بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

نقطه عطف در مقابل وظیفه: تعاریف، نکاتی برای استفاده از هر یک و مثالها

توسعه حرفه ای - آموزش و توسعه کارکنان

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

هنگام برنامه ریزی یک پروژه، تعیین نقاط عطف و وظایف می تواند به شما در دستیابی به یک هدف به روش های مختلف کمک کند. هر پروژه برای ردیابی پیشرفت و اندازه گیری نتایج و همچنین تقسیم پروژه به مراحل برای طرح کلی پروژه به اجزایی نیاز دارد. ایجاد نقاط عطف می تواند به سؤالات مربوط به چیستی و زمان پروژه پاسخ دهد، در حالی که وظایف تعیین کننده اقدامات لازم برای رسیدن به نقطه عطف است.

در این مقاله از ایوسی، مایل استون‌ها و وظایف را تعریف می‌کنیم، توضیح می‌دهیم که چگونه یکی به دیگری کمک می‌کند، و چند نکته برای تعیین وظایف و نقاط عطف برای پروژه بعدی ارائه می‌دهیم.

مطالب مرتبط: ۵ مرحله از چرخه حیات مدیریت پروژه

نقطه عطف چیست؟

نقطه عطف (Milestone) نقطه ای از زمان است که پایان یک مرحله را نشان می دهد. مایل استون ها مدت زمان ندارند، اما راهی برای نقشه برداری از پروژه و ارائه نشانگرهای قابل دستیابی فراهم می کنند. نقاط عطف ممکن است تغییری را در توسعه پروژه نشان دهد یا نشان دهنده حرکت آن به مرحله دیگری باشد. آنها برای هر کار هدفی قائل می شوند و راهی برای نظارت بر پیشرفت یک پروژه ارائه می دهند.

تعیین نقاط عطف می تواند به مدیران کمک کند تا با موانع پروژه ارتباط برقرار کنند و راه حل ها را بیابند. آنها پروژه ها را با حسابداری برای هر کار در حین انجام آن پیگیری می کنند. نقاط عطف معمولی ممکن است مربوط به شروع، برنامه ریزی، اجرا یا بسته شدن یک پروژه باشد. با این حال، آنها همچنین ممکن است حاوی دستاوردهای خاصی باشند که به پیشرفت پروژه مربوط می شود، مانند:

  • تاریخ ها: نقاط عطف می توانند تاریخ شروع و پایان مورد انتظار یک پروژه را تعیین کنند.

  • تحویل‌های کلیدی: انتظارات را برای محصولات، گزارش‌ها یا سایر ملموس‌های کلیدی بیان می‌کند.

  • تایید مشتری: زمانی که مشتری انتظار دارد پیش نویس، نمونه اولیه یا نمایشی را مشاهده کند.

  • استخدام و آموزش: چه زمانی باید تیم را با توجه به وضعیت پروژه گسترش یا کوچک کرد.

بیشتر بخوانید: نقاط عطف در مدیریت پروژه: تعریف و انواع

تکلیف چیست؟

یک کار/تکلیف/وظیف (Task) یک دستاورد فردی با مدت زمان محدود است که توسط تاریخ شروع و پایان آن مشخص شده است. در طول یک پروژه، تا زمانی که کار قبلی کامل نشده باشد، کار بعدی شروع نمی شود. وظایف به کل پروژه برای رسیدن به نقطه عطف کمک می کند. توسعه وظایف به معنای در نظر گرفتن الزاماتی است که برای تکمیل کار لازم است، از جمله منابع و زمان.

در برخی از پروژه ها، خلاصه کارها عنوانی را برای یک سری وظایف تشکیل می دهند. به عنوان مثال، یک خلاصه کار به نام “افزودن محتوای وب سایت” ممکن است حاوی وظایف فرعی مانند نوشتن پنج وبلاگ اطلاعاتی، فیلمبرداری ۱۰ ویدیوی نمایشی یا مصاحبه با دو متخصص صنعت باشد. هنگام توسعه وظایف، یک ترتیب منطقی و متوالی را هدف قرار دهید تا هر کار تکمیل شده، پروژه را به نقطه عطف نزدیک‌تر کند.

بیشتر بخوانید: نحوه استفاده از لیست وظایف در مدیریت پروژه

چه کسی از نقاط عطف و وظایف استفاده می کند؟

کسب‌وکارها معمولاً پروژه‌هایی را اجرا می‌کنند که بر ارتقای محصول، گسترش یا هدف یا مأموریت دیگری که شرکت متصور است، متمرکز است. ذینفعان و مدیران پروژه ها را بر اساس اهداف کسب و کار ایجاد می کنند. مدیران پروژه نقاط عطف پروژه را تعیین می کنند و وظایف را به تیم های مختلفی که وظایف را بین اعضای تیم تقسیم می کنند، اختصاص می دهند.

برای مثال، یک شرکت خرده‌فروشی پنیر قصد دارد خط تولید جدیدی از پنیرهای ویژه را به موقع برای فصل تعطیلات راه‌اندازی کند. مدیران پروژه نقاط عطف پروژه را تعیین می کنند، مانند بررسی نیازمندی ها. برای رسیدن به این نقطه عطف، مدیران پروژه وظایفی را فهرست می کنند که تیم ها باید انجام دهند، مانند ارزیابی هزینه ها، مصاحبه با تولیدکنندگان یا قیمت گذاری تجهیزات جدید. پس از تکمیل بررسی نیازمندی‌ها، پروژه می‌تواند به مرحله بعدی برای رسیدن به نقطه عطف بعدی همراه با وظایف خود حرکت کند.

مطالب مرتبط: نحوه تنظیم و ردیابی نقاط عطف پروژه

نقاط عطف و وظایف چگونه به هم مرتبط هستند؟

نقاط عطف و وظایف به صورت پشت سر هم با یکدیگر کار می کنند تا هر کار را انجام دهند و نقطه عطف مورد نظر را برآورده کنند. در نظر بگیرید که اگر یک پروژه راه سازمان یافته ای برای رسیدن به آن نداشته باشد، نمی تواند به نقطه عطفی برسد. به طور مشابه، وظایف بدون هدف در خدمت پروژه، مدیران یا اعضای تیم آن نیست. مایل استون ها نقطه پایانی را مشخص می کنند در حالی که وظایف مراحل رسیدن به آن را مشخص می کنند.

در اینجا چند نمونه از نحوه عملکرد نقاط عطف و وظایف، نه تنها برای مشاغل بزرگ و کوچک، بلکه برای پروژه های شخصی نیز آورده شده است:

نمونه پروژه بزرگ

یک خرده فروش عمده پوشاک پروژه ای را برای طراحی مجدد وب سایت خود آغاز می کند. مدیر پروژه نقاط عطف را تعیین می کند و وظایف را با توجه به آخرین هدف پروژه تعیین می کند:

  • یک پلتفرم را انتخاب کنید: R**هاست ها را جستجو کنید، قابلیت های ترافیک و فضای ذخیره سازی را ظرف ۱۰ روز ارزیابی کنید.

  • *الگوهای طراحی: پنج روز برای تکمیل کارهایی مانند ایجاد قالب در چهار سبک مختلف برنامه ریزی کنید.*

  • *افزودن محتوا: دو هفته برنامه ریزی کنید تا وبلاگ بنویسید، یک ویدیو بسازید و اصلاح کنید.*

  • *تأیید مشتری: گزارش وضعیت ایجاد کنید و ارائه ها را توسعه دهید.*

  • *تبلیغ سایت: تبلیغات دو هفته ای را قبل از راه اندازی با توسعه تبلیغات، ارتقاء رسانه های اجتماعی و استخدام دو نماینده پشتیبانی چت وب سایت راه اندازی کنید.*

نمونه پروژه کوچک

نویسنده ای در حال نوشتن زندگینامه یک سرآشپز است و هدفش این است که کتاب را تا سپتامبر تکمیل کند. نویسنده نقاط عطف را تعیین می کند و کارهایی را که باید انجام دهد فهرست می کند. او باید قبل از رفتن به کارهای بعدی به یک نقطه عطف برسد و به او کمک می کند تا در مسیر حرکت کند:

  • *نخستین پیش نویس تا ۱۱ خرداد: اهداف شمارش کلمات را برآورده کنید و ۱۰ صفحه را هر روز، پنج روز در هفته تکمیل کنید.*

  • *بازبینی مشتری ۱۵ خرداد: تاریخی را برای ملاقات با مشتری و تهیه پیش نویس برای بررسی تعیین کنید.*

  • *اولین پیش نویس را ارسال کنید: محل ملاقات را تعیین کنید، بودجه ناهار را محاسبه کنید و رزرو کنید.*

  • *بازبینی ها: دو ماه برای مشورت با یادداشت ها، طرح کلی تغییرات و بازنویسی بخش ها برنامه ریزی کنید.

  • *پیش نویس نهایی، ۱۰ مرداد: پایان بررسی نهایی و برنامه ریزی جلسه با مشتری.*

  • *انتشار ۱۰ شهریور: ویرایش های نهایی را انجام دهید، تأیید جلد را دریافت کنید و یادداشت های خطی را اضافه کنید.*

مطالب مرتبط: نحوه واگذاری کار به کارمندان: سوالات و نکات متداول

نکاتی برای تعیین نقاط عطف و وظایف

در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند نقاط عطف و وظایف موثری را برای پروژه بعدی خود تعیین کنید:

رویدادها را به عنوان نقاط عطف در نظر بگیرید

هنگام تعیین نقاط عطف، هر رویدادی را که در محدوده زمانی پروژه قرار می گیرد در نظر بگیرید. برای جلوگیری از تاخیرهای غیر ضروری در پروژه، رویدادها را به عنوان نقاط عطف در نظر بگیرید. رویدادها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

مقدار مناسبی از نقاط عطف را تعیین کنید

بسیاری از نقاط عطف ممکن است در واقع مانع از پیشرفت پروژه شوند، بنابراین به خاطر داشته باشید که مایل استون ها برای انتقال پروژه به فاز بعدی استفاده می شوند. می توانید روی عناصر کلیدی پروژه تمرکز کنید و بر اساس آن نقاط عطف را تعیین کنید.

وظایف و نقاط عطف را در چشم انداز نگه دارید

به یاد داشته باشید که نقطه عطف یک نقطه در زمان است، در حالی که وظایف، مراحل رسیدن به نقطه تعیین شده هستند. هنگام تعیین نقاط عطف در مقابل وظایف، سؤالات زیر را در نظر بگیرید:

  • آیا این یک فعالیت است یا یک نتیجه؟

  • آیا این جزء کلیدی پروژه است؟

  • آیا پیشرفت پروژه را نشان می دهد؟

  • آیا نیاز به بررسی توسط ذینفعان دارد؟

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

یک پاسخ

  1. نقطه عطف یک نقطه در تقویم با یک تحویل به وضوح تعریف شده است. وظایف، فعالیت هایی هستند که برای انجام آن نقطه عطف مورد نیاز هستند . کارها یا فعالیت ها دارای تاریخ شروع و پایان هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *