متخصصان کسب و کار از تکنیک های مختلفی برای ارزیابی فرآیندها و عملکرد یک شرکت استفاده می کنند. بنچمارک یک استراتژی تجاری مهم است که شامل اندازه گیری عملیات و خروجی سازمان برای شناسایی زمینه های بهبود است. استفاده از معیارها در محل کار می تواند به شما کمک کند تا نقاط قوت و ضعف را بسنجید و یک استراتژی روشنگر برای رشد ایجاد کنید.
در این مقاله از ایوسی، ما توضیح میدهیم که بنچمارک چیست، اهداف آن را بررسی میکنیم، هشت نوع بنچمارک را مورد بحث قرار میدهیم و یک مثال معیار را به اشتراک میگذاریم تا به شما در درک نحوه عملکرد این تکنیک کمک کند.
بنچمارک چیست؟
بنچمارک فرآیندی است که یک کسبوکار برای مقایسه عملیات، فرآیندها و محصولات یک تیم با سایر تیمها برای به دست آوردن بینش از آن استفاده میکند. معیارسنجی میتواند کیفیت و اثربخشی سیاستها، استراتژیها، برنامهها، خدمات، محصولات و فرآیندهای درون یک سازمان را اندازهگیری کند و به رهبران، اعضای تیم و سهامداران کمک کند تا عملیات و نتایج کسبوکار را بهبود بخشند. میتوانید در صنعت خود معیارسنجی انجام دهید یا آن را برای بررسی بازار گستردهتر گسترش دهید. این فرآیند همچنین می تواند اهداف سازمانی کوتاه مدت و بلند مدت را تعیین کند.
موارد مرتبط: ۷ نوع معیار برای سنجش موفقیت کسب و کار
اهداف محک زدن
در زیر برخی از اهداف معیار برای کمک به درک اینکه چرا این فرآیند در محل کار مهم است آورده شده است:
-
به تیم ها کمک می کند تا رقابتی باقی بمانند: درک نحوه عملکرد سایر سازمان ها ممکن است به شما کمک کند مزیت رقابتی ایجاد کنید که یک محصول یا خدمات را از سایر پیشنهادات موجود در بازار متمایز می کند.
-
بهبود مستمر را امکان پذیر می کند: بسیاری از سازمان ها بهبود مستمر را در اولویت قرار می دهند که ارزیابی مستمر و بهبود فرآیندها است و معیارسنجی می تواند ابزار مفیدی برای متخصصان بهبود مستمر باشد.
-
جمعآوری دادهها را تشویق میکند: بیشتر روشهای معیارسنجی از شما میخواهند که دادههای کمی درباره بخشهای داخلی، فرآیندها و نتایج را جمعآوری و تجزیه و تحلیل کنید، که ممکن است به شما و هم تیمیهایتان در ارزیابی عملکردتان کمک کند.
-
به مدیریت مالی کمک می کند: معیارسنجی ممکن است فرصت هایی را برای کاهش هزینه ها، افزایش فروش و افزایش سود نشان دهد که ممکن است برای رشد کارفرمای شما مفید باشد.
مطالب مرتبط: نحوه نوشتن طرح بهبود مستمر محل کار در ۵ مرحله
۸ نوع محک زدن
در اینجا برخی از انواع اصلی بنچمارکینگ کسب و کارهایی که ممکن است استفاده کنند آورده شده است:
۱. معیارهای استراتژیک
معیار استراتژیک فرآیند تجزیه و تحلیل بهترین شیوه ها و استراتژی های برنده موفق ترین شرکت ها و پیاده سازی آن استراتژی ها در عملکرد خود است. معیارهای استراتژیک معمولاً بر شرکتهایی در بازار عمومی متمرکز میشوند، بنابراین ممکن است از شرکتهایی در صنایع دیگر الهام بگیرید. بسیار مهم است که استراتژیهای سازمانهای دیگر را بر این اساس تنظیم کنید تا آنها را برای تیم خود منحصر بفرد کنید و آنها را برای متناسب با صنعتی که در آن کار میکنید و مشتریانی که به آنها خدمات میدهید، نوآوری کنید.
مطالب مرتبط: نحوه انجام تجزیه و تحلیل رقبا
۲. معیار عملکرد
معیار عملکرد شما را تشویق میکند تا دادههای عددی را برای اندازهگیری عملکرد تیم جمعآوری و ارزیابی کنید. این معمولاً به مجموعهای از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) نیاز دارد که معیارهایی هستند که پیشرفت به سمت اهداف را دنبال میکنند. بهتر است به KPIهایی تکیه کنید که با اولویت های سازمان همسو هستند. این معیارها می توانند مؤلفه هایی مانند قیمت، کیفیت، کارایی و رضایت مشتری را اندازه گیری کنند. ممکن است از نتایج معیارهای عملکرد برای بهبود محصولات و خدمات خود و افزایش موقعیت خود در بازار استفاده کنید.
مطالب مرتبط: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟ مثال ها، بهترین روش ها و نحوه ایجاد آنها
۳. محک زدن فرآیند
محک گذاری فرآیندها، فرآیندها و عملیات خاص شرکت های با عملکرد بالا را در صنعت بررسی می کند. این نوع معیار ممکن است به شما در شناسایی فرصت هایی برای افزایش کارایی عملیاتی و اجرای بهترین شیوه ها کمک کند. محک زدن فرآیند معمولاً به سازمان ها کمک می کند تا فرآیندهای فعلی خود را در بخش ها تعریف کنند و درک کنند که چگونه با استانداردهای صنعت مقایسه می شوند.
مرتبط: مدیریت عملیات: هر آنچه که باید بدانید
۴. معیار خارجی
بنچمارک خارجی یا معیار رقابتی رویکردی است که در آن موقعیت یک تیم را با رقبای آن مقایسه می کنید. هنگام انجام معیارهای خارجی، ممکن است معیارهای رقبا را بررسی کنید و داده های بازار را تجزیه و تحلیل کنید تا یاد بگیرید چگونه رقابتی باقی بمانید. این روش معیار معمولاً از داده های عینی استفاده می کند تا اطمینان حاصل شود که یافته ها بی طرفانه و مبتنی بر واقعیت هستند.
بیشتر بخوانید: معیار رقابتی چیست؟
۵. معیارهای داخلی
معیارهای داخلی عملکرد یک بخش یا واحد تجاری را در برابر دیگری در همان سازمان اندازه گیری می کند. این می تواند به شما کمک کند تا کارآمدترین یا سودآورترین ابتکارات را تعریف کنید و درک کنید که کدام بخش ممکن است به منابع یا پشتیبانی اضافی نیاز داشته باشد. معیارهای داخلی می تواند برای سازمان های بزرگی که شامل تیم ها یا پروژه های مستقل زیادی هستند مفید باشد.
مطالب مرتبط: نحوه نوشتن تحلیل (با اهمیت و نکات)
۶. معیارهای عمومی
معیارهای عمومی به این موضوع توجه میکنند که چگونه دو شرکت در صنایع مختلف ممکن است فعالیتهای تجاری متفاوتی مانند بازاریابی ایمیلی یا رویههای حقوق و دستمزد را اجرا کنند. این رویکرد گسترده برای محک زدن معمولاً شما را تشویق میکند تا در مورد بهترین شیوههای عمومی برای کسبوکار فکر کنید و در مورد چگونگی پیادهسازی ارزشهای سازمانی در تیمها و فرآیندهای مختلف فکر کنید. معیارهای عمومی نمای سطح بالایی از شیوه های تجاری ارائه می دهد و به شما کمک می کند تا نحوه عملکرد تیم و سایر تیم ها را درک کنید.
۷. معیار عملکردی
معیار عملکردی به شما امکان می دهد عملکردهای یک سازمان را با همان عملکردها در سازمان دیگر مقایسه کنید. این ممکن است به شما کمک کند تا درک کنید که چگونه استراتژی های تخصصی تیم شما با استراتژی هایی که شرکت های دیگر استفاده می کنند مقایسه می شود و به شما امکان می دهد در مورد روندها به روز بمانید. به عنوان مثال، اگر برای یک رستوران زنجیره ای کار می کنید، می توانید استفاده تیم بازاریابی از رسانه های اجتماعی را با استفاده یک برند مد از رسانه های اجتماعی مقایسه کنید.
۸. معیار بین المللی
این رویکرد به بازار جهانی نگاه می کند تا بهترین شیوه ها و فرآیندهای مورد استفاده در سراسر جهان را شناسایی و تجزیه و تحلیل کند. مقایسه شیوههای کسبوکار خود با سازمانهای دیگر کشورها ممکن است به شما کمک کند موقعیت خود را در بازار جهانی درک کنید و در مورد نحوه عملکرد رشته خود در سایر زمینهها بیشتر بدانید. معیار بین المللی ممکن است برای شرکت های جهانی که به دنبال تبدیل شدن به رهبران جهانی در صنعت خود هستند مناسب باشد.
مطالب مرتبط: استراتژی جهانی چیست؟ (با انواع و مثال ها)
نحوه تکمیل فرآیند محک زدن
این مراحل را دنبال کنید تا به شما در هنگام بنچمارک کمک کند:
-
یک طرح معیاری تهیه کنید. اولین قدم این است که تعریف کنید چه نوع معیاری برای شما سودمندتر است و مشخص کنید از چه نوع اندازه گیری هایی می توانید برای انجام آن استفاده کنید. ممکن است به شناسایی سوالات خاصی که می خواهید به آنها پاسخ دهید کمک کند، مانند اینکه چگونه می توانید هزینه های فناوری را کاهش دهید یا اینکه آیا فرآیند تولید شما کارآمد است.
-
کسب و کارهایی را که قصد مقایسه آنها را دارید شناسایی کنید. در مرحله بعد، درباره کسب و کارهایی که میتوانید در فرآیند محک زدن خود بررسی کنید، تحقیق کنید. اگر میخواهید فعالیتها را با شرکتهایی در همان صنعت خود، در بازار مصرف عمومی یا هر دو مقایسه کنید، فکر کنید.
-
جمع آوری اطلاعات. هر داده ای را که ممکن است به شما در مقایسه موثر شرکت با شرکت هایی که برای تجزیه و تحلیل و مقایسه انتخاب کرده اید کمک کند جمع آوری کنید. هر ابزاری را که می خواهید برای کمک به جمع آوری داده ها مانند نظرسنجی ها، برنامه های نرم افزاری یا تحقیقات مصرف کننده استفاده کنید، پیاده سازی کنید.
-
داده ها را تجزیه و تحلیل کنید. تجزیه و تحلیل کامل را برای تعیین شکاف های عملکرد و یافتن راه حل هایی برای پر کردن آن شکاف ها تکمیل کنید. یافته های خود را با هر یک از طرف های مرتبط مانند همکاران یا ذینفعان به اشتراک بگذارید تا به تیم شما کمک کند تا بفهمد چگونه باید عمل کند.
-
اجرا و بهبود بخشد. در نهایت، از تجزیه و تحلیل خود برای اجرای فرآیندها و استراتژی های جدیدی استفاده کنید که ممکن است به شما در بهبود عملیات و نتایج کمک کند. ممکن است انجام فرآیند محک زدن به طور نیمه منظم مفید باشد تا اطمینان حاصل شود که از روندهای بازار به روز می شوید.
مثال بنچمارک کسب و کار
مثال زیر نمونه ای از معیارهای کسب و کار است:
یک خردهفروش آنلاین لباس که کسبوکارش شامل پر کردن سفارشهای مشتریانی است که به صورت آنلاین ارسال میشوند و آن سفارشها را به مشتریان خود تحویل میدهند، میخواهند از معیار برای افزایش بهرهوری استفاده کنند. آنها تحقیقات خود را انجام می دهند و متوجه می شوند که رقیب برتر آنها دو برابر سریعتر سفارش ها را تحویل می دهد. آنها ممکن است معیارهای بیشتری را در خارج از صنعت خود انجام دهند تا کشف کنند که یک توزیع کننده عمده فروشی پیشرو می تواند سه برابر سریعتر از آنها سفارشات را تکمیل و تحویل دهد.
با توجه به این فرصت برای بهبود فرآیند، شرکت اصلی فرآیندها و استراتژی های این رقبا را تجزیه و تحلیل می کند. آنها یاد می گیرند که از فناوری کارآمدتری برای بسته بندی اقلام و شراکت با شرکت های حمل و نقل مختلف استفاده می کنند. سازمان استراتژی های مشابهی را برای رقابت در بازار اتخاذ می کند.