هنگام توسعه محصولات جدید و هیجان انگیز، برای شرکت ها مهم است که از تمرین های مفیدی مانند نقشه برداری از داستان کاربر استفاده کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات برای مصرف کنندگان آنها مفید هستند. اگر میخواهید یک نقشه داستانی کاربر تأثیرگذار ایجاد کنید، درک نحوه طراحی و تعامل با آن با استفاده از ابزارهایی مانند اهداف محصول و شخصیتهای کاربر میتواند مفید باشد.
در این مقاله از ایوسی، ما در مورد اینکه نقشهبرداری داستان کاربر چیست، مزایای اصلی آن است بحث میکنیم و فهرستی از مراحل نحوه ایجاد نقشه داستان کاربر را به شما ارائه میدهیم.
مرتبط: راهنمای درک توسعه محصول
نقشه برداری داستان کاربر چیست؟
نقشه برداری داستان کاربر یک تمرین بصری برای کمک به تیم های توسعه محصول است که با تعیین وظایف اصلی مشتریان در حین استفاده از محصول، مصرف کننده هدف خود را بهتر درک کنند. این می تواند به تیم توسعه اجازه دهد تا اطمینان حاصل کند که محصول برای نیازهای کاربر مفید است و به شناسایی هرگونه چالش در عملکرد محصول قبل از ایجاد آن کمک می کند. مدیر محصول اغلب داستان کاربر را از طریق پرسونای کاربر با جزئیات ایجاد می کند، آنها از تعامل با مشتری برای بهبود عملکرد محصول و توسعه کلی آن ایجاد می کنند.
مطالب مرتبط: درباره مدیر بازاریابی محصول بیاموزید
مزایای نقشه برداری داستان کاربر
در اینجا مزایای اصلی شرکت در نقشه برداری داستان کاربر آورده شده است:
مشتریان را در اولویت قرار می دهد
نقشه برداری داستان کاربر می تواند به اولویت بندی مشتریان و نیازهای آنها با بررسی دیدگاه کاربر و ایجاد محصول پیرامون چالش هایی که با آن روبرو هستند کمک کند. این می تواند به بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت آنها از محصولات شرکت کمک کند.
برای مثال، اگر کسبوکاری بداند که مصرفکنندهای برای خرید آنلاین کفش مشکل دارد، زیرا اغلب با دریافت کفشها اندازه آنها اشتباه است، کسبوکار میتواند سیستمی ایجاد کند تا به مشتریان در خرید کفشهای با اندازه مناسب کمک کند.
مطالب مرتبط: رضایت مشتری چیست و چرا اهمیت دارد؟
گردش کار را سازماندهی می کند
نقشهبرداری داستان میتواند به سازماندهی گردش کار کمک کند و به تیم توسعه محصول اجازه میدهد تا بفهمد چگونه وظایف باید اولویتبندی شوند. این می تواند به آنها اجازه دهد تا زمان خود را به طور موثر مدیریت کنند تا محصولی مفید برای مصرف کنندگان سریعتر ایجاد کنند. به عنوان مثال، اگر یک شرکت بداند که سه جزء اصلی محصول وجود دارد که باید تکمیل شود تا مشتریان بتوانند آن را آزمایش کنند و بازخورد ارائه کنند، آنها می دانند که ابتدا آن سه جزء را تکمیل کنند.
چالش های عمده را برجسته می کند
توسعه نقشه داستان کاربر می تواند به کسب و کارها کمک کند تا هر گونه نقص یا چالش را در طراحی محصول پیدا کنند. این به این دلیل است که نقشه داستان کاربر به شرکتها اجازه میدهد تا در استفاده از محصول از دیدگاه مشتری قدم بردارند و به آنها اجازه میدهد مشکلات یا ناراحتیهایی را که ممکن است مشتری با آن مواجه شوند را درک کنند. آگاهی از این مشکلات قبل از ایجاد محصول می تواند به شرکت ها اجازه دهد تا برنامه اقدام خود را مطابق با آن تنظیم کنند.
امکان بازخورد مداوم را فراهم می کند
استفاده از نقشه داستان کاربر می تواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که در حین ساخت محصول، بازخورد مستمری از مصرف کنندگان دریافت کنند. این به این دلیل است که شرکت می تواند از نقشه داستان برای ایجاد حداقل محصول قابل دوام (MVP) استفاده کند و به کاربران اجازه دهد آن را آزمایش کنند و انتقادات خود را ارائه کنند. با گوش دادن به بازخورد مداوم، شرکت ها می توانند محصولات نهایی قدرتمندی را ایجاد کنند که برای مصرف کنندگان آنها مفید است.
مطالب مرتبط: نحوه دریافت بازخورد از مشتریان
نحوه نگاشت داستان کاربر
در اینجا لیستی از مراحلی است که می توانید برای ایجاد نقشه داستان کاربر استفاده کنید:
۱. پرسونای کاربر را توسعه دهید
پرسونای کاربر، هویت مشتری ساختگی است که نماینده مخاطبان هدف یک شرکت است. شرکتها میتوانند این پرسوناها را از طریق تعامل با مشتری ایجاد کنند تا در مورد چالشهای خاصی که مصرفکنندگان با آنها روبرو هستند آشنا شوند و پاسخهای مشابه را در شخصیتهای کاربر ساختگی گروهبندی کنند. این شخصیتها همچنین میتوانند اطلاعات دیگری مانند سن، خانواده، شغل و سرگرمیها را فهرست کنند تا به کسبوکارها کمک کنند تا مشتریان خود را بهتر درک کنند و محصولات خود را بهطور کارآمدتر طراحی کنند.
هنگام توسعه پرسونای کاربری خود، مصاحبه با مشتریان از طریق مواردی مانند گروه های متمرکز و تست A/B برای درک بهتر افکار آنها در مورد محصولات یا ایده های شرکت می تواند مفید باشد. همچنین میتواند مفید باشد که از آنها بپرسید که چه نوع کالاها یا اقلامی را میخواهند در بازار ببینند و هنگام استفاده از محصولات سایر مشاغل چه مشکلاتی پیدا میکنند.
بیشتر بخوانید: کاربر پرسونا چیست؟
۲. اهداف محصول را ایجاد کنید
ایجاد اهداف محصول میتواند فرآیند نقشهبرداری داستان را با کمک به شرکتها در درک آنچه محصول انجام میدهد و چگونه به نفع مصرفکنندگان است، هدایت کند. هنگام توسعه نقشه داستان کاربر و طوفان فکری عملکردهای اضافی برای محصول، هدف می تواند ابزار مفیدی برای تیم باشد تا اطمینان حاصل شود که تمرکز آنها بر هدف محصول است.
به عنوان مثال، هنگام توسعه یک محصول جدید با هدف شارژ آسانتر تلفنها، اگر شخصی پیشنهاد اضافه کردن یک بلندگوی بلوتوث به دستگاه را بدهد، ممکن است این ایده با هدف کلی محصول مطابقت نداشته باشد.
۳. داستان کاربر را بسازید
ساختن داستان کاربر شامل ایجاد فهرستی از مراحلی است که مشتری هنگام استفاده از محصول شما از ابتدا تا انتها انجام خواهد داد. این می تواند به شرکت ها کمک کند تا اجزای اصلی محصولی را که می خواهند از طریق یک «سفر» ایجاد کنند، شناسایی کنند. ممکن است کاربر داستان را به ترتیب فهرست شده دنبال نکند یا تک تک مراحل را انجام ندهد، اما ارائه این گزینه به مشتریان می تواند برای کسب و کار مهم باشد. به عنوان مثال، هنگام توسعه یک برنامه جدید یادداشت برداری، سفری که مشتری از باز کردن برنامه تا بسته شدن آن طی می کند ممکن است شامل موارد زیر باشد:
-
تعامل با یادداشت ها
-
یافتن یادداشت ها
-
مدیریت یادداشت ها
۴. وظایف اصلی را مشخص کنید
وظایف اصلی شامل هر عمل یا فعالیتی است که با یکی از دسته بندی های مرحله داستانی مطابقت دارد. این می تواند به کسب و کارها درک عمیق تری از نحوه استفاده مشتریان از محصول خود ارائه دهد. همچنین میتواند به کسبوکارها کمک کند تا ببینند که آیا نیاز به افزودن مراحل داستانی بیشتری به نقشه کاربری خود دارند یا خیر، با یافتن کارهایی که در یک دستهبندی از قبل تطبیق نمییابند.
هنگام شناسایی وظایف اصلی، بررسی محصول از منظر شخصیت های کاربر می تواند مفید باشد. به عنوان مثال، هنگام بررسی برنامه یادداشت برداری از شخصیت کاربر یک دانشجو، ممکن است بخواهد یادداشت های خود را با افراد دیگر به اشتراک بگذارد. سپس این شرکت می تواند وظیفه “اشتراک گذاری یادداشت ها” را به دسته “مدیریت یادداشت ها” اضافه کند. پس از اتمام، مرحله داستان با وظایف ارائه شده می تواند چیزی شبیه به این باشد:
مدیریت وظایف یادداشت ها:
-
اشتراک گذاری یادداشت ها
-
حذف یادداشت ها
-
سازماندهی یادداشت ها در گروه ها
-
نام گذاری یادداشت ها و گروه ها
-
ترتیب مجدد یادداشت ها و گروه ها
۵- چالش ها را بشناسید
هنگامی که داستان کاربر را ایجاد کردید و وظایف اصلی را مشخص کردید، بررسی داستان و یافتن هر گونه چالش یا مشکلی در محصول به شکل فعلی آن می تواند مفید باشد. این می تواند به تیم توسعه محصول کمک کند تا تنظیمات را انجام دهند و فوراً راه حل هایی را برای اطمینان از موفقیت محصول بیابند. یک راه عالی برای تشخیص چالشهای اصلی یک ایده محصول، بررسی آن با استفاده از شخصیتهای مختلف کاربر است.
این می تواند به تیم کمک کند تا در استفاده از محصول و وظایف مختلفی که هر شخص قبل از تکمیل داستان کاربری خود انجام می دهد، قدم بردارد. اگر کاربر نتواند سفر خود را کامل کند، ممکن است مراحل یا وظایف دیگری به نقشه داستان اضافه شود.
به عنوان مثال، هنگام بررسی برنامه یادداشت برداری از شخصیت شخصی که دوست دارد یادداشت های خود را ویرایش یا انجام دهد، تیم ممکن است عدم وجود ویژگی “کپی و چسباندن” را در مرحله داستان “تعامل با یادداشت ها” کشف کند. و تغییرات لازم را انجام دهید.
۶. کار را اولویت بندی کنید
اولویتبندی حجم کاری نقشه داستان میتواند به شرکتها کمک کند تا مهمترین وظایف را برای دستیابی به حداقل محصول بادوام تعیین کنند. این می تواند به آنها اجازه دهد تا محصولی کارآمد را سریعتر توسعه دهند تا بتوانند با مصرف کنندگان آزمایش کنند و بازخورد مفید دریافت کنند.
هنگام ایجاد یک MVP، می تواند مهم باشد که ابتدا اطمینان حاصل کنید که مشتری می تواند هر یک از مراحل داستان را انجام دهد، سپس هر کار یا عملکرد دیگری را که فکر می کنید لازم است اضافه کنید. این می تواند راه عالی دیگری برای درک اینکه آیا هر مرحله و کار داستانی به هدف محصول کمک می کند و چگونه به مصرف کننده کمک می کند، باشد.