نحوه محاسبه بهای تمام شده کالای تولید شده (COGM)

در این مقاله از ایوسی، نحوه محاسبه COGM خود را با مثال هایی، چرایی اهمیت COGM و پاسخ به سوالات رایج بررسی می کنیم.

بهای تمام شده کالای تولید شده چقدر است؟

بهای تمام شده کالای تولیدی، محاسبه کل هزینه های تولید یک شرکت در یک دوره زمانی خاص است. همچنین کل مبلغی است که یک شرکت برای تولید کالاها، تبدیل آنها به موجودی و قرار دادن آنها برای فروش هزینه می کند.

فرمول COGM تمام هزینه های مربوط به ساخت موجودی شامل مواد مستقیم، سربار کارخانه و هزینه های نیروی کار را در نظر می گیرد. به هزینه های کالاهای تولید شده ممکن است به عنوان بهای تمام شده کالا نیز گفته شود.

فرمول بهای تمام شده کالای ساخته شده

فرمول زیر برای محاسبه بهای تمام شده کالای تولید شده همراه با تفکیک معنای هر قطعه از فرمول استفاده می شود:

COGM = موجودی شروع کار در فرآیند (WIP) + هزینه کل ساخت – پایان موجودی WIP

موجودی شروع کار در فرآیند (WIP).

در این فرمول، موجودی اولیه WIP به ارزش محصولات در حال تولید اشاره دارد که هنوز تکمیل نشده اند. موجودی WIP معمولاً در پایان یک دوره حسابداری یا آغاز یک دوره جدید ارزیابی می شود.

به عنوان مثال، فرض کنید شرکت شما ۱۰۰۰۰ محصول در ماه گذشته داشته است که ۴۰۰۰ محصول فقط تا حدی تکمیل شده است. موجودی WIP شما برای ماه بعد ۴۰۰۰ محصول خواهد بود.

کل هزینه ساخت: مواد مستقیم و نیروی کار

کل بخش ساخت این فرمول به مواد مستقیم، نیروی کار مستقیم و سربار ساخت اشاره دارد که طی یک دوره زمانی معین برای تولید کالا پرداخت شده است. مواد مستقیم را می توان با افزودن مواد اولیه اولیه به خریدهای انجام شده و کم کردن کل آن از مواد اولیه پایانی محاسبه کرد. مواد اولیه موجودی در انتظار استفاده در تولید کالا هستند.

کار مستقیم به میزان هزینه های نیروی کار برای یک دوره زمانی مشخص اشاره دارد. این معمولاً ساده است و می توان با ضرب تعداد ساعات کار در نرخ ساعتی برای هر کارمند محاسبه کرد.

هزینه های سربار تولید به هزینه های غیر مستقیمی اطلاق می شود که بدون توجه به تولید موجودی کالا پرداخت می شود. به عنوان مثال، اجاره ساختمان کارخانه و استهلاک تجهیزات به عنوان هزینه های سربار تولید  در نظر گرفته می شود .

موجودی پایان کار در فرآیند (WIP).

موجودی WIP پایانی را می توان با اضافه کردن موجودی WIP ابتدایی به هزینه های ساخت و کم کردن بهای تمام شده کالای تولید شده محاسبه کرد.

به عنوان مثال، فرض کنید شرکت شما در یک ماه مشخص دارای موجودی اولیه WIP 5000 هزار تومانی است، ۲۵۰۰۰ هزار تومان را صرف هزینه های تولید کرده و ۲۳۰۰۰ هزار تومان بهای تمام شده کالای تولید شده را ثبت می کند. معادله موجودی نهایی WIP به شرح زیر است:

۵۰۰۰ هزار تومان + ۲۵۰۰۰ هزار تومان – ۲۳۰۰۰ هزار تومان = ۷۰۰۰ هزار تومان

بهای تمام شده کالاهای ساخته شده نمونه

در زیر دو نمونه از نحوه محاسبه شرکت های فرضی بهای تمام شده کالای تولید شده در یک سال معین آورده شده است:

COGM مثال ۱

کارخانه XYZ سال خود را با هزینه موجودی ۴۰۰۰ هزار تومان آغاز می کند که به عنوان موجودی اولیه WIP در نظر گرفته می شود. در طول سال، این کارخانه ۱۰۰۰۰ هزار تومان برای مواد مستقیم، ۶۰۰۰ هزار تومان برای کار مستقیم و ۳۰۰۰ هزار تومان برای سربار تولید هزینه می کند. این سه عدد با هم برابر با ۱۹۰۰۰ هزار تومان است و مجموع هزینه های ساخت کارخانه است.

در پایان سال، این شرکت ۵۰۰۰ هزار تومان برای پایان موجودی WIP باقی مانده است. کارخانه XYZ هزینه کالاهای تولید شده خود را به صورت زیر محاسبه می کند:

۴۰۰۰ هزار تومان + ۱۹۰۰۰ هزار تومان – ۵۰۰۰ هزار تومان = ۱۸۰۰۰ هزار تومان

کل مبلغ هزار تومانی موجودی تکمیل شده و منتقل شده به حساب کالاهای نهایی برای آن سال تقویم ۱۸۰۰۰ هزار تومان بود.

COGM مثال ۲

فروشگاه مبلمان ABC در پایان سال گذشته ۱۰۰۰۰۰ هزار تومان کالای تمام شده داشت. این مبلغ به ابتدای سال جدید منتقل می شود و موجودی اولیه WIP شرکت است. در طول سال، فروشگاه ۴۰۰۰۰ هزار تومان برای مواد مبلمان، ۵۰۰۰۰ هزار تومان برای حقوق کارکنان و ۳۰۰۰۰ هزار تومان برای اجاره، آب و برق و سایر هزینه های سربار هزینه می کند. در پایان سال، شرکت مبلمان ۶۰۰۰۰ هزار تومان موجودی باقی مانده برای تکمیل (پایان موجودی WIP) را محاسبه کرد.

فروشگاه مبلمان ABC بهای تمام شده کالاهای تولید شده خود را برای سال به صورت زیر محاسبه می کند:

۱۰۰,۰۰۰ هزار تومان + (۴۰,۰۰۰ هزار تومان + ۵۰,۰۰۰ هزار تومان + ۳۰,۰۰۰ هزار تومان) – ۶۰,۰۰۰ هزار تومان = ۱۶۰,۰۰۰ هزار تومان

فرمول بهای تمام شده کالای تولید شده نشان می دهد که فروشگاه مبلمان ABC توانسته است مبلمانی به ارزش ۱۶۰۰۰۰ هزار تومان را از موجودی کار در فرآیند در طول سال تکمیل و به فروش برساند.

چرا COGM مهم است؟

بهای تمام شده کالای تولید شده از این جهت مهم است که به مدیریت یک ایده کلی از هزینه های کلی تولید و اینکه آیا این هزینه ها خیلی زیاد یا خیلی کم است، می دهد. با درک بهتر هزینه های کالاهای تولید شده، شرکت می تواند تنظیماتی را برای به حداکثر رساندن سود کلی انجام دهد.

مزایای COGM

مزایای اضافی استفاده از فرمول بهای تمام شده کالای تولیدی عبارتند از:

• یک شرکت را قادر می سازد تا استراتژی قیمت گذاری موجودی خود را برنامه ریزی و تنظیم کند

• ارائه یک مقایسه واقع بینانه از هزینه های تولید از سال به سال

• بهبود توانایی شرکت برای برنامه ریزی برای حجم موجودی و استفاده از منابع

• کمک به تطبیق سوابق مالی با سوابق هزینه

• کمک به طبقه بندی مناسب هر هزینه برای ثبت راحت تر هزینه ها

بهای تمام شده کالاهای تولید شده به ویژه برای شرکت هایی در صنعت خرده فروشی که به طور منظم موجودی جدید را برای فروش تولید می کنند، مهم است. COGM اطلاعات حیاتی از جمله نحوه تأثیر هزینه ها بر درآمد خالص شرکت را در اختیار کسب و کارها قرار می دهد.

مطالب مرتبط: صورت های مالی چیست؟ راهنمای مبتدی

بهای تمام شده کالای تولید شده: سوالات متداول

در زیر به برخی از سوالات متداول در مورد بهای تمام شده کالای تولید شده پاسخ داده شده است:

تفاوت بین بهای تمام شده کالای تولید شده و بهای تمام شده کالای فروخته شده چیست؟

بهای تمام شده کالای فروخته شده  ، که گاهی اوقات به عنوان “هزینه فروش” نامیده می شود، هزینه های غیرمستقیم یا مستقیم یک شرکت برای ساخت محصولات از قطعات یا مواد خام از جمله حمل و نقل، ذخیره سازی و نیروی کار است. کسر بهای تمام شده کالای فروخته شده از درآمد یک شرکت منجر به سود ناخالص آن می شود.

بهای تمام شده کالای تولید شده به میزانی است که شرکت برای تولید آن کالا هزینه می کند.

آیا باید از فرمول موجودی کار در فرآیند استفاده کنم؟

موجودی WIP یک دارایی است که شروع شده است اما تا پایان چرخه حسابداری شرکت تکمیل نشده است. از آنجایی که تولیدکنندگان معمولاً می توانند مقادیر زیادی از موجودی را ذخیره کنند، محاسبه WIP  برای مدیریت هزینه های تولید مفید است.

چگونه هزینه کل محصول تولیدی را محاسبه کنم؟

هزینه های محصول در ساخت شامل هزینه مواد مستقیم، سربار ساخت و نیروی کار مستقیم است. هزینه‌های محصول اغلب می‌تواند علاوه بر هزینه‌های حسابرسی، هزینه‌های بازاریابی، فروش، اجاره و هزینه‌های آب و برق را نیز شامل شود.