هنگام درخواست شغل در بخشهای مالی، دولتی یا اقتصادی، مهم است که اصطلاحات و تئوریهای کلیدی را که کارفرمایان ممکن است در طول مصاحبه شغلی بپرسند، درک کنید. اقتصاد طرف عرضه و تقاضا تئوری هایی هستند که هدفشان کمک به اقتصاد کشور است. با تحقیق در مورد تئوری های اقتصادی و نحوه استفاده از آنها، می توانید درک بهتری از نحوه تأثیر عملکردهای دولتی بر رشد اقتصادی کسب و کارها و مصرف کنندگان داشته باشید.
در این مقاله از ایوسی، اقتصاد سمت عرضه و اقتصاد سمت تقاضا را تعریف میکنیم، بررسی میکنیم که چرا درک شباهتها و تفاوتهای آنها اهمیت دارد و کاربردها و مثالهای رایج برای هر کدام را برجسته میکنیم.
مطالب مرتبط: شناخت اقتصاد: تعریف و کاربرد
اقتصاد طرف عرضه چیست؟
اقتصاد طرف عرضه زمانی را توصیف می کند که افراد ثروتمند یا شرکت های بزرگ کاهش مالیات دریافت می کنند. امید این است که این افراد از کاهش مالیات به نفع خود برای سرمایه گذاری، استخدام کارکنان اضافی و تکمیل سایر طرح های تجاری که به تحریک اقتصاد کمک می کند، استفاده کنند. در اقتصاد سمت عرضه، اولویت بندی حجم تولید کالاها برای خرید مصرف کنندگان وجود دارد. اقتصاد جانبی عرضه شامل سه سیاست است:
-
سیاست پولی: در اقتصاد طرف عرضه، سیاستهای پولی شامل افزایش مقدار پول در گردش است تا امکان نرخهای بهره پایینتر یا کاهش تورم را فراهم کند. این به کسب و کارها کمک می کند تا در سرمایه گذاری احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
-
سیاست مالیاتی: اقتصاد طرف عرضه، دولت را تشویق میکند تا مالیات بر مشاغل و افراد ثروتمند را کاهش دهد و درصدهای مالیاتی را در بین مردم توزیع کند. هدف آنها الهام بخشیدن به کسب و کارها برای کاهش قیمت های بازار، گسترش به بازارهای جدید و باز کردن مشاغل جدید برای مصرف کنندگان است.
-
سیاستهای نظارتی: دولت سیاستهای نظارتی را وضع میکند که به کسبوکارها در مورد تجارت بینالمللی، مزایای بیکاری و سایر زمینههایی که با افزایش مقررات هزینه بیشتری دارند، آزادی بیشتری میدهد.
اقتصاد سمت تقاضا چیست؟
اقتصاد سمت تقاضا بیانگر این ایده است که کاهش مالیات برای افراد ثروتمند کمکی به اقتصاد نمی کند. اقتصاد سمت تقاضا بر پروژه های دولتی و سایر ابتکارات دولتی که شغل ایجاد می کند تمرکز دارد. با افزایش فرصت های شغلی از طریق پروژه های دولتی، مصرف کنندگان بیشتری ممکن است احساس راحتی کنند که بیشتر هزینه کنند و رشد اقتصادی را افزایش دهند. اقتصاد سمت تقاضا شامل این نوع سیاست ها می شود:
-
سیاست پولی: در اقتصاد سمت تقاضا، دولت سیاست های پولی را برای کاهش نرخ بهره ایجاد می کند. این کار پرداخت بدهیها را برای مصرفکنندگان آسانتر میکند و آنها را تشویق میکند تا خریدهای عمدهای را برای چیزهایی مانند خودرو یا خانه انجام دهند.
-
سیاست مالی: دولت سیاست های مالی را برای متعادل کردن مجدد نرخ های مالیات ایجاد می کند تا مصرف کنندگان نرخ مالیات کمتری نسبت به افراد یا مشاغل ثروتمند دریافت کنند.
مطالب مرتبط: تقاضای اقتصادی: تعریف، عوامل تعیین کننده و انواع
چرا درک شباهت ها و تفاوت های بین این دو مهم است؟
درک شباهتها و تفاوتهای بین اقتصاد طرف عرضه و اقتصاد طرف تقاضا بسیار مهم است زیرا به شما امکان میدهد درک بهتری از اقتصاد و اهداف تجاری کسب کنید. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
-
اگر میخواهید شغلی را در اقتصاد یا تجزیه و تحلیل کسبوکار دنبال کنید: هنگام آمادهسازی برای شغلی در اقتصاد یا یک بخش تجاری مرتبط، درک اقتصاد عرضه و تقاضا به شما امکان میدهد در طول مصاحبههای شغلی به سؤالات به روشی آگاهانه به کارفرمایان پاسخ دهید. دانش شما همچنین به شما امکان می دهد نظرات حرفه ای خود را در مورد این دو نظریه اقتصادی شکل دهید.
-
اگر کسب و کار خود را راه اندازی می کنید: هنگام راه اندازی کسب و کار خود به عنوان یک کارآفرین، مهم است که بدانید تجارت و اقتصاد شما چگونه بر یکدیگر تأثیر می گذارند. آشنایی با این تئوری های اقتصادی به شما امکان می دهد تا بر اساس شرایط اقتصادی فعلی تصمیمات تجاری هوشمندانه بگیرید.
-
اگر میخواهید در مورد شرایط بازار آینده پیشبینی کنید: چه صاحب یک کسبوکار باشید یا در تحلیلهای اقتصادی کار کنید، دانش شما از عرضه و تقاضا و ارتباط آنها با یکدیگر میتواند به شما کمک کند تا پیشبینیهایی در مورد قیمت تعادلی ایجاد کنید. قیمت تعادلی قیمت بازار است که هم کسب و کارها و هم مصرف کنندگان را راضی می کند.
مرتبط: هزینه ضمنی: تعریف و مثال
شباهت های اقتصادی طرف عرضه در مقابل تقاضا
چند راه وجود دارد که اقتصاد طرف عرضه و تقاضا با یکدیگر مرتبط شوند. در اینجا چند نمونه از شباهت های آنها آورده شده است:
-
میل به رشد اقتصادی: علیرغم تفاوتهایشان، هم اقتصاد طرف عرضه و هم اقتصاد طرف تقاضا، هدفشان القای رشد و شکوفایی اقتصاد ملی است.
-
نیاز به افزایش فرصتهای شغلی: طرف عرضه و تقاضا همچنین میخواهند فرصتهای شغلی بیشتری را برای تأثیرگذاری بر رشد اقتصادی تشویق کنند. هدف اقتصاد طرف عرضه تشویق کسبوکارها با کاهش مالیات است، در حالی که اقتصاد سمت تقاضا با ایجاد پروژههای عمومی و سایر پروژههای دولتی فرصتهای شغلی را افزایش میدهد.
-
تقاضا برای کاهش مالیات: هم اقتصاد عرضه و هم تقاضا از کاهش مالیات به عنوان روشی برای تحریک اقتصاد استفاده می کنند. این به این دلیل است که مقدار پولی را که یک فرد یا نهاد تجاری می تواند برای خرید کالا و خدمات استفاده کند، افزایش می دهد.
-
استفاده از پروژه های دولتی: اقتصاد طرف عرضه و اقتصاد طرف تقاضا می توانند از پروژه های دولتی یا مشوق هایی برای تحریک اقتصاد استفاده کنند. اقتصاد طرف عرضه معمولاً بر ایجاد پروژه های دولتی برای تشویق تولید کالا از یک شرکت متمرکز است. در مقابل، اقتصاد سمت تقاضا به طور خاص بر ایجاد مشاغل دولتی تمرکز می کند، بنابراین مصرف کنندگان احساس راحتی بیشتری در خرج می کنند.
مطالب مرتبط: عرضه و تقاضا: تعریف و نحوه کار
تفاوت های اقتصادی طرف عرضه در مقابل تقاضا
برای درک بیشتر خود از اقتصاد طرف عرضه و اقتصاد طرف تقاضا، این تفاوت های کلیدی را مرور کنید:
-
تمرکز بر تامین کنندگان در مقابل مصرف کنندگان: اقتصاد طرف عرضه و اقتصاد طرف تقاضا از نظر تمرکز بر رشد اقتصادی متفاوت هستند. به عنوان مثال، اقتصاد سمت عرضه بر تشویق مشاغل و افراد ثروتمند به خرج کردن پول متمرکز است. در مقابل، اقتصاد سمت تقاضا بر مصرف کننده معمولی تمرکز می کند تا به تحریک مجدد اقتصاد کمک کند.
-
تاکید بر اینکه چه کسی کاهش مالیات را دریافت می کند: این دو نظریه اقتصادی همچنین در مورد اینکه چه کسی برای تشویق هزینه ها کاهش مالیات دریافت می کند متفاوت است. به عنوان مثال، اقتصاد طرف عرضه به افراد ثروتمند و مشاغل کاهش مالیات می دهد تا آنها را به سرمایه گذاری و خرج کردن پول در طرح های تجاری تشویق کند. در مقابل، اقتصاد سمت تقاضا بر کاهش مالیات برای افراد طبقه پایین و متوسط تمرکز دارد تا آنها را تشویق به خرید بیشتر کالاهای مصرفی کند.
-
به مصرف کنندگان گزینه های بیشتری در مقابل پول بیشتر پیشنهاد دهید: راه دیگر برای تمایز بین اقتصاد طرف عرضه و اقتصاد طرف تقاضا این است که به آنچه که آنها به مصرف کنندگان ارائه می دهند نگاه کنید. در اقتصاد سمت عرضه، هدف این است که با تشویق کسبوکارها به صرف پول برای تولید و تحقیق، گزینههای بیشتری برای خرید محصولات و خدمات به مصرفکنندگان ارائه شود. در مقابل، اقتصاد سمت تقاضا بر کمک به مصرفکنندگان برای به حداکثر رساندن درآمد خود از طریق کاهش مالیاتها برای هزینه بیشتر برای کالاها و خدمات تمرکز دارد.
مطالب مرتبط: ۱۸ شغل برتر در رشته اقتصاد
کاربردها و مثالهایی از اقتصاد طرف عرضه در مقابل تقاضا
راه های مختلفی وجود دارد که دولت ها می توانند از اقتصاد طرف عرضه و تقاضا برای تشویق رشد اقتصادی استفاده کنند. در اینجا چند مثال وجود دارد که کاربردهای اقتصاد طرف عرضه و تقاضا را نشان می دهد:
نمونه های اقتصاد سمت عرضه
-
اجازه دادن به قراردادهای تجارت آزاد بیشتر برای تشویق تلاش های تجاری
-
کاهش نرخ مالیات به میزان ۱۵ درصد برای شرکت های بزرگ یا افراد با دارایی خالص ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان یا بیشتر
-
فروش زمین دولتی به مشاغل خصوصی
-
ایجاد پروژه ها یا برنامه های زیربنایی دولتی که مشاغل خصوصی را تشویق می کند تا تخصص خود را به اشتراک بگذارند
نمونه های اقتصاد سمت تقاضا
-
کاهش نرخ مالیات به ۱۰٪ برای کسانی که درآمد ۰ تا ۵۵۰۰۰۰۰ تومان دارند
-
کاهش ارزش ریالی کشور به میزان ۵ درصد برای تشویق هزینه ها
-
افزایش تولید پول چاپی
-
پیشنهاد پنج پروژه جدید خدمات عمومی که در مجموع به بیش از ۱۰۰۰۰۰ کارمند نیاز دارد
مقالات مرتبط بیشتر:
- تقاضای اقتصادی: تعریف، عوامل تعیین کننده و انواع
- ۱۱ نوع نظریه اقتصادی که اقتصاددانان مشتاق باید بدانند
- درک چگونگی عملکرد اقتصاد بازار
- کودک و تفکر اقتصادی / چگونه فرزندان خود را برای آینده ای روشن آماده کنیم
- مدیریت زنجیره تامین چیست و چرا مهم است؟
- تمایز محصول: اهمیت، انواع و مثال ها
- تقاضا در اقتصاد چیست؟ (به علاوه ۷ نوع تقاضا)
- عرضه و تقاضا: تعریف و چگونگی کارکرد آن
- نحوه محاسبه قیمت تعادلی