بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

فراوانی: فلسفه، اصول و عقاید

فراوانی: فلسفه، اصول و عقاید

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

زندگی مالی شما باید با این دستورالعمل همراه باشد: “برای بهترین نتایج، تفکر فراوانی لازم است!” نتایج مالی شما محصول مستقیم طرز تفکر شما در مورد پول است. در حالی که وسوسه انگیز است که مستقیماً به سمت استراتژی ها، محصولات و سرمایه گذاری ها بپرید، اما هرگز از طرز فکر خود بهتر عمل نخواهید کرد. شما بزرگترین سرمایه گذاری خود هستید، بنابراین نتایج تصاعدی با ذهنیت فراوان ایجاد می شود.

در افسانه معروف هندی «مردان کور و فیل»، شش مرد کور یک فیل را از دیدگاه خود توصیف کردند. یکی می گفت مثل طناب است و دیگری می گفت فیل مثل درخت است. سومی گفت مثل نیزه است. چهارمی، مار. پنجمی، یک طرفدار. و بالاخره نفر ششم گفت که مثل دیوار است.

هر مرد قسمت متفاوتی از فیل را لمس کرده بود و تجربه او درک او را شکل داد.

تفکر محدود آنها برای ما آشکار است. اما اغلب اوقات، ما، درست مانند هر نابینایی، از طرز فکر محدود خود بی اطلاعیم.

طرز فکر ما نامشهود است و دور از چشم است، بنابراین فکر کردن به اینکه نیازی به توجه شما ندارد آسان است.

می توانید از آن بی خبر باشید، آن را نادیده بگیرید، وانمود کنید که چیزی متفاوت است یا آن را انتخاب کنید.

صرف نظر از سطح آگاهی شما در مورد طرز فکر و باورهایتان، برنامه ریزی ذهنی شما زندگی شما را هدایت می کند.

چگونه یاد می گیریم

اگر می‌خواهید نتایج متفاوتی نسبت به آنچه امروز می‌بینید داشته باشید، برای تغییر اعمالتان کافی نیست. باید ذهنیت خود را گسترش دهید.

در داستان فیل، هر مرد به دیدگاه خود وابسته بود. هر یک از آنها معتقد بودند که تجربه خودشان تفسیر کامل است، و آنها را به اشتباهات شدید قضاوت سوق داد. هیچ کس حاضر به یادگیری از یکدیگر برای گسترش درک خود نبود.

وقتی نوبت به درک ما از جهان می رسد، هر یک از ما مانند مردان نابینا هستیم.

از میان تمام حقایق موجود در جهان، هر یک از ما برخی از آنها را می دانیم. هیچ کدام از ما همه آنها را نمی شناسیم. مجموعه محدودی از حقایق ما و تفسیر ما از آنها نقشه منحصر به فرد ما را تشکیل می دهد. از ۷ میلیارد نفر در جهان، همه آنها نقشه دارند و هیچ کدام شبیه نقشه شما نیستند.

این سیستم اعتقادی شماست. مگر اینکه مایل به گسترش نقشه خود باشید، هیچ چیز جدیدی برای شما وجود ندارد.

وقتی با افرادی که دید متفاوتی دارند وارد گفتگو می‌شویم، مهم است که بدانیم اگر هر دوی ما نقشه یکسانی داشتیم، به یک شکل فکر می‌کردیم.

وقتی هر کدام از تفسیر خود از حقایق دفاع می کنیم، منجر به تعارض می شود.

تنها راهی که می توانید چیز جدیدی بیاموزید این است که بخواهید از نقشه خود خارج شوید و به نقشه شخص دیگری بروید.

این در مورد این نیست که حق با چه کسی است، بلکه در مورد یادگیری چیزهای دیگری است که ممکن است.

ما همه چیز را نمی دانیم

اینجا در The Money Advantage، ما ادعا نمی کنیم که گوروهای همه چیز با همه پاسخ ها هستیم.

در زندگی و کارمان، طرز فکر خاصی در مورد پول دیده‌ایم که سالم‌ترین و پرنشاط‌ترین زندگی‌ها را ایجاد می‌کند.

ما می خواهیم شما را به درک ما در مورد پول دعوت کنیم.

آنچه ما می دانیم این است

بیایید در مورد اصول و باورهای اساسی که منجر به زندگی سرشار و رفاه می شود، بحثی صریح داشته باشیم.

ما در تصمیم‌گیری‌های پولی شما پایه‌ای از تفکر مرفه را ایجاد می‌کنیم تا شما را برای زندگی مرفه توانمند کنیم.

ما می‌خواهیم موج ناامیدی، اطلاعات نادرست و سرخوردگی را که باعث می‌شود بسیاری از مردم احساس کنند بهترین چیزی که می‌توانند انتظار داشته باشند این است که چشمانشان را ببندند، دندان‌هایشان را به هم بفشارند، سوار ماشین شوند و امیدوار باشند که همه چیز درست شود را تغییر دهیم. عدم کنترل و عدم اطمینان نسبت به آینده، ناتوان کننده است.

این غم انگیز تر است که بسیاری معتقدند که این امر می تواند بهتر شود.

از آنجایی که پول برای رفاه ما در هر بخش دیگر از زندگی ما بسیار مهم است، ما مدیون خود هستیم که این کار را درست انجام دهیم.

طرز فکر شما نه تنها تعیین می کند که چگونه چیزی را می بینید، بلکه تعیین می کند که آیا اصلاً آن را می بینید و چه کاری را در مورد آن انجام می دهید.

کمبود: باورهای محدود کننده و از کجا می آیند

کمبود دنیایی است با محدودیت‌هایی که ترس، شک، طمع، و نگرانی را به همراه دارد. این سیستم اعتقادی است که ثروت نتیجه خوش شانسی یا استثمار شخص دیگری است.

کمبود بر تفکر مالی معمولی آن روز غالب است.

ما در مدرسه چیز زیادی در مورد چگونگی کسب درآمد نمی آموزیم. رسانه ها افسانه ها و ایده های مخرب در مورد پول را تداوم می بخشند.

اکثریت مردم دید یا تجربه سالمی نسبت به پول ندارند. والدینی که پول را درک نمی کنند، نمی توانند خرد مالی را به فرزندان خود منتقل کنند. طرز فکر آنها بر همه چیزهایی که ارتباط برقرار می کنند تأثیر می گذارد.

در نتیجه، ما در طول سال های شکل گیری کودکی خود باورهایی مانند:

  • پول روی درختان رشد نمی کند
  • ما نمی توانیم آن را بپردازیم
  • افراد ثروتمند بی رحم هستند
  • برای پول درآوردن باید پول خرج کنی
  • ثروتمند بودن معنوی نیست
  • فقیر بودن نجیب است

در زیر همه این اظهارات، یک ذهنیت کمیابی وجود دارد که ریشه در ترس دارد، مبنی بر اینکه پول در عرضه محدود است. که برای دور زدن کافی نیست اینکه شما می توانید آن را داشته باشید، یا من می توانم، اما هر دوی ما نمی توانیم. ثروتمند بودن یعنی حریص بودی و از دیگری گرفتی.

نگرانی در مورد پول می تواند افکار ما را فرا بگیرد.

ما از آن به عنوان اندازه گیری ارزش خود استفاده می کنیم. از آنجا که ما ارزش خود را به پول خود متصل می کنیم، در نهایت از آن به عنوان یک ابزار مقایسه استفاده می کنیم و باعث می شود نسبت به دیگران احساس برتری یا حقارت کنیم.

مجموعه ای از احساسات منفی همراه با این طرز فکر است. احساس گناه برای خرج کردن یا داشتن پول. شما به خود اجازه می دهید که تصمیمات ضعیفی بگیرید. مبارزات خود را نادیده بگیرید، فکر کنید که همه پول از دست می دهند، و این دقیقاً همین طور است.

همه اینها، در حالی که نشان می دهد پول مهم نیست، این باور را آشکار می کند که پول از اهمیت بالایی برخوردار است.

یک دیدگاه قدرتمند کننده از پول را در نظر بگیرید

دیدگاه فراوانی، مبتنی بر ایمان، این است که بیش از اندازه کافی وجود دارد. این اعتقاد به دنیایی بدون محدودیت است.

ایمن و مطمئن است. امکان می یابد زیرا معتقد است هیچ چیز غیرممکن نیست.

می پرسد چه چیزی ممکن است، زیرا معتقد است که هیچ چیز غیرممکن نیست.

از آنجا که ذهنیت فراوانی بر توسعه توانایی تولید و خلق ثروت متمرکز است، باعث جذب ثروت می شود.

از این منظر، مردم راهی برای به دست آوردن پول بیشتر نیستند، بلکه پول ابزاری برای خدمت به افراد بیشتر است.

جان بوچر، خالق کتاب Lifebook و ۱۲ Category Smart Millionaire، در افتتاحیه یکی از مصاحبه‌های خود، این دیدگاه قدرتمند کننده پول را مورد بحث قرار می‌دهد:

همه ما در اعماق خود می دانیم که برای داشتن یک زندگی خوب به پول نیاز داریم، اما به طرز باورنکردنی از آن گیج و گیج شده ایم و حتی در برخی موارد از آن می ترسیم.

چه می شود اگر در سنین بسیار پایین به شما یاد می دادند که پول ریشه همه بدی ها نیست، بلکه پول نمادی از بهره وری انسان و دستاوردهای انسانی است. چیزی که پول نشان دهنده همه چیزهای خوبی است که مردم برای یکدیگر ایجاد می کنند و کاملاً شایسته احترام و تحسین شماست.

چه می شد اگر در سنین جوانی به شما یاد می دادند که عشق به پول واقعاً عشق به ذهن انسان است، عشق به تولید، پیشرفت و آزادی. اگر به شما یاد داده می شد که ثروت و رفاه به معنای واقعی کلمه چیزی است که فقر و رنج بشر را در این دنیا از بین می برد و اینکه پول درآوردن مساوی با نوعی نقص معنوی نیست، اما در واقع می تواند بالاترین شکل کمک باشد وقتی که آن را درست انجام دهید. ~ جان بوچر 

اصول فراوانی که منجر به ایجاد پول بیشتر می شود

اسکناس از ارزش پیروی می کند

پول به خودی خود هیچ ارزشی ندارد. فقط کاغذ چاپ شده است. ریال ایران یا دلار آمریکا یک ارز فیات هستند، به این معنی که هیچ دارایی با ارزش ملموس پشتوانه آن وجود ندارد.

در روزهای داد و ستد، اقلام فیزیکی مورد معامله قرار می گرفتند تا همه طرفین در یک معامله کامل شوند. مثلاً اگر من به آرد نیاز داشتم و شما آرد داشتید، آرد را گرفتم و به شما شکر دادم.

مبادله ای با ارزش برابر وجود داشت. من برای آرد بیشتر از شکر ارزش قائل بودم و شکر فقط در صورتی وسیله پرداخت قابل قبولی بود که شکر را از آرد بیشتر می دانستید.

پول به عنوان واسطه ای عمل می کند که معاملات را آسان تر می کند. به هر حال، از شکر، آرد یا بز قابل حمل تر است.

معامله ارزش اول است. پول گواهی مبادله ارزش است، یک یادداشت تشکر. علت ارزش است. پرداخت یک عواقب و نتیجه است.

بنابراین، اگر پول بیشتری می خواهید، بر افزایش ارزشی که ارائه می کنید تمرکز کنید. وقتی واقعاً به مردم خدمت می کنید، پول شما را پیدا می کند.

مردم ارزش ذاتی دارند. پول نمی کند

اما با نگاهی عمیق تر، می بینیم که حتی آرد و شکر نیز هیچ ارزشی ندارند، مگر اینکه کسی باشد که آن را بخواهد.

تنها چیزی که مهم است مردم هستند. زمانی که بین دو نفر رد و بدل می شود، نتیجه پرداخت است. اگر بتوانید نحوه رفع نیازهای مردم را بیابید، نتیجه آن پرداخت مالی است.

به عنوان مثال، صاحب خانه با سقف نشتی نیاز به تعویض سقف دارد. او برای خدماتش به سقف‌ساز پرداخت می‌کند زیرا برای داشتن خانه‌ای گرم و خشک ارزش قائل است. ارزش باید قبل از پرداخت اتفاق بیفتد.

نکته کلیدی این است که فرد را ببینید، نیاز را پیدا کنید و نیاز را برآورده کنید.

همیشه نیازهای یک فرد و تبادل ارزش پشت هر تراکنش مالی وجود دارد.

برای به دست آوردن پول بیشتر، ارزشی را که ارائه می کنید یا تعداد افرادی که به آنها خدمت می کنید افزایش دهید.

ثروت نامحدود است زیرا هر یک از ما فرصت های بی نهایتی برای حل مشکلات دیگران داریم.

به این ترتیب به دیگران و خودمان ارزش می دهیم. زمانی بهتر می‌توانیم نیازها را برآورده کنیم که توانایی خود را برای دیدن آنها در وهله اول افزایش دهیم و مهارت خود را برای ارائه راه‌حل توسعه دهیم.

اول اصول، دوم استراتژی ها

یک اصل یک قانون جاودانه و جهانی است که نمی توان آن را شکست. مثل جاذبه است. تغییر ناپذیر و دائمی است. شما نمی توانید آن را بشکنید، اما اگر به آن احترام نگذارید، شما را می شکند. در رشته های مختلف و در هر زمینه ای از زندگی ما کاربرد دارد.

این پاسخی است به اینکه جهان چگونه کار می کند و برای نزدیک شدن و یادگیری فروتنی فوق العاده ای می طلبد.

استراتژی یک تکنیک، فرآیندی برای انجام کاری است.

ذهن ما خیلی راحت‌تر می‌تواند استراتژی‌ها را درک کند، زیرا ما محدود هستیم. ما می‌توانیم از دستور العمل یا چارچوب‌ها پیروی کنیم بدون اینکه بفهمیم چیزی چگونه کار می‌کند.

استراتژی ها مدام تغییر می کنند. استراتژی ای که ۲۰ سال پیش کار می کرد ممکن است امروز به اندازه کافی موثر نباشد یا اصلا کارساز نباشد.

استراتژی ها نیز بستگی دارد. آنها ممکن است در یک موقعیت کار کنند، اما در موقعیت دیگر اصلاً کاربرد ندارند.

یک استراتژی تنها زمانی سودمند است که پایه محکمی از اصول برای تصمیم گیری داشته باشید.

توانمندسازی از درک اصل حاصل می شود، نه حفظ کردن، تسلط یا اجرای یک استراتژی.

یک استراتژی یک اصل نیست

با این حال، مردم اغلب با یک استراتژی مانند یک اصل رفتار می کنند، و نمی دانند که یک استراتژی فقط یک تکنیک در یک بازی بسیار بزرگتر است.

یک مثال تعهد به پرداخت تمام بدهی و فقط پرداخت نقدی است. در رقابت برای بدون بدهی، مردم کنترل سرمایه خود را به بانک ها و مؤسسات مالی واگذار می کنند و پس انداز کمی برای خود ایجاد می کنند. این آنها را در موقعیتی آسیب پذیر قرار می دهد. آنها ممکن است یک ماه تا آخرین پرداخت وام مسکن خود فاصله داشته باشند و خانه را از دست بدهند زیرا نمی توانند پرداخت نهایی را بپردازند.

به جای تعهد بیش از حد به استراتژی پرداخت بدهی، مانند یک مباشر فکر کنید و بپرسید بهترین استفاده از این ریال ها چیست. پرداخت بدهی ممکن است در موقعیت شما منطقی باشد یا نباشد. ممکن است ساخت بالشتک برای مواقع اضطراری یا استفاده از سرمایه خود برای به دست آوردن جریان نقدی و بهره ارزشمندتر باشد.

وقتی بیش از حد به استراتژی‌ها متعهد می‌شوید، بهترین فرصت‌ها را که دقیقاً در نقطه کور شما قرار دارند، از دست می‌دهید.

همیشه چشمان خود را برای یافتن و پیروی از اصول باز نگه دارید.

رسیدن به پتانسیل کامل نیاز به مسئولیت کامل دارد

شما نمی توانید یک ذهنیت استحقاق داشته باشید. هیچ چیزی به شما بدهکار نیست

اما شما می توانید هر چیزی را ایجاد کنید. شما زندگی ای را که در این زمان دارید ایجاد کرده اید.

اگر آن چیزی نیست که شما می خواهید، چگونه می توانید راه هایی را برای ارائه خدمات بیشتر کشف کنید؟

۷ اصل رفاه

اصول رفاه، که توسط کیم باتلر برگرفته از خرد مالی بی انتها است، به ما کمک می کند تا با مهمترین چیزها هماهنگ باشیم.

  1. فکر کنید: به یک ذهنیت مرفه فکر کنید. چگونه می توانم بیشتر خلق کنم و چگونه می توانم با ارزش بیشتری به افراد بیشتری خدمت کنم؟
  2. ببینید: تصویر بزرگ را ببینید. پرداخت برای خرید خانه، وام خودرو، مالیات، پس انداز برای دانشگاه کودکان، خرید تعطیلات، همه به هم مرتبط هستند. هر تصمیمی بر سایر حوزه ها تأثیر می گذارد.
  3. اندازه گیری: هزینه و هزینه فرصت را اندازه گیری کنید. هزینه فرصت کاری است که شما نتوانستید انجام دهید زیرا از پول خود برای چیز دیگری استفاده کرده اید.
  4. جریان: شناسایی ابزار برای ایجاد جریان نقدی، امروز و آینده.
  5. کنترل: پول خود را در جایی قرار ندهید که محدودیت‌ها و حصارهایی دارد، جایی که نمی‌توانید به آن دسترسی داشته باشید یا برای استفاده از آن باید جریمه بپردازید، یا جایی که فقط می‌توان از آن برای یک چیز استفاده کرد.
  6. حرکت: پول به این معناست که بتوانید مانند یک رودخانه از طریق دارایی ها حرکت کنید، نه فقط به آنها.
  7. ضرب کنید: پول خود را ضرب کنید، نه فقط به صورت تدریجی اضافه کنید. زمانی که پول از طریق دارایی ها حرکت می کند و بیش از یک کار را همزمان انجام می دهد، سرعت پول به شما امکان می دهد اثربخشی آن را چند برابر کنید.

برای خلق ثروت، اصول فراوانی را زندگی کنید

در نتیجه، کشف اصول فراوانی خروجی تازه از محدودیت‌های موجود و تفکر محدود در مورد پول است.

ثروت چیزی نیست که شما پیدا کنید، بلکه چیزی است که شما خلق می کنید.

آزادی مالی نه تنها ممکن است، بلکه با دانش، ابزار و مجموعه مهارت های مناسب قابل دستیابی است.

هرچه توانمندتر باشید، پتانسیل بیشتری برای خلق خواهید داشت.

شما در سفری هستید تا یک زندگی خارق العاده بسازید، نه فقط یک زندگی سخت و تلاش.

این چیزی است که وقتی هدف خود را کشف می کنید و به آن عمل می کنید، خلق می کنید.

برای انجام آن از چه استراتژی هایی استفاده خواهیم کرد؟

این به طرز فکر و اقتصاد شخصی شما بستگی دارد.

موفقیت سرنخ هایی به جا می گذارد. الگوی معدود موفق، نه جمعیت! و زندگی و تجارتی را که دوست دارید بسازید.


منبع: hemoneyadvantage.com


و بخوانید:

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *