بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

چرا علاقه خود را به همه چیز در زندگی از دست داده اید؟

از دست دادن علاقه

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

ما می توانیم یک فرد شکست خورده را در فاصله یک کیلومتری ببینیم. آنها قوز کرده اند، آرام هستند و سعی می کنند لبخندی ساختگی داشته باشند. به طور خلاصه، انرژی و نیروی زندگی آنها از بین رفته است. آنها علاقه خود را به زندگی از دست داده اند. شاید شما آنجا بوده اید—از امور پیش پا افتاده زندگی مریض و خسته شده اید، از تکرار بی حوصله اید و از سفر و کارهای روزمره بی الهام شده اید.

در این مقاله از ایوسی، من برخی از عوامل کمکی را که می‌توانند شما را به این مکان بی‌حاصل و بایر هدایت کنند، مورد بحث قرار می‌دهم و مشخص می‌کنم که دقیقاً چه کاری در مورد آن انجام می‌دهید تا راه خود را به دنیایی از الهامات و خود ارتقا یافته بیابید.

دلیل واقعی از دست دادن علاقه شما به همه چیز این است که به آن آتش درونتان متصل نیستید، چیزی که شما را روشن می کند – هدفتان.

چه به دلیل شرایط خارج از کنترل شما آن را از دست داده باشید، چه یک ماراتن پر فشار و درد، یا از خواسته های زندگی ناامید شده باشید، آن را رها کرده اید و وضعیتی پایین تر از حد طبیعی خود را به عنوان وضعیت خود پذیرفته اید. طبیعی.

شاید برایتان سوال پیش بیاید که چطور ممکن است این اتفاق بیفتد. از کجا شروع شد؟

فهرست مطالب

  1. واقعیتی که در پس چرا علاقه شما به همه چیز را از دست داده اید
  2. چرا ما از دست دادن علاقه را تجربه می کنیم؟
    • ۱. فرسودگی شغلی
    • ۲. وقتی به خودتان فشار نمی آورید
    • ۳. سود سهام پرداخت می کند
    • ۴. شما در بلاتکلیفی گیر کرده اید
    • ۵. هدف شما به اندازه کافی بالا نیست
  3. راه هایی برای پر کردن از درون
  4. افکار نهایی

واقعیتی که در پس چرا علاقه شما به همه چیز را از دست داده اید

در نقطه اصلی، شما دیگر باور ندارید که هر چیزی برای شما ممکن است. شما رویاپردازی های بزرگ و به کار بردن آن عنصر قدرتمند ایمان و عمل در ماموریت خود متوقف شده اید. این حقیقت ماجراست.

پذیرش وضعیت پایین تأثیر قابل توجهی بر طیف گسترده ای از انتخاب های زندگی روزمره دارد. این به نوبه خود باعث می شود که چیزهای دیگر مطابق با شما پیش نرود و به همین دلیل است که شما تمام امید خود را از دست داده اید و علاقه ای به اتفاقات زندگی خود ندارید.

ما باید این را عادت کنیم که به یاد داشته باشیم این انتخاب‌های کوچکی است که هر روز انجام می‌دهیم تا با معنا ارتباط برقرار کنیم، بدون توجه به چالش‌ها و عدم قطعیت‌ها سرپا بایستیم و شجاعانه به سمت بزرگترین چشم‌انداز خود حرکت کنیم.

اشتباه نکنید، می دانم که آسان نیست. اما این یک فرآیند است و با تمرین می توان به آن مسلط شد. برای انتخاب “درست” تلاش می شود.

این فرآیند با هویت آغاز می شود. هنگامی که تشخیص دادید می خواهید چه کسی شوید و آن را با جایی که در حال حاضر هستید مقایسه کنید، می توانید زندگی خود را با یک سری اصول و قواعد شروع کنید که از دیدگاه شما نسبت به آینده شما پشتیبانی می کند.

این یکی از راه های اصلی برای نگه داشتن خود در حالت اوج علاقه و شتاب در زندگی است. راه احیای مجدد آن این است که کاری را که بهترین انجام می دهید انجام دهید. کارهایی را که باعث می شود احساس کنید زنده هستید بیشتر انجام دهید: عاشق داستان چیزهایی که می فروشید دوباره یا با نتیجه چشم انداز بزرگتر زندگی خود (هدف خود) و رسیدن به بزرگترین پتانسیل خود – سقوط در عشق همراه با رضایت و تعهد به ارائه بهترین های خود.

به عبارت دیگر، همه از نگرشی سرچشمه می گیرد که دوباره با جادوی امکان پیوند خورده است.

چرا ما از دست دادن علاقه را تجربه می کنیم؟

بیایید اکنون به دلایل ملموس تری نگاه کنیم که از دست دادن علاقه به زندگی می تواند رخ دهد. این یواشکی است، بنابراین ارزش آن را دارد که به دقت به آن توجه کنید تا بتوانید علائم را تشخیص دهید.

۱. فرسودگی شغلی

مثل یک غریبه در کوچه ای تاریک روی تو می خزند. شما این حس را دارید که پشت شماست، منتظر است، تماشا می کند و آماده ضربه زدن در لحظه مناسب است.

من در مورد فرسودگی شغلی صحبت می کنم . آن کلمه ترسناکی که ما با آن مرتبط می کنیم، کاهش سرعت و اتفاقی که برای «دیگران» اتفاق می افتد اما نه برای ما. با فرسودگی شغلی، ما اغلب می دانیم که در اطراف است، اما تا زمانی که خیلی دیر نشده است، اقدامات اصلاحی برای انجام کاری در مورد آن انجام نمی دهیم.

بر اساس یک نظرسنجی، کارگران آمریکایی در سال ۲۰۲۱ شاهد افزایش نرخ فرسودگی شغلی بودند. نظرسنجی کار و رفاه انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۲۰۲۱ از ۱۵۰۱ کارگر بزرگسال آمریکایی نشان داد که ۷۹٪ استرس ناشی از کار را تجربه کرده اند. تقریباً از هر ۵ کارمند ۳ نفر تأثیرات منفی استرس ناشی از کار را گزارش کردند که شامل خستگی عاطفی، کمبود علاقه، انرژی و انگیزه و خستگی جسمانی بود. [۱]

ممکن است شما بیش از حد فشار آورده باشید. ما تی شرت هایی با «روزهای تعطیل نیست» و «بخور، بخواب، کار کن، تکرار کن» می بینیم، و این احساس را به ما القا می کند که هر چیزی که می خواهیم در طرف دیگر است، در حالی که در واقع، ساییدن می تواند ما را کاملاً احساس کند. تخت.

ما در واقع باید با شادی، امکان و پتانسیل لحظه حال ارتباط برقرار کنیم و در عین حال چشم انداز خود را برای زندگی بهتر بسازیم، و برای انجام این کار، باید خودمراقبتی را در “باید”های خود برای زندگی خود وارد کنیم. شما باید به معنای واقعی کلمه، یک آیین مراقبت از خود را به خود تحمیل کنید.

اکنون، برای برخی از شما، این بسیار عجیب به نظر می رسد. ممکن است فکر کنید: “یعنی من باید متوقف شوم؟” حتی ممکن است برای ماساژ دادن خود یا نشستن ساکت و خواندن کتاب نیاز به اراده بیشتر از حد انتظار داشته باشید. به نظر می رسد برخلاف اهداف شما باشد، مانند یک عامل بازدارنده، یک مانع، یک دست انداز در جاده که سعی می کند شما را از مسیر خارج کند، در حالی که در واقع، این تعهد به مراقبت از خود شما را دقیقاً با کجا و چه کسی باید باشید، هماهنگ می کند.

هدف این است که کارهای جدیدی انجام دهید تا خود را دوباره زنده کنید – از ماساژ گرفتن، دوچرخه سواری، قدم زدن در طبیعت، لذت بردن از کلاس هنر، شرکت در یوگا و شروع یک دوره جدید – نه هر اکنون و دوباره اما به عنوان یک اولویت روزانه.

حتی چیزی به سادگی خاموش کردن صفحه نمایش بعد از ساعت ۸:۳۰ شب، هدیه مراقبت از خود به خودتان است. وقت آن است که روی خودتان سرمایه گذاری کنید . این تنها وسیله ای است که از خطر فرسودگی شغلی طفره می رود و از ترن هوایی گیج کننده و گیج کننده که به طور ناگهانی همه چیز را متوقف می کند، اجتناب می کند.

برای تندتر رفتن، سرعت خود را کم کنید. این به شما امکان می‌دهد هوشمندانه‌تر و سخت‌تر کار کنید — برای بهینه‌سازی و زمانی که احساس می‌کنید شروع به فرورفتن کرده‌اید و اهداف بزرگ خود را از دست می‌دهید.

وقتی متوجه این موضوع شدید، یاد بگیرید که تصدیق کنید که وقت آن رسیده است که مسیر را اصلاح کنید و خودتان را به سمت هدایت سلامت درونی خود برگردانید. بهتر است، آن را به یک اولویت روزانه تبدیل کنید – یک قانون. مطمئن باشید که از فرورفتگی‌ها اجتناب کرده و از زمین‌های بایر فرسودگی شغلی که با پتانسیل انسانی محدود خوانده می‌شود، طفره می‌روید.

۲. وقتی به خودتان فشار نمی آورید

طرف دیگر فرسودگی شغلی که باعث از دست دادن علاقه می شود این است که ممکن است بیش از حد راحت باشید. می دانم عجیب به نظر می رسد، اما راحتی راهی دارد که همه چیز را پیش پا افتاده کند. هیچ خطر، هیچ ماجراجویی، هیچ تلاش شجاعانه ای برای پیگیری وجود ندارد، و این یک مشکل است.

به عنوان انسان، وقتی به خود فشار نمی آوریم، در حال رشد نیستیم، و از آنجا که همه زندگی رشد است، منطقی است که علاقه ما به زندگی شروع به کاهش کند. راه حل سریع این موضوع این است که برخی از فعالیت‌ها را انجام دهید که از آن‌ها می‌ترسید که نیاز دارند انرژی خود را افزایش دهید، عمیق‌تر فکر کنید و با نقاط قوت درونی‌تان ارتباط برقرار کنید.

باز هم، شما را ملزم می کند که اقداماتی انجام دهید و با داوطلب شدن یا جستجوی مرزهای جدید برای فتح خود را در مسیر موفقیت قرار دهید. هنگامی که متوجه شدید این جرقه درونی برای زندگی به آرامی شروع به محو شدن می کند، خود را با انجام اقداماتی که به نظرتان چالش برانگیز است، اما آن را برای شما مفید می دانید هدایت کنید.

برای مثال، سعی کنید فرصتی برای ارائه یک موضوع تخصصی که در مورد آن می‌دانید به شرکت ارائه دهید یا با طراحی یک طرح منطقه‌ای برای یک بازار جدید و سپس درخواست ارائه آن به مدیریت، تلاش کنید.

هنگامی که این اقدامات را انجام می دهید، به خود نشان می دهید که به خود اعتماد دارید، درگیر راه معجزه آسای زندگی هستید و آماده ماجراجویی هستید.

به اندازه کافی خنده دار، این نیز به خودی خود یک عمل مراقبت از خود است. این نوع اقدامات هدفمند به سرعت شما را از شیار روزمره خود دور می کند و از شما می خواهد که بازی ذهنی و احساسی خود را بالا ببرید و در عین حال شما را به دنبال جاه طلبانه ترین نسخه خود نگه می دارد.

۳. سود سهام پرداخت می کند

خواب یکی دیگر از عواملی است که می تواند به علاقه شما ضربه بزند و باعث بی قراری آن شود.

خواب مساوی است با بهبودی، و به جای اینکه این را به عنوان زمان استراحت تلقی کنید، باید به آن نگاه کنید که به بدن و مغز شما اجازه می دهد بهترین کار خود را انجام دهد، اطلاعات را پردازش کند، به شما اجازه می دهد قوی تر برگردید، سروتونین خود را متعادل کنید تا سطوح دوپامین را دوباره پر کند، و ترمیم کند. رشد.

شاید متوجه شده باشید که بهترین ایده ها زمانی به وجود می آیند که زیر دوش هستید یا در یک مزرعه راه می روید. دلیلش این است که سر و صدا را رها می کنیم و آنقدر آرام می گیریم که اجازه می دهیم دوپامین و خلاقیت بالا برود.

۴. شما در بلاتکلیفی گیر کرده اید

بیدار می شوی، کار می کنی، می خوری، و می خوابی… بیدار شو، کار کن، بخور، و بخواب… بیدار شو، کار کن، بخور و بخواب.

این فعالیت‌ها را به اندازه کافی چند برابر کنید، وب‌گردی و یوتیوب بی‌معنایی را انجام دهید، و به شما تبریک می‌گوییم – شما خود را در وسط یک بی‌حرکتی قرار داده‌اید.

گیر افتادن در یک شیار مانند گیر افتادن در وسط ناکجاآباد با چیزی جز کراکر نمکی و آب است. به نظر می رسد که شما چاره ای ندارید جز اینکه هر روز همان غذای ملایم و بدون طعم را بخورید. شما این کار را به این دلیل انجام می دهید که مجبور هستید، نه به این دلیل که می خواهید.

خوش شانس شما، می توانید با تزریق فعالیت های جدید و چالش برانگیز به زندگی خود، خود را از آن رکود خارج کنید و علایق خود را با خارج شدن از منطقه آسایش خود دوباره فعال کنید.

۵. هدف شما به اندازه کافی بالا نیست

صرف نظر از اینکه در زندگی به دنبال چه چیزی هستیم، این میزان آرزوی ما برای رسیدن به اهدافمان است که برای تحقق آنها بسیار مهم است. متأسفانه، بسیاری از افراد سعی می کنند خواسته های خود را محدود کنند و به خود و دیگران می گویند که نیازی به موفقیت باورنکردنی ندارند.

با این حال، این نوع تفکر خطرناک است. وقتی دامنه آرزوهای خود را محدود می کنیم، آنچه را که برای رسیدن به اهداف و موفقیت در زندگی مایل به انجام آن هستیم، محدود می کنیم. وقتی این اتفاق می‌افتد، دامنه انگیزه و علاقه خود را به هر فعالیت معین و احساس رضایت کلی محدود می‌کنیم.

فقدان اهداف هیجان انگیز و مطلوب به راحتی انگیزه شما را پایین می آورد و باعث می شود احساس کنید دیگر به چیزی علاقه ندارید.

راه حل این مشکل چیزی است که به عنوان قانون ۱۰X شناخته می شود، که بیان می کند: شما باید اهدافی را ۱۰ برابر آنچه فکر می کنید می خواهید تعیین کنید و سپس ۱۰ برابر آنچه فکر می کنید برای رسیدن به آن اهداف لازم است انجام دهید. [۲]

در حالی که برخی از افراد به شما خواهند گفت که تعیین اهداف غیرممکن انگیزه را از بین می‌برد و بهتر است «کم وعده دهید و بیش از حد عمل کنید»، این طرز فکر احمقانه است. اهداف ۱۰X (که معمولاً به آنها اهداف کششی گفته می شود) فقط شما را برای انجام کارهای بیشتر و تلاش بیشتر از قبل ترغیب می کند. [۳]

علاوه بر این، حتی اگر در دستیابی به اهداف و جاه طلبی های سطح ۱۰X خود کوتاهی کنیم، باز هم بهتر است از دستیابی به یک هدف بزرگ کوتاهی کنیم تا اینکه صرفاً به یک هدف کوچک دست یابیم. اگر به اندازه کافی بالا هدف گذاری کنید، بیشتر از خودتان مطالبه خواهید کرد و در پیگیری یک هدف بزرگ بهتر خواهید شد.

با این وجود، تعیین یک هدف بالا تنها اولین قدم است. گام بعدی این است که ده برابر مقداری که فکر می کنید برای رسیدن به آن هدف لازم است اقدام کنید.

راه هایی برای پر کردن از درون

سخت ترین چیز در مورد حفظ هر سطح عالی از موفقیت این است که بدانید برای رسیدن به رضایت در حین مبارزه با خواسته های زندگی چه کاری باید انجام دهید. زمانی که علاقه خود را از دست می دهید این کار حتی سخت تر می شود.

شما مسیری را که باید دنبال کنید می‌دانید، اما با وجود وقفه‌ها، بدخلقی‌های دیگران، گریه‌های نوزادان، هوای بد و هر چیز دیگری که سعی می‌کند شما را در جای خود نگه دارد، در تلاش برای حفظ همه چیز (از جمله مراقبت از خود) گرفتار شده‌اید.

عنصر رشد همه اینها از دور ماندن از سر و صدا و اولویت دادن به خودآگاهی در مورد احساس خود ناشی می شود تا بتوانید در صورت نیاز خود را تنظیم کنید. این امر ناشی از انجام روزانه مراقبت از خود با وجود آزار و اذیت و نیاز به احترام گذاشتن به احساساتمان، مانند ناامیدی و درست بودن است.

موفقیت اینجاست، نه تنها در دسترس است، بلکه رسیده است. درون است و ما باید برای محافظت از آن بجنگیم.

هر روز، هرکدام از ما مجموعه‌ای از متغیرها را داریم، اما تصمیم می‌گیریم که چگونه تعامل کنیم، چه ببینیم، و چگونه عمل کنیم و رفتار کنیم. حفظ استانداردهای بالاتر چیزی است که میانه روی را کاهش می دهد و به شما امکان می دهد مجموعه جدیدی از اصول را برای خود اتخاذ کنید.

  • من روحیه شما را قبول نمی کنم.
  • من چیزی را که شما بیرون می آورید بر نمی دارم.
  • من حالات خوب، فراوانی، و تشخیص حضور روحی که در اطرافم وجود دارد را متوقف نخواهم کرد.
  • من به درونم و بزرگترین پتانسیلم متصل هستم.

راهش این است که ببخشیم تا در آرامش باشیم—بدون توجه به اهانت هایی که ما را به هم می ریزد، انرژی ما را تحلیل می برد و ما را از آرامش موفقیت دور می کند، به جلو حرکت کنیم.

موفقیت در خاموش کردن صدا و انجام آن به هر حال یافت می شود. موفقیت این است که شما چه کسی هستید و چگونه انتخاب می کنید که پاسخ دهید.

وقتی برای ایجاد احساس شادی، الهام و زنده بودن به بیرون وابسته هستیم، مخزن عشق را در درون خود انکار می کنیم. راهنمایی درونی، عشق درونی و رضایت درونی جایی است که موفقیت بیرونی آغاز می شود، نه برعکس.

به طور کامل با آن درگیر شوید. دوباره آن را بخوانید و مطمئن شوید که آن را به طور کامل دریافت کرده اید. این سفر شماست.

رشد و موفقیت شما برای تجربه کردن، عشق ورزیدن و سپاسگزار بودن می تواند زندگی را بسازد، به اشتراک بگذارد و تغییر دهد.

نکته کلیدی این است که کاری جدید انجام دهید که برای شما نیز غنی باشد.

  • در طبیعت قدم بزنید. بگذارید ذهن شما جریان یابد – شاهد فراوانی و قدرت زندگی باشید.
  • ماساژ بگیرید. به خود اجازه دهید دوباره پر کنید و سوخت گیری کنید.
  • در کلاس بدنسازی شرکت کنید. سموم را روزانه عرق کنید.
  • با دوستان دوچرخه سواری کنید – از مکالمه الهام گرفته و زیبایی طبیعت لذت ببرید.
  • فعالیت جدیدی را شروع کنید و خود را به روی دنیا باز کنید.
  • یک تجربه جدید داشته باشید و با افراد الهام گرفته دیگر ملاقات کنید.
  • یک کتاب جدید بخوانید یا به یک ماجراجویی خودسازی بروید.
  • از چیزی که فکر می کنید همه معنی دارد جدا شوید.

فقط کاری را انجام دهید که به شما احساس زنده بودن کامل در این هواپیما می دهد – در این هاله. شناور. در حالت خوش بینانه با نگرش غیر شاکی و لبخند عمل کنید.

باور داشته باشید که همه چیز به نفع شما خواهد بود و جهان برای شما و خیر بزرگتر شما کار می کند. سعادت خود را زندگی کنید. مسئولیت داستانی را که می گویید به عهده بگیرید.

سخن نهایی

در خاتمه، یکی از دلایل اصلی که ما متوجه از دست دادن علاقه به زندگی می شویم این است که بیش از حد راحت شده ایم. راحتی یک توهم است. به طور مشابه، اگر بیش از حد بدون شادی سختی کشیده باشید یا خواب مناسب را در اولویت قرار نداده باشید، این منفی را احساس می کنید.

ما می خواهیم در تقاطع وظایف عمیقاً چالش برانگیز و در عین حال قابل دستیابی عمل کنیم. فقط ما انسانها سیم کشی شده ایم. ما مشکلاتی را دوست داریم که ما را ملزم به استفاده از عقل خود می کند.

این حالتی است که می‌توانیم در آن احساس جریان داشته باشیم – در حالی که احساس زنده بودن می‌کنیم، در یادگیری و رشد خود مؤثرتر باشیم.

“انسان به سادگی وجود ندارد، بلکه همیشه تصمیم می گیرد که وجودش چگونه باشد، در لحظه بعدی چه خواهد شد.” ویکتور ای. فرانکل

شما انتخاب می کنید که چه چیزی به ذهن شما می رسد. آنچه ذهن شما فکر می کند، آن را به خوبی تغذیه کنید.

برای مقاله کامل وقت ندارید؟ این را بخوانید.

فرسودگی شغلی یکی از دلایل اصلی از دست دادن علاقه شما به همه چیز است. برای خود وقت بگذارید و کارهایی را که دوست دارید انجام دهید یا کاری که فکرتان را پاک می کند را انجام دهید تا سرحال شوید.
راحت بودن نیز می تواند باعث بی علاقگی شود. مطمئن شوید که همیشه در شلوغی هستید و از امتحان کردن فرصت های جدید نمی ترسید.
 ذهن و بدن شما نیاز به استراحت دارند تا در حد مطلوب خود عمل کنند. اگر آنها از استراحت محروم باشند، بهره وری و توانایی شما برای تصمیم گیری درست کاهش می یابد که باعث می شود همه چیز در مسیر اشتباه پیش برود.
انجام کارهای مشابه در یک الگوی مشابه هر روز تمام لذت زندگی را از بین می برد. بسیار مهم است که چرخه را بشکنید فقط برای اینکه احساس کنید در حال زندگی کردن هستید، نه صرف آن.
اهداف جدیدی را تعیین کنید که می خواهید به آنها برسید و به مرور مجدد آنها ادامه دهید.

ارجاع

[۱] American Psychological Association: Burnout and stress are everywhere
[۲] Dean Bokhari: THE 10X RULE BY GRANT CARDONE: BOOK SUMMARY
[۳] Meaningful HQ: Smarter Faster Better, Part II: Stretch Goals + SMART Goals = SUCCESS

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *