شکی در این نیست که یکی از بزرگترین سرمایهی زندگی هر کس، زمان (عمر) او است؛ و حتی شاید بتوان گفت که این سرمایه، بزرگترین سرمایه به شمار میرود؛ اما با این حال، کمتر کسی است که قدر این سرمایهی عظیم خود را بداند و به درستی از این دارایی رو به زوال خود به درستی بهره ببرد.
عمر خود را به دزدان زمان نسپارید
در این بین، جدای از بیتوجهیهای سهلانگارانهای که عموم مردم به مسئلهی زمان خود دارند؛ دزدانی در روند زندگیشان وجود دارند که درصد غالب زمان ایشان را به یغما میبرند. از همین رو، اگر شما از آن دسته از اقلیتی هستید که واقعا راغب به بهرهبرداری حداکثری از زمان خود هستید، لازم است در وهلهی اول به خوبی این دزدان را بشناسید تا از چپاول دارایی زمان خود توسط این دزدان جلوگیری کنید.
معرفی ۱۴ دزد زمانِ انسانها
اگرچه در معرفی دزدان زمان زندگی شما، میتوان به دهها و یا حتی صدها مورد اشاره نمود؛ اما با این وجود، موارد ذکر شده در زیر، از جمله مواردی هستند که تقریبا در بین تمامی مردم مبتلابه بوده و کم و بیش در زندگی همهی مردم به چشم میخورند.
قطعا با مطالعه و بررسی موارد زیر، میتوانید درک درستی از سیاهچالههایی که زمان شما را به سمت خود میکشند و موجب تباهی عمرتان میشوند، پیدا کنید و همچنین بعد از این بهتر خواهید توانست موارد مشابه را بررسی و شناسایی کنید.
مسئولیتپذیری احمقانه
قطعا مسئلهی مسئولیتپذیری یکی از خصیصههای بسیار مثبت و سازندهای است که تمامی افراد موفق آن را در درون خود پرورش دادهاند، و تا زمانی که این ویژگی بارز را در خود ایجاد و متبلور نکنیم، نمیتوانیم شرایط را وفق روالِ مثبت و خواستنی زندگی تغییر دهیم؛ اما در این بین، موارد زیادی نیز وجود دارد که اگر ما خود را ملزم به پذیرش مسئولیت آن موارد کنیم، موجبات اتلاف وقت را برای خود فراهم خواهیم کرد.
به عنوان مثال پذیرش مسئولیت اجرای اموری که جز وظایف دیگری است و از عهدهی او نیز بر میآید، حرکتی کاملا احمقانه است که جز تحمیلِ اشتباهی وظیفه به خود، افزایش توقعات نابجای دیگران و ضایع کردن زمان خود، نتیجهی دیگری را برای ما در بر نخواهد داشت.
تلاش برای راضی نگاه داشتن همه
این موضوع نیز بسیار خوشایند است که ما بتوانیم در روند برقراری ارتباط با دیگران، جانب احترام و رضایت طرف مقابل را تا حد امکان رعایت کرده و مدنظر قرار دهیم؛ اما همان طور که از قدیم گفتهاند «در دروازه را میتوان بست، اما در دهان مردم را نه»، و این کاملا واضح و مبرهن است که این امکان به هیچ وجه وجود ندارد که بتوان تمامی مردم را راضی نگاه داشت.
پس اگر بخواهیم روند راضی نگاه داشتن مردم را همیشه در برنامهی کاری خود قرار دهیم، مطمئنا نه تنها به این نتیجه دست نخواهیم یافت، بلکه بایستی تمامی زمان خود را صرف رسیدن به این خواستهی نشدنی کنیم.
بنابراین، توصیهی اکیدی که در این خصوص به شما دارم این است که در این راستا صرفا به فراگیری قواعد ارتباطیِ موثر و کارآمد اکتفا کرده و سعی کنید که در ارتباط با دیگران خیرخواهی را پیشهی خود کنید، ولی به هیچ وجه زندگی خود را صرف راضی نگه داشتن انسانهای دیگر نکنید.
عادت بله گفتن به کارهای بی اهمیت
عادات قواعدی درونی هستند که عمدهی رفتارِ زندگی ما را شکل میدهند؛ پس اگر ما به عاداتی همچون وبگردی، چت، خیال بافی، پرخوابی، صحبت درخصوص دیگران، گوش کردن مداوم آهنگ، دیدن مکرر فیلم و سریال، ریزهخواری و … خو بگیریم، بدین صورت زمان خود را به اندک بهایی فروختهایم و مشخص است که در ازای این معامله، چیز چندانی عاید ما نخواهد شد (فارغ از اینکه بسیاری از این موارد، جدای از اتلاف وقت، مضراتی را نیز برای ما به همراه دارند).
بنابراین بسیار ضروری است که اولا عادات خود را به خوبی بشناسیم و دوما بتوانیم در مقابل تکرار کارهای بیهوده و بی اهمیت، «نه گفتن» را یاد بگیریم؛ همچنین بد نیست برای حل چنین مشکلاتی از روشهای سادهای همچون ماتریس آیزنهاور، روش abcde برایان تریسی، قانون پارتو و …. بهره بگیریم.
دیدن تلویزیون
اگرچه استفاده مکرر از تلویزیون را نیز میتوان جزو مورد قبل قلمداد کرد؛ اما میزان اتلاف وقت این جعبهی جادویی در زندگیهای امروزی آن قدر زیاد است، که لازم است این دزد بزرگ زمان را به صورت کاملا جداگانه تحت نظر قرار داده و مراقب باشیم تا این یغماگر نتواند سرمایهی زمان ما را به یغما ببرد.
در این خصوص توصیه میشود که حتی اگر توان حذف همیشگی تلویزیون را دارید، حتما این کار را بکیند و ریشهی تلویزیون را در زندگی خود بخشکانید.
استفاده مکرر از شبکههای اجتماعی
امروزه شبکههای اجتماعی یکی از بهترین ابزار برقراری ارتباطات آسان، سریع و بدون محدودیت هستند و فواید زیادی نیز بر آنها مترتب است؛ اما همین شبکههای اجتماعی (بویژه اینستاگرام) به گونهای طراحی شدهاند که بخش قابل توجهی از زمان مخاطبین خود را خود میکنند و آنها را در ورود به انجام کارهای بی اهمیت تشویق و ترغیب میکنند.
به همین دلیل، مدیریت کاملا جدیِ شبکههای اجتماعی، تلاش برای کاهش آنها به یک عدد (آن هم صرفا برای ارتباطات)، حذف تمامی گروهها، کانالها و صفحاتی که به جز اندک جذابیتی، چیزی دیگر برایمان ندارند و …. میتواند حرکتی هوشمندانه برای صیانت از سرمایهی ارزشمند زمانمان است.
اعتیاد به تکنولوژی
این موضوع قابل انکار نیست که تکنولوژی نه تنها به دنیای امروزی رنگ و بوی دیگری داده، بلکه موجبات تسریع در رشد و پویایی را نیز به خوبی فراهم کرده است. اما همین تکنولوژی و مصادق آن همچون لب تاپ و دسکتاپ، گوشیهای هوشمند، اینترنت اشیاء و …. همچون چاقویی دولبه هستند که در کنار فواید بیشمارشان، مضرات و خطرات بسیار زیادی نیز برای آدمی به همراه دارند.
از همین رو، اگرچه توصیهی من به حذف تکنولوژی از زندگیتان نیست؛ اما قطعا تاکید زیادی بر روی مدیریت کاملا دقیق و هوشمندانه در استفاده از این ابزارِ توانمندسازیِ بشر دارم.
فرو رفتن در جلسات
قبول دارم که برگزاری جلساتِ هوشمندانه و حساب شده میتواند در ایجاد ارتباطات موثر، رد و بدل اطلاعات مفید، بهرهگیری از توان فکری دیگران و …. اثرگذار باشد؛ اما تجربه ثابت کرده که عمدهی جلسات از اثربخشی مطلوبی برخوردا نیستند (حتی درصد این جلسات را میتوان طبق قانون ۸۰-۲۰، از سه چهارم کل جلسان نیز متجاوز دانست) و این در حالی است که جلسات زمان بسیار زیادی از شما میگیرند.
از همین رو، بد نیست:
- در روند انتخاب، تنظیم و راهاندازی جلسات و مخاطبین جلساتتان، همیشه نهایت دقت را داشته باشید.
- در صورت لزوم به برگزاری جلسه، تا حد امکان آن را در صبح برگزار نکنید؛ چراکه از ساعات پرنشاط شما کاسته خواهد شد.
- سعی کنید عمدهی جلساتتان را با بهرهگیری از تکنولوژیهای ارتباطی جدید (تلفن همراه، ابزارهای ویدئو کنفرانس، شبکههای اجتماعیِ متناسب با این موضوع و یا نظایر اینها) برگزار کنید تا از زمان رفت و آمدتان کاسته شده و بسیار کمتر درگیر حواشی بی اهمیت جلسات شوید.
- تا حد امکان جلسات با درجهی اهمیت کمتر را ایستاده برگرار کنید، تا شرایط مطلوبی برای اتلاف وقت نداشته باشید و مجال کمتری بدین منظور پیدا کنید.
درگیر حرفها بیخود شدن
یکی از سادهترین اموری که در طول تاریخ انسانها درگیر آن میشدهاند و کماکان نیز در میان انسانهای امروزی به وفور به چشم میخورد؛ ورود زیاد آنها در گفتگوهای بیخود (به قول معروف: حرفِ مفت)، است که میتواند فرد را ساعتها درگیر مطالبی بسیار بی اهمیت و گزافه کند و زمان او را به راحتی از او برباید.
پس بسیار ضروری است، بتوانید با تکرار و تمرین و کمی صبر، عادتی را در خود ایجاد بکنید که در شرایط شروع صحبتهای بی اهمیت در هر جا، رغبتی به حضور در این جلسات پیدا نکنید.
البته این موضوع را نیز فراموش نکنید، قرارگیری در جمع عزیزان و رد و بدل صحبتهای دوستانه، محبتآمیز و متناسب و وضع و حال عزیزان، نه تنها جزو حرفهای مفت و بدردنخور قرار نمیگیرند، بلکه با نظر به اثرگذاری بسیار مثبت این صحبتها بر روی روح و روان شما و آنها، توصیه میشود به هیچ وجه این روند مکالمات را از زندگی خود حذف نکنید (البته زیادهروی در این مورد نیز میتواند بسیار مضر باشد؛ پس به اندازهی معقول ….)
بی نظمی و شلختگی
اگر زمان یک روز معمولی افراد بینظم را مورد آنالیز قرار دهید، خواهید دید که بخش عمدهای از زمان ایشان صرف پیدا کردن اشیاء گمشده، رفت و آمدهای زائد و … میشود؛ و این در حالی است که اگر از روشهای ساده اما بسیار کارآمدی همچون:
- قانون ۲ دقیقه
- نظام آراستگی
- روش GTD دیوید آلن
و نظایر آن بهره بگیرید، دیگر جایی برای صرفِ وقت جهت یافتن وسایل مفقود شده و امثال این موضوع در زندگی شما باقی نمیماند.
ترس از نه گفتن به ایدههای جدید
بسیاری از مردم فکر میکنند که اگر ایدههای جدیدی که هر روز به طُرُق مختل به سراغشان میآید را نادیده بگیرند، فرصتها را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و بدینصورت هیچ گونه موفقیتی عایدشان نمیشود؛ از همین رو، در روند زندگی خود نمیتوانند به هیچ یک از ایدههای جدید نه بگویند. اما این روند حرکتی بسیار خطرناک است که فقط موجب نابودی سرمایهی زمانشان میشود.
پس اگر شما نیز جزو این دسته از مردم هستید، توصیه میشود که:
- اولا یک مورد (و یا نهایتا تعداد معدودی که به انگشتان دست نیز نمیرسد) از ایدهها را برای خود درنظر بگیرید که با علایق، استعدادها، ابزار و …. شما سازگاری داشته باشد.
- دوما تا زمانی که آن ایده را اجرایی نکردهاید، تا انتهای آن گیش نرفتهاید و از نتایج مثبت آن برخوردار نشدهاید، به هیچ وجه به سراغ ایدههای دیگری نروید.
ابهام در ارتباطات
یکی از بزرگترین مشکلاتی که اغلب انسانها (بویژه انسانهای کمرو و خجالتی) در زندگی خود با آن روبرو هستند، مسئلهی گنگ گوییها، و عدم جرات و توان در ارائهی اطلاعات شفاف و واضح است که این موضوع اغلب مسبب دوباره کاریها و اتلاف وقتهای زیادی میشود.
در واقع اگر مسئلهی زمان برای ما اهمیت داشته باشد، نباید به هیچ وجه در ارتباطات خود به گونهای برخورد کنیم که موجب بروز ابهام و گیجی شده و در انجام امور خلل وارد کند.
انجام چند بُعدی کارها
یکی از مواردی که این روزها در بین عموم مردم بسیار جذاب به نظر میرسد و جزو توانمندیها قلمداد میشود، مسئلهی مالتی تسکینگ یا انجام همزمان چندین کار است که غالبا این کار در بانوان بیشتر به چشم میخورد. امام اگرچه توان درک همزمان چندین موضوع، میتواند در مواردی مفید واقع شود، اما در کل اجرای کارها بدین صورت به هیچ وجه از نظر کیفی و کمی مورد تایید نبوده و اتلاف زمان در این حالت بسیار زیاد است.
چراکه فیزیولوژی انسانها و مکانیسم مغزی آنها به گونهای است که اصلا توان مالتی تسکینگ را ندارد و درواقع کاری که برخی از آنها قادر به انجامش هستند، موضوع سویچ تسکینگ است؛ به بیانی دیگر، افرادی که در آنِ واحد چندین کار را با هم انجام میدهند، صرفا قدرت سویچ کردن بالایی بین کارها را دارند و نه اینکه بتوانند همزمان چندین کار را پردازش کنند.
از همین رو، حتی اگر شما جز آن دسته از کسانی به شمار میروید که به قول معروف چند بُعدی هستید و میتوانید چندین کار را همزمان انجام دهید؛ باز توصیه میشود که به هیچ وجه این روندِ کاری را در پیش نگیرید.
داشتن افکار پریشان
یکی از مواردی که در دنیای امروزی (به عنوان دنیای اطلاعات و ارتباطات) به مشکلی مبتلا به و همهگیر بدل شده است، مسئلهی درگیریِ مکرر ذهنی عمومِ مردم است؛ این موضوع نه تنها موجب افت قابل توجه کارایی مغز میشود بلکه به دلیل اشغال مداوم مغز، مانع از بهرهبرداری صحیح از زمان شده و اتلاف وقتِ بسیار زیادی را برای هر یک از انسانها به همراه دارد.
پس اگر بخواهیم زمان خود را برای بهرهبرداریهای کارآمد و مفید ذخیره کنیم؛ لازم است تا با روش یا روشهایی ذهن خود را از افکار پریشان و بهمریخته در امان نگاه داریم؛ بدین منظور میتوان از راهکارهای زیر بهره گرفت:
- سعی کنید فاصلهی بین افکار و واقعیت را کم کنید
- تلاش کنید تا افکارِ غیرارادی و ناخودآگاه را به کنترل خود در آورید
- تا حد امکان ذهن خود را از دو زمان گذشته و آینده دور کرده و سعی کنید بر روی زمان حال متمرکز شوید
- روند مثبت اندیشی و دیدن نیمهی مثبت هر چیز را در عادات خود بگنجانید
- عملگرا شوید و بدین صورت تا حد امکان خود را از فکر و خیال دور کنید
- قبل از فکر به هر موضوعی، مفید یا مضر بودن آن را در ذهن تجسم کنید
- افکارتان را بر روی کاغذ پیاده کنید
- با روشهای مختلف، بخش ras مغز خود را برنامهریزی کنید
- خودباوری و عزت نفس را در خود تقویت کنید
تعلل در انجام کارها
یکی از بزرگترین آفاتی که در روند مدیریت زمان و بهرهبرداری از این سرمایه وجود دارد، همین مسئلهی تعلل و وقتکشی است. در واقع تعلل شیوهای غلط است که موجب به تاخیر انداختن امور و وظایف میشود؛ و در این بین مولفههای منفی زیادی همچون موارد زیر میتواند در تشدید تعلل بسیار موثر باشند:
- وسواس فکری و توقف در بررسی جوانب کار
- عدم تمرکز کامل در ورود به کار
- تنبلی، تن آسایی و بهانهتراشی
- ترس و اضطراب
- عدم انتخابِ مناسب کار و عذابآور بودن انجام آن
- عدم آگاهی از اولویت و ضرورت انجام کار
- عادت بی تعهدی
و ….
پس لازم است برای حفاظت از زمان خود، ضمن ارزیابی دلایل بروز تعلل و سعی بر حذف این دلایل، از قانون پارکینسون برای جلوگیری از کِش دادن زمان در انجام امور نیز به طور جدی بهره بگیریم.
همین دقیقه، همین حالا شروع کنید / ۸ دلیل مهمِ تعلل را بشناسید
جمعآوری علوم بی فایده
شاید فکر کنید که هر چه بر میزان علم ما افزوده شود، به همان میزان بر موفقیت ها و کامیابیهای ما نیز افزوده خواهد؛ اما واقعیت این است که بسیار از علوم، اگرچه میتواند برای اشخاص زیادی در دنیا مفید باشند، اما نه تنها لزوما برای ما مفید نیستند، بلکه به دلیل غیرقابل استفاده بودنشان برای ما، مضر و مخرب نیز به شمار میروند.
در واقع علم لاینفع، موضوعی است که قرنها پیش نیز به زبانهای مختلف، دین به بدی از آن یاد کرده و جمعآوری آن را مورد نکوهش قرار داده است. چراکه این دسته از علوم فقط موجب گرفتن وقت (برای جذبشان)، افزایش درگیریِ ذهن، اتلاف وقت (برای نگهداریشان)، سمتدهی فرد برای ورود به مباحث بی ثمر و … میشوند و همان طور که مشخص است، بارزترین ضررشان، همان از بین بردن سرمایهی زمان ما است.
پس همیشه پیش از فراگیری علوم، از خود سوال بپرسید که آیا این دسته از علوم میتواند برای من نفع مادی یا معنوی داشته باشد یا خیر؟!