نفوذ در بازار چیست؟
ضریب نفوذ بازار (Market penetration) اندازه گیری میزان استفاده مشتریان از یک محصول یا خدمات در مقایسه با کل بازار تخمینی آن محصول یا خدمات است. نفوذ در بازار همچنین می تواند در توسعه استراتژی های به کار گرفته شده برای افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات خاص استفاده شود.
موارد کلیدی
|
درک نفوذ بازار
برای تعیین اندازه بازار بالقوه می توان از نفوذ بازار استفاده کرد. اگر کل بازار بزرگ باشد، تازه واردان به صنعت ممکن است تشویق شوند که بتوانند سهم بازار یا درصدی از تعداد کل مشتریان بالقوه در صنعت را به دست آورند.
به عنوان مثال، اگر در یک کشور ۳۰۰ میلیون نفر وجود داشته باشد و ۶۵ میلیون نفر از آنها تلفن همراه داشته باشند، ضریب نفوذ تلفن همراه در بازار تقریباً ۲۲ درصد خواهد بود. در تئوری، هنوز ۲۳۵ میلیون مشتری بالقوه بیشتر برای تلفن های همراه وجود دارد، یا ۷۸ درصد از جمعیت همچنان دست نخورده باقی می مانند. اعداد نفوذ ممکن است پتانسیل رشد را برای سازندگان تلفن همراه نشان دهد.
به عبارت دیگر، نفوذ بازار میتواند برای ارزیابی یک صنعت بهعنوان یک کل مورد استفاده قرار گیرد تا پتانسیل شرکتهای درون صنعت برای به دست آوردن سهم بازار یا رشد درآمد خود از طریق فروش مشخص شود. با بررسی مجدد مثال ما، نفوذ بازار جهانی تلفن همراه اغلب برای تخمین اینکه آیا تولیدکنندگان تلفن همراه میتوانند برآوردهای درآمد و درآمد خود را برآورده کنند، استفاده میشود. اگر بازار اشباع شده در نظر گرفته شود، به این معنی است که شرکت های موجود اکثریت قریب به اتفاق سهم بازار را در اختیار دارند و فضای کمی برای رشد فروش جدید باقی می گذارد.
نرخ نفوذ بازار
یکی از مؤلفههای کلیدی نفوذ در بازار، تعیین کمیت نفوذ یک شرکت در بازار است. این کار با محاسبه نرخ نفوذ یک شرکت در بازار انجام می شود (در زیر بحث شده است). نرخ نفوذ بازار صرفاً نسبتی است که عملکرد یک شرکت را با کل بازار مقایسه می کند.
ضریب نفوذ در بازار به ویژه مهم است زیرا به شرکت ها اجازه می دهد تا مقایسه کنند که در حال حاضر کجا هستند، کجا بوده اند، کجا می خواهند باشند و عملکرد رقبایشان چگونه است. نرخ نفوذ بازار به شرکت اجازه می دهد تا یک هدف SMART را تعیین کند که در طول زمان قابل محاسبه و ردیابی باشد.
نحوه محاسبه ضریب نفوذ بازار
ضریب نفوذ بازار را می توان به عنوان نرخی تعیین کرد که توصیف می کند چه نسبتی از بازار توسط شرکت اشباع شده است. برای محاسبه ضریب نفوذ بازار، باید تعداد مشتریانی را که یک شرکت تضمین کرده است، علاوه بر اندازه کل بازار، بدانید.
تعداد مشتریان هر مشتری منحصر به فرد خواهد بود که شرکت با آنها امنیت کسب و کار را تضمین کرده است. برخی ممکن است فقط از مشتریان تکراری برای تجزیه و تحلیل پایگاه مصرف کننده قوی تر استفاده کنند. دیگران ممکن است هر مشتری را انتخاب کنند که در یک دوره زمانی معین معامله کرده است (یعنی در پنج سال گذشته).
تعیین اندازه کل بازار ممکن است دشوار باشد، به خصوص اگر شرکت دارای منطقه جغرافیایی وسیعی باشد یا کالاها را به صورت آنلاین بفروشد. اندازه کل بازار لزوماً جمعیت آن منطقه نیست. در عوض، کل مشتریان بالقوه ای است که شرکت می تواند داشته باشد.
یک راه جایگزین اما مشابه برای محاسبه نفوذ بازار، تمرکز بر دلار به جای مردم است. گاهی اوقات، صنایع ممکن است دارای ارزش یا پتانسیل فروش معینی باشند. بنابراین، شرکت ها می توانند آنچه را که فروخته اند مقایسه کرده و آن را با این پتانسیل بازار مقایسه کنند.
در این فرمول اخیر، یک شرکت ممکن است کمتر به تعداد مشتریانی که تضمین کرده است اهمیت دهد. این استراتژی ممکن است برای شرکت هایی که در تلاش برای تامین امنیت بزرگترین مشتریان یا بزرگترین شرکت کنندگان بازار هستند، مهم باشد. اگرچه ممکن است با در نظر گرفتن تعداد افرادی که به آنها خدمت می کنند، نرخ نفوذ کمی در بازار دریافت کنند، شرکت هایی که با بزرگترین مشتریان معامله می کنند ممکن است هنگام استفاده از فرمول دوم وضعیت بهتری داشته باشند.
مهم: نفوذ بازار اغلب به عنوان درصدی ذکر می شود که نشان دهنده کل سهم مشتریان هدف جذب شده است. |
نفوذ بازار برای شرکت ها
نفوذ بازار نه تنها در مقیاس جهانی و صنعتی برای اندازهگیری دامنه و برای محصولات و خدمات استفاده میشود، بلکه توسط شرکتها برای ارزیابی سهم بازار محصول خود استفاده میشود.
به عنوان یک معیار، نفوذ بازار به تعداد مشتریان بالقوه ای مربوط می شود که محصول یک شرکت خاص را به جای محصول رقیب خریداری کرده اند یا اصلاً محصولی را خریداری نکرده اند. ضریب نفوذ بازار برای شرکت ها معمولاً به صورت درصد بیان می شود، به این معنی که محصول شرکت درصد معینی از کل بازار آن محصولات را نشان می دهد.
برای محاسبه ضریب نفوذ بازار، حجم فروش فعلی محصول یا خدمات بر کل حجم فروش همه محصولات مشابه، از جمله محصولات فروخته شده توسط رقبا، تقسیم می شود. نتیجه در ۱۰۰ ضرب می شود تا اعشار جابجا شود و درصد ایجاد شود.
اگر شرکتی ضریب نفوذ بالایی در بازار محصولات خود داشته باشد، به عنوان یک رهبر بازار در آن صنعت در نظر گرفته می شود. رهبران بازار یک مزیت بازاریابی دارند زیرا به دلیل محصولات و برند تثبیت شده خود می توانند به مشتریان بالقوه بیشتری دست یابند . به عنوان مثال، یک رهبر بازار و تولید کننده غلات فضای قفسه ای بسیار بیشتر و موقعیت بهتری نسبت به مارک های رقیب خواهد داشت زیرا محصولات آنها بسیار محبوب هستند.
همچنین، رهبران بازار به دلیل حجم فروش قابل توجهی که دارند، می توانند شرایط بهتری را با تامین کنندگان خود مذاکره کنند. در نتیجه، رهبران بازار اغلب میتوانند محصولی ارزانتر از رقبای خود با توجه به مقیاس عملکردشان تولید کنند.
استراتژی های نفوذ در بازار
زمانی که یک شرکت سعی می کند استراتژی های رشد را پیاده سازی کند، اغلب چهار راه برای این کار وجود دارد: توسعه بازارهای جدید، تنوع بخشیدن به محصولات جدید، نفوذ به بازارهای موجود یا توسعه محصولات جدید. این چهار استراتژی اغلب در یک ماتریس Ansoff به تصویر کشیده می شوند.
از آنجایی که استراتژی هایی که به بازارهای جدید یا محصولات جدید نیاز دارند، ریسک بیشتری در نظر گرفته می شوند، نفوذ در بازار اغلب گزینه کم ریسک برای رشد است. به این دلیل که بازار از قبل ایجاد شده و قابل مطالعه است. علاوه بر این، ممکن است شرکت در حال حاضر یک محصول یا تنوعی از محصول را ارائه دهد. با استفاده از برخی از تکنیک های زیر، یک شرکت ممکن است از طریق نفوذ به بازار، رشد را تجربه کند.
تغییر قیمت محصول
به احتمال زیاد، یک شرکت نمی تواند با افزایش قیمت خود، سهم بازار را افزایش دهد، اگرچه کالاهای Veblen با قانون عرضه و تقاضا در تضاد هستند، یک شرکت به احتمال زیاد می تواند نفوذ بازار را با کاهش قیمت های خود افزایش دهد. این امر مستلزم آن است که شرکت به اندازه کافی هزینه های ورودی و حاشیه سود خود را درک کند . همچنین نیاز به درک پایه مصرف کننده آن دارد و اینکه آیا قیمت پایین تر مخاطبانی را که شرکت قصد دارد در درازمدت داشته باشد جذب می کند یا خیر.
ایجاد محصول جدید
اگرچه نفوذ در بازار اغلب با محصولات موجود اتفاق می افتد، یک شرکت ممکن است بتواند مشکل مشتری را به روشی نوآورانه با کالای جدید حل کند. اگرچه این گزینه پرمخاطرهتر پذیرش بازار را تضمین نمیکند، یک شرکت ممکن است در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کند تا محصولات موجود را مطالعه کند، شکافهای ارزش را تجزیه و تحلیل کند، تشخیص دهد که محصولات موجود در کجای انتظارات مصرفکننده قرار ندارند و کالای جدیدی تولید کند.
جغرافیای جدید را هدف قرار دهید
با گسترش فروش آنلاین، بسیاری از کسب و کارها ممکن است در حال حاضر به بازارهای گسترده تری از آنچه که تصور می کنند دسترسی داشته باشند. با این حال، برای شرکتهای خدماتی ممکن است به یک منطقه جغرافیایی محدود شوند، شرکت ممکن است از استراتژی نفوذ در بازار حرکت، توسعه و گسترش به یک منطقه جدید استفاده کند. بدون نیاز به ترک محل اصلی خود، شرکت ممکن است بتواند با استفاده از موفقیت در یک سایت موجود، عملیات در یک سایت جدید را تامین مالی کند.
به دنبال مشارکت باشید
به جای جستجوی مکانهای جدید برای فعالیت، شرکتها ممکن است با جستجوی افراد جدید برای همکاری به بازارهای جدید نفوذ کنند. شراکت Barnes & Noble و Starbucks را در نظر بگیرید. استارباکس با قبول مشارکت در موفقیت کافههای داخلی در کتابفروشیها، توانست وارد بازار متفاوتی شود که در غیر این صورت به آن دسترسی نداشت.
واقعیت سریع: در مثال بالا، برای استارباکس بسیار مهم بود که چگونه تصویر برند خود را با Barnes & Noble ادغام کند. بدون بررسی دقیق، مشتریان ممکن است برای دیدن آن در انواع دیگر فروشگاه ها گیج شده باشند (به عنوان مثال یک استارباکس را در یک انبار اصلی در نظر بگیرید). |
نوآوری در محصول موجود
اگرچه یکی از استراتژی های بالا مستلزم ایجاد یک محصول جدید بود، گاهی اوقات شرکت ها به سادگی نیاز به اصلاح یک کالای موجود دارند. این امر با انتشار مکرر ساعتهای هوشمند، تلفنهای همراه، کنسولهای بازی یا سایر دستگاههای تکنولوژیکی بهروز شده به وضوح مشهود است. با هر تکرار، یک شرکت به سادگی می تواند بهبود یابد و مزایای جدیدی ارائه دهد. به علاوه، مشتریان فعلی که قبلاً دستگاههای قدیمی را تجربه کردهاند، ممکن است پس از یک تجربه مثبت، تمایل بیشتری به ارتقاء داشته باشند.
شرکت های دیگر را خریداری کنید
اگرچه مشارکت مستلزم این است که دو نهاد مجزا به طور موقت با هم گرد هم میآیند تا در موفقیت سهیم شوند، خریدها منجر به پیوستن قانونی دو نهاد مجزا به یکدیگر میشوند. با تصاحب یک شرکت، خریدار ممکن است فوراً به محصولات جدید، بازارها، مجموعه مهارت های نیروی کار، دارایی های نامشهود مانند سرقفلی یا تحقیق و توسعه دسترسی داشته باشد.
فرصت های تبلیغاتی ایجاد کنید
برای شرکت هایی که نمی خواهند به طور دائمی قیمت های خود را تخفیف دهند، شرکت ها می توانند با ارائه فرصت های تبلیغاتی موقت به بازارها نفوذ کنند. این استراتژی با جذب مصرف کنندگان به قیمت های پایین، آنها را جذب می کند. توجه داشته باشید که اگرچه این ممکن است منجر به موفقیت کوتاه مدت شود، اما به احتمال زیاد منجر به جذب مخاطب نادرست می شود، به خصوص اگر شرکتی تلاش کند شرکتی با کیفیت بالاتر (و در نتیجه قیمت بالاتر) باشد.
سرمایه گذاری (بیشتر) در نمایندگان فروش
شرکت ها ممکن است هر آنچه را که برای ارائه موفقیت آمیز یک محصول به بازار نیاز دارند، داشته باشند. با این حال، اگر کارکنان مناسب در اختیار نداشته باشند، ممکن است محصولشان لنگ بزند. مهم نیست که یک محصول تولید شده چقدر قوی باشد، یک شرکت باید بتواند آن را به بازار بیاورد، ارزش آن را اعلام کند و فروش را ببندد. این ممکن است به یک شرکت نیاز داشته باشد که تعداد نمایندگان فروش را افزایش دهد یا روی استعدادهای قوی تر سرمایه گذاری کند.
مزایا و معایب نفوذ در بازار
مزایای نفوذ در بازار
برای اکثر شرکت ها، افزایش نفوذ در بازار باعث افزایش فروش می شود. دلیل آن این است که استراتژیهای نفوذ در بازار اغلب مستلزم افزایش تعداد مشتریانی است که به آنها خدمات ارائه میشود یا عمیقتر در مشتریان بزرگتری که به آنها خدمت میکنند تثبیت میشوند.
شرکت ها همچنین ممکن است مزایای دیگری را از نفوذ به بازار تجربه کنند. نفوذ در بازار منجر به دیده شدن بیشتر محصولات یا خدمات می شود و بازارها ممکن است مزایایی را که یک شرکت می تواند ارائه دهد بهتر تشخیص دهند. این اجازه می دهد ارزش ویژه برند یک شرکت افزایش یابد، زیرا درک عمومی از یک شرکت اغلب با نفوذ شرکت به بازارهای جدید بهبود می یابد.
شرکتها همچنین میتوانند با استراتژیکتر بودن نسبت به آنچه که به مشتریان ارائه میدهند، از نفوذ موفق بازار استفاده کنند. شرکتهایی که حضور عمیقتری در بازار دارند، بهجای اینکه قیمتگذار باشند ، به احتمال زیاد میتوانند قیمت، شرایط فروش خود را تعیین کنند یا محصولات خود را آنطور که میدانند ارتقا دهند. از بسیاری جهات، نفوذ به بازار تنها از طریق تمایز محصول و توانایی انتقال مزایای منحصر به فرد به مصرف کنندگان امکان پذیر است.
معایب نفوذ در بازار
اگرچه نفوذ به بازار ممکن است عملیات را بهبود بخشد، اما خطر نتیجه معکوس را نیز دارد. زمانی که شرکتها به دنبال بازارهای جدید هستند یا محصولات جدیدی ارائه میدهند، همیشه با خطر کاهش تصویر موجود، ایجاد تصورات عمومی نادرست در مورد شرکت خود، یا جذب پایگاه مشتری که با برنامه استراتژیک آنها همخوانی ندارد، مواجه میشوند. با کاهش محبوبیت محصولات، شرکت ها ممکن است مجبور شوند محصولات را با فروش با تخفیف نقد کنند، در صورتی که دیگر با مصرف کنندگان در بازارهایی که در آنها نفوذ کرده اند طنین انداز نشوند.
اگرچه شرکتها معمولاً برای جذب مشتریان مناسب، بخشبندی بازار را انجام میدهند، نفوذ در بازار ممکن است خطر ارائه خدمات به مشتریان اشتباه را افزایش دهد. این می تواند برای یک برنامه بازاریابی که تلاش می کند مشتری خاصی را که مایل به پرداخت قیمت های معین برای کیفیت معینی از کالاها است، پاسخ دهد، مضر باشد. اگر اپل بهطور تصادفی مشتریانی را که میخواهند کمترین قیمتها را در بازار بپردازند جذب کند، در تلاش برای حفظ آن مشتریان یا تغییر برنامه بازاریابی خود با مشکل مواجه خواهد شد.
نفوذ در بازار همچنین ممکن است مانند یک نمونه واحد برای به دست آوردن حضور عمیق تر در بازار به نظر برسد، اما در واقع یک استراتژی کل شرکت است که از همه میخواهد در مورد آن یکسان باشند. در نظر بگیرید که چگونه بخشهای تولید، انبارداری، تدارکات یا فروش ممکن است همسو نباشند. این فشار بی موردی را بر برخی از بخش هایی وارد می کند که ممکن است به دلیل نفوذ به بازارها نیاز به جبران داشته باشند.
نفوذ در بازار
طرفداران
- اغلب از طریق افزایش فروش منجر به موفقیت مالی بیشتر می شود
- اغلب از طریق تعداد زیاد مشتریان منجر به موفقیت مالی بیشتر می شود
- دید محصول را بهبود می بخشد زیرا مصرف کنندگان بیشتری در معرض کالاهای یک شرکت قرار می گیرند
- ارزش ویژه برند شرکت را بهبود می بخشد اگر کالاها به طور مناسب توسط بازار دریافت شوند
منفی
- ممکن است باعث سردرگمی در مورد نحوه ارتباط یک محصول با محصول دیگر شود
- اگر نوع نامناسبی از مصرف کننده جذب شود، ممکن است باعث شود که تصویر کل شرکت از بین برود
- اگر مخاطبان متفاوتی جذب شوند، ممکن است باعث تغییر در استراتژی بازاریابی شود
- نیاز به هماهنگی همه بخش ها در غیر این صورت، فشار بی مورد باعث می شود بخش های خاصی با مشکل مواجه شوند
نمونه ای از نفوذ در بازار
تا سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۷، شرکت اپل ( AAPL ) بیش از ۵۰ درصد از بازار گوشی های هوشمند در سراسر جهان را به خود اختصاص داده بود. اپل به طور مداوم نسخههای جدید یا آیفونهای خود را با پیشرفتها و ارتقاءهای اضافهشده، از جمله عرضه آیفون X رده بالای خود، معرفی کرده است. در نتیجه نفوذ در بازار، اپل سهم بازار بیشتری نسبت به مجموع رقبای خود دارد.
با این حال، این شرکت هنوز فرصت هایی دارد تا با هدف قرار دادن مشتریان رقبا و جذب آنها به محصولات و خدمات اپل، به پایگاه مشتریان خود بیفزاید.
چرا از استراتژی های نفوذ در بازار استفاده کنیم؟
استراتژی های نفوذ در بازار در نهایت برای افزایش تعداد مشتریان و دلارهای فروش یک شرکت استفاده می شود. نفوذ در بازار عمل به دست آوردن حضور عمیق تر در بازار است. با بکارگیری استراتژیهایی برای افزایش عمق یک شرکت در بازار، آن شرکت اغلب از سلامت مالی کوتاهمدت و بلندمدت بیشتری برخوردار است، با آنچه مشتریانش میخواهند هماهنگی بهتری دارد و اغلب در مقایسه با رقبای خود موقعیت بهتری دارد.
تفاوت بین نفوذ بازار و سهم بازار چیست؟
اگرچه هر دو اصطلاح به جای یکدیگر استفاده می شوند، نفوذ بازار و سهم بازار متفاوت است. نفوذ بازار اغلب برای توصیف درصدی از مخاطبان هدف استفاده میشود که یک شرکت به آنها میفروشد، در حالی که سهم بازار رویکردی جامعتر دارد و به درصد کل بازار آدرسپذیری که یک شرکت به آن میفروشد نگاه میکند.
آیا نفوذ بازار سهم بازار را افزایش می دهد؟
از آنجایی که ضریب نفوذ بازار اندازه گیری مشخص تری از میزان فروش یک شرکت در بازار معین است، افزایش نفوذ بازار اغلب پتانسیل سهم بازار را افزایش می دهد. به عنوان مثال، اپل را در نظر بگیرید که وارد صنعت ساعت های هوشمند شود. این نه تنها پتانسیل نفوذ در بازار را افزایش می دهد، بلکه اکنون بخشی از یک بازار کاملاً جدید است و به طور بالقوه می تواند بخش هایی از این سهم بازار جدید را به خود اختصاص دهد.
سخن آخر
ضریب نفوذ بازار اندازه گیری میزان استفاده از یک محصول در مقایسه با مخاطبان هدف یک شرکت است. تعدادی از استراتژیها وجود دارد که یک شرکت میتواند برای افزایش نفوذ خود در بازار از جمله تغییر قیمتگذاری، بازاریابی، ساخت یا استراتژیهای عملیاتی استفاده کند. یک شرکت باید توجه داشته باشد که به مخاطبان هدف خود وفادار بماند و به طور گسترده استراتژیهای نفوذ را در سراسر شرکت به اشتراک بگذارد.
و بخوانید: