در دنیای امروز، تغییر و تحول به یکی از عوامل اصلی برای موفقیت شرکتها و سازمانها تبدیل شده است. متخصصان مدیریت در تلاشند تا راهحلها و مدلهایی را برای مدیریت این تغییرات پیشنهاد دهند. یکی از رویکردهای منحصر به فرد که در این راستا بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نظریه آشوب است.
نظریه آشوب به این نتیجه میرسد که برنامه ریزی و مدیریت سازمانها میتواند در برابر تغییرات و نوسانات بازار موفقیت آمیزتر عمل کند. به طوری که در این دیدگاه، آشوب و تغییر به جای اینکه به عنوان یک عارضه دیده شوند، به عنوان یک فرصت مورد استفاده قرار میگیرند. برخلاف دیدگاههای سنتی که بر تحکم، پیشبینی و کنترل تمرکز داشتند، نظریه آشوب به مدیران و کارفرمایان توانایی تطبیق و راهبردی برای بهرهبرداری از شرایط نامنظم را میآموزد.
در این مقاله از ایوسی، به بررسی مفاهیم و مبانی نظریه آشوب پرداخته و چگونگی اجرای آن در مدیریت خلاق و پویا را مورد بررسی قرار خواهیم داد. با استفاده از مطالعه نمونههای واقعی و پژوهشهای انجام شده در این حوزه، تلاش خواهیم کرد تا بهترین روشها و استراتژیها برای ایجاد یک محیط مدیریتی آشوبزا را به اشتراک بگذاریم. این مقاله به مدیران و کارمندانی که به دنبال راهحلهای نوآورانه و خلاقانه برای مواجهه با تغییر میگردند، توصیه میشود.
در درون هر آشوب و بی نظمی، الگویی از نظم و قاعده مخفی شده است که به صورت حیرت آوری زیبا و جذاب می باشد. مدیر پویا و خلاق کسی است که در این شرایط بی نظمی، به شکل مقتضی و مناسب، بهترین انتخاب ها را داشته باشد.
تئوری آشوب چیست؟
تئوری آشوب – Chaos Theory – نظریهای است که در اواسط قرن بسیت میلادی توسط دانشمندی با نام ادوارد لورنتس هواشناس دانشگاه امآیتی آغاز شد. البته دانشمندانی نظیر هانری پوانکاره، بنوا مندلبروت و مایکل فیگنباوم نیز قبل و بعد از او در پایه گذاری این نظریه تاثیر به سزایی داشتند.
دستان لورنتس
لورنتس در سال ۱۹۶۰ برنامهی شبیهسازی رایانهای طراحی کرد که با آن الگوهای آب و هوا را بررسی کرده و به پیش بینی وضعیت هوا بپردازد. در پی شبیه سازی او، به دلیل محدودیت های سخت افزاری رایانه ای که برنامه را در خودش جای داده بود، لورنتس مجبور بود بعد از هر بار اجرای برنامه و مشاهده الگوها، داده ها را بازگردانی کرده و برنامه را از نو اجرا کند.
در یکی از مشاهدات او، وی متوجه شد که بعد از ورود تعداد رقمِ اعشار کمتر (از شش به سه رقم) نتایج برنامه بسیار با هم متفاوت شدند و این موجب شگفتی او شد.
از این رو، او با ادامه این بررسی، نتایجی را مشاهده کرد که در نقایت به انتشار مقاله ای از سوی وی با این عنوان شد:
آیا اثر بال زدن یک پروانه در برزیل می تواند گردبادی در تگزاس ایجاد کند؟
درحقیقت این کشف لورنتس برگرفته از یک دستگاه با دو معادله ی دیفرانسیل بود
که در آن، پارامترهای بدون بعد هستند.
اگرچه شکل گیری این نظریه توسط لورنتس در ابتدا فقط در محدوده ی مطالعات هواشناسی بود اما در ادامه پای آن به سایر علوم همچون علوم تجربی، ریاضیات، علوم رفتاری، مدیریت، علوم اجتماعی و … نیز کشیده شد و موجب ایجاد تغییرات بنیادی در علوم مختلف علی الخصوص اقتصاد، مدیریت، هواشناسی، نجوم، ریاضی، زیست، فیزیک و … شد. این تئوری پارادایمی جدید در دنیای مادی بوجود آورد.
ویژگیهای تئوری آشوب
مهم ترین ویژگی های این تئوری شامل موارد زیر می باشند که موجب بازتاب کاملاً مشهودی در مدیریت و اقتصاد شده است.
۱. اثر پروانهای
این ویژگی گویای این است که یک تغییر کوچک در شرایط اولیه، می تواند تغیرات بزرگ و بنیادی در نتیجه را در بر داشته باشد.
۲. خاصیت خودمانایی
خاصیت خودمانایی نوعی ویژگی است که در آن نشان می دهد در تئوری آشوب و معادلاتش نوعی شباهت میان اجزا و کل یک الگو قابل تشخیص و مشاهده است، یعنی هر جزئی از یک الگو مثل و شبیه کل آن است.
۳. خاصیت سازگاری پویا
این ویژگی نشان می دهد که سیستم های بی نظم و بی قاعده نیز در ارتباط با محیط پیرامونشان نظیر موجودات زنده عمل می کنند به گونه ای که نوعی سازگاری و تطابق پویا میان این سیستم ها و اطرافشان برقرار می باشد.
۴. خاصیت جاذبههای غریب
این ویژگی میگوید هر آنچه را که در نگاه اول بینظم و پر از آشوب به نظر می رسد در طولانی مدت و با تکرارش، الگویی دارای نظم و قاعده را از خود به تصویر خواهد کشید. در واقع این ویژگی حرف از نظمی غایی می زند.
۵. حساسیت به شرایط اولیه
تئوری آشوب میگوید کوچکترین تغییر در شرایط اولیه یک سیستم میتواند به تغییرات عمده و قابل توجهی در دستیابی به نتایج نهایی منجر شود. به عبارت دیگر، تغییرات کوچک در شروع مسیری که یک سیستم را طی میکند، میتواند دستور العمل های متناوب و بسیار متفاوتی را برای آن تعیین کند.
۶. اندازهگیریناپذیری
تئوری آشوب ادعا میکند که میزان دقت و قدرت پیشبینی در برخی سیستمهای آشوبی غیرممکن است. به عبارت دیگر، سیستمهای آشوبی در عمل قابل پیشبینی نیستند و هیچ روش ریاضی نمیتواند آنها را به طور کامل توصیف کند.
۷. وابستگی حساس به شرایط مرزی
ویژگی آشوب تاثیر پذیری بالقوه ای دارد و هر گونه تغییر در شرایط مرزی سیستم می تواند تغییراتی عمده در رفتار و نتایج آن ایجاد کند. به عبارت دیگر، سیستمهای آشوبی به تغییرات محیطی و شرایط مرزی بسیار حساس هستند و این تغییرات میتوانند تاثیر قابل ملاحظهای در رفتار و نتیجه سیستمها داشته باشند.
تاثیرات تئوری آشوب در مدیریت
امروزه توجه زیادی به مسائلی همچون بی نظمی، پیچیدگی، عدم قطعیت و تلاطم شده است؛ و در این بین تئوری آشوب می تواند ما را در مطالعه و بررسی سامانه های پیچیده کمک زیادی بکند.
با در نظرگفتنِ توأمانِ اصول عدم قطعیت و احتمالات با این نظریه، می توان راهکارهای منطقی تر و واقع بینانه ای برای مسائل امروز به دست آورد.
در کل، می توان از عمده اثرات مهمی که تئوری آشوب بر تصمیم گیری ها می گذارد، موارد زیر را بیان کرد:
- در جهان پرآشوب امروزی، نیاز است به جای تمرکز بر روی تصمیمات و انتخاب های بلندمدت، از تصمیم گیری های منعطف و کوتاه مدت بیشتر بهره برد.
- در درون هر آشوب و بی نظمی باید به دنبال نظم و قاعده گشت
- در فرایند اتخاذ تصمیمات هر سازمان، استفاده از برنامه ریزی انعطاف پذیر و محتمل الوقوع کاملا الزامی است.
- فرهنگ سازمان ها باید به منظور جذب معیارها و ارزش های جدیدی که متناسب با دنیای پرآشوب می باشند اصلاح شوند.
- ارزش و اهمیت جهت گیری و رویکردهای شهودی و خلاقانه باید بیش از تصمیم گیری عقلایی باشد.
- تشکیلات و ساختارهای موقتی باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
از جمله تأثیرات تئوری آشوب در مدیریت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش انعطافپذیری در تصمیمگیری: در جهان پرآشوب امروزی، نیاز است تا به جای تمرکز بر روی تصمیمات و انتخابهای بلندمدت، از تصمیمگیریهای منعطف و کوتاهمدت بیشتر بهره برد. مدیران باید قدرت نشان دادن توانایی تطبیق و تغییر سریع را در مواجهه با شرایط نا پیشبینی را داشته باشند.
- جستجوی نظم در آشوب: در درون هر آشوب و بی نظمی باید به دنبال نظم و قاعده به دنبال آن بگردیم. مدیران باید بتوانند الگوها و الهامات را درون آشوب شناسایی کنند و از آنها استفاده کنند.
- استفاده از برنامهریزی انعطافپذیر: در فرایند اتخاذ تصمیمات سازمانی، استفاده از برنامهریزی انعطافپذیر و قابل تنظیم برای مواجهه با تغییرات پیشبینینشده الزامی است. مدیران باید توانایی تشخیص مسیرهای جایگزین و تغییر را داشته باشند.
- تغییر در فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمان باید به گونهای اصلاح شود که منعکس کننده معیارها و ارزشهای جدیدی باشد که با دنیای پرآشوب و پیچیده هماهنگ باشد. مدیران باید برای تغییر و تحول در سازمان دست به اقدام بزنند و از رویکردهای خلاقانه و شهودی بهره ببرند.
- توجه به جهتگیری و رویکردهای خلاقانه: ارزش و اهمیت جهتگیری و رویکردهای شهودی و خلاقانه در تصمیمگیری باید بیشتر از تصمیمگیری عقلایی مورد توجه قرار گیرد. مدیران باید توانایی تحلیل و سنجش معمولها را داشته باشند.
- توجه به تشکیلات موقتی: با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات سریع در بازار، تشکیلات و ساختارهای موقتی بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. مدیران باید قدرت ساختاردهی و سازماندهی این تشکیلات را داشته باشند.
در کل، تئوری آشوب میتواند در مدیریت به تصمیمگیران کمک کند تا با توجه به عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در محیط کسب و کار، راهکارهای کارآمدتری را پیش بگیرند.
چگونگی اجرای نظریه آشوب در مدیریت خلاق و پویا
نظریه آشوب در مدیریت خلاق و پویا به عنوان یک رویکرد استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد. این نظریه بر اساس این ایده میباشد که سیستمهای پیچیده از عواملی مثل تغییرات کوچک در شرایط آغازی و ورود به حالتهای نامتناهی و ناپیشبینی با تغییرات جزئی متغیر میشوند.
در اجرای نظریه آشوب در مدیریت خلاق و پویا، مدیران باید از رویکردهای سنتی تغییر و تحول در سازمانها جدا شوند و به جای آن سعی کنند تا محیطی آشوبزا و پویا ایجاد کنند. این کار میتواند به کمک ایجاد تنوع و تغییر در ساختار سازمانی و فرآیندهای کاری انجام شود. همچنین مدیران باید مداوما به دنبال درک عمیقتر از رفتار سیستم و برقراری تعادل بین ارتباطات داخلی و خارجی سازمان باشند.
نظریه آشوب تأکید میکند که در سازمانهای خلاق و پویا، وجود چالشها و تناقضها امری طبیعی است. مدیران باید از تغییرات پویا و پیشبینینشده به عنوان یک فرصت استفاده کنند و با همکاری تیمهای خلاق و پویا، به راهحلهای نوآورانه و خارقالعاده دست یابند.
همچنین در اجرای نظریه آشوب، شناخت و دستهبندی الگوهای تغییرات و اثرات آنها بر سازمان نقش مهمی دارد. با تحلیل دادهها و استفاده از روشهای مدیریت پویا، میتوان از الگوهای تغییر استفاده کرده و برنامههای مدیریتی را بر اساس این الگوها طراحی کرد.
به طور خلاصه، اجرای نظریه آشوب در مدیریت خلاق و پویا نیازمند تغییرات مداوم، پذیرش عدم قطعیت و تنظیم چالشها و تناقضها در سازمان است. با فراهم کردن محیطی آشوبزا و استفاده از پتانسیل خلاقیت و نوآوری در تیمها، سازمان میتواند به طور مداوم در مسیر رشد و توسعه قرار بگیرد.
یک پاسخ
ایران خودش نمونه ای بارز ازنظریه آشوبه