تعیین هدف، چیزی است که میتواند زندگی انسان را به طور کامل تغییر دهد، شتابی مضاعف به حرکت او دهد و سبب شود که آدمی از هر گونه رخوت و خمودگی خارج شده و سرو سامانی قابل توجه به زندگیاش دهد.
اما گاهی اوقات، همین موضوع هدف میتواند دردسرهای زیادی برای انسان در پی داشته باشد.
اگر انسان در انتخاب هدفش دقت درستی نداشته باشد و انتخابش را اشتباه یا متناسب با نیازها یا خواستههای دیگران انجام دهد، نه تنها منفعتی از این هدفگزینی بدست نخواهد آورد بلکه حتما درگیر روندی نامناسب خواهد شد که احتمالا نهایتا به پشیمانی منجر شود.
پس در زمان تعیین اهداف حتما باید توجه کافی به نکاتی مهم داشته باشیم و بدانیم که یک هدف حقیقی و سازنده، اصلا چگونه باید انتخاب شود. در ادامه به ۴ مورد از این نکات ضروری اشاره خواهد شد.
۴ نکته ضروری در مورد تعیین اهداف
۱- اهداف فاقد سقف هستند
تعیین اهداف زندگی نباید به عنوان یک عمل ایستای (یک بار و برای همیشه ) دیده شود ، بلکه باید شامل فرآیندی پویا شود که به ما اجازه ارزیابی، بازبینی و حتی تغییر کامل اهداف قبلی را در مسیر پیشروی مراحل مختلف بدهد.
توجه به این نکتهی بسیار ضروری سبب میشود که اگر شما هدفی را از قبل داشته باشید و یا هماکنون برای چند هفته، چند ماه و یا چند سال بعد برگزیدید؛ صرفا کل زندگیتان را محدود به همین یک هدف نکنید.
مادامی که بدانید اهداف فاقد سقف هستند؛ متوجه خواهید شد که به محض رسیدن به مقصودتان در یک هدف، باید آن را رها کرده و به سراغ هدفی بزرگتر بروید و یا اینکه مجددا به دنبال همان هدف قبلی، اما در سطحی وسیعتر و والاتر بگردید.
۲- هدف تمرکز و سوگیری را در پی دارد
تعیین هدف فرآیند مفید و ضروری است، زیرا کمک میکند تا توجه و تلاش های خود را متمرکز کرده، انرژی فیزیکی، روانی و هیجانیتان را در مسیری خاص بسیج کنید.
همان طور که فیلسوف رومی سنکا یانگر (Lucius Annaeus Seneca) میگوید:
اگر یک نفر نداند به سمت کدام بندر در حرکت است، هیچ بادی برایش باد موافق نخواهد بود
بنابراین اگر در مسیر حرکتتان متوجه شدید که مدام تغییر مسیر میدهید، و یا مسیری که برگزیدهاید نمیتواند حسی درست را به شما بدهد، و یا …؛ این نشان از آن دارد که شما هدفی درست را انتخاب نکردهاید.
حتما و حتما بعد از تعیین هدف و قبل از قصد حرکت کردن برای رسیدن به آن هدف؛ به مسیر آن نیز نیم نگاهی بیاندازید.
۳- اهدافتان را به اهداف قابل رؤیت بدل کنید
در عمل تعیین اهداف مطمئن شوید که این اهداف جزئی و مشخص هستند. و حتما از اهداف کلی و مبهم بپرهیزید؛ چراکه برای رسیدن اهداف کلی، مبهم و یا بزرگ، لازم است مدتها وقت صرف کنید، مسافت طولانی را طی کنید و … تا در نهایت تازه برایتان مشخص شود که اصلا مسیرتان درست بوده یا نه.
اما اگر اهدافتان به گونهای تعیین شوند که از هماکنون بتوانید انتهای مسیر خود را تا حدی (ولو تار و با اندکی سختی) ببینید؛ بهتر میتوانید از صحیح بودن مسیر خود اطمینان حاصل پیدا کنید و احتمال رسیدن به مقصد نیز برایتان قطعیتر میشود.
البته این به معنی برگزیدن اهداف بزرگ نیست؛ بلکه به این معنی است که اگر هدفی بزرگ انتخاب کردید، حتما آنرا به چندین هدف کوچکتر تقسیم کنید تا از مسیری که برای رسیدن به هدف اصلی انتخاب کردهاید مطمئن شوید.
یک مثال:
برای درک بهتر، به این دو مسیر که از یک جا شروع شده و نهایتا به یک جا ختم میشوند توجه کنید:
- بندرعباس -> تهران
- بندرعباس -> کرمان -> یزد -> اصفهان -> قم -> تهران
کاملا مشخص است که هر دو مسیر میتواند یکی باشد، چراکه مبداء و مقصد یکی است؛ اما کدامیک از این دو، مسیری مطمئنتر را به تصویر میکشد؟ قطعا دومی، چراکه هدف چند هزار کیلومتری را به چندین هدف چندصدکیلومتری تقسیم کرده است.
۴- هدف با چرایی اشتباه گرفته نشود
اهداف باید قابل اندازه گیری باشند؛ پس از آنجا که خواستهای همچون ثروتمند شدن قابل اندازهگیری نیست پس چندان نمیتوان آن را در زمرهی اهداف قلمداد کرد. حتما در تعیین هدف باید برای خود حدود و آستانه مشخصی از ثروت داشته باشید.
در حقیقت آن دسته از خواستههایی که کلی بوده و هیچ اندازه و مقیاسی برای آنالیز و اندازهگیریشان وجود ندارد، چراییهایی هستند که قطعا میتوانند کمکی برای انگیزهبخشی در مسیر اهداف باشند، اما خودشان به هیچ وجه هدف به شمار نمیروند.
مطلب مرتبط: ۱۴ سوال کاربردی جهت کشف چرایی های شخصی
نظریه هدف گذاری
این نظریه برگرفته از ایده های دکتر ادوین در کتابش است. در این نظریه در مورد انگیزه برای انجام وظایف و مسئولیت ها و همچنین مشوق ها صحبت می شود. او در این نظریه در مورد، لزوم اهداف روشن و دقیق و ویژه که می تواند برای ما چالش بر انگیز باشد و نیاز به بازخورد و نظارت دارد، توضیحاتی ارائه می کند.
نظریه تعیین هدف ادوین لاک چیست؟در دهه ۱۹۶۰، ادوین لاک (Edwin Locke) نظریه انگیزش تعیین هدف را مطرح کرد. این تئوری بیان می کند که تعیین هدف اساساً با عملکرد کار مرتبط است. بیان می کند که اهداف خاص و چالش برانگیز همراه با بازخورد مناسب به عملکرد بالاتر و بهتر وظایف کمک می کند. |
دکتر ادوین به همراه همکار خود، دکتر گری لاتام، پنج اصل مهم برای تعیین اهداف توصیف کردند؛ این پنج اصل به تعیین هدف و تلاش برای دستیابی و تعیین اهداف در ما کمک می کند:
وضوح
اهداف باید کاملا واضح و روشن باشند.
چالش
اهداف باید در عین حال که دست یافتنی هستند، چالش بر انگیز هم باشند.
تعهد
برای رسیدن به اهداف خود باید متعهد باشید.
بازخورد
شما باید دائما اهدافتان را بررسی کنید، ارزیابی دقیقی از آن ها داشته باشید و در مورد آن ها آگاه باشید.
پیچیدگی
در صورت پیچیده بودن اهداف به خود زمانی برای سازگاری و تلاش برای رسیدن به اهداف بدهید.