وقتی کسب و کار خود را توسعه می دهید، ممکن است سعی کنید محصولات یا خدمات خود را در بازارهای جدید یا خارجی بفروشید. با این حال، ابتدا باید بدانید که هر بازاری نیازها، نگرانی ها یا ارزش های متفاوتی دارد. این فرآیند از شما میخواهد که تغییراتی در محصول یا خدمات خود ایجاد کنید تا برای آن مشتریان جذاب باشد یا از قوانین و مقررات پیروی کنید. در این مقاله از ایوسی به تعریف سازگاری محصول، ارائه مثالها و توضیح اجزای یک استراتژی سازگاری میپردازیم.
مرتبط: مهارت های سازگاری: تعریف و مثال
سازگاری محصول چیست؟
سازگاری محصول به فرآیند ایجاد تغییرات در یک محصول برای دستیابی به مشتریان و بازارهای جدید یا خارجی اشاره دارد. یک شرکت ممکن است ویژگی های یک محصول موجود را اصلاح کند یا از آن به عنوان پایه محصول فروخته شده به بازارهای جدید استفاده کند. این فرآیند اغلب زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت باید با نیازهای نظارتی یا فرهنگی بازار خارجی مطابقت داشته باشد. یک شرکت همچنین ممکن است عناصر یک محصول را تنظیم کند تا آن را برای مشتریان خارجی قابل فروش تر کند، مانند بسته بندی آن.
یک شرکت می تواند تحقیقات بازار را برای تجزیه و تحلیل و درک نیازهای بازارهای هدف خود انجام دهد. ممکن است مطالعات یا نظرسنجی هایی از مشتریان به طور مستقیم انجام دهد یا از تحقیقات موجود برای تجزیه و تحلیل روندها، شکاف های بازار و بینش مشتری استفاده کند. برخی از عواملی که در نیاز به سازگاری محصول نقش دارند عبارتند از:
- عوامل فرهنگی
- اقلیم
- ترجیحات مشتری
- قدرت خرید مشتری
- قوانین مالیاتی
- محدودیت های
- استانداردهای کیفیت
- استانداردهای ایمنی
مرتبط: راهنمای انجام تحقیقات بازار
سازگاری محصول در مقابل استانداردسازی محصول
هم سازگاری محصول و هم استانداردسازی محصول نشان دهنده نحوه فروش و تولید کالا توسط شرکت ها به مصرف کنندگان است. با این حال، تفاوت هایی وجود دارد، مانند:
- اصلاح: انطباق محصول مستلزم تغییر ویژگی های محصول است تا آن را برای مصرف کنندگان در یک بازار خاص جذاب تر کند یا با قوانین و مقررات آن بازار مطابقت داشته باشد. در استانداردسازی محصول، شرکت ها یکنواختی محصول را برای همه یا چند بازار حفظ می کنند. به عنوان مثال، محصول از همان مواد ساخته شده است، نام یکسانی دارد و بدون توجه به مکان از بسته بندی یکسانی استفاده می کند. با این حال، بازارهای خارجی به دلیل مقررات، تفاوتهای زبانی یا سایر الزامات فرهنگی، اغلب به برخی سازگاریها نیاز دارند.
- کارایی: استانداردسازی به محصولی یکنواخت نیاز دارد. این رویکرد تولید محصولات را برای یک شرکت کارآمدتر می کند، زیرا برخلاف تطبیق تولید، نیازی به ساخت چندین نسخه ندارد. در استانداردسازی، این شرکت می تواند از فرآیندهای تولید انبوه و اتوماسیون برای تولید کپی های یکسان استفاده کند. این فرآیندها همچنین شرکت را قادر می سازد تا تولید خود را افزایش دهد.
- هزینه: یک محصول یکنواخت همچنین باعث ایجاد کارایی هزینه در فرآیند تولید یک شرکت می شود. هر کالایی از مواد یکسانی استفاده میکند، بنابراین شرکت اغلب میتواند با سفارش آن مواد در مقادیر زیاد یا فله، پسانداز کند. آنها همچنین میدانند که دقیقاً چه مقدار مواد باید استفاده کنند، که میتواند به حذف زباله و هزینههای مرتبط با آن کمک کند. با سازگاری محصول، مواد ممکن است بر اساس بازارهای مختلف متفاوت باشند، که می تواند کنترل هزینه ها را دشوارتر کند.
- انتخاب: انطباق محصول می تواند انتخاب های مختلفی را برای مشتریان فراهم کند، در حالی که استانداردسازی تنها یکی را ارائه می دهد. انتخابهای بیشتر شرکتها را قادر میسازد تا به مخاطبان متنوعتری با نیازها یا ترجیحات متفاوت دست یابند. با استانداردسازی، اگر محصول موجود برای مشتری جذابیت نداشته باشد، آنها دلیلی برای خرید آن ندارند. با این حال، عدم انتخاب نیز می تواند سودمند باشد زیرا مشتریان می دانند که چه انتظاراتی می توانند از محصول داشته باشند. این محصول بدون توجه به جایی که آن را خریداری می کند، همان کیفیت را حفظ می کند.
مطالب مرتبط: گواهینامه ISO چیست؟ ( و چرا مهم است؟)
انواع سازگاری محصول
چندین نوع سازگاری محصول وجود دارد که شرکت ها می توانند هنگام تلاش برای دستیابی به بازارهای جدید انجام دهند:
انطباق ملموس
سازگاری ملموس به تغییر جنبه های فیزیکی یک محصول اشاره دارد. این اصلاح ممکن است برای ترجیحات مشتریان خارجی جذاب باشد یا از هنجارهای فرهنگی پیروی کند. برای مثال، بسیاری از شرکتهای فستفود آمریکایی، آیتمهای مختلف منو را در مکانهای خارجی خود بر اساس غذاهای معمولی که در آن بازار مصرف میشود، ارائه میکنند. همچنین، ممکن است شرکت ها به دلیل قوانین و مقررات خاص نیاز به تغییر مواد یا مواد تشکیل دهنده محصول داشته باشند.
به جای تغییر صرفاً خود محصول، یک شرکت می تواند بسته بندی را نیز تغییر دهد. به عنوان مثال، رنگ ها در کشورهای مختلف معانی مختلفی دارند. یک شرکت ممکن است رنگ بسته بندی را تنظیم کند تا برای مشتریان خاص جذاب تر شود یا پیامی نمادین ارسال کند. برخی کشورها همچنین الزامات برچسب گذاری برای محصولات خاص مانند الکل دارند که شرکت ها باید از آنها پیروی کنند.
سازگاری ناملموس
سازگاری ناملموس به تغییر جنبه های غیر فیزیکی یک محصول، مانند نام یا موقعیت آن اشاره دارد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است نام یک محصول را تغییر دهد زیرا به چیزی نامناسب در زبان یک بازار خاص ترجمه می شود. موقعیت یابی به مکانی اشاره دارد که یک برند در ذهن مشتریان دارد یا تفاوت آن با رقبا. یک شرکت می تواند موقعیت خود را در نحوه نمایش خود نشان دهد. از طریق تحقیقات، یک شرکت ممکن است متوجه شود که مصرف کنندگان معتقدند محصول رقیب برای خانواده مناسب نیست. آن شرکت ممکن است پس از آن شروع به تلاش برای جایگاه خود به عنوان یک نام تجاری دوستدار خانواده با استفاده از پیام های خود برای به دست آوردن سهم بازار کند.
مطالب مرتبط: موقعیت یابی برند چیست؟
سازگاری تبلیغاتی
سازگاری تبلیغاتی به اصلاح نحوه تبلیغ یک شرکت در بازارهای خارجی اشاره دارد. شرکت ممکن است در مورد بازار هدف خود تحقیق کند تا مشخص کند کدام نوع یا روش تبلیغات مؤثرتر است. به عنوان مثال، آنها ممکن است متوجه شوند که بیلبوردها بهتر از تبلیغات رادیویی عمل می کنند و تمرکز خود را به آنجا تغییر می دهند. آنها همچنین ممکن است ظاهر بصری مواد بازاریابی خود را مطابق با ترجیحات مشتریان تنظیم کنند. به عنوان مثال، یک شرکت زیبایی که محصولات خود را در هند تبلیغ می کند، ممکن است از مدل های هندی برای ایجاد ارتباط بیشتر محصول استفاده کند.
مطالب مرتبط: ۱۶۳ نوع بازاریابی توصیف شده + ابهام زدایی
انطباق قیمت
تطبیق قیمت به تغییر قیمت یک محصول در هنگام فروش آن در بازارهای خارجی اشاره دارد. این انطباق اغلب به یک شرکت نیاز دارد که اندازه یا کمیت محصول را تغییر دهد تا تغییر را در نظر بگیرد. برای مثال، شرکتها میتوانند درآمد سرانه یا استانداردهای زندگی بازار را برای تعیین قیمت محصولی که مصرفکنندگان میتوانند بخرند، بررسی کنند. در غیر این صورت، آنها ممکن است مستقیماً با مصرف کنندگان مشورت کنند تا بفهمند که مایل به پرداخت چه قیمتی هستند.
اجزای مهم استراتژی سازگاری محصول
هنگام فروش محصولات به بازارهای خارجی، شرکت ها به یک استراتژی انطباق موثر نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که نیازهای نظارتی را برآورده می کنند و در عین حال ترجیحات مصرف کنندگان را جلب می کنند. استراتژی سازگاری محصول شامل اجزای زیر است.
- تحقیق در مورد مشتری: نیازهای مشتری یک عامل کمک کننده مهم در هنگام انجام سازگاری با محصول است. هنگام تطبیق یک محصول، یک شرکت ممکن است با مشتریان در بازارهای هدف تماس بگیرد تا افکار آنها را درک کند. این شرکت ممکن است ویژگی های ناملموس و ملموس را برای بهبود یا عناصری که می توانند برای پر کردن شکاف در بازار اضافه کنند، کشف کند. شرکتها همچنین ممکن است از کارشناسانی استفاده کنند که میتوانند ارزشهای فرهنگی یا استانداردهایی را که برای انطباق با آنها باید رعایت کنند، شناسایی کنند.
- تحقیقات صادرات: یک شرکت به تحقیق و ارزیابی اثرات بالقوه فرآیند صادرات بر تجارت خود می پردازد. فراتر از تحقیق در مورد بازارهای هدف، آنها همچنین باید زمان و هزینه های مربوط به تطبیق محصولات را برای مطابقت با نیازهای بازارهای مختلف تعیین کنند. آنها همچنین باید اطمینان حاصل کنند که استانداردها و مقررات مربوط به محصول را رعایت می کنند.
- بازاریابی: یک شرکت تعیین می کند که آیا باید کمپین بازاریابی خود را تغییر دهد تا برای مشتریان و بازارهای خارجی جذاب باشد. ایجاد این تغییر به جای اصلاح عناصر فیزیکی محصول می تواند مقرون به صرفه تر باشد. شرکت ها نحوه تبلیغ یا تبلیغ محصولات را مطابق با ارزش های فرهنگی یا ترجیحات بازارهای خاص تنظیم می کنند.
- قیمت گذاری: یک شرکت همچنین باید تحقیق کند که آیا قیمت محصول آنها برای بازارهای هدف مناسب است یا خیر. قیمت بسیار بالا می تواند بر فروش آنها تأثیر بگذارد. آنها میتوانند از گروههای تمرکز برای تعیین قیمتی که مصرفکنندگان بابت محصولات احساس راحتی میکنند، استفاده کنند.
- گزینه های خرده فروشی: شرکتی که به دنبال هدف قرار دادن بازارهای خارجی است، باید خرده فروشان بالقوه ای را شناسایی کند که بتوانند کالاهای خود را بفروشند. برخی از خرده فروشان مشخصات محصول یا تقاضای قیمت دارند، بنابراین ممکن است نیاز داشته باشند اندازه یا بسته بندی محصول خود را برای حضور در فروشگاه ها تنظیم کنند.
- رقابت: شرکتی که سعی می کند محصول خود را در بازارهای خارجی بفروشد، باید به محصولات رقیب خود یا استراتژی های بازاریابی برای حفظ سهم خود در بازار توجه داشته باشد. با مقایسه محصول خود با یک رقیب، آنها می توانند عناصر یا ویژگی های محصول را برای بهبود یا تغییر به جای توسعه یک چیز جدید شناسایی کنند.
2 پاسخ
رابطه بین سازگاری محصول با تصویر برند چیه
سلام
سازگاری محصول و تصویر برند رابطه مستقیمی با یکدیگه دارند. تصویر برند یعنی ادراک عمومی از برند و شناخت مشتریان نسبت به اونه. این تصویر بر اساس ویژگیها، مزایا، ارزشها و نقش برند در ذهن مشتری شکل میگیره.
سازگاری محصول هم به میزان تطبیق یا هماهنگی محصول با نیازها، مرغوبیت، عملکرد و انتظارات مشتریان اشاره داره. با داشتن یه محصول سازگار، شرکت برای مشتریانی که به محصول نیاز دارند، یه گزینه قابل اعتماد و خوب به نظر میرسه.
بنابراین، تصویر برند و سازگاری محصول دو جنبه مهم و مرتبط از ارتباط شرکت با مخاطبان و مشتریان خود هستند. تصویر برند و سازگاری محصول در کنار یکدیگه میتونند به تقویت و توسعه روابط شرکت با مشتریان کمک کنند.