بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

اهرم عملیاتی: تعریف، فرمول و محاسبه

اهرم عملیاتی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

چه در امور مالی یا حسابداری کار می کنید، درک ساختار هزینه یک شرکت می تواند به شما در تصمیم گیری های مالی مهم کمک کند. اهرم عملیاتی معیاری است که می توانید برای ارزیابی هزینه های یک شرکت استفاده کنید.

در این مقاله از ایوسی، توضیح می‌دهیم که اهرم عملیاتی چیست، چه کسی ممکن است از آن استفاده کند و چرا، و دو روش برای محاسبه اهرم عملیاتی با مثال نشان می‌دهیم.

اهرم عملیاتی چیست؟

اهرم عملیاتی اندازه گیری هزینه های ثابت یک شرکت در مقایسه با هزینه های کل آن است. هزینه های ثابت در هر دوره ثابت می ماند و هزینه های متغیر با تغییر نرخ تولید تغییر می کند. به عنوان مثال، مالیات بر اجاره و دارایی هزینه های ثابتی هستند، زیرا یک شرکت باید بدون توجه به سطوح تولید، مبلغ یکسانی را در هر دوره بپردازد. نمونه ای از هزینه متغیر می تواند کمیسیون فروش باشد. همانطور که یک کارمند محصولات بیشتری می فروشد، فروش افزایش می یابد و هزینه شرکت نیز افزایش می یابد. هزینه کل ترکیبی از تمام هزینه های ثابت و متغیر است.

نحوه محاسبه اهرم عملیاتی

بسته به اطلاعاتی که در مورد هزینه های یک شرکت در دسترس دارید، روش های مختلفی برای محاسبه اهرم عملیاتی وجود دارد. در اینجا دو روش برای محاسبه اهرم عملیاتی وجود دارد.

محاسبه اهرم عملیاتی با استفاده از ساختار هزینه

اگر به اطلاعات ساختار هزینه یک شرکت دسترسی دارید، می توانید اهرم عملیاتی را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کنید:

اهرم عملیاتی = Q (P – V) / Q (P – V) – F

که در آن:

Q= تعداد واحدهای تولید شده یا فروخته شده
P= قیمت هر واحد
V= هزینه متغیر برای هر واحد
F= هزینه های عملیاتی ثابت

فرمول اهرم عملیاتی

The degree of operating leverage: درجه اهرم عملیاتی (DOL) معیاری است که میزان درآمد عملیاتی یک شرکت در پاسخ به تغییر در فروش را اندازه می‌گیرد.

به عنوان مثال، صاحبان رستوران رائه می خواهند اهرم عملیاتی خود را محاسبه کنند. آنها مالک ساختمان هستند و هزینه های عملیاتی ثابت نسبتاً پایینی دارند که شامل مالیات بر دارایی و خدمات آب و برق می شود که در مجموع ۱۰۰۰۰ تومان برای سال (F) می باشد. هر نفر که سرو می شود هزینه متغیر ۱۰ تومان برای هر وعده غذایی (V) دارد و رستوران برای هر وعده غذایی ۲۰ تومان (P) هزینه می گیرد. امسال آنها ۱۰۰۰۰۰ وعده غذایی فروختند (Q). آنها با استفاده از فرمول ساختار هزینه محاسبه می کنند:

۱۰۰۰۰۰ (۲۰ – ۱۰) / ۱۰۰۰۰۰ (۲۰ – ۱۰) – ۱۰۰۰۰ = ۱.۱

درجه اهرم عملیاتی ۱.۱ است. این عدد به این معنی است که به ازای هر ۱ درصد تغییر در فروش شرکت، انتظار می رود درآمد عملیاتی شرکت ۱.۱ درصد تغییر کند. این عدد نزدیک به ۱ است و بنابراین ممکن است نشان دهنده شرکت ایمن تر با سود بالقوه کمتر باشد. مالک رستوران Rae می‌تواند این عدد را با سایر رستوران‌های محلی مقایسه کند، اگر داده‌ها در دسترس باشد یا از این عدد برای ارزیابی رشد خود در هر دوره استفاده کند.

محاسبه اهرم عملیاتی با استفاده از نسبت هزینه

اگر دسترسی محدودی به اطلاعات مالی شرکت دارید، همچنان می توانید اهرم عملیاتی را با استفاده از فرمول نسبت هزینه تخمینی محاسبه کنید:

اهرم عملیاتی = % تغییر در درآمد / % تغییر در فروش

  1. تغییر درآمد را محاسبه کنید. تغییر درآمد را با گرفتن درآمد امسال و کسر درآمد سال قبل محاسبه کنید. آن عدد را بر درآمد سال قبل تقسیم کنید تا درصد تغییر را پیدا کنید.

  2. تغییر در فروش را محاسبه کنید. فروش این دوره را در نظر بگیرید، فروش دوره قبل را کم کنید و بر فروش دوره قبل تقسیم کنید تا درصد تغییر را پیدا کنید.

  3. محاسبه نسبت درصد تغییر درآمد را بر درصد تغییر در فروش تقسیم کنید تا اهرم عملیاتی را پیدا کنید.

مطالب مرتبط: نحوه محاسبه درصد روند (با مثال)

نحوه تفسیر اهرم عملیاتی

هنگام محاسبه اهرم عملیاتی، متوجه خواهید شد که شرکت ها می توانند اهرم عملیاتی بالا یا پایین داشته باشند. در اینجا نحوه تعیین نتایج خود آمده است:

اهرم عملیاتی بالا

اهرم عملیاتی بالا به این معنی است که یک شرکت نسبت به هزینه های کل خود نسبت زیادی از هزینه های ثابت دارد. یک مثال ممکن است یک شرکت هواپیمایی باشد. آنها هزینه های ثابت زیادی دارند، از جمله تعمیر و نگهداری هواپیما و حقوق کارکنان، که حتی با تغییر تعداد فروش، نسبتاً ثابت می مانند.

اهرم عملیاتی کم

یک شرکت زمانی که هزینه های ثابت آن نسبتاً کم باشد اهرم عملیاتی پایینی دارد. یک مثال می تواند یک رستوران باشد. آنها هزینه های ثابتی مانند اجاره دارند، اما بسیاری از هزینه های آنها متغیر است، مانند مواد اولیه مورد نیاز. وقتی تولید زیاد است و رستوران پر است، به مواد بیشتری نیاز دارند، اما زمانی که دوره کند باشد، هزینه‌هایشان کمتر می‌شود.

بیشتر بخوانید: هزینه های ثابت در مقابل متغیر: تعاریف و مثال ها

مزایای استفاده از اهرم عملیاتی

درک اهرم عملیاتی یکی از مؤلفه های مالی است که می تواند به شما در مورد موارد زیر کمک کند:

  • سطح ریسک: اهرم عملیاتی راهی است که سرمایه گذاران می توانند ریسک را ارزیابی کنند. متخصصان مالی معمولاً اهرم عملیاتی پایین را با ریسک کمتر مرتبط می دانند. سود می تواند در هر دوره متفاوت باشد، اما یک شرکت باید هزینه های ثابت خود را صرف نظر از میزان سود آن بپردازد. اگر شرکتی هزینه های ثابت پایینی داشته باشد، ممکن است بتواند راحت تر از شرکتی با اهرم عملیاتی بالا، آنها را پوشش دهد.

  • سودآوری بالقوه آینده: اهرم عملیاتی بالا نشانگر سود بالقوه بالاتر است. وقتی درآمد افزایش می‌یابد، هزینه‌های ثابت ثابت می‌ماند، بنابراین شرکتی با اهرم بالاتر می‌تواند سود بیشتری کسب کند. اهرم پایین سودآوری بالقوه کمتری دارد زیرا با افزایش درآمدها، هزینه های متغیر نیز افزایش می یابد.

مطالب مرتبط: ریسک گریزی و معنای آن در سرمایه گذاری

مثالی از اهرم عملیاتی با اطلاعات محدود

اهرم عملیاتی بسته به بالا یا پایین بودن آن و اطلاعاتی که برای محاسبات خود دارید متفاوت به نظر می رسد. این مثال به شما نشان می دهد که چگونه می توانید اهرم عملیاتی را زمانی که دسترسی محدودی به ساختارهای هزینه یک شرکت دارید محاسبه کنید:

یک سرمایه گذار در حال بررسی خرید سهام در xyz است. آنها می خواهند قبل از سرمایه گذاری برای ارزیابی ریسک و سود بالقوه شرکت، اهرم عملیاتی را محاسبه کنند.

آنها ترازنامه xyz را پیدا کردند و درآمد خالص ۲۰ درصد در سال جاری و فروش ۱۵ درصد افزایش یافت. آنها می توانند از فرمول نسبت هزینه استفاده کنند:

۲۰ / ۱۵ = ۱.۳

آنها اکنون می دانند که شرکت دارای درجه اهرم عملیاتی ۱.۳ است. این بدان معناست که انتظار می رود به ازای هر ۱% تغییر در فروش، درآمد ۱.۳% تغییر کند. سرمایه گذار می تواند از این شماره برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در شرکت استفاده کند.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

4 پاسخ

  1. اهرم عملیاتی و مالی چیست؟

    اهرم عملیاتی نامی است که به تأثیر تغییر در سطح تولید بر درآمد عملیاتی داده می شود. اهرم مالی نامی است که به تأثیر تغییر در میزان تأمین مالی دارایی های شرکت با پول قرض گرفته شده بر بازده داده می شود

  2. درجه اهرم عملیاتی یا به انگلیسی Operational leverage، به نسبت تغییرات در طرح انتظامی (هزینه های ثابت و متغیر) به تغییرات درآمد فروش یک شرکت اشاره دارد. درجه اهرم عملیاتی نشان می دهد که چقدر هزینه های ثابت شرکت نسبت به هزینه های متغیر بالاتر است. هرچه درجه اهرم عملیاتی بیشتر باشد، هزینه های ثابت شرکت نسبت به هزینه های متغیر بیشتر خواهد بود.

    درجه اهرم عملیاتی می تواند توسط رابطه زیر محاسبه شود:

    درجه اهرم عملیاتی = (سود عملیاتی / سود خالص قبل از کسر مالیات) ÷ (فروش کل – سود خالص قبل از کسر مالیات)

    مزیت استفاده از درجه اهرم عملیاتی در تجزیه و تحلیل مالی این است که می تواند به شناسایی عواملی که بر سود آینده یک شرکت تأثیر می گذارند، کمک کند. همچنین، می تواند به مدیران کمک کند تا در صورت ایجاد تغییرات در طرح های انتظامی، تاثیرات مالی آن را پیش بینی کنند.

    1. سلام
      فرمول اهرم مالی و عملیاتی دو فرمول متفاوت هستند و مربوط به دو نوع اهرم موضوع جداگانه از هم هستند.
      فرمول اهرم مالی (Financial Leverage) بیانگر رابطه بین دارایی‌های خود جمع‌کننده (مانند بدهی‌ها) و دارایی‌های مالی (مثل سرمایه صاحبان سهام) یه شرکته. فرمول اهرم مالی به صورت زیره:
      فاکتور (Financial Leverage) = دارایی های کل / سرمایه گذاری صافی
      که در اون:
      دارایی های کل (Total Assets) شامل دارایی های جاری و غیرجاری شرکت در یه زمان خاصه.
      سرمایه گذاری صافی (Net Investment) نشون دهنده میزان سرمایه گذاری شرکت بعد از کسر بدهی‌هاست.
      اهرم مالی نشون دهنده میزان استفاده شرکت از بدهی ها در سرمایه گذاریشه (یعنی اهرم مالی نشون می‌ده که چقدر شرکت از بدهی استفاده می‌کنه تا سرمایه‌گذاری‌های خودش رو تامین کنه.)، به طوری که در صورت داشتن بدهی ها بیشتر، سوددهی و بازدهی سرمایه گذاری شرکت افزایش پیدا می‌کنه. البته بدهی های بیش از حد هم ریسک های خاص خود رو به همراه داره.

      فرمول اهرم عملیاتی (Operational Leverage) هم همون چیزیه که در مقاله بیان شده، یعنی:
      اهرم عملیاتی = Q (P – V) / (Q (P – V) – F)
      و محاسبه اون برای اندازه‌گیری تأثیر تغییرات برآورد فروش، هزینه‌های متغیر (مانند هزینه تولید و سرمایه گذاری متغیر) و هزینه‌های ثابت (مانند هزینه‌های عملیاتی ثابت و پرسنل) بر سود خالص استفاده می‌شه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *