بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

۱۱۰ نوع بازاریابی توصیف شده + ابهام زدایی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

۷۱. بازاریابی سبز

Green marketing

بازاریابی سبز چیست؟

بازاریابی سبز استفاده از زاویه دوستدار محیط زیست برای تبلیغ یک برند یا محصول است. امروزه، اگر محصولی “سبز” در نظر گرفته شود، مزیت فروش قابل توجهی به صاحب محصول می دهد. اما بازاریابی سبز فقط به برجسته کردن اینکه کدام محصولات سازگار با محیط زیست هستند و کدام غیر دوستدار محیط زیست هستند، مربوط نمی شود. بازاریابی سبز همچنین در مورد موقعیت برند است. یک شرکت با دوستدار محیط زیست بودن، ارزش های خاصی را نشان می دهد که ممکن است بر مصرف کنندگان تأثیر بگذارد.

Sky یکی از اولین شرکت‌هایی در بریتانیا بود که کاملاً بدون کربن بود و سال‌ها از این واقعیت برای تأثیر مثبت استفاده کرد.

۴ P بازاریابی سبز چیست؟

چهار P بازاریابی – محصول، قیمت، مکان، تبلیغات – product, price, place, promotion – که البته اغلب به عنوان آمیخته بازاریابی شناخته می شوند.

چرا بازاریابی سبز مهم است؟

بازاریابی سبز تأثیر مثبتی بر سلامت مردم و محیط زیست محیطی دارد. مردم از محصولات خالص و روش های ناب تولید، استفاده و دفع محصولات آگاه هستند. تلاش های یکپارچه برای خلوص در تولید و مصرف را نیز تشویق می کند.

روش های بازاریابی سبز

علاوه بر ساخت یک محصول سازگار با محیط زیست، صاحبان مشاغل می توانند کارهای دیگری را به عنوان بخشی از تلاش های بازاریابی سبز خود انجام دهند. موارد زیر می توانند بخشی از استراتژی بازاریابی سبز باشند:

  • استفاده از کاغذ و جوهر سازگار با محیط زیست برای مواد بازاریابی چاپی
  • نادیده گرفتن مواد چاپی به طور کلی و گزینه ای برای بازاریابی الکترونیکی
  • داشتن برنامه بازیافت و روش های دفع مسئولانه زباله
  • استفاده از بسته بندی محصولات سازگار با محیط زیست
  • استفاده از روش های کارآمد بسته بندی و حمل و نقل
  • استفاده از منابع انرژی سازگار با محیط زیست
  • انجام اقداماتی برای جبران اثرات زیست محیطی
“سبزشویی” چیست؟

برخی از بازاریابان سعی می‌کنند با اتخاذ رویکرد بازاریابی سبز برای محصولاتی که در غیر این صورت سبز تلقی نمی‌شوند، از تعداد رو به رشد مصرف‌کنندگان سبز سرمایه‌گذاری کنند. آنها سعی می کنند محصولات خود را به عنوان گزینه ای بهتر برای محیط زیست قرار دهند در حالی که واقعاً نیستند.

نمونه ای از این موارد زمانی است که یک شرکت از رنگ سبز در بسته بندی خود استفاده می کند یا از کلمه سبز در جایی در پیام خود استفاده می کند، در حالی که چیزی به خصوص سازگار با محیط زیست در مورد محصول آنها وجود ندارد و یا دوستدار محیط زیست بیشتر از محصولات رقیب نیست. شستشوی سبز نه تنها گمراه کننده است، بلکه می تواند به اعتبار یک شرکت نیز آسیب برساند.


۷۲. بازاریابی چریکی

Guerrilla marketing

بازاریابی چریکی چیست؟

بازاریابی چریکی بازاریابی یک برند، محصول یا خدمات به شیوه ای خلاقانه و غیر متعارف است. یک کمپین بازاریابی چریکی موفق جالب، غافلگیرکننده و به یاد ماندنی خواهد بود.

مثلا در سال ۲۰۱۳ فیلم کری (Carrie) دوباره اکران شد. برای کسانی که از این فیلم اطلاعی ندارند، این فیلم بر اساس کتابی از استیون کینگ (Stephen King) ساخته شده است و درباره دختری با قدرت های تله حرکتی ترسناک است. در یک بازاریابی ترسناک، اما موثر برای تبلیغ فیلم، این شیرین کاری بازاریابی چریکی باعث سر و صدا در یک کافی شاپ شد.

آیا بازاریابی چریکی قانونی است؟

بازاریابی چریکی به طور کلی قانونی است، اما باید مراقب چند نکته باشید. با توجه به ماهیت بازاریابی چریکی، هدف کمپین تبلیغاتی باید مشخص باشد تا از سوء تفاهم توسط مخاطبان جلوگیری شود.

چه شرکت هایی بیشتر از بازاریابی چریکی استفاده می کنند؟

امروزه، ما می دانیم که شرکت های بزرگ همچنین می توانند یک کمپین بازاریابی چریکی عالی ارائه دهند. در این میان کوکاکولا، برگر کینگ و ردبول از جمله مواردی هستند که به عنوان نمایندگانی با بودجه بسیار کلان تبلیغات چریکی به ذهن متبادر می شوند.

بازاریابی چریکی چقدر موثر است؟

بازاریابی چریکی مقرون به صرفه است.

فرمولی برای تعیین ROI یک کمپین چریکی وجود دارد. این است (بازگشت – سرمایه گذاری بازاریابی)/ (سرمایه گذاری بازاریابی). بازاریابان چریکی از سراسر جهان به لطف رویکرد غیر متعارف رفتن به چریکی، تا ۹۰ درصد در هزینه تبلیغات خود کاهش یافته اند.

انواع بازاریابی چریکی

راه های مختلفی برای انجام مخفیانه بازاریابی چریکی وجود دارد. بسته به بودجه بازاریابی و خلاقیت کلی تیم بازاریابی خود، ممکن است بخواهید یکی از این انواع مختلف بازاریابی چریکی را امتحان کنید.

  • بازاریابی کمین رویداد [به مورد ۸ مراجعه شود]
  • بازاریابی اختروفینگ
  • بازاریابی پر سر و صدا [به مورد ۱۹ مراجعه شود]
  • بازاریابی تجربی
  • بازاریابی مردمی
  • بازاریابی مخفیانه [به مورد ۱۴۵ مراجعه شود]
  • بازاریابی خیابانی [به مورد ۱۴۶ مراجعه شود]
نمونه های بازاریابی چریکی
  1. برگر کینگ #شب دلقک ترسناک
  2. استراتوس ردبول
  3. پلکان پیانوی فولکس واگن
  4. چالش استراحت کیت کت
  5. کمپین کوکاکولا با هم می آیند

۷۳. بازاریابی افقی

Horizontal marketing

بازاریابی افقی چیست؟

بازاریابی افقی زمانی اتفاق می‌افتد که یک کسب‌وکار با شرکت دیگری که در یک حوزه مرتبط فعالیت می‌کند تیم می‌شود تا یک محصول یا خدمات را بازاریابی کند. با همکاری و ادغام منابع، ایده این است که برای مخاطبان گسترده ای جذاب باشد و پتانسیل درآمد را به حداکثر برساند.

مثلا ما در ایوسی خدمات تولید محتوا را ارائه می‌دهیم و هر طراح وب برای جذب مشتریان خود برای ایجاد محتوا برای سایت‌های جدید خود مشکل دارد. ما می‌توانیم با هر طراح همکاری کنیم و محصول کامل‌تری را به بازار عرضه کنیم: یک وب‌سایت جدید که همراه با مطالب موثر  – طراحی وب سایت یک حوزه مرتبط است، بنابراین بازاریابی افقی خواهد بود.

یا بازار لوازم اداری، نمونه ای از بازار افقی است که به انواع صنایع می فروشد.

مفهوم بازاریابی افقی

یک سیستم بازاریابی افقی به جای محدود کردن به جایگاه های خاص، بر مخاطبان گسترده تر تمرکز می کند. این بدان معناست که شرکت‌هایی با محصولات یا خدماتی که جذابیت جهانی دارند، احتمال بیشتری دارد که «افقی» شوند.

بازاریابی تعارض افقی چیست؟

تعارض افقی به اختلاف بین دو یا چند عضو کانال در یک سطح اشاره دارد. برای مثال، فرض کنید یک تولیدکننده اسباب‌بازی با دو عمده‌فروش معامله می‌کند که هر کدام قرارداد فروش محصولات را به خرده‌فروشان در مناطق مختلف دارند.

رقابت افقی چیست؟

رقابت برای به دست آوردن اولویت مشتری در بین نهادهای هم سطح، مانند رقابت بین عمده فروشان رقیب یا خرده فروشان رقیب.

بیشتر بخوانید: بازاریابی افقی: توضیح با مثال 


۷۴. بازاریابی انسانی

Humanistic marketing

بازاریابی انسان گرایانه چیست؟

بازاریابی انسان‌گرا بازاریابی است که به نیازهای معمولی انسان برای ارزش‌ها و احساسات خاص متوسل می‌شود. به عبارت دیگر بازاریابی که میل ما به عشق، نوع دوستی، دانش، شفقت، صداقت، صداقت، همدلی، احترام، اعتماد و عدالت را هدف قرار می دهد.

وظیفه بازاریابی انسانی

وظیفه واقعی بازاریابی “انسانگرایانه” تمرکز بر انسانی کردن یک برند با اختصاص دادن ویژگی های شبه انسانی به یک برند، هویت بخشیدن به یک برند، ویژگی های مرتبط خاص، و درک مردی است که می توان با او تعامل کرد.

رویکرد انسان گرایانه به کسب و کار چیست؟

مدیریت انسان‌گرا، مدیریتی مردم‌محور است که به دنبال سود برای اهداف انسانی است. این در تضاد با انواع دیگر مدیریت است که اساساً به سمت سود سوق داده می شوند و افراد را صرفاً منابعی برای خدمت به این هدف می دانند.

بازاریابی ۴.۰، تعریف یک رویکرد “انسان گرایانه”

فیلیپ کاتلر در کتاب بازاریابی ۳.۰ خود می گوید:

“در یک بازار شلوغ فزاینده، مشتریان انتظار بیشتری دارند – آنها می خواهند انتظارات آنها نه تنها برآورده شود، بلکه از آنها فراتر رود.”

و همین طور در کتاب “بازاریابی ۴.۰: حرکت از سنتی به دیجیتال می نویسد:

«این پرتره مشتریان آینده است – مرتبط و در عین حال پریشان. یک نظرسنجی توسط مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژیکی نشان می‌دهد که میانگین توجه انسان از ۱۲ ثانیه در سال ۲۰۰۰ به ۸ ثانیه در سال ۲۰۱۳ کاهش یافته است. توجه فوری.»

و گفته ها و نوشته های او نیز حاکی از اهمیت توجه به این رویکرد مهم در بازاریابی هاست.


۷۵. بازاریابی درونگرا

Inbound marketing

بازاریابی درونگرا چیست؟

بازاریابی درونگرا (یا بازاریابی ورودی) یک استراتژی است که بر جذب مشتریان برای یافتن و ارتباط با شما تمرکز دارد، نه برعکس. و این دقیقا برعکس بازاریابی بیرونی یا برونگرا است [به شماره ۱۰۶ مراجعه کنید].

استراتژی اصلی بازاریابی درونگرا، بهینه سازی موتور جستجو [SEO] است. اگر در یک نتیجه جستجو برای یک کلمه کلیدی با ارزش تجاری رتبه بالایی کسب کنید، حتی زمانی که خواب هستید، ترافیک مرتبط [و سرنخ های بالقوه] را به وب سایت خود در حالت خودکار جذب خواهید کرد. و این افراد به تنهایی شما را پیدا کرده اند.

به عنوان مثال همین مقاله ای که می خوانید نمونه ای از بازاریابی درونگرا است. یا مثلا کلمات کلیدی هدف ما همچون “فواید اینترنت”، “معایب اینترنت” و … مواردی هستند که ایوسی را در رتبه اول قرار داده است، که چیزی است که هزاران بار در ماه در سطح جهانی جستجو می شود.

منظور از بازاریابی درونگرا

به بیانی دیگر؛ بازاریابی درونگرا یک روش تجاری است که مشتریان را با ایجاد محتوا و تجربیات ارزشمند متناسب با آنها جذب می کند. در حالی که بازاریابی برونگرا مخاطبان شما را با محتوایی که همیشه نمی‌خواهند قطع می‌کند، بازاریابی درون‌گرا ارتباطاتی را ایجاد می‌کند که به دنبال آن هستند و مشکلاتی را که قبلاً داشته‌اند حل می‌کند.

بازاریابی درونگرا با ارتباط مخاطبان با محتوای مفید از طریق ابزارهای ارگانیک، مانند موتورهای جستجو و به اشتراک گذاری پیوندها با دوستان، با مخاطبان درگیر می شود.

انواع بازاریابی درونگرا

اگر می خواهید در بازاریابی درونگرا موفق باشید؛ از خود ببرسید آیا این ۱۲ نوع محتوای بازاریابی ورودی را ایجاد می کنید؟

  1. فیلم های.
  2. وبلاگ ها.
  3. صفحات ستونی و خوشه های موضوعی.
  4. راهنماها یا کتاب های الکترونیکی
  5. رسانه های اجتماعی.
  6. بیانیه های مطبوعاتی
  7. اینفوگرافیک
  8. خبرنامه ها
  9. تحقیقات و گزارش های رهبری فکری
  10. پادکست ها و وبینارها
  11. ارسال کننده های مستقیم
  12. مصاحبه های تخصصی

چگونه بازاریابی درونگرا انجام دهید؟

مراحل هشت گانه زیر را انجام دهید تا به این خواسته برسید:

  1. پرسونای خریدار بسازید
  2. اهداف استراتژی بازاریابی ورودی خود را تعیین کنید.
  3. محرک های بازاریابی مشتریان خود را مشخص کنید.
  4. لیستی از کلمات کلیدی ایجاد کنید.
  5. محتوا را با سفر خریدار تراز کنید.
  6. یک فرآیند پرورش lead ایجاد کنید.
  7. وبلاگ نویسی متمرکز بر نرخ تبدیل داشته باشید.
  8. تیمی از متخصصان استراتژی بازاریابی درونگرا بسازید.

۵ اصل درونگرا چیست؟

پنج اصل بازاریابی درونگرا: SCOPE

  • Standardize: استاندارد کردن
  • Contextualize: متنی کردن
  • Optimize: بهینه سازی کردن
  • Personalize: شخصی سازی کردن
  • Empathize: همدلی کردن

۷۶. بازاریابی صنعتی

Industrial marketing

بازاریابی صنعتی چیست؟

بازاریابی صنعتی زمانی اتفاق می افتد که یک کسب و کار سعی می کند محصولات یا خدمات صنعتی را به دیگری بفروشد. که در این میان کالاهای صنعتی به مواردی گفته می شود که برای تولید محصول نهایی از یک یا چند ماده خام استفاده می شود.

این نوعی بازاریابی B2B است [به شماره ۱۶ مراجعه کنید]، اما به دلیل ماهیت آنچه فروخته می شود، یک کمپین بازاریابی صنعتی به سطح بالایی از دانش محصول نیاز دارد.

مثال بازاریابی صنعتی

به عنوان مثال، می‌توان گفت مشتری یک میکسر یا آب‌میوه‌گیری یا آسیاب را برای مصارف خانگی خریداری می‌کند، این یک محصول مصرفی است، در حالی که وقتی همان میکسر/آبمیوه‌گیر/ آسیاب به یک فروشنده آب میوه فروخته می‌شود، به عنوان یک محصول صنعتی نامیده می‌شود. بازاریابی صنعتی را می توان در خدمات تجاری نیز انجام داد.

ویژگی های بازاریابی صنعتی چیست؟

ویژگی های متمایز بازاریابی صنعتی:

  • فوق العاده پیچیده بودن
  • چرخه فروش طولانی تر
  • تنوع بازاریابی
  • اطلاعات بازار پایین
  • عدم پیروی از تبلیغات معمولاً از روندها
  • خریداران و رفتار آنها
  • مرسوم بودن مناقصه
  • توزیع جغرافیایی و جمعیتی
    و …


۷۷. اینفلوئنسر مارکتینگ

Influencer marketing

بازاریابی افراد بانفوذ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ (بازاریابی افراد بانفوذ) مفهوم بازاریابی چیزی برای یک فرد خاص است، کسی که درجه ای از نفوذ بر روی یک مخاطب خاص دارد. یک اینفلوئنسر می‌تواند یک سلبریتی، شخصی با سابقه قوی در فروش، یک نویسنده مشهور یا شخصی با طرفداران زیادی در رسانه‌های اجتماعی باشد. صرف نظر از این، با ایجاد رابطه با اینفلوئنسر، می‌توانید از موقعیت آن‌ها استفاده کنید و برند خود را به سرعت رشد دهید.

مثلا این اتفاق برای گیمرها در یوتیوب زیاد می افتد. اگر شرکتی بازی یا کنسول جدیدی ارائه می‌کند، ممکن است یک نسخه از آن را برای یک یوتیوب‌بر معروف بفرستد تا بتواند آن را آزمایش کند و مشترکین خود را در معرض نمایش بگذارد.

اینفلوئنسر مارکتینگ چه می کند؟

در هسته خود، اینفلوئنسر مارکتینگ فرآیند استفاده از سازندگان محتوای خارجی یا تأثیرگذاران برای حمایت و تعامل با پیام برند شما است. به عنوان بخشی از این امر، اینفلوئنسرها محتوای خود را به مخاطبان خود ارائه می دهند، آگاهی از برند را افزایش می دهند و به تبدیل مخاطبان خود به مشتریان شما کمک می کنند.

آیا اینفلوئنسر مارکتینگ موثر است؟

طبق تحقیقات؛ ۸۰ درصد از بازاریابان اینفلوئنسر مارکتینگ را موثر می دانند. ۷۱ درصد از بازاریابان کیفیت مشتریان و ترافیک حاصل از اینفلوئنسر مارکتینگ را بهتر از سایر منابع بازاریابی ارزیابی می کنند. ۸۹ درصد از بازاریابان می گویند ROI بازاریابی تأثیرگذار نسبت به سایر کانال های بازاریابی خوب یا بهتر است.

پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

پلتفرم بازاریابی اینفلوئنسر یک راه حل نرم افزاری است که برای کمک به برندها در کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ طراحی شده است. پلتفرم‌های اینفلوئنسر مارکتینگ ابزارهای کشف اینفلوئنسر را برای برندها و آژانس‌ها فراهم می‌کنند، برخی نیز پایگاه‌های داده قابل جستجوی عظیمی از اینفلوئنسرهای بالقوه را با استفاده از الگوریتم‌های هوشمندانه ارائه می‌کنند.

چگونه می توانم یک تأثیرگذار در بازاریابی باشم؟

  • اهداف خود را مشخص کنید.
  • بدانید که می خواهید روی چه کسی تأثیر بگذارید.
  • قوانین را درک کنید.
  • ۳R نفوذ را در نظر بگیرید. (Relevance: ارتباط – Reach: رسیدن – Resonance: تشدید)
  • فهرست کوتاهی از اینفلوئنسرها تهیه کنید.
  • تحقیق کنید
  • به صورت خصوصی و شخصی تماس بگیرید.
  • برای تولید محتوای موثر با اینفلوئنسر خود همکاری کنید.
  • نتایج خود را اندازه گیری کنید

۷۸. بازاریابی اطلاعاتی

Informational marketing

بازاریابی اطلاعاتی چیست؟

بازاریابی اطلاعاتی دقیقاً توضیح می دهد که یک محصول یا خدمات چیست. از مزایای آن و اینکه چرا باید به جای چیز دیگری انتخاب شود تا جایی که می توانید آن را بخرید، بازاریابی اطلاعاتی سنگ تمام نمی گذارد. بازاریابی اطلاعاتی به معنای درک این موضوع است که مخاطبان هدف ممکن است برای خرید یک محصول یا خدمات باید در مورد آن آموزش ببینند.

به عنوان مثال، صنعت تلفن باید از بازاریابی اطلاعاتی زیادی استفاده کند، زیرا تلفن های هوشمند همیشه در حال تکامل هستند. از پردازنده گرفته تا باتری، این یک دنیای فنی است.

۶ دلیل برای ایجاد یک تجارت بازاریابی اطلاعاتی

  1. با «تکثیر خود» و استفاده از آنچه می دانید، جایگزین کار یدی می شود.
  2. خریداران محصولات اطلاعاتی شما بیشتر خرید خواهند کرد.
  3. مقدار کمی از تعامل با خریداران امکان پذیر است.
  4. تعداد کمی از کارکنان لازم است.
  5. برای شروع فقط یک سرمایه گذاری کوچک لازم است.
  6. پتانسیل سود زیادی وجود دارد.

روش های بازاریابی اطلاعاتی

بازاریابی اطلاعاتی اشکال مختلفی دارد. هر روشی برای ارائه داده های مفید به مخاطب واجد شرایط است.

  • لیست سریع اطلاعات و حقایق و ارقام
  • مقالات موضوعی، کتاب های الکترونیکی و وبلاگ ها
  • فیلم های آموزشی یا اطلاعاتی
  • چگونگی درس ها
  • بروشورها
  • پست های شبکه های اجتماعی اطلاعاتی
چه کسی از بازاریابی اطلاعاتی استفاده می کند؟
  • کسب و کارهای انتفاعی از بازاریابی اطلاعاتی برای نشان دادن تخصص خود در محصولات خود استفاده می کنند. این امر نه تنها باعث می‌شود که آنها لایق اعتماد مشتری به نظر برسند، بلکه باعث می‌شود مشتری احساس کند می‌تواند در مورد هر خرید احتمالی آگاهانه‌تری تصمیم بگیرد.
  • سازمان‌های غیرانتفاعی به شدت به بازاریابی اطلاعاتی متکی هستند تا کمک‌کنندگان خود را به دلایل خاص علاقه‌مند کنند و سرمایه‌گذاری شخصی خود را در موضوعات خاص هدایت کنند.
  • بسیاری از مؤسسات آموزشی در هر سطح، از برنامه‌های پیش‌دبستانی گرفته تا دانشگاه‌های بزرگ و همه چیز در این بین، از بازاریابی اطلاعاتی برای جذب دانش‌آموزان/دانش‌جویان بالقوه استفاده می‌کنند. به ندرت پیش می‌آید که چنین سازمانی بروشوری که در آن آمارهای مفیدی مانند نرخ فارغ‌التحصیلی و برجسته کردن امکانات برنامه را توضیح دهد، تهیه نکند.
مشاغل در بازاریابی اطلاعاتی

تمام کارهای مربوط به حوزه تخصصی بازاریابی اطلاعاتی را می توان به سه دسته تقسیم کرد: داده، ارائه و سازمان. در زیر نمونه هایی از هر دسته آورده شده است.

  • تحلیلگر داده
  • متخصص محتوا
  • مدیر بازاریابی

بخوانید: ۶ دلیل برای ایجاد یک تجارت بازاریابی اطلاعاتی


۷۹. بازاریابی درون بازی

In-game marketing

بازاریابی درون بازی چیست؟

بازاریابی درون بازی تاکتیک تبلیغ چیزی در یک بازی است. این روزها کنسول‌ها و برنامه‌های بازی بسیار پرطرفدار هستند، بنابراین کسب‌وکارها می‌توانند در مکان‌هایی که تبلیغات و ویدیوها را قرار می‌دهند بسیار خلاق باشند.

اگر یک گوشی هوشمند یا تبلت دارید و بر روی آن نیز بازی نصب کرده اید، مطمئنا تاکنون متوجه شده اید که تقریباً هر برنامه رایگان نوعی بازاریابی درون بازی دارد.

آیا تبلیغات درون بازی موثر است؟

بازی‌های موبایل، به‌ طور ویژه محبوبیت خود را افزایش دادند و شاهد افزایش بیش از ۴۵ درصدی نصب بازی‌ها از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ بوده‌اند به گونه ای که بدین صورت یک صنعت +۱۲۰ میلیارد دلاری شکوفا شد. در نتیجه، تبلیغات درون بازی در طول سال‌ها بسیار پیچیده‌تر شده است و ثابت می‌کند که امروزه یکی از مؤثرترین کانال‌های درآمد برای اپلیکیشن‌های موبایل است.

مزایای تبلیغات درون بازی چیست؟

  • درآمد ایجاد می کند (و البته مقدار زیادی از آن را)
  • با روانشناسی، خریدهای درون برنامه ای را افزایش می دهد
  • گیمرهای خود را وادار می کند تا بیشتر بازی کنند
  • کمک می کند به مخاطبان جدیدی دست پیدا کنید
    و …

انواع قالب تبلیغاتی درون بازی

  1. تبلیغات پاداش و تبلیغات ویدیویی با پاداش (RV)
  2. تبلیغات بینابینی
  3. نمایش بنرها
  4. تبلیغات قابل پخش
  5. آفروال
  6. تبلیغات کوپنی
  7. تبلیغات متقابل تبلیغاتی
ژانرهای محبوب بازی موبایل
  • اکشن
  • Arcade
  • بتل رویال
  • Casual
  • MMORPG
  • MOBA
  • پازل
  • ورزشی
  • Trivia
  • کلمه

۸۰. بازاریابی در فروشگاه

In-store marketing

بازاریابی درون فروشگاهی چیست؟

بازاریابی درون فروشگاهی هر نوع بازاریابی است که در یک فروشگاه خرده فروشی انجام می شود. همچنین نام دیگری برای بازاریابی خریداران است [به شماره ۱۳۷ مراجعه کنید].

تقریباً وارد هر مغازه ای شوید و بازاریابی در فروشگاه را مشاهده خواهید کرد. از تخفیف گرفته تا سطل های معامله، هر کجا که نگاه کنید نمونه هایی وجود دارد.

چرا بازاریابی در فروشگاه موثر است؟

بازاریابی درون فروشگاهی تعداد مشتریانی را که تبدیل به مشتری می‌شوند افزایش می‌دهد (برخلاف روندهای اجرایی با دست خالی) و میانگین معاملات را بالا برده و سود شما را افزایش می‌دهد. بازاریابی در فروشگاه همچنین این قدرت را دارد که از چرخه فروش شما استفاده کند و مشتریان را به سمت خرید بعدی سوق دهد.

فراموش نکنید تبلیغات در فروشگاه هم برای خرده فروشان و هم برای تامین کنندگان آنها سودمند است. تبلیغات در فروشگاه، فروشگاه را زنده تر می کند و همچنین از طریق خریدهای انجام شده، فروش بیشتری ایجاد می کند. از سوی دیگر، این برند باعث می شود که محصولات خود برجسته شوند و در نتیجه فروش بهتری داشته باشند.

چگونه یک محصول را در فروشگاه تبلیغ می کنید؟

۱۰ استراتژی بازاریابی در فروشگاه به صورت زیر است (اطلاعات کامل در این مطلب):

  1. ارائه وای فای رایگان.
  2. مشتریان را تشویق به ورود و اشتراک گذاری کنید.
  3. فروش بالای مشتریان با علامت.
  4. تمرکز بر بازاریابی تجربی.
  5. ارائه اطلاعات ارزشمند به مشتریان.
  6. به اشتراک گذاری پیام های صوتی با خریداران.
  7. سرگرمی خود را با نام تجاری خود مرتبط کنید.
  8. برای نظرسنجی با مشتریان تماس بگیرید.
  9. رویدادها را در دفاتر خود میزبانی کنید.
  10. ترافیک پای مشتری را تحلیل کنید.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

10 پاسخ

    1. سلام

      بازاریابی عبارته از فعالیت‌ها و روش‌هایی که به منظور تحقق اهداف تجاری و فروش محصولات و خدمات یه فرد، شرکت یا سازمان صورت می‌گیره. بازاریابی شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلفه که به منظور جذب مشتریان، افزایش فروش و حفظ رضایت مشتریان مورد استفاده قرار می‌گیره. این فرایند شامل تحلیل بازار، تعیین هدف‌های بازاریابی، تعیین جایگاه در بازار، تعیین برنامه بازاریابی، انتخاب و استفاده از ابزارها و روش‌های بازاریابی مختلف، نگهداری و تقویت رابطه با مشتریان و ارزیابی عملکرد بازاریابیه.

  1. لطفا چند اصطلاح مهم که یه بازاریابِ طراح وب سایت باید بدونه رو لیست کنین و برای هر کدوم هفت هشت کلمه توضیح بنویسین

    1. سلام

      خوبه که درخصوص مواردی مثل سئو، امنیت، تولید محتوا، ui و ux و امثال اینها اندک اطلاعاتی داشته باشین؛ مثلا موارد زیر رو بهتر درک کنین:
         – Search Engine Optimization (SEO): این عبارت به بهبود جایگاه ویدیوها، صفحات وب، یا وب سایت‌ها در نتایج موتورهای جستجو می‌پردازه.
         – Target audience: این اصطلاح به گروه هدفی اشاره داره که یه بازاریاب به منظور رسیدن به موفقیت در تبلیغات بهش هدف‌مند می‌شه.
         – Conversion rate: نرخ تبدیل، به میزانی اشاره داره که کاربران وب سایت یا مشتریان پتانسیل اقدام به فعالیت خاصی می‌کنند، مثل خرید محصول یا ثبت نام.
         – Call-to-action (CTA): این عبارت به هدایت کاربران به اقدام خاص بعد از مشاهده محتوا یا تبلیغ می‌پردازه، مثل دکمه “خرید کنید” یا “ثبت نام کنید”.
         – Bounce rate: درصد کاربرانی که پس از مشاهده صفحه اصلی یا صفحه مرجع، بدون اقدام بیشتری از سایت خارج می‌شن.
         – Landing page: صفحه‌ایه که کاربران برای ورود و تبدیل شدن به مشتریان بالقوه بر اون فراهم می‌شن.
         – Content marketing: استراتژی استفاده از محتواهای ارزشمند و جذاب برای جذب و نگهداری کاربران وب سایت.
         – Backlink: لینک‌هایی هستند که از سایت‌ها دیگه به سایت می‌رسن و کمک می‌کنه تا سایت در جایگاه جستجو قوی‌تری قرار بگیره.
         – Keyword research: فرآیند جمع‌آوری و تحلیل کلمات کلیدی پرجستجو برای تولید محتوا و بهینه سازی وب سایت برای جستجوگرها.
         – Social media marketing: استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ، تعامل و جذب مشتریان.
         – User experience (UX): تجربه کاربری، به تجربه کاربران در هنگام استفاده از وب سایت می‌پردازه و بر بهبود این تجربه تمرکز داره.
         – Analytics: استفاده از داده‌ها و آمارها برای تحلیل و ارزیابی اثربخشی راهبردها و تبلیغات.
         – A/B testing: روشی برای مقایسه دو نسخه از یه صفحه وب یا تبلیغ و مشاهده کدومیک بهتر به نتایج مدنظر می‌رسه.
         – Responsive design: طراحی وب سایت به گونه‌ای که روی تمام دستگاه‌ها و اندازه‌های صفحه به خوبی نمایش داده بشه.
         – Conversion funnel: مراحل مختلفی که کاربران باید طی کنند تا به تبدیل شدن به مشتریان برسن.
         – Google Analytics: ابزار رایگان آمار و تجزیه و تحلیلی که Google ارائه می‌ده.
         – Cost per click (CPC): مقداری که برای هر کلیک در تبلیغات پرداخت می‌شه.
         – Click-through rate (CTR): درصدی از تعداد کلیک ها نسبت به تعداد نمایش های تبلیغ.
         – Landing page optimization: بهبود صفحه فرود برای افزایش نرخ تبدیل.
         – Email marketing: استفاده از ایمیل برای تبلیغ و ارتباط با مشتریان.
         – Pay-per-click (PPC): مدلی از تبلیغات آنلاین که بر اساس تعداد کلیک ها پرداخت می‌شه.
         – Lead generation: تولید و جذب مشتریان پتانسیل برای تبدیل شدن به مشتریان واقعی.
         – Organic traffic: ترافیک طبیعی وب سایت که از نتایج جستجوی غیرتبلیغاتی نشأت می‌گیره.
         – Heatmap: یک نمودار گرما که نشون می‌ده که کاربران در یه صفحه وب به کدوم ناحیه بیشتر توجه می‌کنن.
         – Influencer marketing: استفاده از شخصیت‌های مشهور و تأثیرگذار برای تبلیغ و ایجاد نیاز در مشتریان.
      و …

  2. سلام من مدیر فروش شرکتمون هستم
    بزای بازاریابی خانه به خانه و نحوه شروع سوال و کمک داشتم

  3. من مدتیه توی کار بازاریابی مواد غذایی هستم
    ولی خیلی برام سخته که یه جای عالی و موندگار برای بازاریابیم انتخاب کنم
    باید از چه روشی برا این کار استفاده کنم؟

    1. سلام
      سوالتون خیلی کلیه، و برای رسیدن به پاسخی مناسب، بهتره خودتون سوالتون رو ریز کنید.
      ولی به هر حال، مواردِ ساده اما بسیار مهمِ زیر می تونه تا حدی راهگشای شما باشه (البته هر کدوم از این موارد، خودش دنیایی بزرگی داره، ولی شما می تونی هر کدوم رو از قدم های کوچیک شروع بکنی و رفته رفته اونها رو ارتقاء بدی):

      پیش از هر چیز بهتره شما بازار هدفتون رو پیدا کنید، تا این طوری نیازی نباشه به صورت رندوم و تصادفی سراغ افراد و مکان های مختلف برین؛ که این هم در زمان و هزینه هاتون براتون صرفه جویی داره، هم نتایج خیلی بهتری رو براتون به همراه داره. به این صورت حس و حالتون هم به مراتب بهتر می شه که این خودش یه مزیت رقابتی عالیه

      و در کنار موضوع شناخت مخاطبین هدف؛ حتما لازمه یه سری مهارت های جانبی بازاریابی رو در خودتون تقویت کنین. مثلا:

    2. مهارت های ارتباطی
    3. شخصیت شناسی
    4. زبان بدن
    5. و …

      و علاوه بر این ها، بهتره بدونید که محصول/خدمات مورد بازاریابی شما چه خصوصیاتی داره؟ و این یعنی

    6. آشنایی کامل با محصولاتتون
    7. رقبای این محصولات
    8. نقاط قوت این محصولات نسبت به موارد مشابه
    9. رنج قیمت این طیف از محصولات
    10. و …

      1. برای بازار هدف هم، خوبه که خودتون مدتی وقت بگذارین و با طرح این قبیل سوالا از خودتون، به دنبال پاسخ های مناسب و صحیحی براشون باشین:

        مخاطبین هدفتون رو چه کسایی تشکیل می دن؟

      2. کجا می تونید اونها رو پیدا کنین؟
      3. چه چیزایی براشون ارزشمند و مهمه؟
      4. چه چیزایی اونها رو نگران میکنه؟
      5. در حال حاضر اونها به چه چیزهایی نیاز دارن؟
      6. و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *