نوآوری در محصول موجود

اگرچه یکی از استراتژی های بالا مستلزم ایجاد یک محصول جدید بود، گاهی اوقات شرکت ها به سادگی نیاز به اصلاح یک کالای موجود دارند. این امر با انتشار مکرر ساعت‌های هوشمند، تلفن‌های همراه، کنسول‌های بازی یا سایر دستگاه‌های تکنولوژیکی به‌روز شده به وضوح مشهود است. با هر تکرار، یک شرکت به سادگی می تواند بهبود یابد و مزایای جدیدی ارائه دهد. به علاوه، مشتریان فعلی که قبلاً دستگاه‌های قدیمی را تجربه کرده‌اند، ممکن است پس از یک تجربه مثبت، تمایل بیشتری به ارتقاء داشته باشند.

شرکت های دیگر را خریداری کنید

اگرچه مشارکت مستلزم این است که دو نهاد مجزا به طور موقت با هم گرد هم می‌آیند تا در موفقیت سهیم شوند، خریدها منجر به پیوستن قانونی دو نهاد مجزا به یکدیگر می‌شوند. با تصاحب یک شرکت، خریدار ممکن است فوراً به محصولات جدید، بازارها، مجموعه مهارت های نیروی کار، دارایی های نامشهود مانند سرقفلی یا تحقیق و توسعه دسترسی داشته باشد.

فرصت های تبلیغاتی ایجاد کنید

برای شرکت هایی که نمی خواهند به طور دائمی قیمت های خود را تخفیف دهند، شرکت ها می توانند با ارائه فرصت های تبلیغاتی موقت به بازارها نفوذ کنند. این استراتژی با جذب مصرف کنندگان به قیمت های پایین، آنها را جذب می کند. توجه داشته باشید که اگرچه این ممکن است منجر به موفقیت کوتاه مدت شود، اما به احتمال زیاد منجر به جذب مخاطب نادرست می شود، به خصوص اگر شرکتی تلاش کند شرکتی با کیفیت بالاتر (و در نتیجه قیمت بالاتر) باشد.

سرمایه گذاری (بیشتر) در نمایندگان فروش

شرکت ها ممکن است هر آنچه را که برای ارائه موفقیت آمیز یک محصول به بازار نیاز دارند، داشته باشند. با این حال، اگر کارکنان مناسب در اختیار نداشته باشند، ممکن است محصولشان لنگ بزند. مهم نیست که یک محصول تولید شده چقدر قوی باشد، یک شرکت باید بتواند آن را به بازار بیاورد، ارزش آن را اعلام کند و فروش را ببندد. این ممکن است به یک شرکت نیاز داشته باشد که تعداد نمایندگان فروش را افزایش دهد یا روی استعدادهای قوی تر سرمایه گذاری کند.

نفوذ در بازار

مزایا و معایب نفوذ در بازار

مزایای نفوذ در بازار

برای اکثر شرکت ها، افزایش نفوذ در بازار باعث افزایش فروش می شود. دلیل آن این است که استراتژی‌های نفوذ در بازار اغلب مستلزم افزایش تعداد مشتریانی است که به آنها خدمات ارائه می‌شود یا عمیق‌تر در مشتریان بزرگ‌تری که به آنها خدمت می‌کنند تثبیت می‌شوند.

شرکت ها همچنین ممکن است مزایای دیگری را از نفوذ به بازار تجربه کنند. نفوذ در بازار منجر به دیده شدن بیشتر محصولات یا خدمات می شود و بازارها ممکن است مزایایی را که یک شرکت می تواند ارائه دهد بهتر تشخیص دهند. این اجازه می دهد ارزش ویژه برند یک شرکت افزایش یابد، زیرا درک عمومی از یک شرکت اغلب با نفوذ شرکت به بازارهای جدید بهبود می یابد.

شرکت‌ها همچنین می‌توانند با استراتژیک‌تر بودن نسبت به آنچه که به مشتریان ارائه می‌دهند، از نفوذ موفق بازار استفاده کنند. شرکت‌هایی که حضور عمیق‌تری در بازار دارند، به‌جای اینکه قیمت‌گذار باشند ، به احتمال زیاد می‌توانند قیمت، شرایط فروش خود را تعیین کنند یا محصولات خود را آن‌طور که می‌دانند ارتقا دهند. از بسیاری جهات، نفوذ به بازار تنها از طریق تمایز محصول و توانایی انتقال مزایای منحصر به فرد به مصرف کنندگان امکان پذیر است.

معایب نفوذ در بازار

اگرچه نفوذ به بازار ممکن است عملیات را بهبود بخشد، اما خطر نتیجه معکوس را نیز دارد. زمانی که شرکت‌ها به دنبال بازارهای جدید هستند یا محصولات جدیدی ارائه می‌دهند، همیشه با خطر کاهش تصویر موجود، ایجاد تصورات عمومی نادرست در مورد شرکت خود، یا جذب پایگاه مشتری که با برنامه استراتژیک آن‌ها همخوانی ندارد، مواجه می‌شوند. با کاهش محبوبیت محصولات، شرکت ها ممکن است مجبور شوند محصولات را با فروش با تخفیف نقد کنند، در صورتی که دیگر با مصرف کنندگان در بازارهایی که در آنها نفوذ کرده اند طنین انداز نشوند.

اگرچه شرکت‌ها معمولاً برای جذب مشتریان مناسب، بخش‌بندی بازار را انجام می‌دهند، نفوذ در بازار ممکن است خطر ارائه خدمات به مشتریان اشتباه را افزایش دهد. این می تواند برای یک برنامه بازاریابی که تلاش می کند مشتری خاصی را که مایل به پرداخت قیمت های معین برای کیفیت معینی از کالاها است، پاسخ دهد، مضر باشد. اگر اپل به‌طور تصادفی مشتریانی را که می‌خواهند کمترین قیمت‌ها را در بازار بپردازند جذب کند، در تلاش برای حفظ آن مشتریان یا تغییر برنامه بازاریابی خود با مشکل مواجه خواهد شد.

نفوذ در بازار همچنین ممکن است مانند یک نمونه واحد برای به دست آوردن حضور عمیق تر در بازار به نظر برسد، اما در واقع یک استراتژی کل شرکت است که از همه می‌خواهد در مورد آن یکسان باشند. در نظر بگیرید که چگونه بخش‌های تولید، انبارداری، تدارکات یا فروش ممکن است همسو نباشند. این فشار بی موردی را بر برخی از بخش هایی وارد می کند که ممکن است به دلیل نفوذ به بازارها نیاز به جبران داشته باشند.

نفوذ در بازار

طرفداران

  • اغلب از طریق افزایش فروش منجر به موفقیت مالی بیشتر می شود
  • اغلب از طریق تعداد زیاد مشتریان منجر به موفقیت مالی بیشتر می شود
  • دید محصول را بهبود می بخشد زیرا مصرف کنندگان بیشتری در معرض کالاهای یک شرکت قرار می گیرند
  • ارزش ویژه برند شرکت را بهبود می بخشد اگر کالاها به طور مناسب توسط بازار دریافت شوند

منفی

  • ممکن است باعث سردرگمی در مورد نحوه ارتباط یک محصول با محصول دیگر شود
  • اگر نوع نامناسبی از مصرف کننده جذب شود، ممکن است باعث شود که تصویر کل شرکت از بین برود
  • اگر مخاطبان متفاوتی جذب شوند، ممکن است باعث تغییر در استراتژی بازاریابی شود
  • نیاز به هماهنگی همه بخش ها در غیر این صورت، فشار بی مورد باعث می شود بخش های خاصی با مشکل مواجه شوند

 

نمونه ای از نفوذ در بازار

تا سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۷، شرکت اپل ( AAPL ) بیش از ۵۰ درصد از بازار گوشی های هوشمند در سراسر جهان را به خود اختصاص داده بود. اپل به طور مداوم نسخه‌های جدید یا آیفون‌های خود را با پیشرفت‌ها و ارتقاءهای اضافه‌شده، از جمله عرضه آیفون X رده بالای خود، معرفی کرده است. در نتیجه نفوذ در بازار، اپل سهم بازار بیشتری نسبت به مجموع رقبای خود دارد.

با این حال، این شرکت هنوز فرصت هایی دارد تا با هدف قرار دادن مشتریان رقبا و جذب آنها به محصولات و خدمات اپل، به پایگاه مشتریان خود بیفزاید.

 

چرا از استراتژی های نفوذ در بازار استفاده کنیم؟

استراتژی های نفوذ در بازار در نهایت برای افزایش تعداد مشتریان و دلارهای فروش یک شرکت استفاده می شود. نفوذ در بازار عمل به دست آوردن حضور عمیق تر در بازار است. با بکارگیری استراتژی‌هایی برای افزایش عمق یک شرکت در بازار، آن شرکت اغلب از سلامت مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت بیشتری برخوردار است، با آنچه مشتریانش می‌خواهند هماهنگی بهتری دارد و اغلب در مقایسه با رقبای خود موقعیت بهتری دارد.

 

تفاوت بین نفوذ بازار و سهم بازار چیست؟

اگرچه هر دو اصطلاح به جای یکدیگر استفاده می شوند، نفوذ بازار و سهم بازار متفاوت است. نفوذ بازار اغلب برای توصیف درصدی از مخاطبان هدف استفاده می‌شود که یک شرکت به آنها می‌فروشد، در حالی که سهم بازار رویکردی جامع‌تر دارد و به درصد کل بازار آدرس‌پذیری که یک شرکت به آن می‌فروشد نگاه می‌کند.

 

آیا نفوذ بازار سهم بازار را افزایش می دهد؟

از آنجایی که ضریب نفوذ بازار اندازه گیری مشخص تری از میزان فروش یک شرکت در بازار معین است، افزایش نفوذ بازار اغلب پتانسیل سهم بازار را افزایش می دهد. به عنوان مثال، اپل را در نظر بگیرید که وارد صنعت ساعت های هوشمند شود. این نه تنها پتانسیل نفوذ در بازار را افزایش می دهد، بلکه اکنون بخشی از یک بازار کاملاً جدید است و به طور بالقوه می تواند بخش هایی از این سهم بازار جدید را به خود اختصاص دهد.

 

سخن آخر

ضریب نفوذ بازار اندازه گیری میزان استفاده از یک محصول در مقایسه با مخاطبان هدف یک شرکت است. تعدادی از استراتژی‌ها وجود دارد که یک شرکت می‌تواند برای افزایش نفوذ خود در بازار از جمله تغییر قیمت‌گذاری، بازاریابی، ساخت یا استراتژی‌های عملیاتی استفاده کند. یک شرکت باید توجه داشته باشد که به مخاطبان هدف خود وفادار بماند و به طور گسترده استراتژی‌های نفوذ را در سراسر شرکت به اشتراک بگذارد.

و بخوانید: