بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

تقاضای اقتصادی: تعریف، عوامل تعیین کننده و انواع

رشد اقتصاد بر اساس تقاضا

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

تقاضای اقتصادی چیزی است که تجارت را پیش می برد. بدون تقاضای مصرف کننده، شرکت ها تمایلی به عرضه محصولات ندارند، زیرا با ورود به بازار هیچ درآمد یا سودآوری وجود ندارد. به عنوان یک جوینده کار یا یک کارمند، یافتن صنایع با تقاضای مصرف کننده بالا می تواند چشم انداز شغلی شما را ارتقا دهد و راهی برای استفاده از مجموعه مهارت های شما فراهم کند.

تعریف تقاضای اقتصادی چیست؟

تقاضای اقتصادی یک اصل است که به تقاضای مصرف کننده برای یک محصول خاص و همچنین قیمتی که آنها مایل به پرداخت برای آن محصول هستند اشاره دارد. در حالی که تقاضا به دلیل عوامل خارجی بسیار متغیر است، مفهوم اساسی این است که تقاضای اقتصادی با افزایش قیمت کاهش می یابد.

منحنی تقاضابه عنوان یک نمایش گرافیکی، منحنی تقاضا از چپ به راست به سمت پایین شیب دارد که نشان دهنده تقاضای کم در قیمت های بالا و تقاضای بالا در قیمت های پایین است. منحنی تقاضای اقتصادی معکوس منحنی عرضه است که از چپ به راست به سمت بالا متمایل می شود و با افزایش قیمت، افزایش عرضه را نشان می دهد. این به دلیل این واقعیت است که کسب و کارها زمانی که منجر به افزایش سودآوری می شود، محصول یا کالای بیشتری تولید می کنند.

چرا تقاضای اقتصادی برای شغل شما مهم است؟

اگر در امور مالی، حسابداری یا اقتصاد کار می کنید، تقاضای اقتصادی دلیل این است که شما شغل دارید و شرکت شما در تجارت است. درک تقاضای اقتصادی مستلزم کمی مطالعه است، اما هنگامی که اصول را رعایت کردید، می توانید دانش خود را برای کمک به برتری در مصاحبه به کار بگیرید، ایده های ابتدایی را برای همکاران توضیح دهید و درک خود را از شغل خود بهبود بخشید.

یکی دیگر از اصول اصلی تقاضای اقتصادی که مربوط به موقعیتی است که ممکن است داشته باشید یا بخواهید این است که به شما امکان می دهد پیش بینی کنید چه مقدار از یک کالا تولید می شود یا چه زمانی بهتر است تولید را کاهش دهید. این می تواند پول شرکت شما را در کوتاه مدت و بلندمدت صرفه جویی کند، وضعیت مالی شرکت را بهبود بخشد و جریان های نقدی را به سایر حوزه های تجارت خارج از تولید افزایش دهد.

علاوه بر تاثیرات فوق تقاضای اقتصادی بر شغل شما، تعیین تقاضای اقتصادی یکی از هزینه های عمده شرکت ها و مشاغل است. اگر پیش‌بینی‌های تقاضای اقتصادی نادرست باشد، می‌تواند پیش‌بینی‌ها را نادیده بگیرد، باعث افزایش سربار یا منجر به زیان خالص شود. به معنای ساده تر، تقاضا بازار محصولات شرکت شما را دیکته می کند. این امر درک تقاضای اقتصادی را برای بسیاری از متخصصان در طیف وسیعی از صنایع ضروری می کند.

عوامل تعیین کننده تقاضای اقتصادی

قانون تقاضا بیان می کند که – همه چیزهای دیگر برابر هستند – با افزایش قیمت ها، مقدار تقاضا کاهش می یابد. با این حال، عوامل خارجی می توانند در تقاضای اقتصادی نقش داشته باشند. این عوامل به عنوان عوامل تعیین کننده تقاضای اقتصادی شناخته می شوند. درک اینکه چگونه این عوامل تعیین کننده در تقاضای اقتصادی نقش دارند می تواند به شما به عنوان یک کارمند یا یک جوینده کار کمک کند تا پیش بینی فروش و سایر عوامل حیاتی را که بر درآمد تأثیر می گذارند، پیش بینی کنید.

انتظارات

انتظارات نقش بزرگی در تقاضای اقتصادی دارند. برای روشن شدن این موضوع، نگاهی به قیمت مسکن بیندازید. اگر مصرف کنندگان انتظار افزایش قیمت در آینده را داشته باشند، خانه ای می خرند و به خرید آن با قیمت فعلی (حتی اگر روزانه در حال افزایش باشد) ادامه می دهند. در ذهن آنها، آنها با خرید خانه خود با قیمت فعلی و اجازه دادن به افزایش ارزش خانه، ارزش بیشتری برای خانه خود به دست می آورند. همین را می توان در مورد کاهش قیمت ها گفت، اما برعکس. اگر قیمت خانه ها در حال کاهش باشد، مصرف کنندگان احتمال خرید کمتری دارند، زیرا معتقدند کاهش قیمت ادامه خواهد داشت.

سلیقه و مد

مصرف کنندگان یک دسته سختگیر هستند. با گذشت زمان، سلیقه، ترجیحات، احساسات و خواسته های آنها تغییر می کند. اگر تغییر به نفع یک محصول جدید باشد، تقاضا افزایش می یابد. وقتی اولویت ها بر خلاف یک محصول خاص باشد، تقاضا کاهش می یابد. به دلیل این تغییرات سلیقه ای، شرکت ها همواره به دنبال راه هایی برای افزایش محبوبیت برند خود از طریق بازاریابی و تبلیغات هستند. به عنوان مثال می توان به شرکت هایی با تغییرات لوگو یا شعار جدید برای ارتباط با بازار هدف خود اشاره کرد.

قیمت

با همه عوامل مساوی، قیمت مهمترین عامل تعیین کننده برای خرید یک محصول از سوی مصرف کنندگان است، یعنی تقاضای اقتصادی. در حالی که نقاط دورافتاده وجود دارد که قیمت های برتر را بر اساس کیفیت یک کالا می پردازند، قیمت همچنان حیاتی ترین جنبه تقاضا باقی مانده است. بنابراین، شرکتی که شما کار می‌کنید همواره در تلاش است تا قیمتی را تعیین کند تا سودآوری را بدون آسیب رساندن به تقاضای اقتصادی به حداکثر برساند.

قیمت خدمات یا کالاهای مرتبط

وقتی قیمت کالاها افزایش می یابد، تقاضا برای آن کاهش می یابد. اما این افزایش قیمت می تواند بر کالاهای مکمل نیز تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر یک رایانه Dell خریداری کرده باشید و اپل با رایانه دیگری وارد بازار شود که مدل شما را منسوخ می کند، تقاضای شما و دیگران کاهش می یابد. همین ایده اغلب در صنعت خودرو اتفاق می افتد. هنگامی که قیمت بنزین افزایش می یابد، تقاضا برای خودروهای اقتصادی افزایش می یابد، در حالی که تقاضا برای گازسوز کاهش می یابد.

درآمد

اگر درآمد افزایش یابد، مصرف کنندگان قدرت خرج بیشتری خواهند داشت. در بیشتر موارد، آنها محصولات بیشتری می خرند. اگر درآمد آنها کاهش یابد نیز همینطور است. مصرف کنندگان قدرت خرید کمتری خواهند داشت و تقاضا کاهش می یابد. مطلوبیت حاشیه ای نیز مفهومی است که باید آن را در پیوند بین تقاضا و درآمد لحاظ کنید. این ایده بیان می کند که مصرف کنندگان مقدار متناسبی از یک محصول را در مقایسه با افزایش درآمدشان خریداری نمی کنند. برای مثال، مصرف‌کننده‌ای که ناگهان درآمد بیشتری دارد، ممکن است استیک بیشتری بخرد. با این حال، آنها به ۵۰ استیک به طور همزمان نیاز ندارند، زمانی که یک یا دو استیک هوس آنها را برآورده می کنند. این گونه است که می توانید در مورد سودمندی حاشیه ای و راهی عالی برای توضیح آن به همکاران یا مشتریان فکر کنید.

کالاهای نامرغوب

تقاضا برای کالاهای کم ارزش اغلب با درآمد همراه است. هنگامی که درآمد افزایش می یابد، تقاضا برای محصولات غیر نام تجاری کاهش می یابد زیرا مصرف کنندگان ارزش درک بالاتری برای مارک های نام دارند. وقتی درآمد کاهش می‌یابد، تقاضا برای کالاهای پایین‌تر افزایش می‌یابد زیرا مصرف‌کنندگان محصولی را برای رفع نیازهای خود می‌یابند نه اینکه محصولی را صرفاً با شناسایی برند خریداری کنند.

تعداد خریداران در بازار

تعداد خریداران در یک بازار خاص نیز می تواند تقاضا را افزایش دهد. وقتی خریداران بیشتری برای یک کالا یا خدمات در بازار هستند، تقاضا افزایش می یابد. این اصل به عنوان تقاضای کل نیز شناخته می شود.

کالاهای جایگزین

اگر قیمت یک محصول افزایش یابد، می تواند مصرف کنندگان را مجبور به خرید محصولات جایگزین کند. به عنوان مثال، افزایش قیمت تراکتور جان دیر ممکن است افزایش یابد. این می تواند تقاضا برای John Deere را کاهش دهد، اما تقاضا برای تراکتور Case International با امکانات مشابه با قیمت کمتر را افزایش می دهد. با این حال، این ممکن است بر همه مشتریان، به ویژه آنهایی که وفاداری قوی به برند دارند، تأثیر نگذارد.

به عنوان یک کارمند، کنترل کمی بر عوامل تعیین کننده تقاضا دارید. با این حال، دانستن اینکه چه چیزی باعث نوسان تقاضا می‌شود می‌تواند به شما کمک کند تصویر بزرگ‌تری را در شرکت یا بازار کلی ببینید.

انواع مختلف تقاضای اقتصادی

شرکت ها و شرکت ها بودجه زیادی را صرف درک تقاضا برای محصولات خود می کنند. این آنها را قادر می سازد تا بدون از دست دادن پول به دلیل تولید بیش از حد یا سایر عوامل، محصول خود را به مصرف کنندگان یا سایر مشاغل عرضه کنند. به عنوان یک کارمند، درک اینکه شرکت شما تحت چه نوع تقاضایی قرار می گیرد، یک روش تجاری خوب است. در اینجا نگاهی به انواع مختلف تقاضای اقتصادی داریم.

بازار و تقاضای فردی

تقاضای فردی عبارت است از تقاضای اقتصادی برای یک محصول با قیمت معین توسط یک مصرف کننده. سلایق مشتری، کیفیت درک شده و وفاداری به برند همگی بر تقاضای فردی تأثیر می گذارند. تقاضای بازار که به عنوان تقاضای کل نیز شناخته می شود، کل تقاضای اقتصادی تمام تقاضاهای فردی در یک بازار خاص است.

تقاضای شرکت و صنعت

تقاضا برای محصولات با قیمت معین در یک دوره زمانی از یک واحد واحد به عنوان تقاضای شرکت شناخته می شود. تقاضای صنعت، کل تقاضای کل برای محصولات در یک صنعت است. تقاضای شرکت اغلب به عنوان درصدی از تقاضای صنعت برای اندازه گیری سهم بازار بیان می شود. به عنوان مثال، تقاضا برای محصولات پپسی، تقاضای شرکت است، اما تنها درصدی از کل تقاضای صنعت برای نوشیدنی ها را تشکیل می دهد.

تقاضای کوتاه مدت و بلند مدت

همانطور که از نام آن پیداست، تقاضای کوتاه مدت برای یک محصول، تقاضای اقتصادی در مدت زمان کوتاه تری است. تقاضای کوتاه مدت کشش دارد، به این معنی که تغییرات قیمت، مدها و ضرورت ها را شدیدتر از تقاضای بلندمدت منعکس می کند. به عنوان مثال، لباس‌های زمستانی فقط در ماه‌های سردتر پوشیده می‌شوند و این تقاضا را در مقایسه با لباس‌هایی که در تمام طول سال می‌پوشند کوتاه‌مدت می‌کند. قیمت باعث می شود تقاضای کوتاه مدت به شدت نوسان کند. تقاضای بلند مدت به تقاضای مصرف کنندگان برای محصولات در مدت زمان طولانی تری اشاره دارد. این تقاضا تقریباً با توجه به قیمت تغییر نمی کند. در عوض، تقاضای بلندمدت بر اساس تبلیغات و تبلیغات توسط یک شرکت، در دسترس بودن جایگزین ها و رقابت تغییر می کند.

تقاضای بازار و بخش بازار

تقاضای بازار، تقاضای کل تمام مصرف کنندگانی است که یک نوع محصول را خریداری می کنند. از سوی دیگر، تقاضای بخش بازار به زیرمجموعه خاصی از تقاضای بازار، یعنی سن، نژاد، جنسیت و انواع دیگر عوامل جمعیتی اشاره دارد.

تقاضای کالاهای فاسد شدنی و بادوام

کالاهای بادوام به هر محصولی گفته می شود که بیش از یک بار در چرخه عمر خود قابل استفاده باشد. کالاهای فاسد شدنی اقلامی هستند که فقط یک بار مصرف دارند. در حالی که هر دو نوع کالا خواسته های مصرف کنندگان را برآورده می کنند، اقلام بادوام در بلندمدت ارزش بیشتری دارند. علاوه بر این، کالاهای بادوام نیز به مرور زمان نیاز به جایگزینی دارند (ماشین، کفش، لباس)، بنابراین تقاضای بازار پس از خرید اولیه همچنان برای آنها وجود دارد.

تقاضای منتخب و خودمختار

تقاضای خودمختار که به عنوان تقاضای مستقیم نیز شناخته می شود، زمانی است که تقاضا برای یک محصول مستقل از سایر کالاهای موجود در بازار باشد. تقاضای مشتق شده یک تقاضای اقتصادی است که به طور مستقیم با تقاضا برای محصول دیگر همبستگی دارد. به عنوان مثال، اگر تقاضا برای لاستیک افزایش یابد، تقاضا برای لاستیک به نسبت افزایش می یابد.

تقاضای درآمد

درآمد یک عامل تعیین کننده تقاضای اقتصادی است، بنابراین به راحتی می توان فهمید که چرا نوع تقاضای خود را دارد. تقاضای درآمد عبارت است از تمایل مصرف کننده برای خرید محصول معین در سطح درآمد و قیمت معین. اگر درآمد کاهش یابد، تقاضا کاهش می یابد. اگر درآمد افزایش یابد، تقاضا افزایش می یابد.

تقاضای قیمت

تقاضای قیمت به مقدار کالای معینی که مصرف کننده با قیمت معین خریداری می کند، اشاره دارد. برخلاف تقاضای درآمد، تقاضای قیمت رابطه معکوس بین قیمت و تقاضای کلی دارد. با افزایش قیمت، تقاضا کاهش می یابد و بالعکس.

تقاضای متقابل

این نوع تقاضای اقتصادی بر تعداد جایگزین ها و محصولات مرتبط در یک بازار خاص متمرکز است. هنگامی که قیمت یک محصول خاص بالا می رود، تقاضای متقاطع حکم می کند که جایگزین آن افزایش تقاضا را شاهد باشد. نمونه ای از تقاضای متقابل این است که اگر قیمت شیر ​​گاو سر به فلک بکشد، تقاضا برای شیر بادام، شیر سویا و سایر جایگزین های شیر افزایش می یابد.

انواع تقاضا بسته به صنعت و شرکت متفاوت است، اما دانش و علاقه به انواع تقاضای اقتصادی به شما کمک می کند تا ماموریت و اهداف بخش، شرکت یا کارفرمای بالقوه خود را درک کنید. با این حال، لازم نیست در همه انواع خواسته ها متخصص شوید. در عوض، انرژی و مطالعه خود را بر روی مواردی متمرکز کنید که بر صنعت شما تأثیر می گذارد.

برخی از شرکت ها فقط باید با یک نوع تقاضا سر و کار داشته باشند، در حالی که برخی دیگر کمتر از دو یا بیشتر هستند. هنگامی که انواع تقاضای اقتصادی شرکت یا کارفرمای احتمالی خود را شناسایی کردید، می توانید نقش شغل خود و چگونگی افزایش اثربخشی و کارایی خود را در موقعیت خود بهتر درک کنید.

رابطه بین عرضه و تقاضا

تئوری ها و اصول پشت تقاضای اقتصادی پیچیده هستند، اما حتی آگاهی جزئی از نحوه عملکرد تقاضای اقتصادی می تواند افق های شما را گسترش دهد و ارزش شما را برای یک شرکت افزایش دهد. با استفاده از این درک از تقاضای اقتصادی، می توانید در مصاحبه بعدی خود را تحت تاثیر قرار دهید یا نقش خود را در موقعیت فعلی خود به سطح بعدی ببرید.

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *