ذهنیت ثروتمند در مقابل طرز فکر فقیر

ما اغلب در مورد افراد ثروتمند و فقیر می شنویم. افتخارات ثروتمندان، مبارزات فقرا. اما:

• چه عواملی یک طرز فکر ثروتمند را از یک ذهنیت ضعیف متمایز می کند؟
• آیا می توان آن را تغییر داد؟
• وقتی صحبت از ثروتمند و فقیر به میان می آید واقعاً از چه کسی صحبت می کنیم؟
• آیا تعریف خاصی برای هر دو دسته وجود دارد؟

به زبان ساده، باید گفت نه؛ نمی توان تعریفی واحد و خاص را غنی و فقیر، پولدار و بی پول، ثروتمند و نادار، توانمند و ضعیف و … ارائه داد. اما، در این مطلب بینشی نسبی در مورد این موارد برای شما ارائه خواهد شد. و این یعنی، اگرچه نمی توان به تعریفی قطعی و ملموس دراین خصوص دست پیدا کرد، اما مطمئنا می توان محدوده ای را برای تمایز این دو دسته از هم ایجاد کرد و سعی کرد تا با روش هایی هدفمند، خود را از دسته ی نامطلوب دور نمود و به مرکزِ دسته ی مطلوب نزدیک و نزدیک تر کرد.

ثروتمندان چه کسانی هستند؟

به طور معمول، افراد ثروتمند با پول، دارایی و کیفیت زندگی بالاتر و بهتر مرتبط هستند. این دارایی ها شامل املاک و مستغلات، اوراق قرضه و سهام است و محدود به آن نیست. افراد ثروتمند لزوماً نیازی ندارند که ثروتمند به نظر برسند. بلکه آنها از نظر ذهنی به گونه ای رشد یافته اند که خوب می دانند و می توانند به چگونگی زندگی پایین تر از توان خود دست بیابند، و همین می شود که آنها به جای نتایج کوتاه مدت، به موفقیت های بلندمدت و ماندگار دست پیدا می کنند. (در ادامه توضیح کامل تر را دریافت خواهید کرد)

فقرا چه کسانی هستند؟

و برعکس؛ افراد فقیر کسانی هستند که فراتر از توان خود زندگی می کنند. در بهترین حالت، پول و دارایی ندارند. با این حال، فقر واقعی به دلیل بدهی های سمی انباشته – کارت های اعتباری، وام های روز، و غیره – دارای ارزش خالص منفی هستند. افراد فقیر با سطح پایین پول و کیفیت پایین زندگی مرتبط هستند. آنها معمولا دارایی های کمتر یا گاهی صفر دارند و عموما بدهکار هستند.

حالا که ما این تفاوت را در دو تعریف فوق ایجاد کردیم، باید بدانیم طرز فکر چیست؟

چه چیزی یک ذهنیت را می سازد؟

ذهنیت مجموعه ای از تصورات از پیش ساخته یک فرد است که بر اساس تأثیرات اطراف آنها مانند خانواده، تجربه شخصی، رسانه، تحصیلات ساخته می شود. به عبارت دیگر، مجموعه ای از باورهای یک فرد است که حالت ذهنی او را شکل می دهد.

تسلط بر ذهنیت برای موفقیت شما حیاتی است؛ چراکه تاثیرات زیادی را می تواند بر روی شما، شخصیت تان، زندگی تان و … بگذارد؛ مثلا:

• ایجاد عزت نفس سالم
• تدوین دیدگاه برنده
• مهار درایو
• افزایش قدرت مواجهه با ناملایمات
• دستیابی به هدف اساسی
  و ….

برای اطلاعات بیشتر این مطلب را نیز بخوانید: چرا تسلط بر ذهنیت برای موفقیت شما حیاتی است؟

---

دسته بندی افراد موفق و ناموفق / ثروتمند و فقیر

حال که درکی نسبی از موضوع ذهنیت پیدا کردیم؛ خوب است بدانید می توان از ذهنیت ها برای دسته بندی افراد استفاده کرد. در این مورد، این باورهای رایج (عادات خرج کردن و رابطه با پول) به تفکیک افراد ثروتمند و فقیر کمک می کند. چگونه؟

۱. سود مرکب به نفع ثروتمندان و علیه فقرا کار می کند

تفاوت اساسی در طرز فکر بین ثروتمند و فقیر این است که ثروتمندان یک اصل بسیار ساده را درک کرده اند:   پول باعث پول می شود و پولی که پول به دست می آورد، پول می سازد. افراد ثروتمند به پول به عنوان یک فرصت نگاه می کنند و افراد فقیر آن را چیزی برای به دست آوردن می دانند.

ثروتمند: گفته می شود که پول برای افراد ثروتمند کار می کند.

یک فرد ثروتمند به جای اینکه فقط کار کند و به درآمد تکیه کند، نسبتی از درآمد خود را برمی دارد و آن را سرمایه گذاری می کند.

بهره مرکب به نفع ثروتمندان کار می کند. این به این دلیل است که در نهایت یک میلیون تومان را به ده میلیون تومان و بیشتر تبدیل می کند. در نهایت، یک فرد ثروتمند می تواند کار نکند و از درآمد حاصل از سرمایه گذاری زندگی کند. با این حال، اغلب اوقات ثروتمندان به این دلیل کار می کنند که کاری را که انجام می دهند دوست دارند، نه به این دلیل که به پول نیاز دارند.

فقیر: افراد فقیر می گویند برای پول کار می کنند.

آنها نه پس انداز می کنند و نه سرمایه گذاری می کنند. یک فرد فقیر یک میلیون تومان را فقط یک میلیون تومان می بیند. یک فرد فقیر تا آخر عمرش از چک دستمزد با چک حقوق گذران زندگی می کند و لازم است همیشه برای آن کار کند.

افراد فقیر، در بهترین حالت، هر چه را که به دست می‌آورند با خرید اجناس از ثروتمندان خرج می‌کنند، چه نیاز داشته باشند یا نه. آنها در پایان ماه چیزی ندارند. اما فقر واقعی کسی است که پولی را که ندارند خرج کند و بدهی کارت اعتباری را جمع کند. نرخ بهره مرکب علیه فقرا بازی می کند زیرا در نهایت بدهی یک میلیون تومانی را به ده میلیون تومان و بیشتر تبدیل می کند.

۲. مخارج افراد ثروتمند در مقابل مخارج افراد فقیر

هزینه های ضروری

افراد ثروتمند برای مایحتاج و چیزهای مورد نیاز خرج می کنند، نه آنچه را که خواسته اند. به عنوان مثال، یک فرد ثروتمند که شیرش تمام شده است به Sainsbury’s می رود تا یک کارتن شیر بخرد، نه بیشتر.

یک فرد ثروتمند با یک تلفن کاملاً کارآمد نیازی به خرج کردن پول برای تلفن جدید ندارد. یک فرد واقعاً ثروتمند به روندها اهمیت نمی دهد، آنها به ارزش خالص اهمیت می دهند.

هزینه تکانه

مردم فقیر هم برای مایحتاج و هم برای خواسته ها خرج می کنند. به عنوان مثال، یک فرد فقیر که شیرش تمام شده است با چیزی بیش از یک کارتن شیر از Sainsbury’s خارج می‌شود.

یک فقیر بیش از توان خود خرج می کند. آنها به آخرین روندها اهمیت می دهند، نه به ارزش خالص. مردم فقیر به تصویر اهمیت می دهند.

۳. اهداف: افراد ثروتمند درازمدت فکر می کنند، افراد فقیر با رضایت آنی زندگی می کنند

ثروتمند

افراد ثروتمند بلندمدت فکر می کنند، که در جامعه ما که ناشی از رضایت آنی است، به طور فزاینده ای سخت می شود.

Nova Money با نشان دادن نحوه برنامه ریزی و مدیریت پول خود همانطور که افراد ثروتمند انجام می دهند به شما کمک می کند تا طرز فکر ثروتمند را اتخاذ کنید.

با Nova، هدف گذاری و اتخاذ عادات درست خرج کردن را آسان خواهید کرد. Nova یک جدول زمانی بصری تهیه می کند تا به شما نشان دهد چگونه می توانید به اهداف خود دست یابید و در زمان واقعی درباره هزینه های روزانه خود به شما بازخورد می دهد. این یک روش اثبات شده است که کار می کند!

فقیر

افراد فقیر در بهترین حالت اهداف کوتاه مدتی تعیین می کنند یا هیچ. آنها برای زندگی آینده نیازی به اهداف بلندمدت مانند پول ندارند. فقیران تمایل دارند از چک حقوقی به چک حقوقی زندگی کنند. زمانی که یک بحران رخ می دهد، تامین هزینه های زندگی تقریبا غیرممکن است.

به عنوان مثال، یک فرد فقیر که در طول کووید-۱۹ از کار بیکار شده است، به شدت از فقدان پس‌انداز رنج می‌برد. زندگی بسیار سخت تر می شد.

۴. نگرش نسبت به ریسک

افراد ثروتمند معمولا ریسک پذیر هستند

یک فرد ثروتمند بیشتر احتمال دارد که ریسک حساب شده را بپذیرد. آنها می توانند ریسک کنند زیرا دارایی های متنوعی دارند.

به عنوان مثال، زمانی که فرصت سرمایه گذاری در یک استارتاپ به افراد ثروتمند داده می شود، احتمال بیشتری دارد که ریسک این سرمایه گذاری را محاسبه کنند. اگر برآورد رضایت بخش باشد، افراد ثروتمند این را فرصتی برای افزایش ثروت خود می دانند.

افراد فقیر معمولا ریسک گریز هستند

یک فرد فقیر به احتمال زیاد ریسک گریز است.

برای مثال، وقتی فرصتی برای سرمایه‌گذاری در یک استارت‌آپ داده می‌شود، افراد فقیر به احتمال زیاد فوراً آن را رد می‌کنند. آنها این را فرصتی برای افزایش ثروت نمی دانند. آنها این را کاهش درآمد قابل تصرف خود می دانند.

۵. نگرش نسبت به یادگیری

افراد ثروتمند مشتاق یادگیری هستند

بیشترین بازده مرکب از اوراق قرضه، سهام یا حتی املاک و مستغلات حاصل نمی شود. از آموزش می آید. اکثر میلیونرها در ایالات متحده میلیونر به دنیا نیامده اند، آنها یاد گرفته اند که چگونه ثروت بسازند. هرچه بیشتر یاد بگیرند، جهان را بیشتر درک می کنند. هرچه اتصال نقطه ها آسان تر باشد، پول بیشتری به دست می آورند.

ثروتمندان تشخیص می دهند که همه چیز را نمی دانند. ثروتمندان از مشاوره گرفتن نمی ترسند. آنها تشخیص می دهند که می توان چیزی را از همه آموخت.

افراد فقیر مشتاق یادگیری نیستند

افراد فقیر از یادگیری لذت نمی برند.

آنها به رضایت آنی اهمیت می دهند. آنها به تصویر و آنچه مردم در مورد آنها فکر می کنند اهمیت می دهند. از این رو، آنچه را که نمی‌دانند نمی‌دانند، از شنیدن دیدگاه‌های مخالف خوششان نمی‌آید و به سرعت در هنگام چالش احساس ناامنی می‌کنند.

چگونه در ۶ مرحله ساده ذهنیت میلیونر را توسعه دهیم؟

همه ما دوست داریم رویای ثروتمند بودن را داشته باشیم. با این حال، برای اکثر مردم، این یک رویا باقی می ماند و نه بیشتر. چرا اینطور است؟

به این دلیل است که اکثر مردم در فکر رسیدن به آن هدف نیستند. آنها ممکن است در وضعیت فعلی خود خوشحال نباشند، اما راحت هستند – و راحتی یکی از بزرگترین دشمنان رشد است.

چگونه می خواهید آن ذهنیت میلیونر را توسعه دهید؟ با دنبال کردن این مراحل ساده:

۱. روی آنچه می خواهید تمرکز کنید، و آن را بگیرید!

بسیاری از مردم آنقدر ترسو هستند که قبول کنند چیزی را می خواهند و دنبال آن می روند. وقتی کاری هست که می‌خواهید انجامش دهید، فکر نکنید که “من واقعاً هرگز نمی‌توانم آن کار را انجام دهم”، فکر کنید “من می‌توانم آن را انجام دهم و آن را انجام خواهم داد”.

میلیونرها برای بردن بازی می کنند، نه برای فرار از شکست.

این به این معنی نیست که باید تبدیل به یک حریف خودخواه شوید. معنی آن این است که با خودتان قاطعانه تر و صادق تر شوید. شما مجبور نیستید دیگران را از دست بدهید. یک گلدان بزرگ از طلای بی ادعا در وسط جدول وجود دارد؛ چرا شما نباید کسی باشید که آن را ادعا می کنید؟ تو لیاقتش را داری!

۲. هدف گرا شوید

تقریباً غیرممکن است که به چیزی برسید اگر اهداف محکمی تعیین نکنید. فقط برندگان قرعه کشی یک شبه میلیونر می شوند. با تعیین اهداف دست یافتنی برای خود، در نهایت به آن خواهید رسید. سعی نکنید سریع ثروتمند شوید – به آرامی ثروتمند شوید.

بیایید ایده به دست آوردن اولین میلیون دلار خود را در نظر بگیریم و اهدافی را که ممکن است برای رسیدن به آن تعیین کنید را توسعه دهیم. اجازه دهید همچنین بگوییم که شما از یک موقعیت سربه‌سر شروع می‌کنید – شما به اندازه‌ای درآمد دارید که با چند چیز تجملاتی از پس آن بربیایید، اما نه بیشتر.

هدف شما برای سال اول می تواند داشتن ۵۰ میلیون تومان در بانک در یک سال باشد. آسان نخواهد بود اما شدنی است. در مرحله بعد، باید مراحلی را که باید برای رسیدن به آن هدف بردارید، مشخص کنید.

همیشه قبل از کاهش به راه‌هایی برای افزایش رشد نگاه کنید. با در نظر گرفتن این موضوع، ممکن است بخواهید ببینید که آیا می توانید با رئیس خود در مورد افزایش دستمزد مذاکره کنید یا شغل دیگری وجود دارد که درآمد بهتری داشته باشد. ممکن است در شغل قدیمی خود راحت باشید، اما به یاد داشته باشید، راحتی مانع رشد می شود.

همچنین ممکن است مهارت‌های دیگری در خارج از محل کار خود داشته باشید که می‌توانید برای افزایش موجودی بانکی خود از آنها درآمد کسب کنید. شاید بتوانید وب سایت هایی را برای افراد طراحی کنید، البته با پرداخت هزینه، یا تغییراتی در لباس ها ایجاد کنید.

اگر این هنوز برای به دست آوردن پولی که برای پس انداز ۵۰ میلیون تومان در یک سال نیاز دارید کافی نیست، وقت آن است که به کاهش هزینه ها نگاه کنید. آیا شما یک دسته از آشغال های قدیمی دارید که ممکن است دیگران آنها را دوست داشته باشند؟ بفروشیدش! آیا واقعاً نیاز دارید روزانه ۱۰۰.۰۰۰ تومان برای ناهار خود خرج کنید در حالی که می توانید با کسری از هزینه ناهار خود را درست کنید؟

اگر می خواهید ثروتمند شوید، باید شروع به جمع آوری پول کنید.

۳. پول خود را خرج نکنید، آن را سرمایه گذاری کنید

دلیل اینکه شما باید پول جمع کنید مرحله سوم است. میلیونرها معمولا افراد مقتصدی هستند و این به این دلیل است که می دانند ارزش واقعی پول در سرمایه گذاری است. رئیس خود بودن با میلیونر شدن همراه است. شما می خواهید شغل معمولی خود را در مقطعی رها کنید.

برای پول خود کار نکنید و کاری کنید که پولتان برای شما کار کند.

به جای خرید یک آی‌پد جدید، می‌توان علاوه بر خرید یک گوشی مناسب، با مابقی آن  ۲۰ میلیون تومان برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده کرد. سهام مناسب را پیدا کنید (در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح خواهیم داد)، و این پول به راحتی می تواند ظرف یک سال دو برابر شود.

فقط بازار سهام نیست؛ اموال و تحصیلات شما نیز وجود دارد.

۴. هرگز یادگیری را متوقف نکنید

بهترین چیزی که می توانید روی آن سرمایه گذاری کنید خودتان هستید.

هنگامی که اکثر مردم سیستم آموزشی را ترک می کنند، فکر می کنند روزهای یادگیری آنها به پایان رسیده است. خوب ممکن است مال آنها باشد، اما مال شما نباید باشد. افراد موفق به طور مداوم یاد می گیرند و سازگار می شوند.

وارن بافت میلیاردر تخمین می زند که قبل از بیست سالگی حداقل ۱۰۰ کتاب در زمینه سرمایه گذاری خوانده است. اکثر مردم پس از ترک مدرسه هرگز کتاب دیگری نمی خوانند. ترجیح می دهید چه کسی باشید؟

درباره نحوه عملکرد اقتصاد، نحوه عملکرد بازارهای سهام، نحوه روند آنها همه چیز را که می توانید بیاموزید.

مهارت جدید بیاموزید. اگر به آن علاقه دارید، هر آنچه می توانید در مورد آن بیاموزید. تعجب خواهید کرد که چگونه مهارت های به ظاهر بی فایده می توانند در موقعیت مناسب بسیار مفید باشند.

۵. بزرگ فکر کنید

در حالی که من توصیه می کنم با اهداف کوچک شروع کنید، قطعاً باید یک هدف بزرگ در ذهن داشته باشید. اگر یک ایده تجاری دارید، پس این هدف نهایی شماست؛ راه اندازی آن کسب و کار و موفقیت در آن. اگر می‌خواهید میلیون‌ها دلار سرمایه‌گذاری کنید و کار کمی غیر از تحقیق انجام دهید، پس این هدف بزرگ شماست.

نرسیدن به یک هدف بزرگ شرم آور نیست. اگر کسب‌وکاری دارید و هدفتان این است که در یک سال یک میلیارد تومان سود کسب کنید و «فقط» ۳۰۰ میلیون تومان به دست آورید، آن‌وقت هنوز به طور قابل توجهی از بیشتر مردم جلوتر هستید.

ستاره ها را هدف بگیرید، اگر شکست خوردید همچنان بالای ماه خواهید بود.

۶. از توجه لذت ببرید

برای موفقیت، باید تمایل داشته باشید که خود را ارتقا دهید و تا حدی از توجه لذت ببرید. حالا لازم نیست توجه به خودتان باشد، می تواند روی برند شما باشد، اما توجه قطعاً باعث جذب پول می شود.

هرگز خجالت نکشید که نام خود را بیرون بیاورید. این بدان معناست که یک نورافکن پیدا کنید و به اندازه کافی شجاع باشید که زیر آن قدم بردارید.

اگر کسب و کاری دارید، سعی کنید با روزنامه های محلی تماس بگیرید. تعجب خواهید کرد که چگونه آنها اغلب برای اجرای داستانی در مورد شما و کسب و کارتان آماده هستند، و این همه تبلیغات رایگان است.

مهمتر از همه، به یاد داشته باشید: شما سرنوشت خود را کنترل می کنید. برای هر کاری به اندازه کافی فشار بیاورید و به آن خواهید رسید.