بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

۱۱۰ نوع بازاریابی توصیف شده + ابهام زدایی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

۴۱. بازاریابی فرهنگی

Cultural marketing

بازاریابی فرهنگی چیست؟

بازاریابی فرهنگی بازاریابی است که به طور خاص برای یک فرهنگ خاص یا جمعیت شناسی طراحی شده است. این موثرترین نوع تقسیم بندی بازاریابی است. بازاریابی فرهنگی به عنوان بازاریابی تنوع [به شماره ۵۱]، بازاریابی قومی [نگاه کنید به شماره ۵۸] یا بازاریابی چندفرهنگی [نگاه کنید به شماره ۹۱] نیز معروف است.

عوامل فرهنگی در بازاریابی چیست؟

چندین بعد از فرهنگ که نیازمند توجه ویژه از سوی بازاریابان جهانی است در زیر فهرست شده است.

  • زبان
  • آداب و رسوم و تابوها
  • ارزش ها
  • زمان و وقت شناسی
  • هنجارهای کسب و کار
  • عقاید و جشن های مذهبی

نحوه بازاریابی فرهنگ

۶ روش موثر برای بازاریابی فرهنگ شرکت و کسب و کار شما وجود دارد؛ و آنها عبارتند از:

  • هدف خود را مشخص کنید: بهترین راه برای تنظیم برنامه بازاریابی فرهنگی خود برای موفقیت این است که مخاطبان اهداف نهایی خود را مشخص کنید.
  • وحدت ایجاد کنید: مهم است که در بازاریابی فرهنگی خود ثابت قدم باشید تا مصرف کنندگان برند شما را بشناسند و بتوانند پیش بینی و انتظار داشته باشند.
  • به رسانه های اجتماعی روی آورید: یکی از معقول‌ترین پلت‌فرم‌ها برای بازاریابی فرهنگ کسب‌وکارتان این است که نکات برجسته فعالیت‌های داخلی خود را در حساب‌های رسانه‌های اجتماعی خود ارسال کنید.
  • نمایش کنش بلادرنگ داشته باشید: یکی دیگر از راه‌های عالی برای اشتراک‌گذاری فرهنگتان، استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی در زمان واقعی است، مانند پخش زنده در فیس‌بوک/اینستاگرام، توییت‌های زنده یا ارسال داستان‌های «پشت صحنه» کسب‌وکارتان در اسنپ چت یا اینستاگرام.
  • روی فضا تمرکز کنید: بازاریابی فرهنگ شرکت خود را با استفاده از یک آیتم یا مراسم نمادین در فضای خود آسان تر کنید. این می‌تواند شامل صحبت‌های صبحگاهی، گردش‌های تیمی، گردهمایی‌های پرانرژی یا نشانه‌ای فیزیکی از برند شما باشد که در فضای اداری شما حضور دارد.
  • میزبان رویدادها باشید: به اصول اولیه پایبند نباشید و به سادگی از روش های بازاریابی مبتنی بر وب استفاده کنید؛ اجازه دهید مخاطب هدف شما فرهنگ شما را با یک رویداد حضوری تجربه کند که فرهنگ شما را بیان می کند و حول بهترین سنت ها و سنت های محل کار که از طریق آنلاین به نمایش گذاشته اید می چرخد.

۴۲. بازاریابی داده

data marketing

بازاریابی داده چیست؟

بازاریابی داده استفاده از مجموعه های بزرگ داده ها برای بهبود دقت و اثربخشی کمپین های بازاریابی است. این شبیه به بازاریابی پایگاه داده است [به شماره ۴۳ مراجعه کنید]، اما بازاریابی داده تأکید بیشتری بر الگوهای رفتاری و روندها دارد.

به عنوان مثال: میسی (Macy) در وب سایت خود قیمت گذاری بلادرنگ دارد. از داده های بزرگ برای تنظیم قیمت تقریباً ۷۳ میلیون محصول استفاده می کند. تنظیمات بر اساس رفتار کاربر انجام می شود.

بازاریابی داده را چگونه انجام دهید؟

کسب و کار شما فقط به اندازه استراتژی بازاریابی آن موثر است. به همین دلیل گزارش های بازاریابی ابزار بسیار خوبی برای نشان دادن اینکه کدام تاکتیک ها موثر هستند و کدام نه. با این حال، باید بتوانید داده ها را به درستی تفسیر کنید تا بتوانید آن را در تلاش های بازاریابی آینده خود به کار ببرید. پس:

  • به پاسخ های تحقیقات بازار نگاه کنید.
  • در نظر بگیرید که چه داده هایی واقعاً برای تجارت شما مهم و منحصر به فرد هستند.
  • به روابط بین هر کمپین و درآمد نگاه کنید.
  • هر سه ماه یکبار ارزیابی مجدد استراتژی جامع انجام دهید.
  • یک رویکرد کل نگر داشته باشید.
  • فرکانس گزارش دهی را افزایش دهید
  • به تخصیص نگاه کنید.
  • معیارهای خود را استاندارد کنید.
  • تعریف کنید که برد و باخت چگونه است.
  • معیارهایی را برای ابتکارات آزمایشی تنظیم کنید.
  • داستان پشت داده ها را پیدا کنید.
  • انعطاف پذیر باشید و یاد بگیرید که چگونه تکامل پیدا کنید.

۴۳. بازاریابی پایگاه داده

Database marketing

بازاریابی پایگاه داده چیست؟

بازاریابی پایگاه داده فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مشتری برای اجرای استراتژی های بازاریابی است که باعث کسب درآمد می شود. یک کسب و کار می تواند از پایگاه داده مشتریان [یا مشتریان بالقوه] برای تقسیم بندی مخاطبان خود و ایجاد پیام های بازاریابی شخصی استفاده کند.

این نوعی بازاریابی مستقیم است [به شماره ۴۸ مراجعه کنید] که با هر روشی قابل اجرا است.

چالش های اصلی بازاریابی پایگاه داده

از آنجایی که پایگاه داده هنوز یک رویکرد نسبتاً جدید برای بازاریابی و تبلیغات است، برخی از کسب‌وکارها هنگام کار در کمپین‌های خود با چالش‌های رایج مشابهی روبرو می‌شوند.

  • وجود داده های متفاوت: شرکت ها از منابع زیادی برای جمع آوری داده ها همچون برنامه‌های ایمیل خودکار، سیستم‌های CRM و … استفاده می کنند که همه سیستم‌های جمع‌آوری داده، نقاط داده مشابهی را جمع‌آوری نمی‌کنند، و همه چیز نگاه کردن به داده‌های مربوطه را به عنوان مجموعه‌ای منسجم از اطلاعات دشوار می‌کند.
  • فقدان داده های با کیفیت: داده ها باید به روز باشند تا مرتبط و قابل استفاده باشند.
  • منابع ناقص: هر بازاریاب یک خلاق ماهر نیست و هر خلاقی متخصص داده های بازاریابی نیست.
  • هزینه بالا: پیاده‌سازی یک منبع داده یک مرحله‌ای، و همچنین سرمایه انسانی مورد نیاز برای اجرای آن، می‌تواند سرمایه‌گذاری هنگفتی در زمان و پول باشد؛ کاری که هر سازمانی آماده انجام آن نیست، صرف نظر از اینکه چقدر برای بازاریابی آن‌ها مفید باشد.
نمونه هایی از بازاریابی پایگاه داده چیست؟

برخی از نمونه های واقعی از بازاریابی پایگاه داده را می توان در فیس بوک، آمازون و نتفلیکس یافت. فیس بوک داده های کاربران را بر اساس نام، ایمیل، شماره تلفن، جنسیت، تاریخ تولد، مکان و علایق تقسیم می کند. این به فیس بوک اجازه می دهد تا تجربیات شخصی سازی شده برای کاربران خود و اطلاعاتی برای بازاریابان ایجاد کند.

اهمیت بازاریابی پایگاه داده چیست؟

بازاریابی پایگاه داده به شما کمک می کند تا درک کنید که مشتریان شما به چه چیزی نیاز دارند و با تعاملاتی که این نیازها را برآورده می کند، پاسخ دهید. یک رویکرد مشتری محورتر به معنای خدمات بهتر به مشتری است که آنچه را که آنها می خواهند بر دیکته کردن یک پیام بازاریابی استاندارد اولویت می دهد.


۴۴. بازاریابی زدایی

De-marketing

بازاریابی زدایی (کاهش تبلیغات) چیست؟

هر چقدر هم که عجیب به نظر برسد، کسب و کارها گاهی اوقات پیشنهادات و تبلیغات خاصی را برای کاهش تقاضا یا محدود کردن رشد به بازار عرضه می کنند. به طور معمول، این در یک محیط خرده فروشی اتفاق می افتد [و دلیلی تاکتیکی برای این اتفاق وجود دارد. این یک جنون کامل نیست.]. یک سوپرمارکت ممکن است به شدت پیشنهادی را تبلیغ کند که فقط شنبه ها در دسترس است، تا از شلوغی بیش از حد در یکشنبه ها جلوگیری شود.

مثلا شرکت پوشاک پاتاگونیا فیلم کوتاهی به نام «لباس فرسوده» ساخت که مشتریان را تشویق می‌کرد تا لباس‌های خود را به جای خرید لباس‌های جدید تعمیر کنند. در ظاهر، این امر غیر سازنده به نظر می رسد. با این حال، زیبایی این ویدیو این است که اثر معکوس داشت. جدای از نشان دادن یکپارچگی، این فیلم با برجسته کردن اینکه لباس های پاتاگونیا چقدر بادوام و ماندگار هستند، برند پاتاگونیا را متمایز و تقویت کرد.

چرا بازاریابی زدایی مهم است؟

بازاریابی زدایی ابزار مهمی تلقی می شود که به دلیل نادر بودن این منابع و اهمیت آنها از نظر اقتصادی، برای محدود کردن تقاضا یا مصرف یا منطقی کردن استفاده از آن از یک محصول یا خدمات خاص، به طور دائم یا موقت (برق سوخت، آب و غیره) استفاده می شود.

سه مفهوم اصلی بازاریابی زدایی

بازاریابی زدایی به عنوان یک پدیده ایستا نیست و شامل چندین دسته است که ماهیت مداخلات و اهداف نهایی را تعیین می کند. که این سبب می شود آن را به عنوان مجموعه ای از اقدامات ببینند که ممکن است به سه مفهوم کلیدی تقسیم شوند:

  • بازاریابی زدایی عمومی،
  • بازاریابی زدایی انتخابی،
  • بازاریابی زدایی ظاهری

و هر یک از این استراتژی‌ها با جلوه‌های منحصربه‌فردی مشخص می‌شوند و کاربرد اصول فعالیت متمایز را فراهم می‌کنند.


۴۵. بازاریابی تدافعی

Defensive marketing

بازاریابی تدافعی چیست؟

بازاریابی تدافعی هر شکلی از بازاریابی است که برای محافظت از موقعیت یک شرکت در بازار طراحی شده است. شاید یک استارت آپ نیاز به رشد داشته باشد. یا یک تجارت نوآورانه محصول شگفت انگیزی با USP درخشان ایجاد کرده است. شاید هم یک شرکت شاهد ظهور رقیب جدیدی بوده باشد.

به عنوان مثال: برای مدت طولانی، اسکای تی وی انحصار فوتبال انگلیس را در اختیار داشت، اما زمانی که مجبور شد منتخبی از بازی‌ها را به یک پخش کننده رقیب واگذار کند، لازم شد برخی از بازاریابی‌های آن‌ها را بر این اساس تنظیم کند. به جای اینکه فقط در مورد فوتبال صحبت کنند، آنها باید شروع به صحبت در مورد راگبی، تنیس و غیره می کردند. این بازاریابی تدافعی در بهترین حالت خود است. کمپین ها شروع به تمرکز بر وسعت پوشش ورزشی اسکای کردند.

انواع استراتژی بازاریابی تدافعی

ابزارهایی که شرکت ها در موقعیت های رهبری بازار برای دفاع از سهم بازار خود در برابر حملات رقبا استفاده می کنند. شش استراتژی دفاعی رایج هستند:

  • دفاع از موقعیت،
  • دفاع جناحی،
  • دفاع پیشگیرانه،
  • دفاع ضد حمله،
  • دفاع سیار،
  • دفاع انقباضی.

۴۶. ​​بازاریابی متفاوت

Differential marketing

بازاریابی متفاوت (افتراقی – متمایز) چیست؟

بازاریابی متمایز هر استراتژی بازاریابی است که به گونه ای تنظیم شده است که بیش از یک گروه مخاطب را هدف قرار دهد. متغیر می تواند قیمت، تجربه مشتری یا حتی خود محصول باشد. مثلا یک شرکت ورزشی ممکن است یک کفش مخصوص دویدن با پاشنه بالشتکی تولید کند تا تاثیر آن را برای دوندگان مسافت طولانی کاهش دهد. همچنین ممکن است برای کسانی که تمرکز بیشتری روی سرعت دارند، یک نسخه سبک تر با بالشتک کمتر ارائه دهد.

تفاوت بین بازاریابی متمایز و بازاریابی متمرکز چیست؟

بازاریابی متمایز یک راه حل ترکیبی بین بازاریابی غیرمتمایز یا انبوه و بازاریابی متمرکز است. در حالی که یک استراتژی بازاریابی متمرکز فقط به یک بخش از بازار می پردازد، بازاریابی متمایز سعی می کند به طور خاص بیش از یک بخش را مورد توجه قرار دهد.

چگونه یک محصول را متمایز کنید؟

هشت راه برای متمایز کردن محصول خود از رقبا وجود دارد که در ادامه برای شما فهرست شده است:

  • شما می توانید محصول خود را بر اساس اندازه متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را بر اساس مبدا متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با برندسازی متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با بسته بندی خود متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با افزودن یک ویژگی یا عنصر ساده متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با ارائه جایزه متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با برجسته کردن یک ویژگی متمایز کنید.
  • شما می توانید محصول خود را با افشای نقاط ضعف برندهای دیگر متمایز کنید.

۴۷. دیجیتال مارکتینگ

Digital marketing

دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) چیست؟

بازاریابی دیجیتال، نوعی بازاریابی است که از فناوری دیجیتال مانند وب سایت ها، تلویزیون ها، گوشی های هوشمند، تبلت ها، بیلبوردها و تبلیغات نمایشی استفاده می کند.

انواع دیجیتال مارکتینگ

  1. بهینه سازی موتور جستجو (SEO) [به شماره ۳ و ۳۵ مراجعه کنید].
  2. پرداخت به ازای کلیک (PPC) [به شماره ۱۱۰ مراجعه کنید].
  3. بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی [به شماره ۱۴۳ مراجعه کنید].
  4. بازاریابی محتوا [به شماره ۳۴ مراجعه کنید].
  5. بازاریابی ایمیلی [به شماره ۵۵ مراجعه کنید].
  6. بازاریابی موبایلی [به شماره ۹۰ مراجعه کنید].
  7. تجزیه و تحلیل بازاریابی [به شماره ۲۷ و ۱۳۴ مراجعه کنید].
  8. بازاریابی وابسته [به شماره ۴ مراجعه کنید].

چگونه یک بازاریاب دیجیتال شوید؟

گام های متداول برای تبدیل شدن به یک بازاریاب دیجیتال به این صورت است:

  • مدارک لازم را اخذ کنید.
  • مهارت های مهم بازاریابی دیجیتال را بیاموزید.
  • گواهینامه ها، بوت کمپ ها و دوره ها را در نظر بگیرید.
  • اولین شغل بازاریابی دیجیتالی سطح ابتدایی خود را دریافت کنید.
  • در دیجیتال مارکتینگ مدارج بالا و بالاتر را یکی پس از دیگری بدست آورید.

برای دیجیتال مارکتینگ به چه مهارت هایی نیاز دارید؟

۷ مهارت زیر جزو مهم ترین و مورد نیازترین موارد برای تبدیل شدن به یک متخصص بازاریابی دیجیتال است:

  • تحلیل داده ها
  • تولید محتوا
  • SEO و SEM
  • CRM
  • مهارت های ارتباطی
  • رسانه های اجتماعی
  • مهارت های اولیه طراحی

۴۸. بازاریابی مستقیم

Direct marketing

بازاریابی مستقیم چیست؟

بازاریابی مستقیم استفاده از طیف وسیعی از رسانه ها برای فروش محصولات یا خدمات به طور مستقیم به مصرف کنندگان است [در مقابل فروش از طریق خرده فروشی]. بازاریابی مستقیم زمانی اتفاق می افتد که بتوانید یک به یک با مشتری ارتباط برقرار کنید. به طور معمول، این ممکن است به معنای استفاده از یکی از تکنیک های زیر باشد:

  • تماس سرد
  • کاتالوگ های سفارش پستی
  • پیام های متنی
  • تبلیغات تلویزیونی و رادیویی
  • فلایر
  • آگهی های روزنامه و مجلات

چگونه بازاریابی مستقیم انجام دهید؟

با ایجاد یک کمپین بازاریابی مستقیم؛ به این صورت که:

  1. مخاطب هدف خود را مشخص کنید.
  2. استراتژی بازاریابی خود را قابل اندازه گیری کنید.
  3. رک باشید.
  4. روابط را حفظ کنید.
  5. از داده های خود برای بهبود رویکرد خود استفاده کنید.

انواع بازاریابی مستقیم

  • ایمیل مستقیم: ایمیل مستقیم، پستی است که کسب و کار شما و محصولات و خدمات آن را به صورت های مختلف (به عنوان مثال کاتالوگ، کارت پستال، پست الکترونیکی) تبلیغ می کند.
  • بازاریابی تلفنی: بازاریابی تلفنی شامل تماس با مشتریان بالقوه از طریق تلفن برای فروش محصولات یا خدمات است.
  • بازاریابی ایمیلی: بازاریابی ایمیلی راهی ساده، مقرون به صرفه و قابل اندازه گیری برای دستیابی به مشتریان شماست؛ که می‌تواند شامل خبرنامه‌های الکترونیکی، ایمیل‌های تبلیغاتی برای ایجاد سرنخ‌ها یا پیشنهادات جدید برای مشتریان فعلی، یا تبلیغاتی باشد که می‌توانند در ایمیل‌های سایر مشاغل ظاهر شوند.
  • بازاریابی متنی (SMS): پیام‌های متنی به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا به مشتریان فردی دسترسی پیدا کنند و با هزینه کم به گروه‌های بزرگی از مردم پیام ارسال کنند.
  • بازاریابی بروشور (با استفاده از جعبه نامه و جزوه): توزیع بروشورها یا کاتالوگ هایی که به خوبی طراحی شده اند از طریق صندوق پستی و جزوه ها می تواند برای یک کسب و کار محلی که محصولات یا خدمات آن برای مخاطبان گسترده ای جذاب باشد، مفید باشد.
  • بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی: رسانه های اجتماعی می توانند به طور موثر به عنوان یک ابزار بازاریابی برای تجارت مورد استفاده قرار گیرند، زیرا به شما این فرصت را می دهد که مستقیماً با مشتریان خود تعامل داشته باشید و به طور منظم اطلاعات مربوط به محصول یا خدمات را به اشتراک بگذارید.
  • فروش مستقیم: فروش مستقیم راهی موثر برای رشد یک تجارت انعطاف پذیر و کم هزینه است؛ و شامل یک فروشنده مستقل است که محصولات یا خدمات را مستقیماً به مشتریان می فروشد.

۴۹. بازاریابی پستی مستقیم

Direct mail marketing

بازاریابی پستی مستقیم چیست؟

بازاریابی پستی مستقیم، برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق بروشور و نامه از طریق پست است. شرکت ها معمولاً وثیقه بازاریابی را به یک جمعیت خاص ارسال می کنند. البته ما مطمئنیم که شما نیازی به نمونه ای از نامه های مزاحم مستقیم ندارید. همه‌ی ما از زباله‌هایی که دائماً از صندوق پستی ما عبور می‌کنند خسته شده‌ایم.

نمونه های بازاریابی پستی مستقیم

پست مستقیم مواد بازاریابی یا محصولی است که مستقیماً به خانه های مصرف کنندگان یا دفاتر خریداران تجاری پست می شود. به عنوان مثال می‌توان به کارت‌پستال‌هایی با پیشنهاد، کاتالوگ‌هایی که کالاها، کوپن‌ها، نامه‌های درخواستی از سازمان‌های غیرانتفاعی یا نمونه‌های رایگان ارسال شده توسط کسب‌وکارها را نشان می‌دهد، اشاره کرد.

آیا بازاریابی پستی مستقیم هنوز جواب می دهد؟

در سال ۲۰۱۶، انجمن داده و بازاریابی (The Data & Marketing Association) گزارش داد که نرخ پاسخ مشتریان پست مستقیم ۴۳٪ افزایش یافته است. حتی بهتر از آن، نرخ پاسخ احتمالی نسبت به سال ۲۰۱۵، ۱۹۰ درصد افزایش یافته است. از همین رو بسیاری از بازاریابان در شوک هستند. … پست مستقیم هنوز موثر است و استفاده از آن برای هر بازاریاب جدی تغییر دهنده بازی است.


۵۰. بازاریابی مخرب

Disruptive marketing

بازاریابی مخرب چیست؟

در بازاریابی مخرب همه چیز در مورد یافتن زاویه ای جدید و بهتر برای یک محصول است، حال چه از طریق تطبیق استراتژی بازاریابی، تغییر یک محصول یا ایجاد چیزی نوآورانه که به طور کامل صنعت را تغییر می دهد.

اپل نمونه کاملی از یک شرکت است که مشکلی را در یک صنعت تشخیص می دهد، وضعیت موجود را تطبیق می دهد و سریع آن را مختل می کند. با iTunes، اپل زیرساختی ایجاد کرد که مصرف کنندگان می توانستند از آنها موسیقی بخرند، نه از مغازه ها. به تنهایی سی‌دی‌ها را می‌کشت [و همچنین میخ نهایی به تابوت کاست‌ها و صفحه‌های وینیل بود.]

چرا بازاریابی مخرب مهم است؟

در واقع بازاریابی مخرب یعنی وارونه کردن همه قوانین بازاریابی، تغییر و تحول در همه چیز و تغییر نگرش – آنهم نه تنها در مورد شرکت بلکه در مورد صنعت به عنوان یک کل – است. علاوه بر این، بازاریابی مخرب شرکت ها را تشویق می کند تا در کل برند، و نه فقط تبلیغات و کمپین های بازاریابی آن، تجدید نظر کنند. از همین رو، بازاریابی مخرب شروعی برای یک تحول بزرگ به شمار می روند و از اهمیت بالایی برخوردارند.

برندهای مخرب چیست؟

برندهای مخل گرایش به رشد جهشی دارند و مسیر دیدگاه مصرف کنندگان نسبت به برند و بازار را تغییر می دهند. آنها پر جنب و جوش، جسور و معتبر هستند، و اغلب برترین مارک های رقیب به شمار می روند، به طوری که عموما عملکردشان به نحوی است که دیگر برای رقابت برای واکنش نشان دادن به صعود آنها اغلب دیر است.

فناوری مخرب چیست؟

فناوری مخرب نوآوری است که به طور قابل توجهی نحوه عملکرد مصرف کنندگان، صنایع یا مشاغل را تغییر می دهد. … نمونه های اخیر فناوری مخرب شامل تجارت الکترونیک، سایت های خبری آنلاین، برنامه های اشتراک گذاری و سیستم های GPS است.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

10 پاسخ

    1. سلام

      بازاریابی عبارته از فعالیت‌ها و روش‌هایی که به منظور تحقق اهداف تجاری و فروش محصولات و خدمات یه فرد، شرکت یا سازمان صورت می‌گیره. بازاریابی شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلفه که به منظور جذب مشتریان، افزایش فروش و حفظ رضایت مشتریان مورد استفاده قرار می‌گیره. این فرایند شامل تحلیل بازار، تعیین هدف‌های بازاریابی، تعیین جایگاه در بازار، تعیین برنامه بازاریابی، انتخاب و استفاده از ابزارها و روش‌های بازاریابی مختلف، نگهداری و تقویت رابطه با مشتریان و ارزیابی عملکرد بازاریابیه.

  1. لطفا چند اصطلاح مهم که یه بازاریابِ طراح وب سایت باید بدونه رو لیست کنین و برای هر کدوم هفت هشت کلمه توضیح بنویسین

    1. سلام

      خوبه که درخصوص مواردی مثل سئو، امنیت، تولید محتوا، ui و ux و امثال اینها اندک اطلاعاتی داشته باشین؛ مثلا موارد زیر رو بهتر درک کنین:
         – Search Engine Optimization (SEO): این عبارت به بهبود جایگاه ویدیوها، صفحات وب، یا وب سایت‌ها در نتایج موتورهای جستجو می‌پردازه.
         – Target audience: این اصطلاح به گروه هدفی اشاره داره که یه بازاریاب به منظور رسیدن به موفقیت در تبلیغات بهش هدف‌مند می‌شه.
         – Conversion rate: نرخ تبدیل، به میزانی اشاره داره که کاربران وب سایت یا مشتریان پتانسیل اقدام به فعالیت خاصی می‌کنند، مثل خرید محصول یا ثبت نام.
         – Call-to-action (CTA): این عبارت به هدایت کاربران به اقدام خاص بعد از مشاهده محتوا یا تبلیغ می‌پردازه، مثل دکمه “خرید کنید” یا “ثبت نام کنید”.
         – Bounce rate: درصد کاربرانی که پس از مشاهده صفحه اصلی یا صفحه مرجع، بدون اقدام بیشتری از سایت خارج می‌شن.
         – Landing page: صفحه‌ایه که کاربران برای ورود و تبدیل شدن به مشتریان بالقوه بر اون فراهم می‌شن.
         – Content marketing: استراتژی استفاده از محتواهای ارزشمند و جذاب برای جذب و نگهداری کاربران وب سایت.
         – Backlink: لینک‌هایی هستند که از سایت‌ها دیگه به سایت می‌رسن و کمک می‌کنه تا سایت در جایگاه جستجو قوی‌تری قرار بگیره.
         – Keyword research: فرآیند جمع‌آوری و تحلیل کلمات کلیدی پرجستجو برای تولید محتوا و بهینه سازی وب سایت برای جستجوگرها.
         – Social media marketing: استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ، تعامل و جذب مشتریان.
         – User experience (UX): تجربه کاربری، به تجربه کاربران در هنگام استفاده از وب سایت می‌پردازه و بر بهبود این تجربه تمرکز داره.
         – Analytics: استفاده از داده‌ها و آمارها برای تحلیل و ارزیابی اثربخشی راهبردها و تبلیغات.
         – A/B testing: روشی برای مقایسه دو نسخه از یه صفحه وب یا تبلیغ و مشاهده کدومیک بهتر به نتایج مدنظر می‌رسه.
         – Responsive design: طراحی وب سایت به گونه‌ای که روی تمام دستگاه‌ها و اندازه‌های صفحه به خوبی نمایش داده بشه.
         – Conversion funnel: مراحل مختلفی که کاربران باید طی کنند تا به تبدیل شدن به مشتریان برسن.
         – Google Analytics: ابزار رایگان آمار و تجزیه و تحلیلی که Google ارائه می‌ده.
         – Cost per click (CPC): مقداری که برای هر کلیک در تبلیغات پرداخت می‌شه.
         – Click-through rate (CTR): درصدی از تعداد کلیک ها نسبت به تعداد نمایش های تبلیغ.
         – Landing page optimization: بهبود صفحه فرود برای افزایش نرخ تبدیل.
         – Email marketing: استفاده از ایمیل برای تبلیغ و ارتباط با مشتریان.
         – Pay-per-click (PPC): مدلی از تبلیغات آنلاین که بر اساس تعداد کلیک ها پرداخت می‌شه.
         – Lead generation: تولید و جذب مشتریان پتانسیل برای تبدیل شدن به مشتریان واقعی.
         – Organic traffic: ترافیک طبیعی وب سایت که از نتایج جستجوی غیرتبلیغاتی نشأت می‌گیره.
         – Heatmap: یک نمودار گرما که نشون می‌ده که کاربران در یه صفحه وب به کدوم ناحیه بیشتر توجه می‌کنن.
         – Influencer marketing: استفاده از شخصیت‌های مشهور و تأثیرگذار برای تبلیغ و ایجاد نیاز در مشتریان.
      و …

  2. سلام من مدیر فروش شرکتمون هستم
    بزای بازاریابی خانه به خانه و نحوه شروع سوال و کمک داشتم

  3. من مدتیه توی کار بازاریابی مواد غذایی هستم
    ولی خیلی برام سخته که یه جای عالی و موندگار برای بازاریابیم انتخاب کنم
    باید از چه روشی برا این کار استفاده کنم؟

    1. سلام
      سوالتون خیلی کلیه، و برای رسیدن به پاسخی مناسب، بهتره خودتون سوالتون رو ریز کنید.
      ولی به هر حال، مواردِ ساده اما بسیار مهمِ زیر می تونه تا حدی راهگشای شما باشه (البته هر کدوم از این موارد، خودش دنیایی بزرگی داره، ولی شما می تونی هر کدوم رو از قدم های کوچیک شروع بکنی و رفته رفته اونها رو ارتقاء بدی):

      پیش از هر چیز بهتره شما بازار هدفتون رو پیدا کنید، تا این طوری نیازی نباشه به صورت رندوم و تصادفی سراغ افراد و مکان های مختلف برین؛ که این هم در زمان و هزینه هاتون براتون صرفه جویی داره، هم نتایج خیلی بهتری رو براتون به همراه داره. به این صورت حس و حالتون هم به مراتب بهتر می شه که این خودش یه مزیت رقابتی عالیه

      و در کنار موضوع شناخت مخاطبین هدف؛ حتما لازمه یه سری مهارت های جانبی بازاریابی رو در خودتون تقویت کنین. مثلا:

    2. مهارت های ارتباطی
    3. شخصیت شناسی
    4. زبان بدن
    5. و …

      و علاوه بر این ها، بهتره بدونید که محصول/خدمات مورد بازاریابی شما چه خصوصیاتی داره؟ و این یعنی

    6. آشنایی کامل با محصولاتتون
    7. رقبای این محصولات
    8. نقاط قوت این محصولات نسبت به موارد مشابه
    9. رنج قیمت این طیف از محصولات
    10. و …

      1. برای بازار هدف هم، خوبه که خودتون مدتی وقت بگذارین و با طرح این قبیل سوالا از خودتون، به دنبال پاسخ های مناسب و صحیحی براشون باشین:

        مخاطبین هدفتون رو چه کسایی تشکیل می دن؟

      2. کجا می تونید اونها رو پیدا کنین؟
      3. چه چیزایی براشون ارزشمند و مهمه؟
      4. چه چیزایی اونها رو نگران میکنه؟
      5. در حال حاضر اونها به چه چیزهایی نیاز دارن؟
      6. و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *