بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

۸ ضعف برتر رهبری و راه های بهبود آنها

سبک رهبری حمایتی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

زمانی که یک رهبر اخلاق کاری ضعیف، عدم انگیزه یا عدم اعتماد به تیم خود را نشان می دهد، می تواند به یک محل کار بی نظم منجر شود. این نوع ویژگی‌ها همچنین به عنوان نقاط ضعف رهبری تلقی می‌شوند، به‌ویژه اگر یک رهبر تیم نتواند نقاط ضعف خود را بشناسد و روی بهبود آنها کار نکند. اگر به‌عنوان یک رهبر، احساس می‌کنید ممکن است برخی از این ضعف‌های رهبری را داشته باشید، چندین استراتژی وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا نقاط قوت خود را بهبود ببخشید و نقاط ضعف خود را بسازید.

در این مقاله از ایوسی، به بررسی نقاط ضعف رهبری می پردازیم و چگونه می توانید برای بهبود و تبدیل نقاط ضعف خود به نقاط قوت قدم بردارید.

ضعف های رهبری چیست؟

ضعف های رهبری ویژگی هایی هستند که یک رهبر ممکن است داشته باشد که می تواند منجر به اعمال و روابط منفی در محل کار شود. ویژگی هایی مانند مدیریت خرد، ناسازگاری، عدم آگاهی و سایر ویژگی های مشابه را می توان به ضعف در مهارت های رهبری نسبت داد.

در حالی که داشتن ضعف در مجموعه مهارت های رهبری ممکن است ایده مثبتی نباشد، می تواند به شناخت و راهی برای بهبود منجر شود. ضعف های رهبری را می توان با تمرین مداوم و ایجاد انگیزه برای یادگیری تقویت و توسعه داد.

بیشتر بخوانید: ۷ راه برای بهبود نقاط قوت رهبری 

انواع ضعف های رهبری

چندین ضعف رهبری می تواند به مجموعه مهارت های خاصی مربوط شود در حالی که ضعف های دیگر ممکن است به سبک رهبری مربوط باشد. ویژگی هایی مانند عدم اعتماد به تیم یا انتقاد بیش از حد از تیم خود را می توان از ضعف های رهبری در نظر گرفت. علاوه بر این ویژگی ها، موارد زیر می تواند نشانه ضعف رهبری باشد:

مرتبط: ۲۰ بدترین اشتباهات رهبری که می توانید مرتکب شوید

جدا شدن یا قطع ارتباط از تیم خود

ظاهراً جدا از تیم خود به گونه ای که شما را بالاتر از آنها قرار می دهد، می تواند باعث شود که شما را مغرور و بی توجه به نیازهای تیم خود بشناسید. کارمندان اغلب دوست دارند بدانند که رهبران آنها در کنار آنها هستند، به آنها اهمیت می دهند و برای کار تیم خود ارزش قائل هستند. جدا کردن خود از تیم به این روش می تواند خطر ناراحتی کارکنان و عدم اعتماد به شما به عنوان رهبر آنها را به همراه داشته باشد و می تواند بر روابط شما با همسالان و زیردستان تأثیر بگذارد.

بیش از حد انتقادی بودن

رهبرانی که بیش از حد از تیم ها و زیردستان خود انتقاد می کنند، ممکن است همیشه جنبه ای از عملکرد، بهره وری یا کیفیت دیگری را بیابند که دائماً به انتقاد نیاز دارد. این می تواند منجر به فرسودگی کارکنان، بی احترامی به مدیران و عدم انگیزه برای دستیابی به اهداف مشترک شود. رهبرانی که از انتقاد دائمی استفاده می کنند ممکن است احساس کنند که بازخورد سازنده ای ارائه می دهند، با این حال، انتقاد مداوم می تواند منفی باشد و این خطر را ایجاد کند که کارکنان در یک محل کار متفاوت احساس بهتری کنند.

مدیریت خرد کارکنان

مدیریت خرد به فرآیند بررسی مداوم یک تیم یا کارمند برای اطمینان از انجام کاری که باید انجام دهد اشاره دارد، اما به نحوی که نشان دهنده عدم اعتماد باشد. رهبرانی که خرد مدیریت می‌کنند ممکن است نگران ظاهری معتبر باشند یا ممکن است ترس از دست دادن کنترل فرآیندهایی که مدیریت می‌کنند داشته باشند. رهبرانی که کارمندان خود را خرد مدیریت می کنند، معمولاً به توانایی های تیم خود برای ماندن در وظیفه و رسیدن به اهداف اعتماد ندارند. این می تواند منجر به کاهش انگیزه و اعتماد کارکنان شود.

نیاز به تماس مداوم

نیاز به ارتباط مداوم از اعضای تیم می تواند یکی دیگر از ضعف های رهبری باشد. فناوری و اتصال آنلاین برقراری ارتباط را آسان‌تر از همیشه می‌کند، اما وقتی رهبران از این مسیر برای بررسی مداوم کارمندان خود استفاده می‌کنند، می‌تواند نشان‌دهنده نیاز به حفظ کنترل بر آنچه همه انجام می‌دهند باشد. این در نهایت می تواند منجر به عصبانیت و اضطراب در محل کار شود.

عمل بدون صداقت

صداقت و درستکاری از ویژگی های اساسی یک رهبر موثر محسوب می شود. با این حال، وقتی یک رهبر بدون صداقت عمل می کند یا در ارتباطات خود ناصادق عمل می کند، می تواند تأثیری ماندگار بر نحوه درک تیم از آنها داشته باشد. عدم صداقت و فقدان صداقت می تواند باعث شود کارکنان احترام و اعتماد خود را به رهبران خود از دست بدهند.

ناتوانی در تعیین انتظارات روشن

ناتوانی در تعیین انتظارات و مرزهای روشن نیز به عنوان یک ضعف رهبری تلقی می شود. ناتوانی در تعیین انتظارات روشن از وظایفی که باید تکمیل شوند، رفتار در محل کار یا تعیین مرزهای رفتاری واضح می‌تواند منجر به درک نادرست از آنچه کارکنان انتظار می‌رود انجام دهند، شود. بدون هیچ راه روشنی برای تشخیص اینکه آیا آنها اهداف را برآورده می کنند، کارکنان می توانند انگیزه کمتری داشته باشند و بهره وری کمتری داشته باشند.

ناتوانی در تعیین اهداف یا اهداف روشن

اهداف و مقاصد نامشخص نیز تیم یک رهبر را تضعیف می کند. ناتوانی در تعیین اهداف روشن از آنچه باید انجام شود، می تواند منجر به تحویل با کیفیت پایین، خطر عدم همسویی کارکنان با اهداف تجاری و افزایش خطر بی نظمی در محل کار شود. علاوه بر این، رها کردن کارمندان بدون جهت روشن می تواند باعث سردرگمی و سوء تفاهم در بین کارکنان شود.

ارائه بازخورد غیر موثر

ضعف های رهبری همچنین می تواند شامل عدم ارائه بازخورد سازنده و مفید برای کارمند باشد. خواه بازخورد برای کار برجسته یا ناکافی باشد، یک رهبر باید بتواند جزئیاتی را در مورد اینکه چرا و چگونه کارمند برتر است یا به طور بالقوه کوتاه می‌آید، بیان کند. بازخورد باید قابل سنجش و با اهداف روشن و قابل اجرا برای آینده باشد. باید یک برنامه زمانی برای ارزیابی وجود داشته باشد. بدون آن، کارکنان نمی دانند چه زمانی در حال برتری هستند یا نیاز به پیشرفت دارند و بی انگیزه و احتمالاً دلسرد می شوند.

مطالب مرتبط: چگونه به یک رهبر تیم موفق تبدیل شویم

چگونه بر ضعف های رهبری غلبه کنیم

برای غلبه بر ضعف رهبری، ابتدا باید نقطه ضعفی را که احساس می کنید نیاز به بهبود دارد، شناسایی کنید. برای رفع نقاط ضعف خود از مراحل زیر استفاده کنید:

  1. نقاط ضعف را شناسایی کنید

  2. اجرای استراتژی های بهبود

  3. بازخورد بخواهید

  4. تنظیمات را انجام دهید

  5. پیشرفت خود را ارزیابی کنید

بیشتر بخوانید: مهارت های رهبری: تعاریف و مثال ها

۱. نقاط ضعف را شناسایی کنید

اولین قدم در تبدیل نقاط ضعف رهبری به نقاط قوت رهبری، شناسایی زمینه های کلیدی است که نیاز به بهبود دارند. به عنوان مثال، ممکن است از تیم خود بخواهید که به شما کمک کند تا مشخص کنید کدام ویژگی های رهبری را ممکن است تقویت کنید. این می تواند یکی از ویژگی های ریزمدیریت یا نیاز به به روز رسانی مداوم وضعیت باشد. هنگامی که نقاط ضعف کلیدی را شناسایی کردید، می توانید شروع به اجرای استراتژی های بهبودی کنید که می تواند به شما کمک کند نقاط ضعف خود را در مجموعه مهارت های کارآمد تقویت کنید.

۲. اجرای استراتژی های بهبود

در مرحله بعد، ممکن است به اجرای یک برنامه بهبود یا هدف توسعه حرفه ای فکر کنید. به عنوان مثال، یک رهبر بدون انگیزه یا انگیزه ممکن است با ترکیب وظایف و تمرین‌هایی برای ایجاد انگیزه و برانگیختن مجدد اشتیاق برای کار خود شروع کند. یک رهبر تیم با عدم اعتماد به کارمندان خود ممکن است فقط در ابتدای یک روز کاری وظایف خود را تعیین کند و فقط با تکمیل هر پروژه درخواست به روز رسانی کند.

۳. بازخورد بخواهید

همانطور که برای بهبود مهارت های رهبری خود کار می کنید، می توانید از تیم خود و سایر مدیران در محل کار بازخورد بخواهید. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید مقایسه ای بین نحوه عملکرد خود با پیشرفت خود داشته باشید و می توانید در مورد سایر زمینه های سبک رهبری خود که می تواند بهبود یابد، نظر تیمی را بخواهید.

۴. تنظیمات را انجام دهید

همانطور که از همسالان و زیردستان خود بازخورد دریافت می کنید، می توانید استراتژی های بهبود خود را مطابق با نیازهای توسعه خود تنظیم کنید. به عنوان مثال، اگر روی بهبود نیاز خود به تماس مداوم با تیم خود کار می کنید، ممکن است استراتژی خود را طوری تنظیم کنید که به جای اتصال روزانه، یک به روز رسانی ایمیل هفتگی را شامل شود.

۵. پیشرفت خود را ارزیابی کنید

در طول هر مرحله از برنامه بهبود خود، باید رشد و پیشرفت خود را ارزیابی کنید. بهبود آنی نیست، و ثابت بودن در ارزیابی های خود می تواند شما را مسئول پیشرفت حرفه ای خود نگه دارد.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *