ایوسی

تبدیل شدن به یک مینیمالیست: چگونه اضافات را از ضروری‌ها جدا کنیم؟

قفسه کتاب قفسه معماری آپارتمان

مینیمالیسم چیست؟ مینیمالیست کیست؟

در تعیریف تحت‌الفظی، ساده‌گرایی یا مینیمالیسم (یا کمینه‌گرایی یا هنر کمینه یا هنر موجز) یک جنبش هنری می‌باشد که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از هر گونه پیچیدگی معمول فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌ است. و البته از نام‌های دیگر این مکتب abc art و یا هنر تحت‌اللفظی می‌باشد.

اما وقتی فردی را مینیمالیست (Minimalist) خطاب می کنند، در واقع علاقه او را به ساده نگه داشتن چیزها توصیف می کنند. یک مینیمالیست حداقل مقدار یا درجه چیزی را ترجیح می دهد …؛ البته هرکسی که چیزهای بسیار ساده را دوست دارد، را می توان مینیمالیست نامید.

مرتبط: ۱۰ نکته سبک زندگی مینیمالیستی برای کاهش استرس و صرفه جویی در پول

معرفی قوانین مینیمالیستی

دو قانون برای آسان‌تر کردن بهم ریختگی در سفر مینیمالیست شدن  وجود دارد (درخصوص موضوع بی‌‌نظمی و برهمریختگی در اینجا توضیح کامل داده شده است؛ این موضوع با لفظ منفی بی‌نظمی اشتباه گرفته نشود)

در حین گشت و گذار در اینترنت، به سایت minimalists.com متعلق به دو فرد با نام‌های جاشوا فیلدز میلبرن و رایان نیکودموس (Joshua Fields Millburn and Ryan Nicodemus) برخورد کردم. چالش ۲۱ روزه‌ی آنها برای تبدیل شدن به یک مینیمالیست را دیدم و مطالعه کردم.

اگرچه موضوع برایم جالب بود؛ اما حقیقتا چالشی نیست که در حال حاضر آماده انجام آن باشم زیرا من یاد گرفته ام که مطالعه یک نسخه افراطی از آنچه شما می خواهید می تواند روند را تسریع کند. پس صرفا قرار است ایده بگیرم و نه مو به مو مجری فرامین آنها باشم. من واقعاً نمی خواهم یک مینیمالیست باشم. من فقط می خواهم خانه ای دوست داشتنی و بدون درهم و برهمی و همسر و فرزندانی شادتر داشته باشم.

چیزی که من متوجه شده ام این است که این وب‌سایت “قوانین” معروف را در نظر گرفته اند ولی آنها را بسیار سخت تر کرده اند! در اینجا دو قانون وجود دارد که همراه با چند نکته مفید آنها را باید امتحان کنید:

قانون ۹۰ روز

هنگام در نظر گرفتن یک شیء (هر چیز که می‌خواهد باشد)، از خودتان بپرسید:

و اگر پاسخ هر یک از سوالات “بله” است، آن چیز را نگه دارید. وگرنه، اگر پاسخ به هر یک از سؤالات «نه» است، موضوع تمام می‌شود و زمان آن فرا رسیده که آن چیز را از خودتان دور کنید. این یک تغییر دقیق‌تر از قانون شش ماهه تا یک ساله است. همان قانونی که می‌گوید:

اگر شش ماه است که از چیزی استفاده نکرده‌اید، یا یک سال است که از آن برای وسایل فصلی مانند دکوراسیون تعطیلات استفاده نکرده‌اید، آن را کنار بگذارید.

و جالب است که در دین اسلام هم شبیه به این مورد یک ساله وجود دارد؛ که اگر تا پایان یک سال، چیزی داشتید و ازش استفاده نکردید، باید یک پنجم آن را ببخشید. ولی چه آن قانون و چه این دستور دینی حرف از زمانی به مراتب بیشتر از ۹۰ روز می‌زنند.

بخوانید: مشهورترین مینیمالیست های تاریخ

قانون یک درون، ده خارج

احتمالا قانون مشهور “One In, One Out” که در میان انگلیسی‌ زبانان رواج دارد را شنیده باشید، که برای تعمیر و نگهداری هر چیز عالی است اما البته این قانون به خلاص شدن از شر برهم ریختگی‌های اضافی کمک نمی کند. در عوض، قانون مطرح شده در این وب‌سایت که می‌گوید “One In, Ten Out” را امتحان کنید. ببینید چگونه کار می کند؟ یک کتاب جدید بخرید، از شر ۱۰ کتاب خلاص شوید. یک پیراهن جدید بخرید، از شر ۱۰ لباس خلاص شوید. این دو واقعا تأثیر مثبت دارد. چرا؟

البته همینکه پس از مدتی در روند سفر بی‌نظمی‌تان پیشرفت جدی کردید، می‌توانید رفته رفته این قانون را به “One In, Three Out” کاهش دهید و در نهایت با همان قانون مشهور و رایج “One In, One Out” ادامه دهید و به همین زندگی خود را بدون شلوغی حفظ کنید.

بخوانید: ۱۲ نکته کاربردی برای حفظ بودجه


چرا یک مینیمالیست شوید؟

حالا، چرا در وهله اول یک مینیمالیست شوید یا زندگی خود را ساده کنید؟ پاسخ ساده است، برای تمرکز بر آنچه واقعاً در زندگی مهم است.

اگر چیزها شما را از مهم ترین چیزها منحرف می کند، پس از آن چیزها خلاص شوید. و زمان را برای سازماندهی خود تلف نکنید. چیزهای منظمی را انجام دهید زیرا این بدان معناست که شما برای همیشه آن را سازماندهی خواهید کرد. اگر از شر آن خلاص شوید، هرگز نباید دوباره مرتب یا منظم شود. همانطور که جاشوا فیلدز میلبرن می گوید:

“بهترین راه برای سازماندهی وسایل خود این است که به صورت حداکثری از شر آن خلاص شوید.”

حالا، اگر فکر می کنید، “هوم… من واقعاً باید مدتی بسیار در این کار شلوغ کنم” اما هیچ پیشرفت قابل توجهی ندارید، چه؟ پاسخ باز هم بسیار راحت است:

تبدیل “لازم است” به “باید”

مینیمالیست ها یک تمرین انگیزشی را توصیه می کنند تا «لازم هست»های‌مان را به «باید»ها تبدیل کنیم. برای مثال، به جای اینکه با خودتان غر بزنید، «من واقعاً لازم است غذاهای سالم بخورم و هر روز ورزش کنم» آن را به «من باید غذاهای سالم بخورم و هر روز ورزش کنم» را تبدیل کنید. با تهیه فهرستی از بایدها و قرار دادن آن‌ها، از شر احساس تنبلی، مه‌آلودگی و روزی خسته‌کننده خلاص می‌شوید. در عوض، یک نگرش فعال ایجاد می‌کنید، همین حالا این کار را انجام دهید و نتیجه را ببینید، می‌توانید انجام دهید؟

البته در کتاب خود را به سوی موفقیت پرورش دهید (Coach Yourself to Success)، همین موضوع با کیفیتی بهتر بیان شده است؛ در این کتاب پیشنهاد می‌کند لازم است‌های‌تان را بیرون بیاندازید، و اهداف جدیدی را انتخاب کنید که شما را هیجان‌زده می‌کند. این هم کار می‌کند و البته می‌توان گفت اثربخشی‌اش از روند توصیه‌ای مینالیست‌ها بهتر است.

برای درک بهتر، در نظر بگیرید: به عنوان مثال: “لازم است من یک ورزش را شروع کنم” یک هدف مرده است و انرژی ندارد. آن هدف مرده را رها کنید و هدف جدیدی را انتخاب کنید که به نظر سرگرم کننده باشد، مانند: “من می خواهم در کلاس هایی با یک دوست راکت بال بازی کنم.”؛ این هیجان و جذابیت بیشتری دارد و در کنار یک التزام، انرژی بیشتری هم تولید می‌کند.

البته شما همچنین می توانید هر دو استراتژی را ترکیب کنید.

پاسخ به نظرات: قوانین مینیمالیستی | مدت زمان مینیمالیست شدن | خوب و بد مینیمالیسم | اکومینیمالیسم چیست؟ | معنی مینیمالیست شدن

سبک زندگی مینیمالیستی
سبک زندگی مینیمالیستی

همچنین بخوانید: آیا شما یک اکو-مینیمالیست هستید یا یک اکو-ماکسیمالیست؟


مینیمالیست ها سپس یک سوال عالی می پرسند:
چه چیزی مانع «باید»های شماست؟

مثلا: چه چیزی مانع تغذیه سالم می شود؟ من به این سوال فکر کردم و لیستی از چیزهایی که به ذهنم رسید را نوشتم (و چند ردیه از مربی درونی ام هم دریافت کردم). به این صورت که:

من: بچه‌ها آلرژی دارند، بنابراین ایجاد وعده‌های غذایی خانوادگی که همگی می‌توانیم از آن لذت ببریم، سخت است و برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی را پیچیده می‌کند.
مربی درونی: درست است، اما به دلیل آلرژی آنها مهمتر است که آنها غذاهای سالم و خانگی بدون هیچ گونه افزودنی یا مواد عجیب و غریبی که ممکن است مشکلاتی ایجاد کند (مانند صمغ گوار) بخورند.

من: از آشپزی خسته می شوم و برای راحتی، غذاهای آماده می خرم.
مربی درونی: تو طرز آشپزی را بلدی و به راحتی می توانی یک املت را در همان زمانی که طول می کشد تا غذاهای آماده را در فر بپزی، درست کنی.

من: غذاهای آماده شده در فلان رستوران/آشپزخانه از غذاهایی که من از ابتدا درست می کنم خوشمزه تر هستند.
مربی درونی: شما واقعاً نمی دانید همه این چیزها روی برچسب چیست. بسیاری از این وعده های غذایی حاوی روغن کلزا هستند. و شما اخیراً خوانده اید که روغن های گیاهی ممکن است یک ماده بد جدید باشد که باعث بروز انواع مشکلات سلامتی می شود. .

من: وقتی بچه ها بعد از مدرسه فعالیت دارند، ما وقت نداریم که از ابتدا غذا درست کنیم.
مربی درونی: درست است، اما اگر واقعاً متعهد بودید که سلامتی اولویت اصلی شما باشد، می توانید در آخر هفته غذایی درست کنید که در اواسط هفته آماده شود. شاید سلامتی اولویت اصلی شما نباشد. اشکالی ندارد، اما بیایید صادق باشیم در مورد آن

وقتی به این لیست از چیزهایی که در مسیر تغذیه سالم هستند نگاه می کنم، متوجه می شوم که لیستی از بهانه ها است. چیزهای واقعی که اهمیت دارد زمان پختن و پول برای خرید غذای سالم است. من پول خرید غذاهای سالم را دارم. و من اگر واقعاً متعهد باشم وقت دارم که غذاهای سالم بپزم. این نتیجه نهایی است. بقیه بهانه است. من ترجیح داده ام که راحتی و راحتی را بر سلامتی ترجیح دهم. با این حال، بدون سلامتی، هیچ چیز دیگری مهم نیست. زیرا نمی توانید به طور کامل از زندگی لذت ببرید.

دانلود کتاب: بازیابی آرامش و سادگی در زندگی با استفاده از مینیمالیسم
فرمت: pdf
تعداد صفحات: ۲۲۶ صفحه
در این کتاب، نویسنده به بررسی مفهوم مینیمالیسم و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی انسان می‌پردازد. همچنین، راهکارها و روش‌های مختلفی را برای پیاده‌سازی مینیمالیسم در زندگی روزمره ارائه می‌دهد.الان دانلود کنید!

حالا بیایید ببینیم که آیا گپ و گفت با مربی درونی زندگی من روی برهم ریختگی کار می کند یا خیر …

مربی درونی: چه چیزی بر سر راه الزامات تو ایستاده است؟
من: شاید من باید یک مینیمالیست شوم… باید یک مینیمالیست شوم.

مربی درونی: چرا؟
من: برای اینکه همسرم احساس بهتری داشته باشد. اگر او تحت استرس کمتری از چیزها باشد، پس همه ما شادتر خواهیم بود. و این چیزها واقعا او را آزار می دهد. همسر شادتر یعنی خانواده شادتر. او قبلاً به من گفته است که فکر می کند سلامت روان و خوشبختی خود را دارد. به علاوه، من در واقع به این چیزها وابسته نیستم.

مربی درونی: چه چیزی در راه مینیمالیست شدن بیشتر وجود دارد؟
من: لذت شخصی من از داشتن چیزهایی که نیازی ندارم یا در خانه استفاده نمی کنم.

مربی درونی: ها! ها! این دلیل منطقی به نظر نمی رسد.
من: هی، من دوست دارم انتخاب های زیاد داشته باشم، این حق من است که انتخاب داشته باشم، این به من آزادی انتخاب می دهد.

مربی درونی: اما انتخاب های زیاد منجر به خستگی تصمیم می شود. این بهترین استفاده از زمانت نیست. و با بالاترین هدف تو در زندگی همخوانی ندارد که دیگران را رهبری کنی و الهام ببخشی. در عوض انرژی ذهنی خودت را برای نوشتن خود ذخیره کن.
من: اما نمی‌توانم انتخاب کنم کدام چیزها را نگه دارم و کدام را دور بریزم، زیرا همه آنها را به یک اندازه دوست دارم. به معیارهای تصمیم‌گیری نیاز دارم تا به من کمک کند تا مسائل را روشن کنم، در غیر این صورت در نهایت چیزها را از جایی به جای دیگر در خانه به هم می‌زنم.

مربی درونی: خوب، چطور می شود فقط چیزهایی را که در سال گذشته استفاده کرده ای نگه داری؟ این به اندازه کافی منصفانه به نظر می رسد. یا می توانی بهترین ها را در دفتر و کلاس نگه داری. اگر سه کتاب آشپزی مکزیکی داری، کتابی را که بیشتر استفاده می کنی نگه دار. می توانی قبل از اهدا، یک یا دو دستور غذا را که استفاده می کنی از سایر کتاب های آشپزی کپی کنی.
من: لباس چطور؟

مربی درونی: در مورد نگه داشتن تنها لباس هایی که تو را فوق العاده می کنند چطور؟
من: این کار این همه لباس‌هایی را که نمی‌توانم آن‌ها را الان بپوشم از بین می‌برد؛ من می‌خواهم آنها را برای زمانی که لاغرتر می‌شوم پس‌انداز کنم و نگه دارم. می‌خواهم لباس‌های تنگ‌تر را نگه دارم تا مجبور نباشم هنگام کاهش وزن لباس جدید بخرم. فضای اضافی زیادی در کمد وجود دارد، پس نگهداری آنها چه اشکالی دارد؟

مربی درونی: چی؟ با کی شوخی می‌کنی؟ البته که می‌خوای لباس جدید بخری. و خوب می‌دانی که با رها کردن لباس های قدیمی، فضایی را ایجاد می‌کنی که چیزهای جدید و بهتری وارد زندگی‌ات بشود.
من: درست است، من آن را می دانم.

سعی کنید با مربی درونی خود صحبت کنید و ببینید چه چیزی به ذهنتان می رسد. با نوشتن لیست لازم است‌ها شروع کنید، آنها را بیرون بیاندازید یا آنها را به بایدها تبدیل کنید و سپس با مربی درونی خود گفتگو کنید. و به نقل از میلبرن:

“روز اول، یا یک روز دیگر؛ شما بالاخره باید تصمیم بگیرید”

بخوانید:

خروج از نسخه موبایل