بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

۱۱۰ نوع بازاریابی توصیف شده + ابهام زدایی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

تا به حال برای افزایش فروش به چند نوع بازاریابی مختلف فکر کرده اید؟ می دانید اصلا چند نوع بازاریابی وجود دارد؟ فقط عبارت “بازاریابی” را در گوگل وارد کنید تا استراتژی های مختلفی را مشاهده کنید. شگفت آور است؛ انواع بازاریابی خیلی بیشتر از آنی است که فکر می کردید.

در واقع برای بازاریابی گزینه های زیادی وجود دارد، بنابراین ما تصمیم گرفتیم فهرستی کامل از انواع مختلف تکنیک های بازاریابی را گردآوری کنیم. همچنین ما شرح مختصری، نظر، مثال و منبع اضافی برای هر نوع قرار داده ایم.

… این یک لیست بزرگ و جامع برای شما است. تاکنون ۱۶۳ نوع بازاریابی پیدا کردیم، بنابراین این مطلب بسیار بزرگ و جامعی است که می تواند در حکم یک دایرهالمعارف بازاریابی برای شما عمل کد؛ و اگرچه شاید توضیحات مربوط به هر کدام کامل نباشد؛ اما ایده ها و آماری که برای شما ارائه داده ایم می تواند ذهنیتی خیلی برای شروع کار شما باشد.

به هر حال، شما می‌توانید در این فهرست جامع، تمامی روش ها اعم از خوب و بد را برای خودتانا پیدا کنید.

می‌توانید با یک لیوان چای یا قهوه در کنارتان، شروع به پیمایش کنید. پس از همین الان شروع کنید و بررسی کنید که کدام یک از روش ها به کار شما می آید، در حیطه توانایی های شما است و جزو روش های محبوبتان می تواند محسوب شود؛ بعد با خیال راحت کارتان را آغاز کنید و ….


توجه: برای راحتی بیشتر شما؛ هر ده مورد از بازاریابی ها در یک برگه جداگانه گذارده شده است؛ لذا در انتهای هر برگه، می‌توانید با کلیک بر روی شماره ها، به برگه های بعدی یا قبلی رجوع کنید.


۱. بازاریابی بالاتر از خط

Above the line [ATL] marketing

بازاریابی بالاتر از خط (فوق خط) چیست؟

بازاریابی بالاتر از خط، استفاده از رسانه های جمعی برای بازاریابی برای مخاطبان گسترده است.

این برعکس بازاریابی زیر خط [شماره ۱۲] است که بازاریابی خاص و هدفمندتر است. نقطه قوت بازاریابی بالای خط دسترسی بالقوه است. جنبه منفی اغلب مربوط بودن است.

آیا نیاز به نمونه های بازاریابی بالا دارید؟

واضح ترین مثال از بازاریابی فوق خط، تبلیغات تلویزیونی است. یک آگهی ۳۰ ثانیه ای در نیمه وقت می تواند ده‌ها یا صدها میلیون تومان هزینه داشته باشد. بدیهی است که آمار تماشا بسیار زیاد خواهد بود، اما آیا این کار نتیجه خواهد داد؟

نمونه هایی از تبلیغات بالای خط

علیرغم تغییرات سریع در نحوه دسترسی صاحبان مشاغل به مصرف کنندگان، هنوز ارزش قابل توجهی در آنچه به عنوان تبلیغات بالای خط شناخته می شود وجود دارد. این نوع تبلیغات شامل تبلیغات از طریق روش هایی است که بر جذب مخاطبان انبوه تمرکز دارد، مانند تبلیغات در تلویزیون، رادیو و اینترنت. تبلیغات بالای خط زمانی بیشترین تاثیر را دارد که صاحبان مشاغل بتوانند از تحقیقات بازار خود استفاده کنند و رسانه ای را انتخاب کنند که مخاطبانشان بیشترین استفاده را دارند. در بسیاری از موارد، تبلیغات بالای خط توسط یک آژانس حرفه ای انجام می شود که می تواند به انتخاب رسانه و همچنین مناسب ترین تبلیغات برای آن رسانه کمک کند.

تبلیغات در تلویزیون

آخرین آمار از “گزارش کل مخاطبان” نیلسن (Nielsen) نشان می دهد که اگرچه میزان تماشای تلویزیون رو به کاهش است، اما بینندگان در گروه جمعیتی ۱۸ تا ۲۴ ساله همچنان به طور متوسط ​​حدود ۱۳ ساعت تلویزیون در هفته تماشا می کنند. این بدان معناست که تلویزیون همچنان ابزاری قدرتمند برای دستیابی به مخاطب مورد نظر است، به خصوص اگر بتوانید محصولات و خدمات خود را در ۹۰ ثانیه یا کمتر تبلیغ کنید. چرا که پخش در میان سرگرمی، که در آن طی مدت “۳۰ ثانیه یا کمتر” شعاری برای جلب توجه بینندگان است، دامنه توجه را کوتاه کرده است.

صاحبان کسب‌وکار باید آژانس‌هایی را استخدام کنند که بتوانند آگهی‌های بالاتر از خط را ایجاد کنند که پیام محصول را بدون صرف زمان زیاد طنین‌انداز کرده و بفروشد. مشاغل کوچک مانند دفاتر حقوقی، نمایندگی های خودرو، بوتیک‌ها و مهدکودک‌ها می‌توانند برای فروش تجربه استفاده از یک محصول یا خدمات یا برای نشان دادن نحوه عملکرد یک محصول یا خدمات، مکان‌های تبلیغاتی تلویزیونی محلی خریداری کنند (البته در صورت دارا بودن توان مالی). به عنوان یک رسانه تصویری، تلویزیون یکی از مؤثرترین روش‌های تبلیغات زنده است، زیرا تمام حواس را درگیر می‌کند و به صاحبان مشاغل این فرصت را می‌دهد تا تخیل مخاطبان خود را جذب کنند.

تبلیغات در رادیو

تبلیغات رادیویی یکی از روش های تبلیغات بالای خط است که می تواند برای صاحبان مشاغل کوچک مقرون به صرفه باشد. یکی از بزرگترین دلایل این است که رادیو یک رسانه همراه است که با مشتریان احتمالی شما همراه می شود که از مکانی به مکان دیگر حرکت می کنند.

و در حالی که درست است که یک تبلیغ بالای خط در تلویزیون به افراد بیشتری دسترسی پیدا می کند، هزینه بیشتری نیز خواهد داشت و فرکانس آن را ندارد که بتوانید یک تبلیغ بالای خط را در رادیو اجرا کنید. فرکانس (تکرار) یک ابزار بازاریابی بزرگ است، زیرا تحقیقات نشان داده است که هر چه تعداد دفعات بیشتری از مخاطبان شما چیزی را بشنوند، احتمال بیشتری دارد که در ذهن آنها باقی بماند.

همچنین رادیو رسانه‌ای را در اختیار شما قرار می‌دهد که در آن می‌توانید تبلیغات احساسی، طنز یا آموزنده ایجاد کنید و مخاطبان خود را بدون نیاز به جنگیدن برای فضایی در روزنامه یا زمان پخش تلویزیون درگیر کنید.رادیو همچنین برای مشاغل محلی ایده آل است، زیرا به شما امکان می دهد تبلیغات، تخفیف ها و رویدادهای ویژه را برای جذب مشتریان در بازار هدف خود تبلیغ کنید.

تبلیغات در اینترنت

اینترنت ماهیت بازاریابی را به گونه‌ای تغییر داده است که هر ساله در حال تغییر است، اما یکی از روش‌های اولیه ارتقاء سطح بالاتر برای مشاغل کوچک است. در واقع، تعداد کمی از کسب و کارها می توانند بدون نوعی حضور بازاریابی آنلاین زنده بمانند.

یکی از محبوب ترین انواع تبلیغات بالای خط در اینترنت، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک است. با این نوع تبلیغات، شما برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار خود پیشنهاد قیمت می دهید و زمانی که یک خریدار بالقوه درخواست جستجو را انجام می دهد، تبلیغ شما در صفحه نتایج ظاهر می شود.

به عنوان مثال، اگر صاحب یک کتابفروشی عتیقه هستید و کاربری «فروشندگان کتاب عتیقه محلی» را تایپ می کند، تبلیغ شما در صفحه نتایج جستجو نمایش داده می شود. اگر آن کاربر روی تبلیغ شما کلیک کند، شما برای آن کلیک هزینه می کنید زیرا کاربر را به وب سایت یا کانال رسانه اجتماعی شما هدایت می کند که کتاب ها و سایر محصولات شما در آنجا نمایش داده می شوند.

راهکارهای نوین بازاریابی: چطور در کمتر از یک سال به درآمد حیرت‌انگیز دست پیدا کنیم؟

دانلود کتاب: راهکارهای نوین بازاریابی: چطور در کمتر از یک سال به درآمد حیرت‌انگیز دست پیدا کنیم؟
فرمت: pdf
حجم: ۲.۷۹ مگابایت
تعداد صفحات: ۲۷۸ صفحه
این کتاب درباره بازاریابی هوشمندانه و راهکارهای نوین برای جذب مشتریان جدید و افزایش فروش صحبت می‌کند و به خواننده کمک می‌کند در کمتر از یک سال به درآمد حیرت‌انگیزی دست پیدا کند.

الان دانلود کنید!


۲. بازاریابی مبتنی بر حساب

Account-based marketing [ABM]

بازاریابی مبتنی بر حساب چیست؟

بازاریابی مبتنی بر حساب یک استراتژی بازاریابی جایگزین B2B (تجارت به تجارت) است که مشتریانی را هدف قرار می دهد که نوع خاصی از حساب دارند. این نوعی تقسیم بندی است [و در بازاریابی، ویژگی همیشه چیز خوبی است].

آیا به نمونه های بازاریابی مبتنی بر حساب نیاز دارید؟

به عنوان مثال؛ Hotjar یک شرکت فروش نرم افزار تجزیه و تحلیل وب سایت است. آنها ۳ امتیاز قیمت دارند (عکس زیر گویای روند حساب های این شرکت است):

اگر می‌خواهند محصولی را به مشتریان خود بفروشند، منطقی است که پیام‌های‌شان را بر اساس نسخه نرم‌افزاری که دارند تنظیم کنند. روشی که Hotjar با شخصی در بسته اصلی صحبت می کند می تواند [و احتمالاً باید] بسیار متفاوت از نحوه برقراری ارتباط با شخصی در معامله تجاری باشد.

هدف ABM چیست؟

هدف نهایی ABM انتقال حساب ها در فرآیند تدارکات است. بنابراین به یاد داشته باشید که هنگام ردیابی نتایج، بر روی کل حساب به جای مخاطبین فردی تمرکز کنید. مجموع فرصت ها، فرصت های بسته شده و ریال های تولید شده برای هر حساب را ردیابی کنید.

چگونه بازاریابان می توانند یک کمپین ABM را با موفقیت انجام دهند؟

۵ روش برای مقیاس بندی استراتژی بازاریابی مبتنی بر حساب برای شما وجود دارد:

  1. یک رویکرد سطحی برای ABM ایجاد کنید.
  2. مشخصه هایی را برای تقسیم بندی و هدف گذاری شناسایی کنید.
  3. از محتوای پویا در ایمیل ها استفاده کنید.
  4. از شخصی سازی وب برای افزایش تعامل وب سایت استفاده کنید.
  5. از تبلیغات پولی برای دسترسی به حساب های خود در سراسر وب استفاده کنید.

۳. بازاریابی اکتسابی

Acquisition marketing

بازاریابی اکتسابی چیست؟

این یک تاکتیک بازاریابی است که تنها هدف آن آوردن مشتریان یا اربابان رجوع جدید به یک تجارت است. هدف نهایی ایجاد یک استراتژی بازاریابی است که به صورت خودکار اجرا شود.

سئو نمونه ای از بازاریابی اکتسابی است. همچنین چیزی است که در پس زمینه‌ی اجرایی ما کار می کند.

کمپین بازاریابی اکتسابی چیست؟

کمپین های اکتساب یک محصول و خدمات را برای مخاطبان جدید تبلیغ می کنند و از کانال های مختلف برای حمایت از محتوا استفاده می کنند: بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، تبلیغ شبکه های اجتماعی، تبلیغات آفلاین یا آنلاین … نمونه هایی از این موارد است. در منطق قیف، کمپین اکتساب اغلب با استراتژی حفظ ترکیب می شود.

اکتساب در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

کسب دیجیتال فرآیند جذب و حفظ مشتریان جدید از طریق استراتژی های بازاریابی دیجیتال است. این رسانه ها، منابع آنلاین و ابزارهای تعامل را برای ارتقاء آگاهی در مورد کسب و کار شما، تشویق مشتریان به فکر خرید خدمات یا محصولات شما و خریدهای تکراری در آینده ترکیب می کند.


۴. بازاریابی وابسته

Affiliate marketing

بازاریابی وابسته چیست؟

بازاریابی وابسته عمل بازاریابی برند، وب سایت، محصول یا خدمات شخص دیگری در ازای دریافت هزینه است. هزینه بر اساس عملکرد است. هر چه بازاریابی وابسته موفقیت آمیزتر باشد، به شرکت وابسته دستمزد بیشتری دریافت خواهد کرد.

یک بازاریاب وابسته چه می کند؟

به زبانی بهتر؛ بازاریابی وابسته یک مدل تبلیغاتی است که در آن یک شرکت به دیگران (به عنوان مثال، وبلاگ نویسان) برای تبلیغ محصولات و خدمات خود و ایجاد فروش پول پرداخت می کند. شرکت‌های وابسته تبلیغات می‌گذارند یا محصولات یا خدمات را در وب‌سایت، برنامه یا وبلاگ خود بازاریابی می‌کنند. کمیسیون در سرنخ هایی که به فروش تبدیل می شوند پرداخت می شود.

در این بازاریابی فروشندگان (که گاهی اوقات به عنوان بازرگانان، خرده‌فروشان یا برندها شناخته می‌شوند) می‌توانند از کارآفرینان فردی گرفته تا شرکت‌های خیلی بزرگ و جهانی متغیر باشند. … مشتریان بر اساس ارجاع شرکت وابسته، محصول یا خدمات را از فروشنده خریداری می کنند.

چگونه وارد بازاریابی وابسته شویم؟

اگر بخواهیم با بازاریابی وابسته شروع کنید

  1. در مورد یک پلت فرم تصمیم بگیرید. از نظر تئوری، شما می توانید بازاریابی وابسته را در هر پلتفرمی انجام دهید. حتی در اینستاگرام هم کار می کند.
  2. جایگاه خود را انتخاب کنید. بیایید صادق باشیم: اگر امروز یک وبلاگ/وب‌سایت را راه اندازی کنید، با رقابت های زیادی روبرو هستید. مثلا تخمین زده می‌شود تعداد وبلاگ نویسان در آمریکا تا پایان سال ۲۰۲۲ به ۳۹.۶ میلیون نفر خواهد رسید.
  3. برنامه های وابسته را برای پیوستن پیدا کنید. سه نوع برنامه وابسته برای انتخاب وجود دارد.
    الف. برنامه های وابسته پردرآمد و کم حجم
    ب. برنامه های وابسته کم درآمد و با حجم بالا
    ج. برنامه های وابسته پردرآمد و با حجم بالا
  4. محتوای عالی ایجاد کنید. اگر می‌خواهید سایت وابسته شما موفق شود، باید محتوای باکیفیت ایجاد کنید که پیوندهای وابسته شما به طور طبیعی در آن قرار گیرند.
  5. ترافیک را به سایت وابسته خود هدایت کنید. وقتی شما محتوای عالی ایجاد کردید. قدم بعدی این است که افراد بیشتری آن را بخوانند، بنابراین آنها روی پیوندهای وابسته شما کلیک می کنند. در اینجا سه استراتژی ترافیکی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
    الف. ترافیک پرداخت شده
    ب. بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
    ج. یک لیست ایمیل بسازید
  6. روی پیوندهای وابسته خود کلیک کنید. فقط به این دلیل که محتوای شگفت انگیزی دارید به این معنی نیست که مردم روی پیوندهای وابسته شما کلیک می کنند. بلکه چند نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
    الف. قرار دادن پیوند
    ب. زمینه (نوع نوشتار درخصوص هر چیز)
    ج. فراخوان ها (شیوه های جلب توجه)
  7. کلیک ها را به فروش تبدیل کنید. در بازاریابی وابسته، برای کسب درآمد باید دو تبدیل انجام شود.
    1. اولین تبدیل کلیک به صفحه محصول است.
    2. دومین تبدیل، بازدید کننده ای است که محصول را خریداری می کند.

۵. بازاریابی قرابتی

Affinity marketing

بازاریابی قرابتی چیست؟

بازاریابی قرابتی که همچنین به عنوان بازاریابی مشارکتی شناخته می شود [به شماره ۱۰۹ مراجعه کنید]، در مورد ایجاد مشارکت های استراتژیک و سودمند متقابل است.

و این یعنی در این مدل بازاریابی، کسب و کارها با هم شریک می شوند تا بتوانند از مخاطبان مختلف استفاده کنند و آگاهی از برند خود را افزایش دهند. به همین دلیل است که می توانید رستوران های مک دونالد را در بسیاری از فروشگاه های آسدا در بریتانیا پیدا کنید.

چگونه بازاریابی قرابتی را شروع می کنید؟

استراتژی های بازاریابی قرابتی و بهترین شیوه ها می‌تواند شامل موارد زیر شود:

  1. شریک مناسب را برای منافع متقابل انتخاب کنید. تمام تلاش‌های بازاریابی وابسته به منظور ارائه ارزش به هر دو طرف و دادن چیزی برای به دست آوردن هر دو طرف است.
  2. یک مشارکت استراتژیک برنامه ریزی کنید.
  3. با شریک خود به آرامی ارتباط برقرار کنید.
  4. کمپین های خود را با هم تست و تنظیم کنید.

۶. بازاریابی چابک

Agile marketing

بازاریابی چابک چیست؟

بازاریابی چابک به معنای باز بودن، پذیرا بودن و پاسخگویی به تغییر در استراتژی بازاریابی شماست. همانطور که از نام آن پیداست، منعطف بودن و عدم پایبندی به یک برنامه سفت و سخت، روندی است که در این مدل بازاربی در پیش گرفته می شود.

پس می توانید بگویید که بازاریابی چابک بیشتر یک نگرش است تا یک استراتژی. الهام‌بخش این اصطلاح از دنیای فناوری توسعه چابک است، جایی که تکرارها در نرم‌افزار ثابت و تدریجی خواهند بود.

هواداران فوتبال شاید به یاد داشته باشند که در سال ۲۰۱۳، ادن هازارد از چلسی با اخراج پسری که توپ هدر می داد، خبرساز شد. Specsavers وقت را برای ارسال یک تبلیغ جعلی خنده دار که به این حادثه عجیب اشاره می کرد تلف نکرد:

چرا بازاریابی چابک مهم است؟

تیم های بازاریابی چابک شادتر هستند. افراد در آن تیم ها راضی تر، وفادارتر و مبتکرتر می شوند. بازاریابان چابک بیشتر درگیر کار خود می شوند زیرا بر آن کنترل دارند. بازاریابی چابک می تواند بخش بازاریابی شما را متحول کند و ساخت و نگهداری تیمی را که بازاریابی را جادو می کند آسان تر کند.

بازاریابی چابک چگونه پیاده سازی می شود؟

فرآیند بازاریابی چابک در ۶ مرحله می تواند باشد:

  1. معیارهای مهم را انتخاب کنید. تمام اهداف کمپین بازاریابی شما باید قابل اندازه گیری باشد، بنابراین به برخی شاخص ها نیاز خواهید داشت که می توانند به شما نشان دهند که آیا در جهت درست حرکت می کنید یا خیر.
  2. اهداف و سرعت خود را پیدا کنید. همه چیز با هدف شروع می شود. باید بدانید نه تنها تمرکز روی چندین چیز به طور همزمان دشوار است، بلکه تلاش برای انجام کارهای بیش از حد در یک زمان می تواند برای اثربخشی کلی تیم شما و تکمیل موفقیت آمیز اهداف شما مضر باشد. بهتر است یک یا دو اولویت را در یک زمان تعریف کنید و سایر معیارها را در یک الگوی نگه دارید (یعنی فقط از کسب در همان سطح حمایت کنید).
  3. فرضیه ایجاد کنید؛ عقب ماندگی رشد خود را بسازید. مجموعه ای از فرضیه هایی را که شما و تیمتان آزمایش خواهید کرد ایجاد کنید. برای یافتن فرضیه‌ها، می‌توانید داده‌های خود را تجزیه و تحلیل کنید تا برخی از بینش‌ها را بیابید یا از مقالات مرتبط الهام بگیرید. هنگامی که جمع آوری ایده ها بر اساس ارزیابی معیارها کامل شد، ایده ها به بک الگ رشد اضافه می شوند. سپس تعدادی از آنها را برای ارزیابی آینده انتخاب می کنید.
  4. نحوه انتخاب و تعیین چیزی که بعداً آزمایش می کنید؛ چارچوب ICE. شان الیس (Sean Ellis) چارچوب ICE Score را معرفی کرد که به تیم شما کمک می کند تا قبل از شروع سرمایه گذاری در ساخت و آزمایش هر چیزی، تمام فرضیه ها را ارزیابی کند. به منظور استفاده بهینه از زمان خود و تعیین اینکه چگونه موارد را برای اسپرینت (عملکرد سریع) بعدی خود اولویت بندی کنید، سه سوال وجود دارد که شما و تیمتان باید به آنها پاسخ دهید:
    1. اگر این کار موثر باشد چه تاثیری خواهد داشت؟ (از ۱ تا ۵)
    2. چقدر مطمئن هستیم که این کار خواهد کرد؟ (از ۱ تا ۵)
    3. ساخت/اجرای آن چقدر آسان است؟ (از ۱ تا ۵، هر چه اجرا آسان تر باشد، امتیاز بالاتری دارد).
  5. تست و تحلیل کنید. وقتی تست شروع می شود، داده ها را از منابع مختلف روی یک برد جمع آوری کنید. کل تیم رشد به این تابلو دسترسی دارند. موارد زیر برخی از مواردی که برای هر یک از معیارها مفیدتر هستند:
    • تجزیه و تحلیل – KISSmetrics، Google Analytics، Amplitude
    • تست A/B – بهینه سازی، Google WebSiteOptimizer
    • تست کاربران واقعی – تست کاربر، CrazyEgg
    • نظارت بصری – بازرسی
    • تجسم، بحث، برنامه ریزی آزمون – Miro
  6. چرخه را تکرار کنید. در پایان هر اسپرینت سوالاتی داشته باشید که در آن هر یک از اعضای تیم به آنها پاسخ دهند:
    • چه چیزی برای ما خوب کار کرد؟
    • چه چیزی برای ما خوب کار نکرد؟
    • چه اقداماتی می توانیم برای بهبود روند آینده خود انجام دهیم؟

۷. بازاریابی اتحاد

Alliance marketing

بازاریابی اتحاد چیست؟

مانند بازاریابی قرابتی یا مشارکتی، بازاریابی اتحاد در مورد دو تجارت است که با یکدیگر همکاری می کنند. اما تفاوت در بازاریابی اتحاد این است که همکاری عمیق تر است. شرکت هایی که با هم متحد می شوند [ممکن است بیش از یک مورد باشد] منابع خود را برای تبلیغ و فروش یک محصول یا خدمات جمع آوری می کنند. مثلا شاید شما یک کارواش یا یک تعمیرگاه در یک پارکینگ را دیده باشید. برخی از شراکت ها کاملاً منطقی هستند.

چرا از بازاریابی اتحاد استفاده کنید؟

  • دسترسی به مشتریان کسب و کارهای غیررقابتی
  • دست یافتن به مخازن دانش و تخصص
  • کاهش ناکارآمدی ها (هزینه ها) با منابع و تلاش های ترکیبی
  • تبدیل رقبا به شریک
  • دستیابی به بازارهای جدید (به ویژه در سطح بین المللی)

بازاریابی اتحاد می تواند تقریباً توسط هر کسب و کاری به کار گرفته شود که بتواند شرکای علاقه مند به همکاری متقابل سودمند را پیدا کند. اساساً، شامل تجمیع منابع – خواه این منابع دانش / تخصص، زیرساخت توزیع، شناخت برند / شهرت یا صرفاً پول باشد – برای دستیابی به نتیجه‌ای که به‌طور مستقل به دست آوردن آن پرهزینه‌تر است. مثال‌ها عبارتند از:

  • اتحاد مشاغل غیر رقابتی این شامل مثال نانوا/گلفروش در بالا می شود. یا یک سرویس یدک‌کش، تعمیرگاه خودرو، و کسب‌وکار کرایه اتومبیل با هم متحد می‌شوند تا خدمات سرتاسری را به همان مشتری ارائه دهند.
  • اتحادهای مقصد، که در آن هتل‌ها، رستوران‌ها و کسب‌وکارهای توریستی منابع را جمع‌آوری می‌کنند تا موقعیت خود را برای مسافران احتمالی بازاریابی کنند.
  • اتحادهای فناوری اغلب برای ترویج یک دستگاه یا مفهوم جدید تشکیل می شوند. در این مورد، شرکت هایی که ممکن است به طور بالقوه در ارائه فناوری جدید رقابت کنند، با رقابت بیشتری با سایر شرکت هایی مواجه می شوند که فناوری جایگزین موجود و تاسیس شده را نمایندگی می کنند. یک اتحاد به این شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا حضور بیشتری در بازار ایجاد کنند تا فناوری قدیمی را جایگزین کنند – و تضمین می‌کند که استانداردهای تولید فناوری جدید را ایجاد کنند.
  • اتحاد برای گسترش به بازارهای جدید به ویژه مفید است، زیرا توسعه مستقل مستلزم سرمایه گذاری عظیم منابع و توسعه کانال های توزیع جدید است. این به ویژه برای بهره برداری از بازارهای خارج از کشور مفید است. یک شرکت در یک کشور می تواند محصولی را از طریق شرکت دیگری که قبلاً در کشور دیگری تأسیس شده است ارائه دهد، بنابراین بلافاصله وارد بازار جدید می شود.

این اصل برای توسعه داخلی نیز کار می کند. برای مثال استارباکس با پپسی متحد شد تا نوشیدنی‌های آماده خود را در پمپ بنزین‌ها، خواربارفروشی‌ها و فروشگاه‌های رفاه توزیع کند. استارباکس به شبکه توزیع تاسیس شده پپسی بدون نیاز به ساخت شبکه خود دسترسی پیدا کرد. در مقابل، پپسی از محصولات جدید (مانند فراپوچینوهای بطری شده) که مستقیماً با نوشیدنی های خود رقابت نمی کردند، درآمد کسب کرد.


۸. بازاریابی کمین

Ambush marketing

بازاریابی کمین چیست؟

کسب‌وکاری که از بازاریابی کمین استفاده می‌کند سعی می‌کند محصولات یا خدمات خود را با رویدادی مرتبط کند که قبلاً حامیان رسمی داشته است. همانطور که از نام آن پیداست، شرکت ها از این تاکتیک کم هزینه برای کمین رویدادها و رقابت برای قرار گرفتن در معرض رقبا استفاده می کنند.

طرفداران تنیس ممکن است به یاد داشته باشند که Heineken اسپانسر رسمی آبجوی US Open در سال ۲۰۱۱ بود. با این حال، در طول مسابقه، رقیب استلا نزدیک‌ترین ایستگاه قطار به مرکز ملی تنیس Billie Jean King را پیدا کرد و آن را با تبلیغات فراوان تزئین کرد. همه تبلیغات دارای مضامین و شعارهای مرتبط با تنیس بودند، بنابراین به نظر می رسید که استلا از این رویداد حمایت مالی می کرد.

هدف از بازاریابی کمین چیست؟

به طور معمول، بازاریابی کمین برای سوار شدن بر روی یک روند برجسته و جلب توجه در یک رویداد بزرگ، همسو کردن فعالیت های تبلیغاتی و توجهاتِ حولِ آن، بدون نیاز به پرداخت هزینه به برگزار کننده رویداد استفاده می شود تا به عنوان حامی مالی «رسمی» در دسته بندی یک محصول خاص تعیین شود.

آیا بازاریابی کمین غیرقانونی است؟

به طور کلی بازاریابی کمین قانونی نیست و مبنایی برای چند پرونده حقوقی نقض علامت تجاری است. به هر صورت، این شیوه بازاریابی نگرانی های زیادی برای کمیته المپیک ایالات متحده (USOC) نیز ایجاد می کند.


۹. بازاریابی مقاله

Article marketing

بازاریابی مقاله چیست؟

بازاریابی مقاله نوعی تبلیغات است که در آن کسب و کارها مقاله می نویسند و سپس به صورت استراتژیک در اینترنت قرار می گیرند. مقالات باید در مورد موضوعات مرتبط باشند. پس از نوشتن، آنها در رسانه های خبری، بانک های مقاله، انجمن ها، سایت های روابط عمومی و سایت های ارسال مقاله توزیع می شوند.

به یک معنا، بازاریابی مقاله مشابه بازاریابی محتوا است، اما مقالات در وب سایت خود شرکت وجود ندارند. به این ترتیب، ارزش بازاریابی مقاله مشکوک است.

به هر حال؛ شما می توانید محتوای حمایت شده را در بسیاری از وب سایت ها مشاهده کنید:

آیا بازاریابی مقاله هنوز کار می کند؟

بله، انجام بازاریابی با این روش زمان برتر است، اما در نهایت, هنگامی که به مزیت عدم مشمولیت سیلی های گوگل و همچنین ترافیک قابل توجهی که می توانید از این طریق ایجاد کنید، فکر می کنید
احتمالا متوجه خواهید شد که بازاریابی مقاله فقط به “هنوز زنده است” محدود نخواهد شد، بلکه برای آینده نیز زنده، پر رونق و آماده خواهد بود.


۱۰. بازاریابی تقویت شده

Augmented marketing [AR]

بازاریابی تقویت شده (افزوده) چیست؟

بازاریابی افزوده ایده افزودن ارزش به یک پیشنهاد از طریق یک پیشنهاد اضافی و نوآورانه است. کلمه “افزوده” به معنای “از نظر اندازه یا ارزش بزرگتر شده” است. بنابراین با در نظر گرفتن مزایای اضافی، بازاریابی تقویت شده شانس فروش را افزایش می دهد. اگر کمی بررسی کنید مجموعه‌ای از نمونه‌ها را در صنعت پیتزا پیدا خواهید کرد، جایی که پیشنهادات «یکی بخرید، یکی را رایگان دریافت کنید».

اجزای ترکیب بازاریابی افزوده چیست؟

محصول افزوده شده عناصر غیر ملموسی است که به قطعات فیزیکی ارزش می بخشد. اینها ممکن است شامل ضمانت‌ها، وارانتی‌ها و گارانتی‌ها، عالی بودن خدمات مشتری، گزینه‌های مالی برای خرید گزینه‌های تحویل، خدمات نصب و مراقبت از مشتری پس از فروش باشد.

بازاریابی واقعیت افزوده چیست؟

Augmented Reality [AR] Marketing

واقعیت افزوده (AR) شامل قرار دادن اطلاعات بصری، شنیداری یا حسی دیگر بر روی جهان به منظور افزایش تجربه فرد است. خرده فروشان و سایر شرکت ها می توانند از واقعیت افزوده برای تبلیغ محصولات یا خدمات، راه اندازی کمپین های بازاریابی جدید و جمع آوری داده های منحصر به فرد کاربر استفاده کنند.

هدف از بازاریابی افزوده چیست؟

هدف نهایی AR این است که کاربر نتواند تفاوت بین دنیای واقعی و داده های مجازی را که روی آن قرار گرفته است تشخیص دهد. دامنه کاربردهای واقعیت افزوده بسیار گسترده است زیرا می توان آن را در سرگرمی، آموزش، ارتباطات، پزشکی، نظامی و بسیاری از صنایع دیگر به کار برد.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

10 پاسخ

    1. سلام

      بازاریابی عبارته از فعالیت‌ها و روش‌هایی که به منظور تحقق اهداف تجاری و فروش محصولات و خدمات یه فرد، شرکت یا سازمان صورت می‌گیره. بازاریابی شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلفه که به منظور جذب مشتریان، افزایش فروش و حفظ رضایت مشتریان مورد استفاده قرار می‌گیره. این فرایند شامل تحلیل بازار، تعیین هدف‌های بازاریابی، تعیین جایگاه در بازار، تعیین برنامه بازاریابی، انتخاب و استفاده از ابزارها و روش‌های بازاریابی مختلف، نگهداری و تقویت رابطه با مشتریان و ارزیابی عملکرد بازاریابیه.

  1. لطفا چند اصطلاح مهم که یه بازاریابِ طراح وب سایت باید بدونه رو لیست کنین و برای هر کدوم هفت هشت کلمه توضیح بنویسین

    1. سلام

      خوبه که درخصوص مواردی مثل سئو، امنیت، تولید محتوا، ui و ux و امثال اینها اندک اطلاعاتی داشته باشین؛ مثلا موارد زیر رو بهتر درک کنین:
         – Search Engine Optimization (SEO): این عبارت به بهبود جایگاه ویدیوها، صفحات وب، یا وب سایت‌ها در نتایج موتورهای جستجو می‌پردازه.
         – Target audience: این اصطلاح به گروه هدفی اشاره داره که یه بازاریاب به منظور رسیدن به موفقیت در تبلیغات بهش هدف‌مند می‌شه.
         – Conversion rate: نرخ تبدیل، به میزانی اشاره داره که کاربران وب سایت یا مشتریان پتانسیل اقدام به فعالیت خاصی می‌کنند، مثل خرید محصول یا ثبت نام.
         – Call-to-action (CTA): این عبارت به هدایت کاربران به اقدام خاص بعد از مشاهده محتوا یا تبلیغ می‌پردازه، مثل دکمه “خرید کنید” یا “ثبت نام کنید”.
         – Bounce rate: درصد کاربرانی که پس از مشاهده صفحه اصلی یا صفحه مرجع، بدون اقدام بیشتری از سایت خارج می‌شن.
         – Landing page: صفحه‌ایه که کاربران برای ورود و تبدیل شدن به مشتریان بالقوه بر اون فراهم می‌شن.
         – Content marketing: استراتژی استفاده از محتواهای ارزشمند و جذاب برای جذب و نگهداری کاربران وب سایت.
         – Backlink: لینک‌هایی هستند که از سایت‌ها دیگه به سایت می‌رسن و کمک می‌کنه تا سایت در جایگاه جستجو قوی‌تری قرار بگیره.
         – Keyword research: فرآیند جمع‌آوری و تحلیل کلمات کلیدی پرجستجو برای تولید محتوا و بهینه سازی وب سایت برای جستجوگرها.
         – Social media marketing: استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ، تعامل و جذب مشتریان.
         – User experience (UX): تجربه کاربری، به تجربه کاربران در هنگام استفاده از وب سایت می‌پردازه و بر بهبود این تجربه تمرکز داره.
         – Analytics: استفاده از داده‌ها و آمارها برای تحلیل و ارزیابی اثربخشی راهبردها و تبلیغات.
         – A/B testing: روشی برای مقایسه دو نسخه از یه صفحه وب یا تبلیغ و مشاهده کدومیک بهتر به نتایج مدنظر می‌رسه.
         – Responsive design: طراحی وب سایت به گونه‌ای که روی تمام دستگاه‌ها و اندازه‌های صفحه به خوبی نمایش داده بشه.
         – Conversion funnel: مراحل مختلفی که کاربران باید طی کنند تا به تبدیل شدن به مشتریان برسن.
         – Google Analytics: ابزار رایگان آمار و تجزیه و تحلیلی که Google ارائه می‌ده.
         – Cost per click (CPC): مقداری که برای هر کلیک در تبلیغات پرداخت می‌شه.
         – Click-through rate (CTR): درصدی از تعداد کلیک ها نسبت به تعداد نمایش های تبلیغ.
         – Landing page optimization: بهبود صفحه فرود برای افزایش نرخ تبدیل.
         – Email marketing: استفاده از ایمیل برای تبلیغ و ارتباط با مشتریان.
         – Pay-per-click (PPC): مدلی از تبلیغات آنلاین که بر اساس تعداد کلیک ها پرداخت می‌شه.
         – Lead generation: تولید و جذب مشتریان پتانسیل برای تبدیل شدن به مشتریان واقعی.
         – Organic traffic: ترافیک طبیعی وب سایت که از نتایج جستجوی غیرتبلیغاتی نشأت می‌گیره.
         – Heatmap: یک نمودار گرما که نشون می‌ده که کاربران در یه صفحه وب به کدوم ناحیه بیشتر توجه می‌کنن.
         – Influencer marketing: استفاده از شخصیت‌های مشهور و تأثیرگذار برای تبلیغ و ایجاد نیاز در مشتریان.
      و …

  2. سلام من مدیر فروش شرکتمون هستم
    بزای بازاریابی خانه به خانه و نحوه شروع سوال و کمک داشتم

  3. من مدتیه توی کار بازاریابی مواد غذایی هستم
    ولی خیلی برام سخته که یه جای عالی و موندگار برای بازاریابیم انتخاب کنم
    باید از چه روشی برا این کار استفاده کنم؟

    1. سلام
      سوالتون خیلی کلیه، و برای رسیدن به پاسخی مناسب، بهتره خودتون سوالتون رو ریز کنید.
      ولی به هر حال، مواردِ ساده اما بسیار مهمِ زیر می تونه تا حدی راهگشای شما باشه (البته هر کدوم از این موارد، خودش دنیایی بزرگی داره، ولی شما می تونی هر کدوم رو از قدم های کوچیک شروع بکنی و رفته رفته اونها رو ارتقاء بدی):

      پیش از هر چیز بهتره شما بازار هدفتون رو پیدا کنید، تا این طوری نیازی نباشه به صورت رندوم و تصادفی سراغ افراد و مکان های مختلف برین؛ که این هم در زمان و هزینه هاتون براتون صرفه جویی داره، هم نتایج خیلی بهتری رو براتون به همراه داره. به این صورت حس و حالتون هم به مراتب بهتر می شه که این خودش یه مزیت رقابتی عالیه

      و در کنار موضوع شناخت مخاطبین هدف؛ حتما لازمه یه سری مهارت های جانبی بازاریابی رو در خودتون تقویت کنین. مثلا:

    2. مهارت های ارتباطی
    3. شخصیت شناسی
    4. زبان بدن
    5. و …

      و علاوه بر این ها، بهتره بدونید که محصول/خدمات مورد بازاریابی شما چه خصوصیاتی داره؟ و این یعنی

    6. آشنایی کامل با محصولاتتون
    7. رقبای این محصولات
    8. نقاط قوت این محصولات نسبت به موارد مشابه
    9. رنج قیمت این طیف از محصولات
    10. و …

      1. برای بازار هدف هم، خوبه که خودتون مدتی وقت بگذارین و با طرح این قبیل سوالا از خودتون، به دنبال پاسخ های مناسب و صحیحی براشون باشین:

        مخاطبین هدفتون رو چه کسایی تشکیل می دن؟

      2. کجا می تونید اونها رو پیدا کنین؟
      3. چه چیزایی براشون ارزشمند و مهمه؟
      4. چه چیزایی اونها رو نگران میکنه؟
      5. در حال حاضر اونها به چه چیزهایی نیاز دارن؟
      6. و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *