اما آنها کسانی هستند که ادب ندارند.
اگر کسی با شما بد رفتار می کند، فقط به یاد داشته باشید که او مشکلی دارد، نه شما. افراد عادی برای تخریب افراد دیگر به اطراف نمی روند.
اگر کسی به شما توهین کرد، حق دارید صمیمانه اصرار کنید که با شما محترمانه رفتار کنند. نشستن در آنجا و مورد آزار قرار گرفتن اخلاق خوبی نیست. اگر کسی به همسر یا فرزند شما توهین می کرد، از او دفاع می کنید. چرا به دفاع از خودت بر نمی خیزی؟
هفته گذشته با دوست درخشانم جولیا در مورد اهداف صحبت می کردم. او به من یادآوری کرد که تعیین اهداف شخصی بر اساس عوامل خارجی که کنترلی بر آنها محدود یا بدون کنترل داریم، می تواند آسیب زا باشد.
به عنوان مثال، داشتن یک هدف شخصی برای برنده شدن در یک مسابقه رقص، یک هدف بیرونی است، زیرا شما هرگز نمی دانید چه زمانی داوران مغرضانه خواهند بود، یا یک رقیب دیگر روز بهتری از شما خواهد داشت. از سوی دیگر، داشتن یک هدف شخصی برای یادگیری یک برنامه بسیار فنی، یک هدف درونی خوب است زیرا چیزی است که شما بر آن کنترل کامل دارید.
به اهداف خود نگاه کنید و آنها را مورد بازبینی قرار دهید تا کنترل نتیجه را در دست داشته باشید.
به این راهنما نگاهی بیندازید و یاد بگیرید که چگونه هدف گذاری کنید: چگونه اهدافی را تعیین کنید و با موفقیت به آنها دست یابید.
بیشتر مطالبی که در روزنامه ها و یا حتی بسیاری دیگر از رسانه های عمومی می نویسند اخبار بد است! هیچ چیز مانند چیزی خیلی ترسناک نیست که مردم را وادار به خرید و خواندن روزنامه کند. آیا توجه کرده‌اید که به ندرت، یا هرگز، خبرهای خوبی در صفحه اول وجود دارد؟
خبرهای خوب در همه جا وجود دارد. برای پیدا کردنش لازم نیست سخت بگردید. اگر در باور این موضوع مشکل دارید، همه چیزهای خوبی را که در یک روز می بینید بنویسید. مردم درها را به روی دیگران می گشایند، مردم کنسرت های خیریه برگزار می کنند تا برای افراد مجروح یا بیمار پول جمع آوری کنند. لیست میتواند ادامه دهد.
من کاملاً معتقدم که هر روز اتفاقات بزرگ‌تری نسبت به چیزهای بد رخ می‌دهد، و هر کسی را به چالش می‌کشم تا خلاف آن را ثابت کند.
شغل من آموزش موسیقی به کودکان است. این بهترین شغلی است که می توانم به آن فکر کنم. کودکان بسیار باهوش، دوست داشتنی و سرگرم کننده هستند. آنها در مورد آینده هیجان زده هستند، حتی اگر آینده یک خواب یا یک فیلم باشد. بچه‌ها نسبت به بزرگسالان عادی متعادل‌تر هستند، زیرا یاد نگرفته‌اند که نگران یا ترسان باشند.
کار کردن با کودکان در هر ظرفیتی که می توانید، شما را در همان طرز فکر قرار می دهد. من هر روز تحت تأثیر این بچه ها و ایده های آنها قرار می گیرم. این نقطه برجسته زندگی من است.
هنر و موسیقی پادزهر استرس و منفی بودن زندگی است. مانند یین و یانگ است. این انتخاب شماست که روی خوب یا بد تمرکز کنید. برخلاف آنچه بسیاری از مردم معتقدند، هنر و موسیقی فقط کارهای عجیب و غریب نیستند. آنها نفس زندگی هستند
بسیاری از مقالات به شما می گویند که روی چیزهای خوب تمرکز کنید، اما به شما نمی گویند که باید تلاش کنید تا بیرون بروید و چیزهای خوب را پیدا کنید. این فقط به شما نمی رسد.
به یوتیوب بروید و موسیقی مورد علاقه خود را پیدا کنید، به وب سایت ها و کتاب ها نگاه کنید تا هنری را پیدا کنید که شما را خوشحال می کند. آنها را نشانه گذاری کنید و اغلب به آنها مراجعه کنید. جستجو و لذت بردن از این چیزها را بخش بزرگی از زندگی خود قرار دهید.
تعادل را به نفع چیزهایی که واقعاً شما را خوشحال می کند، تنظیم کنید. این تأثیر عمیقی بر سطح شادی شما دارد.
برو به گوشه های غبارآلود ذهنت نگاه کن و تصمیمات و افکار قدیمی ات را در مورد چیزها بیرون بکش. در نور روشن روز به آنها نگاه کنید و ببینید که آیا هنوز منطقی هستند یا خیر. اگر نه، آنها را در سطل زباله بیندازید و ادامه دهید!
موفق باشید!
اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
![دانلود کتاب: فضای مجازی و سلامت روانی [راهکارهای بهبود روانشناختی در دنیای آنلاین]](https://ivsi.ir/wp-content/uploads/2023/05/virtual-space-and-mental-health-book-300x300.webp)
