مهارتهای مفهومی توانایی ایجاد راهحلهایی را در رابطه با نظریهها، ایدهها و موضوعات سطح بالا فراهم میکند. این کیفیت همچنین شامل پرداختن به سناریوهای چالش برانگیز با رویکردی خلاقانه و نوآورانه است. با مهارت های مفهومی، درک ایده های انتزاعی یا پیچیده آسان تر می شود. در این مقاله، مهارتهای مفهومی چیست و چرا در محیط کار مهم هستند، مرور میکنیم.
مهارت های مفهومی چیست؟
مهارت های مفهومی توانایی هایی هستند که به فرد امکان می دهد سناریوهای پیچیده را بهتر درک کند و راه حل های خلاقانه را توسعه دهد. از منظر مدیریت، این مهارتها ارزشمند هستند زیرا کسانی که این مهارتها را دارند میتوانند به روشهای مختلف به موقعیتهای پیچیده محل کار نزدیک شوند.
مهم نیست که شرکت شما در چه صنعتی فعالیت می کند، با چالش هایی مواجه خواهد شد که نیازمند روش های خلاقانه و خلاقانه تفکر است. در این شرایط، مهارت های مفهومی بیشترین سود را برای سازمان دارد. یک رهبر مفهومی می تواند از طریق ایده های خود فکر کند و افکار را به راه حل های عمل محور تبدیل کند.
مردم، رهبران دارای مهارت های مفهومی را به عنوان رهبران استراتژیک می بینند، زیرا آنها توانایی استراتژی در مورد موقعیت های بالقوه و نحوه حل آنها را دارند. در سطوح بالاتر مدیریت، توانایی برخورد با یک موقعیت با رویکرد خلاقانه و انتزاعی بسیار ارزشمند است، بنابراین اگر میخواهید در شغلی به عنوان مدیر پیشرفت کنید، توسعه مهارتهای مفهومی میتواند مفید باشد.
مرتبط: مهارت های مدیریت: تعریف و مثال
انواع مختلف مهارت های مفهومی
مهارت های مفهومی در دسته بندی های زیادی قرار می گیرند و تسلط بر هر دسته مزایای خاص خود را دارد. در زیر چند مهارت مفهومی وجود دارد که می تواند به ویژه در حرفه شما مفید باشد.
مهارت های تصمیم گیری
مهارت های تصمیم گیری شامل توانایی حل سریع و کارآمد مشکلات است. چه در حال تعامل با همکاران یا مدیریت یک موضوع با یک پروژه باشید، توانایی تصمیم گیری موثر در همه سطوح برای موفقیت در مدیریت مهم است. برای توسعه این مهارت ها، باید به جزئیات، توانایی تجزیه و تحلیل و نشان دادن تدبیر در هنگام مواجهه با مشکل توجه خوبی داشته باشید. اعضای عالی تیم اغلب می توانند مشکلاتی را که می تواند بر سازمان تأثیر بگذارد، قبل از اینکه برای همه آشکار شود، شناسایی کنند، که ممکن است آنها را ملزم به تصمیم گیری کند که منجر به منافع بلندمدت برای شرکت شود.
مثال: یک مدیر منابع انسانی در یک آژانس بازاریابی کار می کند که تلاش های خود را بر روی بازار خودرو متمرکز می کند. بسیاری از مدیران خلاق آژانس تلاش کردهاند تا مفاهیم بازاریابی را به کمپینهایی تبدیل کنند که بازده سرمایهگذاریشان را به همراه داشته باشد. این مشکل به عدم آگاهی کارکنان و مدیران خلاق در مورد صنعت خودرو مرتبط است.
مدیر منابع انسانی وظیفه تربیت مدیران خلاق را از طریق به کارگیری مهارت های مفهومی خود دریافت می کند. این مدیر زمانی را برای هر یک از مدیران خلاق تعیین می کند تا چندین روز را مستقیماً در یک کارخانه خودروسازی با یکی از اعضای تیم اجرایی در آن کارخانه کار کنند. با تفکر خلاقانه و ارائه راه حلی نوآورانه، مدیر منابع انسانی می تواند راهی برای غوطه ور کردن مدیران خلاق شرکت در صنعت خودرو بیابد تا بینش جدیدی در مورد نحوه بهترین بازاریابی محصول خود به دست آورد.
مهارت های بین فردی
مهارت های بین فردی می تواند شامل هر تعداد توانایی مرتبط با تعامل با افراد دیگر باشد. برای تعریف مهارت های بین فردی، درک انواع مهارت ها برای تبدیل شدن به یک رهبر موفق مفید است.
مرتبط: مهارت های بین فردی: تعاریف و مثال ها
توانایی ایجاد انگیزه در دیگران
این مهارتی است که می تواند یک فرد را به دارایی یک شرکت تبدیل کند. انگیزه باعث افزایش رضایت و بهره وری کارکنان می شود و در عین حال الگوی خوبی برای انتظارات همه اعضای تیم در یک سازمان است. اگر مهارتهای انگیزشی عالی دارید، میتوانید زمینههایی را پیدا کنید که میتوانند از بهبود استفاده کنند و به روشهای سازنده به این حوزهها نزدیک شوید. این می تواند به تشویق اعضای تیم شما برای ایجاد تغییرات سازنده کمک کند تا اینکه احساس دلسردی کنند.
حرفه ای بودن در نقش شما
حرفه ای گری شامل رفتار با صداقت و درستی و حفظ خونسردی خود در مواجهه با چالش ها است. سعی کنید خود را با بالاترین استانداردها در این زمینه ها نگه دارید و نمونه هایی را برای اعضای تیم خود ایجاد کنید تا از آنها پیروی کنند. هنگام ترسیم حرفهای بودن، برخی از نمونهها عبارتند از توانایی ابتکار عمل، حمایت استثنایی با نگرش مثبت و نشان دادن ارزشهای اخلاقی قوی در همه موقعیتها.
یک رویکرد نوآورانه
در هر صنعتی، رقبا برای موفقیت پیش از دیگران تلاش می کنند، بنابراین توانایی استفاده و به کارگیری تفکر نوآورانه برای جلوتر ماندن ضروری است. رهبری که مایل به نوآوری است، به جای عقب ماندن، به احتمال زیاد رهبری گروه را بر عهده دارد. برخی از نمونههای نوآوری شامل توسعه راهحلهای جدید و بهبودیافته برای مشتریان، طراحی مجدد یا پیادهسازی سیستمهای جدید برای بهبود عملکرد و بهرهوری، شناسایی کاستیها و ایجاد ایدههای تازه است.
مثال: دو رهبر تیم، x و y، در شرکت های فناوری کار می کنند. تیم x علیه رقبایی که حق ثبت اختراعات شرکت را نقض می کنند، اقدام قانونی می کند، که منجر به تبدیل شدن دپارتمان او به منبع اصلی درآمد شرکت شده است. شرکت y استارت آپی است که اسکیت های غلتکی هوشمند می سازد که برای اشتراک گذاری محتوا به شبکه های اجتماعی متصل می شوند.
اگرچه هر دو نقش های مشابهی دارند، y در حال حاضر با بسیاری از اعضای تیم بی تجربه که نیاز به مربیگری و حمایت دارند کار می کند. تیم x باید از مهارت های فنی عالی در دنیای حقوقی برخوردار باشد زیرا اعضا با دعواهای مهم درگیر هستند. در هر دو نقش، مهارتهای مفهومی لازم است تا اطمینان حاصل شود که اعضای تیم میتوانند به اهداف اجرا شده توسط سازمانها برسند. با این حال، y به مهارتهای انسانی قوی نیاز دارد تا مطمئن شود که کارمندان جدید تیمش حمایت مورد نیاز خود را دریافت میکنند.
مهارتهای فنی
مهارت های فنی قابل اندازه گیری هستند. برای موفقیت و تضمین نقش رهبری، باید صنعت خود را کاملاً درک کنید و هر یک از اعضای تیم برای پیشبرد اهداف سازمان چه کاری انجام می دهند.
با این حال، به توسعه مهارتهای فنی در زمینههای دیگر، از جمله توانایی بازاریابی و ارائه راههای مختلف برای فروش محصولات یا خدمات سازمان کمک میکند. بیشتر مهارتهای فنی برای تسلط به تجربه و آموزش نیاز دارند، که آنها را از مهارتهای مفهومی نرمتر متمایز میکند.
مثال: مدیر یک تیم تحقیقات بازار متوجه می شود که پایگاه مشتریان شرکتش در حال تغییر است. او با استفاده از مهارت های خود در تجزیه و تحلیل داده ها، تیم خود را از طریق یک پروژه تحقیقاتی جامع راهنمایی می کند که نشان می دهد مصرف کنندگان جوان تر علاقه بیشتری به محصولات شرکت او نشان می دهند.
مطالب مرتبط: مهارت های سخت در مقابل مهارت های نرم
چگونه مهارت های مفهومی خود را توسعه دهید
این مراحل را برای بهبود مهارت های مفهومی و مدیریتی خود دنبال کنید:
۱. ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنید
مهارتهای ارتباطی شامل تواناییهای شما برای تأثیرگذاری بر دیگران با ویژگیهای غیرکلامی و کلامیتان است. ارتباطات موفق، شنوندگانی محترم، صبور، با توانایی های گفتاری قابل توجه هستند. با داشتن مهارت های ارتباطی خوب، راحت تر می توانید با تیم خود صحبت کنید یا اطرافیان خود را تشویق کنید تا موفق شوند و در جهت اهداف تجاری تلاش کنند.
مرتبط: ۴ نوع ارتباط (با مثال)
۲. روی توسعه مهارت های مذاکره خود کار کنید
صرف نظر از صنعت شما، داشتن توانایی مذاکره با انواع مختلف افراد در طول حرفه شما به خوبی به شما کمک خواهد کرد. همچنین ممکن است با موقعیتی مواجه شوید که لازم است با یک همکار یا سرپرست مذاکره کنید. توانایی مذاکره موثر در حین گوش دادن به طرف مقابل یک مهارت مهم است.
۳. فرصت های رهبری را در آغوش بگیرید
برای موفقیت به عنوان یک رهبر در محل کار خود، مهم است که مهارت های رهبری قوی را توسعه دهید که به شما امکان می دهد الهام بخش، انگیزه و تشویق اعضای تیم خود کنید. برخی از این مهارت ها عبارتند از توانایی تفکر خلاق، حل تعارضات، تجزیه و تحلیل موقعیت ها و واگذاری مسئولیت ها. یک عضو موثر تیم باید هنگام تعامل با همکاران تجاری نیز صادق باشد. انعطاف پذیری یکی دیگر از مهارت های حیاتی برای توسعه است، زیرا یک رهبر نمی تواند نتیجه هر موقعیتی را همیشه کنترل کند.
۴. اصول مدیریت پروژه را بیاموزید
در طول حرفه خود، احتمالاً به عنوان یک رهبر در برخی از ظرفیت ها خدمت خواهید کرد، که مستلزم نظارت بر تکمیل پروژه های مهم و محول کردن وظایف به دیگران است. در هر نقشی، ممکن است چندین پروژه به طور همزمان داشته باشید، بنابراین توانایی مدیریت آنها و بررسی پیشرفت آنها ضروری است.
مطالب مرتبط: آشنایی با فرآیندها و مراحل مدیریت پروژه
کسانی که مایل به توسعه مهارت های انسانی، فنی و مفهومی خاصی هستند، احتمال بیشتری برای یافتن فرصت های رشد در حرفه خود دارند. یافتن تعادل بین عملیات روزانه و اهداف کلان سازمان، استعدادی است که می تواند در اهداف حرفه ای شما سودمند باشد.