ارتباطات بازاریابی یکپارچه به عنوان هماهنگی و ادغام تمام ابزارهای ارتباطی بازاریابی، راه ها و منابع درون یک شرکت در یک برنامه یکپارچه تعریف می شود که با حداقل هزینه تأثیر را بر مشتری و سایر کاربران نهایی به حداکثر می رساند. این ادغام بر تمامی ارتباطات شرکت به تجارت، کانال بازاریابی، مشتری مداری و ارتباطات داخلی تأثیر می گذارد.
ارتباطات بازاریابی یکپارچه یک مفهوم مدیریتی است که به گونهای طراحی شده است که همه جنبههای ارتباطات بازاریابی مانند تبلیغات، ارتقای فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم را با هم بهعنوان یک نیروی متحد، به جای اجازه دادن به هر یک از آنها به صورت مجزا کار کند. علاوه بر این، به عنوان یک برنامه بازاریابی تهاجمی عمل می کند، زیرا استراتژی بازاریابی را تنظیم و دنبال می کند که حجم گسترده ای از اطلاعات مشتری را جذب و استفاده می کند. همچنین تضمین میکند که تمام اشکال ارتباطات و پیامها برای دستیابی به هدف خاصی به دقت با هم مرتبط هستند.
ابزارهای مهم ارتباطات بازاریابی یکپارچه عبارتند از:
۱. تبلیغات
تبلیغات چهار ویژگی دارد: ماهیت قانع کننده است. غیر شخصی است. هزینه آن توسط یک حامی مشخص پرداخت می شود. و از طریق کانال های ارتباط جمعی منتشر می شود . پیام های تبلیغاتی ممکن است پذیرش کالاها، خدمات، افراد یا ایده ها را تشویق کند. از آنجایی که پیام فروش از طریق رسانه های جمعی منتشر می شود – برخلاف فروش شخصی – به عنوان یک راه بسیار ارزان تر برای دستیابی به مصرف کنندگان در نظر گرفته می شود.
با این حال، ماهیت غیرشخصی آن به این معنی است که توانایی تنظیم پیام فروش برای گیرنده پیام و مهمتر از آن، در واقع فروش را ندارد. بنابراین، اثرات تبلیغاتیبهتر است از نظر افزایش آگاهی و تغییر نگرش ها و نظرات اندازه گیری شود، نه ایجاد فروش. به سختی می توان سهم تبلیغات در فروش را جدا کرد زیرا عوامل زیادی بر فروش تاثیر می گذارند. سهم تبلیغات در فروش به بهترین وجه در بلندمدت مشاهده می شود.
استثنای این تفکر در عرصه اینترنت است. در حالی که تبلیغات بنری، پاپ آپ ها و رسانه های بینابینی همچنان باید به عنوان تبلیغ کننده برند و نه لزوماً محرک های فروش در نظر گرفته شوند، فناوری این امکان را فراهم می کند که تعداد بازدیدکنندگان یک وب سایت را ردیابی کنید که چه تعداد از بازدیدکنندگان یک وب سایت بر روی بنر کلیک می کنند، یک محصول را بررسی می کنند، اطلاعات بیشتری را درخواست می کنند و در نهایت یک نتیجه را ایجاد می کنند. خرید
از طریق استفاده از نمادها و تصاویر، تبلیغات می تواند به تمایز محصولات و خدمات مشابه کمک کند. تبلیغات همچنین به ایجاد و حفظ ارزش ویژه برند کمک می کند . ارزش ویژه برند دارایی نامشهودی است که از تصویر مطلوب، برداشت از تمایز یا دلبستگی مصرف کننده به شرکت، برند یا علامت تجاری ناشی می شود. این سهام به حجم فروش بیشتر و/یا حاشیه سود بیشتر و در نتیجه مزیت رقابتی بیشتر تبدیل می شود. ارزش ویژه برند از طریق تبلیغاتی که بر تصویر، ویژگیهای محصول، خدمات یا سایر ویژگیهای شرکت و محصولات یا خدمات آن تمرکز دارد، ایجاد و حفظ میشود.
هزینه بزرگترین ضرر تبلیغات است. میانگین هزینه ۳۰ ثانیه ای در تلویزیون شبکه بین سال های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۵ پنج برابر شد. این غیرمعمول نیست که یک تبلیغ کننده ملی میلیون ها دلار برای تولید یک آگهی تبلیغاتی ۳۰ ثانیه ای هزینه کند. اگر از استعداد افراد مشهور استفاده شود، میلیونها نفر به آن اضافه کنید.
اعتبار و بهم ریختگی از دیگر معایب است. مصرف کنندگان به طور فزاینده ای در مورد پیام های تبلیغاتی بدبین شده اند و تمایل دارند که از تلاش تبلیغ کنندگان برای متقاعد کردن آنها ناراحت شوند. تبلیغات در همه جا وجود دارد، از تلویزیون شبکه، روزنامههای روزانه، بیلبوردهای کنار جادهها، تابلوهای زمین گلف و برچسبهای میوه در فروشگاههای مواد غذایی. بی نظمی مصرف کنندگان را تشویق می کند که بسیاری از پیام های تبلیغاتی را نادیده بگیرند. رسانههای جدید در حال ظهور هستند، مانند DVR (ضبطکنندههای ویدئوی دیجیتال) که به مصرفکنندگان اجازه میدهد برنامهها را ضبط کنند و سپس از تبلیغات خودداری کنند، و رادیو ماهوارهای که اکثر کانالهای خود را به صورت رایگان تبلیغات میکند.
۲. روابط عمومی (PR)
روابط عمومی به عنوان یک عملکرد مدیریتی تعریف می شود که روابط سودمند متقابل بین یک سازمان و مردم را شناسایی، ایجاد و حفظ می کند که موفقیت یا شکست آن به آن بستگی دارد. در حالی که تبلیغات یک ارتباط یک طرفه از فرستنده (بازاریاب) به گیرنده (مصرف کننده یا خرده فروشی) است، روابط عمومی چندین مخاطب (مصرف کنندگان، کارمندان، تامین کنندگان، فروشندگان و غیره) را در نظر می گیرد و از ارتباطات دو طرفه استفاده می کند.
نظارت بر بازخورد و تنظیم پیام آن و اقدامات سازمان برای حداکثر سود. یکی از ابزارهای اولیه مورد استفاده متخصصان روابط عمومی، تبلیغات است. تبلیغات بر ارزش خبری یک محصول، خدمات، ایده، شخص یا رویداد سرمایه گذاری می کند تا بتوان اطلاعات را از طریق رسانه های خبری منتشر کرد. این “تأیید” شخص ثالث توسط رسانه های خبری یک تقویت حیاتی برای پیام ارتباطات بازاریابی ایجاد می کند: اعتبار. مقالات در رسانه ها نسبت به تبلیغات عینی تر تلقی می شوند و پیام های آنها بیشتر جذب و باور می شود. یکی دیگر از مزایای تبلیغاتی این است که رایگان است، بدون در نظر گرفتن تلاش زیادی که می تواند برای جلب توجه و دریافت تبلیغات بیرونی توسط منابع رسانه ای لازم باشد.
نقش روابط عمومی در ترکیب تبلیغاتیبه دلیل آنچه فیلیپ کاتلر به عنوان «جامعه بیش از حد ارتباط داده شده» توصیف می کند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. مصرف کنندگان “روال اجتناب از ارتباط” را ایجاد می کنند که در آن احتمالاً پیام های تجاری را تنظیم می کنند. از آنجایی که تبلیغات بخشی از مقرون به صرفه بودن خود را از دست می دهد، بازاریابان برای کمک به انتشار پیام های محصول و شرکت خود به پوشش خبری، رویدادها و برنامه های اجتماعی روی می آورند.
برخی از مصرف کنندگان نیز ممکن است تصمیمات خرید خود را بر اساس تصویر شرکت قرار دهند، به عنوان مثال، میزان مسئولیت پذیری شرکت از نظر زیست محیطی. در این راستا، روابط عمومی نقش مهمی در ارائه از طریق گزارشهای خبری، حمایتهای مالی، «تبلیغات» (شکلی از تبلیغات که به جای فروش یک محصول یا خدمات، دیدگاههای شرکت را در مورد مسائل جاری تبلیغ میکند) و سایر اشکال ارتباطی ایفا میکند. آنچه شرکت مخفف آن است.
۳. تبلیغات فروش (SP)
تبلیغات فروش محرکهای مستقیمی هستند که انگیزههای بیشتری را برای افزایش یا تسریع حرکت محصول از تولیدکننده به مصرفکننده ارائه میدهند. تبلیغات فروش ممکن است متوجه مصرف کننده یا تجارت شود. تبلیغات مصرفکننده مانند کوپنها، نمونهبرداری، حق بیمه، قرعهکشی، بستههای قیمتی (بستههایی که مقدار بیشتری یا هزینه کمتری نسبت به حالت عادی ارائه میدهند)، معاملات مالی کمهزینه، و تخفیفها، مشوقهای خرید هستند، زیرا باعث آزمایش محصول و تشویق به خرید مجدد میشوند.
تبلیغات مصرف کننده ممکن است شامل مشوق هایی برای بازدید از یک فروشگاه خرده فروشی یا درخواست اطلاعات اضافی نیز باشد. تبلیغات تجاری شامل کمک هزینه اسلات (خرید فضای قفسه در فروشگاههای خردهفروشی)، کمک هزینه برای نشان دادن نام تجاری در تبلیغات خردهفروشی، کمک هزینه نمایش و تجارت، کمک هزینه خرید (تخفیفهای حجمی و سایر مشوقهای حجم محور)،
دو دیدگاه ممکن است در میان بازاریابان در رابطه با ارتقای فروش یافت شود. اولاً، پیشبرد فروش مکمل تبلیغات است، زیرا نقش تبلیغات را با فروش شخصی پیوند میدهد . این دیدگاه ارتقای فروش را به عنوان یک بازیگر جزئی در ارتباطات بازاریابی در نظر می گیردبرنامه دیدگاه دوم، پیشبرد فروش و تبلیغات را به عنوان کارکردهای متمایز با اهداف و استراتژی های بسیار متفاوت از یکدیگر می داند.
ارتقای فروش در این معنا برابر یا حتی مهمتر از تبلیغات است. برخی از شرکت ها تا ۷۵ درصد از دلارهای تبلیغاتی/ترفیعی خود را به تبلیغات فروش و فقط ۲۵ درصد را به تبلیغات اختصاص می دهند. یافتن تعادل مناسب اغلب یک کار دشوار است. هدف اصلی از پیشبرد فروش، تحریک اقدام است. تبلیغات با ایجاد شهرت نام تجاری و ایجاد ارزش بازار، معامله را تنظیم می کند. ارتقای فروش با ارائه مشوق هایی که حجم بازار را ایجاد می کند، به بستن معامله کمک می کند.
تبلیغات فروش می تواند مشتریان را تشویق کند تا یک برند خاص را انتخاب کنند، به خصوص زمانی که برندها برابر به نظر می رسند، و می توانند نتایج فوری و قابل اندازه گیری بیشتری نسبت به تبلیغات ایجاد کنند. با این حال، اتکای بیش از حد به تبلیغات فروش منجر به مصرفکنندگان «مستعد معامله» با وفاداری کم به برند و حساسیت بیش از حد قیمت میشود. تبلیغات فروش همچنین می تواند رقبا را وادار کند که مشوق های مشابهی ارائه دهند و فروش و سود برای همه متضرر شود.
۴. فروش شخصی (PS)
فروش شخصی شامل تمام تماس های شخص به فرد با مشتریان با هدف معرفی محصول به مشتری، متقاعد کردن او نسبت به ارزش محصول و پایان دادن به فروش است. نقش فروش شخصی از سازمانی به سازمان دیگر بسته به ماهیت و اندازه شرکت، صنعت و محصولات یا خدماتی که در حال بازاریابی است، متفاوت است. بسیاری از مدیران بازاریابی متوجه می شوند که هم کارکنان فروش و هم کارمندان غیر فروش به نوعی به عنوان فروشنده برای سازمان خود عمل می کنند.
مطالعهای که احتمالاً این ادعا را تأیید میکند نشان داد که مدیران بازاریابی تاکید بیشتری بر مدیریت فروش و فروش شخصی در سازمانشان نسبت به هر عنصر ترکیبی تبلیغاتی دیگر دارند. این سازمان ها جلسات آموزشی راه اندازی کرده اند که به کارکنان نشان می دهد چگونه به عنوان فروشنده برای سازمان عمل می کنند و چگونه می توانند مهارت های بین فردی خود را با مشتریان بالقوه بهبود بخشند. برنامه های پاداش کارکنان اکنون به کارکنان برای تلاش هایشان در این زمینه پاداش می دهد.
فروش شخصی به دلیل ارتباط بین فردی بین فروشنده و مشتری، موثرترین راه برای فروش است. پیامها را میتوان برای موقعیتهای خاص تنظیم کرد، بازخورد فوری را میتوان پردازش کرد، و استراتژیهای پیام را میتوان برای تطبیق با بازخورد تغییر داد. با این حال، فروش شخصی گرانترین راه برای انجام فروش است، با میانگین هزینه هر تماس فروش بین ۲۳۵ تا ۳۳۲ دلار و میانگین تعداد تماسهای فروش مورد نیاز برای بستن معامله بین سه تا شش تماس شخصی است.
مدیریت فروش و بازاریابی، فروشندگان را به یکی از سه گروه طبقهبندی میکند: فروش خلاق، سفارشپذیری، و نمایندگان فروش مبلغ. مشاغل فروش خلاق به بیشترین مهارت و آمادگی نیاز دارند. آنها “شخص نقطه” برای عملکرد فروش هستند. آنها مشتریان را جستجو می کنند، موقعیت ها را تجزیه و تحلیل می کنند، تعیین می کنند که چگونه شرکت آنها می تواند خواسته ها و نیازهای مشتریان بالقوه را برآورده کند، و از همه مهمتر، سفارش دریافت می کنند. سفارش گیرندگان پس از دریافت سفارش اولیه، مسئولیت را بر عهده می گیرند. آنها خریدهای مکرر (بازخرید مستقیم) و خریدهای مجدد اصلاح شده را انجام می دهند. حساب های خدمات نمایندگان فروش مبلغ با معرفی محصولات جدید، تبلیغات و برنامه های دیگر. سفارشات توسط گیرندگان سفارش یا توسط توزیع کنندگان انجام می شود.
۵. بازاریابی مستقیم (DM)
بازاریابی مستقیم، قدیمی ترین شکل بازاریابی، فرآیند برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان هدف برای تشویق پاسخ از طریق تلفن، پست، وسایل الکترونیکی یا بازدید شخصی است. کاربران بازاریابی مستقیمشامل خردهفروشان، عمدهفروشان، تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات میشود و از روشهای مختلفی از جمله پست مستقیم، بازاریابی تلفنی، تبلیغات مستقیم، خدمات خرید رایانهای آنلاین، شبکههای خرید کابلی و تبلیغات اطلاعاتی استفاده میکنند.
بازاریابی مستقیم که به طور سنتی به عنوان عنصری در ترکیب تبلیغاتی دیده نمی شود، یکی از عمیق ترین تغییرات در بازاریابی و تبلیغات در ۲۵ سال گذشته است. جنبههای بازاریابی مستقیم، که شامل تبلیغات پاسخ مستقیم و تبلیغات پستی مستقیم و همچنین فعالیتهای تحقیقاتی و پشتیبانی مختلف لازم برای اجرای آنها میشود، تقریباً توسط همه شرکتهایی که در بازاریابی محصولات، خدمات، ایدهها یا افراد مشغول هستند، پذیرفته شدهاند.
بازاریابی مستقیم به سه دلیل به بخش مهمی از بسیاری از برنامه های ارتباطی بازاریابی تبدیل شده است. اول اینکه تعداد خانوارهای دو درآمدی به طور چشمگیری افزایش یافته است. از هر ده زن در ایالات متحده، شش نفر در خارج از خانه کار می کنند. این باعث کاهش زمان خانواده ها برای سفرهای خرید شده است. ثانیا، خریداران بیشتر از هر زمان دیگری برای پرداخت کالا و خدمات به کارت های اعتباری متکی هستند.
این تراکنشهای بدون نقد خرید محصولات را آسانتر و سریعتر میکنند. در نهایت، پیشرفت های تکنولوژیکی در ارتباطات از راه دور و کامپیوتر به مصرف کنندگان این امکان را می دهد که از خانه های خود از طریق تلفن، تلویزیون یا کامپیوتر با سهولت و ایمنی خرید کنند. این سه عامل به طور چشمگیری عادات خرید مصرف کنندگان آمریکایی را تغییر داده و بازاریابی مستقیم را به یک زمینه رو به رشد در سراسر جهان تبدیل کرده است.
بازاریابی مستقیم به یک شرکت اجازه می دهد تا با پیام فروش متناسب با نیازها و ویژگی های خاص آنها، بخشی از مشتریان بالقوه را با دقت بیشتری هدف قرار دهد. برخلاف تبلیغات و روابط عمومی که ارتباط آنها با فروش واقعی در بهترین حالت ضعیف یا مبهم است، بازاریابی مستقیم با ارائه نتایج ملموس پاسخگویی را ارائه می دهد. اقتصاد بازاریابی مستقیم نیز در طول سال ها بهبود یافته است زیرا اطلاعات بیشتری در مورد مشتریان بالقوه جمع آوری می شود.
با شناسایی مصرف کنندگانی که می توانند به طور موثرتر و سودآورتر به آنها خدمت کنند، شرکت ها ممکن است در تلاش های بازاریابی خود کارآمدتر باشند. در حالی که تلویزیون شبکه در گذشته فرصتهایی را برای دستیابی به گروههای عظیمی از مصرفکنندگان با هزینه کم در هزار ارائه میکرد، بازاریابی مستقیم میتواند به تک تک مصرفکنندگان دسترسی پیدا کند و با هر یک از آنها ارتباط برقرار کند.
بازاریابی مستقیم معایبی نیز دارد. همانطور که مصرف کنندگان در برابر ماهیت متقاعدکننده تبلیغات مقاومت کردند، آنها نیز با تلاش های بازاریابی مستقیم مقاومت کردند. بازاریابان مستقیم با فروش کمتر و بیشتر رابطه گرا بودن پاسخ داده اند. همچنین، همانطور که مصرف کنندگان از درهم ریختگی تبلیغات خسته شدند، با تلاش های بازاریابی مستقیم نیز آنها را خسته کردند. مصرف کنندگان روزانه با پست، آگهی های تجاری و بازاریابی تلفنی بمباران می شوند.
برخی از بازاریابان مستقیم با در نظر گرفتن حریم خصوصی به عنوان یک مزیت خدمات مشتری پاسخ داده اند. بازاریابان مستقیم همچنین باید بر بی اعتمادی مصرف کننده نسبت به تلاش های بازاریابی مستقیم به دلیل حوادث رفتار غیرقانونی توسط شرکت ها و افراد با استفاده از بازاریابی مستقیم غلبه کنند. خدمات پستی ایالات متحده، کمیسیون تجارت فدرال، و سایر سازمان های دولتی و استانی ممکن است اعمال مجرمانه را تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
اگر صنعت در خودتنظیمی موفق نباشد، قوانینی را که رفتار بازاریابان مستقیم را تنظیم می کند، به خطر می اندازد. انجمن بازاریابی مستقیم، سازمان تجاری پیشرو برای بازاریابی مستقیم، با شرکت ها و سازمان های دولتی برای شروع خود تنظیمی همکاری می کند. در مارس ۲۰۰۳، ثبت ملی تماس نگیرید تحت تأثیر قرار گرفت که به موجب آن مصرف کنندگان نام خود را به لیستی اضافه کردند که بازاریاب های تلفنی مجبور بودند از پایگاه داده تماس های خارجی خود حذف کنند.
ابزارهای نوظهور ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC)
حمایت مالی (بازاریابی رویداد)
حمایت مالی یا بازاریابی رویدادی ، تبلیغات و تبلیغات فروش را با روابط عمومی ترکیب می کند. حمایتهای مالی آگاهی از یک شرکت یا محصول را افزایش میدهد، وفاداری را با یک مخاطب هدف خاص ایجاد میکند، به تمایز یک محصول از رقبای آن کمک میکند، فرصتهای تجاری را فراهم میکند، تعهد خود را به یک جامعه یا گروه قومی نشان میدهد، یا بر نتیجه نهایی تأثیر میگذارد. مانند تبلیغات، حمایت های مالی برای ایجاد انجمن های بلندمدت آغاز می شود.
سازمانها گاهی حمایتها را با تبلیغات با استفاده از برداشتهای ناخالص یا اندازهگیری هزینه در هزار مقایسه میکنند. با این حال، اندازه گیری ارزش حمایت ها می تواند بسیار دشوار باشد. شرکت هایی که حمایت های مالی را در نظر می گیرند باید ارزش روابط عمومی کوتاه مدت حمایت ها و اهداف بلند مدت سازمان را در نظر بگیرند. اسپانسرهای ورزشی حدود دو سوم کل حمایت ها را تشکیل می دهند.
بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
مفهوم بازاریابی رسانه های اجتماعی اساساً به فرآیند تبلیغ کسب و کار یا وب سایت ها از طریق کانال های رسانه های اجتماعی اشاره دارد. این یک رسانه بازاریابی قدرتمند است که نحوه برقراری ارتباط افراد را تعیین می کند. این یکی از روشهای تبلیغاتی کمهزینه است که تعداد زیادی لینک و ترافیک بسیار زیادی را برای مشاغل فراهم میکند. شرکت ها موفق می شوند توجه گسترده ای را به خود جلب کنند و این واقعاً به نفع تجارت است. بازاریابی رسانه های اجتماعی روشی قدرتمند است که توسط شرکت های مترقی برای فروش محصولات/خدمات خود یا صرفاً برای انتشار محتوا برای درآمد تبلیغاتی استفاده می شود.
رسانههای اجتماعی ابزار بسیار مفیدی هستند که با استفاده از آن شرکتها میتوانند اطلاعات، توضیحات محصول، تبلیغات خود را که همگی در زنجیره دنیای شبکه ریشه دارند، دریافت کنند. با توجه به جدید بودن این روش بازاریابی، سازمان ها در حال ارائه راه های نوآورانه ای برای توسعه برنامه های بازاریابی خود هستند. پلتفرم های جدیدی برای نزدیک شدن به مشتریان بالقوه ایجاد می شود. تعداد زیادی از سازمان های تجاری با استفاده از بازاریابی رسانه های اجتماعی بودجه ای را برای توسعه تجارت آنلاین اختصاص می دهند. این بخش پررونقی است که قرار است شیوه شکلگیری و ترویج استراتژیهای بازاریابی را دوباره تعریف کند.
بازاریابی اینترنتی
بازاریابی اینترنتی که با نام های بازاریابی اینترنتی،بازاریابی آنلاین یا بازاریابی الکترونیکی نیز شناخته می شود، بازاریابی محصولات یا خدمات از طریق اینترنت است. اینترنت رسانه ها را به مخاطبان جهانی آورده است. ماهیت تعاملی بازاریابی اینترنتی از نظر ارائه پاسخ های فوری و ایجاد پاسخ از ویژگی های منحصر به فرد این رسانه است.
بازاریابی اینترنتی گاهی اوقات از نظر دامنه وسیع در نظر گرفته می شود زیرا نه تنها به بازاریابی در اینترنت اشاره دارد، بلکه شامل بازاریابی انجام شده از طریق ایمیل و رسانه های بی سیم نیز می شود. مدیریت داده های دیجیتال مشتری و سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی (ECRM) نیز اغلب تحت بازاریابی اینترنتی با هم گروه بندی می شوند.
بازاریابی اینترنتی جنبه های خلاقانه و فنی اینترنت از جمله: طراحی، توسعه، تبلیغات و فروش را به هم پیوند می دهد.
بازاریابی اینترنتی همچنین به قرارگیری رسانه ها در بسیاری از مراحل مختلف چرخه تعامل مشتری از طریق بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)، بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، تبلیغات بنری در وب سایت های خاص، بازاریابی ایمیلی و استراتژی های وب ۲.۰ اشاره دارد.
بازاریابی موبایلی
بازاریابی موبایلی شامل برقراری ارتباط با مصرف کننده از طریق دستگاه تلفن همراه (یا تلفن همراه) است، یا برای ارسال یک پیام بازاریابی ساده، برای معرفی آنها به یک کمپین جدید مبتنی بر مشارکت مخاطب یا اجازه بازدید از یک وب سایت تلفن همراه.
اتصال تلفن همراه نه تنها افراد را قادر می سازد تا از طریق تلفن همراه، PDA یا ابزارهای دیگر به اینترنت متصل شوند، بلکه کانال های ارتباطی مختلف را در یک رسانه ساده و در عین حال موثر یکپارچه می کند.
ارزانتر از روشهای سنتی هم برای مصرفکننده و هم برای بازاریاب – و درک و تعامل تقریباً برای هر گروه سنی به اندازه کافی آسان است – بازاریابی موبایلی واقعاً یک نسخه ساده از بازاریابی الکترونیکی سنتی است.