-
خانهخانه
-
مقالاتمقالات
-
فروشگاهفروشگاه
-
طراحی سایتطراحی سایت
-
درباره مادرباره ما
-
حمایت از ماحمایت از ما
-
ارتباط با ماارتباط با ما
اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
امروزه یکی از آرزوهای بیشتر جوانان کسب ثروت و پول فراوان است، آن هم در سنین جوانی؛ ولی برای اکثرشان ثروتمند شدن تا سن ۳۰ سالگی بیشتر مثل یک رویا می ماند تا واقعیت. گرنت کاردونه (Grant Cardone) شخصی است که در همین سن (یعنی ۳۰ سالگی) تبدیل به یک ثروتمند شد، لذا در این مقاله به بیان توصیه هایی طلایی از گرنت کاردون برای تبدیل به ثروتمند شدن می پردازیم.
گرنت کاردونه (متولد ۱۹۵۸) در سن ۱۰ سالگی پدرش را از دست داد و پس از آن مادرش به طور مداوم نگران بود به طوری که به گفته ی خود کاردون همیشه در خانواده ی ما غذا با ترس سِرو می شد.
کاردونه بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه شیکاگو، کاملا بیکار بود؛ و در آن زمان او با مادرش زندگی می کرد و در حساب بانکی اش نیز تنها دو دلار و ۲۶ سنت پول موجود بود (مبلغی بسیار ناچیز). و این برای گرنت یک هشدار بزرگ بود. بنابراین او تصمیم گرفت وضعیت خود را دگرگون کرده و کاملا تغییر دهد. از همین رو او برای ایجاد یک انگیزه ی محکم در درون خودش، از حساب بانکی اش عکس گرفت و سپس با خود عهد بست تا حداکثر تا پنج سال بعد یک میلیون دلار در حسابش پول داشته باشد.
اولین شغلی که کاردونه برگزید بازاریابی دیجیتال بود که سالیانه حقوق پنجاه هزار دلار برایش به همراه داشت، اما پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، او متوجه شد این درآمد اصلا کافی نیست و او نمی تواند به اندازه ی کافی پس انداز داشته باشد. پس راه حل او راه اندازی کارهای جانبی بود که شروعش از طراحی وب سایت استارت خورد.
اولین طراحی وب سایت گرنت برای یک شرکت حقوقی بود که در ازای این طراحی او مبلغ ۳۰۰ دلار دریافت کرد. این طراحی سبب شد که آن شرکت، گرنت را به شرکتی دیگر (یک شرکت حقوقی) معرفی نموده که با همین معرفی ها، پس از شش ماه، درآمد گرنت از ۳۰۰ دلار به ۵۰۰۰ دلار رسید.
کار کاردونه بعد از مدتی آن قدر بالا گرفت که پس از یک سال او اولین پروژه ی ۱۰۰.۰۰۰ دلاری خودش را فروخت. که همین سبب شد او تصمیم بگیرد کار کارمندی اش را برای همیشه رها کند و…
عملکرد کاردونه به گونه ای فوق العاده رشد نمایی را برای او رقم زد که پس از مدتی کارشناس فروش بین الملل (از سوی روزنامه نیویورک تایمز) او را یکی از موفق ترین کارآفرینان دنیا معرفی کرد. همین طور نمایش رادیویی او با عنوان Cardone Zone یکی از محبوب ترین برنامه های رادیویی می باشد.
او تاکنون موسس ۳ شرکت با عنوان های “کاردونه اینترپرایز”، “هلدینگ املاک کاردونه” و “گروه کاردونه” بوده. همچنین او دیدگاه های کارشناسانه ی خود در زمینه فروش و تجارت را به عنوان فردی کاملا موفق برای ایجاد انگیزه در سایرین در پنج جلد کتاب منتشر نموده است. کتاب های او شامل موارد زیر بوده است:
(اگر می‌خواهید در خصوص میزان دارایی واقعی گرنت کاردونه هم بدانید، حتما این مطلب و این مطلب را مطالعه کنید)
علاوه بر همه ی اینها، اخیرا گرنت برای یکی از وب‌سایت‌های شناخته شده کارآفرینی، مطلبی به رشته ی تحریر درآورده است که در آن ده رمز ثروتمند شدن را آموزش داده و برای همه در معرض نمایش می گذارد.
در ادامه‌ی این مقاله از ایوسی، نکته‌های این نویسنده‌ی ثروتمند را خواهید خواند.
پولدار شدن (بهتر است بگویم ثروتمند شدن) همیشه یک تابو و مسئله ای ممنوعه بوده و از نظر عمده ی مردم ثروتمند شدن و فردی ثروتمند بودن، آن هم تا قبل از ۳۰ سالگی، بیشتر به یک فانتزی و تخیل شباهت دارد تا یک واقعیت. ولی اگر از نظر منطقی و دقیق به این موضوع بپردازیم، خواهیم دید که این موضوع نه فقط فانتزی و تخیلی نیست، بلکه کاملا امکان پذیر و قابل دسترس نیز می باشد.
من در سن ۲۱ سالگی، از دانشگاه فارغ التحصیل شدم، و می توان گفت یک ورشکسته ی کامل و تا خرخره در قرض بودم؛ ولی در سن ۳۰ سالگی یک ثروتمند بودم و همه نیز دیگر من را به عنوان یک شخص کاملا پولدار می شناختند. در سن ۲۱ سالگی فکر نمی کردم که یک روز آن قدر ثروتمند باشم. البته منظورم این نیست که چنین آرزویی در سر نداشته باشم، ولی مدام فقط به این فکر می کردم فقط بتوانم کاری پیدا کنم تا با آن خرج زندگی ام را در بیاورم.
پس از آنکه وضع زندگی ام بهبود یافت و یک سرمایه دار و ثروتمند شدم، خیلی اوقات کارهایی را که در این مدت انجام داده بودم را در ذهنم مرور می کردم و مدام در ذهنم به جستجوی این بودم که چه نکاتی منجر به این موفقیت فوق العاده ی من شد. و حالا قصد دارم ده گام برای تضمین ثروتمند شدن شما آنهم تا سن ۳۰ سالگی را با شما در میان بگذارم. به احتمال زیاد این رازها به دردتان بخورد.
در شرایط اقتصادی دنیای امروز شما نمی توانید تنها و تنها یک راه برای پولدار شدن داشته باشید و به این صورت چشم به ثروتمند شدن هم بدوزید. این را بدانید که دوران تلاش برای یک درآمد و تضمین آن و به رفاه رسیدن کاملا به سر رسیده است.
شما دیگر نمی توانید در یک اداره بماند و سخت کار کنید و بعد به رفاه برسید. حالا هر فرد بایستی برای سرمایه دار و ثروتمند شدن نقشه ی راه داشته باشد و براساس طرح و برنامه ریزی عمل نماید. و اولین گام برای ثروتمند شدن این خواهد بود که درآمد خود را افزایش بدهید و این افزایش درآمد را همیشه و به طور مداوم در نظر داشته باشید، و هر روز نیز با خودتان تکرار کنید. درآمد من در ۹ سال پیش ۳.۰۰۰ دلار در ماه بود و حالا به ۲۰.۰۰۰ دلار در ماه رسیده است.
لازم است شما از همین امروز به دنبال پول بروید. این کار شما را کاملا مجبور می کند درآمدهای خود را کنترل نمایید و فرصت ها را یکی پس از دیگری دریابید. و البته منظور از افزایش درآمد این می باشد که شما در هر روز بایستی به فکر منبع درآمدی جدید باشید نه آنکه فقط در همان یک کاری که امروز دارید، فروش تان را بیشتر و بیشتر کنید، بلکه روش ها و راه های کسب درآمدتان را افزایش دهید.
باید بدانید که من اولین ماشین و یا حتی اولین ساعت لوکسم را تا آن لحظه که درآمدم خوب نشده بود، تهیه نکردم. و آنگاه این کار را برای خودم کردم که چندین منبع درآمدی قابل اطمینان داشتم. و حتی زمانی که به یک ثروتمند واقعی تبدیل شدم، ماشین قدیمی خودم را سوار می شدم.
این که شما سعی کنید خود را یک پولدار نشان دهید، به هیچ وجه چیزی به شما نمی افزاید؛ و یا حتی اگر می خواهید دیگران فکر بکنند شما پولدار هستید؛ سعی کنید شما را به خاطر چارچوب های کاری تان بشناسند، نه برای زرق و برق هایی که به زندگی تان می افزایید.
فقط علت پس انداز شما باید برای بهره گیری از آن برای سرمایه گذاری باشد. برای این منظور پول پس اندازتان را در حسابی کاملا امن و غیرقابل دسترس بگذارید. و هیچ وقت از این حساب برای کار دیگری بهره نگیرید، و حتی برای موارد اورژانسی هم به آن دست نزنید.
این کار شما را مجبور می کند که مرحله ی یک را خیلی بهتر و محکم تر دنبال کنید؛ یعنی برای نیازهای اورژانسی و سایر نیازها به دنبال درآمد دیگری بگردید، و نه اینکه به پس اندازتان تکیه کنید.
بد نیست این را هم بدانید که تا امروز من هر سال تقریبا دو بار ورشکسته شده ام. و دلیلش این بوده که مازاد پولم را همیشه در حسابی گذاشته ام که نتوانم به آن دسترسی داشته باشم.
قرار است این سرمایه برای شما درآمد بیافریند و شما را در رشد مالی کمک کند، نه این که فقط زخمی از زخم های زندگی شما را درمان کند و خودش هم از بین برود. شما مدام به این فکر کنید که اگر این سرمایه در اختیارتان نبود و برای شما درآمد نمی آفرید، ممکن بود در آینده جدا از دور ماندن از آرزوها و خواسته هایتان، چالش های مالی سنگینی نیز داشته باشید که با درآمد روزمره شما حل نمی شود.
این طور فکر کنید اگر این پول را خرج نمایید، به نوعی پدرِ نان آور خانه تان را کشته اید و حالا دیگر کسی نیست که تامین تان کند. و یا به این فکر کنید که شما گاوی در خانه دارید که برای شما شیر می دهد و هر سال نیز برای شما گوساله ای می زاید، پس اگرچه شاید فروش این گاو بتواند سقف بالای سرتان بشود، ولی بی شک از روز بعد از فروش این گاو، شما گرسنه خواهید ماند.
لازم است برای خودتان یک قانون سفت و محکم بگذارید و آن اینکه هیچ وقت پولی را قرض نگیرید که برایتان هیچ سودی ندارد. بله، من برای خرید یک ماشین پولی را قرض کردم، اما دلیلش این بود که قرار بود آن ماشین برای من درآمدزا باشد.
ولی بیشتر اشخاص در دنیای امروزی برای جامه ی عمل پوشاندن به آرزوهای کوچک و نه چندان با اهمیتشان وام هایی می گیرند که سال ها اقتصاد آن ها را به چالش خواهد کشید،
هیچ یک از این ها علت خوبی برای گرفتن وام نیستند. در واقع وام یا قرض بایستی سرمایه زایشی شما را افزایش دهد، نه اینکه فقط بر بدهی های شما بیافزاید تا به اصطلاح تفریحی به زندگی شما افزوده شود.
اشخاص پولدار فقط هنگامی وام می گیرند که بخواهند آن را تبدیل به یک سرمایه ی خوب کنند و منبع درآمدهایشان را بیش از پیش افزایش دهند. و مردم فقیر وام می گیرند تا فقط چیزهایی بخرند که مردم پولدار را پولدارتر می کند.
خیلی کثیری از مردم آرزوی آزادی مالی را در سر می پرورانند، ولی تنها و تنها آنهایی که آن را اولویت خود قرار می دهند، میلیونر و ثروتمند می شوند. پس به منظور اینکه ثروتمند شوید و پولدار بمانید، بایستی این کار را اولویت خود قرار دهید.
یادتان باشد که پول مثل یک عاشق حسود است؛ اگر به آن بی توجهی کنید، آن نیز به شما بی توجهی خواهد کرد، و احتمالا حتی بدتر از شما، به شما بی توجهی خواهد کرد و شما را ترک می کند و اصلا به سراغ شخص دیگری می رود که پول اولویتش باشد. این را بدانید که پول فقط با کسی می ماند که پول را دوست دارد و برای نگه داشتنش برنامه می چیند.
این راه هم بدانید که پول چیزی درخصوص زمان، استراحت و یا تعطیلات نمی داند؛ پس شما نیز آن ها را فراموش کنید. پول عاشق آن دسته از مردم است که چارچوب های کاری خیلی قوی دارند. وقتی من ۲۶ سالم بود، در فروشگاهی کار می کردم که تا ساعت ۷ باز بود، ولی می توانستید همیشه من را تا ساعت ۱۱ شب در حال فروش پیدا کنید، بیشتر از تایم معمول.
شما هم هیچ وقت تلاش نکنید که زرنگ ترین یا خوش شانس ترین کس باشید. تا جایی که برایتان امکان دارد کار کنید و کار کنید تا تضمین دهید که از همه بیشتر کار می کنید. البته توجه کنید کار کردن بیشتر به شرط داشتن درآمد بیشتر؛ هیچ گاه در شرایطی خود را قرار ندهید که کار می کنید ولی درآمدی را برای خود متصور نشوید.
دورانی که من فقیر بودم و این مسئله حس بسیار بدی داشت؛ همیشه فقط به قدر قناعت پول داشتم و این واقعا برایم آزار دهنده و درد آور بود. شما بایستی تمامی ایده ها و مسایلی که منجر به فقر شما می شود را از ذهن و زندگی خود حذف کنید.
به قول بیل گیتس، این که شما فقیر به دنیا بیایید، تقصیر شما نیست ولی اینکه شما فقیر از دنیا بروید، دیگر کسی جز خود شما مقصر نخواهید بود. شما بایستی واژه ی فقر را برای خود کاملا بی معنا کنید. بایستی جوری عمل کنید که همیشه درآمد لازم برای نیازهایتان و حتی بسیار بیشتر از آن را داشته باشید و در کنار آن راهی برای پس انداز و سرمایه گذاری نیز برایتان باشد.
اکثر ما در طبقه ی متوسط و یا حتی فقیر جامعه به دنیا می آییم و همیشه خودمان را در محدودیت های ذهنی و ایده های محدود همان دسته نگه می داریم. من همیشه کارهای ثروتمند ها را مطالعه می کنم و آن کارها را دو برابر برای خودم به اجرا در می آورم.
شما هم لازم است برای خودتان یک مربی شخصی ثروتمند پیدا نماید و همیشه کارهای او را و یا حتی کارهای سایر ثروتمندان را مطالعه کنید.
خوب است بدانید که بیشتر اشخاص ثروتمند شدیدا سخاوتمند می باشند و حاضرند دانش و منابع خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. اگرچه احتمالا ایده ها و افکار یک ثروتمند نتواند برای شما کسب و کار شود، ولی قطعا خواهد توانست شما را در راه کسب و کار فعلی تان جلو بیندازد.
شما بایستی این جام را کامل سربکشید تا کامیاب و موفق شوید. این واقعیت را سرلوحه ی کار خود قرار دهید که بایستی سرمایه ی شما درآمد بیشتری از کار شما برایتان بیافریند. اگر شما درآمد مازاد نداشته باشید، قادر نخواهید بود سرمایه گذاری داشته باشید.
من دومین جایی که کارم را در آن استارت زدم، یک شرکت بود که از من ۵۰.۰۰۰ دلار برای سرمایه گذاری طلب کرد؛ حال آن شرکت در ۱۰ سال گذشته، به من هر ماه همان مبلع ۵۰.۰۰۰ دلار را سود می دهد. سومین سرمایه گذاری ام هم در زمینه ی املاک بود، جایی که من با ۳۵۰.۰۰۰ دلار سرمایه آغاز به کار نمودم، آن زمان تقریبا آن پول بزرگ ترین بخش از دارایی هایم بود؛ ولی آن سرمایه را همچنان امروز دارم و جالب است که هنوز هم برای من درآمدزایی دارد.
سرمایه گذاری فقط علت برای انجام سایر قدم های ثروتمند شدن می باشد و پول شما بایستی برایتان کار کند و وزنه های سنگین را برای شما بردارد.
تنها اشتباهِ مالی من در طول زندگی ام این بوده که من به اندازه کافی بزرگ فکر نکردم. به همین دلیل هم شما را تشویق و توصیه می کنم که به بیش از یک میلیون دلار فکر کنید.
این را بدانید که روی این سیاره خاکی به هیچ وجه قحطی و کمبود پول و ثروت نیست، فقط تعداد کمی از اشخاص می باشند که به اندازه کافی بزرگ فکر می کنند. آنها آنقدر بزرگ فکر می کنند که احتمالا اگر آنرا به سایرین بگویید، دیگران فکر می کنند شما دچار جنون شده اید.
آرزوهای شما بایستی بزرگ و باورآفرین باشند. بایستی شما را نگران کنند. نگران اینکه به آن آرزو دست نیافته است. اگر این چنین باشد هر ساعت به دنبال آن می روید و همچون قسطی که بایستی پرداخت شود برای آن له له و بال بال می زنید.
اگر این ده گام را دنبال و پیگیری کنید، من تضمین می کنم که شما ثروتمند خواهید شد.
اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
![دانلود کتاب: فضای مجازی و سلامت روانی [راهکارهای بهبود روانشناختی در دنیای آنلاین]](https://ivsi.ir/wp-content/uploads/2023/05/virtual-space-and-mental-health-book-300x300.webp)
