۵ استراتژی برای افزایش آگاهی

آگاهی توانایی درک و آگاه شدن از دنیای درونی شخص در عین توجه به محیط بیرونی است. رهبرانی که یاد می‌گیرند توجه کنند، دیگران را مشاهده کنند، و نقاط قوت و ضعف آنها را درک کنند، می‌توانند بر نحوه واکنش آنها به دیگران و نحوه واکنش دیگران به آنها تأثیر بگذارند. علوم اعصاب نشان داده است که آگاهی زمانی پدیدار می شود که اطلاعات بین چندین ناحیه مختلف مغز حرکت می کند.

ارتباطات غیرکلامی بخش بزرگی از مکالمات ما را تشکیل می دهد، اما بسیاری از رهبران مهارت استفاده از این اطلاعات را برای شناسایی اعتراضات یا مسائل مشتری یا کارمند ندارند. وقتی مردم نمی‌دانند مردم چه می‌خواهند بگویند (به صورت شفاهی یا نه) تفاوت‌های ظریف زیادی در محل کار و خانه فراموش می‌شود.

مرتبط: افزایش آگاهی از طریق کمپین های اطلاع رسانی عمومی

استفاده از fMRI برای پیروی از الگوهای عصبی

اساس عصبی آگاهی سال ها هدف علوم اعصاب بوده است. دانشمندان امیدوارند با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI)¹ شبکه عصبی را ترسیم کنند که به ما کمک می کند تا آنچه را که واقعا هستیم، شکل دهیم.

مقاله‌ای اخیر نشان می‌دهد که چگونه محققان به دنبال تعیین اینکه چه بخش‌هایی از مغز در حین خودآگاهی در مقایسه با خودپردازی ناآگاه فعال هستند، فعال هستند. نویسندگان پاسخ های عصبی را در طی پردازش خودآگاهی در قشر پیش پیشانی، قشر گیجگاهی میانی و قشر رتروسپلنیال گزارش کردند. این نتایج نشان می دهد که اجزای عصبی هوشیاری به لوب های فرونتال مغز محدود نمی شود.

عدم آگاهی در رهبران

برای برخی افراد دشوار است که بفهمند چه کسانی هستند و چگونه با دیگران روبرو می شوند. خودآگاهی یک مهارت فوق العاده مهم برای رهبران عصر تخیل است. خواسته های رهبری در محیط کاری امروزی می تواند منجر به افزایش استرس شغلی شود که بر سلامت روحی و جسمی تأثیر می گذارد.

چیزی که من بسیار نگران آن هستم این است که چگونه خودآگاهی خود را به عنوان انسان، به عنوان موجودات بیولوژیکی تقویت کنیم؟

مای جمیسون

تصدیق فقدان آگاهی یکی از راه های بهبود مهارت های رهبری است. تنها حدود ۱۰ درصد از افراد سطح بالایی از خودآگاهی را نشان می دهند و در برخی موارد، هر چه فرد در یک سازمان بالاتر باشد، خودآگاهی آنها پایین تر است. تقریباً گویی رابطه معکوس بین خودآگاهی و قدرت وجود دارد. ۳

وقتی رهبران به سطح اجرایی می رسند، به راحتی می توان ارتباط خود را با واقعیت از دست داد و اطراف خود را با افرادی “بله” احاطه کرد که تمایل دارند با شما موافق باشند. انتظارات زیادی وجود دارد که ممکن است به دلیل خواسته های مشتریان، اعضای هیئت مدیره و همکاران، رهبران به آن دقت توجه نکنند.

جای تعجب نیست که با در نظر گرفتن حواس پرتی دائمی که بیشتر مردم با آن مواجه هستند، سطح آگاهی کاهش می یابد. در حالی که فناوری ما را به هم متصل می کند، حواس ما را نیز پرت می کند و می تواند ذهن ما را از درگیر شدن کامل در هر کاری که در دست داریم باز دارد. برای موثر ماندن در اقتصاد جهانی در حال تغییر، رهبران باید آگاهی را برای به حداکثر رساندن اثربخشی شخصی و توانایی خود برای رهبری و متقاعد کردن دیگران افزایش دهند.

وقتی فردی خودآگاه تر باشد، می تواند بخشی از یک تیم خودآگاه شود. به گفته دکتر تاشا اوریش، تیم‌های خودآگاه باید دائماً در حال ارزیابی و سپس رسیدگی به مسائل باشند. هر فرد باید تعیین کند که چه تأثیری بر عملکرد تیم دارد و آیا پیشرفت در رسیدن به اهداف و مقاصد تیم انجام می شود. تیم های خودآگاه برای اعضا نوآورتر، کارآمدتر و پاداش بیشتری خواهند داشت. همانطور که اکثر مردم خودآگاه نیستند، اکثر تیم ها نیز از خود آگاه نیستند. ۴

این نکات را برای افزایش آگاهی خود و بهبود تعاملات در حوزه های شخصی و حرفه ای خود در نظر بگیرید.

1. به دنبال بازخورد از دیگران باشید. جستجوی بازخورد اولین قدم عالی است، اما شما همچنین باید مایل به گوش دادن به آن باشید. و بازخورد همیشه نباید رسمی باشد. خارج از جلسات به صحبت های اطرافیان خود گوش دهید و از دیگران در مورد ویژگی های خود نظر بخواهید و به دنبال اصلاح محدودیت ها باشید. ورزشکاران نخبه دائماً به دنبال بازخورد از مربیان هستند، اما ما اغلب تمایلی به جستجوی بازخورد به عنوان رهبر نداریم.
2. یک مثال مثبت بگذارید. “قاعده طلایی” بیان می کند که ما باید با دیگران همانطور رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود. با ارائه یک مثال مثبت، شما رفتاری را که انتظار دارید در محل کار مشاهده کنید، الگوبرداری می کنید. از راه های کوچک با لبخند زدن بیشتر، پرسیدن حال دیگران و اختصاص دادن زمان برای گوش دادن شروع کنید. به یاد داشته باشید، زندگی چیزهای بیشتری از صرف پول درآوردن وجود دارد.
3. ذهن باز باشید. برای ما آسان است که در یک روال عادی قرار بگیریم. وقتی بتوانیم جنبه های کوچک زندگی خود را کنترل کنیم احساس راحتی بیشتری می کنیم. بیرون رفتن از هنجار می تواند ناراحت کننده و چالش برانگیز باشد. با افزایش آگاهی خود، آگاهی خود را افزایش می دهید و به شما این امکان را می دهد که به عنوان یک رهبر چابک تر و واکنش پذیرتر باشید. سفر رهبری شما باید برای تغییر باز باشد، بنابراین سعی کنید مسیری را در جنگل، با مسیرهای بالقوه زیاد، در مقایسه با جاده‌ای سنگ‌فرش‌شده و سنگ‌فرش تصور کنید که امکان کاوش را ندارد.
4. به واکنش دیگران توجه کنید. تمرکز محدود در بررسی وظایف خارج از لیست موثر است. اما، این طرز فکر متمرکز بر وظیفه به این معنی است که رهبران ممکن است هیچ ایده ای نداشته باشند که در پشت صحنه چه می گذرد. رهبران با کیفیت باید تصویر بزرگ را ببینند، و درک نقش مغز می تواند به ما کمک کند تا یاد بگیریم به اطراف خود نگاه کنیم. تماشای دیگران به شما در ایجاد اعتماد و بهبود عملکرد کمک می کند – برای شما و کارمندانتان.
5. خود را کشف کنید (یا دوباره کشف کنید). زندگی شلوغ است. تقاضاهای زیادی برای زمان و انرژی شما وجود دارد و یافتن زمان برای خود می تواند ناامید کننده به نظر برسد. استرس حتی قوی‌ترین رهبر را در نهایت به زانو در می‌آورد، زمانی که تلفات بدن و ذهن غیرقابل تحمل شود. برای اینکه بهترین نسخه از خود باشید، از زمان هدیه بگیرید و خودتان را بشناسید. ممکن است شما همان فردی نباشید که یک دهه پیش یا حتی یک ماه پیش بودید، و وقتی آگاهی خود را نسبت به خودتان افزایش دهید، اثرات مثبت آن به تمام جنبه های زندگی شما سرایت می کند.

می توانید یاد بگیرید که به آنچه در اطرافتان می گذرد توجه کنید. همانطور که درک خود را از شبکه های عصبی پیچیده ای که آگاهی را کنترل می کنند افزایش می دهیم، در مورد چگونگی حمایت از سلامت مغز بهینه و ترکیب این دانش به عنوان رهبر بیشتر می آموزیم.

^{[۱]^ functional magnetic resonance imaging}