بسیاری از مردم برای رسیدن به موفقیت تلاش زیادی را به کار میبندند، اما عموما به نتیجهی چندان مطلوبی دست پیدا نمیکنند؛ بسیاری از آنها نیز برای اینکه تلاششان ثمربخش باشد، درصدد افزایش آگاهی بر میآیند، اما باز هم اگرچه نتایجشان بهبود اندکی پیدا میکند، اما باز هم نتایج چندان مطلوب و مقبول واقع نمیشود.
علت عدم نتیجه برای تلاشهای زیاد چیست؟
از همین رو سوال مهمی که پیش میآید که چرا تلاش اکثر مردم بیثمر است!؟ و یا چرا با وجود اقدام برای هوشمند کردن تلاشها باز تعداد اندکی از مردم به نتایج خوب دست پیدا میکنند و بسیاری کماکان با نتایج نامطلوب روبرو هستند!؟
در پاسخ به این دست از سوالات، باید گفت: در حقیقت موفقیت و پیروزی با سه مولفهی اساسی گره خورده است که در صورت فقدان هر یک از این سه مولفه، احتمال نتیجهبخش بودن حرکت به سوی اهداف بسیار پایین خواهد بود. و این سه مولفه حکم سه ضلع مثلث موفقیت دارند که فقدان هر یک از این اضلاع سبب خواهد شد که مثلث موفقیت از شکل و ظاهر درستش خارج شده و دیگر شمایلی درست و مقبول را نداشته باشد.
سه ضلع مثلث موفقیت را بشناسید
حال که مشخص شد موفقیت بدون وجود هر سه المانش محقق شدنی نیست؛ باید دانست که این سه المان چه هستند؟ با اندکی بررسی افراد موفق در جای جای دنیا و حتی در طول تاریخ، خیلی زود در خواهیم یافت که سه المان اصلی موفقیت موارد زیر میباشند:
- آگاهی
- تلاش
- صبر
برای موفقیت:
آگاهی خودتان را بالا ببرید تا از دیگران بیشتر بدانید.
همتتان را بالا ببرید تا از دیگران بیشتر تلاش کنید.
شکرگذاری را پیشه کنید تا از دیگران کمتر توقع و انتظار داشته باشید
آگاهی چیست؟
البته اگرچه منظور از این ضلع، میتواند موضوع آگاهی و دانش توأمان باشد و محدودیت چندانی در این خصوص وجود ندارد، اما لازم است بدانید که بین آگاهی و دانش تفاوت وجود دارد و بیش از موضوع دانش، این آگاهی است که میتواند در مسیر موفقیت چارهساز ما باشد.
بیان این نکته از این نظر حائز اهمیت بود، چراکه اغلب وقتی حرف از آگاهی به میان میآید بسیاری از مردم دچار اشتباه میشوند! چراکه اکثرا فکر میکنند آگاهی با حجم بسیار بالای اطلاعات و دادهها همسو و همراه است؛ اما اگرچه آگاهی لزوما بیارتباط با موارد یاد شده نیست، اما در کل آگاهی مفهومی بسیار عمیق است که چندان وجهی با علم و دانش و انواع اندوخته های ذهنی ندارد.
شاید هر کدام از ما دانش و اطلاعات فراوانی در زمینههای گوناگون داشته باشیم که این دانشمان برگرفته از مطالعات، آموزشها و کسب دانشهای زیادی باشد که آنها را به نحوی دیدهایم و کسب نمودهایم، ولی این لزوما به مفهوم آگاه بودنمان نخواهد بود!
برای فهم بهتر، میتوان چنین گفت: آگاهی حضور و توجه به موضوعات و درک از شرایط در زمان حال حاضر است. و این یعنی توجه و مشاهدهی شرایط در وضعیتِ کنونی با استفاده از مشاهده افکار و احساسات ناشی از همان افکار. و یا میتوان گفت آگاهی بهطور گستردهتر، حالت هشیار بودن فرد نسبت به چیزی است.
آگاهی دارای هفت سطح مختلف میباشد (تصویر زیر نمایانگر موضوع است)؛ که توجه به این سطوح میتواند زندگی انسان را برای همیشه به طور قابل توجهی تغییر دهد!
تلاش و انواع آن را بشناسید
تلاش و مفاهیم هم ردهی آن (اهتمام، تکاپو، تقلا، جدیت، جهد، فعالیت، سعی، کوشش، مجاهدت، مساعی) اگرچه در نگاه اکثر مردم تصویری تقریبا ثابت دارد و با شنیدن هر یک از این کلمات؛ موضوع کوشش و حرکت کردن برای دستیابی به خواستهای تداعی میشود، اما چیزی که کمتر در نگاه عموم مردم مورد توجه قرار گرفته، این است که تلاش فارغ از میزان و اندازهاش، مثبت و منفی بودنش و … دارای اقسام مختلفی است (در واقع سه قسم) که برای نیل و دستیابی به موفقیت، لازم است هر سه قسم آن مورد توجه ویژه قرار گرفته و در حرکتهای زندگی بکار گرفته شوند.
تلاش جسمی
در حقیقت اکثر مردم با شنیدن کلمهی تلاش به یاد همین نوع تلاش میافتند؛ چراکه تلاش جسمی نوعی از کوشش و حرکت است که از جسم (ماده) بلند میشود و به خوبی با حواس پنجگانه قابل مشاهده و اندازهگیری است؛ و از همین رو است که عموم مردم این نوع تلاش را به خوبی میشناسند، آن را عموما قبول دارند و اکثر مردم برای رسیدن به موفقیت از این قسم تلاش نهایت بهره را میگیرند.
تلاش ذهنی
وقتی بحث از تلاش هوشمندانه، تلاش حساب شده و امثال این تعابیر به میان میآید، منظور تلاش جسمیای است که با وجود حداقل بودنش، حداکثر نتیجه و اثربخشی را داشته باشد؛ و چنین تلاشی در هیچ کس صورت نمیگیرد مگر اینکه فرد تلاش جسمی خود را با فکر و اندیشهاش گره بزند؛ از همین رو در کنار تلاش جسمی، نوعی دیگر از تلاش وجود دارد که با حرکت و کوششهای جسمی و فعل و انفعالاتی در ماهیچههای بدن همراه نیست، اما سبب افزایش بازدهی انسان میشود، در واقع این همان تلاش ذهنی است که در مسیر موفقیت از اهمیت بسیار بالایی (به مراتب و بارها بالاتر از تلاش جسمی) است.
بیشک اثرگذاری این قسم از تلاش زمانی به حد بالایی میرسد که فرد در خصوص ضلعِ اول موفقیت (همان آگاهی) قدمی موثر برداشته باشد و در چارچوب اهداف و خواستههای واقعی خود، آگاهی (و حتی دانش) خود را به طور قابل توجهی بالا برده باشد.
تلاش معنوی
و در کنار دو تلاش یاد شده که هر دو به نوعی به بُعد جسمانی انسان (جسم، و ذهن که بر مبنای مغز آدمی بروز و نمود پیدا میکند) مربوط میشوند، تلاش سومی وجود دارد که چندان نمیتوان آن و نتایجش را در چارچوب قواعد فیزیکی گمارد؛ چراکه این تلاش چندان ارتباطی با ساحت جسمانی انسان ندارد و بیشتر به ساحت روحانی او مرتبط است.
در حقیقت در کنار کوششها و تحلیلهایی که برای این کوششها ضروری است؛ لازم است در برقراری ارتباط با مسائل معنوی و فراماده نیز صورت پذیرد تا در کنار بازخوردهای مادی که در اثر دو مولفهی اولی حاصل میشود، نتیجهی حاصل از وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ (چه در چارچوب مادی و ریالی و چه در هر چارچوب دیگری که مدنظر است) نیز برای فرد تلاشگر ظهور پیدا کند.
صبر، تکمیل کنندهی آگاهی و تلاش
قطعا زمانی که در مسیر خواستهای برخواسته و حرکت میکنیم، و در این مسیر تمامی اصولِ موفقیت (مطالعه، مشورت، برنامهریزی، ذکاوت و … که همه شقهایی از اضلاعِ موفقیت به شمار میروند) را نیز به خوبی به کار میبندیم، باز هم لازمهی دستیابی به موفقیت و کامیابی، گذر زمان و طی کردن مسافتی است که نقطهی پایانیِ موفقیت با ما فاصله دارد.
از همین رو در مسیر موفقیت، نباید انتظار داشت که به محضِ حرکت، نتایج بزرگ و اصلی سریعا نمودار شوند (هر چند احتمال نمایان شدن نتایجی کوچک و انگشتشمار در همان ابتدای راه هم وجود دارد)؛ و حتی باید به خوبی دانست که مسیر موفقیت پر از فراز و نشیبهایی است که با وجود حداکثر تلاش و افزایش حداکثری آگاهی، باز هم ما در این مسیر با آنها روبرو خواهیم شد.
پس بیشک اگر در مسیر موفقیت، انتظار دستیابی خیلی سریع به نتیجه را داشته باشیم؛ نخواهیم توانست کلِ مسیر را به خوبی طی کنیم، و حتی اگر تا یک قدمی موفقیت هم پیش رفته باشیم و از رسیدن به موفقیت دلسرد شویم، در واقع هیچ نتیجهی بارزی را بدست نخواهیم آورد. پس مؤلفهی صبر را حتی میتوان مهمترین و بزرگترین عامل موفقیت و کامیابی قلمداد کرد؛ همان طور که در آیات و روایاتِ دینی نیز بدان تصریح و تاکید شده است:
اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ – إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا – و …
هوش هیجانی و صبر
حتی اگر موضوع هوشِ هیجانی که امروزه در متد موفقیت بسیار به آن اشاره میشود و بسیاری از کمپانیهای بزرگ و قدرتمند، این مؤلفه را جزو شروط اصلی جذب نیروهای جدید خود میدانند توجه کنیم و چهار رکن اصلی آن (طبق بیان دانیل گولمن – Daniel Golman؛ یا پنج رکن آن در تعاریفی دیگر …) را مورد واکاوی قرار دهیم، به خوبی درخواهیم یافت که در حقیقت هوش هیجانی چندان تفاوت و دوئیتی با موضوعِ صبر ندارد.