نماد سایت ایوسی

چرا خودگویی منفی برای شما مضر است (و چگونه آن را در ۳ مرحله پایان دهید)

خودگویی منفی

خودگویی منفی

هرکسی را که در زندگی ام ملاقات کرده ام خواهان فرصت های نامحدود، روابط بهتر، بدنی سالم، قلبی بخشنده، ذهنی تیز، مهارت های شگفت انگیز و امنیت مالی هستند. اگر همه ما این چیزها را می خواهیم، ​​چرا نمی توانیم آنها را به انجام برسانیم؟ پاسخ ساده است: خودگویی منفی.

دلیل اینکه بسیاری از ما نمی توانیم به آنجا برسیم این است که یک صدای درونی انتقادی در درون سر خود داریم که تمایل به منفی و قانع کننده دارد.

صدای درونی ما سعی دارد ما را متقاعد کند که به اندازه کافی باهوش، به اندازه کافی قوی یا خوب نیستیم که بتوانیم کاری را که می خواهیم در زندگی انجام دهیم. این دشمن نامرئی ما را از دنبال کردن زندگی ای که شایسته آن هستیم باز می دارد و منجر به اضطراب، افسردگی و سطح استرس بالاتر می شود.

اگر می‌خواهیم به توانایی‌های بالقوه خود برسیم و سلامت روان خود را بهبود بخشیم، باید کنترل این ندای درون را در دست بگیریم و یاد بگیریم که چگونه آن را رام کنیم و آن را به یک نیروی مثبت تبدیل کنیم.

برای ما مهم است که قبل از اینکه بتوانیم آن را رام کنیم و به یک نیروی مثبت مفید تبدیل شویم، در مورد این خود گفتاری منفی بیشتر بیاموزیم. بیایید با ۴ نوع مختلف خودگویی منفی شروع کنیم.

انواع خود صحبتی منفی

مطالعات نشان می دهد که چهار نوع اصلی خودگویی منفی وجود دارد [۱]:

  1. فیلتر کردن
  2. شخصی سازی
  3. فاجعه ساز
  4. قطبی کننده

بیایید اینها را یک به یک مرور کنیم.

فیلتر کردن

شما جنبه منفی هر موقعیتی را بزرگ می کنید. به عنوان مثال، شما در این هفته ۱ کیلوگرم اضافه کردید. شما روی این موضوع تمرکز می کنید و نادیده می گیرید که در این ماه ۶ کیلو وزن کم کرده اید.

شخصی سازی

شما همیشه خود را برای همه چیز سرزنش می کنید. به عنوان مثال، شما می شنوید که تمرین فوتبال شما لغو شده است، و شما فرض می کنید که لغو شده است، زیرا کسی نمی خواست در اطراف شما باشد.

فاجعه ساز

شما همیشه انتظار بدترین ها را دارید. به عنوان مثال، صبح لاستیک شما پنچر شده است و به طور خودکار بقیه روزتان را وحشتناک فرض می کنید.

قطبی کننده

شما یا چیزها را کامل می بینید یا وحشتناک. مثلاً از پسرت عصبانی شدی و عصبانی شدی. بنابراین، شما یک پدر و مادر وحشتناک هستید.

دفعه بعد که متوجه شدید که با خودتان صحبت های منفی می کنید، از خود بپرسید:

اگر پاسخ شما به هر یک از این سوالات مثبت است، یک قدم به عقب بردارید و در نظر داشته باشید که چه کاری می توانید انجام دهید تا افکار خود را از منفی به مثبت تبدیل کنید.

مهم است که این افکار را قبل از تبدیل شدن به باور کنترل کنید. باور چیزی است که شما در مورد آن مطمئن هستید. هرچه زودتر به این افکار منفی بپردازید، زودتر می توانید زندگی و تجارت خود را به جلو ببرید.

۳ گام برای پایان دادن به خودگویی منفی

واضح است که خودگویی منفی مانع پیشرفت شما می شود و شما را از زندگی که شایسته آن هستید باز می دارد. در اینجا سه ​​روش وجود دارد که می توانید روزانه از آنها برای غلبه بر این عادت ذاتی استفاده کنید.

۱. به صدای درونی خود پاسخ دهید

در مقاله اخیر HBR، اریکا آریل فاکس بیان کرد که سخت‌ترین مکالمه‌هایی که هر یک از ما می‌توانیم داشته باشیم، آنهایی است که با خودمان داریم [۲].

او داستانی را در مورد دومینیک ذکر می کند، یک مدیر اجرایی با عملکرد بالا که اعتماد به نفس بالایی دارد اما صدای درونی انتقادی دارد. دومینیک توجه و احترام همه را جلب می کند، اما نه به خودش.

دومینیک زمانی که با مخاطبان مجذوب خود صحبت می کند، دچار مشکل جدی می شود. او یک صدای درونی در سر دارد که می گوید: “چرا باید به شما گوش دهند؟” من کلاهبردارم من نمی توانم این کار را انجام دهم.»

صدای درونی دومینیک بر عملکرد او تأثیر می گذارد اگر او یاد نگیرد که چگونه آن را به صحبت های مثبت با خود تبدیل کند.

واضح است که دومینیک تمام توانایی های مثبت خود را فیلتر می کند و اوضاع را قطبی می کند. او چیزهای خوب زیادی برای ارائه دارد و کلاهبردار نیست. بنابراین، نویسنده یک توصیه بزرگ به او می کند:

“صدای درون خود را نادیده نگیرید، به آن پاسخ دهید.”

بسیاری از مدیران از گفتگوهای سخت با دیگران ابایی ندارند، اما از گفتگوهای سخت با خود اجتناب می کنند.

او به مردم توصیه می کند که خودگویی های منفی خود را نادیده نگیرند، بلکه به آن پاسخ دهند. اگر صدای درونی شما می‌گوید: «این فرزندپروری وحشتناک بود»، می‌توانید با این جمله پاسخ دهید: «من والدین کاملی نیستم و با آن مشکلی ندارم». این کار در ابتدا باعث می شود احساس ناخوشایندی داشته باشید، اما با گذشت زمان این کار آسان تر می شود.

به جای نادیده گرفتن صحبت های منفی خود، سعی کنید یاد بگیرید که آن را با مهربانی شناسایی کرده و به آن پاسخ دهید. هر روز خودگویی مثبت را تمرین کنید. اجازه ندهید خودگویی منفی پتانسیل شما را از بین ببرد.

۲. با خود مهربان باشید

چیزی به خودت نگو که به بهترین دوستت نمی گویی. ما اغلب چیزهایی به خودمان می گوییم که نامهربان، بی اساس و نادرست است.

وقتی برای ترفیع از شما رد می شوید، با خودتان مهربان باشید. وقتی فراموش کردید لباس‌هایتان را در خشک‌شویی بیندازید، با خودتان مهربان باشید. همه ما اشتباه می کنیم، همه ما ناقص هستیم، همه ما روزهای بدی داریم، اما این از ما آدم بدی نمی سازد.

وقتی جان گوردون [۳]۲۹ ساله بود، در معرض طلاق بود. همسرش از منفی نگری او خسته شده بود. او تصمیم به تغییر گرفت. او ذهنیتی مثبت پیدا کرد و شروع به خفه کردن افکار منفی با کلمات مثبت کرد.

این رویکرد ازدواج او را نجات داد و زندگی او را تغییر داد. او خوانندگانش را تشویق می کند که با خودشان مهربان باشند و مثبت اندیش باشند. گوردون می‌داند که مثبت بودن تضمینی برای موفقیت شما نخواهد بود، اما او می‌داند که منفی بودن، شکست شما را تضمین می‌کند و روابط شما را از بین می‌برد.

اگر دوستانتان برنامه شام ​​را لغو کردند، تصور نکنید که هیچکس نمی‌خواهد در کنار شما باشد. شخصی سازی رویدادها را متوقف کنید و به درستی کادربندی آن را شروع کنید. دوستان شما شام برنامه ریزی شده شما را به دلیل مشغله بودن لغو کردند و این به شما ربطی ندارد.

همیشه انتخاب کنید که با خودتان مهربان باشید. اگر برای مهربانی با خود مشکل دارید، اطراف خود را با افراد مثبت و مهربانی که مایل به حمایت از شما هستند، احاطه کنید و هنگامی که افکار منفی شروع می‌کنید به شما بازخورد محبت آمیز ارائه می‌کنند. تحقیقات گسترده نشان می دهد که افراد مثبت اطراف خود را با دوستان مثبت احاطه کرده اند که به آنها کمک می کند تا مثبت اندیش باشند.

۳. از تلاش برای کامل بودن دست بردارید

اگر هدف شما کامل بودن باشد، شکست خواهید خورد. انتظار کمال نداشته باشید.

هیچ کس کامل نیست. نقص را در آغوش بگیرید. کلید یک ذهنیت مثبت، پیشرفت است و نه کمال. اگر انتظار کمال دارید، اجازه خواهید داد که خودگویی منفی به ذهن شما بازگردد.

به عنوان یک کمال گرا، تلاش خواهید کرد تا همه را راضی نگه دارید، و این یک هدف غیر واقعی است. هر بار که با کسی بحث می کنید، مکالمات را در ذهن خود بارها و بارها تکرار می کنید. این مکالمات ماهیت منفی خواهند داشت. اگر می خواهید جلوی این صحبت های منفی با خود را بگیرید، از تلاش برای کامل بودن دست بردارید.

اکثر کمال گرایان مدام خود را با افراد دیگر مقایسه می کنند. این عادت یک دعوت رسمی به صحبت های منفی شما برای ورود دوباره به ذهن شما است. خودت را با کسی مقایسه نکن. همیشه دیگرانی را خواهید یافت که از شما بهتر باشند.

در عوض، بر قدردانی برای چیزهای بزرگی که دارید تمرکز کنید.

آنتوان دو سنت اگزوپری در کتاب پرفروش خود به نام ادیسه هوانوردی بیان کرد:

“کمال به دست می آید، نه زمانی که چیزی برای اضافه کردن وجود نداشته باشد، بلکه زمانی که چیزی برای حذف باقی نمانده باشد.”

از داشته های خود راضی باشید و دیگر نگران مقایسه خود با دیگران نباشید. همیشه شکرگزار باشید و وقتی افکار منفی خود را گرفتار می کنید، به همه چیزهایی فکر کنید که برای آنها سپاسگزار هستید.

اگر می خواهید الهام بگیرید که هر روز برای چه چیزهایی باید سپاسگزار باشید، در اینجا آنها هستند: ۶۰ چیزی که در زندگی باید بابت آنها شکرگزار باشید.

خط پایان

دفعه بعد که متوجه شدید که منفی گرا هستید، صدای درونتان را نادیده نگیرید. با مهربانی به آن پاسخ دهید و نیاز به کامل بودن را رها کنید.

شما این را دارید!

ارجاع

خروج از نسخه موبایل