لذت از زندگی موضوعی بسیار کلی، با طیف وسیعی از حالات ذهنی است که برای هر فرد معنایی متفاوت دارد و هر کس از نگاه خود خوشیهای زندگی را تعریف میکند.
خوردن خوراک مناسب و خوشمزه، داشتن پوشاک جذاب، آزادی در خرج کردن، رشد و موفقیت فرزندان، افزایش علم و آگاهی، ورزش و سلامت جسمی، دید و بازدید با اقوام و دوستان و …؛ هر کدام از این موارد در نگاه اشخاص مختلف میتواند بخشی از این خوشی و لذت را تامین کند. اما همهی این موارد فقط جزئیاتی هستند که لزوما موجب شادی همه نخواهند شد.
مثلا من تاکنون درک چندانی از اهمیت لذایذِ خوردنیها نداشتهام و صرفا سلامت و مُغذی بودن آن برایم مهم بوده است.
پس اگر بخواهیم به درکی نسبتا واحد و نزدیکتر برسیم، باید قبول کنیم که منظور از لذت از زندگی چیزی فراتر از این مثالها است؛ چیزی که میتواند برای همه یا اکثریت جامعه موثر باشد و شادمانی و نشاط را برای ایشان به ارمغان بیاورد. در اینجا نکاتی که میتواند برای شما این خواسته را برآورده کند را میگویم:
– در حالِ حاضر زندگی کنید
همیشه به یاد داشته باشید که گذشته و آینده در زمان کنونی زندگی شما وجود ندارند؛ همانطور که در شعر منصوب به امام علی چنین آمده است «آنچه گذشته است از دست رفته است و آنچه خواهد آمد اکنون کجاست؟ برخیز و این فرصت بین دو نیستی را دریاب» / غرر الحکم و درر الکلم / ص ۲۲۲
ما فات مضى و ما سیأتیک فأین – قم فاغتنم الفرصه بین العدمین
پس ناراحتی برای گذشتهای که سپری شده و وجود ندارد و همچنین نگرانی و گذاشتن تمام تمرکز و وقت برای آیندهای که هنوز نیامده، به شدت از شادی زندگی کنونی شما میکاهد و دستاورد آن چیزی جز حزن و اندوه نیست.
بیشتر بخوانید: زندگی در حال؛ عامل خوشحالی، موفقیت و کامیابی است
بنابراین برای بردن حظ کافی از زندگی، لحظه لحظهی فعلی خود را دریابید و از آن بهره ببرید. این منافاتی با بهرهگیری از تجربیات گذشته و داشتن چشماندازی برای آینده ندارد. شما میتوانید بدون راه دادن غم به خود، از شکستهای گذشته درس بگیرید و بدون ایجاد اضطراب از آیندهی نامعلوم، اهداف خود را دنبال کنید.
– مثبت اندیش باشید
به طور قطع، نحوهی اندیشه و نگرش انسان با نوع زندگی انسان ارتباط مستقیم دارد و یک ذهن منفیباف، هرگز نمیتواند یک زندگی مثبت را رقم بزند. پس اگر میخواهید زندگی خود را مثبت، شاد و لذتبخش بکنید سعی کنید همیشه در زندگی خود نیمهی پُر لیوان را ببینید، از داشتههایتان استفاده کنید، با افراد مثبتاندیش همنشین باشید، خودتان و دیگران را ببخشید و به خاطر گذشته خودتان را سرزنش نکنید
در حقیت، مثبتاندیشی به معنی کتمان و نادیده گرفتن سختیهای زندگی نیست، بلکه مثبت فکر کردن راهی است که با آن میتوانید افکارتان را هدایت کنید و مسائل را از زاویهای دیگر نگاه کنید؛ در این حالت است که وقتی در مسیر مشکلات و دشواریهای زندگی قرار میگیرد، خواهید توانست با داشتن چشمانداز و نگرشی صحیح و سالم از زندگی خود لذت ببرد.
– اصل صداقت در زندگی را در پیش بگیرید
صداقت به منزلهی راستی و درستی در گفتار، اعمال و اندیشه؛ خصیصهای اخلاقی است که به ایجاد اطمینان و اعتماد به خود و یا بین خود و دیگران، بهبود روابط و توسعه همدلی کمک میکند. اگر با خودتان صادق نباشید، تضادی میان الفاظ اعمال و افکار شما به وجود میآید و اضطرابی پنهان در وجود شما ایجاد میشود که شادی و انرژی مثبت شما را میگیرد و خودباوری و عزت نفستان را نیز کاهش میدهد. و عدم صداقت با دیگران نیز فضای اعتماد و همدلی را از بین خواهد برد. که هر کدام از این دو حالت زندگی شاد شما را تحتالشعاع قرار خواهد شد.
پس تلاش کنید همیشه ابتدا با خود و سپس با دیگران صادق باشید و بدانید اول رنجیدن از حقیقت بهتر از تسکین با دروغ است و دوم لزوما حقیقتی که قصد کتمان آن را دارید ناگوار نخواهد بود بلکه نوع نگاهی که از قضاوت دیگران نسبت به آن حقیقت دارید پدید آورندهی این دیگاه شما است. همچنین اگرچه شاید صداقت در از بین رفتن بعضی از ارتباطات سست و ناصحیح موثر باشد اما به طور قطع روابط شایسه را محکمتر خواهد کرد.
– به سلامت جسمی خود اهمیت بدهید
از این رو از بهانههای مداومی همچون «من وقت ندارم»، «من فرزند دارم»، «ورزش هزینهبردار است»، «با ورزش احتمال صدمه وجود دارد»، «از هفته آینده شروع میکنم» و امثال اینها دست بردارید و برای داشتن زندگی شاد، با خود صادق باشید و به سلامتتان اهمیت بدهید. و فراموش نکنید که همیشه گفتهاند: عقل سالم در بدن سالم است.
– با دوستان و آشنایانتان معاشرت کنید
طبیعت انسان همواره با زندگی اجتماعی سازگار بوده و ایجاد جوامع بشری همیشه یکی از مسائل حیاتی آدمی به شماره میرفته و میرود. از سویی، امروزه ثابت شده خصلت درونگرایی، انزوا طلبی و مردمگریزی نوعی بیماری روانی است. همچنین نیازهای طبیعی انسان، وی را به طور مداوم به تن دادن به زندگی اجتماعی وادار میکند. این روال، واقعیتی است که از بدو خلقت در وجود انسانها قرار دارد؛ همانطور که سعدی با بهرهگیری از آموزههای دینی میگوید: [المؤمن / ج ۱ / ص ۳۹ / ۳ باب ما جعل الله بین المؤمنین من الإخاء]
بنی آدم اعضای یک پیکرند | که در آفرینش ز یک گوهرند |
چو عضوی به درد آورد روزگار | دگر عضوها را نماند قرار |
تو کز محنت دیگران بی غمی | نشاید که نامت نهند آدمی |
علاوه بر این، تحقیقات و تجربیات بشری نیز نشان داده است که راوبط اجتماعی دوستانه و مستحکم تأثیر بسیار مثبتی بر سلامت انسان میگذارد. به طور مثال، در پژوهشی که پژوهشگران بر روی ۶۱ زن مبتلا به سرطان تخمدان داشتند، دریافتند در آن دسته از خانمهایی که از روابط اجتماعی خوب و مداوم برخوردار بودند، میزان پروتئین تشدید کنندهی سرطان موسوم به “اینترلوکین ۶” در آنها کمتر است و روند بهبود آنها بهتر صورت گرفته است؛ اما در خانمهای فاقد حمایت اجتماعی، مقدار این پروتئین از ۷۰ درصد بیشتر از حد متوسط تجاوز میکرد. این پژوهش در سال ۱۹۸۹ در دانشگاه استانفورد نیز انجام شده بود که نتایج مشابهی در بر داشت.
شما میتوانید با برقراری ارتباط با آشنایان و دوستان خود، از روند اشتراکگذاری عواطف و احساسات، ایجاد محبت، اخذ حمایت و پشتیبانی، دریافت مشارکت و همکاری، فراگیری و تقویت برقراری روابط اجتماعی، بهرهگیری از نصایح در جهت اصلاح رفتار و … نهایت بهره را داشته باشید و در نتیجه شادی و سلامت روحی را در زندگی خود افزایش دهید.
– خود را بشناسید
خودشناسی بهترین راه برای کاهش تعارضات درونی و پیدایش احساس آرامش، بهبود و تسریع در تصمیمگیریها و تشخیص اهداف واقعی، خودکنترلی و تحمل, درک و قبولِ راحتتر سایرین، افزایش خودباوری و مقاومت در برابر انتقادات و فشارهای اجتماعی، احساس خوشبختی و ایجاد شادی و درنتیجه لذت از زندگی و احساس سرزندگی میباشد
عمدهی مردم فکر میکنند که به درک و شناخت کاملی از خود رسیدهاند؛ غالبا آنها در جهل مرکب به سر میبرند. چراکه بررسی صحیح شخصیت خود، بدون داشتن مقیاسی مناسب چندان امکانپذیر نیست. با این وجود مقولهی شناخت خود از درجه اهمیت بالاتری نسبت به شناخت دیگران برخوردار است؛ همانطور که لائوتسه میگوید: «شناخت دیگران نشانهی خرَد است، اما شناخت خود نشانهی روشنبینی است». و یا در متون دینی چنین آمده است: «برترین شناخت، خودشناسى انسان است» / عیون الحکم و المواعظ (للیثی) / ص ۱۱۱
یکی از مطرحترین بررسیهای روانشناسانه خودشانسی در عصر جدید توسط شِلی دووال و رابرت ویکلاند، در اوایل دههی ۷۰ میلادی صورت گرفت و در کتاب آنها به اسم «تئوری خودشناسی بیطرفانه» منتشر شد و تئوری آنها بدینصورت بود: «زمانی که ما به درون خود نظاره و توجه میکنیم، رفتار کنونی خود را ارزیابی کرده و آن را با استانداردها و ارزشهای داخلی خود مقایسه میکنیم. و در نتیجه ما به عنوان فردی که بیطرفانه خودش را ارزیابی میکند به خودآگاهی میرسیم.»
در تئوری فوق چهار نکتهی ۱. توجه به درون خویشتن ۲. ارزیابی رفتار در زمان حال ۳. ملاک قرار دادن معیارهای مدنظر خود و ۴. سنجش منصفانهی خود، مورد توجه قرار گرفته که در شناخت خود باید به آنها توجه ویژه داشته باشید و بدینوسیله ارزشها، علایق، طینت و سرشت، فعالیتهای با بهرهوری، ماموریت زندگی و اهداف معنیدار، و نقاط قوت را برآورد و مورد شناخت قرار بدهید.
VITALS (or “VITAL Signs”)
V = Values
I = Interests
T = Temperament
A = Around-the-Clock Activities
L = Life Mission and MeaningfulGoals
S = Strengths
– خوشرو باشید
خوشرویی به معنای داشتن رویی باز و گشاده، از جمله رفتاری است که همیشه در منابع اخلاقی به آن تاکید ویژه شده و این حالت ترسیم کنندهی طَبعی بلند، روحی زلال و رفتاری پرجاذبه است. این خصلت بهترین زمینهساز برای تحکیم ارتباطات اجتماعی با دیگران است و به وسیله آن علاوه بر شاداب کردن زندگی، امکان انسگیری و بهرهوری از توانمندیها و استعدادهای یکدیگر جهت دستیابی به رشد و موفقیتهای شخصی و جمعی حداکثر خواهد شد.
پس در جهت افزایش خوشرویی، ادب و خوشگویی با دیگران را رعایت کنید، مثبتاندیش باشید، لبخند بزنید و خندان باشید، در تعریف و تمجید بیریا باشید و چاپلوسی نکنید، همواره خیرخواه دیگران باشید، از قضاوت نابجای دیگران دوری کنید، از معنویات بهره بگیرید، شوخ طبع باشید و در نهایت سعی کنید همیشه میزبانی گیرا و دلپذیر باشید که این ایجاد نگاهی مثبت در دیگران و برگشت تاثیر مثبت آن به شما بسیار اثرگذار خواهد بود.
– کمک کنید
کمک به دیگران نیز از مصادیق ارزشهای اخلاقی است که اگرچه با دستورات دینی گره خورده، اما حتی در نگاه انسانمحور آبراهام مزلو نیز از نیازهای اساسی انسان به شمار میرود به گونهای که جایگاه آن در هرم سلسلهمراتب نیازهای مزلو مشهود و قابل پذیرش است.
و طبق پژوهشهای سالهای اخیر مشخص شده است کسانی که به نیازهای سطح پایین توجه کرده و صرفا به فکر خود هستند بیشتر مستعد بیماریهای روحی-روانی و قلبی-عروقی هستند و افرادی که حاضر به برداشتن قدم برای دیگران قدم میباشند افرادی پرنشاط، سالم، آسوده و مقبول همگان هستند.
پس با رعایت اولیتها، به دیگران کمک کنید؛ چراکه این کار علاوه بر موارد یاد شده، در ایجاد حس مسئولیت و افزایش خود باوری شما تاثیر بهسزایی خواهد داشت.
– منظم باشید
نظم در مقابل درهم برهم، عملکردی است که در آن شخص هر یک از وسایل یا امور و یا برنامهها و یا حتی افکارش را به گونهای در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد که حداکثر سادگی در روندِ بهرهبرداری را به همراه داشته باشد. و کاملا گویا است که این تسهیل روال، خود در ایجاد آرامش و افزایش لذت از زندگی بسیار کارآمد است.
اگر شما در زندگی نظم و انضباط داشته باشید، سبب میشود شما بتوانید امور خود را خیلی راحت مدیریت کنید و از همین رو با سرعتی مناسب در مسیر هدف خود حرکت کنید و تا زمانیکه شما نظم و انضباط را در امور زندگی شخصی، خانوادگی و کاری سرلوحه فعالیتهایتان قرار دهید، بیشک امور به خوبی و مطابق با میل شما مدیریت شده و در زمان مشخص شده به اتمام خواهند رسید. و ثمره آن کاهش قابل توجه استرس، اضطراب و فشار روانی خواهد بود.
– در هر چیز میانهروی کنید
نتیجهی افراط و تفریط و خروج از حد معین در هر چیز، جز زیان و ضرر برای شخص نخواهد داشت. علم و تجربه نیز ثابت کرده که خوراک، خواب، تلاش و کار، همنشینی با دیگران، ورزش و هر چیز دیگر بدون رعایت میانهروی میتوانند به جای ثمردهی، اثر منفی بر جسم و روح انسان بگذارد. همانطور که روال کار افراد موفق صرفا حفظ تعادل و میانهروی است. و در کلام امام علی نیز خروج از این رویه، کار انسانهای نادان عنوان شده: «نادان را نمیبینی مگر آنکه یا زیادهروی میکند و یا کوتاهی» / منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى) / ج۱ / ص ۱۹۳
پس برای انجام درست امور، سود بردن از هر چیز و داشتن زندگی دلچسب، به دنبال تعادل باشید؛ روز و شب، جلو و عقب، زیاد وکم، خوب و بد را در هر چیزی بشناسید و به درستی از آنها استفاده کنید.
– برای همه چیز شکرگزار باشید
غالب انسانها همیشه در نعمتهای خدا همچون سلامتی، حضور در جمع دوستان خوب، داشتان امکانات، داشتن شغل خوب، حضور در بین والدین دلسوز غرق هستند اما همچون یک ماهی که در آب غرق و شناور است، درکی از نبود این نعمتها را نداشته و تا از دست دادنشان، قدر آنها را نمیدانند.
تمرکز بر داشتههای خود در زندگی و سپاسگزاری از خداوند به عنوان خالق همهی این داراییها، راهی آسان در ایجاد آرامش ذهنی و سلامتی روح است چراکه علاوه بر ایجاد نگرش مثبت در ذهن، وجود آفرینندهای قادر را به شما یادآوری میشود که میتواند در زمان و شرایطی به شما لطف و بخشش داشته باشد.
پس صبحها، در وقت بیدار شدن و یا شبها، در زمان خواب که ذهن شما در حالت آلفا قرار دارد، با مرور داشتههای زیبای خود، ذهن خود را با این نعمتها عجین کنید و با شکرگزاری، از انرژی مثبت حاصل از این شُکر و نعمتها به زندگی خود رنگ و بوی شاداب بدهید. توجه کنید که شکرگزاری نباید به این دو وقت محدود شود و در هر لحظه از شبانهروز میتواند زمانی خوب برای آن باشد. هرچند بهترین زمانهای آن دقیقا با اوقات نمازهای یومیه و نماز شب تطابق دارد.
– هوش هیجانی خود را تقویت کنید
هوش هیجانی یا هوش عاطفی توانایی است که فرد را قادر میکند هیجانها و احساسات خود را بشناسد، این هیجانات و احساسات را مدیریت و کنترل کند، در شرایط بحرانی و اضطرابآور با انگیزه دادن به خود, از تشویش و سرآسیمگی جلوگیری کند، هیجانها و احساسات دیگران را نیز بشناسد و از این شناخت در جهت مدیریت صحیحِ راوبط با آنها استفاده نماید. دانیل گولمن نویسنده کتاب هوش هیجانی [Emotional Intelligence] بر این باور است هوش عاطفی شامل خودآگاهی و مهارت تکانشگری (تکانشگری یک حالت شخصیتی است که دارای چهار جنبه میباشد: ۱. گرفتن تصمیمات عجولانه ۲. فقدان پشتکار و تلاش ۳. فقدان دور اندیشی ۴. تمایل غیرارادی بر احساسات تازه)، پایداری، اشتیاق و انگیزش، همدلی، و مهارتهای اجتماعی میشود.
پژوهشهای جدید علم مدیریت بر این اعتقادند که افرادِ با هوش هیجانی بالا، آمادگی و توان زیادتری در رهبری و مدیریت یک تشکیلات و نیروهای تحت کنترل خود دارند. همچنین هوش هیجانی بالا بیش از وظیفهشناسی و وجدان کاری بالا برای بهبود عملکرد و ماندگاری کارمندان و کارکنان یک سازمان موثر است. از این رو، هوش عاطفی بالا در روند مدیریت و کنترل امور شخصی و زندگی نیز بسیار کارآمد و اثرگذار است.
پس برای تقویت هوش هیجانی خود کوشش خود را در جهت افزایش خودآگاهی و شناخت احساسات خود، ازدیاد مسئولیتپذیری، تقویت مهارتهای شنیدن, دیدن و نوشتن، آسانگیری و دوری از پیچیده کردن کارها، تحمل رفتار دیگران حداکثر کنید.