با قواعد اصولی، همه را طرفدار خود کنید!

آیا تاکنون دیده اید که برخی افراد، بدون اینکه در ظاهر کار خاصی انجام دهند و بدون اینکه از توانایی های فوق العاده و استثنایی خود حرفی به میان بیاورند، باز هم بسیار جذاب به نظر می رسند و در معاشرت با آنها حال بسیار خوبی پیدا می کنید. و برعکس، با کسانی مواجه شده اید که علرغم اینکه در صحبت هایشان مدام از توانایی ها، استعدادها و قدرت های خود حرف های زیادی می زنند، نه تنها نمی توانند حال خوبی به شما بدهند، بلکه حس شما نسبت به آنها و حرف هایشان هیچ وقت خوب نمی شود؟

آیا می دانید علت این امر چیست؟ و چرا شما فردی که به وضوع از توانایی هایش حرف می زند را نتوانسته اید بپذیرید و کسی را که چندان هم از خود و توانایی هایش حرفی به میان نیاورده، به شدت توانسته اید بپذیرید؟

علت اصلی این مسئله در واقع این است که زمانی اشخاص می توانند دیگران را به خود جذب و جلب کنند، که بتوانند در وهله ی اول احساس خوشایندی از شنونده نسبت به خودش را برای بوجود بیاورند. و به همین دلیل است که غالبا، علیرغم توانایی ها و استعدادهای خیلی از گویندگان، باز آنها نمی توانند جذابیت مقبول را به وجود بیاورند، چراکه آنها در مکالماتشان فقط از خودشان می گویند و …؛ به طور کلی می توان گفت:

احساس شنودنگان شما نسبت به شما همان احساسی خواهد بود که شما در جملاتتان برای آنها در خصوص خودشان ایجاد می کنید.

بی شک هر کس‌ که بتواند کاری کند که مخاطبینشان در پایان حس خوبی از خودشان پیدا کنند، همه‌ ی‌ دنیا را طرفدار خود خواهد کرد!
برای درک، در نظر بگیرید: من از خوردنی های لذیذی همچون بستنی و آیس پک خیلی‌ خوشم می ‌‌آید؛ ولی‌ قطعا برای جذب ماهی‌‌ ها و صیدشان، به هیچ وجه، از بستنی استفاده نمی کنم، بلکه از کرم هایی استفاده می کنم که اتفاقا حال مرا بهم می زنند؛ چراکه می دانم ماهی ها بستنی دوست ندارند، بلکه کرم ها را خیلی‌ دوست دارند؛ یعنی هر گاه من به ماهیگیری‌ می ‌‌روم، اصلا به آنچه خودم دوست دارم نمی ‌‌اندیشم.
پس سوال اینجاست که چرا در ارتباط با مردم از همین روش بهره نمی بریم؟

خود خواهی را کنار بگذارید

در قدم اول برای برقراری یک ارتباط فوق العاده، لازم است کمی از خودخواهی و منیّت خود کم کنیم؛ چرا به طور مداوم سعی‌ بر آن داریم از چیزهایی‌ حرف بزنیم که فقط خودمان دلمان می ‌‌خواهد؟ این عملی‌ کاملا خودخواهانه و ناپسند در نگاه دیگران است.
البته منظور از نوشتار بالا، حذف کامل خودتان نیست؛ قرار نیست شما خودتان را کاملا نادیده بگیرید؛ و کاملا طبیعی است که شما به چیزی‌ که نیاز دارید علاقه نشان دهید و این علاقه هم همیشه برایتان باقی‌ بماند. ولی‌ باید متوجه و آگاه باشید که ممکن است دیگری‌ به آن موضوعی‌ که شما علاقه دارید هیچ علاقه ای نداشته باشد.

پس اگر قرار باشد شما صرفا بر روی علاقه ی خودتان تمرکز داشته باشید، اینجاست که رفتارتان خودخواهانه به نظر خواهد رسید (خواه به میزان کم و خواه به میزان زیاد)؛ اما اگر بخواهید در دل دیگران نفوذ کنید، لازم است درباره ‌ی‌ آنچه که دیگران به آن علاقه دارند حرف بزنید و راه رسیدن به چیزهای‌ موردعلاقه ‌شان را به آنها نشان بدهید.

این قاعده هیچ محدودیتی ندارد و شما می توانید از آن برای عزیزانتان، اطرافیانتان، آشنایانتان و حتی هر آدم غریبه ای هم استفاده کنید؛ همچنین می توانید برای امور زندگی، امور کاری و یا هر چیز دیگر هم از آن بهره بگیرید.

به عنوان نمونه؛ اگر ئدوست ندارید پسرتان سیگار بکشد، نباید به هیچ وجه برایش روش موعظه های خسته کننده و خودخواهانه را پیاده کنید و فقط مایل و خواسته ‌ی‌ خودتان را برای‌ او دیکته کنید؛ بلکه کافی است برای او اثبات کنید سیگار برای او چه مضراتی دارد و منافع او با سیگار چگونه در خطر قرار می گیرد، مثلا اینکه نیکوتین سیگار او را سست می‌‌ کند و او را از راه‌ یابی‌ به تیم فوتبالی که در آرزوهایش است باز می‌ دارد، یا سیگار به زودی دندان های زیبای او را سیاه و خراب می کند و آن زیبایی که امروز پسرتان به آن فخر می فرشد را در معرض خطر قرار می دهد.
یا در روابط خانوادگی، عاطفی و زناشویی تان نیز سعی کنید بر همین منوال، به تمایلات و خواسته های طرف مقابل تان توجه کرده و بها دهید.

به طور قطع زمانی که شما به دیگران توجه داشته باشید، ناخوداگاه و غیرارادی توجه آنها نیز به سمت شما جلب خواهد شد. پس اگر واقعا منافعتان برایتان مهم از و می خواهید خودتان هم از رابطه ای منفعت داشته باشید، بدانید که با این روش مطمئنا شما نیز ضرر نخواهید کرد و بلکه به طور قطع منافع زیادی نیز در کوتاه یا درازمدت نسیب شما خواهد شد.

به طور کلی، این قاعده صرفا شامل انسان های نمی شود و درخصوص هر موجود زنده ای می تواند به درستی صدق کند.

یک داستان کوتاه

کشاورزی پیر و پسرش سعی‌ داشتند گوساله ‌ای‌ را که هنوز شیر مادرش را می‌‌ خورد از توی‌ چمنزار به درون طویله بفرستند؛ و از آنجا که فقط به هدف خود می ‌‌اندیشیدند و همچون سایرین در اشتباه و غفلت بودند، روشی اشتباه را برای هدایت گوساله در پیش گرفته بودند؛‌ کشاورز طنابی به گردن گوساله انداخته بود و آن را با آن طناب از جلو می ‌‌کشید، پسرش نیز از عقب و با تمام توان گوساله را به جلو هل می ‌داد.
اما از آنجا که این، آن چیزی نبود که گوساله به آن میل داشته باشد، لذا آن نیز با مقاومت و ایستادگی بالا مانع رسیدن کشاورز و پسرش به خواسته شان شده بود و علرغم تلاش زیاد آن دو، گوساله به هیچ وجه از جای خود تکان نمی خورد. تا اینکه همسر کشاورز ‌آنها که به محوطه آمد، صحنه ی فوق را با چشم خود مشاهده کرد و سریعا به اشتباه این پدر و پسر پی‌ برد. اگرچه این زن نیز از علم و آگاهی بالایی برخوردار نبود، اما خوب متوجه شده بود که این تلاش کشاورز و پسرش مخالف میل حیوان است؛ لذا با خود فکر کرد چه چیزی‌ می ‌‌تواند توجه گوساله را جلب کند؛ و در نهایت انگشت خودش را در دهان گوساله فرو برد، و از آنجا که گوساله انگشت زن را به‌ جای‌ سینه ی گاو گرفت و شروع به مکیدن کرد؛ زن توانست به ‌آرامی‌ آن را به داخل طویله هدایت کند.

توجه به رفع نیاز

باید به این نکته توجه کنید که رفع نیاز اصلی ترین جنبه ی زندگی هر انسانی است. شما نیز از روزی‌ که به دنیا آمده ‌اید تا اکنون هر اقدام و فعالیتی که داشته اید با آرزو و هدفی‌ بوده است؛ اگرچه شاید این آرزو، خواسته و هدف به نوعی در وجود شما مستتر و مخفی بوده است و شاید خودتان هم چندان به صورت آگاهانه متوجه ی آن نشده باشید.

پس قطعا اگر در مکالماتتان توجه به رفع نیاز دیگران را نیز مدنظر قرار دهید؛ نتایج ارتباطی شما بسیار بهتر و چشمگیرتر خواهد شد؛ چراکه زمانی که شما در مکالمه ی خود نیازهای دیگران را مدنظر قرار می دهید، هم به آنها نشان می دهید که آنها برایتان اهمیت دارند و هم با این کار میزان توجه آنها به خودشان را نیز در مکالمه ی خود افزایش می دهید که این نیز به نوعی حس مثبت را تقویت می کند.

بهترین روش برای جذب سایرین

شاه کلید جذب دیگران و بهترین پیشنهاد و توصیه ای که برای‌ کسانی‌ که می ‌‌خواهند در معاملات، تجارت و یا در خانه و زندگی و یا مدرسه و یا حتی صحنه‌ ی‌ سیاست فعالیت کنند، و در سایرین نفوذ بنمایند این می باشد که ابتدا سعی‌ و تلاششان بر این باشد که در طرف مقابل شان میل شدید ایجاد نمایند. کسی‌ که از چنین قدرتی‌ برخوردار باشد می ‌‌تواند کل دنیا را طرفدار و پشتیبان خودش کرده و آن ‌کس که قادر به چنین چیزی‌ نباشد، در جاده ی تنهایی‌ گام بر خواهد داشت.

ارتباطات صحیح، عامل موفقیت

نظر هنری‌ فورد، درخصوص‌ هنر ظریف روابط انسانی:

هنری‌ فورد (یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ) درخصوص این موضوع می گوید: «اگر رازی‌ در پیشرفت و موفقیت وجود داشته باشد این راز آن خواهد بود که فرد بتواند خود را جای‌ طرف مقابلش بگذارد و موضوع را از نظر‌گاه او نیز مورد بررسی و تحلیل‌ قرار بدهد.»

و این جمله ی کاملا خردمندانه کاملا مجرب بوده و تجربه ثابت کرده که همیشه به درستی جواب می دهد، علاوه بر این سادگی و قابل قبول بودنش نیز در حدی است که باید آن را کاملا بدیهی‌ قلمداد کرد و هرکس باید با یک نظر به آن، حقیقتش را دریابد. اما این در حالی است که باید بگویم جای تاسف دارد که عموم مردم در اکثر اوقات این جمله ی بدیهی، خدمندانه و کاملا جواب پس داده را نادیده می ‌‌گیرند. به طوری که این روزها بیساری از فروشندگان، بازاریابان و … ناامید و خسته با حقوق اندک در خیابان ها، مغازه ها و … سرگردان هستند، چراکه آنها فقط به فکر فروش کالای‌ خودشان هستند.

اکثر فروشندگان هنوز به این حقیقت دست پیدا نکرده اند که اکثر مردم قصد خرید چیزی‌ را ندارند، اگر غالب مردم چیزی‌ را بخواهند، به بازار رفته و خریداری‌ می کنند. ولی‌ غالبا فروشنگان دائم به فکر آن هستند که مشکلات خود را حل کنند. و این در حالی است که اگر فروشنده ‌ای‌ روند عاقلانه و خردمندانه را در پیش بگیرد و بتواند به مخاطبینش نشان دهد که خدمات یا کالای‌ او می ‌‌تواند به حل مشکلات آنها یاری‌ برساند، حتی لزومی‌ ندارد برای‌ کالای‌ خود تبلیغی داشته باشد چراکه با بهره گیری از این روش اکثر مخاطبین خودشان پیش‌ قدم شده و و از این دسته از فروشندگان خواستار خرید محصول، خدمات و … آنها خواهند شد.
این را نیز به یاد داشته باشد که:

همیشه خریداران و مشتریان دوست دارند حس کنند این خودشان هستند که جنسی‌ را کشف کرده و می ‌‌خرند. نه این‌که جنس به آنها فروخته می ‌‌شود.

با وجود این‌ هنوز تعداد زیادی‌ از فروشندگان هستند که زمانی بسیار بسیار طولانی را صرف فروش کالا یا خدمات‌ خودشان می‌‌ کنند و این در حالی است که به نیاز و خواسته ‌ی‌ مشتریان خود اصلا توجهی‌ ندارند.
یکی از اقتصاددان معروف به نام “آون یانگ”، در این رابطه می‌‌ گوید:

«فردی‌ که بتواند خودش را جای‌ دسایرین گذاشته و عملکرد مغزی‌ آنان را درک نماید هرگز نباید راجع به آینده‌ ی‌ خود نگران باشد».

همین طور “ویلیام وینتر” سیاستمدار مشهور درجایی‌ می گوید:

«ابراز وجود از ضروری ‌‌ترین نیازهای‌ بشر می باشد»

ما را در پیام ‎رسان‎ ها و شبکه‎ های اجتماعی همراهی کنید