آخرین باری که برای گرفتن یک تصمیم مهم به قلب خود تکیه کردید چه زمانی بود؟ یادگیری اینکه چه زمانی (و چه زمانی نباید) به قلب خود اعتماد کنید، میتواند در موقعیتهای حرفهای و شخصی، بازی را تغییر دهد.
با این حال، دل شما همیشه بزرگترین منبع حقیقت نیست. برای گرفتن بهترین تصمیم، مهم است که پاسخ های درونی خود را بشناسید و بفهمید که از کجا می آیند. بنابراین بیایید نگاهی دقیقتر به اعتماد به قلب خود داشته باشیم، غرایز درونی چه احساسی دارند و چه زمانی برای حمایت از تصمیم خود به شواهد بیشتری نیاز دارید.
اعتماد به قلب خود به چه معناست؟
اعتماد به قلب به معنای پیروی از احساسات فیزیکی است که بدن به شما می دهد که تصمیم درست یا اشتباهی می گیرید. آنها احساسات شهودی هستند که زمانی رخ می دهند که نورون های قلب شما با نورون های مغز شما ارتباط برقرار می کنند. |
این پاسخ ها در طول زمان ساخته می شوند و از تجربیات قبلی مطلع می شوند. به عنوان مثال، یک جدایی آسیب زا می تواند پاسخ شهودی شما را شکل دهد تا از آسیب دیدن شما محافظت کند. ممکن است این احساس را داشته باشید که هر رابطهای بعد از آن رابطه دشوار، هر چقدر هم که واقع بینانه باشد، بد خواهد شد.
این نوع فرافکنی می تواند شما را از همه روابط خوب یا بد باز دارد. بنابراین، مهم است که بتوانیم واکنش های درونی خود را بشناسیم و ارزیابی کنیم تا آگاهانه ترین تصمیمات خود را بگیریم.
چه احساس غم انگیزی دارد
آیا تا به حال این احساس آزاردهنده را داشته اید که چیزی درست نیست؟ یا آیا بعد از تصمیم گیری به طور ناگهانی احساس وضوح یا آرامش پیدا کرده اید؟ هر دو نمونه هایی از غریزه دلی هستند. وقتی بدنتان سعی می کند چیزی به شما بگوید، می توانید هم پاسخ های مثبت و هم منفی را تجربه کنید.
احساسات درونی شما می تواند به طرق مختلف ظاهر شود و هر فرد کمی متفاوت است. برخی از علائم رایج احساس دلی عبارتند از:
- “پروانه” یا حالت تهوع معده
- کف دست های خیس یا عرق کرده
- تنش یا سفتی عضلانی
- سفتی، احساس فرو رفتن یا احساس آرامش در قفسه سینه
- یک حس ناگهانی وضوح
- رویاهای واضح
- افزایش ضربان قلب
ارتباط بین مغز و قلب
دل (قلب) عضوی باورنکردنی است و تنها عضوی است که میزبان سیستم عصبی خود مستقل از مغز است – سیستم عصبی قلب .
این سیستم عصبی به صورت ناخودآگاه و بدون ورودی ضمیر خودآگاه عمل می کند. طبق گزارش انجمن روانشناسی آمریکا (APA) ، قلب شبکه ای از ۱۰۰ میلیون نورون را در خود جای داده است. این نورون ها به سیستم ارتباطی خاصی بین مغز و قلب اجازه می دهند .
این سیستم ارتباطی به قلب دست محکمی در تنظیم فرآیندهای فیزیکی و ذهنی می دهد. بنابراین فرآیندهایی مانند یادگیری یک چهره جدید، به خاطر سپردن آن چهره، و ایجاد حالت یا احساس در رابطه با آن، تا حدی توسط قلب مدیریت می شوند .
این بدان معنا نیست که قلب بخشی مستقیم از فرآیند تصمیم گیری است. برای کمک به مغز شما در جمع آوری اطلاعات اضافی و گرفتن یک تصمیم درست، بیشتر یک خبررسان است .
نحوه رشد غرایز قلب
این تصور غلط وجود دارد که احساسات درونی مبتنی بر احساسات هستند و نمی توان به آنها اعتماد کرد. و قابل درک است که مردم به این نتیجه می رسند. غرایز درونی ظاهراً از ناکجاآباد سرچشمه میگیرند و شواهد کمی برای حمایت از آنها دارند. آنها اشکال مختلفی دارند که اغلب باعث می شود افراد احساس بی اعصابی یا آرامش غیرقابل توضیحی کنند. چگونه باید به چنین پاسخ های فیزیکی فراری اعتماد کنیم؟
خوب، آنها آنقدرها که ممکن است به نظر می رسد عجیب و غریب نیستند. پاسخهای دلی (قلبی) در واقع به شدت تحت تأثیر قرار گرفتن در معرض محرکها و رویدادهای مختلف شکل میگیرند. آنها نتیجه یک سیستم بایگانی پیچیده در مغز شما (با کمک قلب) هستند. کتابخانه ای از خاطرات ناخودآگاه و تکه هایی که هیچ خاطره ای از به دست آوردن آنها ندارید.
سپس مغز شما از این خاطرات تجربیات گذشته استفاده می کند تا پیش بینی کند که با تکرار یک سری رویدادها یا محرک ها چه اتفاقی می افتد. سپس تأثیرات تفسیر بدن خود از این رویداد پیش بینی شده را احساس می کنید، که اغلب باعث واکنش جنگ یا گریز می شود. ریسک میکنی یا نه؟
خطرات اعتماد به قلب خود بیش از هر چیز دیگری
دان مور ، پروفسور و لورین تایسون میچل، رئیس رهبری و ارتباطات در برکلی هاس، اعتماد به نفس انسان را مطالعه می کند – به ویژه اعتماد به نفس بیش از حد.
او بیان می کند که وقتی توانایی یا دانش خود را دست بالا می گیریم، تمایل به ریسک بد داریم. این رفتار مخاطره آمیز می تواند منجر به انتخاب های ضعیف شود. از سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای زیانده و راهاندازی شرکتهای بدشانسی گرفته تا بحثهای بیگانهکننده، اعتماد بیش از حد به قلب شما میتواند تأثیر نامطلوبی داشته باشد.
با این حال، اکثریت شگفتانگیز مردم تمایل دارند که بیش از حد به تواناییهای خود اعتماد داشته باشند. دل آنها این را می گوید، و در مورد درست یا غلط بودن دل آنها سؤال کمی وجود دارد.
به عنوان مثال، چند نفر از ما به رانندگی نزدیک می شویم. در یک مطالعه، ۹۳٪ از رانندگان ایالات متحده ادعا کردند که آنها بهتر از میانگین هستند، در حالی که در واقع، تنها ۵۰٪ از جمعیت می توانند بالاتر از میانگین باشند. اگر فکر می کنید بهتر از رقیب هستید، در حالی که اینطور نیستید، احتمالاً در مسابقاتی شرکت می کنید که بازنده می شوید.
به گفته مور، داشتن دید دقیق تر از توانایی های خود، نه تنها بر اساس شهود و احساسات، بلکه بر اساس شواهد، کلید تصمیم گیری خوب است.
چگونه اعتماد به قلب شما می تواند سوگیری شناختی را پشتیبانی کند
بسیاری از ما معتقدیم که تصمیم گیرندگان منصفانه ای هستیم . اعتراف به روشهایی که قضاوتها و رفتارهای ما ممکن است مغرضانه باشد، دشوار است. یکی از پایدارترین اشکال اعتماد بیش از حد به احساسات درونی، ایمان بیش از حد به این است که حق با من است و نظرات من نیز درست است. این افکار بیش از حد اعتماد به نفس ریشه سوگیری شناختی هستند .
آگاهی از این سوگیری اولین قدم در حفظ شهود سالم و قابل اعتماد است.
آگاهی به ما کمک می کند تا علت اصلی مشکل را شناسایی کنیم. به خصوص اگر شما را وادار کند اطلاعات بیشتری جمع آوری کنید یا به روش های جدیدی فکر کنید که دیدگاه شما را گسترش می دهد مفید است. سپس می توانید به طور فعال دیدگاه های دیگری را در نظر بگیرید که باورهای فعلی شما را به چالش می کشد.
به عنوان مثال، ما تمایل داریم از افرادی که شبیه خودمان هستند حمایت کنیم. بنابراین، «احساس خوب» نسبت به یک نفر ممکن است به اندازه افرادی نباشد که به شباهت آنها با شما مربوط می شود.
چگونه از شواهد برای به چالش کشیدن احساسات قلب استفاده کنیم
ما توصیه نمی کنیم هنگام تصمیم گیری بزرگ یا تغییر زندگی، مانند ترک شغل یا حرکت در سراسر جهان، به احساسات درونی اعتماد کنید. به هر حال بدون ارزیابی اعتبار آنها نیست.
یکی از راههای اطمینان از اینکه میتوانید به احساسات درونیتان اعتماد کنید، این است که با شواهد و مدارک، آنها را متعادل کنید. این شواهد می تواند به کاهش سوگیری ها کمک کند تا تصویر واضح تری از مسیری که باید در آن حرکت کنید به دست آورید.
اما به چالش کشیدن روحیه شما مستلزم پرسیدن چند سوال سخت است.
به عنوان مثال، مطمئن هستید که کسب و کار جدید شما موفقیت بزرگی خواهد داشت، بنابراین بلافاصله کار خود را ترک می کنید. شهود خود را با در نظر گرفتن اینکه چرا ممکن است اشتباه کنید، آزمایش کنید:
- چه شواهد مخالفی وجود دارد؟
- بهترین استدلال های پرشورترین مخالفان یا رقبای شما چیست؟ چقدر احتمال دارد که درست بگویند؟
- چه چیزی ممکن است منجر به شکست کسب و کار جدید شما در بازار شود؟ آیا اکنون می توانید کاری انجام دهید تا خطر آن شکست را کاهش دهید؟
پرسیدن سوالاتی از این دست می تواند با به چالش کشیدن شهود خود با تجزیه و تحلیل دقیق، از تصمیم گیری های عجولانه با عواقب سنگین محافظت کند.
چه زمانی به قلب خود اعتماد کنید
اعتماد به قلب شما می تواند هنگام تصمیم گیری مفید باشد، اما بهترین راه برای همه موقعیت ها نیست. و تعیین اینکه کدام لحظات زمان خوبی برای اعتماد به قلب شما هستند، یک فرآیند یکسان نیست.
نیاز به خودآگاهی دارد . درک پاسخها و الگوهای شناختی به شما کمک میکند تصمیم بگیرید که با روحیه خود رفتار کنید یا نه.
برای اینکه بفهمید آیا به دل خود اعتماد دارید یا نه، چهار سوال اصلی را از خود بپرسید:
- من چقدر در موقعیت های مشابه این تجربه دارم؟
- این محیط چقدر قابل پیش بینی است؟
- آیا این وضعیت نیاز به پردازش سریع دارد؟
- آیا سوگیری های شناختی من در بازی وجود دارد؟
۱. چقدر تجربه در موقعیت های مشابه این دارم؟
از آنجایی که غرایز درونی شما در طول زمان آموخته و توسعه می یابد، برخی از موقعیت ها برای برخی افراد آشناتر از دیگران خواهد بود. این آشنایی به قابلیت پیش بینی یک موقعیت می افزاید، که جزء کلیدی پاسخ های شهودی است.
به عنوان مثال، یک پرستار با ۲۰ سال تجربه، نسبت به پرستاری که تنها یک سال تجربه دارد، در محل کار، پاسخ های دلی بهتری دارد. اولین پرستار به سادگی در معرض موقعیتهای احتمالی بیشتری قرار گرفته است، بنابراین مجموعهای از نتایج بالقوه بیشتری دارد که میتوان از آن استفاده کرد.
۲. این محیط چقدر قابل پیش بینی است؟
پیش بینی پذیری از طریق تجربه مشخص می شود، اما تجربه را می توان از زمان ها و مکان های مختلف کنار هم قرار داد. برای مثال غذا خوردن در رستوران را در نظر بگیرید. اگر اولین بار نیست که در رستوران غذا می خورید، الگوهایی وجود دارد که باید پیش بینی کنید.
می توانید پیش بینی کنید که وقتی سرور شما با یک خودکار و پد در دست به میز شما می رسد، به دنبال گرفتن سفارش شما هستند.
این یک روال یا الگوی قابل پیش بینی است که برای انتظار آن برنامه ریزی شده اید. بعید است که برای مثال، این لحظه را برای کشف دکوراسیون رستوران انتخاب کنید. به احتمال زیاد شما آماده پاسخگویی به سفارش خود خواهید بود.
۳. آیا این وضعیت نیاز به پردازش سریع دارد؟
مواقعی وجود دارد که شما وقت ندارید به این فکر کنید که آیا باید به احساس درونی خود اعتماد کنید یا خیر. فقط باید یک تصمیم سریع بگیرید.
اینها اغلب موقعیتهای پر استرس هستند که در آنها باید روی پای خود فکر کنید. ممکن است در اینجا تصمیم کامل و کاملی نگیرید، اما اگر زمان لازم برای تجزیه و تحلیل گزینه های خود را ندارید، غریزه درونی شما بهترین گزینه است.
۴. آیا سوگیری های شناختی من در بازی وجود دارد؟
پاسخ به این سؤال دشوارتر است زیرا نیاز به تأمل بیشتری در خود دارد. با این حال، هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، سریعتر متوجه خواهید شد که چه زمانی برای تصمیم گیری به تعصبات تکیه می کنید.
زمانی که به دل خود اعتماد نکنید
همانطور که اشاره کردیم، اعتماد به قلب شما می تواند منجر به سوگیری های ناخودآگاه در مورد افراد یا موقعیت ها شود.
این امر به ویژه هنگام ایجاد روابط – چه حرفه ای و چه شخصی – مشکل ساز است. این ایده که افرادی که «شبیه من هستند» برای یک نقش یا رابطه خاص مناسبتر هستند، اغلب ناشی از تکیه بیش از حد بر احساسات درونی است.
به عنوان مثال، یک مدیر استخدام ممکن است متوجه نباشد که نسبت به افرادی مانند خود ترجیح یا تعصب دارد . اما اگر مورد توجه قرار نگیرد، یک سازمان یا بخش می تواند به سرعت در همه سطوح فاقد تنوع باشد .
چگونه شهود خود را تقویت کنیم
کار برای بهبود شهود یک بازی طولانی است. و به عنوان یک جامعه، ما تمایل داریم از پاسخ های غریزی خود به نفع منطق و عقل دوری کنیم. اما این غرایز قلبی ای زمانی که به درستی استفاده شوند بسیار ارزشمند هستند.
همانطور که اشاره کردیم، شهود قلب یک مکانیسم پیچیده است. به گفته تارا سوارت، عصب شناس، همچنین انعطاف پذیر است و اگر روی آن کار کنید ، می توانید شهود خود را برای دقیق تر بودن و کاهش تعصب بهبود بخشید.
در اینجا دو راه برای شروع وجود دارد:
نگه داشتن یک مجله
ژورنال نویسی روشی مفید برای پیگیری پاسخ های قلبی و محرک های آن است. اگر به طور منظم آنها را مستند کنید، در نهایت به یک پایگاه داده از اطلاعات مربوط به خود و فرآیند تصمیم گیری خود خواهید رسید.
هنگام نگهداشتن دفترچه شهود خود، حتماً به موقعیت، نحوه واکنش بدنی و ذهنیتان و عملکردتان توجه کنید. سپس از خود بپرسید که چرا اینگونه پاسخ دادید. ترسیدی؟ آیا قبلاً صد بار تصمیم مشابهی گرفته بودید؟ آیا به سوگیری های شناختی گرایش داشتید؟
پرسیدن این سوالات به شما در شناسایی الگوها و درک بهتر شهود خود کمک می کند.
مرتب با خودتان چک کنید
ثبت نام نباید یک فرآیند طولانی باشد. به سادگی یک لحظه وقت گذاشتن برای یادداشت احساس خود اطلاعات زیادی را در اختیار شما قرار می دهد. به تنفس و ضربان قلب خود توجه کنید. در نظر بگیرید که کجا تنش را نگه می دارید و چگونه می توانید آن را کاهش دهید. صدای درونی شما به شما چه می گوید و چگونه به شما خدمت می کند؟
این بررسی های ساده می تواند به شما کمک کند غرایز خود را با دقت بیشتری در لحظه کنترل کنید تا تصمیمات بهتری بگیرید.
نکته اصلی زمانی که به قلب خود اعتماد دارید
احساسات درونی ابزاری کاملا ضروری و ارزشمند برای موقعیت های مناسب هستند. اما ارزیابی غرایز درونی خود هر از گاهی به همان اندازه ضروری است. اعتبار محیط خود و اینکه غرایز شما از کجا سرچشمه می گیرد را بررسی کنید. به چه الگوهایی توجه می کنید؟ بررسی واکنشهای ذاتیتان میتواند به شما کمک کند تا آنها و دقت آنها را در طول زمان تقویت کنید. بنابراین می توانید مطمئن باشید که به انگیزه های درست اعتماد دارید.
و بخوانید: