راهنمای فرمول هزینه جذب مشتری (CAC).

بسیاری از شرکت ها از فرمول هزینه جذب مشتری (CAC) برای تعیین هزینه ها و هزینه های بازاریابی خود برای جذب مشتریان جدید در طول یک دوره استفاده می کنند. فرمول CAC داده های مهمی را در اختیار شرکت ها قرار می دهد که به تصمیم گیری برای فرآیندهای مختلف بازاریابی و تبلیغات کمک می کند. یادگیری نحوه استفاده از فرمول هزینه جذب مشتری می تواند به شما کمک کند محاسبه کنید که یک شرکت چقدر برای جذب و به دست آوردن مشتریان جدید هزینه می کند.

در این مقاله از ایوسی، توضیح می دهیم که فرمول هزینه جذب مشتری چیست، چگونه می توان از آن استفاده کرد و استفاده از آن چه مزایایی برای شرکت ها در هر صنعتی دارد.

فرمول هزینه جذب مشتری چیست؟

این فرمول به طور متوسط ​​کل هزینه کسب و کار برای جذب مشتری را تعیین می کند. محاسبه CAC به کسب و کارها اجازه می دهد تا میانگین هزینه های مرتبط با بازاریابی و به دست آوردن مشتریان جدید را بیابند. این فرمول شامل دو معیار است که می تواند بینشی را در مورد میزان هزینه های یک شرکت برای جذب مشتریان جدید و درآمد حاصل از این مشتریان ارائه دهد.

این فرمول کل هزینه‌هایی را که یک شرکت برای به دست آوردن مشتریان دارد، که اغلب شامل هزینه‌های فروش و بازاریابی می‌شود، بر تعداد کل مشتریانی که شرکت در یک دوره کسب می‌کند، تقسیم می‌کند. فرمول CAC به شکل زیر است:

CAC = مجموع هزینه های فروش و بازاریابی / تعداد مشتریان جدید

شرکت ها اغلب از فرمول هزینه جذب مشتری برای هر یک از دوره های حسابداری خود استفاده می کنند تا میزان هزینه های هر مشتری را در طول زمان پیگیری کنند. به عنوان مثال، یک شرکت می تواند از این فرمول برای تعیین هزینه های خود در تمام فعالیت های فروش و بازاریابی برای هر مشتری که در طول یک ماه به دست می آورد، استفاده کند. این معیار برای یک شرکت مهم است تا مشتریان خود را افزایش دهد و در عین حال از سودآوری آن اطمینان حاصل کند.

مرتبط: ۷ راهکار حرفه ای جذب مشتریان جدید

نحوه استفاده از فرمول هزینه جذب مشتری

برای استفاده از فرمول CAC و تفسیر صحیح نتایج آن، ممکن است از درک معیارهای مختلف کمپین های تبلیغاتی وب و شرکت های مبتنی بر اینترنت بهره مند شوید. این موارد شامل معیارهایی مانند هزینه به ازای کلیک (CPC) یا هزینه به ازای هر ۱۰۰۰ نمایش (CPM) است.

برای اعمال فرمول هزینه جذب مشتری، می توانید این چهار مرحله را دنبال کنید:

۱. تعیین کنید که شرکت شما چقدر برای فعالیت های بازاریابی هزینه می کند

کل هزینه های مرتبط با فروش و بازاریابی می تواند شامل این چهار معیار باشد:

• هزینه های تبلیغات و تبلیغات

• هزینه های بازاریابی دیجیتال

• حقوق تیم های بازاریابی و فروش

• کلیه هزینه های سربار مربوط به فروش

شما می توانید هر یک از این هزینه ها را با توجه به دوره خاصی که می خواهید اندازه گیری کنید محاسبه کنید. برخی از کسب‌وکارها و سازمان‌ها هزینه‌های جذب مشتری را ماهانه محاسبه می‌کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است این کار را فقط در هر فصل تجاری انجام دهند.

به عنوان مثال، یک کسب و کار فناوری ممکن است تصمیم بگیرد که CAC خود را ماهانه محاسبه کند. در ماه اخیر، تمام هزینه های خود را برای فرآیندهای بازاریابی مختلف خود اضافه می کند که در مجموع ۲۵۰۰ دلار است. با دانستن این موضوع، کسب و کار می تواند این رقم را در قسمت اول فرمول CAC جایگزین کند.

موارد مرتبط: هزینه های کسب و کار چیست؟ تعریف، انواع و مثال ها

۲. تعداد کل مشتریان را محاسبه کنید

پس از اینکه کل مبلغی را که شرکت صرف هزینه های فروش و بازاریابی می کند را پیدا کردید، می توانید تعداد کل مشتریان جدیدی را که در همان دوره به دست آورده است را تعیین کنید. برای مثال، همان شرکت فناوری ممکن است داده‌های مشتریان خود را در ماه قبل بررسی کند تا مشخص کند که در آن دوره ۱۳ مشتری به دست آورده است. سپس می تواند این رقم را در قسمت دوم فرمول CAC جایگزین کند.

مطالب مرتبط: ۱۶ استراتژی حفظ مشتری که کار می کنند

۳. هزینه های بازاریابی را بر تعداد مشتریان تقسیم کنید

هنگامی که تمام مقادیر فرمول را به دست آوردید، می توانید کل هزینه های بازاریابی را بر تعداد کل مشتریان جدید برای دوره تقسیم کنید. با استفاده از این شرکت فناوری، متخصصان مالی آن می‌توانند مجموع هزینه‌های بازاریابی ۲۵۰۰۰۰۰ تومانی آن را بر ۱۳ مشتری جدیدی که در ماه گذشته به دست آورده است، تقسیم کنند. فرمول به این صورت خواهد بود:

CAC = مجموع هزینه های فروش و بازاریابی / تعداد مشتریان جدید

CAC = 2500000  ÷ ۱۳ 

CAC = 192300 تومان

مطالب مرتبط: ۱۲ نکته بازاریابی برای کمپین بازاریابی شما

۴. نتایج را ارزیابی کنید

هنگامی که نتیجه خود را پیدا کردید، می توانید تعیین کنید که آیا هزینه های جذب مشتری شرکت با بازگشت آن متناسب است یا خیر. اگر شرکت تشخیص دهد که برای به دست آوردن مشتریان جدید بیش از حد هزینه می‌کند، می‌تواند برای ساده‌سازی فرآیندهای خود، پیشرفت‌های مختلفی را اجرا کند یا انجام دهد. به عنوان مثال، ممکن است مشخص کند که یک استراتژی بازاریابی خاص نتایج قوی از بازار هدف خود به همراه نخواهد داشت، بنابراین می‌تواند هزینه‌های آن را برای آن فرآیند کاهش دهد.

مطالب مرتبط: نحوه شناسایی بازار هدف (با تعریف و مراحل)

مزایای استفاده از فرمول هزینه جذب مشتری

فرمول CAC می تواند ابزار ارزشمندی برای شرکت ها برای ارزیابی کارایی استراتژی های جذب مشتری باشد. در اینجا چهار مزیت محاسبه هزینه های جذب مشتری با استفاده از فرمول آورده شده است:

به شرکت ها امکان ارزیابی و بهبود سودآوری را می دهد

هنگام ارزیابی بازده کل خود از سرمایه گذاری های بازاریابی، می توانید تشخیص دهید که کجا می توانید بهبودهایی برای افزایش سودآوری ایجاد کنید. با تجزیه و تحلیل CAC یک شرکت، می توانید تعیین کنید که آیا هزینه های بازاریابی کمتر یا بیشتر از ارزش کل هر مشتری است. اگر متوجه شدید که بازاریابی و فروش به مشتریان جدید بیشتر از درآمدی است که شرکت ایجاد می کند، می توانید برای بهبود سودآوری مراکز بازاریابی و تبلیغات آن گام بردارید.

مرتبط:  راهنمای نسبت های سودآوری

بینشی در مورد بازده کل سرمایه (ROI) می دهد

یکی از سودمندترین کاربردهای فرمول هزینه جذب مشتری، بینش آن نسبت به بازده بازاریابی شرکت است. درک CAC آن می‌تواند به شما ایده بهتری درباره میزان درآمد شرکت پس از صرف کانال‌های بازاریابی و استراتژی‌های جذب و تبدیل مشتریان بدهد. اطلاعات برای درک سودآوری کسب و کار و تصمیم گیری آگاهانه بسیار مهم است.

مرتبط: ROI در مقابل ROA: راهنمای سرمایه گذاری های مالی

نشان می دهد که کدام استراتژی های بازاریابی بهترین عملکرد را دارند

درک اینکه یک کسب و کار چقدر برای دستیابی و به دست آوردن مشتریان جدید هزینه می کند، می تواند به تعیین اینکه کدام کانال های بازاریابی موثرتر هستند کمک کند. به عنوان مثال، یک تجارت ممکن است از سه روش تبلیغاتی برای دستیابی به مشتریان بالقوه استفاده کند.

حتی اگر هزینه هر سه تبلیغ برابر با ۵۰ دلار باشد، اگر تنها یکی از آنها کار کند و مشتریان را تبدیل کند، کسب و کار ممکن است انتخاب کند که دو تبلیغ دیگر را حذف کند و روش مؤثرتری ایجاد کند. این رویکرد همچنین به کسب و کارها کمک می کند تا از هزینه های غیرضروری برای استراتژی های ناکارآمد جلوگیری کنند.

به تعیین محل تخصیص منابع بازاریابی کمک می کند

CAC به یک شرکت کمک می‌کند تا مؤثرترین استراتژی‌ها را به عنوان مدل‌های اصلی بازاریابی برای تمرکز و پیاده‌سازی شناسایی کند. این فرمول به شما کمک می کند تا بفهمید از چه منابعی استفاده کنید، کجا آنها را تخصیص دهید و چقدر برای پوشش هزینه ها استفاده کنید. به عنوان مثال، یک کسب و کار می تواند از فرمول برای مدیریت کارآمد منابع خود استفاده کند و آنها را به مؤثرترین روش های بازاریابی هدایت کند.

این مقاله فقط برای اهداف اطلاعاتی است و به منزله مشاوره مالی نیست. برای هر مشکلی که ممکن است با آن مواجه شوید، با یک متخصص مالی دارای مجوز مشورت کنید.