چگونه تفکر مفهومی را توسعه دهیم

مهارت‌های نرم مانند ارتباط، حل مسئله و مدیریت زمان برای کارکنان در تمام سطوح سازمان برای توسعه و استفاده ارزشمند است. تفکر مفهومی یک مهارت نرم است که بسیاری از افراد می توانند از استفاده از آن بهره ببرند اما تعداد کمی از آن آگاه هستند. استفاده از تفکر مفهومی می تواند درک کارکنان را از نقش خود در سازمان گسترده تر و محصولات کاری آنها به میزان زیادی بهبود بخشد. در این مقاله توضیح می دهیم تفکر مفهومی چیست، نحوه شروع به تفکر مفهومی را شرح می دهیم و نمونه هایی از تفکر مفهومی در محیط کار ارائه می دهیم.

مرتبط: مهارت های مفهومی: تعریف، مرور کلی و مثال ها

تفکر مفهومی چیست؟

تفکر مفهومی، تمرینی است که در آن ایده‌های انتزاعی و متفاوت برای تعمیق درک، خلق ایده‌های جدید و انعکاس تصمیمات گذشته انجام می‌شود. متفکران مفهومی می توانند مفاهیم انتزاعی مانند عملکرد یک تجارت پیچیده یا یک فرآیند دیجیتال غیرخطی را به راحتی درک کنند. آنها می توانند مفاهیم متفاوت را برای یافتن ایده های نوآورانه و انعکاس تصمیمات گذشته برای بهبود نتایج آینده به هم متصل کنند. این مهارت نرم به دلایل مختلف ارزشمند است و برای افرادی که در موقعیت‌های مختلف در یک شرکت هستند مفید است.

چرا تفکر مفهومی مهم است؟

تفکر مفهومی برای عملکرد بهتر کاری و رضایت شغلی مهم است. کارمندانی که تفکر مفهومی را تمرین می‌کنند، اغلب می‌توانند راه‌حل‌های خلاقانه و نوآورانه را برای چالش‌های کسب‌وکار پیدا و اجرا کنند، زیرا می‌توانند ایده‌های انتزاعی را به هم متصل کنند. اغلب، متفکران مفهومی رضایت و تعهد عمیق تری نسبت به شغل خود پیدا می کنند، زیرا ارزشی را که کار خاصی که انجام می دهند برای شرکت و مشتری به ارمغان می آورد، درک می کنند.

چه کسی از تفکر مفهومی استفاده می کند؟

تفکر مفهومی اغلب در بین مدیران و دیگر رهبران شرکت پرورش و اعمال می شود، اما هر کارمندی می تواند از توسعه مهارت های تفکر مفهومی بهره مند شود. مدیران و دیگر رهبران باید ارتباطات بین بخش‌های مختلف و تلاش‌ها برای حفظ وحدت شرکت را بشناسند. با این حال، همه کارکنان می توانند با تمرین تفکر مفهومی برای بهبود تفکر انتزاعی و مهارت های حل مسئله، عملکرد کاری خود را بهبود بخشند.

مطالب مرتبط: ۱۰ شغلی که به مهارت های تفکر خلاق نیاز دارد

چگونه شروع به تفکر مفهومی کنیم

شما می توانید با تمرکز و تمرین توانایی های تفکر مفهومی خود را توسعه داده و بهبود بخشید. از این مراحل برای بهبود پردازش فکر مفهومی خود و افزایش عملکرد و تعهد کاری خود استفاده کنید:

1. رهبری را رعایت کنید
2. از چالش ها به عنوان مطالعات موردی استفاده کنید
3. به دنبال دانش بیرون باشید
4. در این صنعت به روز باشید
5. شیوه های جدید را اعمال کنید
6. در مورد مفاهیم با همکاران بحث کنید
7. یک مربی پیدا کنید
8. درباره سازمان بیاموزید

۱. رهبری را رعایت کنید

رهبران اغلب از تفکر مفهومی برای وظایف و مسئولیت های روزمره خود استفاده می کنند. مشاهده کنید که چگونه رهبری در شرکت شما مفاهیم متفاوت را شناسایی کرده و بین آنها ارتباط پیدا می کند. مراقب نحوه اعمال فرآیندها از یک بخش به بخش دیگر باشید تا ببینید آیا یک رویه جدید عملکرد کاری را بهبود می بخشد یا خیر.

۲. از چالش ها به عنوان مطالعات موردی استفاده کنید

هنگامی که با چالش کاری مواجه می شوید، از این موضوع به عنوان فرصتی برای مطالعه موردی تفکر مفهومی استفاده کنید. با در نظر گرفتن اینکه چگونه بخش‌های دیگر درون سازمان ممکن است مشکل را مدیریت کنند، شروع کنید. به چالش های گذشته فکر کنید و در نظر بگیرید که چه چیزی موثر بوده و چه چیزی موثر نیست. پیوندهای انتزاعی دیگر را برای ایجاد یک راه حل منحصر به فرد پیدا کنید.

۳. به دنبال دانش بیرون باشید

تفکر مفهومی به ارتباطات انتزاعی بستگی دارد. برای حل مشکلات خودی به دنبال اطلاعات خارجی باشید. به سازمان های خارج از صنعت خود نگاه کنید تا ببینید چگونه با چالش ها برخورد می کنند. ببینید چگونه ترکیبی از ایده ها می تواند یک نتیجه کاملاً جدید ایجاد کند.

۴. از روندهای صنعت به روز باشید

از تغییرات در صنعت خود مطلع باشید. کشف کنید که چگونه شرکت های پیشرو در این زمینه در حال نوآوری در فرآیندهای کاری، محصولات یا سایر عناصر تجاری برای بهبود عملکرد خود هستند. در نظر بگیرید که چگونه می توانید برخی از این شیوه ها را در کار خود به کار ببرید.

۵. شیوه های جدید را اعمال کنید

هنگامی که انواع فرآیندها، ایده ها و رویه های جالب را از داخل و خارج از صنعت خود شناسایی کردید، سعی کنید برخی از آنها را در شغل خود اعمال کنید تا ببینید چه چیزی جواب می دهد و چه چیزی نه. پیشرفت خود را ردیابی کنید و آزمایشات خود را برای بهبود مستمر بررسی کنید.

۶. درباره مفاهیم با همکاران بحث کنید

از همکاران خود بپرسید که چه ارتباطاتی در سازمان می بینند که می تواند عملکرد کاری و محصول را بهبود بخشد. مفاهیم جدیدی را پیشنهاد کنید و از همکارانتان بپرسید که چگونه می‌توانند این ایده‌ها را در کار خود اعمال کنند.

۷. یک مربی پیدا کنید

به دنبال یک مربی در صنعت خود باشید. فردی را بیابید که تفکر مفهومی را به طور منظم تمرین کند و بتواند به شما در توسعه این مهارت برای خودتان کمک کند. مراقب باشید که آنها چگونه تفکر مفهومی را در کار خود به کار می برند و در حین ارتباط مفاهیم متفاوت و یافتن راه حل های منحصر به فرد، از آنها راهنمایی بخواهید.

۸. درباره سازمان بیاموزید

نحوه عملکرد شرکت یا سازمان خود را درک کنید. تصویر واضحی از نحوه حمایت هر بخش از سایرین و نحوه عملکرد همه افراد در شرکت در جهت یک هدف ایجاد کنید. در صورت امکان، زمانی را با بخش هایی که معمولاً با آنها در ارتباط نیستید بگذرانید و در مورد مشارکت آنها در ماموریت شرکت اطلاعات کسب کنید.

مطالب مرتبط: ۱۰ نمونه از مهارت های تفکر انتقادی

نمونه هایی از تفکر مفهومی

تفکر مفهومی بسته به ویژگی های شغل و صنعت شما می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. از این مثال ها برای اعمال تفکر مفهومی در کار خود استفاده کنید:

در مورد نتایج پروژه فکر کنید.

پس از یک پروژه، لحظه ای را به تفکر در مورد اینکه چه چیزی خوب عمل کرده و چه چیزی را می توانید بهبود بخشید، اختصاص دهید. نتیجه را برای خود و سایر ذینفعان در نظر بگیرید.

دسترسی راه حل های پیشنهادی را ارزیابی کنید.

قبل از استفاده از راه حل، در نظر بگیرید که چگونه نتیجه بر سایر اعضای سازمان که به ظاهر غیر مرتبط هستند تأثیر می گذارد.

مدل ها و چارچوب های سازمانی ایجاد کنید.

نقشه های ذهنی، نمودارهای جریان یا سایر تصاویر چارچوب سلسله مراتبی شرکت را تهیه کنید. تجسم سازمان می تواند به شما کمک کند تا در حین کار، تمام ذینفعان داخلی را در نظر بگیرید.

مشخص کنید که چگونه کار شما از کل سازمان حمایت می کند.

در نظر بگیرید که چگونه مسئولیت ها و وظایف روزانه شما به موفقیت کلی شرکت کمک می کند.

ایده های مختلف را در پروژه ها اعمال کنید. از دانشی که از منابع خارجی، مربیان و سایر منابع جمع آوری کرده اید برای توسعه مفاهیم نوآورانه برای کار خود استفاده کنید.

شناسایی زمینه و هدف را تمرین کنید.

هر زمان که پروژه یا تکالیف جدیدی به شما محول شد، زمینه آن را در سازمان بزرگتر و هدف آن از ارتقای شرکت را در نظر بگیرید.

برنامه های عملیاتی ایجاد کنید.

اطمینان حاصل کنید که عملیات شما با اهداف شرکت هماهنگ است. به طور منظم برنامه های عملیاتی بهبود یافته را ارزیابی و توسعه دهید تا زمان و محصولات خود را بهینه کنید.